🌸✨🌿🕊✍🌸✨🌿🕊✍🌸✨🌿
🌺سلام علیکم .
12 اسفند قرار بود با دانشگاه برم راهیان نور اما ارائه یکی از درس هام دقیقا افتاده بود توی تاریخ 13 و 20 اسفند و ...مجبور شدم لغو کنم ... تا اینکه بهم خبر دادن اگه میخوام برم فقط یک راه داره اونم اینکه 18 اسفند با کاروان دیگه ای از یک استان دیگه برم...اما من ارائه داشتم و نمیتونستم برم...به استاد یه پیام بلند بالا فرستادم که شایداجازه بده.
پیامو که خوند جواب نداد...دوباره پیام فرستادم :استاد این سکوت مشخصه که شهدا منو نطلبیدن...استاد جواب دادن که اجازه بدید بررسی کنم اطلاع میدم...✨
🌺فرداش تا شب همچنان منتظر بودم اما جوابی ندادن... ناراحت بودم و تو فکر و داشتم پست هارو نگاه میکردم که یهو مطلبی از این
پیج (پیج ڪانال)برام اومد...
#ادامــــه👇
╔═ 🌸════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════🌸 ═╝
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
🌸✨🌿🕊✍🌸✨🌿🕊✍🌸✨🌿 🌺سلام علیکم . 12 اسفند قرار بود با دانشگاه برم راهیان نور اما ارائه یکی از درس هام دق
خانمی که یه ربع بعد از توسل به شهید بابت شغل همسرش حاجت گرفت...همون لحظه به #شهید ابراهیم هادی توسل کردم ...ازش خواستم
که استادمو راضی کنه...
نیم ساعت بعد توسلم, استاد پیام دادن: خیر پیش...التماس دعا😍
تا بحال توی کانال کمیل نرفته بودم...وقتی مارو پیاده کردند از اتوبوس ...جلوی یادمان یه آقایی گفت حواستون باشه اینجا اتوبوس های محدودی می ایسته...دعوت شدین و...غروب آفتاب توی کانال کمیل بودم ...که یهو اذان مغرب پخش شد با صدای خود شهید...😭
از اون لحظه فیلم گرفتم و برای استادم فرستادم...
🌸و گفتم شما وقتی بهم گفتید خیر پیش که
من به
این شهید متوسل شدم ...😊
╔═ 🌸════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════🌸 ═╝
✨🍃🌺✨🍃🌺✨🌺🍃✨🍃🌺
••✾ِدوستان گرامی••✾ِ
سلام وعــرض ادب
ازاینڪه دلنوشته هاتونو برای ما ارسال ڪردید ڪمال تشڪر را دارم.☺️
عنایت وشفاعت شهدا همیشه شامل حالتان ان شاءالله.✨
وڪـسانی هم ڪه التماس دعا داشتند هم به حق همین ماه عزیز
بزودی حاجت دلتشون روا بخیر بشه😊
وبزودی شاهد دلنوشته هاشون باشیم.✨🌸
✍منتظر دلنوشته هاتون هستیم...
✾دوستانی ڪه عنایت شهدا شامل حالشون شده
باعث افتخار ماست ڪه دلنوشته های خودتونو به آیدی زیر ارسال بفرمایید...☺️
••✾ِ✾•
@siedeh_al_nabi:خادم دلنوشته
╔═ 🌺🍃════⚘ ═╗
✾ @ebrahimdelha ✾
╚═ ⚘════🌺🍃 ═╝✨🍃🌺
#زندگی_نامه 📝
#امام_جواد (ع) 💖
🍃 نـام: محمد
💓 ﻛﻨﻴﻪ: ﺍﺑﻮ جعفر
🌹 لقب ها: جـواد، تقی، مرتضـی، قانع،
رضی، مختـار، متوکـل، منتجب
💫 نام ﭘﺪﺭ: امامـ رضـا (ع)🕊😍
🎀 نام ﻣﺎﺩﺭ: بانـو سبیکه (س)
🎉 ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻭﻻﺩﺕ: #ده رجب، سالــ ۱۹۵ هـ ق
🎈 ﻣﻜﺎﻥ ﻭﻻﺩﺕ: ﻣﺪﻳﻨﻪ
✔️ ﻣﺪت ﻋﻤﺮ: ۲۵ ﺳﺎﻝ
✨ همسران: سمانه مغربیـه، ام الفضل ملعون
❤️ فرزندان: علی، موسی، حکیمه،
زینب، فاطمه، امامه
🍂 ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ:
معتصم، خلیفه عباسی و جعفر، پسر مأمون،
سمی را در #انگور تزریق کردند و برای ام فضل فرستادند.
ام فضل نیز آن را در میان کاسه ای گذاشت و جلو امام جواد (ع) نهاد و از آن انگور بسیار توصیف کرد.
سرانجام آن حضرت از انگور خورد و طولی نکشید که آثار سم را در خود احساس کرد و...
🗡 ﻗﺎﺗﻞ: امّ الفضل (همسر آن حضرت)
ﺯﻣﺎﻥ ﺷﻬﺎﺩﺕ: آخـر ذی القعده، سال ۲۲۰ ﻫـ ق
🕌 مقبـره : کاظمیـن
🍃💚
میـلاد با سعادت حضرت عشق، #امام_جواد (ع)، مبارکبـاد.😍
💚🍃
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
╔═ 🌸🌿════⚘ ═╗
✾ @ebrahimdelha ✾
╚═ ⚘════🌸 🌿═╝
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫
#قسمت--هفتاد--و--یک
#کانال کمیل
#در ادامه👇👇👇
🌹🌹🌹
⏪۲۱بهمن 1361 بود. هنوز صداي تيراندازي و شليك هاي پراكنده از داخل
كانال شنيده ميشد.😐
به خاطر همين، مشخص بود كه بچه هاي داخل كانال هنوز مقاومت مي كنند.🌺
اما نمي شد فهميد كه پس از چهار روز، با چه امكاناتي مشغول مقاومت هستند؟! 😔
غروب امروز پايان عمليات اعلام شد. بقيه نيروها به عقب بازگشتند.🍂
يكي از بچه هائي كه ديشب از كانال خارج شد را ديدم. مي گفت: نميداني
چه وضعي داشتيم!😔 آب و غذا نبود، مهمات هم بسياركم،😕 اطراف كانالها هم
ُپر از انواع مين! 💣
ما هر چند دقيقه گلوله اي شليك ميكرديم تا بدانند هنوز زنده ايم.🌺 عراقي ها
مرتب با بلندگو اعلام ميكردند: تسليم شويد!🤔😐
لحظات غروب خورشيد☀️ بسيار غمبار بود.😔 روي بلندي رفتم و با دوربين نگاه
ميكردم.
انفجارهاي پراكنده 💥هنوز در اطراف كانال ديده ميشد.😡 دوست صميمي من
#ابراهيم آنجاست و من هيچ كاري نميتوانم انجام دهم.😭
آن شب را كمي استراحت كردم 🌺و فردا دوباره به خط بازگشتم.🍃
#ادامه دارد👇👇
@ebrahimdelha
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫
#عراقيها به روز 22 بهمن خيلي حساس بودند. 😐
حجم آتش آنها بسيار زياد
شد. 🍂
خاكريزهاي اول ما هم از نيرو خالي شد. همه رفتند عقب!😕
با خودم گفتم: شايد عراق قصد پيشروي دارد؟! 🤔اما بعيد است، چون موانعي
كه به وجود آورده جلوي پيشروي خودش را هم ميگيرد!😏
عصر بود كه حجم آتش🔥💥 كم شد.🌺 با دوربين به نقطه اي رفتم كه ديد بهتري
روي كانال داشــته باشد.🍂
آنچه ميديدم باوركردني نبود!🙄 دود غليظي از محل
كانال بلند شده بود.😔
مرتب صداي💥 انفجار مي آمد.😭
ســريع پيش بچه هاي اطلاعات رفتم و گفتم: عراق داره كار كانال رو تمام
ميكنه! 😠
آنها با دوربين مشاهده كردند،🎥 فقط آتش🔥و دود بود كه ديده ميشد.😔
اما من هنوز اميد🌺 داشتم. با خودم گفتم:
#ابراهيم شرايط بدتر از اين را سپري
كرده، 🍂اما به ياد حرفهايش، قبل ازشروع عمليات افتادم و بدنم لرزيد.🌷🌷🌷
#پایان-- این-- قسمت
@ebragimdelha
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫