#فرار_از_گناه_به_سبک_شهدا 2⃣1⃣
" قوانین دهگانه"
برای خودش قانونهای دهگانه درست کرده بود.
قانونها ترکیبی بود از اعتراف و جریمه.
اعتراف نامه؛ تاریخ شروع 1369-4-5
1. بارالها! اعتراف میکنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. (حداقل روزی ده آیه قرآن بخوانم).
2. پروردگارا! اعتراف میکنم از اینکه نمازم را بیمعنی خواندم و حواسم جای دیگری بود. (حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم.)
3. خدایا! اعتراف میکنم از اینکه مرگ را فراموش کردم. (حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز توبه بخوانم).
4. خدایا! اعتراف میکنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و [برای] نماز شب هم بیدار نشدم. (حداقل در هر هفته باید دو شب نماز شب بخوانم و بهتر است که شبهای سه شنبه و شب جمعه باشد).
5. ...
6. ...
شهید سیدمجتبی علمدار
کتــاب فانوس زائر، ص75-65
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
امـــام کـاظــــم (علیه السلام)
از ما نيست كسى كه هر روز اعمال خود را محاسبه نكند تا اگر نيكى كرده از خدا بخواهد بيشتر نيكى كند و خدا را بر آن سپاس گويد و اگر بدى كرده از خدا آمرزش بخواهد و توبه نمايد.
ارشــــــــاد القــلـــــــوب، ج1، ص 182
🆔 @Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi-yadesh bekheyr vaghti be donya oomadi.mp3
17.13M
#صوت #نوحه #شهدایی۲
یادش بخیر وقتی به دنیا اومدی...
با نوای: سید رضا نریمانی
🍃تقدیم به روح پاک شهدای گمنام🍃
🆔 @Ebrahimhadi
🌷 فقط دم زدن از #شهدا افتخار نیست، باید زندگیمان، حرفمان، نگاهمان، لقمه هایمان، رفاقتمان بوی #شهدا رابدهد.
🌹شهیدانه زندگی کنیم🌹
🌸هرگـاه شب جمعه شهـدا را يـاد ڪرديد، آنها شمـا را نزد سیدالشهدا(ع) یاد مے ڪننـد.
بیاد #شهید_ابراهیم_هادے
#ابراهیم_جان_التماس_دعا
#شادی_روحش_صلوات 🌷
☑️ سلام بر ابراهیم
🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از فروشگاه کادویی چاپ هادی
پیکسل شهید ابراهیم هادی
👈پیکسل: 3000 تومان
👈جاکلیدی: 3500 تومان
👈پیکسل آهنربایی: 3500 تومان
✅با کیفیت بالا
🌼سفارش حتی یک عدد
💢ارسال محصولات رایگان نمیباشد.
✍ ثبت سفارش:
🆔 @Khademe_ebrahim
📞 09393612899
🌐کانال تلگرام،ایتا،سروش:
@Ebrahimhadi_Market
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕 #علمدار قسمت ۴
راوی:سید رمضان علمدار(پدر شهید)
🌿 " فرزندِ اذان"
تازه ازدواج کرده بودم. در یکی از اتاق های همان خانه پدری، با همسرم زندگی میکردیم . آن روزها مردم اهل تجمل و ... نبودند. جوان ها همین که اتاق و شغلی برایشان مهیا ميشد ازدواج ميکردند. خیلی از فسادهای امروزی در بین آن ها دیده نميشد. آن ها مردمی ساده و قانع بودند. از همه مهمتر اینکه شکرگزار خدا بودند.صبح ها، بعد از نماز، وسایلم را برمیداشتم. ميرفتم سمت امامزاده یحیی.
مغازه کفاشی من روبه روی امامزاده بود. از صبح تا شب مشغول بودم. وسایل همیشگی من واکس و سوزن و نخ و میخ و چکش بود.خسته ميشدم،اما خوشحال بودم. خوشحال از اینکه رزق حلال به خانه ميبرم.بارها از منبری ها شنیده بودم که اهل بیت در بارة روزی حلال تأکید كرده اند.
پدرم نیز بارها این احادیث را ميخواند و خودش عمل ميکرد. او از ماميخواست که به حلال و حرام خیلی دقت داشته باشیم.
٭٭٭
فرزند اول من در همان خانه به دنیا آمد. او دختری بود که به همراه خودش خیر و برکت را به خانه ما آورد.دو سال بعد همسرم باردار شد. این بار دقت نظر همسرم و خودم بیشتر شده بود. همسرم همیشه سعی ميکرد با وضو باشد. به خواندن قرآن و زیارت عاشورا مداومت داشت. من هم سعی ميکردم در کارهای خانه او را کمک کنم. بارداری همسرم ادامه داشت تا اینکه ماه رمضان از راه رسید.در احادیث آمده که مقدرات انسان در شب های قدر تعیین ميشود. من هم در آن شب ها دست به سوی آسمان بلند میکردم. باسوز درونی برای همسر وفرزندی که در راه داشتم دعا ميکردم.نیمه های شب بیست و یکم ماه رمضان بود. حال همسرم هر لحظه بدتر ميشد.خیلی نگران بودم. با کمک همسایه ها قابله خبر کردیم.کمی سحری خوردم. در حیاط خانه با ناراحتی قدم ميزدم. یک دفعه صدایی بلند شد؛ کلامی که آرامش را برای من به همراه داشت. صدایی آشنا و همیشگی.الله اکبرالله اکبر
صدای الله اکبر اذان با صدایی دیگر درآمیخت! همزمان با اذان صبح، صدای گریه نوزاد بلند شد. لبخند شادی بر لبانم نقش بست. یکی از خانم ها بیرون آمدو گفت: ((مژده، پسر است!))عجب تقارن زیبایی، اذان صبح و تولد فرزند. عجیب اینکه فرزندم در همان حسینیه به دنیا آمده بود. در بهترین ساعات وبهترین ماه و در بهترین مکان این پسر فرزند اذان قدم به این دنیا نهاد؛ درحسینیه ای که جز ذکرخدا در آن گفته نميشد.
♻️#ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺