eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاسلام ... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ عمه شدم بی قرار خسته ام از انتظار جان به لبـــم آمده از تب این اضطرار خواب دیدم مهمانم می رسد آرام  ایــن  جـــانم  می رسد عمــه بگـو یک جواب معنـی و تعبیـر خواب رفتـــه قــــرار از دلـم مُردم از این اضطراب می آید بر گوشـــم زمزمه لالایی می خــواند فاطمه این طبــقِ غـرقِ نور بوی پـــدر مــی دهد این سر خونین بر آن عطر سفـــر می دهد مهمان داریم امشب عمه جان من هـــم بابا دارم شـــامیان ! عمه ببین نیمه شب قــرص قمــــر آمده شـــام سیــــاه مرا نــور سحــــر آمده انتـــظارم دیگر سر رسید آخـــر بابایم با سـر رسید قـــاریِ قـــــرآن من زینـــت دامـــان من خوش آمدی از سفر شـدی تو مهمان من سلامٌ علَی الشَیبِ الخَضیب سلامٌ علَی الخَـــدّ ِ التَّـــریب رقیـــه قـــربـــان آن لبهــای عطشـــان تو چه کرده آن خیزران بــا لب و دنـــدان تو آه از طشت و چوب خیزران آه از گریـــه های عمـــه جان بکـــن نگــاهم بابا ببیـــن تو آهم بابا مرا ببــر با خودت خستـــهٔ راهم بابا بیزار از شام و بازار شدم نالان از بزم اغیـــار شدم بابای مظلومم یاحسین(۲) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود توی ویرونه ی یک شهر غریب یه فرشته منتظر نشسته بود . روزا که دخترا میان رقیه رو نگا کنن اما گوشام نمی شنوه اگه منو صدا کنن بابا اینا نمی تونن منو ازت جدا کنن . میای کنارم خودم می دونم هر چقدم باشه منتظر می مونم . پیدا نشد گل سرم بابا کجایی قربونت برم بابا بیا که من منتظرم بابا . یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود قصه ی دختر شاه آخر کار میرسه به شهر مردم حسود . دیدی که گفتم آخرش من و تو رو نظر زدن دیدی بابا با تازیانه ما رو اونقدر زدن دیدی حتی تو خواب منو بابایی بی خبر زدن . اون وقتی که زجر دنبالم افتاد تا برسم به کاروان منو کتک زد . خیلی دلم شکسته شد بابا نماز من نشسته شد بابا بیا که عمه خسته شد بابا . کجایی قربونت برم بابا . یـکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود یه یتیم بود و سر بابا که داشت اثر کعب نی و آتیش و دود . ای وای بابا ببین به ما چجوری آب و نون میدن ای وای ببین که چهره مو به همین دیگه نشون میدن ای وای سرت میفته وقتی نیزه رو تکون میدن . بوسه ی آتیش به موی من خورد سنگی که از سرت گذشت به روی من خورد . سفیده موهای سرم بابا چیزی نموند از چادرم بابا معجر نمونده تو حرم بابا . الهی قربونت بشم بابا .
YEKNET.IR - zamine 1 - shabe 3 moharram1399 - pouyanfar.mp3
6.98M
🔳 (س) 🌴خوشی به ما نیومده جونم برات بگه 🌴دنیا بدون تو بده جونم برات بگه 🎙 👌بسیار دلنشین 🔴مرجع رسمی های روز
شام غریبان غم بنت الحسین است آوای ناله در میان عالمین است بی بی شفای عاجل گرفته از غصه ی او هر دل گرفته رقیه سادات ۴ ویرانه از سوز غمش بیت الحزن شد مثل پدر او هم شهید بی کفن شد پای پدر تا ویران کشانید طفلک سرانجام آسوده خوابید رقیه سادات ۴ بر صورتش مانده هنوزم جای سیلی رفته به دیدار پدر با روی نیلی با دیده های غرق ستاره خوابیده بر خاک با گوش پاره رقیه سادات ۴ شاعر : رضا تاجیک
غریبان رقیه🖤🥀 ای سری که در سحر با دخترت هم صحبتی شب نرو جای دگر، شام غریبان دعوتی به عمو جانم بگو شد مجلس تدفین بیا غیرت الله حرم،  از نیزه ها پایین بیا   ای که جاری در نگاه توست ، صد دریا غزل  وقت غسل من شده، آبی بیاور لااقل گوش من پاره ست ای پاره بدن ، کم آه کن رو به قبله نه ، سرم را  رو به قتلگاه کن هر تکان این بدن ، دردسر تلقین شود خاک را طوری نریزی سینه ام سنگین شود خاک، من را از تو دورم کرده هق هق می کنم زود از بالای قبر من نری ، دق می کنم ای کسی که هر خزانی را بهارش می کنی ترس از تاریکی من را چه کارش می کنی  بر مزارم آمدی،  با یک لب بهتر بیا فاتحه خوان رقیه ، با علی اصغر بیا وارث روی کبود مادرت زهرا  منم سفره داری که گرسنه رفت از دنیا منم آسمانی بودم و ویرانه ماوای من است قبر پروانه ست هرجایی که شمعی روشن است
# نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها : از سفر رسیدم وای🥀 #و سبک : همه کاره ✍ اثر طبع : شاعر و مداح اهل بیت خانم بخشی 🎤مداح‌: جناب استاد پیرزاده 🖤🥀🖤🥀🖤🥀 سرگشته و حیرانم دیده خون و گریانم سنگ‌ و طعنه دشمن (آتش زده بر جانم) ۲ ای بابا حسین جانم....۴ 🖤🥀🖤 یارو یاورم اومد مهر انورم اومد بهر دیدن دختر (آن تاج سرم اومد) ۲🥀 از سفر رسیده ای بابا نور دیده ئی بابا خون چکد ز لبهایت ( خون چکیده ای بابا)۲🥀 ای بابا حسین جانم... ۴ 🖤🥀🖤 اکبرم چه شد بابا؟ اصغرم چه شد بابا؟ تشنه لب عموجانم ( یاورم چه شد بابا) ۲🥀 ای بابا حسین جانم ....۴ ای نگار من بابا بی قرار من بابا در خرابه هم هستی (دلفکار من بابا) ۲🥀 ای بابا حسین جانم...۴ 🖤🥀🖤 دخترت فدای تو جان دهد برای تو شد اسیر غمهایت (غرق در عزای تو)۲🥀 ای بابا حسین جانم...۴ 🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀
شهادت رقیه سلام الله رقیه رفت پیش خدا امان از این شام بلا آه و واویلا رقیه رفت پیش خدا آه و واویلا زینب بود صاحب عزا آه و واویلا رقیه گردیده رها آه و واویلا خرابه شد ماتم سرا آه و واویلا از ستم و جور و جفا آه و واویلا عالم بود شور و نوا آه و واویلا درسوگ دُخت مرتضی آه وواویلا عمه بود صاحب عزا آه و واویلا در سوگ جمع شهدا آه وواویلا دخترک خون خدا آه و واویلا اینهمه ظلم به اورواآه و واویلا حسین غریب کربلا آه و واویلا گوید رقیه جان بیا آه وواویلا فرزند آل مصطفی آه و واویلا رقیه رفت پیش خدا آه وواویلا بیقرار اصفهانی
43077_1397619190950_673278.mp3
673.3K
امشب کنجِ خرابه قلبم آروم می گیره همه میگن رقیه امشب دیگه می میره افتادم از رو ناقه یک شبی توی صحرا منو میزد یه نامرد پیش چشمای زهرا حالم از اون شب تلخ دیگه تعریف نداره چشمام از دوریِ تو اشک ماتم می باره امشب کنجِ خرابه قلبم آروم می گیره همه میگن رقیه امشب دیگه می میره بند دوم کی بریده سرت رو؟ کی سوزونده موهاتو؟ از چشات خون می باره بمیره دختر تو انگاری رو نیزه ها سرِ تو دیده عذاب بابا امشب تو دیگه روی دامنم بخواب امشب کنجِ خرابه قلبم آروم می گیره همه میگن رقیه امشب دیگه می میره بند سوم دخترت جون نداره بابا حالم خرابه موندنِ من برایِ عمه زینب عذابه آخه هر دفعه که من گریه کردم،اومدن تا که ساکتم کنن عمه مو کتک زدن امشب کنجِ خرابه قلبم آروم می گیره همه میگن رقیه امشب دیگه می میره بند چهارم صورتم رو بِهَم ریخت شدتِ ضربِ سیـــلے میسوزه جایِ دستی رویِ گلبرگ نیــــلے بابایی درد میکنه همه ی سر تا به پام بابایی خسته شدم من فقط تو رو میخام امشب کنجِ خرابه قلبم آروم می گیره همه میگن رقیه امشب دیگه می میره
2. درد کمر.mp3
4.53M
روضه حضرت رقیه (سلام الله علیها) 🎤 استاد حیدرزاده درد كمر تمام توان مرا گرفت این زخم سر قرار و امان مرا گرفت بابا سرم هنوز كمی تیر می كِشد دستی رسید و روح و روان مرا گرفت تا پیش من رسید دگر مهلتم نداد ( الهی نبینی دختر سه ساله رو میزنند ، الهی نبینی خواهر کوچولوتو میزنند ... ) تا پیش من رسید دگر مهلتم نداد انگار از سرِ تو نشان مرا گرفت .. می خواستم كه رو سری اَم را گِره زنم ( آی مادری که امشب دختر کوچولوتو آوردی ، آی ی ی ی... دیگه روضه خون نمیخوای ، نگاه به این صورت کوچولوش کن ... ) می خواستم كه رو سری اَم را گِره زنم گیسم كشید و نطق زبان مرا گرفت .. ( تا سر رو دید ، زبونش لُکنت گرفت ، بابا بابا بابا ... ) دانی چرا یتیم تو لُكنَت گرفته است ؟ ( ببینم با این یه بیت چه میکنی ؟ امشب جواز کربلات رو باید بگیری ازخانم رقیه ، اگه بی بی امضا کنه ، باباش برنمی گردونه ، خیلی دوستش داره ، اگه دوستش نمیداشت ، توو خرابه با سرِ بریده نمی اومد به دیدنش ، ... خیلی دوستش داره ...) بابا : دانی چرا یتیم تو لُكنَت گرفته است ؟ با یك كِشیده لفظِ لسان مرا گرفت ؟ 🗣 استاد محمود ژولیده
705.9K
# نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها ✍ طبع : شاعر و مداح اهل بیت خانم بخشی : از سفر رسیدم وای🥀 : زمینه 🎤: جناب استاد پیرزاده 🖤🥀🖤🥀🖤🥀 سرگشته و حیرانم دیده خون و گریانم سنگ‌ و طعنه دشمن (آتش زده بر جانم) ۲ ای بابا حسین جانم....۴ 🖤🥀🖤 یارو یاورم اومد مهر انورم اومد بهر دیدن دختر (آن تاج سرم اومد) ۲🥀 از سفر رسیده ای بابا نور دیده ئی بابا خون چکد ز لبهایت ( خون چکیده ای بابا)۲🥀 ای بابا حسین جانم... ۴ 🖤🥀🖤 اکبرم چه شد بابا؟ اصغرم چه شد بابا؟ تشنه لب عموجانم ( یاورم چه شد بابا) ۲🥀 ای بابا حسین جانم ....۴ ای نگار من بابا بی قرار من بابا در خرابه هم هستی (دلفکار من بابا) ۲🥀 ای بابا حسین جانم...۴ 🖤🥀🖤 دخترت فدای تو جان دهد برای تو شد اسیر غمهایت (غرق در عزای تو)۲🥀 ای بابا حسین جانم...۴ 🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀
سید عطا هاشمی نقد شعر ............................................. جمال قسیمی: تقدیم به پیشگاه مقدس حضرت رقیه اتل متل خرابه اینجا یه بچه خوابه هم بدنش کبوده هم جگرش کبابه... اتل متل اسیری سیلی و سربه زیری کی تا حالا شنیده؟ سه سالگی و پیری... اتل متل سه ساله این همه آه و ناله این دختر از ضعیفی هنوز یه پا نهاله... اتل متل بیابون کویر و دشت و هامون بس که پیاده رفتیم تاول زده پاهامون... اتل متل بهونه بابا چه مهربونه وقتی دلم میگیره برام قرآن می خونه... اتل متل گل یاس مهر و وفا و احساس دلم گرفته امشب به یاد عمو عباس... اتل متل یتیمی خدا، چقدر کریمی دادی بهم تو غربت یه عمه‌ی صمیمی... اتل متل شب و تب سینه ز غم لبالب دلم میسوزه خیلی به حال عمه زینب... اتل متل چه خوب شد بالاخره غروب شد قسمت عمه امروز توهین و سنگ و چوب شد... اتل متل سه روزه عمه گرفته روزه عمه چقدر غریبه خیلی دلم می سوزه... اتل متل خبردار تو چنگ دشمن انگار مثل یه شیر زخمی عمه شده گرفتار... اتل متل خدایا تو این همه بلایا عمه مظلومه ام چیا کشید خدایا و اینک نقد شعر فوق بزرگواری که این شعرزیباو جانسوز را نشر داده اید حتمامیدانید که کلمات‌ اتل متل مقدمه ای بر شعری عامیانه برای بازی وسرگرمی کودکان است که عاری از فهم معانی هستند والبته در جای خود مناسب هم بوده امادرمرثیه باب الحوائجی چون حضرت رقیه با آنهمه عظمت و چینش بی مفهوم اتل متل در اول هر بیت. موهن وناپسنداست بزرگوار لغت شناسان اتل متل را حرف سبک. غیرادبی و......... بیهوده و مزخرف معنا کرده اند فی المثل اگر کسی حرفی بیخود وبی محتوی وعبث میزد می گفتند داره اتل متل میگه !! بنده در علاقه شاعر و ناشر به خانم حضرت رقیه شک ندارم همانطور که بعض زائرین‌شایق. با احساس عروسک هم به حرم خانم هدیه میکنند اما کلمات اتل متل. وهن خاندان الهی و آسمانی رسالت و امامت است شما تاثیرشعر فوق را بااین اشعار در مستمع مقایسه کنید رقیه دختر والا مقام شاه شهیدان به قفل رحمت پروردگار شاه کلیدی یابیت دیگر مرا به سفره احسان تو است دست تمنا گره گشایی و دردانهِ حسین شهیدی یا در مرثیه تو آن ترانه سرا بلبلی که بال شکسته نچیده غنچه‌ی شادی زشاخ عمر پریدی وبقیه این سروده امید که شعرا در سرایش شعر کودکانه یا فولکلوریک برای آل الله از کلمات سبک وموهن پرهیز کنند سیدعطا هاشمی
Karimi-Shab10Moharram1398[04].mp3
9.39M
رفتی برادرت تنهاتر شد رفتی مُجیب عالم مضطر شد در دل نخلستان تا که علم افتاد خواهرمان زینب بین حرم افتاد زجرِ شنیدن هلهله ها را آتش خنده حرمله ها را خواهرمان دیده به که گویم من دردم بی تو باید برگردم " علمدار علمدار علمدار علمدار علمدار " ____________________________ ای نخل خشک خونین دستت کو ای ماه ام البنین دستت کو بی تو تک و تنها در دل این دشتم در پی دست تو روی زمین گشتم لحظه دیدن مشک دریده فرق شکسته و دست بریده قامت من خم شد کمرم را خم کردی به لبم جان آوردی " علمدار علمدار علمدار علمدار علمدار " ____________________________ مشک را آوردی تا پای جانت با دست و با کتف و با دندانت این چه بلایی بود بر سرمان آمد بهر تَسَلایَش مادرمان آمد رفتی و تشنه تر از همه بودی تشنه دیدن فاطمه بودی فاطمه هم آمد آمد اما خیلی دیر دیده ات را بسته تیر " علمدار علمدار علمدار علمدار علمدار "
***نوحه رقیه سبک: یا فاطمه من عقده دل وا نکردم - دیشب سه ساله دختری در کنج ویران میسوخت از هجر پدر چون شمع سوزان - از غم دلش تنگ آمد و یاد پدر کرد دامان پاکش را به اشک دیده تر کرد داد از جدایی... بابا کجایی...(2) - آمد کنار عمه و سر داد ناله کل خرابه گشت محو این سه ساله - گفتا که ای عمه دگر صبرم سرآمد بیتاب و غمگینم چرا بابم نیامد داد از جدایی... بابا کجایی...(2) - ای عمه دیگر خسته از زخم زبانم امشب دگر عازم سوی باغ جنانم - من دخت زهرا و پس از عمری عزیزی خواهد عدو تا که برد ما را کنیزی - تا نالهء این طفل را عدوان شنیدند با طشت زر ناز یتیمی را خریدند داد از جدایی... بابا کجایی...(2) - تا دید راس خونیِ بابا رقیه بگرفت در دامان سرِ بابا رقیه - گفتا کجا بودی الا ای نور عینم ای مهربان غمخوار من بابا حسینم داد از جدایی... بابا کجایی...(2) - بابا صفا دادی بر این ویرانه امشب توشمعی و من همچنان پروانه امشب - ای مهربان بابا سه ساله دختر تو دارد شباهتها به زهرا مادر تو -اندر مدینه گر که بیت مرتضی سوخت در عصر عاشورا پدرجان خیمه ها سوخت داد از جدایی... بابا کجایی...(2) - بر مادر تو گر عدو زد تازیانه من هم ز ضرب تازیان دارم نشانه - حالا بیا و جان زهرا مادر خود امشب به همراهت ببر این دختر خود - من را ببر کز هجر تو دلگیر گشتم در کودکی از ماتم تو پیر گشتم داد از جدایی... بابا کجایی...(2)
از بوی سیب سرخ طبق مرده جان گرفت   زخمی ترین یتیم خرابه توان گرفت   باران چشم های رقیه شروع شد   از بس که گریه کرد دل آسمان گرفت   طرفند گریه هاش به داد پدر رسید   سر را ز دست بی ادب خیزران گرفت   روپوش را ز روی طبق تا کنار زد   لب را که دید طفلک لکنت زبان گرفت   «بابا» یکی دو بار بریده بریده گفت   با هر نفس نفس که یکی در میان گرفت   می گفت گوشواره فدای سرت ولی   دیدم عقیق دست تو را ساربان گرفت   حالا گرسنگی به سراغم که آمده   آغوشم از محاسن تو بوی نان گرفت   آخر طلوع داغ تو کنج تنور بود   در شام زخم های تو خورشیدمان گرفت  
تشنه ام اما تشنه تر از لعل ترک خورده لب های تو نه گرمم اما گرم تر از محبت و عشق مسیحای تو نه داغم اما داغ تر از داغ دل و داغی زخمای تو نه ※※ ·❆· ※※ گرما داغ تشنگی با تو چه دلنشینه ایمان عشق بندگی نشون مومنینه ※※ ·❆· ※※ مسیر خوب زندگی مسیر اربعینه مسیر خوب زندگی مسیر اربعینه ※※ ·❆· ※※ خسته ام اما خسته تر از خستگی خواهر محزون تو نه تنهام اما تنها تر از دل سه ساله پریشون تو نه عاشقم اما عاشق تر از رقیه دلتنگ و دلخون تو نه ※※ ·❆· ※※ الهی که هرکی یه بار این روزا رو ببینه بهشتی که وعده انبیاء بوده همینه ※※ ·❆· ※※ مسیر خوب زندگی مسیر اربعینه مسیر خوب زندگی مسیر اربعینه ※※ ·❆· ※※ بازم امسال راهی میشم با زائرای واقعی اربعین پرستو های مهاجری که خونشون شد بانی فتح المبین فدائیای واقعی آقا جانم پسر ام البنین ※※ ·❆· ※※ با شهدا میزنم سنگ تو رو به سینه خاک کرببلا با شهدا عجینه ※※ ·❆· ※※ مسیر خوب زندگی مسیر اربعینه مسیر خوب زندگی مسیر اربعینه
استاد حاج غلامرضا سازگار . اینجا محیط سوز و اشک و آه و ناله است اینجا زیارتگاه زهرای سه ساله است . اینجا دمشقی ها گلی پژمرده دارند در زیر گِل مهمان سیلی خورده دارند . اینجا دل شب کودکی هجران کشیده گلبوسه بگرفته ز رگ های بریده . اینجا بهشت دسته گل های مدینه است اینجا عبادتگاه کلثوم و سکینه است . اینجا زیارتگاه جبریل امین است اینجا عبادتگاه زین العابدین است . اینجا ز چشم خود گلاب افشانده زینب اینجا نماز شب نشسته خوانده زینب . اینجا به خاکش هر وجب دردی نهفته اینجا سه ساله دختری بی شام خفته . اینجا قضا بر دفتر هجران ورق زد اینجا رقیّه پرده یک سو از طبق زد . اینجا دو عاشق بر وصال هم رسیدند لب های خشک یکدیگر را می مکیدند . اینجا همای فاطمه پر باز کرده اینجا کبوتر از قفس پرواز کرده . اینجا شرار از دامن افلاک می ریخت زینب بر اندام رقیّه خاک می ریخت . ای دوستان زهرای کوچک خفته اینجا یک زینب کبرای کوچک خفته اینجا . در گوشه ی ویرانه باغ گل که دیده در خوابگاه جغدها بلبل که دیده . ای آل عصمت روی نیلی را بشویید با اشک زینب جای سیلی را بشویید . خون جگر بر غربت بلبل بریزید از پاره ی دل بر مزارش گل بریزید . ای مانده بر دل هایتان بغض ترانه کی دیده بلبل را به زیر تازیانه . فریاد و درد و اشگ تنهایی است اینجا وصل دو دلداده تماشایی است اینجا . بلبل به خاک افتاده و گل در کنارش یار اینچنین باید رسد بر وصل یارش . تا حشر از این غم دل ” میثم ” بسوزد تنها نه میثم عالم و آدم بسوزد
تا نام رقیه را به لب آوردم « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » هر جا سخن از رقیه جان می آید صوت صلوات عرشیان می آید در مجلس این سه ساله من معتقدم عطر خوش صاحب الزمان می آید « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » با رنج و غمی رقیه (س) در شام خراب چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب روحش به جنان رفت برایش صلوات از غصه و غم تا به ابد رفته به خواب « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » آن منبع پر فروغ فیض اَزلی یعنی که رقیه ی حسین بن علی پیوسته فرستید سلام و صلوات بر هدیه ی قدسی نفس لم یزلی « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » ای شیعه اگر طالب فیضی و برات مصباح هدی حسین بود راه نجات اولاد حسین مروج اسلامند بر روح رقیه تا قیامت صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » لب تشنه به شام رفتی از سوی فرات ای غنچه پژمرده باغ حسنات ای اُم ابی دچار غم چون زهرا بر اشک شبانه ات رقیه صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » فرزند حسین رقیه اش قبل ممات تر کرد لب خشک پدر ز آّب فرات از کربلا اسیر تا شام خراب تا شام ابد به روح و عزمش صلوات سروده امیر حمزه صابری « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر بنت حسین ،رقیه از جان صلوات بر سه ساله ، عمه شهیدان صلوات او فاتح شام و بحث با دخت یزید بر سیرت فاطمی جانان صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم
سینه زنی.mp3
20.03M
🎤حاج ▪️ویژه شهادت صفر۱۴۰۲ 😭😭😭 بابا خوش اومدی روشن شد خرابه عالم بی قراره از بس غصه دیدم این قلبم کبابه اعضای پیکرم نیلی و کبوده توی تب می سوزم زخمام کار دسته زن های یهوده دلم خونه پریشونه خرابه واسم شبیه زندونه دیگه چشمام نمی بینه دارم جون می دم میون ویروونه حسین بابا ...... از بعد رفتنت روی خوش رو ندیدم رو خاک بیابون با دست و پاهای بسته می دویدم بابا سه سالتو دادن خیلی آزار خندیدن به اشکام بردند دخترت رو توی کوچه بازار دیگه بابا کم آوردم ببین پهلومو چقدر لگد خوردم منو خیلی زدن سیلی خبر داری روزی صد دفعه مردم حسین بابا ..... خانم جان پیشونی و سرم با سنگا شکسته بابایی نگاه کن روی صورت من جای رد دسته تو کوچه های شام دنبالم دویدند افتادند به جونم من کاری نکردم موهامو کشیدند منو کشتند با حرفاشون نشون می دادند منو با دستاشون به اشک من می خندیدند عذابم می دادند با اون نگاهاشون حسین ...... حسین وای 🍂🍁🍂 🧡
Javad Moghadam - Az To Che Penhoon (320).mp3
17.18M
کربلا عشقت منو دیوونه کرد  ( برای سینه زنی )     از تو چه پنهون آقاجون دیگه امیدی ندارم عمرم کفاف بده بیام سر رو ضریحت بذارم حسرت به دل تو این دیار زندگی سخت شده برام چند وقته که تو خلوتم فقط حسین و کربلام چه حالی داره ای خدا سینه زدن تو کربلا غسل زیارت از فرات نگاه به گنبد طلا   کربلا عشقت منو دیوونه کرد  کربلا عشقت منو دیوونه کرد کربلا عشقت منو دیوونه کرد  کربلا عشقت منو دیوونه کرد     الهی یه شبی بیاد تو حرم اعتکاف کنیم با پرچم هیئتمون دور ضریح طواف کنیم دم دمای سحر که شد از توی بین الحرمین بریم به سمت حرم عباس علمدار حسین   کربلا عشقت منو دیوونه کرد  کربلا عشقت منو دیوونه کرد کربلا عشقت منو دیوونه کرد  کربلا عشقت منو دیوونه کرد   با ذکر یاام البنین پا توی صحنش بذاریم از بارگاه با صفاش سوغاتی تربت بیاریم غصه ی کربلات آقا عقده توی گلوم شده یه عمر یه زیارت حریمت آرزوم شده میگن نمیدونی چقدر قشنگه بین الحرمین دور تا دورش نخلای سبز صفا میدن به عالمین همه میگن تو کربلا کبوده رنگ آسمون انگار یه دنیای دیگه اس که پا میده برا جنون   کربلا عشقت منو دیوونه کرد  کربلا عشقت منو دیوونه کرد کربلا عشقت منو دیوونه کرد  کربلا عشقت منو دیوونه کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: روضه جانسوزحضرت زهراس _ گریز روضه حضرت رقیه(س)قسمت اول ▪ از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه های بلند ممنوع است *اگه دلت مدینه میخواد اینجا گریه هاتون رو بکنید،اونجا فقط باید نگاه کنی ..." اصلا قانون مدینه اینه،مدینه فقط باید نگاه کنی* خودم دیدم که دشمن مادرم را *اگه مدینه میخوای بری یه دل سیر گریه کن ..."مدینه هر کی گریه کنه میزننش ..." مدینه هر کی گریه کنه بهش اهانت میکنند" یا زهرا،دلمون برای گریه تنگ شده بود* گریه های بلند ممنوع است روضه كه هیچ ، سینه هم نزنید كربلا رفته ها ، كنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید سلام من به بقیع و به چهار قبر خرابش *یاامام حسن مدینه میخوام* زائری خسته ام نگهبانان به خدا زود می روم نزنید زائری داد زد كه نا مردان 3 تازیانه به مادرم نزنید *مادرمو نزنید...؛ منو بزنید...؛ مادرمو نزنید...* غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است كاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه ها به پا بشود كاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود كاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل كربلا بشود در كنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود *یا صاحب الزمان،اگه لایق دونستی رو ما حساب کن،لباس کارگری میپوشیم میایم بقیع رو میسازیم،قبل ازاینکه شروع کنیم اگر اجازه بدید با کارگرای حرم های ائمه اطهار همه دور هم جمع میشیم،یه ذره روضه میخونیم،آماده بشیم،دلامون جلا بگیره..." در وسط کوچه،امشب منو رد نکن...؛ با یه امیدی آمدم...* این بقیعی كه این چنین خاكی است رشك پروانه های افلاكی است در هوایش ستاره می سوزد سینه با هر نظاره می سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد این حرم مثل چادر زهراست كه در اینجا دوباره می سوزد این حرم مثل خیمه ی زینب كه در اوج شراره می سوزد سالها بعد قدری آن سو تر چند قرآن پاره می سوزد *خب روضمو جمع کنم،مسیر رو ضه رو کجا بردن؟حرم بقیع خراب شد،خرابه شد،ویرانه شد،من یه خرابه ی دیگه هم سراغ دارم* دلم از خرابه دیگه خونه امشب ... مزاحم شدم من برا عمه زینب ... *چی میشه منم بیام از حرمت دفاع کنم؟چی میشه منم در این خرابه بایستم؟* دلم از خرابه دیگه خونه امشب مزاحم شدم من برا عمه زینب میسوزم تو این تب ( صورت من کبوده و زرده حرف دلم گلایه و درده یه دختر شامی رو دیدم که روسری منو سرش کرده ) 2 یه دنیا درد دل دارم بابا ازاون شب سرد توی صحرا *چی شد؟! نمیگم بهت بابا* موی سرم سپیده و قدم شده شبیه مادرت زهرا 2 دعا کن بمیرم برم از خرابه برای همیشه سه سالت بخوابه که موندنم عذابه دوری تو طاقتمو برده دیر برسی دختر تو مرده تموم راه شام و بازارو عمه به جای من زمین خورده تو این خرابه نفسم تنگه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖▪▪▪▪▪▪▪▪▪ *بابا ، بابا ، کی به لب هات سنگ زده؟!* (تو این خرابه نفسم تنگه چرا رو لب هات اثر سنگه)2 راستی تو بازار حراجی ها دیدم سر خاتم تو جنگه 2 *روضه ی بقیع میخوندیم چی شد؟دلامون کجا رفت؟اینم برای امام زمان میگم* یکی نیست بپرسه گناهم چی بوده؟ چی بوده که رنگم پریده،کبوده تو آتیش و دوده نگفتی که سه ساله جون میده واسه تصدق یکی نون میده خسته شدم بس که تو این بازار یکی همش ما رو نشون میده جای طناب مونده رو گردن ها حتی حیا نکردن از زن ها از روی ناقه افتادم ، گفتم الهی هیچ زنی نشه تنها 2 *بابا یاد مادرت افتادم که تو کوچه ها تنها گیرش آوردن،بابا امام حسن نتونست کاری برای مادرش کنه* از روی ناقه افتادم ، گفتم الهی هیچ زنی نشه تنها اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🔷🔷🔷◼️◼️◼️ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
حضرت زهرا(ع)و حضرت س گریز به خرابه ی شام👇👇👇 انجام كار خانه مرا سخت گشته است دیگه خودم نمی تونم برا بچه هام نون درست كنم... نمی تونم خودم لباس های بچه هام رو بشورم... بابا چند وقت ِ زینب میاد جلو بسترم... توقع داره مثل همیشه بغلش كنم... موهاش رو شونه بزنم... آخ كه دیگه دستم بالا نمیاد... بابا برا علی نمیتونم بگم،بچه ها هم كه طاقت ندارن... اومدم برا تو بگم بابا انجام كار خانه مرا سخت گشته است می دونی چرا بابا؟ ضرب غلاف بال و پرم را گرفته است همسایه ها عیادت نمی اومدند،ای كاش نمی اومدند،وقتی می اومدند،می رفتن بیرون،زینب میشنید،هی با خودشون می گفتن،این خانم دیگه موندنی نیست،این روزها روزهای آخرشه، همسایه ها همه فهمیده اند كه مرگ سر تا به پای محتضرم را گرفته است فاطمه هجده ساله از دیوار كمك میگرفت،می اومد كنار قبر بابا،این روزها وقتی از بابا حرف می زدن دلتنگ میشد،می گفت:علی جان پیراهنی كه بابام رو در اون پیراهن غسل دادی،بده من بوی بابام و استشمام كنم،امیرالمؤمنین علیه السلام می دونه فاطمه چقدر دلتنگه،هی امتانع میكرد،هی زهرا اصرار،پیراهن رو آورد،روایت نوشته،تا پیراهن رو بو كرد،دیدن خانم غش كرد،رو زمین افتاد،می خوام بگم بی بی طاقت نداشتی،پیراهن بابا رو ببینی،من بمیرم برا اون سه ساله ای كه تا بهانه ی بابا رو گرفت،دیدن نانجیب ها از در خرابه یه طبقی دارن میارن،قول بده ناله هات تموم نشه برای باقی شعر،همچین كه رو پوش رو كنار زد،بچه ترسید،عمه جان این سر كیه؟ آخه حق داره بچه،باباش این طوری نبود،همه صورت زخمی ِ،لبها تركیده،بی بی كنار قبر بابا با باباش حرف می زد،اما این سه ساله،كنار سر بریده بابا، گفت:بابا،خیلی درد و دل دارم باهات بابا، درشام بی كسی مرا داد می زند زخمی كه بال چشم ترم را گرفته است اگه كسی تا حالا برا رقیه سلام اللله علیها گریه نكرده باشه،با این بیت تلافیش رو در بیاره. هر جا زقافله عقب افتاده ام ضجر از روی اسب موی سرم را گرفته است. هر جا رقیه رو می زند رو می كرد به عمه جانش میگفت:اگه عموم بود،اینها جرأت نداشتن من و بزنن دق مرگ كرده حرمله ام بس كه در برم بر نی سر عموی حرم را گرفته است این یكی رو به اندازه ی غیرتی كه پا روضه ی بی بی داری باید پاش ناله بزنی. انگشت های طعنه امانم بریده است خیرات شهر دور و برم را گرفته است این كه بی تاب ِ رو زمین خواب ِ دختر شاه ِ شده بی بابا اما حالا با كیا همراه ِ اونجا اگه تو مدینه،غربت اگه بود،اما علی بود سلمان بود،اباذر بود،اینجا هر وقت سر از محمل بیرون میكرد،باید سرهای بریده رو میدید،یا باید شمر و خولی رو می دید. شده بی بابا اما حالا با كیا همراه ِ نزنید اینقدر بی گناهه توی ویرونه یه ریز می خونه كجایی بابا كی میگه بابا نوه ی زهرا بی كس و كاره یتیم تنها كه نشسته با لباس پاره آخه كی گفته خنده داره آفتاب از كدوم طرف در اومده كه بابام با سر اومده لب تشنه بریده حنجر اومده كه بابام با سر اومده غریب مادر اومده #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها