eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
1.4هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
9 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
قطره قطره، اشکهایم را تو دقت میکنی بی نهایت بر گدای خود محبت میکنی آنقدر من آمدم پابوسیِ گوییا بر زائرت داری تو عادت میکنی من کجا و پنجره فولاد آقایم بی لیاقت را همیشه بالیاقت میکنی من که بااعمال خود خارو ذلیل عالـمم این تویی باجود خودازمن حمایت میکنی باگدایت باغلامت خو گرفتی از ازل تاابد داری مرا غرق خجالت میکنی کوروکر، بهرشفا آید سراغت باامید بازهم مثل همیشه، توعنایت میکنی من یقین دارم که قبل از آقای من از تا   ما را تو دعوت میکنی تو همیشه یاور تنهاییِ من بوده ای بین قبر من میایی و وساطت میکنی روز محشر من ندارم ترسی از آتش رضا مطمئنم نوکر خود را شفاعت میکنی : یک گوشه از رواق تو جا داشتن بس است ما را همین داشتن بس است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
من باتوزندگی نکنم،پیر می شوم بی تو من ازجوانی خودسیر می شوم من در شعاع پرتو شمسُ الشُّموسی ات بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم آیینه کاری حَرَمَت ذرّه پروریست من دررواق چشم تو تکثیر می شوم در صحن کهنه سوی تو کردم نماز را اینجاست آنکه لایق تکبیر می شوم یک شب نشد که بی گُنَه آیم زیارتت اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم وقتی که آه می کشم از پرده ی نیاز  بی پرده باتوصاحب تصویر می شوم بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا هر چند با نگاه تو اکسیر می شوم نقاره خانه ات ز کجا آب می خورد کزبانگ آن چوسیل سرازیر می شوم آن نامه ام که ازسرتعجیل و اضطراب بر بال کفتران تو تحریر می شوم برداشت سیلِ گریه بساط زیارتم نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم وقتِ ورود در حرم تو، هوایی ام وقت خروج، تازه زمینگیر می شوم : خوب یا بد،هرچه باشد،عیبِ دلتنگیست این من به هرکس میرود مشهد،حسادت میکنم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
هر دلی تا بری از لذت عصیان نشود منزل آخرتش روضه ی رضوان نشود به حریم رضوی تا به ابد ره نبرد آنکه سر گشته چو آهوی خراسان نشود مدعی را تو بگو هیچ کسی مثل رضا مالک ملک دل ملت ایران نشود مهر تآیید ندارد ز رضا روز جزا مثل رهبر چو کسی خادم قرآن نشود آن غریب الغربایی که به غربت می گفت ماه هم همسفر شام غریبان نشود جز به زهری که به اعماق جگر شعله زند درد غربت زدگان آه که درمان نشود با لب تشنه زنم پرپر و جان می بازم بعد از این محتضری کاش که عطشان نشود : بس که آقایی، به رویم در نمی‌بندی رضا هرچه گریاندم دلت را، باز می‌خندی رضا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
قطره قطره، اشکهایم را تو دقت میکنی بی نهایت بر گدای خود محبت میکنی آن قدر من آمدم پابوسی گوییا بر زائرت داری تو عادت میکنی من کجا و پنجره فولاد آقایم رضا بی لیاقت را همیشه بالیاقت میکنی من که بااعمال خود خارو ذلیل عالمم این تویی باجود خودازمن حمایت میکنی باگدایت باغلامت خو گرفتی از ازل تاابد داری مرا غرق خجالت میکنی کوروکر، بهرشفا آید سراغت باامید بازهم مثل همیشه، توعنایت میکنی من یقین دارم که قبل از اربعین آقای من از نجف تا کربلا  ما را تو دعوت میکنی تو همیشه یاور تنهایی من بوده ای بین قبر من می آیی و وساطت میکنی روز محشر من ندارم ترسی از آتش رضا مطمئنم نوکر خود راشفاعت میکنی : دیریست که از روی دل‌آرای تو دوریم محتاج بیان نیست، که مشتاق حضوریم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
عاقبت یک شب میان صحن تو گم می‌شوم بیخیالِ طعنه‌ها و حرف مَردم می‌شوم غرق در ظلمت به سمت نور، عازم می‌شوم خاکبوس مرقدِ خورشیدِ هشتم می‌شوم یا غباری که دخیلِ جاروی صحنت شده یا که زیر پای کفترهات، گندم می‌شوم دست بر سینه سلامی می‌دهم سمت ضریح من سراپا گوش، مشتاق می‌شوم دوستم داری؟ نداری؟ نوکرم؟ یا نیستم؟ بارها درگیرِ این سوءتفاهم می‌شوم رو به من آغوش، وا کردی و می‌گویی بیا با دو چشمِ بسته سرگرمِ تجسم می‌شوم می نشینم گوشه ای و تا سحر کز می کنم کودکی که هست، محتاج ترحم؛ می‌شوم میروم دنبال شخصی که وساطت کار اوست از درِ باب‌الجوادت راهیِ قم می‌شوم : هرکه آرَد تحفه‌ای در محضر مولای خود من دو دست خالی و کوه گناه آورده‌ام سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
ﺳﻮﺕ ﻗﻄﺎﺭ، ﻏﺴﻞ ﺯﯾﺎﺭﺕ، ﺩﻡ ﺍﺫﺍﻥ ﭼﺸﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺳﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻣﻨﻢ ﺁﻥ ﻣﺴﺎﻓـﺮِ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻭ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ، ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﺩِ ﺑﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺎﺏ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ، ﺑﺎﺭﺵ ﺑﺎﺭﺍﻥ، ﺍﺫﺍﻥ ﺻﺒﺢ ﻧﻘﺎﺭﻩ ﺧﺎﻧﻪ، ﺻﺤﻦ ﮔوهرﺷﺎﺩ، ﺳﺎﯾـﺒﺎﻥ ﺁﺭﯼ ﻣﻨـﻢ، ﺷﮑـﺴﺘﻪ ﭘـﺮ ﻭ ﺑﺎﻝ، ﺁﻣﺪﻡ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﮐﺒـﺮﯾﺎﯼ ﮐﺮﻡ، ﻏـﻮﺙ، ﺍﻻﻣـﺎﻥ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﯾﮏ ﻧﮕﺎﻩ، ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ، ﺑﯽ ﮐﺴﻢ ﻣﮕﺬﺍﺭ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺭﻭ ﺑﺰﻧﻢ ﭘﯿﺶ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻥ ﭘﺮ ﭘﺮ ﺯﺩﻩ ﺩﻟـﻢ ﺑﻪ ﻫـﻮﺍﯼ ﺯﯾﺎﺭﺗﺖ ﺁﻗﺎ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻝ ﺗﻨﮓ ﺟـﻮﺍﺩﺗﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﻭﺩ ﺑﯽ ﺑﻬﺎ ﻣﺸﻬﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ، ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﻣﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﯾﺸﺐ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻮﯼ ﺣﺮﻡ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ‏: هرکس ‌این‌ شعر مرا خواند و‌ خراسانی‌ بود یک سلام از من درمـانده به بدهد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
حالِ خوب و اشتیاقِ دم به دم یادش بخیر کوچه های خلوت و پُر پیچ و خم یادش بخیر زیره و عطرِ حرم، عطرِ نبات و زعفران حسّ دلتنگی و بغض بیش و کم یادش بخیر لذّتِ باب الجواد و خواندنِ إذن دخول گنبد و اشکِ روان در هر قدم یادش بخیر حرکتِ پرچـم میانِ دستهـای آسمان پای سقّاخانه اشکِ مادرم یادش بخیر مانده در گوشم صدای ماندگارِ زائران ترک و بوشهری، عرب یا که عجم، یادش بخیر تکیه بر دیوار دارالحجّه و تجدیدِ عهد با امام ِ منتظر کنج حـرم یادش بخیر از لبِ نقّاره ها دادی سلامم را جواب اشکهایِ سر به زیرِ صبحدم یادش بخیر زیـرِ ایـوانِ طلا روحِ مـرا دادی جلا تا تو را بر مادرت دادم قسم، یادش بخیر پنجـره فـولاد إذنِ کــربلایم را گرفت ذکرِ «آقاجان نیفتم از قلم» یادش بخیر دست و بالم بسته شد با بستنِ درب حرم بیقراری هایِ بارِ آخـرم یادش بخیر : آنجـا عجیب طـعـم هـوا فرق می کند اصلا شـهـر شمـا فرق می کند وقتی که حج ما فقـرا مشهد شماست یعـنـی کـه قـبلـه ی فـقـرا فرق می کند سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
گریه ام خنده ندارد دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی میداند صبح کن جان شب هجران مرا چند وقتست نخورده به ضریحش دستم بفرستید به ، غمِ مرا از همین فاصله ی دور سلام مهربان دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا آی مردم همه ی آبرویم دست رضاست من گُنَه کردم و داده همه سامان مرا قلبم از شوق وصال تو به هم میریزد قدمی رنجِه کن آن لحظه ی پایان مرا نمک سفره ی ما چیست میدهد از سر این سفره فقط نان مرا : مَحرمی نیست که مرهم بنهد بر دل من جز تو، ای دوست که خود محرم اسرار منی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
باز هم نالـه و فریاد دلـم می خواهد هشتمین نور خداداد دلم می خواهد شوق پابوسی شیرین به سرم افتاده من اگر تیشه ی فرهاد دلـم می خواهد دست بر سینه، سلامی و سپس اذن دخول گوشه ی صحن گوهرشاد دلم می خواهد به امیدی که رضا ضامن من هم بشود شده ام آهـو و صیاد دلـم می خواهد همه با دست پر از سمت حرم می آیند از همان که به همه داد، دلم می خواهد از همان جنس نگاهی که در آن سلمانی به سیه کاسه ای افتاد، دلم می خواهد هر کجا رفته ام این درد مداوا نشده چقدر دلـم می خواهد ، جان مددی که ز دستان تو امداد دلم می خواهد : دستم به روی سینه برای ارادت است این بارگاه قدس امـام کرامت است فرقی نمی‌کند ز کجا میدهی سلام او میدهد جواب تورا، اصل نیت است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌خوانم قبولم کن من آداب زیارت را نمیدانم نمیدانم چرا اینقدر با من مهربانی تو نمیدانم کنارت میزبانم یا که مهمانم نگاهم روبه‌روی تو بلاتکلیف می‌ماند که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم به دریا میزنم، دریا ضریح توست غرقم کن در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه بریز آرامشی دیرینه در سینه، پریشانم تماشا می‌شوی آیه به آیه در قنوت من تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم اگر سلطان تویی دیگر اِبایی نیست می‌گویم: که من یک شاعر درباری‌ام، مداح سلطانم : بازهم در دل من شوق حرم افتاده ست و ضريحی كه پناه دل هر دلداده ست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
روزی که خاک صحن رضا آفریده شد مهر سجود اهل سما آفریده شد خورشید از درون ضریحش طلوع کرد تا گنبدش رسید و طلا آفریده شد آوای آسمانی نقاره خانه اش پیچید تا فضا و صدا آفریده شد از حلقه های پنجره فولاد محشرش عیسی که جان گرفت و شفا آفریده شد موسی ز دست خادم و دربان صحن او وقتی مدد گرفت عصا آفریده شد از سایبان گوشه ی صحن مطهرش راهی به سوی کرب و بلا آفریده شد : به سینه دست گذاشتم، سلام ای سلطان سلام آنکه مرا جز درت پناهی نیست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
من که با گرد و غبارت هم برابر نیستم از همه کمتر منم، از هیچ کس سَر نیستم زائرانت جای خود، حتی به کفترهای تو_ غبطه خواهم خورد، حالا که کبوتر نیستم من اگر یک لحظه هم جز خانه‌ات جایی روم مادرم شیرش حرامم باد، نـوکـر نیستم من برای استلام کعبه‌ات در نوبتم یک نگاهی به تَهِ صف کن، من آخر نیستم قایق بی بادبانم رویِ موجِ زائران هیچ جایی بهتر از اینجا شناور نیستم از ضریح تو گلابِ ناب می‌جوشد فقط تا که عطرآگین شوم دنبال قَمصَر نیستم میهمانت هستم آقا جان، "بفرمایی" بگو تا ببینی "داخلم"، دیگر دَمِ در نیستم تا که دیدم یک فلج بر روی پایش ایستاد غبطه خوردم که چرا من مبتلاتر نیستم هر کسی که دید وضعم را به حالم گریه کرد فکر می‌کردم که دیگر گریه‌آور نیستم پنجره فولادی‌ام کن که شفا لازم شدم من مریضم گرچه اصلا بین بستر نیستم : نگاهی کاش میکردی به من حالا همین حالا و می گفتی به من مشهد همین حالا بیا اصلا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،