eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
33.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
' ظھورِتوتنهاآرزوۍِمـٰاغریبان‌است '
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
‌‌•-🕊⃝⃡♡-• 『یڪـ روز‌ به‌انتقام‌ِهفتاد‌و دوشمس با‌سیصد‌و‌ســــیزده‌³¹³ قمࢪمےآید』 روزهجدهم فراموش‌نشود❌
⇝ ⃟⚠️ 📢|گاهےیڪ‌تلنگــࢪڪافیسٺــ⁉️ •حاج‌آقاپناهیان‌میگفت ↯ آقاامام‌زمان صبح به‌عشق شماچشم‌بازمیکنه :) این‌عشق‌فهمیدنی‌نیست ❗️ • بعد ماصبح‌که‌چشم باز میکنیم👀 به‌جایِ‌عرض‌ارادت‌به‌محضرِآقا گوشیامونُ روچک‌میکنیم .⊱
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
جزتو بہ‌کہ‌پناه‌بࢪم...
⥃°✐💌°⥂ الھـے ! دستم‌گیࢪکہ ‌دسټ‌آویزندارم و عذرم‌بپذیرکہ‌پاے‌گڔیز‌ندارم...
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
✐"﷽"↯ 📜#رمان_عقیق 💟#پارت_دوازدهم بعد از حجره بیرون رفت.ابوذر تعجب نکرد چشمهایش گرد نشد حتی شاخ هم
✐"﷽"↯ 📜 💟 _زحمت کشیدن برای آیه عین از رحمت نصیب بردنه! منتظرتم _چوب کاری میفرمایید سالار _به جای این حرفا آماده شو منم برم به کشک بادمجونام برسم _فدای دست همیشه دست به نقدت چشم گوشی را قطع کردم و دستهایم را کش آوردم وبا تمام قدرت داد زدم تا خستگی و کوفتگیم دربرود مامان عمه طبق معمول بعد از این حرکتم یک مرض بلند میگوید و من را به خنده می اندازد! از توی حال صدایش را میشنوم که میپرسد پریناز بود؟خمیازه ای میکشم ومیگویم:آره مامان عمه پاشوتا من دوش میگیرم آماده شو بریم شام اونجادعوتیم دوش آب سرد حسابی حالم را جا می آورد. مامان عمه مدام به در میزند و من علی رقم میل باطنی ام دل میکنم از این حس خوب _اومدم زنگ در را میفشارم و میدانم مثل همیشه با آیفون باز نمیشود صدای پای کوچک سامره را از پشت در میشنوم.. در باز میشود و چهره خندان خواهرکوچک و دوست داشتنی ام را میبینم. زندگی یعنی همین اینکه یک منحنی رو به پایین کسی اینچنین دلت را روشن کند_سلام آبجی آیه...دلم برات تنگ شده بود خم میشوم و محکم در آغوشش میکشم. _سلام الهی من فدات شم . کجا رفتی تو نمیگی دل آیه میگیره؟ _آی آی آلوچه شدم آجی یواشتر رهایش کردم مامان عمه هم بوسیدتش پریناز را منتظر نگذاشتم و محکم در آغوشش گرفتم.چندمین بار بود که با خودم اعتراف میکردم بهترین غیر مادر و در عین حال عین مادر دنیا خود خود شخص پیش رویم است؟کم کم بابا محمد و ابوذر هم از راه میرسند وسفره شام را مچینیم! خدای من در این یک هفته دوری چقدر دلم برای پدر نازنینم تنگ شده بود.موهای و گندمی اشو چشمهای مشکی اش را از نظر میگذرانم و جان تازه میگیرم آنقدر دربدو ورود بوسیدمش که صدای کمیل و ابوذر را در آوردم! کشک بادمجانهای روی سفره عجیب هوس انگیز شده بودند. بدون تعارف پیش دستی ام را پر بادمجان و نعناع و پیاز داغ کردم! و با لذت کشک و این مخلوط خوش طعم را مزه مزه کردم! ...
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⑉ یادمھ بچگیام،موقه‌ےمریضیام 💔⑉
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
⑉ یادمھ بچگیام،موقه‌ےمریضیام 💔⑉
⅌ ͜͡ ------------ ✦أذنِ‌زیارتےبدھید،ای امامِ؏شـ♥️ـق حالمـ بہ‌جانِ‌مادرتان‌روبه‌راه‌نیست ):✦ روزنوزدهم فراموش‌نشود❌
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
↬❥(:⚘ دختران مثل‌پروانہ‌اند همانقدرزیبا‌همانقدر‌دسټ‌نیافتنے...🦋
مٰا‌گࢪ ‌زسرِ‌بریده‌میتَرسیدیم در‌مَحفل‌عاشِقان‌نمیرَقصیدیم
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
⇝❥ ⃟❁ باید‌بہ‌این‌باوࢪ ‌برسیم‌کہ‌بسیجےبودن ‌فقط‌تولباس"چریکی"خلاصہ‌نشدہ.. اصل‌اینہ‌کہ‌نفس‌و‌باطنمون‌رو یہ‌پا‌بسیجےمخلص‌تربیت‌کنیم🌿🌾 ‌ /