eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.3هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
659 ویدیو
61 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim ❌حذف‌آیدی‌ازروی‌عکسهاموردرضایت‌مانیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
💠تفاوت قبل و بعد انسان، پس از خواندن کتاب سلام بر ابراهیم💠 ❤️ ❤️ پارسال بود ... هفته ی کتابخوانی .. قشنگ یادمه .. خانواده م رابطه ی خوبی با شهدا نداشتند.. برای همین حتی یک کتاب هم درباره شهدا نداشتیم ... اون روز ، یه مسابقه ی کتابخوانی برگزار شد .. چند تا سوال .. از کتابِ : {سَلآم بَر اِبراهیم} با اینکه هیچوقت ندیده و نشنیده بودم ولی خیلی برام آشنا بود .. مسابقه مال کانون آینده سازان شهرمون بود . منکه کتابش رو نداشتم ، اما دوست داشتم توی مسابقه ش شرکت کنم. فایل پی دی اف کتاب رو داخل کانال کانون گذاشتن. دانلودش کردم ، اما اصلا حال خوندن کتاب رو نداشتم . فقط قسمت هایی از کتاب رو که به سوال ها مربوط بود رو پیدا میکردم و مینوشتم ..... یک سال گذشت ... درباره ی شهدا شنیدم .. درباره ی رفیق شدن با شهدا ، درباره ی کتاباشون ، میگفتن اگه دوست شهید نداشته باشی ، اصلا زندگی نداری! ناراحت بودم که چرا منم به خاطر خانواده م نمیتونم با شهدا ارتباط داشته باشم ؟؟😔 اصلا نمیدونستم کی هستن.. چادری بودم ... اهل نماز و روزه بودم ... اما انگار یه چیزی توی زندگیم جاش خییلی خالی بود .. خییییلی💔 امسال قسمت شد برم قُم ♡ توی بازار قم از جلوی مغازه ها رد میشدم .. چشمم خشک شد روی پشت شیشه ی یک کتابفروشی ! نوشته بود : سلام بر ابراهیم ! خاطرات یکسال پیشم رو به خاطر آوردم ‌‌.. اون مسابقه ... اون کتاب! فکر میکردم خیلی کمیاب باشه! آخه شهرمون از نظر امکاناتی خیلی ضعیف بود. اون لحظه شور عجیبی توی دلم افتاد ، انگار که یه چیز خیلی ارزشمندی رو دیده باشم سریع رفتم داخل و جلد اول کتاب رو خریدم.. با خودم گفتم منکه نمیخونم شاید تا سال بعد تموم کردم ، بعد سال بعد اگه خدا خواست دوباره اومدیم قم جلد دومشو میخرم.. از شهدا توی ذهنم بد ساخته بودن! آخ.. کتابو بردم خونده ، مقدمه کتابو هزااار بار خوندم انگار حیفم میومد برم سراغ داستاناش... کم کم خوندم .. نفهمیدم چطور شد ؟ چطوری از صفحه ی اول اومدم صفحه ی 200 ؟ ...... خییلی سریع خدا جور کرد و جلد دومشم خریدم😍 آشنایی با ابراهیم هادی باعث شد با دیگر شهدا هم آشنا بشم و کتاب هاشون رو بخرم.. حالا میفهمم حالا م با یک سال پیشم یه دنیاا فرق داره! چادُری بودَم .... اَمّا اِبراهیم رو کَم داشتَم! خدایا شکرت بابت رفیق جدیدم❤️ 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠ابراهیم هادی شخصیت عجیبی داره💠 ❤️ ❤️ 🌸‍ من رو نمیشناختم یعنی اسمشو شنیده بودم اما دلیل شیفتگی خیلیا نسبت به ایشون رو نمیدونستم تا اینکه امسال خود شهدا دم خونه منو زدن و با خودشون راهی کردن سمت مناطق جنگی، همونجایی که باید با وضو واردش شد. 🌸اونجا بود که قسمت و روزی من از بین پیکسل همه شهدا شد شهید هادی! اولش برام مثل بقیه شهدا بود اما تو اردو چیزای عجیبی ازش تعریف میکردن حتی نحوه شهادت ایشون هم با همه شهدا فرق داشت و این منو کنجکاوتر کرد تا اینکه بعد اردو اومدیم تهران و مدتی رو که منزل خاله ام بودم از بین کتابای روی میز کتاب رو پیدا کردم. 🌸کتاب رو با اجازه صاحبش که پسر خالم میباشن با خودم اوردم قم و شروع کردم به خوندن. 🌸ابراهیم شخصیت عجیبی داره🌸 خیلیییییی حتی فکرشم نمیکردم که اصلا همچین ادمی تو دنیا وجود داشته باشه و همونجا فهمیدم که بعضی از افراد هستن که خدا اونا رو از ابتدا برای خودش نگه داشته بود. 🌸تو تمام مدتی که کتاب رو میخوندم احساس میکردم شهید ابراهیم زنده اس و اصلا کنارمه هیچوقت حس نمیکردم اصلا ایشون شهید شده هنوزم همچین حسی دارم 🌸امروز که کتاب تموم شد من هم متعجب بودم هم ناراحت هم خوشحال. متعجب از اینکه ابراهیم کی بوده؟ ناراحت از اینکه چه فرشته ایی از میانمون رفت! و خوشحال از اینکه خدا توفیق شناختن چه شهیدی رو بهم داده🌷 میبینید شهدا چطور از بین همه یکی رو انتخاب میکنن؟ 🌸راستش میخواستم با این پست در حد توانم شهید ابراهیم هادی رو به همه معرفی کنم و ازشون بخوام که کتابش رو بخونن و بیشتر باهاش اشنا بشن هنوزم ادعا دارم که شهید هادی فرشته ایی به صورت زمینی بود که با تمام اینا هنوزم اونو نشناختم🌹 🌸توصیه میکنم شما هم حتما یه دوست شهید برای خودتون انتخاب کنید😍باور کنید رفاقت با یه شهید ارومتون میکنه و با ارزش تر از این رفاقت چیزی نیست🙏 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠 با خوندن این کتاب، تاریخ زندگیم عوض شد... 💠 ❤️ ❤️ 🌸سلام روزتون بخیر .من واقعا نمیدونم باید از کجا شروع کنم وچه جوری بگم انقد که مدیون این شهید بزرگوار هستم واقعا نمیدونم چه جوری باید جبران کنم ... 🌸من حدود 5سالی میشه که توبه کردم وگناهایی که قبلا انجام میدادم رو دیگه حتی فکرشم نمیکنم .اما راستش رو بخواین من هیچ علاقه ای به شهدا نداشتم شایدم داشتم اما حس نمیکردم .خیلیییی تو زندگیم کمرنگ بودن. 🌸خلاصه گذشت تا اعتکاف امسال من سعادت داشتم که معتکف شم اونجا کتاب این شهید بزرگوارو بهمون هدیه دادن .با خودم گفتم دوباره کتاب (آخه خیلی اهل کتاب نبودم ).اما وقتی همسرم این کتاب ودید خیلی خوشحال شد گفت حتما بخونش خلاصه تک وتوک شروع کردم به خوندن داستانش اما اوایلش و زیاد خوشم نمیومد با خودم گفتم دیدی نمیتونی علاقه ای داشته باشی به شهدا .اما هر جوری بود رسوندم به وسطای کتاب ،انگار یه نفرو تواین چند سال زندگیم گم کرده بودم الان پیدا کردم ،مات ومبهوت بودم واقعا نمیدونستم باید چکار کنم یعنی شهدا انقد مخلص بودن انقد حضورشون پررنگه !!پس من تواین چند سال زندگیم چرا نمیشناختمشون. 🌸خیلی با خودم حرف زدم وکلنجار رفتم همش خودمو سرزنش میکردم.درست یادم نیست اما فکر کنم سه یا چهار روز بیشتر طول نکشید من این کتاب وتموم کردم اما دوباره دلم میخواست بخونم آقا ابراهیم واقعا دل من وبرد من واز تنهایی درآورد من وبه خیلی چیزا رسوند... 🌸به قول فرمایش استاد پناهیان واقعا با خوندن این کتاب تاریخ زندگیم عوض شد .من نماز خون هستم اما زیاد به اول وقت بودنش اهمیت نمیدادم اما الان حتی به نماز صبح هم حساس شدم.حجاب خیلی خوبی دارم اما یه وقتایی کرم به صورتم میزدم اما الان وقتی میخوام اماده شم برم بیرون انگار ابراهیم باهام حرف میزنه .همه جا حضورش وحس میکنم هر لحظه به یادشم هرجا هر کاری میکنم هدیه میکنم به ایشون .اما یه آرزو دارم اینکه بیاد به خوابم خیلیییی دوست دارم ببینمش وازش تشکر کنم واقعا آرزو شده برام هرشب موقع خواب التماسشون میکنم اما هنوز سعادت نداشتم ....از همگی التماس دعا دارم 🙏😔 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠داداش ابراهیم بهم انگیزه داد...💠 ❤️ ❤️ سلام من یک دختر ۲۶ ساله‌ی دانشجوی دکترا هستم. میخواستم یک خاطره بگم از اینکه شهید هادی چطور توی درسم کمکم کرد. اگه مناسب بود میتونین منتشر کنین تا دانشجوهای مثل من انگیزه بگیرند. 🌸سال ۹۷ همین موقع‌ها توی پاییز بود که باید برای امتحان جامع دکترا میخوندم. ولی بدلایلی نتونسته بودم طبق برنامم باندازه کافی بخونم. از طرفی همکلاسیا و هم‌دوره‌ایی هام رو که میدیدم که اکثرا چندسال بزرگتر از من بودند و تدریس داشتن و خیلی بیشتر از من بلدند، ناامید میشدم و میگفتم توی این زمان کم نمیتونم خودمو به پای بچها برسونم. خلاصه انواع فکرا و استرس همراه با ناامیدی باعث شده بود از همون زمانی هم که داشتم نتونم استفاده کنم. 🌸 تا اینکه یک شب توی خواب دیدم که شهید ابراهیم هادی که چند ماه قبل کتاب سلام بر ابراهیم۱ رو خونده بودم و با ایشون اشنا شده بودم، توی خوابم توی یک جایی شبیه کتابخونه یا کتابفروشی نشسته بود و درحال مطالعه بود. من هم جلوی درب ورودی اون مکان ایستاده بودم و سرگردان داشتم به آدما و اطراف نگاه میکردم. آقا ابراهیم با یک نگاه مهربون و با آرامش بهم گفت بیا داخل و بشین پشت میز. بعد هم به کتاب خوندنش ادامه داد. 🌸اون‌روز صبح زود من با یک انرژی مثبت عجیب و وصف ناشدنی بیدار شدم و بعد از نماز و صبحانه رفتم کتابخونه. تا شب هم بدون خستگی درس خوندم. این کارو تا یکی دو ماه ادامه دادم و تونستم تمام سرفصلا رو بخونم. در اخر هم همه‌مون با نمره‌ی خوب قبول شدیم و من باورم نمیشد که تونستم نمره ی ماکس کلاس رو بگیرم! 🌸 چند سال پیش یه دوستی داشتم که همیشه میگفت برادرش همیشه مشوقش هست و هر وقت استرس داره با برادرش حرف میزنه تا حالش خوب بشه. من برادر ندارم و میگفتم چقدر خوبه داشتن یه همچین کسی. ولی حالا منم یه برادر دارم که مشوقم هست و هر وقت استرس دارم کمکم میکنه. داداش ابراهیم به همه کسایی که برای سربلندی ایران و اسلام درس میخونند یا به هرشکلی دارن تلاش میکنند کمک کن و بهشون انگیزه بده... 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠 باز هم نجاتم دادی...💠 ❤️ ❤️ سلام... اسفند ۹۶ به لطف خدا،و مادرم حضرت زهرا چادری شدم دو سال عاشقانه چادر سر کردم.. آبان ۹۷ بود که با شهید هادیِ نازنین آشنا شدم و شده بود همدم غم و شادی و خوب و بَدَم.. کمکم میکرد،و دیگه همه تو گلزار شهدا و توی جمع دوستان(خواهر ابراهیم هادی) صدام میکردن چند روز پیش،یهو دلم هوای اون زمانو کرد که چادری نبودم شیطان طوری نفوذ کرده بود تو جونم که اصلا یادم نمیومد چرا چادری شدم فقط میخواستم زودتر بذارمش کنار چند روزی با خودم کلنجار رفتم... تا اینکه حدودا سه شب پیش،تصمیمم قطعی شد و با خودم گفتم: چادر بی چادر!!!! و من این مسئله رو به هیچکس نگفتم،جز خودم و خدا و بعضی اوقات هم به عکس آقا ابراهیم که تو اتاقمه همون شب،مادر بزرگم که حتی اسم ابراهیم رو نمیدونست و فقط به وسیله ی عکسی که توی اتاق منه،شناخت داشت اومد خونه‌ی ما و بی مقدمه گفت،این شهیدی که دوسش داری اسمش چیه!؟ گفتم ابراهیم هادی... گفت ازت ناراحته.... گفتم چطور؟! گفت: دم صبح خواب دیدم تو یه جایی مثل مسجد‌،این شهیدی که دوسش داری ،ابراهیم نشسته و کلی دخترچادری و پسر مومن دورشو گرفتن و با ذوق اینکه بالاخره دیدنش،نگاهش میکنن اما تو که از در اومدی،چادر سرت نبود!!! این شهید تا تورو دید لبخندش جمع شد و سرشو برگردوند... اصلا نگاهت نمیکرد و من فقط تونستم اشک بریزم.. فقط تونستم به عکسش بگم: عزیزِ ما!خیلی مردی که حتی تو اوج بیخیالی و بی معرفتیم بازهم نجاتم دادی.. بازهم...❤️ 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
💠از وقتی با ابراهیم آشنا شدم زندگیم زیر و رو شده!💠 ❤️ ❤️ ‍ سلام من یک دانش آموز کلاس هشتم هستم در خانواده ای معتقد و مذهبی به دنیا آمدم و از این بابت واقعا خدا رو شکر می کنم . به چادرم که برام یه لباس مقدسه افتخار می کنم و به هیچ وجه ترکش نمی کنم . با وجود همه این ها منم سستی هایی داشته و دارم . دو سال پیش یک روز خالم که به راهپیمایی ۲۲ بهمن رفته بود یک کتاب خرید به اسم «سلام بر ابراهیم💚» زندگی نامه شهدای زیادی رو خوانده بودم و تحت تأثیر هم قرار می گرفتم اما تحول خاصی در رفتارم شکل نمی گرفت ؛ چون خصوصیات اون ها رو خیلی دست نیافتنی می دونستم . 😔 نگاهم که به جلد کتاب افتاد عکسش بدجور جذبم کرد . 💙 یه نور خاصی تو صورتش بود که تا به حال توی صورت هیچ آدم زنده ای ندیده بودم😍 تصمیم گرفتم کتاب رو بخونم پس از خالم امانتش گرفتم . گاهی بی اراده لبخند روی صورتم می نشست ارادت شهید رو که به حضرت زهرا (س) می دیدم ناخودآگاه بغض می کردم ... انقدر به کتاب علاقمند شدم که به سرعت تمومش کردم اما تصمیم گرفتم یه بار دیگه بخونمش.. این بار با دقت و جزئی تر! شروع کردم کتاب رو دو سه دور زدم اما هربار خاطرات شهید اونقدر برام تازگی داشت که انگار نه انگار چندین بار خوندمش💓 اولین بار سر جلسه امتحان به یه سوال بر خوردم که چند بار خونده بودمش ولی اون موقع یادم نمیومد🤔و اتفاقا ۲\۵ نمره هم داشت! بی اختیار اسم شهید توی ذهنم پژواک می شد پس زمزمه کردم : ابراهیم جان کمکم کن! شاید باورتون نشه اما جواب به سرعت به ذهنم اومد❗️ بعد ها هر وقت حالم بد بود با عکس ابراهیم حرف می زدم ؛ با هر جمله ای که می گفتم حسابی گریه می کردم و حس می کردم ابراهیم بهم لبخند می زنه🙂❤️ نشد چیزی ازش بخوام و قسمتم نکنه! از اون روز به بعد من دیگه تک فرزند نبودم! من برادر خوبی به اسم نصیبم شده بود! توی مدرسه دست دوستام رو می گرفتم و می بردم نماز جماعت💖🌈 توی مراسم فرهنگی از حرف های شهید استفاده می کردم.. انقدر به ابراهیم علاقه پیدا کردم که دوستام پرسیدند :«این ابراهیمی که تو هر وقت مشکل داری بهش سلام می دی کیه؟!» و من ابراهیم رو بهشون معرفی کردم.. یه سری از عادت های بدم مثل این که گاهی می کردم یا می زدم رو ترک کردم حالا دیگه آدم ها رو قضاوت نمی کنم💫☺️ با دوستام و اطرافیانم بهتر رفتار می کنم و خیلی مراقبم به گردنم نیوفته😊 سعی می کنم توی علاقه مند کردن دوستام به مراسم مذهبی ؛ هیئت ؛ نماز و روزه و حتی حجاب از روش های ابراهیم استفاده کنم😌 و بهتر هم نتیجه می گیرم!😃💚 از وقتی با ابراهیم آشنا شدم تنهام نمی زاره و خیلی کمکم می کنه! هر روز با عکسش حرف می زنم❤️ از موفقیت هام و اشتباهاتم براش می گم و ازش می خوام همچنان کمکم کنه☺️💞 هیچ وقت نگاهش رو ازم دریق نمی کنه💚 از وقتی با ابراهیم آشنا شدم زندگیم زیر و رو شده! اگه هنوزم رو نمی شناسین سریع تر سراغ این کتاب ارزشمند برید❣ و مطمئن باشید که : این آشنایی زندگیتون رو عوض خواهد کرد🌷🌼🌈 ☀️سلام_بر_ابراهیم☀️ 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
❤️ 💠از کجا شروع شد داداش عزیزم؟!... 💠 🟡این سوالیه که هر چند وقت یک بار از خودم میپرسم.غرق میشم تو خاطرات یک و نیم سال پیش و مثل یک کارآگاه که دنبال سرنخ میگرده ، میگردم دنبال یک نشونه که چی شد منو انتخاب کردی؟ تو پاداش کدوم یکی از کارام بودی؟ رزقِ کدوم روضه هام بودی ؟ چی شد که شب قدر اون سال مقدر شدی برای من داداش گلم؟ یا شاید هم برکت زیارت آقام امام رضا بودی که وارد زندگیم شدی... 🟢من که هر چی فکر کردم به نتیجه نرسیدم. حتی یادم نمیاد چجور شد که باهات آشنا شدم،چجور شد که کتابت به دستم رسید، چجوری شدی همدم روزهای تنهاییم ، چجوری شد که شناختم تو رو و همرزمانتو ، منی که قبل از این هیچی نشنیده بودم از شما و حتی عکستون رو هم ندیده بودم چی شد که یهو شدم راوی خاطراتتون برای اطرافیانم؟ ❤️داداش عزیزم... هیچ وقت نتونستم شروع آشنا شدن با تو رو پیدا کنم ولی یک چیز رو خوب یادم هست...میدونی که منظورم چیه ؟ اون شب عاشورا...پای روضه ی آقامون سیدالشهدا(ع)...شونه هام میلرزید و چشمام غرق اشک....خواستم ازشون که نجاتم بدن از مشکلات زندگی...نجاتم بدن از روابطی که داشت منو از خدا دور میکرد...نجاتم بدن از افسردگی و سردرگمی که دچارش شده بودم...و نجاتم دادن...تو رو به من هدیه دادن... 🌱شاید تو اون موقع کنار امام سر جدامون بودی و گفتی که هدایت منو به تو بسپارن...یا شاید علمدار حسین(ع) علمداری زندگی منو به دست تو سپرده... من که نمیدونم چی شد و چه اتفاقی افتاد ولی هر چی بوده تا نفس میکشم دوست دارم همه نفس هام شکر باشه برای تغییری که توی زندگیم ایجاد شد ... 🌺راستی عزیز دل خواهر! خودت میدونی که چقدر مشتاق دیدنتم...نذرها کردم و اشک ها ریختم برای دیدنت...کجایی حضرت برادر گلم... من داداش نداشتم تا قبل از اینکه تو رو بشناسم ولی الان میدونم تو پشتمی تا همیشه...راستی داداش ابراهیم، از کجا شروع شد؟! @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
💠ابراهیم تونست ؛ تو هم می‌تونی... ❤️ ❤️ سلام. مدت ها بود دنبال کتاب سلام بر ابراهیم بود. نمیگم مشکل مالی داشتم.نه... ولی یجورایی برام سخت بود تهیه اون. 📌تو ایام عید شیفت بودم.تو یه مرکز بهداشت غیر از محل کار خودم. روی میز دنبال دستورالعمل واکسیناسیون همکارم میگشتم که چشمم افتاد به...به کتابی که مدتها دلم دنبالش بود. کتاب سلام بر ابراهیم❤️ ✉️پیام دادم به همکارم.گفت مال اون نیست. از سرپرست اونجا پرسیدم.گفت برای خودت!!!! گفتم آخه نمیشه اینجور. گفت زیاد دارن از این‌کتاب. ازم خواست وقتی خوندمش بذارم تو محل کار خودم برای استفاده باقی همکارام. 📔الان چندروزه که کتاب رو چندین بار خوندم. همش به خودم میگم تا حالا میگفتی ائمه و پیغمبر با ما فرق داشتن و... ابراهیم که معاصر خودمونه. 🌸چطور اون تونسته به این زیبایی زندگی کنه و تو نتونی...🌸 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
💠ابراهیم تونست ؛ تو هم می‌تونی... ❤️ ❤️ سلام. مدت ها بود دنبال کتاب سلام بر ابراهیم بود. نمیگم مشکل مالی داشتم.نه... ولی یجورایی برام سخت بود تهیه اون. 📌تو ایام عید شیفت بودم.تو یه مرکز بهداشت غیر از محل کار خودم. روی میز دنبال دستورالعمل واکسیناسیون همکارم میگشتم که چشمم افتاد به...به کتابی که مدتها دلم دنبالش بود. کتاب سلام بر ابراهیم❤️ ✉️پیام دادم به همکارم.گفت مال اون نیست. از سرپرست اونجا پرسیدم.گفت برای خودت!!!! گفتم آخه نمیشه اینجور. گفت زیاد دارن از این‌کتاب. ازم خواست وقتی خوندمش بذارم تو محل کار خودم برای استفاده باقی همکارام. 📔الان چندروزه که کتاب رو چندین بار خوندم. همش به خودم میگم تا حالا میگفتی ائمه و پیغمبر با ما فرق داشتن و... ابراهیم که معاصر خودمونه. 🌸چطور اون تونسته به این زیبایی زندگی کنه و تو نتونی...🌸 💌 https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
💠از وقتی با ابراهیم هادی آشنا شدم زندگیم زیر و رو شده!💠 ❤️ ❤️ ‍ سلام من یک دانش آموز کلاس هشتم هستم در خانواده ای معتقد و مذهبی به دنیا آمدم و از این بابت واقعا خدا رو شکر می کنم . به چادرم که برام یه لباس مقدسه افتخار می کنم و به هیچ وجه ترکش نمی کنم . با وجود همه این ها منم سستی هایی داشته و دارم . دو سال پیش یک روز خالم که به راهپیمایی ۲۲ بهمن رفته بود یک کتاب خرید به اسم «سلام بر ابراهیم💚» زندگی نامه شهدای زیادی رو خوانده بودم و تحت تأثیر هم قرار می گرفتم اما تحول خاصی در رفتارم شکل نمی گرفت ؛ چون خصوصیات اون ها رو خیلی دست نیافتنی می دونستم . 😔 نگاهم که به جلد کتاب افتاد عکسش بدجور جذبم کرد . 💙 یه نور خاصی تو صورتش بود که تا به حال توی صورت هیچ آدم زنده ای ندیده بودم😍 تصمیم گرفتم کتاب رو بخونم پس از خالم امانتش گرفتم . گاهی بی اراده لبخند روی صورتم می نشست ارادت شهید رو که به حضرت زهرا (س) می دیدم ناخودآگاه بغض می کردم ... انقدر به کتاب علاقمند شدم که به سرعت تمومش کردم اما تصمیم گرفتم یه بار دیگه بخونمش.. این بار با دقت و جزئی تر! شروع کردم کتاب رو دو سه دور زدم اما هربار خاطرات شهید اونقدر برام تازگی داشت که انگار نه انگار چندین بار خوندمش💓 اولین بار سر جلسه امتحان به یه سوال بر خوردم که چند بار خونده بودمش ولی اون موقع یادم نمیومد🤔و اتفاقا ۲\۵ نمره هم داشت! بی اختیار اسم شهید توی ذهنم پژواک می شد پس زمزمه کردم : ابراهیم جان کمکم کن! شاید باورتون نشه اما جواب به سرعت به ذهنم اومد❗️ بعد ها هر وقت حالم بد بود با عکس ابراهیم حرف می زدم ؛ با هر جمله ای که می گفتم حسابی گریه می کردم و حس می کردم ابراهیم بهم لبخند می زنه🙂❤️ نشد چیزی ازش بخوام و قسمتم نکنه! از اون روز به بعد من دیگه تک فرزند نبودم! من برادر خوبی به اسم نصیبم شده بود! توی مدرسه دست دوستام رو می گرفتم و می بردم نماز جماعت💖🌈 توی مراسم فرهنگی از حرف های شهید استفاده می کردم.. انقدر به ابراهیم علاقه پیدا کردم که دوستام پرسیدند :«این ابراهیمی که تو هر وقت مشکل داری بهش سلام می دی کیه؟!» و من ابراهیم رو بهشون معرفی کردم.. یه سری از عادت های بدم مثل این که گاهی می کردم یا می زدم رو ترک کردم حالا دیگه آدم ها رو قضاوت نمی کنم💫☺️ با دوستام و اطرافیانم بهتر رفتار می کنم و خیلی مراقبم به گردنم نیوفته😊 سعی می کنم توی علاقه مند کردن دوستام به مراسم مذهبی ؛ هیئت ؛ نماز و روزه و حتی حجاب از روش های ابراهیم استفاده کنم😌 و بهتر هم نتیجه می گیرم!😃💚 از وقتی با ابراهیم آشنا شدم تنهام نمی زاره و خیلی کمکم می کنه! هر روز با عکسش حرف می زنم❤️ از موفقیت هام و اشتباهاتم براش می گم و ازش می خوام همچنان کمکم کنه☺️💞 هیچ وقت نگاهش رو ازم دریق نمی کنه💚 از وقتی با ابراهیم آشنا شدم زندگیم زیر و رو شده! اگه هنوزم رو نمی شناسین سریع تر سراغ این کتاب ارزشمند برید❣ و مطمئن باشید که : این آشنایی زندگیتون رو عوض خواهد کرد🌷🌼🌈 ☀️سلام_بر_ابراهیم☀️ https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
💠زحمات او را هدر ندهید💠 ❤️ ❤️ ‌🌸سلام...من چند ماه پیش سعادت آشنایی با شهید ابراهیم هادی نصیبم شد..خیلی ارادت به ایشون دارم... 🌹چند وقت پیش شبی تو عالم خواب دیدم پای منبر آیت الله حق شناس بین کلی مرد نشستم. سرم لخت بود و حجاب نداشتم.آیت الله میگفتن لحظه ای که نامحرم شما و موهاتون رو میبینه اثر همه موعظه ها و تلاشهای ما از بین میره. 🌺اشاره به شخصی بین جمعیت کردن و گفتن ایشون در راه حجاب و امر به معروف شهید شدن. به اون شخص که نگاه کردم دیدم آقا ابراهیم هادی هستش. آیت الله میگفتن زحماتشون رو هدر ندید... 💌ارسالی اعضای محترم کانال کانال | عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
🌟چرا شهید ابراهیم هادی رو الگو و دوست شهید خودت انتخاب کردی؟! ( ۱ ) 🌹سلام خدمت شهید عزیز ابراهیم هادی. درود خدا بر توباد ای شهید 🌹 من وقتی این شهید را الگوی خودم قرار دادم که در مدرسه معلمی درباره شهید ابراهیم هادی با ما صحبت کرد. من در آن موقع تصمیم گرفتم که این شهید الگوی خودم قرار دهم. بعد از چند روز که کتاب این شهید را خواندم و با او انس نسبتا کمی گرفتم دیدم که در زندگی من تغییرات زیادی به وجود امده ومن دارم راحت تر زندگی می کنم بعد از اینکه کتاب اول این شهید را مطالعه کردم این شهید در خواب من امد وبا من در خواب صحبت کرد. رفتم واین خواب را برای معلمی که به من درباره شهید ابراهیم هادی توضیحاتی داده بود گفتم ایشان گفتند: "ابراهیم هادی تو را دوست دارد ومی خواهد توهم او را دوست داشته باشی." سپس به من گفتند: "ابراهیم هادی می تواند تورا به بالا ترین جایگاه بهشت برساند بعد تأکید کردند که ابراهیم هادی به دوچیز خیلی توجه می کرد 1_نماز اول وقت 2_ترک گناه " و این بود که من این شهید ابراهیم هادی را الگوی خودم قرار دادم 《 کانال https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
🌟چرا شهید ابراهیم هادی رو الگو و دوست شهید خودت انتخاب کردی؟! ( ۲ ) ‍ . کسی را از او بهتر سراغ دارید که به موقع دستت را بگیرد و نگذارد سمت گناه بروی و به موقع درست زمانی که در منجلاب قرار گرفته‌ای به راه راست هدایتت کند؟ آیا الگو باید غیر از این باشد؟! . 《 کانال https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
🌟چرا شهید ابراهیم هادی رو الگو و دوست شهید خودت انتخاب کردی؟! ( ۳ ) . 🌱من از طریق دوستم با شهید هادی آشنا شدم. ایشون همیشه عکس شهید هادی روی پروفایلش بود همیشه از خودم می پرسیدم چرا شهید هادی؟🤔 . 🌸 تا اینکه ازم خواست کتاب سلام بر ابراهیم رو بخونم. وقتی شروع کردم به خوندن احساس کردم شهید هادی یک مرد آسمانیه و با ما زمینی ها خیلی فرق داره،ایشون نمونه ی بارز یک مرد باتقوا و خدایی هستن جامعه امروزه ما به شهید هادی ها نیازمنده.من معتقدم همه اونایی که با شهید هادی دوست شدن خوده ابراهیم دعوتشون کرده. 😔 آقا ابراهیم خیلی دوستت دارم❤️ . 《 کانال https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
❤️ ❤️ 🌱رفاقت با شهدا دو ‌‌طرفه است🌱 🔸گذشته جالبی نداشتم. مثل خیلی افراد بی حجاب بودم و آرایش می کردم. نسبت به مسائل دینی سهل انگار بودم. زندگی من در پوچی و دنیا پرستی می گذشت. ولی همیشه دنبال یک راه بودم. راهی که خودم را پیدا کنم. بفهمم که در دنیا چگونه باید زندگی کرد و .... 🔹تا این که با مربی یکی از کلاس های بسیج آشنا شدم. به خاطر رفاقت با ایشان به کلاس های آموزشی این مربی رفتم. دوست جدید من در یکی از جلسات، کتاب سلام بر ابراهیم را به من داد تا بخوانم و در کلاس ایشان کنفرانس بدهم. من در خلوت تنهایی خودم کتاب را شروع کردم. 🔸هر چه زمان می گذشت نمی توانستم از کتاب و شخصیت اصلی آن جدا شوم.ابراهیم، زندگی مرا شدیدا تحت تٱثیر قرار داد. چهره ی نورانی و مظلومانه ی او همواره در مقابلم قرار داشت. 🔹من شیفته اخلاق و مرام شهید هادی شدم. تا جایی که هر روز در خلوت خودم با این شهید حرف می زدم. بارها با خودم می گفتم: واقعا شهدا صدای ما را می شنوند؟؟ حضور من در بسیج و جلسات آن باعث شد که شهدا مرا نیز دعوت کنند. سال بعد با کاروان راهیان نور به مناطق جنگی رفتیم. هر چند سفرهای داخلی و خارجی بسیار رفتم، اما این اردو یکی از بهترین سفرهای زندگی ام بود. 🔸در این سفر یک روز ما را به معراج شهدا بردند. جایی که قبلا پیکر شهدا در آنجا نگهداری می شد. جایی بسیار خاص بود. من مدام شهید هادی را در درونم صدا می زدم و گریه می کردم. همه جا به یاد او بودم. 🔹اما باز هم می گفتم: یعنی شهید هادی صدای مرا می شنود!؟ یعنی به من، با آن گذشته ام توجه دارد؟ آن روز و در معراج شهدا نیز متأسفانه حالت ظاهری من آرایش کرده بود. توی خودم بودم که یک خانم آمد کنارم و با مهربانی دستم را گرفت! بی مقدمه ازم این سۇال را پرسید: شما شهید ابراهیم هادی رو می شناسی؟ با حالت متعجب جوابش رو دادم و گفتم: بله می شناسم! 🔸اون خانم بهم گفت: خواهرم، شهید هادی به شما توجه دارد. مگه شما نمی دونی، شهدا روی شما که به سمت آن ها آمدید حساسند؟! نمی خواهند از شما گناهی سربزند. وقتی تعجب مرا دید، دستمال سفیدی که توی دستش بود را بهم داد و گفت: این از طرف شهید هادی است. آرایش صورتت رو پاک کن! بعد گفت: شعدا زنده اند و صدای ما رو می شنوند. 🔹بغض گلوم رو گرفت! سرم رو پایین گرفتم و اشک همینطور از چشمانم جاری بود. سرم رو که بالا آوردم نفهمیدم اون خانم کجا رفت! همانجا در ساختمان معراج نشستم و زار زار گریه کردم. بعد آرایشم را با همان دستمال پاک کردم و بیرون آمدم. اونجا بود که فهمیدم شهدا صدای ما رو می شنوند و درد و دل ما را متوجه می شوند و راه رو نشون می دهند... 🔸من به این نتیجه رسیدم که انسان باید مثل شهید ابراهیم، به اعمالش توجه ویژه بکنه. توی زندگیم این شهید رو برای خودم الگو قرار دادم. و واقعا دستم رو گرفت. به دوستانم توصیه می کنم که رفقت با شهدا را انتخاب کنید. چون دو طرفه است... اگر شما با آن ها باشید، شهدا نیز با شما خواهند بود. [ ارسالی اعضا ] 《 کانال https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
💠 با خوندن کتاب سلام بر ابراهیم، تاریخ زندگیم عوض شد... 💠 ❤️ ❤️ 🌸سلام روزتون بخیر .من واقعا نمیدونم باید از کجا شروع کنم وچه جوری بگم انقد که مدیون این شهید بزرگوار هستم واقعا نمیدونم چه جوری باید جبران کنم ... 🌸من حدود 5سالی میشه که توبه کردم و گناهایی که قبلا انجام میدادم رو دیگه حتی فکرشم نمیکنم .اما راستش رو بخواین من هیچ علاقه ای به شهدا نداشتم شایدم داشتم اما حس نمیکردم .خیلیییی تو زندگیم کمرنگ بودن. 🌸خلاصه گذشت تا اعتکاف چندسال قبل؛ من سعادت داشتم که معتکف شم اونجا کتاب این شهید بزرگوارو بهمون هدیه دادن .با خودم گفتم دوباره کتاب (آخه خیلی اهل کتاب نبودم ).اما وقتی همسرم این کتاب ودید خیلی خوشحال شد گفت حتما بخونش خلاصه تک وتوک شروع کردم به خوندن داستانش اما اوایلش و زیاد خوشم نمیومد با خودم گفتم دیدی نمیتونی علاقه ای داشته باشی به شهدا .اما هر جوری بود رسوندم به وسطای کتاب ،انگار یه نفرو تواین چند سال زندگیم گم کرده بودم الان پیدا کردم ،مات ومبهوت بودم واقعا نمیدونستم باید چکار کنم یعنی شهدا انقد مخلص بودن انقد حضورشون پررنگه !!پس من تواین چند سال زندگیم چرا نمیشناختمشون. 🌸خیلی با خودم حرف زدم وکلنجار رفتم همش خودمو سرزنش میکردم.درست یادم نیست اما فکر کنم سه یا چهار روز بیشتر طول نکشید من این کتاب وتموم کردم اما دوباره دلم میخواست بخونم آقا ابراهیم واقعا دل من وبرد من واز تنهایی درآورد من وبه خیلی چیزا رسوند... 🌸به قول فرمایش استاد پناهیان واقعا با خوندن این کتاب تاریخ زندگیم عوض شد .من نماز خون هستم اما زیاد به اول وقت بودنش اهمیت نمیدادم اما الان حتی به نماز صبح هم حساس شدم.حجاب خیلی خوبی دارم اما یه وقتایی کرم به صورتم میزدم اما الان وقتی میخوام اماده شم برم بیرون انگار ابراهیم باهام حرف میزنه .همه جا حضورش وحس میکنم هر لحظه به یادشم هرجا هر کاری میکنم هدیه میکنم به ایشون .اما یه آرزو دارم اینکه بیاد به خوابم خیلیییی دوست دارم ببینمش وازش تشکر کنم واقعا آرزو شده برام هرشب موقع خواب التماسشون میکنم اما هنوز سعادت نداشتم ....از همگی التماس دعا دارم 🙏😔 [ارسالی اعضا] 《 کانال https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
💠یه رفیق که بهترین معلمه💠 ❤️ ❤️ 🌸سلام. مدتیه در کانالتون عضو شدم. من هرگز تو این فکر نبودم که دوست شهید داشته باشم. همیشه از شهدا خوشم میومد؛ برام فرقی نمیکرد داستان زندگی کدومشون رو میخونم. همشون برام بوی خدا میدادن...🌷 🌸خوندن حال و هوای زندگیشون بهم لذت میداد. شاید هرگز هم نشد مث اونا رفتار کرده باشم. اما نمیتونم منکر این باشم که با خوندن دلنوشته ها و زندگی نامه هاشون چه شیرینی و لذتی رو میچشیدم... 🌸بعد ها کم کم سعی کردم مثل اونا باشم. تا اینکه یکی از دوستام موضوع انتخاب دوست شهید رو برام مطرح کرد. راستش اصلا خوشم نیومد؛ دوست نداشتم هیچوقت روی یک شخص زوم کنم میخواستم از تموم گلهای این بهشت سهم خودمو بچینم. اینو به خودشم گفتم که هیچوقت به یک نفر بسنده نکنه. شهدا همشون خواستنی اند... 🌸بعد از این موضوع اتفاق جالبی برام افتاد. فک میکنم من نخواستم دوست شهید خاصی انتخاب کنم اما یه شهید مهربون منو دعوت کرد به دوستی با خودش... 🌸من اصلا ابراهیم هادی رو نمیشناختم؛ اما یک ماهه مدام با کتاب و تصویر رفاقتش و.... به صورتهای مختلف برخورد می کنم. حتی یه دوستی کتابشو بهم هدیه داد... شک ندارم من خواب بودم. ابراهیم صدام زد و گفت بیا با هم دوست باشیم... و چه رفاقتی...❤️ همیشه جواب سوالهای زندگیمو تو راه بندگی از ابراهیم و دوستای شهیدش میگیرم. اون بهترین رفیقه...🌸 یه رفیق که بهترین معلمه...🌱 دوستش دارم...❤️ [ارسالی شما] 《 کانال https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
💠خودش بلده چطور دستتو بگیره...💠 ❤️ ❤️ 🍃یه روزکه رفته بودم گلستان شهدا. روی دیوار کتاب فروشی عکس ابراهیم را دیدم. اصلا نمیشناختمش پیش خودم گفتم از قیافش پیداست خیلی آدم خوبیه. اسمشو به خاطر سپردم. نوشته بود "شهید ابراهیم هادی". بهش سلام دادم. 🍃چند روز بعد رفتم کتاب فروشی ببینم کتابی از این شهید هست یا نه، فروشنده گفت بله کتاب داره و دو جلد هم هست. قیمت کتاب را پرسیدم ولی پول نداشتم بخرم. ناراحت شدم. گفتم با این بی پولی باید چند وقت صبر کنم تا پولش بدستم بیاد. من حتی هزار تومنم ندارم. 🍃چند روز بعد تو گلستان شهدا بودم. داشتم بین شهدای گمنام قدم میزدم. یه دختر صدام زد؛ یه بسته بهم داد گفت نذره. ازش دور شدم تا بازش کردم نشستم روی زمین و گریه کردم. کتاب سلام برابراهیم بود.😭 《 کانال https://eitaa.com/joinchat/1500184576C4a4b519be8
❤️ سلام.کتاب سلام برابراهیم بطور اتفاقی تو اینستاگرام اسمشو دیدم؛ اسم کتاب سلام بر ابراهیم یادشت کردم که بعدن بخرم گذشت این ماجرا تا اینکه یکی از دوستام گفت همسرم دوتا جلد کتاب سلام بر ابراهیم از مشهد مقدس خریده بهش گفتم کتابشو میخوام بخونم اولین نفر داد به من ناخودآگاه تحت تأثیر این کتاب قرار گرفتم...بدون اینکه صوت شما درباره انتخاب دوست شهید گوش بدم!خودم شهید هادی رو انتخاب کردم بعنوان راهنمای زندگیم و عکس بکگراند گوشیم رو عوض کردم وقتی صوت شما گوش دادم تعجب کردم با خودم گفتم یعنی بدون اینکه من اطلاعی از این موضوع داشته باشم خودم اینکارو کردم ؟! البته بگم قبلا هم علاقه بخصوصی به شهید محسن حججی داشتم و تقریبا تو اینستاگرام خاطرات شهدا رو دنبال میکردم و بیشتر از همه تحت تاثیر زندگی شهیدان حمید سیاهکالی مرادی،امین کریمی و حججی قرار میگرفتم ولی اینجور نبود که مثل کتاب سلام بر ابراهیم متاثر بشم و کلا زندگیم از این رو به اون رو بشه...خلاصه بگم شهید ابراهیم هادی زندگی منو نجات داد خیلی حس قشنگی دارم.با همسرم تصمیم گرفتیم ماه عسل بریم فکه دیدار شهدای کمیل،چند روز پیش مشهد بودم یکی از خادما میگفت یه جلد سلام بر ابراهیم خوندم و به نیت این شهید اومدم خادم بشم وقتی قضیه رو تعریف کردم برا پاس بخشمون بهم گفت برو‌کنار ضریح خادم شو !به هر کس این کتاب رو معرفی میکردم چند نفر دیگه هم میومدن کنارم به حرفام گوش میدادن طوری شد که همه اطرافیانم مشتاق خواندن این کتاب شدن من تا قبل از خواندن کتاب سلام بر ابراهیم زندگی نکرده بودم،تازه با حضرت زهرا آشنا شدم و اینو مدیون شهید حججی و هادی هستم
⛔️ ترک موسیقی حرام ‍ ❤️ 🔸️چند وقت میشد دوستانم برام آهنگ هایی میفرستادن، یا خودم بعضی از آهنگای جدیدو که بقیه تعریف میکردن دانلود میکردم و گوش میدادم، یه شب خواب دیدم من راهیان نور رفتم اونجا با چندتا از بچها تو اتوبوس آهنگ گوش میدادیم. 🔹️راننده اتوبوس به ما گفت شماها باید پیاده شید، من شما رو نمیبرم. خیلی ازشون خواهش کردیم، گفت اگه میخواید بخشیده بشید کتاب سلام بر ابراهیم 2 بخوانید.... 🔸️بیدار که شدم فهمیدم من نصف کتاب سلام بر ابراهیم 2 رو خونده بودم، بقیشو هر وقت خواستم بخونم یه اتفاقی پیش میومد... مطمئن بودم قراره یه چیزی به من بگن، مشتاقانه رفتم ادامه کتابو بخونم به اولین داستان که رسیدم تا این متنو دیدم (عکس زیر) فهمیدم اوضاع از چه قراره و یه بار دیگه شهید هادی منو راهنمایی کرد و مواظبم بود... 《 کانال @Ebrahimhadi
❤️ ❤️ من یک گناهکارم ی رو سیاه ک با شناخت داداش ابراهیمم تونستم مسیر زندگیمو عوض کنم😔یا شاید تازه تونستم مسیر زندگیمو پیداکنم.دقیقا جای ک ته ته چاه بود ته ته گناه نمیدونم باید بگم خوب موقعه با داداشم اشنا شدم یا بد موقعه.خوب موقعه وقتی میگم یعنی تو بدترین شرایط گناه باهاش اشنا شدم و از گناه برگشتم ،بد موقعه یعنی خیلی خجالت میکشم از روش بخاطر گناهی ک داشتم مرتکب میشدم.ولی بهرحال از گناه برگشتمو داداشم شد بهترین منجی من.من اولین اشنایم با کتاب رویاهای صادقه ک راجعبه اقا ابراهیم بود شروع شد وقتی کتابو مطالعه کردم درست زمانی بود ک غرق در گناه بودم کتاب باعث شد ی کوچولو ب خودم بیام در همون شب اول ک شاید تازه چند صفحه از کتابو خونده بودم.گفتم میخوام بشی دوست اسمونیم اگه منو قابل میدونی ب خوابم بیا.همون شب خواب دیدم تو مراسم خاک سپاریه چند شهید گمنام دارم پش تابوتها حرکت میکنم یهو ب خودم اومدم گفتم. من.اینجا.شهید.خاک سپاری.یعنی چی؟منکه خیلی گناهکارم اینجا چکار میکنم.ی خانوم اومد بهم گفت تو کاری نکن فقط پشت همین شهدا اروم حرکت کن.صبح ک از خواب پاشدم من خود قبلم نبودم انگار.خیلی روحم سبک بود حس میکردم دادشم منو ب خواهری پذیرفته.قبول کرده ک بشم کنیزش.واسه همین اروم اروم شروع کردم ب نمازو ترک گناه.یکم بعد بهش متوسل شدمو ازش چیزی خواستم گفتم اگه حاجتمو از خدا بگیرم نمازمو اول وقت میخونم.😊حاجتمو گرفتم منم ب قولم عمل کردم.بعد گفتم اگه این یکی حاجتمو هم بگیرم چادری میشمو حجاب میگیرم 😊بازم حاجتمو گرفتم داد.منم ب قولم عمل کردم.خلاصه این شد دوستیه بین منو دادش بزرگم.ترک ی گناه+یه حاجت با توسل ب داداشم از خدا میگیرم 😊 《 کانال @Ebrahimhadi
❤️ ❤️ 💠پشیمانم چرا زودتر با او آشنا نشدم...💠 سلام .. من واقعا برای خودم متاسفم که انقدر دیر شهید ابراهیم هادی روشناختم. از روزی که باهاش آشنا شدم هر دقیقه یه بغض سنگین گلومو فشار میده. این بغض به خاطر حسرتیه که به خاطر گذشته ام میخورم که شهید هادی رو نداشتم. احساس میکنم سالهای عمرم الکی هدررفته. من اصلا چیزی از شهدا نمیدونستم. شاید بعضی وقتها میخندیدم؛ اما از زمانی که کتاب شهید ابراهیم روخوندم خودم دیوانه وار عاشق شهادت شدم. شهید ابراهیم تمام دار و ندارم شده. شده تمام زندگیم ... من کسی بودم که به مدافعان حرم میگفتم کی گفته بهشون برن، ولی الان جوری شدم که برای شهید محسن حججی دارم دیوونه میشم... همیشه از خدا میخوام یه پسر داشته باشم تا اون رو مدافع حرم کنم و از خدا میخوام این قدرت رو بهم بده که بعد از سالها که انتظار داشتن فرزند، اگر فرزندی اومد بتونم پسرمو برای دفاع از حرم بی بی بدم.. شاید اینجوری یه کم دلم آروم بگیره.. 《 کانال @Ebrahimhadi
❤️ ❤️ 📝 هنگام خواندن کتاب "سلام بر ابراهیم" انسان دوست ندارد دست از مطالعه بردارد! 🔻 بعد از خواندن و اتمام کتاب ذهنم به این سمت رفت که ای کاش من هم می‌توانستم همچون ابراهیم مخلص باشم. 🔸 اینها گزیده‌ای از این دلنوشته است. دلنوشته ای که یک جوان مشروب خوار بعد از مطالعه کتاب سلام بر ابراهیم نوشته. 《 کانال @Ebrahimhadi
📝 این کتاب را به کسانی که از افسردگی و شکست های عاطفی،مالی و شغلی رنج می‌برند،پیشنهاد می‌کنم،چون در مسیر زندگی خودم تأثیر داشت. 🔸 چند روز پیش در دیدار حضرت آقا با پاسداران،ایشان در مورد شهید ابراهیم هادی فرمودند: پاسدار بی پیرایه ای که شخصیتش جذاب است. 🔹این جذابیت را در دلنوشته های نه جوانان حزب اللهی بلکه جوانانی که متهم به شرب خمر هستند می‌بینیم که چگونه ابراهیم دل های این جوانان را به خودش جذب کرده و مسیر زندگی آنان را عوض کرده است. 👆پیشنهاد مطالعه کتاب سلام بر ابراهیم، توسط یکی از متهمین... 《 کانال @Ebrahimhadi
💠ابراهیم تونست ؛ تو هم می‌تونی... ❤️ ❤️ سلام. مدت ها بود دنبال کتاب سلام بر ابراهیم بود. نمیگم مشکل مالی داشتم.نه... ولی یجورایی برام سخت بود تهیه اون. 📌تو ایام عید شیفت بودم.تو یه مرکز بهداشت غیر از محل کار خودم. روی میز دنبال دستورالعمل واکسیناسیون همکارم میگشتم که چشمم افتاد به...به کتابی که مدتها دلم دنبالش بود. کتاب سلام بر ابراهیم❤️ ✉️پیام دادم به همکارم.گفت مال اون نیست. از سرپرست اونجا پرسیدم.گفت برای خودت!!!! گفتم آخه نمیشه اینجور. گفت زیاد دارن از این‌کتاب. ازم خواست وقتی خوندمش بذارم تو محل کار خودم برای استفاده باقی همکارام. 📔الان چندروزه که کتاب رو چندین بار خوندم. همش به خودم میگم تا حالا میگفتی ائمه و پیغمبر با ما فرق داشتن و... ابراهیم که معاصر خودمونه. 🌸چطور اون تونسته به این زیبایی زندگی کنه و تو نتونی...🌸 《 کانال @Ebrahimhadi