eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_6060390392.mp3
4.36M
😭😭😭 شاه بی کفن... 💔 شعر مداحی ای شاه کفنت کو محمود کریمی 💫من کجا در بین خون و خاک دنبالت بگردم 💫آمدم تا دور جسمِ بی پرو بالت بگردم پا به پای من آمدند می آمدم و میزدند آواره شدم وای حسین ای شاه کفنت کو عقیق یمنت کو 💫بگو پیروهنت کو تنت کو 💫تا که لب را میگذارم روی رگهای بریده میزد فواره خون زخم اعضای بریده تو که دست و پا میزدی 💫وقتی زیر رو میشدی 💫صیحه زد تمام فلکوای حسین ای شاه قمرت کو کنارت پسرت کو 💫ردا و سپرت کو سرت کو 💫ای شاه کفنت کو عقیق یمنت کو آمدم اما به سختی 💫این نفس بالا می آید 💫من که رفتم از کنارت مادرم زهرا می آید پاشیده ز هم پیکرت از هم میربایند سرت 💫سینه میزند مادرت وای حسین 💫ای پیکر عریاندر این شام غریبان ببین ناله طفلان… حسین جان ای شاه کفنت کوعقیق یمنت کو 💫بگو پیروهنت کو تنت کو
🔊 روضه سوزناک حضرت زینب سلام الله علیها 🔘 اربعین حسینی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ( به سینه هر که تمنای کربلا دارد همیشه در دل خود روضه ای به پا دارد ) 2 ( کسی که عشق تو دارد، دِگر چه کم دارد؟ )2 *هر سر موی مرا با تو هزاران کار است ما کجاییم و ملامت گر بی کار کجا؟ بزار هر کی میخواد، هر چی بگه بگه حسین جان، آقا جون اینقدر حرفا به ما میزنن، میگن بابا شما کار و زندگی ندارید، همش دنبال این پرچم هایید، میگن شما افسردگی دارید همش دنبال گریه اید، آره از وقتی زینب افسرده شد... یه روز عبدالله گفتش که خانم این که نمیشه که تو همش داری گریه میکنی، من یه باغی تهیه کردم، فضایی مهیا کردم، پر از گُله، خانم بیا یه چند وقتی برو تو این باغ، تو این بستان بشین، بلکی دلت بازشه، بلکی این غم یادت بره، خانمو با خَدَموهَشَم برد گذاشت باغ بعد یه هفته اومد سر بزنه به بی بی ببینه حالش چطوره، این خدمه ریختن دور عبدالله گفتن چی کار کردی؟ اینقده داره گریه میکنه، گفت چرا؟ گفت یا میره میشینه کنار نهر آب، هی این نهرو نگاه میکنه گریه میکنه، میگیم خانم چرا گریه میکنی؟، میگه نگاه میکنم میبینم این مورچه ها میان آب میخورن میرن، داداشم هی گفت جیگرم داره میسوزه، میگیم خوب دیگه نبریمش کنار نهر، میبریمش تو بوستان پهلو گلها، تا بردیم پهلو گلها نشست اینقدر گریه کرد، گفتیم خانم حالا چرا گریه میکنی؟ یدونه ازاین شاخه گلها رو گرفت یه تکون داد گلبرگها ریخت، گفت گلهای منو یکی یکی همینجور پر پر کردن، به کوچیک و بزرگمون رحم نکردن، قنچه ی ربابو جلو چشم من...* (کسی که عشق تو دارد، دگر چه کم دارد؟)2 (الحمدلله) بدون عشق تو عالم کجا بَها دارد؟ آقا به غیر تو که کرم، میچکد زِ انگشتت کجای پادشهی، این همه گدا دارد؟ حسیـــــــــن، دلم یه کربلا میخواد حسیــــــــن، یه گنبد، طلا میخواد حسیــــــــــن، دلم امام رضا میخواد حسیـــــــــن، سایت یه عمره رو سرم حسیــــــــن، خیلی شما رو دوست دارم حسیـــــــن، بگی برو کجا برم آقا تو هم چو من، سَرِ کویَت هزارها داری (اگه من نیام یکی دیگه، الحمدلله بازارت داغه) آقا تو هم چو من سر کویت، هزارها داری ولی بدان که گدایت فقط، تو را دارد ( حسیــــــــــن، خدا عشقه تو رو ازم نگیره حسیــــــــن، آقا مادرم برات بمیره )2 اومد خدمت امام سجاد گفت آقا، دو راهیه، این ور میره مدینه این طرف کربلا، کجا برم؟ آقا گریان شدن، فرمود از بزرگتر ما بپرس، ببینید عمه جانم چی میگه هر چی عمه جانم بگه، اومد از خانم سوال کرد خانم، این طرف مدنیه این طرف کربلا، نذاشت حرف ساربان تموم شه کربلا، ما هنوز خودمونو برا حسین نزدیم، تاحالا هر چی زدن اونا زدن، بعضی ها این طوری میگن، بعضی ها این طوری آوردن، هنوز نرسیده به قبرها، از دور دیدن دونه دونه از بالای ناقه ها زمین افتادن، زن های بنی اسد اومدن اونایی که کربلان اومدن، خانم قبرا جلوتره، چرا این جا زمین افتادی؟ یکی صدا زد همین جا قاسم رو پاره پاره کردن، یکی گفت علی اکبرو اینجا زدنش، آخ بمیرم عمه سادات چی فرمود؟، صدا زد کجا بودید صبح یازدهم، اسباشونو نعل تازه زدن، تمام این صحرا بوی حسینو گرفته، اینقدر اسب رو بدنش... حسیــــــــــن (شکسته بال ترینم، کبود آمده ام )2 من از محله ی قوم، یهود آمده ام اِنقدر زدنم، اما داداش، یادته اون روز دوتا بچمو کشتم بیرون نیومدم، یه وقت تو خجالت نکشی، حالا جان زینب، هر چی میپرسی بپرس، اما از اون دختر کوچیکت سوالی نپرس، نذار زینب خجالت بکشه، انقدر کتکش زدن، گوشه ی خرابه جا ماند حسیــــــــــــــــن 🌴🌴🌴🌴🌴🌴
العجل مولای یا صاحب زمان العجل ای قبله گاه عاشقان العجل ای سرور و سالار ما العجل ای نور هر کوی و مکان العجل ای واسط عرش خدا العجل ای صاحب عصر و زمان العجل ای آرزوی مردمان العجل ای تو امید بی کسان آخر ای منجی عالم رخ نما عاقبت بازآ ز غم ما را رهان ای تو قطب عالم امکان بیا مهر رویت را به عالم کن عیان ای تو موعود همه عالم بیا عاقبت بازآ به جمع شیعیان با قدومت زنده کن آیین حق با خود آور مهر و لطف بیکران هر طرف پر شد ز جور اشقیاء گشته ویران عالم از مستکبران ظلم ظالم ها ببین از حد گذشت از غم و بیداد ظالم الامان خود بیا کن ریشه ظلم و ستم عدل و احسان را کن ارزان جهان تا نیایی تو نمی آید صفا روی آسایش نبیند هر کران
1_4537295166.mp3
3.88M
عزیز زهرا بقیه الله کجایی آقا خدا میدونه که دلا خونه با صدای کربلایی مجتبی رمضانی ❤️ 🌷🌷🌷🌷 عزیز زهرا بقیه الله کجایی آقا خدا میدونه که دلا خونه ♭♪ تو مقتدایی گره گشایی تو که بیایی غمی توی دلا نمیمونه •♫! •♫! کجایی کجا رو دنبالت بگردم و میدونی ( 1402 ) دلو برات دیوونه کردم و یه دنیا غم نگفته توی قلبمه ( مداحی ) نباشی به کی بگم آخه یه دنیا دردمو ♭♪ ♭♫:? نذاری ما غریب بشیم و میگیم به یاد اون قدیما ( دانلود ) سحر خیز برگرد برس به داد ما یتیما ♭♪ ( نماهنگ ) برس به داد ما یتیما ( مداحی ) ( صوتی ) هوای بارون دلا پریشون چشا پر از خون اینه هوای جمعه ها بی تو ♭♫:? خبر که داری تو بیقراری با گریه زاری گذشته روزگار تو نیستی تو غربتن تموم شیعیان کجایی امید نا امیدای جهان ( نماهنگ ) غریبه بدون تو زمین و آسمان غریبه غروب جمعه های جمکران !!♫ ( صوتی ) همه دلا شده پر از درد ♬♪ بلا و غصه شهرو پر کرد ( دانلود ) نمونده چاره ای برامون …!! تو رو قسم به زهرا برگرد •♫! …!! تو رو قسم به زهرا برگرد !!!
AUD-20220901-WA0040.mp3
4.36M
◾نوحه حضرت رقیه(س)◾ عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) زِداغِ این سه ساله نیلگون آسمان شد قامتِ دختِ علی از غم او کمان شد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) بزمِ عزا بگیرید پنجمِ ماهِ صفر رقیه جان سپرده کنارِ راس پدر عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) چراغِ محفلِ ما امشب گشته خاموش زِ داغ یاسِ کبود زینب رفته از هوش عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) یزیدِ بی مُروت رقیه دل کباب است زِ آه جانسوز او کاخ ستم خراب است عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) به کنجِ این خرابه گنجِ حسین نهان شد که قبر او تا ابد به عالمی عیان شد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) سه ساله و یتیمه کتک زدن ندارد زخم دلِ رقیه نمک زدن ندارد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) زِ اهلِ این خرابه امشب رِسد نوایی گویند به آه و ناله رقیه جان کجایی عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) عمه ی صاحب زمان شده به غم مبتلا ناله و سوزِ آهش رفته بسوی سماء عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) رقیه جان نظر کن(هستی)و اهلِ عزا به(پرویزی)شافعه تو باشی روزِ جزا عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم امشب دلها رو روانه کنیم... کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها... امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم... ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من چادر عصمت زهراست همانا به سر من نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه... حتما همتون دیدید... دخترها علاقه خاصی به بابا دارن... اصلا معروفه... میگن دخترها بابایی هستند... آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم... خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه... میگه بزار بابام بیاد... شکایتت رو به بابام میکنم... خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه... میگه بزار بابام بیاد... بهش نشون میدم... بهش ميگم... دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله... دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته چقدر بهش سنگ زدند... چقدر بهش تازیانه زدند... چقدر سیلی زدند... یاصاحب الزمان... رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته اما... گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته امشب اگه با ابی عبدالله کار داری.... آقا رو به نازدانه اش قسم بده... اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، اگه کربلا میخواهی... بگو حسین جان... تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم... امشب دیگه دست خالی ردمون نکن... طواف شمع چون پروانه می کرد به دستش موی بابا شانه می کرد تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا... چه بلایی سرت آوردن...بابا... سر و روی پدر را پاک می کرد برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم... به قربان سر نورانی تو چرا خون ریزد از پیشانی تو يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ رخ من نیلی از سیلی است بابا لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده... اما میخام بگم... بابای خوبم... تو از چوب جفا داری نشانه مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن... مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم... طاقت سیلی خوردن ندارم... طاقت سنگ خوردن ندارم... ز تو دارم تمنا جان بابا مرا با خود ببر در نزد زهرا
AUD-20220901-WA0042.mp3
6.41M
◾نوحۂ حضرت رقیه(س)◾ سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2) به گوشِ جان آمده گویا صدایی طفلِ یتیمِ خسته کرده نوایی با حالِ حزن واندوه گوید پیاپی بابایی، بابایی، بابا کجایی سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2) خرابه غوغا شده با آه وناله یتیم نوازی کنید بهرِسه ساله اشکای نم نم داره بی بی رقیه زندگی بعد از پدر براش محاله سوی خرابه رَوید با گلِ لاله برای دیدار طفلِ سه ساله(2) امشب بگیر دامنِ دخترِ ارباب که بهرِ بابا شده دلش چو بیتاب اگرچه طفل است ولی داردکرامت مشکل گشایی کند این دُرِّ نایاب سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفل سه ساله(2) دخترِ ناکام شد بابِ مناجات بهرِ تمامِ عالم قبلۂ حاجات امشب بگو رقیه،بی بی دخیلم طفلِ سه ساله ولی عمۂ سادات سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2) کنارِ رأسِ پدر مرغ خوش الحان زِ داغِ بابا رَوَد از تن او جان اهلِ خرابه همه با حالِ مُضطر زینبِ خونین جگر گشته پریشان سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2) یارب بحقِ اشکِ چشمِ رقیه بده تو مرهم روی زخمِ رقیه (هستی)بگو زِ داغ وغمِ رقیه (پرویزی)خوانده توی بَزمِ رقیه سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2) التماس دعای فرج🤲🏻 اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ سراینده شعر: علیمحمدی📝
AUD-20220901-WA0040.mp3
4.36M
◾نوحه حضرت رقیه(س)◾ عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) زِداغِ این سه ساله نیلگون آسمان شد قامتِ دختِ علی از غم او کمان شد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) بزمِ عزا بگیرید پنجمِ ماهِ صفر رقیه جان سپرده کنارِ راس پدر عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) چراغِ محفلِ ما امشب گشته خاموش زِ داغ یاسِ کبود زینب رفته از هوش عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) یزیدِ بی مُروت رقیه دل کباب است زِ آه جانسوز او کاخ ستم خراب است عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) به کنجِ این خرابه گنجِ حسین نهان شد که قبر او تا ابد به عالمی عیان شد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) سه ساله و یتیمه کتک زدن ندارد زخم دلِ رقیه نمک زدن ندارد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) زِ اهلِ این خرابه امشب رِسد نوایی گویند به آه و ناله رقیه جان کجایی عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) عمه ی صاحب زمان شده به غم مبتلا ناله و سوزِ آهش رفته بسوی سماء عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) رقیه جان نظر کن(هستی)و اهلِ عزا به(پرویزی)شافعه تو باشی روزِ جزا عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
AUD-20220901-WA0043.mp3
3.85M
◾نوحۂ حضرت رقیه(س)◾ داد از جدایی، بابا کجایی(2) امشب بخوابم آمدی ای نازنینم گفتی که آیم از سفر ای مه جبینم دیگر ندارم من توان و تابِ هجران باز آ که درد من ندارد بی تو درمان داد از جدایی، بابا کجایی(2) این قصۂ تلخِ مرا هر کس شنیده از بهرِمن باریده خون از هر دو دیده کوهی زِ غصه ها بروی شانه دارم در گوشۂ ویرانسرا من خانه دارم داد از جدایی، بابا کجایی(2) امشب رقیه میرسد بر آرزویش سر را گرفته در بغل وُ کرده بویش ای سر کجا بودی که از ناقه فِتادم آندم که روی خاک صحرا سر نهادم داد از جدایی، بابا کجایی(2) بابا ندارم بعد تو من یار و یاور تنهاانیس و مونسم گردیده این سر شمع شب تار منی در این خرابه دنیا دِگر بعد از تو بهرِ من سرابه داد از جدایی، بابا کجایی(2) یارب بحق اشکِ چشم آن سه ساله کز بهر دوریِ پدر او کرده ناله (هستی)مدد کن تا نگارد روی دفتر (پرویزی)را نظر نما در روز محشر داد از جدایی، بابا کجایی(2) التماس دعای فرج🤲🏻 اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ سراینده شعر: علیمحمدی📝
AUD-20220901-WA0044.mp3
3.66M
نوحۂ جانسوز حضرت رقیه(س) به سبک: شبانگاهان😭😭😭 شبانه یک دختر کوچک خسته و نالان کنج ویرونه خدایا آنجا شده بوده از برای او یک عزا خونه سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) چهل منزل ، سر به روی نی ، در جلوی من بار غم بردم نگاه کردی، برسر نی تو ، دیده بودی من هی کتک خوردم سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) پدر جانم ، خیر مقدم بر تو بگویم من ، با دل غمگین بدیدم راس قشنگت را لاله گون و با صورت خونین سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) پدر جانم ، گوش من خونی ، پای من زخمی ، با دل بی تاب امان امان ، از جدایی و از لب تشنه ، من بگویم آب سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) که (هستی) را ،شافعه باشم ، عاقبت من هم در صف عقبا که(پرویزی) خادم تو و نوحه خوان گشته از برای ما سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) التماس دعای فرج🤲🏻 اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ سراینده شعر: علیمحمدی📝
AUD-20220901-WA0041.mp3
4.65M
نوحه شوشتری حضرت رقیه(س) حسین حسین،باباحسین،شهید حسین غریب حسین،مظلوم حسین،بی سرحسین وُ وندِنهَ سَر می طَبَق بردنه خرابه ناله کشید اَ سوزِ دل طفل دل کبابه حسین حسین وُای بُووِهِ سیلی بکن تو به حال و روزُم وُخاک غم مینه سرُم اَ غمت بسوزُم حسین حسین وُ کی بُرید سَرِ تونهَ اَ جفای ایام وُ وَندِنه بِرابرُم به خرابه ی شام حسین حسین وُ کی بُرید سَرِ تونهَ که رقیه بینهَ وُ کُردنه مونه یتیم کافرون اَ کینهَ حسین حسین وُ ای بُووِه وری دِرار اَ پاها مو خارهَ وُ دخترِ یتیم دِلش سُخته روزگارهَ حسین حسین وُ ای بُووِه تو نبیدی چه بلا کشیدُم وُ اَ مینه کولِ شُتر ری زمین اُفتیدُم حسین حسین وُ یاد او روزا بخیر که بووِه مو داشتُم اَ داغ و دردِ یتیمی مو خبر نداشتُم حسین حسین وُ هرکجا دیدین اگر دخترهِ یتیمی وُ یادی کن رقینه طفلِ دل غمینی حسین حسین وُ مو یتیمِ بی کَسُم گریویت به حالُم دختره ناکامِ حسین تیری خورده بالُم حسین حسین وُ بعد روز عاشورا روزِ خَوش ندیدُم وقتی سر بُووَمه مو سَرِ نیزه دیدُم حسین حسین وُ ای یزید خونت خراب دختره حسینُم وُ نترُم اَ درد و غم مو نُهامه بینُم حسین حسین وُ طاقتِ دیرتهَ ای بووِه ندارُم وُ مو کنارِ رأس تو دیگه جون سپارُم حسین حسین،باباحسین،شهیدحسین،غریب حسین،مظلوم حسین،بی سرحسین 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
Moharram 1396 - Shab 15 - 03 - Heyat Sarollah Rasht - Abozar Biukafi - Zamine @ #02.mp3
5.78M
دوباره این دلم گرفت؛ بهونه‌ی همیشگی از داغ کربلا برام؛ به خدا تلخه زندگی بغضی توی گلومه و، چشمامو بارون می‌کنه خاطره‌های کربلا، نوکرو داغون می‌کنه دلت برام بسوزه کاری کن ببین حیرون‌تم توو حسرتِ بوسیدن دوباره‌ی شیش‌گوشه‌تم زیارت تو ارباب، افضل الاعمال کاشکی بیام زیارت، اربعین هر سال ـ ـ ـ مثل نمازِ واجبه؛ زیارت کرب‌وبلا خود خدا امون میده، برا تموم زائرا نصیب کُل زائراست، دعای خیر مادرت نَه که فقط مادر تو، بلکه نگاه خواهرت ضامن کُل حاجت‌های زائر تو حیدره بابات علی خستگیای نوکراتو می‌خره هرکی حرم ندیده، فقط شنیده از جوونی و عمرش، خیری ندیده ـ ـ ـ هرکی به جایی برسه؛ از سرزمین کربلاست شش‌گوشه‌ی ارباب ما؛ کعبه‌ی دوم خداست دلم می‌خواد بیام بازم، گریه کنم برای تو یه دنیا غصه بخورم، برا مصیبتای تو با لب خشک و روی خاکی و دل پُر مِحنم میام که باشه یکّمی شبیه تو حال منم گریه کنم برای، زخم تن تو الهی که بمیره، سینه‌زن تو [شب پانزدهم ۱۳۹۶.۰۷.۱۳]
Moharram 1399.06.11 - Shab 13 - 04 - Heyat Sarollah Rasht - Abozar Biukafi - Vahed #G #03 Tekrari.mp3
17.15M
این روزا خیلی قلبم به غم اسیره خاطرات خوشم توی اون مسیره اربعین باشه و کربلا نباشم فکرشو می‌کنم هی دلم می‌گیره منم و خاطره‌های کربلا منم و دوری از صحن و سرا دل من به اربعینت خوش بود فکر این جاشو نمی‌کردم آقا دارم حس می‌کنم آقا خیلی بهت وابستم سهمم دوریه و کاری برنمیاد از دستم (لک لبیک امیری یا حسین) آرزومه آقا جون که تا جوونم اربعین کربلا رو بدین نشونم توو قنوت نمازم با التماس «ربنا آتنا کربلا» می‌خونم کار هر روز و شبم فقط دعاست درد من، درد همه‌ی سینه‌زناست توو چشام یه آسمون غم دارم توو دلم، یه اربعین روضه به‌پاست آشوبه توو دلم، ای آرامش من، کربلا تنها خواهش من، تنها خواهش من، کربلا (لک لبیک امیری یا حسین) زندگی بی‌زیارت نداره برکت خو گرفتم دیگه من با اشک حسرت قدر ندونستم اون لحظه‌های نابو حالا مَحرومم از نعمت زیارت کوله‌بار خاطراتمو ببین که یه سالی میشه مونده رو زمین کربلا نیام بلاتکلیفم منو امتحان نکن با اربعین تنگه این دل من واسه موکبای تو جاده جسمم اینجا ولی روحم سوی تو راه افتاده (لک لبیک امیری یا حسین) من که توو حسرتم من که غرق آه‌م کاش به راه حرم باز بشه نگاه‌م هر نفس عِطر صاحب‌زمان بگیرم مسجد سهله باشه شروع راهم راهیِ جاده و کربلا بشم که منم یه قطره از دریا بشم به امید این میرم تا شاید؛ هم‌قدم با یوسف زهرا بشم دارم حس می‌کنم آقا خیلی بهت وابستم سهمم دوریه و کاری برنمیاد از دستم (لک لبیک امیری یا حسین) شاعر: [شب سیزدهم ۱۳۹۹.۰۶.۱۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی
الا مادر؛ به قربونِ جمالت ●♪♫ رخ چون بدر و ابروی هلالت ●♪♫ شنیدم؛ کامِ عطشان جان سپردی… ●♪♫ گلِ ام البنین؛ شیرم حلالت ●♪♫ ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل… ●♪♫ شنیدم؛ دست هایت را بریدند ●♪♫ شنیدم؛ چشمِ نازت را دریدند ●♪♫ چو طفلان این سخن ها را شنیدن ●♪♫ همه از هم خجالت می کشیدند… ●♪♫ ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل… ●♪♫ انیسِ گریه هایم، را گرفتند ●♪♫ توانِ دست و پایم، را گرفتند ●♪♫ کمانی تر شدم، از زینب ●♪♫ افسوس! سرِ پیری؛ عصایم را گرفتند… ●♪♫ ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل… ●♪♫  مسلمانان! حسین، مادر نداره… ●♪♫ غریب است و کسی بر سر نداره ●♪♫ ز جورِ ساربانِ بی مروت؛ دگر انگشت و انگشتر نداره ●♪♫ ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل… ●♪♫ گلِ احساس، را از من مگیرید ●♪♫ شمیمِ یاس، را از من نگیرید ●♪♫ همه دار و ندارم را بگیرید؛ فقط عباس را از من نگیرید ●♪♫ ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل… ●♪♫ تموم زندگیم؛ مالِ حسینه… ●♪♫ دلم همواره دنبالِ حسینه ●♪♫ کجایید؛ ای شهیدان خدایی؟ ●♪♫ بلا جویانِ دشتِ کربلایی ●♪♫ کجایید؛ ای سبک بالانِ عاشق؟ ●♪♫ پرنده تر، ز مرغانِ هوایی ●♪♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── مجید بنی فاطمه الا مادر به قربون جمالت
کنار طشت طلاست، فاطمه مهمان من چوب مزن ای یزید! بر لب و دندان من با چه دلی می‌زنی برلب من خیزران کز همه دل می‌برد، نغمه‌ی قرآن من گر چه تحمل کنم، ضربه‌ی چوب تو را تابِ مرا می‌برد، گریه‌ی طفلان من تا که نگاه افکنم، بر رخ اطفال خود دور زند دم به دم، دیده‌ی گریان من تا نرود از اسف، صبر و قرارش ز کف زینب من می‌شود، دست به دامان من ناله‌ی من بر ملاست، مقتل من کربلاست شام بلا آمده، شام غریبان من با چه گنه می‌کنی، لعل لبم را کبود؟ بر سر و صورت بس است، زخم فراوان من سرم به شام بلا، زینت طشت طلا زیر سم اسب‌ها، پیکر عریان من طشت ز سوز درون، سوخت و فریاد زد چوب تو هم گریه کرد، بر لب عطشان من سوز دل اهلِ دل، در نَفَس «میثم» است در شرر شعر اوست، ناله و افغان من ✍استاد
چوب ستم و سرِ بُریده والله قسم نـدیده «دیـده» این لعل لبی که می‌زنی چوب پیغمبــر اکـرمش مکیده هر کس سر نی زده‌ست سنگش قرآن ز دهان وی شنیده آهسته بزن که پای این طشت رنگ از رخ فاطمه پریده آهسته بزن که دور این سر سروِ قد مصطفی خمیده آهسته بزن که ایستادند یک مُشت، اسیرِ داغدیده آهسته بزن که سینه‌اش را از ضرب سنان «سنان» دریده هم دشمنش از جفا زده سنگ هم قـاتلش از قفـا بُریده والله قسم گـریسته خـون تیغی که بر این گلو رسیده هم لب ز عطش دو چوبه‌ی خشک هم خونِ دل از دیده چکیده کی دیده کنار مجلس می قرآنِ به خاک و خون کشیده از زخم، سرش گرفته بوسه بادی که به صورتش وزیده «میثم»! شررِ غمِ حسین است روحی که به پیکرت دمیده ✍استاد
سالروز اربعین است حضرت زهرا غمین است در غمی دیگر عزادار آل خیر المرسلین است یک کاروان در کربلای غم رسیده آورده با خود عطر سر های بریده یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) ساکت و آرام صحرا می خروشد موج دریا یاد عاشورای خونین می زند آتش به دل ها روزی که رزم حق و باطل بود اینجا تیر سه شعبه دست قاتل بود اینجا یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) مادری در آفتاب است کیست این بانو؟ رباب است از غم فرزند و همسر جان به لب، قلبش کباب است او عهد کرده جامعه ی ماتم بپوشد آب گوارا بعد مولایش ننوشد یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) بانوان بی تاب و خسته چشم گریان، دلشکسته یا بر طفلی ستاده یا سر قبری نشسته آشفته تر در بین این زن ها رباب است دنبال قبر اصغرش در اضطراب است یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) کودکان خون جگر را... بی برادر بی پدر را... می برد سوی مدینه بانوان بی پسر را دارند هریک شور و غوغای رقیه خالی است بین کودکان جای رقیه یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) زینب آن بانوی ایجاد از اسارت گشته آزاد در اسارت کرده غوغا در سکوتش بوده فریاد از قاتلان کربلا کیفر گرفته این درس را از مکتب مادر گرفته یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) با خطبه های آتشینش با خون جاری از جبینش پشت ستمگر را شکسته همراه زین العابدینش شام بلا را تیره تر از شام کرده پیروزی اسلام را اعلام کرده یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) در کنار نهر علقم عشق و غیرت گشته توام پیکری در خون فتاده بی سر و پاشیده از هم سقا و از آب روان لب تر نکرده او بی وفایی با علی اصغر نکرده یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) از سفر لیلی رسیده از غم اکبر خمیده می زند بر سینه و سر مادر هجران کشیده اکبر که پاره پاره شد جسم نزارش زیر قدم های پدر باشد مزارش یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) کودکی در هر کناری میرود با اشک جاری در کنار قبر قاسم نجمه دارد آه و زاری عطر شهادت را به زیر خاک برده پامال سم اسب ها او جان سپرده یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) جان فدای اشک و آهش خاطرات قتلگاهش کرده او بی اعتنایی بر یزید و دستگاهش در پاسخ آن فتنه گر با نطق شیوا فرمود زینب، ما رایتْ الا جمیلا یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) کی شود مهدی بیاید تا ز دل ها غم زداید نهضت سرخ حسین را در جهان معنا نماید مهدی که مولای تمام عالمین است رمز قیامش یالثارات الحسین است یاقتیل العبرات جان عالم بفدات (۲) سید رضا موید ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
AUD-20230818-WA0127.
2.75M
دانلود اهنگ دشتی ای دل ای دل « صالح جعفرزاده ⊗ شروه ای دل » عزیزم گهی ●  نالم گهی شب نالم …  !! وای از بخت بی تدبیر نالم …  !! وای گهی نالم پلنگ  ● تیر خورده …  !! عزیزم گهی  ● چون شیر در زنجیر نالم …  !! عزیزم به دریا شک بردم ●  از شب …  !! ای از این ●  عمری که تلخ تلخ بگذشت …  !! ای دل به هر موجی که میگفتم غم خیش …  !! ای سری میزد به سنگو  ● باز میگشت …  !! ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
Baba-Jon-Khosh-Omadi.mp3
1.78M
بابا جون خوش اومدی 😭 ز شرار غم میسوزم به تمامی وجود ♬! دوباره باید بخونم یکی بود یکی نبود بلبلی گوشه ویرونه میخوند برای یار ♬!بعد مدت ها کنار بابا بگرفته قرار تمومِ رنج سفر رو برا یار داره میگه، از غم بچه ها و عمه داره حرف میزنه ♬! بابا جون خوش اومدی به منزل فقیرونه ♬! بیا بنشین بشنو درد دلِ یتیمونه بابا جون خوش اومدی قربون خاک قدمت ♬! به خدا دلم میسوخت رفتی سفر ندیدمت وقتی رفتی دشمنا آتیش زدن به خیمه ها ♬! برا خاطر چی میزدن کتک به بچه ها بابا جون بین همه عممونو خیلی زدن ♬! باباجون منو ببین به صورتم سیلی زدن باباجون دردت به جونم ♬! هر کی صورتم رو دیده میگه چون زهرا شده ♬! صورت مادر تو آخه مگه چطور شده؟
1_6060390392.mp3
4.36M
😭😭😭 شاه بی کفن... 💔 شعر مداحی ای شاه کفنت کو محمود کریمی 💫من کجا در بین خون و خاک دنبالت بگردم 💫آمدم تا دور جسمِ بی پرو بالت بگردم پا به پای من آمدند می آمدم و میزدند آواره شدم وای حسین ای شاه کفنت کو عقیق یمنت کو 💫بگو پیروهنت کو تنت کو 💫تا که لب را میگذارم روی رگهای بریده میزد فواره خون زخم اعضای بریده تو که دست و پا میزدی 💫وقتی زیر رو میشدی 💫صیحه زد تمام فلکوای حسین ای شاه قمرت کو کنارت پسرت کو 💫ردا و سپرت کو سرت کو 💫ای شاه کفنت کو عقیق یمنت کو آمدم اما به سختی 💫این نفس بالا می آید 💫من که رفتم از کنارت مادرم زهرا می آید پاشیده ز هم پیکرت از هم میربایند سرت 💫سینه میزند مادرت وای حسین 💫ای پیکر عریاندر این شام غریبان ببین ناله طفلان… حسین جان ای شاه کفنت کوعقیق یمنت کو 💫بگو پیروهنت کو تنت کو
بیا عمه زینب کفن کن مرا کفن در همین پیرهن کن مرا در این کنج ویران     دهم جان به جانان غریبم غریب غریبم غریبم(۲)غریبم غریب الا همسفر هـا حلالـم کنی همه گریه امشب به حالم کنید مه نور عینم    یتیم حسینم غریبم غریب غریبم غریبم(۲)غریبم غریب سفر نامه ی من شده خواندنی شدم کنج ویرانه من ماندنی من و شام ویران     به یاد اسیران غریبم غریب غریبم غریبم(۲)غریبم غریب عزیز دلم  از سفر آمده به مهمانی من پدر آمده به نیزه نشسته     جبینش شکسته غریبم غریب غریبم غریبم(۲)غریبم غریب عمـویم کنارت نبوده چرا لبانت پدر جان کبوده چرا بمیرم برایت    رقیه فدایت غریبم غریب غریبم غریبم(۲)غریبم غریب شاعر : یوسف حق پرست
اگر دست پدر بودی به دستم چرا من در خرابه می نشستم اگر می بود بابای نکویم نمی زد شمر دون سیلی به رویم * بابا چرا سر از خاك یک لحظه بر نداری حق داری ای پدر جان زیرا که سر نداری ما را رسوا کردند با ضرب تازیانه بابا مگر تو با ما ، عزم سفر نداری * بیاای عمه جان کامشب زمرگ خودخبردارم هوای دیدن رخسار زهرا را به سر دارم خبر کن دختران شام را از بهر دیدارم که تا ثابت کنم من هم در این عالم پدر دارم * من دختر سه ساله ی حسینم در باغ دین آلاله ی حسینم نامم به لوح عشق جاویدانست دیباچه ی رساله ی حسینم امروز بیائید بریم گوشه خرابه شام ، بریم یتیم نوازی کنیم ، انشاءالله هیچ وقت دختر بی بابا در زندگیت بزرگ نکنی ، امروز حاجت دارها دست به دامن سه ساله امام حسین بزنید ، بمیرم برای زینب که هر وقت بچه های امام حسین را می زدند زینب می آمد خودش را سپر می کرد ، صدا زد عمه جان : مگر ما بلبلان لانه نداریم         به جز ویرانه کاشانه نداریم همه رفتند سوی خانه خویش        مگر ای عمه ما خانه نداریم رحمت خدا بر آن چشمی که برای حسین و بچه های حسین گریه کند ، انشاءالله کنار حرمش گریه کنی. امروز بیائید بریم گوشه خرابه شام ، بریم یتیم نوازی کنیم ، انشاءالله هیچ وقت دختر بی بابا در زندگیت بزرگ نکنی ، امروز حاجت دارها دست به دامن سه ساله امام حسین بزنید ، بمیرم برای زینب که هر وقت بچه های امام حسین را می زدند زینب می آمد خودش را سپر می کرد ، صدا زد عمه جان : مگر ما بلبلان لانه نداریم         به جز ویرانه کاشانه نداریم همه رفتند سوی خانه خویش        مگر ای عمه ما خانه نداریم رحمت خدا بر آن چشمی که برای حسین و بچه های حسین گریه کند ، انشاءالله کنار حرمش گریه کنی. صدا زد عمه جان : دوست دارم که شب هجر پدر سر گردد          دیده از دیدن او باز منور گردد من دعا می کنم ای عمه تو آمین بر گو        کز سفر باب من خسته جگر بر گردد عمه دلم براب بابا پر می زند ، عمه دلم تنگ شده می خواهم بابایم را ببینم ، از کربلا تا شام هر وقت این دختر بهانه باب می گرفت عوض اینکه نوازش کنند با تازیانه آرام می کردند . آمد چو یار آشنا آرام شو ، آرام شو دیگر شدی از غم رها ، آرام شو ، آرام شو گفتی پدر جانم چه شد ، گفتم که درمانم چه شد این است پدر ، این است دوا ، آرام شو ، آرام شو  **************** ببین ای پدر شدم از این ویرونه خسته بین ای پدرکه پروبال من شکسته   ببین ای پدر رو صورتم جای یه دسته بی سامونم دل خسته کنج ویرونم   بالاخره دیدید امشب مردم اومد باباجونم وای صورتم نیلی و سوخته معجرم  وای شدم آخر عمر مثل مادرم وای بابایی بابایی بابایی حسین ببین ای پدر درد و غم و رنج اسیری ببین ای پدر تو حال و روزگار پیری ببین ای پدر شکسته دندونای شیری شبها بابا رو خاک ویرونه تنها سرم و میذارم و میبینم سرت رو نیزه ها وای صورتم نیلی و سوخته معجرم وای شدم آخر عمر مثل مادرم وای بابایی بابایی بابایی حسین بیا ای پدر بی تو بهارمن خزونه بیا ای پدر بیین چشام کاسه خونه بیا ای پدر ببین که قامتم کمونه خون میباره هنوز از این گوش پاره بیا ببین که سه سالت بابا نداره گوشواره وای صورتم نیلی و سوخته معجرم وای شدم آخر عمر مثل مادرم  ************ دلها را ببریم خرابه شام ، برای دختر سه سالة ابی عبدالله گریه کنیم ، بیاد آن لحظه ای که از خواب بیدار شد ، بهانه بابا گرفت ، به اطراف خرابه نگاه کرد دید خبری نیست ، خودش را به عمه رسانید . صدا زد عمه : الان سرم روی دامن بابایم بود مرا نوازش می کرد ، بابایم کجا رفت ؟ هر چه کردند این دختر سه ساله را آرام کنند نشد . دل سنگ آب شد از گریه تو گریه مکن عمه بی تاب شد از گریه تو گریه مکن عاشقان حرم رقیه ، شما می دانید رسم است اگر یک بچة کوچکی بهانه بابا بگیرد او را نوازش می کنند ، برایش اسباب بازی می آورند آرامش می کنند کجای عالم رسم است برای طفل سه ساله که بهانه بابا بگیرد سر بریده بابایش را بیاورند ، سر بابایش را آوردند خیره خیره نگاه کرد ، سر بابا را بغل گرفت صدا زد : بابا جانم که رگهای گلوی ترا بریده ، بابا که محاسن تو به خون سرت خضاب کرده ، هی ناله زد ، گریه کرد ، یک وقت هم دیدند آرام گرفت ، زینب فرمود : آرام باشید رقیه دوباره به خواب رفته بگذارید مقداری استراحت کند اما وقتی نزدیک آمد دید سر یک طرف ، رقیه یک طرف ، صدا زد : رقیه جان دید جواب نمی دهد یک وقت هم نگاه کرد دید رقیه جان داده .  ************ دختر دُر دانه منم      به کنج ویرانه منم        عمه چه آمد به سرم           چرا نیام پدرم      الله اکبر، الله اکبر امروز می خواهم نوحه بخوانم، همه با من بخوانید:   دختر در دانه منم       به کنج ویرانه منم           عمه چه آمد به سرم        چرا نیامد پدرم      الله اکبر، الله اکبر