eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
331 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه برای غریبِ مدینه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد دید: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور .. همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه: یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک..‌"* دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5893457718735275537.mp3
3.28M
. 🔘🔘🔘 ☑️بنداول بیا جواد من ای پسرم بابا ای روشنایی چشم ترم بابا آرومه جونه من بیاجوونه من بیاهمه هست و بال و پرم بابا بیا جواد من که از شرار زهر تو حجره میسوزه پا تاسرم بابا حال دلم زاره شد جگرم پاره می‌ریزه لخته خون از جگرم بابا امون امون ای وای •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم با چشم غمبارم با تن تب دارم از اثر کینه شعله ورم بابا زنده نمی مونم سوخته همه جونم چیزی نمونده از خاکسترم بابا سنگین شده سینه چشمام نمی بیینه همش رو لبهامه وای مادرم بابا با غم بی حدم روضه های جدم اومده این لحظه توو نظرم بابا امون امون ای وای •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بندسوم که زیر تیغ و تیر میونه یک گودال زیر سم اسبا شدبدنش پامال به اشکای چشم عمه م می خندیدن به روی خاک داغ داغ سرش رو بریدن به زیر سنگا و زیر تیغ و دشنه دست و پاهامیزد بالبای تشنه امون امون ای وای •┈┈••✾❀❀✾••┈┈•
مناجات با امام زمان عج سبک دشتی ✍به قلم مریم صالحی مرزیجرانی بسوز ای دل که مهدی داغدار است۲ دوچشمانش مثل ابر بهار است شب اشک وشب سوزوگداز است۲ که مولا درتب راز ونیاز است بخوان روضه واسه جدغریبت۲ به قربان دل بی صبر وشکیبت میان خیمه ات ماتم گرفتی عزاداری و امشب غم گرفتی صدای نوحه ی غم داره میاد آخ بنال ای دل بنال ای دادوبیداد دلم تنگ ودلم تنگ ودلم تنگ زمونه با دلم داره سر جنگ چهل روز خون دل خوردم خدایا۲ حسین جان نام تو بردم به هر جا به عالم گفته ام مظلوم حسین جان۲ غریبی تورا مظلوم حسین جان چهل شب گریه کردم ازغم تو۲ که جان بر لب شدم ازماتم تو امون ازبی کسی ای دادوبیداد به دادم کی رسی ای دادو بیداد سه غم آمد به جانم هرسه یکبار غریبی واسیری وغم یار غریبی واسیری چاره داره غم یارو غم یارو غم یار یابن الحسن ۳
delam-migireh.mp3
3.43M
💥سبک: 🎙مداح: ▪️مناسبت: این همه زائر می بینم دلم می گیره دلم می گیره آقام حسن یدونه زائرم نداره نه گنبدِ طلا حتی علم نداره دلم میگیره حتی آقام شعر قدم قدم نداره قدم قدم با یه علم یه شب میریم تو صحن زیبای حسن! به زودی توو ، صحنِ آقام میریم یه مشایه با کلی سینه زن جانم حسن جانم حسن ..... تا چشمت افتاد ورودیه بابِ قبله تا اومدی سلام بدی یادِ حسن باش نه بابِ قبله ای داره نه حتی صحنی تموم میشد غریبی آقامون ای کاش تصورش کن توو باب قبله‌ی حسن وایسی ایشالا تصورش کن آروم آروم اشک می‌ریزی میری پایین پا تصورش کن دست ادب به سینه میگی سلام آقا سلام آقا که الان توو بقیع هستم دخیلم رو به باب القاسمت بستم حسن جانم بذار عشقت تو قلب نوکرت باشه قرار ما تو صحن مادرت باشه حسن جانم غلط گفتم که چیزی توی کاسه ام نیست منو دست حسین دادی حواسم نیست حسین جانم حسین جانم حسین جانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 فرا رسیدن سالروز رحلت شهادت گونه حضرت ختم المرسلین، محمد مصطفی (ص) و امام حسن مجتبی علیه السلام را تسلیت می‌گوییم.. 🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.21M
🏴روضه جانسوز امام حسن مجتبی علیه السلام🏴 روضه کوچه و مادر😭😭😭😭 ▪️(۲۸ صفر ۱۴۰۲)▪️ با نوای دلنشین و جانسوز مداح اهل بیت ع 🎤 ارسالی از طرف جناب جاودان⬆️
5.97M
عزاداری شب شهادت امام حسن مجتبی' علیه السلام ( ۲۸صفر۱۴۰۲) ارسالی از طرف جناب جاودان⬆️
3.17M
روضه شب شهادت پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام 🎤🎤
بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه برای غریبِ مدینه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد دید: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور .. همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه: یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک..‌"* دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
657.6K
نوحه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام 🏴🏴 ای در کوچه تنها و بی یار و یاور۲ ای شاهدی بر سیلی خوردن مادر۲ واویلا واویلا واویلا واویلا... دست مادر بگرفته،تا خانه بردی تا آخر عمر خود، خون دل خوردی واویلا واویلا واویلا واویلا... طعنه زدند بر تو،یاران نادان پای تو زخمی شد،با تیغ آنان گفتند تو راکه، مذلّ المؤمنینی جانها فدای، مظلومی اینچنینی واویلا واویلا واویلا واویلا... ای اولین مسموم آل پیغمبر داده تورا زهرکین بی وفا همسر خون دلت را دیدش بیچاره خواهر شد دیده هایش گریان،ناله زد مادر واویلا واویلا واویلا واویلا... مزار تو بی نور و بی سایبان است مظلومی تو از این قبرت عیان است روزی می آید که بر مهدی بنازیم با جان ودل بهر تو حرم بسازیم واویلا واویلا واویلا واویلا... ✍اسماعیل تقوایی اجرای سبک:⬇️ مداح اهل بیت ع 🎤 🏴🏴
386.1K
▪️نوحه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در خانه اش مولا حسن خونین جگر شد خون از گلو، اشکش روانه از بصر شد مسموم گردید، با دست همسر غریب دوران، فرزند حیدر مظلوم حسن جان... زینب چو از حال برادر باخبر شد گفتا خدا، بار دگر خاکم بسر شد عزیز مادر، جانم فدایت بی تو چه سازم، با بچه هایت مظلوم حسن جان... امشب عزیز فاطمه در احتضار است حسین کنار بستر او بیقرار است قاسم نهاده، سرش به دیوار دستش به دست، عمو علمدار مظلوم حسن جان... کریم آل مصطفی رفته زدنیا شد تیرباران نعش او از سوی اعدا عزیز زهرا، خونین کفن شد نصیب زینب، رنج و محن شد مظلوم حسن جان... ✍اسماعیل تقوایی اجرای سبک: ذاکر اهل بیت ع 🎤🎤🏴🏴 https://eitaa.com/eetazeinab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤 🖤چقدر آخـر اين ماه 🕯سخت و سنگين است 🖤تمام آسمان و زمين 🕯بي قـرار و غمگين است 🖤بزرگتر ز غم مجتبي (ع) 🕯و داغ رضـا (ع) 🖤فراق فاطمه (س) 🕯با خاتم النبيين (ص) است
400.6K
؛ بند 1⃣ نور عین منی به خودم می‌بالم امام حسین منی لحظه‌های آخرم شهادتین منی نور عین منی بهترینِ منی بیشتر از خودم به فکر اربعین منی باورم نمیشه آقا همنشین منی بهترین منی کَرَم تو رو / می‌شناسم آقا هر جوری هس می‌بری، منو کربلا مایله دلم / سمت پرچمت اوج خوشبختی یعنی شدم آدمت (یا حسین مدد؛ یا حسین مدد) بند 2⃣ زندگی منی بهترین خاطره‌های بچگی منی تربتت یعنی دلیل بندگی منی زندگی منی دل پُر از شعفه بهترین مسیر دنیا، کربلا_نجفه زندگی بدون شور روضه بی هدفه دل پُر از شعفه دل نمی‌کَنَم / محشر از حسین کیو پیدا می‌کنم، بهتر از حسین؟ واسه نوکرا / چاره کربلا حکم مرگ و زندگی، داره کربلا (یا حسین مدد؛ یا حسین مدد) ✍ 🎤
4_5809781087110431201.mp3
6.01M
🌷🌷🌷 ✅بنداول دوماه گفتیم حسین و می زدیم سینه به این امید که زهرا مارو می بینه حسین جانم 2 دوماه برتن لباس ماتمش کردیم دوماه گریه برای هر غمش کردیم حسین جانم دوماه بودیم میون روضه ها دلخون دوماه گفتیم حسین با چشمای گریون حسین جانم 2 دوماه بودیم همه هم ناله با زینب (س) دوماه گفتیم با بغض و گریه یا زینب (س) حسین جان دوماهه من که کارم غصه و غم بود خدارو شکر غم من از محرم بود حسین جانم دوماه بود که دل شیعه پریشون بود دوماه بود که چشامون کاسه ی خون بود حسین جانم خدا حافظ سیاهی های ماه غم خدا حافظ علم ها تکیه و پرچم خدا حافظ 2 خداحافظ نوار مرزی مهران خداحافظ هیاهوی عزاداران خدا حافظ خداحافظ تموم موکبای راه خداحافظ حسینی های کرمانشاه خدا حافظ خداحافظ دل شیدایی ارباب خداحافظ بساط چایی ارباب حلالم کن* که از غصه ت نمردم من حلالم کن*که تو روضت نمردم من حلالم کن 2 بزار اقا *که از عشق تو پرباشم قبولم کن *منم مثل یه حر باشم قبولم کن حسین جانم زمین خوردم*بلندم کردی ای اقا خداییش که *تو خیلی مردی ای اقا بذارآقا *همیشه نوکرت باشم تامن زندم*غلام اکبرت باشم حسین جانم نکن ردم *که بی تو پر ز تشویشم که من بی تو*تو این دنیا تلف می شم حسین جانم دیدم با پا *تورو که پشت و رو می کرد دیدم نیره *به پهلوت که فرو می کرد حسینم رو *دیدم که دست و پا می زد وقتی ضربه *با خنجر از قفا می زد بمیرم من 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 دختر بدرالدجا امشب سه جا دارد عزا گاه می گوید پدر گاهی حسن گاهی رضا 🏴 📎 📎 📎 ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
. حاج روضه امام حسن ، زَهر نیست ، جگر پاره نیست ... ، گفت چرا روضه منو نمیخونی ؟ عرض کرد آقا جان ، من کارم روضه خوندنه ، مُکرر روضه شما رو خوندم ، حضرت فرمود : نه عبدالزهرا ، هنوز روضه منو نخوندی ... عرض کرد آقاجان ، مگه زهر ندادن ؟ مگه جگر پاره نشد ؟! مگه زینب طشت نیاورد ؟! مگه تیکه های جگر توی طشت نریخت؟! مگه زینب نبود هی دست رو دست می کشید ؟! مگه زینب نبود هی به صورتش می زد به حسین می گفت داداشم داره از دستم میره ؟! مگه اینا نیست روضه های شما ؟! فرمود نه ! روضه من اینا نیست ... غروب بود و یک کوچه تنگ و باریک غروب بود و من بودم و مادر من مادرم گفت : حسن جان پاشو آماده شو مادر ... دیگه میخوام برم فدکمو بگیرم ، حسن جان به بابات که نمیتونم بگم همراهم بیاد ولی باید یه مرد همرام باشه ، نمیدونی چه قندی توو دلم آب کردم ، مادرم به جای مرد می خواست منو ببره ، گفت حسن جان تو بیا مواظب من باش ... مگه میره از یاد که اون پستِ نامرد چه جوری گرفت ، توی کوچه راهمونو یه جوری زد اونجا ... شنیدی میگه ... من از بعضی باباها شنیدم ، بچه وقتی کار خطایی میکنه ، میگه ببین بچه ! یه جوری میزنم یکی از من بخوری دو تا از دیوار... شنیدی یا نه ؟ ... امام حسن میگه مادرم داشت حرف میزد ... بی حیا بی هوا ... با امام حسن بگید ...وای مادرم مادرم مادرم... وای مادرم مادرم مادرم ببین بُغض دیرین چه کرده به مادر باید روضه مقداد بخونه براتون بگه دست سنگین ، چه کرده به مادر... یه چیزی می شنوی طاقت نمیاری. نعره ات بلند میشه. داد میزنی. هی میگی نگو نخون.قربون دلت برم امام حسن. بعد از مدتی از قضایای شهادت بی بی که گذشت. زینب دید حسن یه گوشه کِز می کنه. بغض داره گریه نمیکنه ... یه روز اومد دستشو انداخت دور گردن حسن. گفت داداش گریه کن یه خُرده. گریه کن دق می کنی ... همیشه این خوبه. رفقا یادتون باشه. آدمی که غم داره غُصه داره حرف زدن و گفتن براش خوبه. اگه رفیقت غُصه دار بود و تو هم مَحرم بودی و سِرّ نگهدارش بودی ، یه جوری به حرفش بیار همین که حرفاشو بزنه آروم میشه. یادت نره ... علی علیه السلام هم که علی بود باید حرفاشو به یکی میزد ، چون کسی رو پیدا نمی کرد سرشو توی چاه می کرد ... یه رفیق نداشت ... یه رفیق ... نمیدونم به چاه چی می گفت ، صبح که میومدن دَلو رو مینداختن آب بکشن ، خون بالا میومد ... حرفاشو میزد ، علی هم که علی هست حرفاشو میزد ... تو هم اگه غم داری یه محرم پیدا کن حرفتو بزن... نزار توی سینت بمونه و توأم اگر محرمش هستی و رفیقش هستی و سِرّش رو نگه میداری و آبروشو نمیبری بشین بگو حرفاتو با من بزن. اینجا توی سینه من می مونه. بزار آروم بشه ... زینب گفت حسن جان ... با من حرف بزن ، درد دلاتو با من بگو داداش ، منم مادرمو از دست دادم ... منم پهلوشو دیدم ، منم سینشو دیدم ... چرا اینجور کِز می کنی ؟ به حرف اومد ، شروع کرد گریه کردن ، گفت زینب ... تو که نبودی ، اینقدر مادرم خوشحال بود ... اینقدر ذوق می کرد ، گفت حسن فدک رو گرفتم ... حالا فدک رو میدم به علی ، خرج این مردم نامرد دنیا کنه ، دست از سر علی بر دارن ، زینب… یه وقت دیدیم کوچه تاریک شد ، نگاه کردم دیدم یه غول بی شاخ و دم ، یه لَندِهور از روبرو داره میاد ... جلو مادرمو گرفت ... مادرم رفت به راست. اونم اومد به راست. مادرم رفت به چپ اونم اومد چپ ... زینب ... رفتم جلو گفتم چیه؟! اما حیف !! قدم کوتاه بود ... اونم بی حیا قدش درازه ... دستشو بلند کرد ... .👇
. ۸۳۸ ز داغ تو یا حسن فاطمه شد سینه زن بگو ز درد و محن واحسنا واحسن بگو به گلبرگ یاس جوهر نیلی زدند به صورت مادرت پیش تو سیلی زدند شد جگرم چاک چاک در وسط کوچه ها برای مادر شدم در آن میانه عصا میان کوچه عدو به پیش چشم ترم سیلیِ با دو تا دست ، زد به رخ مادرم گریه نکن یا حسین برای غمهای من سخت دهم جان ولی بُوَد سرم روی تن زخم سنان بی عدد بر بدنت می‌زنند تازه نوک نیزه هم بر دهنت می‌زنند .👇