.
✍ای درویش!
بِدان که صحبت اثرهای قوی و خاصیّتهای عظیم دارد.
هر سالکی که به مقصد نرسید و مقصـود حاصـل نکـرد، از آن بود که به صحبت دانائی نرسید.
هرکه هر چه یافت، از صحبت دانا یافت،
باقی این همه ریاضات و مجاهدات بسیار، و این همه آداب و شرایط بی شمار از جهت آن است که تا سالک شایسـته صـحبت دانا گردد که سالک چون شایسته به صحبت دانا گشت؛
کار سالک تمام شد!
👤حضرت شیخ عزیزالدین نسفی❤🙏
#عزیزالدین_نسفی #خودشناسی #عرفان #استاد #مربی #مرشد #سلوک #تصوف #عارف #درویش #شیخ_عزیزالدین_نسفی #عرفان_اسلامی #عرفان_و_تصوف #هنر #خدایاشکرت #خداشناسی #روانشناسی #انسانیت #قرآن #مولانای_جان #مولانا #حافظ #سعدی #عطار #سالک #معرفت #کتاب #شمس_تبریزی #مثنوی_معنوی
محمدرسول: چه فرقی میکند
سیاه باشی یا سفید
چه بسیار سیاهانی که قلبهایی پاک و سپید دارند
وچه بسیار سفیدانی که قلبهایی زنگار گرفته وسیاه دارند
#انسانیت که داشته باشی همه هستی ازآن توست
محمدرسول: ✅راهی برای گناه نکردن
امان نامه از گناه...
💠امیــرالمـومـنین علی (ع) فرمـودند:
🔹هر کس نماز صبح را بر پا دارد و پس از نماز در جایش بنشیند و «سوره توحید» را یازده مرتبه قبل از طلوع خورشید قرائت کند آن روز مرتکب گناه نمےشود، هر چند شیطان به سوی او طمع کند.
📓«ثواب الاعمال، صفحه ۳۴۱»
#فضیلت_نماز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸👈خـدایا تو فقط باش 🌹🌹
خدایا همه چیز و همه کس من تو هستی 🌹🌹.
#خدا #کائنات #قانون_جذب #انرژی_مثبت #انگیزشی #شکرگزاری #خدایا_شکرت #هدف #الله #قرآن #خدایا_کمکم_کن #خدای_من #خدا_با_من_است #معجزه #انسانیت #دعا #برکت #توبه #خدایا_شکرت_که_هستی_و_برایمان_خدایی_میکنی
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗
🍃🍂 #داستان_کوتاه
🔴 روزی جوانی پیش پدرش آمدو گفت: #دختری را دیده ام و میخواهم با او ازدواج کنم. من #شیفته زیبایی این دختر و جادوی چشمانش شده ام .
پدر با خوشحالی گفت:بگو این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم و به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند اما پدر به محض دیدن دختر #دلباخته او شد و به پسرش گفت:
ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست و تو نمیتوانی او را خوشبخت کنی او را باید مردی مثل من که تجربه زیادی در زندگی دارد #سرپرستی کند تا بتواند به او تکیه کند.
😳 پسر حیرت زده جواب داد: امکان ندارد پدر کسی که با این دختر ازدواج میکند من هستم نه شما.....
پدر و پسر با هم #درگیر شدند و کارشان به اداره پلیس کشید.🚔
🔸ماجرا را برای افسر #پلیس تعریف کردند. افسر دستور داد دختر را احضار کنند تا از خود او بپرسند که میخواهد با کدامیک از این دو ازدواج کند افسر پلیس با دیدن دختر شیفته جمال و محو #دلربایی اوشد و گفت: این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است و این بار سه نفری باهم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد #وزیر رفتند وزیر با دیدن دختر گفت: او باید با وزیری مثل من ازدواج کند...و...قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید با شخص #امیر،
🔹امیر نیز مانند بقیه گفت: این دختر فقط با من ازدواج میکند...
بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت: راه حل مسئله نزد من است. من #میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسی که بتواند مرا بگیرد با او #ازدواج خواهم کرد.
...و بلافاصله شروع به دویدن کردو پنج نفری: پدر؛ پسر؛ افسر پلیس؛ وزیر و امیر بدنبال او...
🔻ناگهان ...هرپنج نفر باهم به داخل چاله عمیقی سقو ط کردند.
⚠️دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت: آیا میدانید من کی هستم؟!
من #دنیا هستم!!
☑️من کسی هستم که مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم باهم #رقابت میکنند و در راه رسیدن به من از خود و اطرافیان و #انسانیت غافل میشوند تا زمانیکه در #قبر گذاشته می شوند درحالی که هرگز به من نمیرسند...!!!
💚