eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
468 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
323 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر_شاعر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی_فرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان:#آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ کد خبر : ۳۴۵۶۸ چهارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ فرهنگ 🐆🚶‍♀ 📜داستان واقعی و رمز آلود مینا و پلنگ! 📝داستان مینا و پلنگ ، روایتی مستند و واقعی از عشق میان انسان و حیوان ، عشق مینا ، دختری چشم قرمز از دهکده کندلوس توابع نوشهر در استان مازندران است. 🐆🚶‍♀ مینا و پلنگ 👈حدود صد و بیست سال پیش بین سالهای ۱۲۷۵ تا ۱۲۸۵ شمسی ، تو یکی از روستاهای ییلاقی مازندران به نام از کوهستان های چالوس...میون جنگلهای انبوه و دست نخورده‌ی اون موقع داستانی اتفاق افتاد که شاید تو جهان بینظیر بوده. 🐆🚶‍♀ 👈این داستان عشقی بین پلنگ و دختر چشم سرخ کندلوس به اسم میناست که میتونه به یکی از زیباترین داستانهای رمانتیک جهان و یه اثر ماندگار ادبی و زیست محیطی به جهان شناسونده بشه. 🐆🚶‍♀ 👈این داستان جدای از محتوای عشقی ،از دید زیست بوم و عشق به حیوانات هم مورد اهمیته. اگه همه مثل مینا بودن، الان ببر مازندران هنوز مونده بود و شیر، یوزپلنگ و پلنگ ایرانی با شتاب بسمت انقراض نمیرفتن. 🐆🚶‍♀ 🖊من به عنوان یه مازندرانی هرجا که موقعیتش باشه این واقعه رو بعنوان نماد عشق به حیات وحش برای بقیه تعریف میکنم. 🐆🚶‍♀ 👇پیرمردها و پیرزن‌های کندولوس که تا همین اواخر زنده بودن ،هنوزم وقتی از عشق این دو تعریف می‌کردن از اندوه مینا و دردی که کشید گریه میکردن و به سینه‌شون میکوبیدن! 🐆🚶‍♀ 🌸مینای سرخ چشم توی کندلوس معروف بود. مردم بهش مینای گرگ چشم یا “ورگ چشم” میگفتن. قدبلند و زیبا و با آواز فوق العاده که معمولا کنار چشمه مینشست و آواز میخوند. دخترهایی که برای گرفتن آب از چشمه میومدن دورش جمع می شدن و به صدای دلنشینش گوش میدادن. ❤️مینا تنها و یتیم بود و تنها توی کلبه‌ش تو حاشیه ی روستا و ابتدای جنگل زندگی میکرد. البته الان با بزرگ شدن کندلوس دیگه یه کلبه منزوی نیست و الان هم خونه‌ش بصورت اثر فرهنگی بجا مونده. 📌هنوز نمیدونیم چرا مینا تنها و یتیم بود و تنها زندگی میکرده. اون هم زیبا بود و هم خیلی شجاع خیلی از جوانها عاشقش بودن ولی خیلی ها جرات نمی کردند به چشمش نگاه کنن و بچه‌های کوچیک حتی ازش میترسیدن و ازش فرار می کردن. 🌸مینا روزها معمولا میرفت جنگل و هیمه (هیزم) میاورد و موقع جمع کردنش با صدای بلند آواز میخوند. جلوی خونه‌ش هم پر از چوب‌های روی هم چیده شده بود. 🐆🚶‍♀ 🟡یه روز که مینا توی تنهایی جنگل شاید از روی ترس یا تنهایی با صدای بلند ترانه‌های سنتی مازندران رو میخوند. گویا یه دفعه پلنگ صداشو شنید و اومد پشت بوته‌ها به کمین مینا نشست، اما صدای مینا باعث شد که حتی به شکار کردن این زن فکر هم نکنه، پلنگ با همون دفعه اول مجذوب صدای مینا شد. 🚶‍♀🐆 👈دیگه از اون به بعد هر روز از پشت بوته‌ها منتظر مینا میموند تا به آوازش گوش بده. کار به جایی رسید که پلنگ به صدای مینا عادت کرد و عاشقش شد. نمیتونست شبها دلتنگ یارش نشه. بوی پای یارش رو دنبال کرد تا اینکه شب به کلبه مینا تو حاشیه روستا رسید و از روی درخت توتی که هنوزم هست بالا رفت و از پشت بام خونه‌اش صدای معشوقه‌اش رو میشنید. چندین شب اینکار تکرار شد. مینا شک کرده بود شبها کسی بالای پشت بومه ولی فقط شک باقی موند و هرگز نرفت ببینه بالای پشت بوم چه خبره. 🚶‍♀🐆 🔴تا اینکه یکی از شبها مینا از پشت بوم صدا شنید و از نردبانی که هنوزم توی موزه کندلوس نگهداری میشه بالا رفت. وقتی رسید به بالای پشت بوم یهو پلنگ جلوش ظاهر شد😨پلنگ هم انتظار دیدن مینا رو نداشت و خرناس کشید و حالت تهاجمی گرفت همین کافی بود تا مینای بیچاره از ترس بیهوش بشه! گویا پلنگ آنقدر بالای سرش نشست تا به هوش بیاد، وقتی مینا بهوش اومد نفسش تو سینه بند اومده بود و به چشم پلنگ خیره شد. 🚶‍♀🐆 👈پلنگ هم بهش خیره شد ولی مواظب اطراف هم بود، که کسی اون بالا پلنگ رو نبینه. مینا با ترس و لکنت از پلنگ پرسید: تو اینجا چیکار میکنی؟ از من چی میخوای؟ 📌پلنگ همینطوری به چشمهای سرخ مینا خیره شده بود و دیگه حالت تهاجمی نداشت. کم‌کم ترس مینا از پلنگ کنار رفت و مطمئن شد که دیگه پلنگ قصد حمله بهش رو نداره. تا اون موقع چشمای سرخ مینا باعث تنهاییش و ترس بقیه شده بود. ولی پلنگ که مینا رو دید مبهوت و حیران چشماش شد و بهش نشون داد مثل یه گربه خونگی رام میناست. 🚶‍♀🐆 مینا کم‌کم که آرامش پلنگ رو دید جلو رفت و نوازشش کرد. اونا با هم نشستن و عشقی در حال بوجود اومدن بود که شاید خودشون هم نمیدونستن تو صد سال آینده به یکی از زیباترین رمانهای عاشقانه جهان تبدیل میشه. 🚶‍♀❤️ 🐆 📍پلنگ مدتها عاشق مینا بود ولی مینا نمیدونست! و میوه درخت عشق پلنگ بالاخره به بار نشست و مینا هم که برای اولین بار عشق واقعی رو از یه موجود دید، عاشق پلنگ شد! اون دوتا شب تا نزدیک صبح کنار هم بودن و هر کدوم با زبون خودشون با عشقشون صحبت می کردن. http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2815 💥 @edmolavand ادامه👇👇
19.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂ 🧕💞 🐆 📜داستان مینا و پلنگ روستای  کندلوس استان مازندران ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔺۴ روستای در فهرست ثبت جهانی گردشگری 📌مدیرکل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری مازندران: 🔹 در فهرست روستاهای جهانی گردشگری قرار گرفت. 🔹شهریور ماه امسال زمان داوری بین‌المللی ثبت جهانی روستاهای گردشگری است، تا آن زمان باید اقدامات لازم انجام شود تا این روستا به‌عنوان روستای جهانی گردشگری ثبت شود. 🔹همچنین روستاهای👈 یوش نور ، 👈مالخواست چهاردانگه و 👈وزوار بهشهر برای ثبت جهانی مطرح شد که گام‌های اولیه برای ثبت جهانی این روستاها نیز درحال انجام است. 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─