.
#امام_حسین
#شور
یه عمری هر جا روضه خونی شد / گریه کردم 3
اسم تو بردن آقا خود به خود / گریه کردم 3
گفتم سایه ت کم نشه از سرم / گریه کردم 3
گفتم آقا کی می بریم حرم / گریه کردم 3
عادت فطریمه که میخورم آب
اشک می ریزم سلام میدم به ارباب
داغ حسین دلا رو کرده بی تاب / حسین جان
ان کنت باکیاً لشیء / فابک علی الحسین
گفتن که کشتنت دور از وطن / گریه کردم 3
غریب گیر آوردنت و زدن / گریه کردم 3
گفتن رسیدو رو سینه ت نشست / گریه کردم 3
گفتن با نیزه دندونات شکست / گریه کردم 3
یکی نگفت که این امام دینه
از اون بلندی خواهرش می بینه
اجر ذوی القربی که گفتن اینه / حسین جان
ان کنت باکیاً لشیء / فابک علی الحسین
فلک به خیمه رنگ نیلی زد / گریه کردم 3
خولی به خواهر تو سیلی زد / گریه کردم 3
رفت دور زینبت طناب / گریه کردم 3
آیه ی تطهیر ، مجلس شراب / گریه کردم 3
به قلب خواهر تو بی امان زد
اون که به لب های تو خیزران زد
اشک یتیم تو شرر به جان زد / حسین جان
ان کنت باکیاً لشیء / فابک علی الحسین
#حسین_قربانچه ✍
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
در عشق تو، حالی است که فانی شدنی نیست
وصفش نتوان گفت به کس، دم زدنی نیست
این حسن جهانی تو سرحد نشناسد
غیر از دل عشاق برایت وطنی نیست
پیوسته عنایات تو بر ماست مسلم
هر چند که الطاف تو، گاهی علنی نیست
هرگز نشود سائل درگاه تو نومید
چون کار تو، ای رحمت حق، دل شکنی نیست
تو یوسف طاهائی و، در شرح غم تو
از گفته ی «ما اوذی» بهتر سخنی نیست
با خون تو ثبت است به دیوان عدالت
پابنده تر از شرع نبی مدنی نیست
بر ریشه تو، گرچه بسی تیشه عدو زد
بر نخل حیاتت، اثر از تیشه زنی نیست
پیدا بود از منظره کرب و بلایت
دردانه زهرا و علی، گم شدنی نیست
پوشید لباس شرف از یمن تو انسان
ای کشته ی عریان که تو را پیرهنی نیست
خجلت زده، شد سرخ، عقیق از لب اکبر
زیرا چو لبش، هیچ عقیق یمنی نیست
از قتل علی اصغر شش ماهه عیان شد
جز قصد جنایت، هدف خصم دنی نیست
گیرم که رقیه نبود دخت پیمبر
یک دختر غربت زده، سیلی زدنی نیست
از صلح و قیام حسنین است که اسلام
خود ریشه کن از آنهمه پیمان شکنی نیست
هرگز به حقیقت، نتوان گفت حسینی است
آنکس که (حسانا) ز دل و جان، حسنی نیست🔳🔳خادم اهلبیت کمالی 🦋🦋
تا که جان دارم به تن گویم ثنایت یاحسین
تا ببینم در دم مردن لقایت یاحسین
گر ندارم من لیاقت از برای نوکری
کن قبولم تا شوم کلب سرایت یاحسین
من غلامت را غلامم،نوکرت را نوکرم
سرمه ی من بوده عمری خاک پایت یاحسین
گرچه جان من نباشد قابل قربان تو
از خدا خواهم شود جانم فدایت یاحسین
من که از روز ازل دلداده ی عشق توام
زنده ام من زنده با مهر ولایت یاحسین
گوهری باشد گران نزد خدا روز جزا
قطره ی اشکی که ریزد در عزایت یاحسین #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فرمانده کل کائنات است حسین
معنای نماز و صلوات است حسین
ای آنکه برات کربلا می خواهی
در دست کرامتش برات است حسین
نامش به زبان به چه گوارا باشد
در کام چو مزه ی نبات است حسین
خضر از دو لب عشقِ حسین مِی می زد
والله قسم آب حیات است حسین
غم می خوری از مشکل خویش ای انسان
والله کلید مشکلات است حسین
ذرات جهان ذکر حسین می گویند
زیر ید او کل کُرات است حسین
کن گریه ز داغ و الم و درد حسین
لب تشنه ی در پیش فرات است حسین
گر از گنه خویش شدی خسته بدان
نورانیت هر ظلمات است حسین
رو سوی خیام و هیئات آور دل
ذکر همه ی این هیئات است حسین
در وقت وفاتت که رسد بر دادت
والله که کشتی نجات است حسین
گر مهدی ز انفاس خودش نفحه زند
ذکر همه ی این نفحات است حسین
یک عمر حسین گفته ام ان شاء الله
ذکر لب من وقت وفات است حسین
ای مدعی عشق حسین این را دان
عامل به نماز و به زکات است حسین #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5944998425798903614.mp3
4.06M
#امام_زمان
به ضربه دسته حیدر. به بودو هست حیدر
به ذوالفقار مولا. به ناز شصت حیدر
به رمزو راز حیدر. حال نماز حیدر
به سر غرق خون و. به فرق باز حیدر
خدا اقامون و برسون
به ماجرای زهرا. سوزو نوای زهرا
به صورته کبودو. به غصه های زهرا
به عشق ناب حیدر. به دختر پیمبر
به پهلوی شکسته به خونه مونانده بر در
خدا. اقامون و برسون. 3
به رنگ و روی زینب. بقضه گلوی زینب
به راس رونیزه. در روبه روی زینب
به گریه های زینب. به ناله های زینب
به لحظه ی قنوت و. به ربنای زینب
خدا اقامون و برسون. 3
به غیرت ابالفضل. به عزت ابالفضل
به تشنگیه اصغر خجالت ابالفضل
به چشمای دریده. به قامت خمیده
به مشک پاره پاره. به دستای بریده
خدا اقامون برسون. 3
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شعرو سبک #رضا_نصابی
1_4970161667036938340.mp3
5.23M
#حضرت_زینب
#سبک_کربلا_خونمه از چی دل بکنم
به قلم #رضا_نصابی
به نفس کربلایی #محمود_عیدانیان
#########
بارونیه چشام
بغض دارم تو صدام
بی تو زندگی رو
لحظه ای نمیخام
برادر من. ای یاور من
بعد تو چشم من دیگه نخوابه
باور ندارم. نیستی کنارم
بعد تولحظه هام همش عذابه
خستم ازدنیام. کابوس شبهام
دیدن بزم و مجلس شرابه
سالار زینب
#######
دست به خنجر اومد
سمت حنجر اومد
میشنیدم صدای
پای مادر اومد
اومد نیزه دار مانند مسمار
به پهلوت نیزرو میکرد فرو
رفتی ازحالو توی گودالو
پشت رو کرد باپا تن تورو
به دلم غم کاشت دیدم که انداخت
وقتی که پنجه شو میون مو
سالار زینب
##########
گریه هامو ندید
خنجرش رو کشید
ازقفا سرتو
بی حیا میبرید
این غم منو کشت وقتی که ازپشت
دیدم که میبره سر تورو
ازقفا میزد ضربه ها میزد
جداکنه تاحنجر تور
دیگه بریدم وقتی که دیدم
به زیر مرکب پیکر تورو
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5931430190319146328.mp3
2.65M
.
#حضرت_زینب
#زمینه_روضه_ای
ایام #اسارت
تو رفتی و موندم بادرد و.
با غم
تو رفتی و موندم با چشمای.
نم
تو رفتی و موندم با اهله.
حرم
شدم بعد تو با سنان هم.
قدم
تو رفتی و موندم با درد و.
با غم
تو رفتی و بی حرمتی.
باب شده
رقیه برای تو بی.
تاب شده
رباب از غم اصغرش
اب شد
چقد سنگ به سوی تو.
پرتاب شده
لب و دندون تو چه ریخته به هم
تو رفتی و موندم با درد و. باغم.
حسین. عزیز زهرا. حسین عزیز زهرا
شدم بعد تو دیگه من
بی امیر
شدم بعد تو بین این قوم.
اسیر
شدم بعد تو با سرت
هم مسیر
شدم بعد تو از غم تو
چه پیر
تو رفتی و موندم با این. قدخم
تو رفتی و موندم بادرد و. با غم
حسین عزیز زهرا. حسین عزیز زهرا
بخون از روی نیزه قران.
برام
ببین زینب و بین این
ازدحام
می گردوننم توی بازار.
شام
نداره دیگه خواهرت.
احترام
می رقصن کنیزا به ودور و. برم
تو رفتی و موندم با درد و. با غم
حسین عزیز زهرا. حسین عزیز زهرا
#رضا_نصابی ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_6026066925648348014.mp3
7.54M
.
#حضرت_زینب
#شور_روضه_ای
#اسارت #شام
حسین
بعد تو چی کشیده زینب
ز دنیا دل بریده زینب
دیگه قدش خمیده زینب
داداش حسین ۳
زینب و غم شاه خوبان
زینب و قد از غم کمان
زینب و بزم نامحرمان
ای وای ای وای ای وای
سر تو در نی
خواهرت از پی
چهل منزل شد طی
با دست بسته
زینب و بردن
تو مجلسی از می
یا حسین یا حسین. یاحسین
داداش
چی بگم از مردای شامی
از بازارو بی احترامی
از نگاه یه مشت حرامی
داداش حسین ۳
به چشم کنیز مارو دیدن
دورو بر ما میرقصیدن
به اشکای ما میخندیدن
ای وای ای وای ای وای
سرتو در نی
خواهرت در پی
چهل منزل شد طی
با دست بسته
زینب و بردن
تو مجلسی از می
یا حسین یا حسین
#رضا_نصابی ✍ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه ی حضرت رقیه س #زنجیرزنی #واحد
یتیمی درد جگر سوز و، درد بی درمان
یتیمی خون جگر خوردن، زاری دوران
اسیری درد نفس گیر و،سینه ی سوزان
اسیری یعنی زمین خوردن،با تن بی جان
کف پاها آبله داره، زخمی و خونه
کبوده پهلوی این دختر، بر لبش جونه
زمین گیر و خسته و عاجز، در شب تاریک
میخواد پاشه راه بره اما، آخ نمی تونه
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
یه گوشه با گریه و هق هق، با خودش گیره
چرا بابایم سراغی از، من نمی گیره
براش مهمون اومده امشب،وقت پروازه
یه کم لبخند رو لبش اومد، وقتی می میره
بیا بابا جان به قربانت، در کجا بودی
چرا بابا از من تنها، تو جدا بودی
بابا گفتن در سفر هستی، برمی گردی زود
ولی دیدم با عمو روی، نیزه ها بودی
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
سر خونین آمدی پیشم، آمدی بی پا
فقط بابا با تو می گویم عقده ی دل را
سرت را امشب مثه مادر،در بغل گیرم
نشد گر آغوش بگشایی، نازنین بابا
کتک خوردم بر زمین خوردم، آخ زانویم
ببین بابا زخمی دستم ، سوخته گیسویم
کف پاهایم پر از تاول، شد به صحراها
ببین بابا مثل زهرا شد ،زخم پهلویم
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
سه ساله دختر کتک خورده، آه و واویلا
رقیه از بی کسی مُرده، آه و واویلا
بابا امشب کنج ویرونه، آه و واویلا
اومد اون و با خودش برده، آه و واویلا
لالا لالا دختر بابا ، ای رقیه
لالا لالا دختر زیبا، ای رقیه
شدی راحت از غم دنیا، ای رقیه
لالا لا دختر تنها، ای رقیه
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
#هادی_همتی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#رقیه #خرابه #زنجیرزنی #واحد
2.08M
زبانحال زینب س با امام حسین ع
ایام اسارت، کربلا تا شام
واویلا وای حسین
منزلی به منزلی...
کوچه ای به کوچه ای
سنگ زدند به خواهرت
ز کربلا به کوفه ای
هر چه به کودکان زدند
رسید بر تنم همه
رسیده ایم به شهر شام
میان شور و همهمه
واویلا وای حسین
واوایلا وای حسین
راس تو روی نیزه و
یک زن خیره سری
پیش چشام روی سرت
ریخته خاکستری
سوختم از اهانت
سوختم از جسارت
حرف شد از کنیزی
سوختم از جنایت
واویلا وای حسین
واویلا وای حسین
همه اسیر بودیم و
بر سر بازار شدیم
شرم و مُروّتی نبود
پیر و جوون خوار شدیم
به دختر یتیم تو
طعنه زدند از پدرش
طفلی زبون بسته بود
داد زدند روی سرش
واویلا وای حسین
واویلا وای حسین
یه جا دیدم که صحبت از
قیمت گوشواره بود
یه جای بازار دیدم
فروش گهواره بود
به سینه می زند رباب
ز داغ شیر خواره اش
گریه کند زار زند
با جگر پاره اش
واویلا وای حسین
واویلا وای حسین
حسین من درد دلم
فقط برای آب نیست
جای سر سبط نبی
به مجلس شراب نیست
یزید بی حیا چرا
دست ز تو نمی کشد
با چوب خیزران چرا
روی لب تو می زند
واویلا وای حسین
واویلا وای حسین
برادرم حسین من
خودم رسول تو شدم
کلام نا تمام تو
به کوفه و شام زدم
دختر کرّارم از
کسی نمی ترسیدم
با سخن سوزنده
یزید را کوبیدم
شهید من تو زنده ای
حسین من نمرده ای
ثبت به تاریخ شَوَد
تو شکست نخورده ای
ننگ به قاتلین تو
تویی که پاینده ای
ظلم و ستم می میرد
تو تا ابد زنده ای
ای جانم یا حسین
ای جانم یا حسین
#هادی_همتی
#زینب #ایام_اسارت #زمینه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1.34M
نوحه فراق کربلا
منم باید برم
باید برم به کربلا
تمومه صبر من
دلم گرفته ای خدا
دلم هواییه
خودش یه کربلاییه
زیارت حسین
دوای این جداییه
این سو حرم،،آن سو حرم
وای وای واااای
وای از دلم،،وای از دلم
وای وای واااای
حسین آقام آقام
حسین آقام آقام آقام
دلم میخواد منم
کف پاهام کبود بشه
نماز آخرم
تو کربلا سجود بشه
نوای یا حسین
میشینه بر روی لبم
پیاده وقتی که
بیاد عمه زینبم
شد از حرم،،تا قتلگاه
وای وای واااای
ذکر لبِ ،،زینب به آه
وای وای واااای
حسین آقام آقام
حسین آقام آقام آقام
هزار هزار هزار
زائر میره به کربلا
جا موندشون منم
تو آبرو بخر خدا
من باید یه روز
برم تا رو سفید بشم
یا کربلا برم
یا از غمش شهید بشم
این سو حرم،،آن سو حرم
وای وای واااای
وای از دلم،،وای از دلم
وای وای واااای
حسین آقام آقام
حسین آقام آقام آقام
#هادی_همتی
#کربلا #اربعین #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_اهل_بیت__ع__روضه
ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب
نسوخت هیچ دلی در جهان، چنان دل زینب
نگشت شاد، دلش از غم زمانه، زمانی
ز آب غم بسرشتند، گوییا گِل زینب
فغان و آه از آن دم! که خصمدون به لبشط
بُرید سر ز قفای حسین، مقابل زینب
فتاده دید چو در خاک، سرو قامت اکبر
قرار و صبر و تحمّل، برون شد از دل زینب
میان لشگر اعدا به راه شام نبودی
به غیر معجر نیلی، به چهره حائل زینب
به گِرد ناقۀ او، کوفیان به عشرت و امّا
سر حسین به سِنان، پیش روی محمل زینب
نه آب بود و نه نانی، نه شمعی و نه چراغی
چو گشت کنج خرابه، مقام و منزل زینب
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
جودی خراسانی
#امام_سجاد__ع__روضه
دارم حضور مادر تو درد می کشم
تو هستی و برابر تو درد می کشم
این لحظه های آخر عمرم ببین پدر
یاد وداع آخر تو درد می کشم
یک ظرف آب دیده ام و باز مثل قبل
با آب آب ِ اصغر تو درد می کشم
هر جا صدای کودک شیری شنیده ام
من هم شبیه همسر تو درد می کشم
با یک نظر به جای طناب ِ دو دست خود
از بند دست خواهر تو درد می کشم
حتی صدای تالی قرآن سبب شده
با یاد نیزه و سر تو درد می کشم
بابا ببین که با نظری بر عبای خود
با یاد داغ اکبر تو درد می کشم
ذبح میان کوچه سبب شد که تا به حال
هر لحظه یاد حنجر تو درد می کشم
آماده است یک کفن قیمتی و من
یاد حصیر و پیکر تو درد می کشم
در هر کجا که روضه ی گودال خوانده ام
دیدم حضور مادر تو درد می کشم
عبدالمحسن #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
29022-1687853569160.mp3
1.35M
#حضرت_رقیه__س__زمینه
کجایی بابا
کنج خرابه پریشونم
خیلی برات دل نگرونم
چند شبه منتظر نشستم
کجایی بابا
تمومِ جسمم پُرِ دردِ
خیلی منو کلافه کرده
طنابی که زدن به دستم
شبا می بینم توی خواب پیشم اومدی
گوشواره های تازه مو آوردی برام
دوباره حالم بهتر میشه با خنده هات
یکی یکی خوب میشن آبله های پام
بابا دلم تنگه ، اگه نیای دیرِ
رقیه خانومت ، این گوشه میمیره
لبم پر از آهِ ، سرم پر از دردِ
تازیونه هاشون ، جون به لبم کرده
"ای وای بابا حسین"
️️️️️️️️
کجایی بابا
ببین شکسته پر و بالم
اگر چه دختری سه سالم
دیگه ازین زمونه سیرم
کجایی بابا
که مثل مادر تو زهرا
وقتی میخام بلند شم از جا
دستمو رو دیوار میگیرم
برای اینکه بخورن اولادت زمین
طنابمون رو هرکسی میاد میکشه
من چه گناهی کردم زجر لعین
هر جا میاد سر رقیه داد میکشه
موهات پریشونه ، موهام پریشونه
لبت پر از خونه ، لبام پر از خونه
شکسته اَبروهات ، شکسته اَبروهام
کشیده شد موهات ، کشیده شد موهام
"ای وای بابا حسین"
️️️️️️️️
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
امیر قربانی فر
✅همسران امام حسین علیه السلام
🔻اکثر تاریخ نگاران از جمله شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد همسران امام حسین (ع) را پنج زن ذکر کرده اند:
1. شهربانو
2. لیلا
3. زنی از قبیله قضاعیه
4. ام اسحاق
5. رباب. [۱]
🔺۱- شهربانو:
شهربانو مادر امام سجاد (ع) درباره محل تولد و اصل و نسبش اختلاف زیادی است. گروهی نام او را شاه زنان، شاه جهان، شهربانو و شهربانویه گفته اند.
بنا به گفته این گروه او دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانى بوده است. در روایت وارد شده است که وی بعد از ولادت حضرت سجاد (ع) به تب نفاس از دنیا رفت. [۲]
🔺۲- لیلا:
مادر حضرت علی اکبر (ع) که در باره حضورشان در حادثه کربلا و بعد از آن تردید جدی وجود دارد.
🔺۳- زنی از قبیله قضاعیه.
🔺۴- امّ اسحاق دختر طلحة بن عبید اللّه:
وی از قبیله تیم بوده و مادر فاطمه دختر امام حسین (ع) است که در حادثه کربلا حضور نداشت.
🔺۵- رباب:
بنا به نقل مورخان حضرت رباب، دختر امرء القیس بن عدى، همسر سید الشهدا «ع» و مادر سکینه و على اصغر (عبد الله) است. او در سفر کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت، سپس به مدینه باز گشت و مدّت یک سال براى سید الشهدا «ع» عزادارى کرد و مرثیه هایى هم در سوگ آن حضرت سرود.
🔸خواستگارانى از اشراف و بزرگان قریش را ردّ کرد و حاضر نشد با کسى ازدواج کند.
😭در سوگ ابا عبد اللّه «ع» پیوسته گریان بود و زیر سایه نمیرفت، از فرط گریه و اندوه بر شهادت حسین «ع» یک سال بعد (در سال 62 هجرى) جان باخت. [۳]
✳️برای امام حسین (ع) بعضی همسر دیگری نقل کرده اند که فرزند خود (به نام محسن) را نزدیک شهر حلب در مکانی به نام جوشن، که معدن مسی در آن بوده سقط کرده، و احتمال دارد که این همسر یکی از همان همسرانی باشد که بیان کردیم.
🔹حموی در معجم البلدان گفته است: جوشن کوهی است در طرف غربی حلب، وقتی اسرای اهل بیت (ع)را از آن جا عبور دادند.
😭همسر امام حسین که حامله بود از آنان طلب آب و غذا کرد ایشان او را ناسزا گفتند و از آب و نان منع کردند، پس آن زن آنها را نفرین کرد و آن معدن از کار افتاد، و آن مکان معروف به مشهد السقط و مشهد الدکة شد. [۵]
📚منبع:
[1] شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، ارشاد، ج 2، ص 135، کنگره شیخ مفید، قم، 1413 ق.
[2] راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، ج2، ص 750، موسسة امام مهدی عج، قم، 1409هـ. ق.
[3] ابن اثیر، عز الدین، الکامل، ج 4، ص 88، دار صادر، بیروت، 1385 هـ ق.
[5] حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج 2، ص 186، دار صادر، بیروت، 1995 م.
#همسران_امام_حسین علیه السلام
#حضرت_رباب سلام الله علیها
#اصحاب_سیدالشهدا
#کوفه_تا_شام
✅حضرت رباب سلام الله علیها
🔻رباب دختر امرؤالقیس بن عدی،است. پدرش از اعراب شام و نصرانی بود و در خلافت عمر مسلمان شد.از مادر رباب هم با نام هند الهنود دختر ربیع بن مسعود بن مصاد بن حصن بن کعب یاد شده است.
🔹سید محسن امین میگوید:
در کتاب الاغانی از قول هشام کلبی نقل شده است که رباب از بهترین زنان و افضل آنان در جمال،ادب و عقل بود.
📚اعیان الشیعة،۱۴۲۱ق،ج۶،ص۴۴۹
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻شیخ مفید در ذکر اولاد امام حسین(ع)، رباب را جزو همسران امام میشمارد.
بنابر نقلی امرؤالقیس سه فرزند خود را از فرط علاقه و ارادت به حضرت علی(ع) به عقد ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درآورد.
🔸امام حسین(ع) رباب را بسیار دوست میداشت و درباره وی شعر هم میسرود.
در شعری که به امام حسین(ع)منسوب است،امام بیان میدارد:
"خانهای که در آن رباب و سکینه باشد، دوست دارم".
اشعار دیگری نیز درباره رباب به امام حسین(ع)منسوب است.
📚مفید، الارشاد،۱۴۱۴ ق، ج۲، ص۱۳۵
📚بلاذری،انساب الاشراف،۱۴۱۷ق،ج۲، ص۱۹۵_۱۹۶
📚ابن عساکر،تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق،ج۶۹،ص۱۱۹
📚ابن کثیر،البدایة و النهایة،۱۴۰۸ق، ج۸،ص۲۲۸
📚اعیانالشیعة،۱۴۲۱ق،ج۶،ص۴۴۹
📚زبیدی،تاج العروس،۱۴۱۴ق،ج۲،ص۱۰
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻رباب دو فرزند از امام حسین(ع) داشت، یکی سکینه و دیگری عبداللّه.
عبداللّه(علی اصغر)در روز عاشورا در حالی که کودکی بیش نبود،در آغوش پدرش به شهادت رسید.
🔹رباب در کربلاحضور داشت و همراه اسیران به شام رفت.گفته شده که او شهادت علی اصغر(ع)در آغوش پدر را نظارهگر بود.
🔸ابن کثیر دمشقی میگوید:او در کربلا همراه حسین(ع)بود و هنگامی که حسین کشته شد،بسیار بیتابی میکرد.
😭همچنین نقل شده است که رباب در مجلس ابن زیاد،سَرِ حسین بن علی(ع)را در آغوش گرفت و آن را بوسید.
📚مفید،الارشاد،۱۴۱۴ق،ج۲، ص۱۳۵
📚امین،اعیانالشیعة،۱۴۲۱ق،ج۶، ص۴۴۹
📚ابن کثیر،البدایة و النهایة،۱۴۰۸ق،ج۸، ص۲۲۹
📚ابن جوزی،تذکرةالخواص،۱۴۱۸ق، ص۲۳۴
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻در مدینه،خواستگارانی از اشراف و بزرگان قریش را ردّ کرد و حاضر نشد با کسی ازدواج کند.
او میگفت:
"من پس از پیامبر(ص)پدر شوهری نمیخواهم". #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🔹ابن اثیر مینویسد:رباب پس از آن واقعه یک سال بیشتر زنده نماند و در این یک سال زیر سایه ننشست و از شدت غصه و اندوه درگذشت.
🔸سید محسن امین سال وفات رباب را ۶۲ هجری(یعنی یک سال پس از عاشورا) ذکر میکند.
📚ابن اثیر،الکامل فی التاریخ،۱۳۸۶ق،ج۴، ص۸۸
📚امین،اعیانالشیعة،۱۴۲۱ق،ج۶، ص۴۴۹
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻روایتی را مصقلة الطحان از امام صادق(ع) نقل کرده است که شنیدم حضرت فرمود:
🔹"چون حسین(ع)کشته شد،همسر کلابیه آن حضرت برایش سوگواری به پا کرد و خود گریست و زنان و خدمتگذاران او هم گریستند تا اشک چشمانش خشک شد و تمام گشت.
🔸آن هنگام یکی از کنیزانش را دید که میگرید و اشک چشمش جاری است،او را طلبید و گفت:
چرا در میان ما تنها اشک تو جاری است؟!
او گفت:من شربت سویق میآشامم.
او هم دستور داد سویق تهیه کنند و از آن نوشیدند.بعد اظهار داشت میخواهم با این عمل برای گریستن بر حسین(ع)نیرو پیدا کنم".
📚کلینی،کافی،۱۳۶۳ش،ج۱،ص۴۶۶
#حضرت_رباب س
#همسران_امام_حسین ع
#حدیث_امام_صادق ع
#روضه_
زبانحال امام سجاد علیه السلام باخانم زینب (س)
بوهمان آختاردیقون خاک شفادور عمه جان
شیعه نی آغلارقویان کرب وبلادور عمه جان
شکرلله باشه یتدی موسم هجران بوگون
قسمت اولدی اربعین شاه مظلومان بوگون
بوزیارت ایلدی هردردیمه درمان بوگون
جام وصلت دردهجرانه دوادورعمه جان
باده وصلیله ایله دردهجرانه دوا
هرمریض عشقه واربوقانلی تربتده شفا
اندیرون لیلانی بویرکربلادور کربلا
هرطرفدن جلوه گرنورخدادورعمه جان
چوخ مصیبت لربیزه بوچولده ویردی اهل شام
بسکه غم چکدیم حیاتیمدن بولورسن دویموشام
من بابامی اوزالیمله بورداقبره قویموشام
یازموشام قبره ذبیحامن قفادور عمه جان
بوحسین ابن علی محبوب داورقبریدور
سینه سی اوزشیرخواره اوغلی اصغرقبریدور
هاردادورگلسون آنام لیلابواکبرقبریدور
آختاروربولسون یری پایین پادورعمه جان
نچه مدت چکموشم حسرت وصاله صبح دشام
یتموشم مقصودیمه بوفیضدن چوخ دلخوشام
احتیاجیم واربوقبره دردمندم ناخوشام
دردمنده تربتی خاک شفادورعمه جان
ممکن اولسا عمه جان بوچولده منزل ایتمیاخ
ایله ساخ منزل بوقبراوستن کناره گیتمیاخ
گربابام آلسا خبر نولدی رقیه نه دیاخ
حقی وارایتسه گلایه باوفادورعمه جان
دردومحنت بیزلره دنیاده مهلت ویرمدی
آل پیغمبرگل مقصودینی بیر درمدی
نسگل اولدی بوگونی باجیم رقیه گلمدی
شامده قالدی یری ویرانسرادور عمه
بوهمان یردوراوشاقلار قورخودان آغلوردیلار
ساربانلارالده قمچی سینمی داغلوردیلار
بیزلری شام اهلی بورداقولقولا باغلوردیلار
ایمدیده آثاری وارباخسان یارادور عمه جان
اشقیاجور وجفاده بوردا حددن چیخدیلار
منجنیق غمده اولادخلیلی سیخدیلار
بوهمان یردورعموم عباسی آتدان یخدیلار
قان ایچینده جلوه گرصاحب لوادورعمه جان
شامدن گلدوق دوباره وادی پرمحنته
یوزقویاق ناخوشلارین درمانی قانلی تربته
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
#مصائب شام
1️⃣ منظره ورود اسیران به شام و خبر سهل ساعدی
اسیران آل محمد (ص) را در روز اول ماه صفر سال 61 ه.ق وارد شام کردند اکنون به چند حادثه جانسوز که در شام بر اسیران آل محمد (ص) گذشت در اینجا اشاره می شود:
هنگامی که اسیران آل محمد (ص) به نزدیک دمشق رسیدند حضرت ام کلثوم علیه السلام به شمر که رئیس نگهبانان بود نزدیک شدو به او فرمود: مرا به تو نیازی است.
شمر گفت : آن چیست؟
فرمود: نخست اینکه ما را که به این شهر می برید از دروازه ای وارد کنید که تماشاگر کمتر باشد دوم اینکه: به این مامورین بگو سرها را از میان کجاوه ها بیرون ببرند و از ما دور کنند تا تماشاگران به تماشای سر بپردازند واز تماشای ما دور گردند.
ولی شمر از روی عنادی که داشت به عکس این تقاضا دستور داد سرها رادر میان کجاوه ها عبور دهند و از همان دروازه حلب (که جمعیت بیشتر در آن صف و آمد می کند) وارد سازند.(1)
برای روشن شدن چگونگی ورود اهلبیت علیه السلام به دمشق کافی است که به خبر سهل بن سعد ساعدی انصاری (2) که در آن هنگام در مسیر خود به بیت المقدس به شام آمده بود توجه کنیم:
سهل می گوید: به بیت المقدس می رفتم گذارم به دمشق افتاد دیدم مردم به جشن و سرور پرداخته اندو طبل و ساز می زنند و پایکوبی می کنند با خود گفتم: حتما امروز عید مردم شام است تا اینکه از چند نفر که با هم سخن می گفتند پرسیدم:آیا شما شامیان عید مخصوصی دارید که ما به آن اطلاع نداریم؟
گفتند: ای پیرمرد گویا بادیه نشین بیابانی هستی گفتم: من سهل هستم و رسول خدا محمد (ص) را دیده ام.
گفتند: ای سهل! تعجب نمی کنی که اگر آسمان خون نبارد و زمین اهلش را در خود فرو نبرد؟
گفتم: مگر چه شده؟
گفتند: این سر حسین علیه السلام و عترت محمد (ص) است که از عراق به ارمغان آورده اند.
گفتم: واعجبا سر حسین علیه السلام را آورده اند؟! و مردم شام شادی می کنند؟ از کدام دروازه وارد کرده اند؟
آنها اشاره به دروازه ساعات (3)کردند: در این میان ناگاه پرچم هایی را پی در پی دیدم و سواری را دیدم پرچمی در دست دارد از بالای آن پیکانی بیرون آورد که سری بر آن بود که آن سر شبیه ترین انسان ها به پیامبر (ص) بود. پشت سر آن پرچمدار دیدم بانوانی بر پشت شتر بی روپوش سوار هستند نزدیک رفتم از نخستین زن پرسیدم تو کیستی؟
گفت: من سکینه دختر حسین علیه السلام هستم.
گفتم: من سهل ساعدی هستم جد تو را دیده ام و حدیث او را شنیده ام اگر حاجتی داری برآورم.
گفت: به حامل سر بگو آن را جلوتر ببرد تا مردم به تماشای آن بپردازند و به حرم پیامبر (ص) ننگرند.
سهل می گوید: نزد آن نیزه دار رفتم و چهارصد دینار به او دادم و گفتم: سر را جلوتر ببر او پذیرفت و جلو رفت و سپس آن سر را نزد یزید بردند.
من هم با آنها رفتم یزید را دیدم که بر تخت نشسته و تاجی که با در و یاقوت زینت داده شده بود بر سر دارد و در کنار او گروهی از سالخوردگان قریش نشسته بودند.
حامل سر بر او وارد شد و گفت:
اَوفِر رِکابِی فِضَّهً وَ ذَهَبا
اَنَا قَتَلتُ السَّیِّدَ المُحَجَّبا
قَتَلتُ خَیرَ النّاسِ اُمّاً وَ اَباً
وَ خَیرَهُم اِذ یُنسَبُونَ نَسَباً
تا رکاب مرا نقره و طلای فراوان بریز من آقای ارجمند و بزرگوار را کشتم من آن آقائی را که از جهت مادر و پدر و نسب بهترین انسانها است کشتم.
یزید به او گفت: اگر می دانستی حسین علیه السلام بهترین انسان است چرا او را کشتی؟
او گفت : به طمع جایزه تو
یزید ناراحت شد و دستور داد گردن او را زدند.
آنگاه سر مبارک امام علیه السلام را در طبق زرین گذاشتند و یزید می گفت:
کَیفَ رَاَیتَ یا حُسَینُ
ای حسین قدرت مرا چگونه دیدی؟(4)
ـــــــــ
1- لهوف ص 174-نفس المهموم ص 239
2- سهل بن سعد در هنگام رحلت پیامبر (ص) پانزده سال داشت او آخرین نفر از اصحاب است که در سن 96 سالگی در سال 77 ه.ق در مدینه وفات کرد (و به نقل مشهور آخرین نفر جابر بن عبدالله انصاری بوده است)
3- وجه نامگذاری این دروازه به دروازه ساعات یا از این نظر است که بر سر در آن ساعت مخصوص نصب شده بود (نفس المهموم ص 241) و یا اینکه وقتی که اسیران آل محمد (ص) را آنجا آوردند سه ساعت آنها را در آنجا نگه داشتند تا یزید اجازه ورود به آنها داد از این رو به دروازه ساعات (ساعتها) معروف گردید که قبلا به دروازه حلب معروف بود موضوع غم انگیز اینکه دشمنان اهلبیت علیه السلام را اول صبح به دروازه دمشق آوردند و نزدیک غروب آنها را به در خانه یزید رساندند در صورتی که از دروازه تا قصر یزید چندان مسافتی نبود در این مدت آنها را در کوچه و بازار در معرض تماشای مردم نگه داشتند. (تذکره الشهداء ص 410)
4- بحار ج 45 ص127-128
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها
کنج ویرانسرا میمیرم امشب
دیگر از زندگانی سیرم امشب
جان میدهم جان، در کنج ویران
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
روی من از ستم گردیده نیلی
شمر دون بر رُخم زد ضرب سیلی
چشمانم از غم گردیده باران
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
ای پدر بر تنم باشد نشانه
ضربه ی کعب نی با تازیانه
پس کو تنت ای سلطان خوبان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
یا حسین کُشته ی صوم و صلاتی
بر همه شیعیان باب نجاتی
جانت فدا شد با کام عطشان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
یا حسین دستُ میگیرم به دیوار
راه رفتن به من سخت است و دشوار
از غم رسیده بر لب دگر جان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
ای پدر جان چه شد طفل صغیرت
اصغر ان کودک نا خورده شیرت
در این عزا شد ( فرج) نوا خوان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
خیلی قشنگه با حوصله بخونید 🙏🙏
داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به او مقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟
زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود حبیب جوانی بیست ساله بود
او علاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هر جا امام حسین می رفت این عشق و علاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید
پدرحبیب که متوجه حال پسر شد
از او پرسیدکه چه شده که لحظه ای ازحسین جدانمی شوی ؟حبیب فرمود پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مر اتا جایی می کشاندکه درعشق خود فنا میشوم
مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد وگفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟ حبیب فرمود: بله پدرجان
چیست؟
حبیب عرض کرداینکه حسین مهمان ماشود.
پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام را با مولای خودعلی علیه السلام درمیان گذاشت وازایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند، امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد
روز مهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین آرام و قرار نداشت بر بالای بام خانه رفت و از دورآمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید
از دورحسنین را به همراه پدر دید درحالی که
سراسیمه از بالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد
پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان در بدن نداشت پدر حبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را درگوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت
امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد
فرمود مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم درتعجبم که چرا او را نمی بینم ؟!
پدر عذرخواهی نمود، گفت او مشغول کاری است.
امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او راجویا شد
اما این بارهم پدرحبیب همان جواب را داد
امام اصرارکردکه حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد
امام فرمود بدن حبییب را برای من بیاورید
بدن بی جان
حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین کرد و فرمود: پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد
حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین و محبت حسین حبیب را بار دیگر زنده کند
در این هنگام دعای حسین مسنجاب شد و حبیب دوباره زنده شد.
امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت ای حبیب به خاطر عشقی که به حسین داری خداوند به شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هر کس پسرم حسین را زیارت کند نام اورا در دفتر زائران حسین ثبت خواهی کرد.
به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده
سلام برکسی که دو بار زنده شد و دو بار از دنیا رفت.
(ای حبیب تورا به عشق حسین قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را را در دفتر زائران حسین ثبت کن.)
منابع:
دانشنامه امام حسین(ع) نوشته ایت الله محمدی ری شهری
منتخب طریحی
مقتل خوارزمی
منتهی الامال #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌴🍁💚❤️💔
نوحه حضرت ابوالفضل العباس
سبک گهواره خالی قنداقه خونی
✍به قلم مریم صالحی مرزیجرانی
باب الحوایج دورت بگردم۲
آقا نظرکن داروی دردم
من به امیدی آمدم آقا ابالفضل ۲
باب الحوائج ۳
یک گوشه چشمی آقا به ما کن۲
امشب گدا را حاجت روا کن
دست منو دامان تو مولا ابالفضل ۲
باب الحوائج ۳
درمیزنم با صدناله و آه۲
بهر گدایی پیش تو ای شاه
مشگل گشا ی عالمینی یاابافضل ۲
باب الحوائج ۳
توشیرحیدر درکربلایی۲
سقای طفلان داد ازجدایی
مولا علمدارشهید کربلایی۲
مظلوم حسین جان۳
🌴🕊❤️💔🌴
💚💔 توسل به حضرت اباالفضل (ع) ...
در همهء مجالس اهلبیت
به سبک دشتی و هم سینه زنی و زنجیر زنی
💢کرم یک قطره و دریا اباالفضل
گرفتاری بگو یک یا اباالفضل
💢بُوَد مشکل گشای خَلق عالم
در این دنیا و آن دنیا اباالفضل
💢شفای درد بی درمان عالم
بُوَد در تُربت آقا اباالفضل
💢تمام زائرانِ کربلا هم
شوند بیمه همیشه با اباالفضل
💢علی بوسید هنگام تولد
دو دستانِ توو گفتا اباالفضل
💢امیر لشکر کرببلایی
پناه زینبِ کبرا اباالفضل
💢برادر مثلِ تو دیگر نیاید
به غمخواری در این دنیا ابالفضل
💢خودم دیدم عزای اَرمنی را
به ظهر روز تاسوعا اباالفضل
💢تو را من در شجاعت می نویســـــم *یااباالفضل*
* جانـــــم *
تورا من در شجاعت می نویسـم
چو حیدر لافَتا اِلّا اباالفضل
💢کنار علقمه خوانده به زاری
تو را فرزند خود زهرا اباالفضل
💢زهنگام جَزا پَروا ندارم
بُوَد تا شافعِ فردا اباالفضل
💢در آنجا فاطمه با هردو دستت
به گریه می کند غوغا اباالفضل
بُوَد ، ذکر لبِ ( عالم) همیشه
سلام الله علیک یا اباالفضل
بُود ، ذکر لبِ (گرفتارا) و ذاکرا همیشه
سلام الله عیلک یا اباالفضل
اباالفضل یا اباالفضل یا اباالفضل ۲
یا کاشِفَ الکَربِ اَن وَجهِ الحسیـن علیه السلام اِکشِف کُروبَنا به حقِ اَخیِکَ الحسیـن علیه اسلام
خدایا به حق اون ساعتی که حسین آمد کنار بدن ازهم پاشیده شده برادر زانو زد سرو صورت برادرش را نگاه کرد من نمیدونم اون ساعت چی به دل حسین گذشت.... ای وایــــــــ
خاک و خون ها را از رو صورت برادر پاک کــــرد
حالاهرچی ارادت داری به آقا ماه منیـر قمر بنی هاشم بلندو جلی صدا بزن یـا ابالفضل
یا ام البنیــن یازهرا
اللهم عجل لولیک الفرج و عاقبت و نسل
الهی آمیــن🕊 التماس دعا از شما بزرگـواران گروه 🙏 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه پنج تن صلوات الله علیه
🎤🎤🎤👇👇👇
ب احترام غمه مادرت بیا مهدی
قسم ب عمرکمه مادرت بیامهدی
به چادری که شده پرچم عزاداری
به پرچم علم مادرت بیامهدی
دل هاروببریم مدینه کنار حرم رسول الله و ائمه بقیع و توسلی
ب دامن پنج تن آل عبا بزنیم یا رسول الله آرزومندان مدینه دلشون پر میزنه برا اون حرمی که راهش بسته شده هروقت دلتنگ فاطمه میشدند هروقت بهانه قبر مخفی رو میگرفتند میامدند ب زیارت قبرشما حالا اونایی که آرزوی نجف دارن
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا
یاعلی امدم صحن و سرایت دیدم
گلی از گلشن رویت چیدم
جان عالمی ب فدای ان مولایی که وقتی سلام ب مردم مدینه میکرد جواب سلام مولارو نمیدادن اما بازم دلش خوش بود که زهرارو داره اما یجا خیلی ب مولا سخت گذشت اونم اون لحظه ای بود
که دسش رسید ب بازوی ورم کرده ب صورت سیلی خورده
اما حالا یه کاروان اشک ببریم مدینه کنار بستره مادری که ب سختی نفس میکشه ب سختی دست بالا میاره ی دست ب گردن حسن ی دست ب گردن حسین .....👇👇👇
ودختر4ساله ای که زبانحالی داره ازهمگی التماس دعا اونایی که سوز دل دارن عزیزایی که داغ مادر دیدن منو ببخشن
اخ..به 18ساله بانویی بباله
دعا میکرد طفلی 4ساله
الهی مادرم زهرا جوان است
چرا در نوجوانی پیر گشته
چرا ازعمرخود او سیر گشته
اما این خواهر دلش ب برادرا خوشه ای کاش امام مجتبی
رو هم مثل مادرش شبانه ب خاک میسپردند دیگ هفتاد چوبه تیر ب تابوت برادر
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
اما کربلا رفته ها حسینیا روزی برا این خواهر سخت از روز عاشورا نبود که وقتی اومد کنار بدن برادر ،برادرو نشناخت ناله میزنه
گلی گم کرده ام میجویم اورا
به هر گل میرسم میبویم اورا
اگرجویم گلم را در گلستان
به اب دیدگان میشویم اورا
همه ناله بزنید غریب مادر حسین ...یا مظلوم حسین ....
التماس دعا..
#روضه_پنج_تن
روضه پنج تن آل عبا علیهم السلام
قصه ی تشییع جنازه ی پنج تن آل عباخیلی عجیب و غریبانه است . همه ی مردم معمولا وقتی از دنیا میروند خیلی با عزت و احترام تشییع میشوند .دوستان و آشنایان هم جمع میشوند و به بازماندگان تسلیت میگویند ...پنج تن آل عبا سروران همه ی عالمند اما ببینید چطور تشییع شده اند . جنازه مطهر رسول خدا (ص) سه روز بر روی زمین ماند .عده ای از مردم بی اعتنا از مساله در سقیفه جمع شده بودند و بر سر تصاحب قدرت با یکدیگر میجنگیدند این از وضع تشییع رسول خدا حضرت زهرا(س) هم فرمود : علی جان مرا شب غسل بده و شب کفن کن . نمی خواهم آنهایی که در حق من ظلم کرده اند در تشییع جنازه ام شرکت کنند . امیرالمومنین بدن فاطمه اش را در نهایت غربت و مظلومیت تشییع کرد . مثل این ایام هم چند نفر از خواص جنازه امیرالمومنین را مثل حضرت زهرا مخفیانه و غریبانه دفن کردند و تا صد سال بعد که حضرت امام صادق (ع) مرقد آن حضرت را معرفی کرد مردم آن حرم شریف را نمیدانستند . شاید بپرسید چرا دیگر بدن امیرالمومنین را مخفیانه و شبانه دفن کردند ؟ من میگویم : به همان دلیل که این خاندان جنازه ی امام حسن (ع) را روز برداشتند که ای کاش او را هم شبانه دفن میکردندچون این نامردمان روزگار بجای احترام و تکریم و تشییع ، جسارت و بی احترامی کردند و به جای گلباران تابوت را تیر باران کردند اما من بمیرم برای آن امامی که کارش به تابوت و کفن و دفن نرسید . لگد کوب سم اسبان شد و سه روز زیر آفتاب سوزان عراق باقی ماند .
این بنده ی خدا و عاشق بی چون حسین توست
قلبش دریده و غرق دریای خون حسین توست
سردار سر به نیزه و راسش به دیر تنور
زخم های قلب او شده از تن برون حسین توست #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها