eitaa logo
🇮🇷علوم غریبه و خفیه اسلامی 🇸🇩
372 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
118 فایل
●□●●●محقق علوم ماورا ♤♧♤♧ فروش کتب ارزشمند pdf علوم غ*ریبه وموفقیت و متافیزیک وسفارش نوشتن ادعیه قرآنی حرز امام جواد علیه السلام و احراز دیگر امامان، باضمانت رعایت آداب عمومی و اختصاصی تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران
مشاهده در ایتا
دانلود
یاسین: بازار 🔸کاسبان شکرگزاری می گویند: این طور نگویید که «خدایا شکرت که مریضی را از من دور کردی.» چون این تعبیر باعث می شود، مریضی به سوی تو بیاید. 🔹باید بگویی: «خدایا شکرت، که به من سلامتی دادی.» گویا با موجودی کور و کم شعور طرف هستیم، که منظور ما را متوجه نمی شود.‼️ واقعا چه تصوری از خدا در این حرف ها نهفته است❓ ✨ شما می توانید روزی هزار بار بگویی: «خدایا شکرت که مریض نیستم، بیماری دیگران را هم شفا بده.» این و دعا برای خدای دانا هیچ فرقی ندارد با این که بگویی: «خدایا شکرت که به من سلامتی دادی، به دیگران هم سلامتی ببخش.» 🔸 به نظرم در این بازار فریبنده چند چیز موجب آمیختگی درست و نادرست شده است: 1️⃣ معلوم نیست ما از خدای حکیم و مهربان قدردانی می کنیم، یا از کائنات! 2️⃣ معلوم نیست هدف شکرگزاری به جا آوردن حق خدا و سپاس از لطف و مهربانی اوست، یا تشویق خدا تا به ما ثروت و نعمت بیشتر بدهد. شکرگزاری خالصانه یا شکرگزاری طمع کارانه؟ 3️⃣ حقیقتاً شکرگزاری منظور است یا با این عنوان توهماتی نظیر تبلیغ می شود. 🔸شکرگزاری به معنای تغیر یافته اش، ایمان به خداوند دانا و مهربان را با ایمان و اعتماد به کائنات جایگزین می کند. 💎✨ من ترجیح می دهم بنده خدا باشم و او را سپاس گزاری کنم، تا اینکه از کائنات کمک بخواهم و نسبت به آن چاپلوسی کنم. من خدا را دوست دارم و او را شکر گزاری می کنم، حتی اگر مرا با دشواری ها بیازماید و آرزوهایم را برآورده نکند. او خالق مهربانی است که سزاوار عشق و ستایش است. هر چه دارم از اوست و هیچ کس بخشنده و مهربانتر از او نیست. حجت الاسلام حمیدرضا مظاهری سیف
حدود دو سال است که خدا فرزند پسری به من داده است، من و همسرم هر دو سفید پوستیم ولی بچه ی ما سیاه به دنیا آمده است تا اینکه کسی در دلم نگرانی ای ایجاد کرد و گفت: همسرت به تو خیانت کرده است و این پسر، پسر تو نیست چرا که همرنگ تو به دنیا نیامده است، اکنون این فکر تمام وجودم راه فرا گرفته است که نکند همسرم به من خیانت کرده باشد و این پسر، فرزند من نباشد پیامبر فرمودند: به بیرون از مدینه برو جوانی مشغول به کار است و در حال ساختن خانه ای می باشد، او را پیدا کن و فرزندت را کنار او رها کرده و نظاره گر باش اگر فرزندت به نزد او رفت بدان حلال زاده است اما اگر پسرت از آن جوان دوری کرد نطفه اش از تو نیست 🍃مرد چنین کرد بیرون از مدینه رفت و جوان را دید فرزندش را کنار او رها کرد و خود عقب رفت، کودک کمی به مرد که در حال کار کردن بود نگاه کرد، کمی اطراف او راه رفت و اطرافش را نگاه کرد مرد عرب ایستاده بود و از دور تماشا می کرد که کودک چه می کند، در دلش غوغایی بود، دید پسرکش گوشه ی پیراهن جوان را گرفت و تکان داد و دستهایش را باز کرد تا جوان او را بغل کند دید که جوان دست از کار شست و کودک را بغل کرد، از دور لبخند کودک و آن مرد جوان را دید دلش آرام گرفت به نزد جوان آمده و سلام کرد و کودک را خواست که از آغوش جوان بگیرد، کودک خودش را به آغوش مرد جوان چسبانیده بود بالاخره پدر، پسرش را گرفته و از مرد جوان عذر خواست و خداحافظی کرد به مدینه و مسجد پیامبر آمد و ماجرا تعریف کرد رسول گرامی اسلام به او فرمودند: شک نکن که این پسر فرزند توست و ممکن است در اعقاب تو فردی سیاه بوده باشد که این فرزند به او تمایل پیدا کرده و نطفه به شکل او منعقد شده است مرد عرب از رسول گرامی اسلام پرسید : می شود آن جوان را به من معرفی کنید حضرت فرمودند: او برادر و عموزاده ی من علی بن ابیطالب است 🔹سپس رو به عرب فرمودند : . 📗امالی صدوق، ص ۲۰۹ 📗بحار الانوار، ج ۲۷، ص۱۴۷