eitaa logo
تشکل طلاب عدالت خواه بروجرد
217 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
579 ویدیو
17 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در راستای عدالت خواهی و مبارزه با فساد، این کانال شروع به کار کرد. ارتباط با ادمین @edalatkhah_tb110
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ اشاره ای کوتاه به یک شبهه رایج در خصوص نحوه برخورد حضرت آقا با مسببان وضعیت فعلی با پاسخی اجمالی... (1 از 2) ⭕️ به جای انتقاد به ساحت ، باید عذر خواهی کنیم به نام خدا 🔸 درابتدا باید براین نکته تاکید کرد که به خاطرحضور عظیم الشان ، دفتر ایشان سالم ترین و کم خطا ترین قسمت حکومت اسلامی است و بسیاری از انتقاداتی که به دفتر وارد می شود اگر از روی بی اطلاعی و غفلت نباشد ، از روی غرض است و اساسا درباره تمام بخش های یک قاعده صادق است و آن اینکه انتقاد نسبت به وضعیت موجود اگر منجر به نومیدی شود تضعیف است و اگر امید آفرین باشد از روی دلسوزی و دغدغه و تقویت انقلاب است. وانسان های دقیق نگر بین تخریب و انتقاد، تفکیک می کنند. 🔹 تجربه سه دهه اخیر نشان داده که در موضوعاتی که به طور مستقیم به شخص ایشان مربوط می شود بسیار سخت گیر و قاطع و بدون اغماض به قضیه ورود پیدا می کنند و نسبت به این موضوعات هیچ مسامحه و تعللی ندارند و البته دایره این موضوعات بسیار محدود است. 🔸 شاید اصل شبهه از این جا به وجود می آید که عده ای احساس می کنند موضوع دفتر، موضوعی است که مستقیم مربوط به شخص رهبری است، در حالی که دفتر رهبر انقلاب به عنوان قسمتی از دستگاه ولایت، تابع عوامل متعدد و متاثر از عوامل مختلف است و تنها بخش خاصی از امورات دفتر مستقیما مربوط به معظم له می باشد وبخش عمده ای از دفتر کاملا شبیه دیگر قسمت های است بنابراین باید بین بخش های مختلف دفتر تفکیک قائل شد. 🔹 از طرفی هر کس حتی اندکی سابقه داشته باشد ، می داند مدیریت همیشه به معنای ورود قاطع نیست. و سکوت وفرصت دادن نیز از مصادیق مدیریت است. 🔸 و در مواردی که رهبر معظم انقلاب سکوت اختیارمیکنند بخاطر مصالح اسلامی مانند؛ ایجاد بستر برای حضور و رشد خواص، یکسان دانستن دفتر با سایر بخش های حکومت اسلامی در لزوم رصد و مراقبت از سوی جامعه متدینین، احترام به اعضای دفتر در اعمال مدیریت، جلوگیری از تفرقه افکنان، ریزه کاری ها و پیچیدگی های مدیریت اسلامی و مواردی ازاین قبیل می باشد. ♦️ مقدمه ی دیگر اینکه حضرت آقا به صورت بسیط و تک بعدی به هیچ کدام از قضایا نگاه نمی کنند و نسبت به اتفاقات و وقایع جمع بندی و برآیند دارند و موضع گیری های معظم له تابع شرایط و اقتضائات است. و ایجاد وضعیت مطلوب حکومت اسلامی به خصوص جایگاه های حساس تر، مستلزم بالا رفتن آگاهی های گروه ها و اقشار مختلف و نزدیک شدن به معیارات وارزش های اسلامی است. 🔺در بیانی ساده شدت برخورد حضرت آقا با افراد نالایق وناصالح رابطه مستقیم با بستر و زمینه ی اجتماعی آن برخورد دارد یعنی به میزانی که آمادگی در یک موضوع خاص رشد کند به همان میزان فضای لازم برای اجرا شدن باز می شود. 🔹 یکی از شبهات وانتقاداتی که این روزها ذهن عده ای را به خود مشغول کرده این است که چرا رهبری با کیفیات و حالاتی مثل فریاد و اعلام عمومی و تهدید و برخورد و مجازات های خاص با مسببین اوضاع فعلی برخورد نمی کنند و برای نمونه چرا برخی افراد را از دفترشان پاک سازی نمی کنند، همین ایراد را تقریبا با همین سیاق عده ای نسبت به گرامی اسلام و (ع) و امام راحل داشته اند. ازجمله علل وجود این شبهه، نبود آگاهی ها و حتی ذهنیات و نداشتن تجربه مدیریت در شرایط واقعی و عدم آشنایی با مبانی نظری اسلام و تشیع دراین زمینه است. ادامه دارد... 💠 با همراه باشید 🙏 🆔 @edalatkhah_tb
💢 دیباج تحریف بر تن تاریخ حوزه علمیه نقدی بر روایت مخدوش جناب آقای از زندگانی آیت‌الله العظمی بروجردی/بخش سوم 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸جناب آقای علوی روجردی، متولد فروردین ۱۳۳۰ است یعنی در هنگام ارتحال آیت‌الله‌العظمی بروجردی بزرگ، تنها ۱۰ساله بوده است لذا طبیعی است که روایت او از سیره و اندیشه جد مادری اش، بازتکرار شنیده‌هایش از دیگران(اعضای بیت یا تاریخ نویسان) باشد. 🔺مع الاسف در جای جای کتاب دیباج (خصوصا در تبیین رابطه آیت‌الله العظمی بروجردی با آیت‌الله کاشانی) به شخص معلوم الحالی به نام _عنصر خارج نشین و ضد انقلاب_ استناد شده است که دم خروس تاثیر پذیری نویسنده و راوی از کتاب پر از دروغ و تحریف آمیز «نیروهای مذهبی بر بستر حرکت نهضت ملی» را بیرون می زند. 🔻نزدیکی تفکرات یک نویسنده معاند لندن نشین (رهنما) با بیت آیت الله العظمی بروجردی، مسأله مهمی است که نیازمند تأمل فراوان است! با مروری گذرا بر کتاب دیباج و اثر علی رهنما، بدون اغراق می توان ادعا کرد که فصل مربوط به آیت‌الله کاشانی خلاصه شده آرا و تفکرات پرغلط و تحریف شده ای است که رهنما در کتابش دنبال می‌کند! جالبتر آنکه در مرحله تدوین نیز تقریبا تمام پانویس های کتاب رهنما (از جمله کتاب های قلم و سیاست سفری، مصدق و تاریخ افراسیابی و..) عینا بعنوان مأخذ آمده و از برداشت های بی کم و کاست از کتاب علی رهنما نشان دارد. 🔻رهنما در کتابش برای اولین بار ادعای آیت‌الله کاشانی و نواب صفوی در جهت کنار زدن آیت‌الله بروجردی را مطرح می‌کند(نيروهاي مذهبي بر بستر...،ص12)  وی در بخشی دیگر از کتاب خود می گوید: «در بيانيه‌اي كه به تاريخ 17اسفند‭‭‭‭‭‭‭‭1326‬‬‬‬‬‬‬‬ صادر مي‌شود، كاشاني وظيفه ديني مسلمين را تعيين كرده و تيغ حمله خود را بار ديگر تلويحاً متوجه بروجردي مي‌كند...در اين اعلاميه كاشاني در واقع از اخطار به بروجردي فراتر مي‌رود و به نظر مي‌رسد كه استدلالي ارائه مي‌دهد براي عدم كفايت او به عنوان مرجعي كه به يكي از وظايف عمده‌اش كه بايستي كوششي در راه مصالح دنيوي مسلمين باشد، عمل نمي‌كند. از اين نوشته كاشاني چنين استنباط مي‌شود كه از نظر او، بروجردي الگوي مرجعيت نيست... اگرچه كاشاني از كلمه مرجع استفاده نمي‌كند اما ظاهراً نزد او تعريف رهبري ديني الگوبرداري شده از موضع‌گيريها و كنش اجتماعي- سياسي و مذهبي شخص او يعني « زير نظام كاشاني» است.»(همان ص‭‭‭‭‭‭‭‭56-55‬‬‬‬‬‬‬‬) همان‌گونه كه ملاحظه مي‌شود، نويسنده با به كارگيري مكرر عباراتي مانند «تلويحاً»، «به نظر مي‌رسد»، «استنباط مي‌شود» و «ظاهراً» تلاش مي‌كند تا از انگيزه كاشاني براي كنار زدن آيت‌الله بروجردي از مقام مرجعيت تامه و جانشين ساختن خود در آن موقعيت، پرده‌برداري نمايد و اين در حالي است كه در سنت شيعي و حوزه‌هاي علميه هرگز سابقه كنار زده شدن مرجعيت تامه وجود نداشته و لذا به هيچ وجه زمينه‌اي براي به وجود آمدن چنين انگيزه‌اي نزد كاشاني نمي‌توان يافت و از سویی هیچ منبعی جز کتاب رهنما چنین برداشت سبکی را بیان نکرده است. 🔺تأثیر توهات تاریخی رهنما با روایت‌های مندرج در تابدان حد است که خط فکری آیت‌الله‌العظمی بروجردی از تاکتیک دوری از سیاست، به نظریه القا می‌شود(همان،ص‭‭‭‭‭‭‭‭156‬‬‬‬‬‬‬‬) به واقع رهنما هیچ ارادتي به آيت‌الله بروجردي ندارد، بلكه او به تفكري ارادت دارد كه آن تفكر قائل به جدايي دين از سياست است لذا وی بر خلاف آنچه که وی در کتابش ادعا مینماید و مدعی نگارش اثری پژوهشی و سند محور است،در واقع با تحلیل های ماست و دروازه ای که در مورد آیت الله کاشانی به کار می برد، هر پژوهشکر منصفی را متعجب و متأسف می‌سازد. 🔺علی رهنما در کتاب ممنوع‌الانتشارش، با کینه‌ورزی، آیت‌الله کاشانی را فردی غیرمهذب و به جاه‌طلبي سياسي محکوم می‌کند و نتيجه‌ میگیرد كه هر يك از روحانيوني كه پاي در سیاست گذارده‌اند يا خواهند گذارد، نيز داراي چنين خصائصي بوده یا خواهند بود؛ بدين ترتيب رهنما سعي دارد تا جدايي دين و دين‌مداران از سياست را به عنوان يك اصل مسلم مطرح سازد و تمامي روحانيوني را كه به هر نحو دخالتي در سياست كنند را يكسره محكوم سازد. بی شک ایستادگی روحانیت در برابر سلطه خوشایند استعمارگران نیست لذا «سرفرانسس شپرد» سفير وقت انگليس در تهران صریحا چنین می‌نویسد: «عقلائی و منطقی به نظر نمی‌رسد که برای برقراری روابط با اين شخصيت‌های مذهبی، وقتی صرف شود... البته اگر کوچک ترين احتمال نفوذ در کاشانی هم وجود داشته باشد، نبايد آن را از دست داد ولی من تنها اميدی که در مورد کاشانی دارم آن است که بتوانيم او را در افکار عمومی بی‌آبرو و متهم سازيم، تا نفوذ خود را از دست بدهد»(فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر شماره 6 و 7، مرکز بررسی های اسلامی) @rozaneebefarda ادامه دارد..