نابرده رنج را چه کسی گنج میدهد
یک #یاحسین گفتم و داراترین شدم
هیئت که آمدم سر و رویم سیاه بود
لطف #حسین بود که زیباترین شدم
عمرم تمام گشت و خودم را نیافتم
در بینِ #روضه بود که پیداترین شدم
صد مرده زنده می شود از ذکر #یاحسین
از محتشم نوشتم و شیواترین شدم
هرکس بزرگ بود، که آقا نمی شود
من با حسین بودم و آقاترین شدم
#جبریل هم به گرد پر من نمیرسد
تا گنبدش پریدم و بالاترین شدم
بر روی سنگ قبر من اینگونه حک کنید
مجنون کـربلایم و لیلاترین شدم
#نـوكـر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جـان
خوب بنگر در میان نوکرانت #یاحسین
دستهای خالی این بینوا بالاتر است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_شاه_سنایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
حال تو مثل کبوترهای بی بال و پر است
خنده هایت فاطمه! آرام جان حیدر است
بون نان در خانه پیچیده ست، پس شکرخدا
حال تو از روزهای قبل قدری بهتر است
خانه را جارو زدی، از بسترت برخاستی
از نگاهت می توان فهمید روزهای آخر است
ای ستون خانه ی من، حرفی از رفتن مزن
بی تو حالم مثل یک فرمانده ی بی لشکر است
این نمک نشناس ها آتش مهیا کرده اند
بی خبر از اینکه اینجا خانه ی پیغمبر است
موی زینب مثل حال حیدرت آشفته است
فاطمه! این حال و روز خانه ی بی مادر است
از همان روزی که آتش بوسه از بالت گرفت
جای بال زخمی و خاکی تو روی در است
چند ماهی می شود، حیدر شده خانه نشین
چند ماهی می شود زهرا میان بستر است
دستهایی را که می بوسید پیغمبر، شکست
راستی زینب چه حالی داشت وقتی در شکست
دست در دست حسن می رفت زهرا، ناگهان
روی خاک افتاد قرآن، سوره ی کوثر شکست
دستهای بسته ی مولا گواهی می دهد
بارها بعد از پیمبر حرمت حیدر شکست
یک مَلَک ای کاش چشمان حسن را می گرفت
لحظه ای که بی هوا بال و پر مادر شکست
#نـوكــر_نـوشــت:
#زهــرا_جــان💔
بغض دارم مرو از پیش علی، زهرا جان
تو نباشی چه کسی پاک کند اشکم را؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_هادی_کجباف
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
حسین گفتم و دل باز در کمندِ شماست
که بند بندِ وجودم به بند بندِ شماست
پدر به تربت تو باز کرده کامِ مرا
دلم زِ بدوِ تولد، علاقهمندِ شماست
دو چشمِ هرچه گرفتار بعدِ هر روضه
پیِ شفا و تبرک به چای و قندِ شماست
کسی که مادرتان فاطمه پسندش کرد
به صبحگاه جزا موردِ پسندِ شماست
به اهل روضه بگویید روز رستاخیز
به زیر سایهای از پرچمِ بلندِ شماست
دلم به ساکنِ کـرببلا حسودی کرد
خوشا به حال محبی که شهروندِ شماست
همیشه معتقدم وقت مرگ میایی
مبر زِ یاد، کسی را که مستمندِ شماست
#نـوكـر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جـان
خوب بنگر در میان نوکرانت #یا_حسین
دستهای خالی این بینوا بالاتر است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عبدالصمد_امام_پناه
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
قصـه ی نوکـری ام را همه جا بنویسید
و بـرای مـنِ مسـکـوت، صـدا بنویسید
حسرتی که به دلم مانده، خودش دیوانیست
مو به مو، خط به خطش، همه را بنویسید
بنـویسیـد، #حــرم رفت، ولـی در رویا
جای مـن را وسط صحن و سرا بنویسید
و مـرا زائـر اربـاب، شمـا فـرض کـنـیـد
گوشه ی قصه ی من کـرب و بلا بنویسید
بنویسید که دستم به ضریحش خورد و...
روی یک پنجـره اش نـام مـرا بنـویسیـد
داغ جاماندگی ام گـرچه مرا کشت، ولـی
ننـویسیـد کـه دق کـرد، شـفـا بنـویسیـد
سرگذشت دل من روضـه ی مکشوفه شده
مـقـتـلـم را روی ایـوان طـلـا بنـویسیـد
مـن کـلـاغـم که به خـانـه نرسیـدم آخـر
قـصـه ی سر شده ام را همه جا بنـویسیـد
#نـوكـر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جـان
بی غم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت
بیش از این کاش گرفتار غمت میبودم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدرضا_مراثی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
باز باید سر کنم با خاطرات اربعین
خاطرات گریه در صحنِ یل اُم البنین
از مرور خاطراتش نیز لذت میبرم
مینشستم رو به ایوان امیرالمؤمنین
خوب یادم هست هر موکب که رفتم، پهن بود
زیر پای زائرانت بالِ جبرئیلِ امین
با چه شوقی تاول پاهای خود را میشمرد
زائری که بود گویا با ملائک همنشین
دسته دسته وارد کرب و بلایت میشدیم
گوئیا بودیم دستان خدا در آستین
این سفر تا کربلا ای کاش برگشتن نداشت
هاتفی میگفت با ما: فادخلوها خالدین
من تمام سال را با اربعینت زندهام
ادعایی هم ندارم، عاشقی یعنی همین
با زبان تازیانه هیچکس صحبت نکرد
در میان راه هر جایی که میخوردم زمین
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
تا کی به تو از دور سَـــلامی برسانم
جانْ بیتو بهلَب آمده، ای پارهی جانم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حسین_محمدی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
گر كربلا نبود، زمین عزتی نداشت
دیر و كنشت و صومعه هم، حرمتی نداشت
روزی كه آدم از غم ارباب گریه كرد
دیگر به باغهای جنان رغبتی نداشت
نور جمال حضرت آقا اگر نبود
عرش خدای عزوجل زینتی نداشت
دارم یقین به عرش دعایم نمی رسید
سجاده ی نماز اگر تربتی نداشت
بدعت تمام دین خدا را گرفته بود
در كربلا حسین اگر نهضتی نداشت
ما را برای نوكریت آفریده اند
دنیا بدون سینه زدن لذتی نداشت
بی شک عذاب دامن مان را گرفته بود
این شهر پُر گناه اگر هیئتی نداشت
صد مرده را نگاه شما زنده می كند
عیسی بدون اذن شما قدرتی نداشت
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد
این چه لطفی ست به هر بی سروپایی برسد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_سلطانمرادی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
تربتت خاکستر بی مایه را زر می کند
سنگ اسود را مثال در و گوهر می کند
حال ما خوب است، اما پنج وعده در صلاه
حال ما را سجده بر خاک تو بهتر می کند
ای بنازم تربتت را، که فقط یک دانه اش
کل جامهری مسجد را معطر می کند
ذره ای تربت به کام طفل، آغاز حیات
روزی اش را تا دم مرگش مقرر می کند
اندکی از آن به کام یک مریض رو به موت
بهتر از کل اطبا، کار محشر می کند
در میان قبر یک مقدار خاک مدفنت
چهره ی خاموش میّت را منور می کند
مستی از پابوس برمی گردد و بعد از سفر
تربتت را هدیه بر یک مست دیگر می کند
مست آن خاک جنون خیزم که در روز دهم
یک غلام روسیه را شمس انور می کند
خاک پای تو کجا، عاشق خودش را از ادب
خاک پای شوذب و نعمان و جعفر می کند
خاک صحنت دست هرکس میرسد بی اختیار
رو به قبله با سلامی دیده را تر می کند
با نظر بر تربت اعلای مال کـربلا
بی هوا عاشق هوای شاه بی سر می کند
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
یادش مرا دومرتبه بیتاب میکند
دارد غمش وجود مرا آب میکند
جانم فدای شاعر خوش مسلکی که گفت
نوکر همیشه تکیه به ارباب میکند
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدرضا_یعقوبی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
مرا برای خودت انتخاب کردی شکر
ز غصه ات دل ما را کباب کردی شکر
سپید شد همه موهای من به روضه ی تو
به اشک، صورت ما را خضاب کردی شکر
بهشت هم بروم باز روضه می خوانم
مرا به روضه تو مِنّا خطاب کردی شکر
همیشه نام مرا در کلاس عباست
میان روضه حضور و غیاب کردی شکر
عجب مرام قشنگی هنوز قبل از مرگ
تمام نامه ی ما را حساب کردی شکر
کنون که غرق گناهم مرا همین دنیا
به هجر کرب و بلایت عذاب کردی شکر
تو با قیام خودت سال شصت و یک آقا
میان سینه ی ما انقلاب کردی شکر
اجازه هست برایت بمیرم آقا جان
مرا همیشه اگر چه جواب کردی شکر
اسیر زلف حسینم خدا که می داند
مرا تو لایق این پیچ و تاب کردی شکر
#نـوكــر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جــان
صبحِ خود را به سلامی به تو آغاز کنم
جُـز هَـوایِ تـو کجـا باشم و پرواز کنم
حَسرَتِ بوسه به شش گوشهی تو مارا کُشت
دردمنـدم، به که من دردِ خود ابراز کنم؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_امیررضا_علیزاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
يادش بخير گوشه ی ايوان، حسين جان
يادش بخير نـم نـم بـاران، حسين جان
پايين پا درست زمينگير تو شديم
يادش بخير ديده ی گريان، حسين جان
يک پيرمرد رو به حرم گريه اش گرفت
ياد مدينه گفت حسن جان، حسين جان
ما در همان زيارت اول عوض شديم
يادش بخير توبه و غفران، حسين جان
يادش بخير كـودكـي ام بين دسته ها
پرچم به دوش بين خيابان، حسين جان
يادش بخير پشت در تـَكـيـه ی محـل
دعواى كـودكانه ی طفلان، حسين جان
يادش بخير نـوحـه ی تركـىِ روضه ها
با لـحـن آذرى سنه قربان، حسين جان
ما در همين حسينيه ها قد كشيده ايم
با چشم خويش معجزه بسيار ديده ايم
#نوكـر_نوشـت:
#حسین_جانم
اول هفته پس از گفتن یک بسم الله
از دل و جان تو بگو #حسین_اباعبدالله
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مسعود_عسگـری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
روز هشتم غزلی عشق مرا می چیند
سفره را گوشه ی ایوان طلا می چیند
از همین اول صبح نیت مشهد کردم
نام سلطان دلـم را به زبان آوردم
شور عشقی به دلم ریخت، غمی پیرم کرد
یا رضا گفتم و این اسم نمک گیرم کرد
هشتمین روز؛ قرار از دل ما میگیرد
سحر، عطر حرم و صحن و سرا میگیرد
هشتمین روز هوای دلمان بارانیست
مشهد و کرب و بلا هر دو حرم مهمانیست
سحر هشتم ماه رمضان، در سفرم
بین اربابم و سلطان خودم در به درم
هم سر سفره ی سلطان دو عالم هستیم
هم پریشان شب هشت محرم هستیم
هم علی اکبری ام هم رضوی، حیرانم
کفتر بام حسین و حـرم سلطانم
#نـوكـر_نـوشـت:
#یا_امـام_رضـا
چَشمِ من خیره به عکسِ حَرَمَت بَند شُده
با چه حالی بنویسم که #دلم_تنگ شده؟
حَـرَمَـت رام کـنـد قـلـب گـنـهـکـاران را
بِطلب شـاهِ خـراسان دلـم از سنگ شده
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_اسدالله_قـربانـی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
دست من را ول نکن، دنیا خرابم می کند
در هیاهو، زیر دست و پا خرابم می کند
بین هیئت، وقت روضه گرم تسبیح توام
دور از گـرمـای تو، سرمـا خرابم می کند
غیبت و تهمت شده کارم حواسم نیست که
آخرش این حـرفـهـا، یکجا خرابم می کند
جرمهایم را که تو می بخشی و خط می زنی
آه، پیش چشم تو امّا خرابم می کند
اشکهایم را بگیر و معصیتها را ببخش
شرم این بار گنه، فردا خرابم می کند
دل پریشانم از اینکه معصیتهای زیاد
پیش چشم حضرت زهرا خرابم می کند
دست من را بین دست مهدی زهرا گذار
هر کسی غیر از خود آقـا خرابم می کند
قصه ی لب تشنگی و آب، آبم می کند
روضه ی بی دستیِ سقـا خرابم می کند
های هایِ گریه ی جانسوز آقایم حسین
بر سر نعش #گل_لیلا خرابم می کند
#نـوكــر_نـوشــت:
#حـسیـن_جـان
در این ماه رمضان کرب و بلایم بنویس
پیش از آن که رسد این عشق به دیوانه شدن
میخورم #حسرت_دیدار تو و #شش_گوشه
ترسـم این است که باطـل بشود روزه ی من
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حـرم_علـی_اکبر_عربـی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
این مَشکهای چشم مرا هم پرآب کن
من آمدم٬ گذشته ی دل را سراب کن
جون و حبیب و عابس و مسلم که نه
مرا خاک کف قدوم غلامت حساب کن
یک عمر حر شنیدم و بودم غلام نَفس
حالا که بنده ی تو شدم، حر خطاب کن
پلهای پشت سر همه ویران شده، بیا
پلهای پیش روی مرا هم خراب کن
هی ظلم کرده ام من و هی عفو میکنی
کُشتی مرا٬ بیا دو سه جمله عتاب کن
چوگان عشق تو سخن از گوی میزند
اول خودم وَ یا پسرم؟ انتخاب کن
پس مادر مرا به عزایم نِشان حسین
شادم از این دعا٬ تو فقط مستجاب کن
من تازه واردم٬ تو خودت از وجود من
هر آنچه غیر عشق تو باشد جواب کن
نامم اگرچه لایق طومار عشق نیست
لطفی کن و به حاشیه ی این کتاب کن
از این به بعد جز تو ندارم کسی #حسین
فکری برای چهرهٔ ی در خون خضاب کن
#نـوكـر_نـوشــت:
#حـسیـن_جـان
با لب خشکیده هر دم یاد سقا میکنم
روزه ام را با سلامی بر شما وا میکنم
با صـدای ربّنا هر دم به هنگام وضـو
نام زیباي تو را آهسته نجوا میکنم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حـرم_ظریف_یعقوبی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم