eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
36.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
خداۍ‌به‌مو‌رسیدن‌ها‌وپاره‌نشدن‌ها... شُڪرت:))🌿♥ ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌸🍃•° • إِن‌يُرِدْکَ‌بِخَيْرٍ‌فَلَارَادَّلِفَضْلِه • ﺍﮔﺮخداوند‌ﺍﺭﺍﺩﻩ‌ﺧﻴﺮﻯ‌ﺑﺮﺍﻯ‌ﺗﻮ‌ڪﻨﺪ‌ هیچ‌ڪسﻣﺎﻧﻊفضل‌ﺍﻭ‌ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ‌شد 🌻 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . این‌روڪه‌گفت،همون‌جاحس‌ڪردم‌تواین‌، دوره‌وزمانه‌اگه‌یك‌‌نفرباشه،ڪه‌حضرت‌زهرا، بخواداونوتاییدڪنه،همین‌محسن‌هست! اون‌ادامه‌داد:بعدازدیدن‌شمابراےازدواج،واین ڪه‌به‌خواستگارےشمابیام،باخدامشورت، ڪردم! وتفٵل‌هاےزیادے‌به‌‌قران‌‌‌زدم. اوقرانی ڪه‌همراه‌داشت‌روبازڪرد،ویڪی‌ازتفأل‌هارو برام‌خوند؛اون‌آیه⁶⁸سوره‌طٰہ‌بود🍃 ڪه‌خداوندبه‌حضرت‌موسےٰمیفرماید: << گفتیم،نترس‌تومسلماًپیروزوبرترے >> معناےاین‌آیه‌رواون‌موقع‌درك‌‌نڪردم، ولے الان‌فھمیدم‌آن‌برتری‌اےڪه‌قرآن‌ازآن‌سخن گفت،چه‌بود؟! آن‌شب‌هم‌محسن‌به‌قرآن تفأل‌زد‌ڪه‌‌سوره‌نور،آیه³¹اومد 🌿 بعدازاین‌محسن‌گفت: من‌ازخداخواستم‌یه، همچین‌همسرےنصیبم‌ڪنه،! شمامیتونے همونطورڪه‌قرآن‌خواسته،باشے؟؟!🙃 جواب‌دادم: بلہ‌،ان‌شاءالله محسن‌بحث‌مھریه‌روهم‌پیش‌ڪشید، وگفت؛من‌نمیتونم‌متعھدبه‌مھریه‌سنگین بشم! اگه‌مھریه¹⁴تایڪه‌باشه، خیلے راضیم‌وصدالبته،حضرت‌زهراازهمه‌چیز برام‌مھمتره، درجواب‌گفتم:نگران‌نباش خوشحالت‌میڪنم!😊 محسن‌ادامه‌داد:من‌سرسفره‌شھدانشستم وتوےمسیرےقدم‌گذاشتم،ڪه‌دلم‌میخواد باهمسرم‌اونوادامه‌بدم! همسرےڪه‌اول‌ منوبه‌سعادت‌وبعد‌به‌شھادت‌برسونه! شما میتونےڪمڪم‌ڪنے؟! بااین‌حرفھافہمیدم خداوندلطفش‌روشامل‌حالم‌ڪرده‌وبه‌آرزوم رسیدم،! گفتم:بله! اماشماهم‌پسرِباباےمن میشی؟! گفت:بله گفتم؛پس‌یاعلے .! اون‌زمان‌هنوزمحسن‌واردسپاه‌نشده‌بود این‌اتفاق‌بعدهاافتاد،اون‌تویڪ‌شرکت‌ مشغول‌‌به‌ڪاربود . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عِشقٌ یَعنیٌ: بِنِویسیٌ غَزَلیٌ📝 اَزٌ چَشمَشٌ .. دَرٌ هَمانّ مِصرَعِ اَوَّلٌ‌ قَلَمَتٌ، گِریهٌ کُنَدٌ ... 😭 ☁️🌱 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
🕊🥀 ✍همسرشھید...↯ دو شب قبل از اینکه امین حرفی از سفر به سوریه بزند خوابی دیده بودم که نگرانی من را نسبت به ماموریت دو چندان کرده بود خواب دیدم یک صدایی که چهره ای از آن به خاطر ندارم نامه ای برایم آورد که در آن دقیقا نوشت شده بود. 🥀جناب آقای امین کریمی🥀 فرزند الیاس کریمی به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (سلام اللـہ علیها) منصوب شده است۰💫 و پایین آن امضاء شده بود. ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
‌•°~🪴🌙 ‏-آن‌خدایی‌که‌گنجینه‌های‌آسمان‌ها وزمین‌به‌دست‌اوست، وقتی‌به‌تواجازه‌ی‌دعاداده‌است‌ یعنی‌اجابت‌آن‌رابرعهده‌گرفته‌است..♥️ ‏-بخشی‌ازنامه‌ی‌امام‌علی‌به‌امام‌حسن‌🌱-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|🌸🍃| پیامبراکرم(ص): همانا ملک الموت بر محبان (ع) چنان ترحم می‌کند... که بر پیامبران ترحم می‌نماید. 📚کشف‌الغمه، ص۳۰ 💚 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
خُدایا ؟!😞 ببخش ڪه یڪ عمࢪ، عاشقانہ هایمـ را . . . خرجـِ اینـ ۅ آنـ ڪردمـ .!🙂 ۅ بہ تۅ فقط یڪ مُشتـ : خمیازھ ،ڪسݪی ۅبی‌حۅصݪگے تحۅیݪ دادمـ !💔:) / ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . ودرآمدبالایی‌نداشت! وچیزےڪه‌باعث‌ شد،مابحث‌مالی‌روپیش‌نڪشیم، فقط‌وفقط‌،ایمان‌وجذبه‌‌ےبالاےمحسن‌بود! باتموم‌وجودم‌حس‌ڪردم‌ڪه‌دلش،یك‌طور خاصے‌بااهل‌بیت‌علیهم‌السلام،هست همون‌جلسه‌ےاول،جواب‌مثبت‌دادم‌وروز بعد،قرارآزمایش‌گذاشتیم☺️ قبل‌ازاینڪه‌خانواده‌ےمحسن،براےتعیین مهربیایند،من‌مهریه‌موردنظرم‌رو،روےیك برگه‌نوشتم،روزےڪه‌اومدن،برگه‌روبه‌پدرم دادم‌وگفتم؛من‌این‌مهریه‌رومیخوام، اینوبخونید✨ مھریه‌اےڪه‌نوشتم‌این‌بود: ⇩⇩ << یك‌سڪه‌به‌نیت،یگانگےخدا پنج‌مثقال‌طلا‌به‌نیت‌پنج‌تن؛¹²شاخه‌گل‌ نرگس‌‌به‌نیت‌امام‌زمان(عج)،¹⁴مثقال‌ نمك‌به‌نیت‌‌چھارده‌معصوم،وبه‌عنوان‌ نمك‌زندگے،،¹²⁴هزارصلوات،حفظ‌‌کل‌قرآن‌ باترجمه؛ وهزینہ‌یك‌سفرحج‌عمره>>🙂 البته‌به‌دلیل‌اینڪه‌درعقدنامه‌فقط‌موارد مادے‌ثبت‌میشود،بجزطلاها، بقیه‌موارد درمحضرثبت‌نشدوجزءشروط‌عقد‌به، حساب‌اومد هدفم‌ازانتخاب‌چنین‌ مھریه‌اے‌این‌بودڪه‌به‌محسن‌ثابت‌ڪنم ڪه‌فقط‌اونومیخوام‌وبس😁 باراولےهم‌ڪه‌به‌سوریه‌رفت،تموم‌ مهریه‌م‌‌روبھش‌بخشیدم‌! من‌ومحسن‌در¹¹‌آبان‌¹³⁹¹زمانےڪه‌من‌، ۱۸ساله‌‌بودم‌ومحسن۲۱ساله‌،به‌عقدهم‌ دراومدیم.! روزےڪه‌سرسفره‌عقد نشسته‌بودیم،محسن‌‌قرآن‌روبازڪرد‌و شروع‌به‌خواندن‌ڪردمن‌هم‌همراهش‌ میخوندم، اوهرازگاهےدرگوشم میگفت؛براشھادتم‌دعاڪن . . .🙃 ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
❤️🕊 -عجیب‌نیست‌که‌دائم‌سرزبان‌من‌است -حسن‌قشنگ‌ترین‌واژه‌جهان‌من‌است💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂آیا منم با این همه گناه، میتونم یار عج باشم؟!😭 هروقٺ احساس ڪردید از امام زمان دور شدید... و دلتوݩ واسہ آقـا تنگـــ نیسٺ... ایݩ دعاے ڪوچیڪ رو بخونید... بخصوص توے قنوٺ هاتوݩ❣📿 ((اللهم لـَیِّـنْ قَـلبے لِـوَلِـیِّ أَمـرِڪْ))یعنـے... «خداجوݩ‌دلمو‌واسہ‌امامم‌نرم‌ڪن...» 🌱 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . مےگفت:زهرا الان‌فقط‌من‌وتو،توےاین‌آیینه، معلوم‌هستیم!ازت‌مےخوام‌ڪمك‌ڪنے‌به، سعادت‌وشھادت‌برسم. خواسته‌ےسختے بود،هربارنگاه‌معنادارےبه‌او‌میڪردم‌ڪه یعنےاین‌چه‌درخواستےهست‌ڪه‌ازمن‌ میکنے؟!آخرش‌هم‌گفتم؛محسن‌بسه‌دیگه! توےبھترین‌روززندگیم‌دعاڪنم‌توشھید بشی؟مگه‌میتونم؟!😢 بااینڪه‌خیلےبرام سخت‌بود،امااونقدرسماجت‌ڪردتاقبول ڪردم! قبلابھش‌قول‌دادم‌ڪه‌برارسیدن به‌هدفش‌ڪمڪش‌ڪنم! درچندسالےهم ڪه‌باهم‌زندگےڪردیم‌همیشه‌تلاشم‌این‌بود ڪه‌بتونم،خواسته‌اےروڪه‌سرسفره‌عقد، ازمن‌داشت،انجام‌بدم دوران‌عقدمایک‌سال‌وهشت‌ماه‌طول‌ڪشید نھم‌مردادماه¹³⁹³ازدواج‌ڪردیم،وبارفتن زیریڪ‌‌سقف‌زندگےمشترڪمون‌شرو؏شد دردوران‌عقد،همینطوراتفاقےبه‌این‌فڪر ڪردم،ڪه‌چه‌خوب‌میشدمحسن‌به‌سپاه میرفت!واین‌لباس‌مقدس‌وباارزش‌روبه تن‌میڪرد! اوازمن‌خواسته‌بودتومسیرے حرڪت‌ڪنم،ڪه‌سعادت‌وشھادت‌رو براش‌به‌دنبال‌داشته‌باشه!🙃 واین‌مورد باپیوستنش‌به‌سپاه‌‌همخوانےداشت،! ازطرفےجایی‌ڪه‌دراون‌ڪارمیڪردبه، نماززیاداهمیت‌نمیدادن،محسن‌ازاین‌،. قضیه‌خیلےناراحت‌بود. دست‌آخرهم سرهمین‌بامدیرڪارخانه‌درگیرشد!و دیگه‌به‌اونجانرفت،'' مدتےهم‌درقنادے پیش‌یڪےازدوستاش‌ڪارمیڪرد . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
برای‌سخن‌گفتن‌باتو،🗣️' نیازی‌به‌پیک‌وقاصدوواسطه‌نیست؛ توازرگ‌گردن‌نزدیکتری😍 وآنچه‌راکه‌هنوزبه‌زبان‌نیامده ‌می‌دانی(:🌿' تویکتایی‌♥️!' بانام‌های‌زیباوصفات‌نیکو🌻... که‌همگی‌مانندخودت‌یکتاهستند الهی♥️!' مارایک‌رنگ،یک‌دل‌واستوارگردان ‌تابانسیم‌وسوسه‌ای🌬️ ‌ازتوجدانشویم..❌🔗' ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
بسم‌رب‌المھد؎ دارم‌یَقیـن‌ڪِھ‌روزِوصـٰالِ‌تـومۍرِسـد؛ ذِڪرلَبـم‌شـده‌ڪِھ‌الھـۍببینمَـت..!シ ‌ ♢السَّلامُ‌عَلیكَ‌یٰابَقیَةَ‌اللّٰهاللّٰھُمَّ‌عَجِّݪ‌لِۅَلیِكَ‌الفَرَج،! ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آلودِگےهَواےزمین،ازحَدهُشداࢪگُذَشتھ وَدُنیا،مِنھـٰاےٺو،برابـرشـده‌بـٰاخَفگے "! ‌ڪجایی‌ای‌اُڪسیژنِ‌نـٰابِ‌حیاتـ ⁉️ ریہ‌هـاےجہانَم،ٺوراڪَم‌داࢪد 💔 ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . یڪبارازش‌پرسیدم:دوسدارےواردسپاه بشےواین‌شغل‌روانتخاب‌ڪنے؟!جاخورد وگفت؛بایدفڪرڪنم! به‌گمونم‌زیادمایل‌ نبود! بھش‌گفتم؛به‌هرحال،من‌خیلے‌دوست دارم‌‌شوهرم‌سپاهےباشه! اصلامگه‌تو، نمےخواستےشھیدبشے؟!مطمئنم‌ڪه‌اگه قرارباشه‌شھیدبشے،توےسپاه‌شھیدمیشی خیلےزودبه‌پیشنھادم‌جواب‌مثبت‌دادوگفت ڪاملامشتاقم!وبه‌نوعےمسیرم‌روپیدا ڪردم،! محسن‌قبل‌ازهراقدامےیك‌سرے مسائل‌روبامن‌طےڪردوگفت؛من‌هرجاڪه حرف‌ونامےازاسلام‌باشه، چه‌داخل‌کشور خودمون،چه‌توےیه‌ڪشوردیگه،باید براےدفاع‌ازاسلام‌برم؛ توبااین‌قضیه، مشڪلےندارے؟! گفتم؛نه،هیچ‌مشڪلے ندارم! واقعاهم‌نداشتم،چراڪه‌بھش‌ قول‌داده‌بودم،واطمینان‌داشتم‌این‌راه محسن‌رو‌به‌آرزوش‌‌یعنی‌سعادت‌وشھادت خواهدرسوند؛ بدین‌ترتیب،محسن‌پس‌از طےڪردن‌ڪارهاےمربوط‌به‌استخدامش درسال¹³⁹²زمانےڪه‌هنوزازدواج‌نڪرده بودیم،رسماً‌به‌سپاه‌پاسداران‌پیوست‌و پاسدار شد🍃 ماخونه‌اےرونزدیك‌خونه‌ےپدرم‌اجاره ڪردیم!جھیزیه‌روهم‌ڪم‌ڪم‌میبردیم اونجامےچیدیم. محسن‌سرجھیزیه‌‌خیلی باپدرومادرم‌چونه‌میزد! اون‌مخالف‌خرید بعضی‌ازلوازم‌زندگےمثل‌مبل‌بودمیگفت؛ شایدیڪےپول‌نداشته‌باشه،وقتےبیاداینارو ببینه،دلش‌میسوزه! اونوقت‌من‌چیڪار ڪنم ؟! . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
استغفار🤲 پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌وآله: دلها نیز، همچون مس، زنگار می‌بندد پس آنها را با استغفار صیقل دهید. 📚وسائل الشیعه،ج۷،ص۱۷۶ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
آمده‌ام به سوی تو تا که به من نظر کنی...