🇮🇷
📜#راهیان_نور
📝#شعر_قصیده_شهدای_لفور :
🔵 قسمت چهارم :
🌷ز شلـمچـه يکی بـاز پيکر آمـد
🌷رضــايي محـمــد از سفر آمـد
🌷گلـی بـود نـاشـکفته پرپـر آمد
🌷به رسم هـديه سوی کشور آمد
🌷جــوانـی بــود عــادلِ ولـی پـور
🌷ز رزمش گشت چشم دشمنان کور
🌷بـلافت را مـنزل و مأوا نـمـوده
🌷شـهـادت را برای خـود خريده
🌷شـده اسفنديـار هـم شيميايی
🌷کجـوری مرد حق مرد خدايی
🌷شدند از گشنيان مردان کـاری
🌷عادل احمدی و محمد رضايی
🌷يکـی هـم آن شهيـد شيميايی
🌷که نـامش برده ام بـالا #کجوری
🌷نصـراله امينی بـود شيـر مـردان
🌷شهيد گرديده در آن دوب هردان
🌷امينی شير مـرد جبهه ها بـود
🌷امـيـنـی از ده #اميرکـلا بــود
🌷که يـونس اسدی مرد نـمـونه
🌷به پيرانشهر شـد با تير نشونه
🌷يـونس از مردم اسبوکـلا بـود
🌷جـوان نـازنين و بی ريـا بـود
🌷مـحـمـدی عـلی اکبـر دوران
🌷بـه اذن والدين آمد به ميـدان
🌷تمـام جبهه هـا را او نظر کرد
🌷دم آخر به شلمچه سفـر کـرد
🌷علی اکبر کريمی رفت با شور
🌷سـفر آغاز کـرد تـا وادی نـور
🌷به شهر خونِ خرمشهر رسيده
🌷ولی روحش از آن کالبد پريده
🌷علی اکبر محـمدی کـريـمی
🌷دلاور بـوده انـد در نوجوانی
🌷سلام ای يوسفی ای مرد ميدان
🌷مـحمـد و رضـا را نــامــداران
🌷در #آذربـايـجان دادی تو هم جان
🌷خـدا قسـمت نمايـد باغ رضـوان
🌷يـوسـفـی در #قائـمشـهر داد آواز
🌷ز لفـور هـردو بالم شـد به پـرواز
🌷رمضـانعلی واحـدی در حـلبـچه
🌷بـه همـراهـی يـارانـش نشـسته
🌷نمـودنـد ياوريـش تيـر و تـرکش
🌷مـدام و مستـمر بنمـوده راهـش
🌷خـاطر حبيـبی هـا هــردو در ياد
🌷ايـوبش کشـتـه شد اندر مـهابـاد
🌷ز اسماعيل که بسته خون به حجله
🌷شهيدش کرده اند در شـرق دجـله
🌷عـلـیِ قــنـبـری قـهـار عبـدی
🌷شــهيـدنـد و شهيـد جـاودانـی
🌷علـی از عـاشقـی در فـاو مـانده
🌷که قهار هم به سومار اسب رانده
🌷دو حـبيبـی دگـر علـی قنبـری
🌷که گويند بوده اند آن سه کفاکی
🌷قهـار عبـدی از اسبوکـلا هـست
🌷شهيـد شيـر مرد جبهه ها هست
🌷عـلـیِ مـظلـومی مـظلـومِ ديگـر
🌷شهيـد است و شهيد غرب کشور
🌷فـرامـرز عـزيــز جـبار طـيبـی
🌷شـهيداننـد از بـمـب هـوايــی
🌷کـفاک آورده با خود باز شهيدان
🌷طيبی ها و مظلومی سـه يـاران
🌷مــهــدیِ رمـضـــانیِ فـداکـار
🌷شلمچه جنگ کـرد با #قـوم کفار
🌷در آن جبهه بخونش شـد شناور
🌷بـخون غـلتــيـد ســربـاز دلاور
🌷مهدی از #شاهکلا کز خاطرم رفت
🌷بـگـفتـا مـادرش بال و پرم رفت
🌷ز مـــداح و شــهـيــد راه داور
🌷عليـرضـا محـرابی مــرد سنـگر
🌷که هـم جانبـاز بود هم شيميايی
🌷مـدرس بــوده و بــوده مـــربی
🌷که اين جـانباز از کاليکـلا بـود
🌷تـمام پيکرش تـرکش سرا بـود
🌷شـهــيد آخـريـن و مـرد ايـثار
🌷خبرسـاز ساجدی نامش سپهدار
🌷سپهدار مرد حق مرد خدا بود
🌷بـراستی او بلال عصـر ما بـود
🌷شـهيد آسمـان شـهـر تهـران
🌷شـهيـد خـاتـم رئيسکلا بـود
🌷خـداونــدا بـحـق نـور عينت
🌷شهيدان را ببخشا بر حسينت
🌷تو محـرابی اگـر عبـاس نـامی
🌷اگر داری تو شيرين تر کـلامی
🌷بيا اينـک زبـان و هر دو لب بند
🌷بگير از آن شهيدان عبرت و پند
🌷دمی از کوی اين عشاق گذر کن
🌷کمی زان تربت غم روی سر کن
🌷تو ای شاعر صفت بس کن گزافه
🌷شـهيـدان جـملـه الگـوی زمانه
🌷شـهيدان عِنـده رَبِ يُرزَقـونـَنـد
🌷شـهيدان تاجران جـان و خونند
🌷تو با يک فاتحه زين جا گذر کن
🌷بـه پا بوسی آنان يـک سفر کن
🌷بپـا خيـزيد جميـع ميهـمـانـان
🌷بخـوانيـد فـاتحـه بهـر شهيدان
📝#عباسقلی_محرابی
🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2360
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#شعر_مازنی
📝 شعر مازندرانی :
مه دل خوانه كه من کو كو هماجم
اسب زین هاکنم سرکو بتاجم
مله به مله ور هاکنم ور
بورم آلاشت کو تا گردنسر
لو تک هنیشم اسری بشنم
دیاری شه ولایت را بوینم
سیاه کوی بالا هدار هاکنم
دیاری یاد جان مار هاکنم
دیاری بوینم دشت نفاره
راه دله مکری و چار بداره
مه دل خوانه هنیشم وسوی تک
دیاری بوینم من شه دئوتک
بورم من تا وسوی چپون سر
سنگرج چفته سر بزنم سر
امام زاده حسن ره کمبه سلوم ۲۶ عیدی انه پیر و جوون
نورزخون بیمونشون بنشون
بوریم اسب خنی و روحی کلوم
این مله اون مله را بزنم پا
بورم اسبه کلا تا سنگل پا
سرین و لرزنه این کو او ن کو ره
بوینم چپونای کنلگوره
بزن نی ره بزن نی ره مه دل درد فراوونه
بزن نی ره بزن نی ره که درد من بی درمونه (( کجوری )
📝#شعرمازندرانی
🖊#کجوری
💾شناسه ۱۴۰۴۰۵۰۴۱۷۵۵
https://researcherdadashpor1373.blogfa.com/post/135
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─