💬 روح الله الموسوی الخمینی؛ در جمع ائمه جمعه سراسر کشور (۲۲مهر ۱۳۶۱):
⭕️ مسئلهگویی که اهتمام به امور مسلمین نیست!
◀️ #نماز_جمعه و #مساجد در صدر اول اسلام، یک وضعی داشت و بعد به تدریج، آن محتوای خودش را از دست داد. در بین مسلمین، یک طایفهشان اصلاً اقامهی جمعه نمیکردند و یک دستهای هم که اقامهی جمعه میکردند، تقریبا #بیمحتوا بود؛ مسائل منحصر میشد به یک چند جمله نصیحت و ختم میشد.
🔹 در صدر اسلام، مسجد و نماز جمعه یک ابزاری بود در دست کسانی که میخواستند فعالیت در امور کشوری بکنند. از مسجد، همهی این مسائل بیرون میرفت؛ شکل میگرفت و نماز جمعهها اینطور نبود.
🔹 شما خطبههایی [را] که در نماز جمعههای آن وقت خوانده شده است، ملاحظه میفرمائید که چه وضعی بوده است آن نماز جمعهها و چه محتوایی داشته است. و معالأسف، دستهای خائنی از اول تقریباً به تدریج این را از بین بردند؛ به طوری که نماز جمعه اصلاً هیچ محتوا دیگر نداشت.
🔹 #پیغمبر سفارش کرده است که باید اهتمام [به] امور مسلمین [داشته باشید] اهتمام به امور مسلمین فقط همین است که ما بگوییم نماز چند رکعت است و شک بین کذا چی است؟! این اهتمام به امور مسلمین است؟!
🔹 مسئلهگویی که اهتمام به امور مسلمین نیست. امور مسلمین عبارت از امور #سیاسی مسلمین است، امور #اجتماعی مسلمین است، #گرفتاریهای_مسلمین است و کسی که اهتمام به این نکند، به حسب آن روایت، فَلَیْسَ بِمُسْلِمْ. و ما امیدواریم که لااقل از این دنیا نرویم و مشمول این نشویم که [بگویند:] شما مسلم نبودید؛ برای اینکه در امور مسلمین اهتمام نداشتید. ما باید دنبال این مسئله باشیم که با اهتمام تمام، بر امور مسلمین نظارت تام و تمام بر امور داشته باشیم.
🔹 اینطور نباشد که توی مسجد اگر یک امام جماعتی، جمعهای بخواهد یک کلمهای بگوید که مربوط به اجتماع مسلمین است، مورد طعن واقع بشود: «این چرا این طور کرده است؟!» بیایند و او را طعنش بدهند.
🔹 طعن به آن [کسی] وارد بشود که در امور مسلمین دخالت نمیکند، کنارهگیری میکند، عزلت میکند.
🔺 شما ببینید قضیه عزلت در اسلام اصلاً نبوده؛ اساس نداشته این عزلت... این در یک طوایفی بوده است غیرمسلمین؛ اما آمده است در مسلمین؛ یک وقت رسیده به آنجایی که «آقا خیلی آدم خوبی است، اصلاً توجه ندارد به اینکه فلان چیز چه جور میشود!»
✅عدالتخانه، #فریاد_مستضعفین
🆔 @edalatkhane
هدایت شده از آیات و روایات اجتماعی
💠 تاکتیک آسیبزای «برچسبزنی» و ابعاد اجتماعی آن
🔺حضرت در (این روایت)، از «برچسبزنی» به یک «مؤمنِ خطاکار» برحذر داشته و مرز دقیقی میان «نقد رفتار» و «تخریب شخصیت» میکشند:
▫️رفتار را نقد کنیم، اما شخصیت را با #القاب_تحقیرآمیز و #برچسبهای_رنگارنگ لگدمال نکنیم.
🔺به عنوان مثال امروزه در عرصه سیاسی-اجتماعی، یکی از آفات جدی، سرعت ما در صدور حکم، #قضاوت_کردن و #برچسبزنی به دیگران است؛ گویی با کوچکترین لغزش یا خطا، آنان را به مرتبهی کفر و ارتداد میرانیم. از حیث #تربیتی این روش به شدت خطاست. چه اینکه قرآن کریم فرمود سریع برچسب #بیدینی و امثالهم به دیگران نزنید: «لاٰ تَقُولُوا... لَسْتَ مُؤْمِناً»(نساء:94)
🔺از حیث #اجتماعی نیز این روش، آثار مخربی دارد، همان که پیش از این، از (کلمات شهید مطهری) نیز متذکر شدیم. چون عموما فردِ برچسبخورده، بهجای بازگشت و اصلاح، در همان مسیر خطا تثبیت میشود. یعنی ما با القابی که به دیگران میدهیم، آنان را ناخواسته به همان سمت سوق میدهیم و ما نیز با این کار، در گمراهی او شریک خواهیم بود.
🔺همین منطق، در بستر #خانواده نیز بسیار حیاتی است. فرزند اگر مکرر بشنود «تو چقدر بدی»، «تو چقدر بیادبی»، یا «دیگر دوستت ندارم»، نهتنها #اعتمادبهنفس خود را از دست میدهد، بلکه به تدریج، خود را همان چیزی میپندارد که برچسبها به او القا کردهاند.
🔺اما اگر پدر و مادر رفتار را از شخصیت جدا کنند و بگویند: «این کارت زشت بود»، «این کارت را دوست نداشتم» و امثال آن، در این صورت، هم کرامت کودک حفظ میشود و هم او را وادار به بازنگری در رفتارش میکند.
🔺متاسفانه شیوه برچسبزنی، در تعاملات میان بچههای حزباللهی و انقلابی هم به شدت رواج پیدا کرده و عملا دو جریان منتقد همدیگر شکل گرفته و یک طیف، دیگری را با القاب «محافظهکار»، «تکنوکرات»، «#نئولیبرال» یا «#وفاقی» مینوازد و طیف مقابل نیز با تعبیراتی چون «#متحجر»، «#افراطی»، «تندرو» یا حتی «#خوارج» پاسخ میدهد.
🔺این شیوه دقیقا همان سبکی است که حضرت از آن نهی کردند. هیچ اشکالی ندارد که #کنشگری، #تفکرات و نظرات همدیگر را نقد کنیم اما چه ضرورتی در استفاده از این برچسبهاست؟ غیر از ضرر، آیا سودی هم دارد؟
جالب اینکه در تاریخ انقلاب هم متعدد شاهد این آسیب بودهایم:
▫️مثلا در ماجرای حمله به سفارت عربستان، رهبر انقلاب(30/10/94) بهصراحت نسبت به این شیوه برچسبزنی، هشدار دادند و تأکید کردند که نباید نیروهای انقلابی با این عناوین تخریب شوند.
▫️یا در دهه ۶۰، پس از طرح دوگانه «اسلام ناب» و «اسلام آمریکایی» توسط حضرت امام، دوباره همین برچسبزنیها شروع شد و طیف راست به خط امامیها برچسب «#اسلام_کمونیستی» میزد و از آن طرف خط امامیها نیز به آنها برچسب «#اسلام_آمریکایی» میزدند. امام صریحاً به هر دو طیف تذکر دادند که از این روش دست بردارند. (نامه امام به آیت الله خزعلی را حتما بخوانید)
🔺اگر این مسئله تند و حادّ بشود، نتیجه آن چیزی نیست جز ایجاد #دو_قطبی_اجتماعی. چون کارکرد اصلیاش ساختن «ما» و «آنها» در دل جامعه است. وقتی به کسی برچسب میزنیم، در واقع او را از «جمع» بیرون میگذاریم و به جبههی دیگری نسبت میدهیم. سطح خفیف آن اشکالی ندارد اما سطح عمیقش، بسیار خطرناک.
‼️ البته به نظر میرسد برچسبزدن به صورت مطلق ممنوع نشده بلکه در مواردی لازم و ضروری است. مثلا در جایی که باید #مرزهای_هویتی روشن بشود، برچسبی چون «#منافق»، «#فاسق»، «#کافر» و امثالهم، کارکرد بازدارنده و سازنده دارد. چون قوام جامعه دینی، به هویت و ارزش هایش است.
▫️این برچسب ها، اولاً برای هشدار و شفافسازی مرزهاست، و ثانیاً ناظر به «موضِع مستمر و آشکار» افراد است، نه یک خطا یا لغزش موردی.
▫️لذا میبینیم در همین روایت نیز حضرت اجازه دادند که به خطاکار مؤمن بگوییم: «#فاسقالعمل»، نه «فاسق». یعنی: عملش فاسقانه است، اما خودش هویت مؤمن دارد.
▫️در اینکه ملاک و مناط در این مسئله دقیقا چیست، جای تامل و تحقیق بیشتر وجود دارد.
✍️ آیات و روایات اجتماعی
💢 @AyatRevayatEjtemai