.
|⇦•درخت های امیدیم...
#روضه_امام_حسن مجتبی علیه السلام اجراشده #شب_پنجم_محرم به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
درخت های امیدیم از دیار حسن
پر از شکوفه ی عشقیم در بهار حسن
به سلسبیل به زمزم که احتیاجی نیست
رسیده است لب ما به جویبار حسن
به دخل کاسبی ام برکتی فراوان داد
از آن زمان که شدم خادم تبار حسن
همین دو لقمه نان را حسن به ما بخشید
گرفته سفره ی ما رنگ اعتبار حسن
کریم بودن او قابل محاسبه نیست
کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن
کدام شاه نشسته است با جذامی ها
بلند میشوم از جا به احترام حسن
شنیده ام که به سگ هم غذا تعارف کرد
هنوز ماتم از این لطف بیشمار حسن
*خوب گفت اون بزرگی که فرمود: یک ماه دو ماه برا حسین گریه میکنی تازه اجازه میدن برا امام حسن گریه کنی. قربونت برم که هر کدوم از اینا امشب هزار آرزو دارن، اگه بخوان برا خودشون روضه بخونن میگن یا امام حسن ما تو دُهاتامون امامزاده هامون حرم دارن، اما یه سایبون بالا قبرت نیست آقاجان، اصلا اسم امام حسن میاد جلسه رو غربت میگیره..*
بنازمش که چنان شیر از جمل برگشت
چه کرد در دل آن فتنه ذوالفقار حسن
من از طفولیتم عاشق دو تا شاهم
منم دچار حسین و منم دچار حسن
در اربعین حسینی، حسن جلودار است
قدم زدم همه ی جاده را کنار حسن
عمود یکصد و هجده بهشت مشایه ست
خدا رسانده خودش را سر قرار حسن
حسین با همه ی دلربائی اش حسنی ست
ببین دل از همه بردن شده ست کار حسن
خیالبافی من صحن سازیِ حسن است
شبیه مشهد ما میشود مزار حسن
*طرف پولی از امام حسین قرض گرفت، گفت: آقاجان پولی رو که مقدار زیادی هم بود جایی دفن کردم، یادم رفته، طلبکارها اومدن، حضرت قرضشو ادا کرد، اما با ادب بود، مدتی بعد برگشت، به امام حسین عرض کرد آقاجان اون پول رو پیدا کردم براتون آوردم، حضرت فرمود: برو ما چیزی که ببخشیم دیگه پس نمیگیریم، گفت آقاجان شما چقدر کریمی، فرمود:کریم ندیدی، داداش حسنم انقدر کریم بود..*
میان معبری از نور ناگهان شب شد
چه دید در دل آن کوچه چشم تار حسن
*روضه ی امام حسن اینه:...*
حرام لقمه به مادر دو دست سیلی زد
سیاه شد پس از آن کل روزگار حسن
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_عایه_السلام
#شب_پنجم_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•درخت های امیدیم...
#روضه_امام_حسن مجتبی علیه السلام اجراشده #شب_پنجم_محرم به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
درخت های امیدیم از دیار حسن
پر از شکوفه ی عشقیم در بهار حسن
به سلسبیل به زمزم که احتیاجی نیست
رسیده است لب ما به جویبار حسن
به دخل کاسبی ام برکتی فراوان داد
از آن زمان که شدم خادم تبار حسن
همین دو لقمه نان را حسن به ما بخشید
گرفته سفره ی ما رنگ اعتبار حسن
کریم بودن او قابل محاسبه نیست
کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن
کدام شاه نشسته است با جذامی ها
بلند میشوم از جا به احترام حسن
شنیده ام که به سگ هم غذا تعارف کرد
هنوز ماتم از این لطف بیشمار حسن
*خوب گفت اون بزرگی که فرمود: یک ماه دو ماه برا حسین گریه میکنی تازه اجازه میدن برا امام حسن گریه کنی. قربونت برم که هر کدوم از اینا امشب هزار آرزو دارن، اگه بخوان برا خودشون روضه بخونن میگن یا امام حسن ما تو دُهاتامون امامزاده هامون حرم دارن، اما یه سایبون بالا قبرت نیست آقاجان، اصلا اسم امام حسن میاد جلسه رو غربت میگیره..*
بنازمش که چنان شیر از جمل برگشت
چه کرد در دل آن فتنه ذوالفقار حسن
من از طفولیتم عاشق دو تا شاهم
منم دچار حسین و منم دچار حسن
در اربعین حسینی، حسن جلودار است
قدم زدم همه ی جاده را کنار حسن
عمود یکصد و هجده بهشت مشایه ست
خدا رسانده خودش را سر قرار حسن
حسین با همه ی دلربائی اش حسنی ست
ببین دل از همه بردن شده ست کار حسن
خیالبافی من صحن سازیِ حسن است
شبیه مشهد ما میشود مزار حسن
*طرف پولی از امام حسین قرض گرفت، گفت: آقاجان پولی رو که مقدار زیادی هم بود جایی دفن کردم، یادم رفته، طلبکارها اومدن، حضرت قرضشو ادا کرد، اما با ادب بود، مدتی بعد برگشت، به امام حسین عرض کرد آقاجان اون پول رو پیدا کردم براتون آوردم، حضرت فرمود: برو ما چیزی که ببخشیم دیگه پس نمیگیریم، گفت آقاجان شما چقدر کریمی، فرمود:کریم ندیدی، داداش حسنم انقدر کریم بود..*
میان معبری از نور ناگهان شب شد
چه دید در دل آن کوچه چشم تار حسن
*روضه ی امام حسن اینه:...*
حرام لقمه به مادر دو دست سیلی زد
سیاه شد پس از آن کل روزگار حسن
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_عایه_السلام
#شب_پنجم_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#قسمت_دوم #روضه_امام_حسن علیه السلام و #روضه_حضرت_عبدالله اجرا شده #شب_پنجم_محرم به نفسِ حاج محمد رضا بذری
●━━━━━━───────
*امشب شب گدایی در خونه امامحسن و بچه هاشه،شب عبدالله بن الحسن،شب یتیم نوازیه رفقا ،قربون اون آقایی برم که بین بچه های خودش و بچه های امام حسن فرقی نمیذاشت.ارباب ما جنازه ی قاسم رو آورد کنار بدن علی اکبر گذاشت خودش هم بین این دو بدن نشست. هی قاسم و نگاه میکرد گریه میکرد اکبر و نگاه میکرد گریه میکرد. فرقی نمیذاشت بین بچه های خودش و امام حسن.بریم در خونه عبدالله بن حسن که امشب شب در خونه امام حسن رفتن هم هست. از امامحسن یه روایت برای زیارت هست که
امامحسن فرمود: "عَلی مَن زَار الحُسین کَانَّه زارَ الله علی عرشه"زیارت برادرم حسین مثل زیارت خداست در عرش..امام حسن خودش این زیارت رو اینگونه باور داردو این رو قطعا برا بچه های خودش تبیین کرده برا اهل خودش تبیین کرده لذا نقل اینه این بچه ها ابی عبدالله رو عمو صدا نمیزدن پدر صدا میزدن.اما شأن امام رو میدونن ب امام حسن گفتن آقا شما یجوری به امام حسین احترام میذاری گویی حسین بزرگتره. امام حسن فرمود: بایدم احترام گذاشت..من در هیبت حسین هیبت بابام علی رو میبینم.اینا نکته ی اخلاق و تربیتی هم هست خدا رحمت کنه حاج آقا فاضل ی جمله در مورد تربیت بچه دارن فرمودن: بچه هاتون اونجوری که دوست دارید بار نمیان. بچه هاتون اونجوری که شماهستید بار میان. واحد کلیش اینه خوب باشی بچه ات هم خوب بار میاد...اون هیبتی که امام حسن برای ابی عبدالله قائل بود فرزندان این آقا هم همون هیبت رو برا ابی عبدالله قائل بودن. همین هیبت نمیذاشت عبدالله سمت عمو بره.ابی عبدالله صدا زد..حبسش کن نگهش دار نذار بیاد.صدا زد
طنین نعره ی من میدهد نوید عمو
غمت مباد که ابن الحسن رسیده است عمو
نگو بمان دم خیمه که زود میآیم
هراس دارم از این وعده و وعید عمو
هزار و نهصد و پنجاه زخم داری تو
نمیشود که در آغوش تو پرید عمو
آی بی صفتان لا اُفارقُ عمی
چگونه پیش دو چشمم شود شهید
حَصین و اخنس و اسحاق دوره ات کردن
تو یک نفر وسط این همه پلید ،عمو
بدست و پا زدن تو چقدر خندیدن
ببین که کار تو آخر کجا کشید عمو
*امشب آرام آرام میبرمت سمت گودال..*
گفت عمو !
محاسن تو به چنگال شمر افتاده است
همان که از غم اکبر شده سپیدعمو
سنان مست خدا از زمین بَرَش دارد
به پهلوی تو زده ضربه ی شدید عمو
سپر نیاز نداری هنوز دستم هست
بگو چه میشود این را اگر بُرید عمو
دهان حرمله را یکنفر بگیرد کاش
چه حرف های بدی گوش من شنید عمو
گمان کنم که سه شعبه رفیق مسمار است
مرا که دوخت به تو مادرِ تو دید عمو
بیا بخاطر فردای عمه گریه کنیم
خدا کند نرود مجلس یزید عمو
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
#حاج_محمد_بذری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•داد زد بر سر مادرم...
#روضه_امام_حسن و #روضه_حضرت_قاسم علیه السلام #شب_پنجم_محرم۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی #مهدی_رعنایی
●━━━━━━───────
* امشب اول اینجوری سلام بدیم.. *
"یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه"
* امشب در خانه خوب آقا زاده ای اومدی داری نوکری میکنی. خیلیا جون دادن برای ابی عبدالله.. چرا امشب این حرفو میزنی آخه بابای این آقازاده به کرم معروفه میگن امام مجتبی کریم مدینه است اما بگم قبلش غریب مدینهام هست. اول میخوام با همدیگه یه سر بریم مدینه میخوام بگم چرا این آقا غریبه مدینه است.. دستش تو دست مادرش بود. از مسجد به سمت خانه میامدن اون نانجیب جلو راهشونو گرفت.*
مردک پست که عمری نمک حیدرخورد
داد زد بر سر مادر به غرورم برخورد
*امام مجتبی میگه جلومونو سد کرد صدا زد زهرا کجا بودی ؟ بی بی فرمود:مسجد بودم.چیه تو دستت؟ فرمود: قبالهی فدک نانجیب گفت این حق شما نیست بده قباله ی فدکو.. فرمود: از بابام پیغمبر به ما رسیده چرا حق ما نیست؟ امتناع کرد بیبی از دادن قباله فدک .. فقط همینقدر بگم تا زهراقباله فدکو نداد این نانجیب یه نگاه کرد اینور کوچه یه نگاه اونور کوچه کسی نباشه امام مجتبی که طفلی بیش نیست دستشو برد بالا آنچنان با سیلی تو صورت مادر سادات زد.. امام مجتبی میگه دست مادرمو گرفتم از رو خاک بلند کردم عوض این که راه خونه را از این طرف بره راه خونه رو اشتباه از اون طرف میرفت چرا ؟ چون یه جوری ضربه سیلی به صورت خورده بود مادرتون راه خونه رو گم کرده بود.
خونمون این طرفه از اون طرف میری کجا
دیگه داری میرسیم جونه بابا تو راه بیا
* امام مجتبی میگه دستشو گرفتم آوردمش تو راه کمک کنم بریم سمت.. عین مقتله.. امام مجتبی میگه دست مادرمو که گرفتم طرف خونه ببرم نگاه کردم دیدم متصل از زیر چادرش داره خون رو زمین میچکه یا زهرا یا زهرا ..سخته بچه کتک خوردن مادر ببینه.. هم سخته بچه کتک خوردن مادرو ببینه هم برای پدر مادر سخته زمین خوردن بچهاشو ببینن.. چی میخوای بگی میخوام بگم خوب شد کربلا امام حسن نبود بدن له شده #قاسم سینه اشو چسبوند به سینه قاسم داره بدنو میکشه طرف خیمهها این پاها هی داره رو خاک میکشه بدنو آورد تو خیمهی دارالحرب منو نگاه کن گذاشت کنار جنازهی علیاکبر خودش نشست وسط این دو تا جنازه یه نگاه به قد و بالای علی اکبر میکرد گریه میکرد یه نگاه به قد و بالای قاسم میکرد گریه میکرد..*
* دستتو بیار بالای سر خجالتو بزار کنار گدایی بلد باش به خدا قسم که هر چی قراره بده امام حسن الان میده هر کی به کرم امام مجتبی امید واره پیر و جوون کوچیک و بزرگ ، زن و مرد دریاب کرم امام مجتبی را بدون خجالت دستت تا هرجایی میاد بالا بلندش کن اول سه مرتبه صدا بزن یا حسن... دستت بالا باشه سه مرتبه فریاد بزن یا حسین حسین حسین*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_قاسم
#کربلایی_مهدی_رعنایی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
@babolharam_net[www.sarallah-zn.ir]ma020431-07 (1).mp3
زمان:
حجم:
5.44M
|⇦•انا لله وانا الیه راجعون...
#روضه_امام_حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج #مهدی_رسولی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
@babolharam_netروضه خانگی - امام حسن(ع) - 2039.mp3
زمان:
حجم:
9.82M
|⇦•ای علوی ذات...
#روضه_امام_حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج #مهدی_سماواتی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•من قرار سینه ی پیغمبرم...
#روضه_امام_حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سیفی
●━━━━━━───────
من قرار سینهٔ پیغمبرم
من علمدار سپاه حیدرم
من گل یاس سفید مادرم
انعکاس جلوه طه منم
وارث خون دل زهرا منم
پیرو راهم امام کربلاست
از قعود من قیام کربلاست
آتش دل از رخم پیدا نمود
غصه های من یکی دو تا نبود
آن یکی میگفت با من این چنین
السلامٌ یا مذلّ المومنین
قامت صبر از صبوریم خمید
پای منبر جان به لب هایم رسید
روی منبر دور، دورِ خصم بود
ناسزا گفتن به حیدر رسم بود
*چه آقای غریبی..وقتی کوچه می رفت، کوچه رومیدید. یاد اون لحظاتی که توکوچه اون پیشامد شد..وقتی مسجد می فت منبری بالا منبر ناسزا می گفت..وقتی خانه می آمد اول مصیبت بود..اما هیچ.کدوم از اینها مصیبت اصلی امام حسن نبود مصیبتش میدونید کی بود..؟*
درب خانه کنده شد با یک لگد
مادرم در پشت در فریاد زد
گفت فضه بانویت را مرگ برد
محسنم بین در و دیوار مرد
*امام صادق علیه السلام فرمود: سبب وقات مادرمون این بود قنفذ با غلاف شمشیر به مادرمون زد..*
یکی آتش به کل باغ میزد
یکی بر قلب زینب داغ میزد
میان آن شلوغی ها مغیره
به دست مادرم شلاق میزد
*فضه بعد شهادت بی بی میخواست وسائل شو جمع کنه بره. امیرالمومنین فرمودند: فضه تو هم میخوای ما رو تنها بذاری،صدا زد آقاجان خانه ی بدون فاطمه دیگه برام دلگیره...تا شما هستی بچه ها آرام اند تا شما از خونه بیرون میری این بچه ها دون دونه بغض میکنن..هر کدوم یه گوشه میشینن گریه میکنن..اما از همه بیشتر امامحسن گریه می کنه..هرکاری میکنم امام حسن آرام نمیشه.. حسینت یه گوشه مینشینه خیره خیره به مسمار در نگاه میکنه اشک می ریزه، زینبت چادر خاکی مادرشو به سر میکنه اشک میریزه آقا! حسین گریه میکنه میتونم آرامش کنم، زینب گریه میکنه میتونم آرامش کنم اما گریه حسنت جگرمو آتش زده، هی زیر لب زمزمه میکنه نامرد مادرمو نزن نامرد*
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم خونابه ی بال کبوتر
مگه یادم میره زخمِ روی صورت مادر
*لذا حرف دل بی بی این بود..*
ای کاش من حسن را با خود نبرده بودم
در پیش چشم کودک سیلی نخورده بودم
*اگه اینجا جلو چشم امامحسن به مادر سیلی زدن..اما من بمیرم یه روز کربلا دخترش روجلوچشم بچه ها مدام تازیانه زدن...چهل منزل دنبال سر برادر...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#هفتم_صفر #شهادت_امام_حسن
#حجت_الاسلام_سیفی
#بیست_و_هشتم_صفر
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.👇
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Shahadat Peyambar_Imam Hasan1403_03.mp3
زمان:
حجم:
55.04M
تیرها گرچه به تابوت تو را دوخته اند
لااقل پیکر خونین تو دارد کفنی
#روضه_امام_حسن
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
حاج سید رضا نریمانی4_5987999655546328108.mp3
زمان:
حجم:
34.75M
#امام_حسن
ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی
تو همان نَفخهی روحانیِ جان در بدنی
"عشق، رسواییِ محض است که حاشا نشود"
پس حسن گفتنِ ما تا به ابد شد علنی
ساکن کشور سرسبزِ حسنآبادم
با من انگار که هر جا بروم، هموطنی
این گدا جای غذا، مِهرِ تو را میخواهد
میشود گاهگُداری به دلم سر بزنی؟!
چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
هیچکس مثل تو اینقَدر نشد خواستنی
خودمانی بگذارید بگویم اینبار
دست و دل بازِ مدینه بخدا عشق منی
احمد و حیدر و زهرا و حسینش یک سمت
تو گُلِ سر سبدِ شاکِله ی پنجتنی
نقشِ نامِ تو نشستهست میان دل من
"یا حسن" حک شده بر روی عقیق یمنی
آی دنیا بشناسید منِ مجنون را:
حسنیام، حسنیام، حسنیام، حسنی
قبر بی زائر تو بازترین روضه ماست
جان کعبه به فدای تو، غریبِ مدنی
زهر... نه..سیلیِ کوچه جگرت را سوزاند
دل تو بین گذر سوخت، عجب سوختنی
تیرها گرچه به تابوت، تو را دوختهاند
لااقل پیکرِ خونینِ تو دارد کفنی
#بردیا_محمدی✍
چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
اومد توو مدینه، اهل شهر شام بود؛ نمیشناخت امام حسنو از بس که توو شهر شام رو منبرها سَبّ علی میکردند...
وقتی امام حسن رو معرفی کردند هرچی از دهنش در میومد، خیلی بد و بیراه به امام حسن گفت.
آقا همین جوری نگاهش کرد، وقتی حرفاش، دشناماش، ناسزاهاش تموم شد؛ گفت ببینم انگار از لهجهت مشخصه اهل مدینه نیستی. گفت آری! من اهل مدینه نیستم، از شهر شام اومدم. گفت:« وقتی غریبهای جا و غذا نداری میای مهمون من بشی»؟!
دستش و گرفت بردش خونه بهش جا داد، غذا داد.
#روضه_امام_حسن
ادامه 👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
📋 چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
#روضه_امام_حسن (ع)
چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
اومد توو مدینه، اهل شهر شام بود؛ نمیشناخت امام حسن و. از بس که توو شهر شام رو منبرها سَبّ علی میکردند، سَبّ بچههای علی رو میکردند...
خیلی عجیبه! انقدر تبلیغ کردند؛ وقتی اومد از شهر شام توو مدینه وقتی امام حسن رو معرفی کردند هرچی از دهنش در میومد، خیلی بد و بیراه به امام حسن گفت.
آقا همین جوری نگاهش کرد، وقتی حرفاش، دشناماش، ناسزاهاش تموم شد؛ گفت ببینم انگار از لهجهت مشخصه اهل مدینه نیستی. گفت آری! من اهل مدینه نیستم، از شهر شام اومدم. گفت:« وقتی غریبهای جا و غذا نداری میای مهمون من بشی»؟!
دستش و گرفت بردش خونه بهش جا داد، غذا داد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 تشت لخته خون
#روضه_امام_حسن (ع)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
ابی عبدالله اومد کفن کرد، برادرش رو داخل کفن گذاشت. اولین بدنی که بعد از حضرت زهرا و امیرالمومنین « آخه اون دوتا بدن شبانه دفن شد، مخفی بود قبورشون، کسی نمیدونست قبور امیرالمومنین و حضرت زهرا کجاست. امام حسین تصمیم گرفت گفت:« میخوام روز بدن و بردارین، داداشم همینجوری غریب بود؛ وقتی زندگی میکرد غریبانه زندگی کرد؛ توو خونه همدمی نداشت. همسرش...
آقای من و تو روزه بود، با لب خشک اومد آبی بخوره، اومد کوزهی آب و برداشت، از تشنگی جگرش میسوخت. تا یه جرعهش و خورد دید این جگر داره بیشتر میسوزه. صدا زد زیبنبش و بدو بیا زینب! جگرم داره میسوزه.
همچین که خواهرس اومد دید هی داره به خودش میپیچه گفت:« زینبم! جگرم خیلی داره میسوزه؛ این آب و خوردم عطشم فرو بکشه ولی بدتر شد؛ حس میکنم جگرم پاره پاره شد.
سریع دوید، چی کار کنم داداش؟!
- سریع برو یه تشتی بیار. آخه چندین بار دیگه هم به آقا زهر داده بودند. خواهر میاومد تشت و میذاشت جلو امام حسن زهر و بالا میآورد راحت میشد.
این بارم گفت:« حالا زهر و بالا میاره راحت میشه. تشت و گذاشت جلو حسنش یهو داخل تشت و دید پُر خونه. لختههای خون داره از دهان مبارک امام حسن داخل تشت میریزه ؛ همچین که خونا رو داخل تشت دید صدای نالهی زینب بلند شد. دوید بیرون حسین و خبر کرد، عباس و خبر کرد؛ سریع این داداشا اومدن زیر بغلای خواهر و گرفتن؛ چی شده خواهر؟! چرا اینجوری بیتابی میکنی؟!
صدا زد:« حسین جان! داداشم داره خون بالا میاره، پارههای جگر حسنم و خودم دیدم».
چه خبره؟! زینب تشت خونی دیده، داخل تشت فقط لخته خون دیده، یکی نبود بگه زینب صبر کن! یه روزی میرسه یه تشتی توو یه مجلسی برات میارن وقتی داخل تشت و نگاه میکنی یه سر بریدهست....
تازه کار تموم نمیشه، سر داخل تشته. اون نامرد یه چوب خیزران طلب کرد، با این چوب به لب و دندان حسین میزد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
﷽
#روضه_امام_حسن ع 2
#دفتری_حسن ع 2
🌾برصبر حسن و خوی احمد صلوات
🌾 براختر دوم امامت صلوات
🌾خواهیکهخداوندبخشدهمه
عصیانتورا
بفرستبرغریبمدینه
امامحسنمجتبیصلوات
(#دعای_فرج)
#السلام_علیک_یاابامحمد
یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی
یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله
علی_خلقه_یاسیدنا...
من گدایم من گدایم یا حسن
من گدای بینوایم یا حسن
تو گل زهرائی ومن خار توام
عشق تو داده بهایم یا حسن
مبتلای درد هجران توام
من مریضم ده شفایم یاحسن
توطبیب قلب هردل خستهای
کوی تو دارالشفایم یا حسن
آقا جان...
بر ندارم دست از دامان تو
تا کنی حاجت روایم یا حسن
هر چه دارم از تو دارم یا حسن
هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن
گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را
باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن
🌾نقل میکنند عربی بود تو مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...میگفت السلام علیک یا غریب الغربا...
یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد..
شروع کرد گریه کردن..
گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع..
آقا از مدینه بهت سلام میدادم...
میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا..
میگفتن امام رضا غریبه..
غریب الغرباست..
آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت ..
(ان شاالله خدا قسمت وروزیت بکنه..)
آقا حالا که اومدم زیارتت..
میبینم، صحن و سرا داری..
گنبد طلا داری..
آقا جان ضریح داری...
این همه زائر داری..
زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند..
◾️شروع کرد ناله زدن..
گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه...
چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن...
(رحمت خدا به این گریه ها..)
(رحمت خدا به این ناله ها...)
🥀الهی بری مدینه..
الهی قسمت و روزیت بشه مدینه...
اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه..
اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه..
قربان غربت ائمه بقیع..
🌴قربون غربت امام حسن ع..
چقدر مظلومه...چقدر غریبه..
الهی هیچ کس غریب نباشه...
من بمیرم برا اون آقایی که تو خونشم غریب بود محرم نداشت....
🌴پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند..
🌴فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه
(امان از غربت امام حسن ع)
خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند..
همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره...
اما چه کردند با عزیز دل زهرا..
چه کردند با میوه قلب رسول الله ص
🌾آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا...
یه لحظه دلتو ببرم مدینه...
(کدوم لحظه رو یاد کنم)
🌾لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن..
چه صحنه ای دید..
شروع کرد ناله زدن..
(دشتی)
◼️برای تو دلم دارد بهانه
◼️گرفت از آه من آتش زبانه
◼️به زیرلبحسیناینگونه میگفت
◼️الهی دفن می گشتی شبانه
🌾صدا زد داداش..
دیگه به خودم عطر نمیزنم..
دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم...
آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم..
◾️امان از دل حسین ع..،2
اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرودارا..
دلتو یه لحظه ببرم کربلا..
(چی میخام بگم..)
میخام بگم..
اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد...
(اما دلت کربلاست..)
تو کربلا هم ناله زد...
لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه..
آخ نشست کنار بدن ابالفضل..
صدا زد..
"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»"
🌾کمرم شکست داداش..
⬆️ (اوج) داداش..امیدم نا امید شد..
داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره..
پاشو رباب منتظره..
پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره......
🌾تو مثل جون عزیزی
🌾اگر که برنخیزی
🌾رقیه ام رو میبره
🌾عدو برا کنیزی
🌾اَخا اَخا اباالفضل 4
🥀خیمه ها میشه غارت
🥀زن ها میرن اسارت
🥀میشه به پیش چشمات
🥀به زینبت جسارت
🌾اَخا اَخا اباالفضل 4
🥀هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. #یاحسین..
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❣﷽❣
#روضه_امام_حسن ع 2
#دفتری_حسن ع 2
#گریز به امام حسین
#حضرت ابوالفضل علیه السلام
🍁برصبر حسن و خوی احمد صلوات
🍁 براختر دوم امامت صلوات
🍁خواهیکهخداوندبخشدهمهعصیانتورا
🍁بفرستبرغریبمدینهامامحسنمجتبیصلوات
✅(#دعای_فرج)
❣#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌹من گدایم من گدایم یا حسن
🌹من گدای بینوایم یا حسن
🌹تو گل زهرائی ومن خار توام
🌹عشق تو داده بهایم یا حسن
🌹مبتلای درد هجران توام
🌹من مریضم ده شفایم یاحسن
🌹توطبیب قلب هردل خستهای
🌹کوی تو دارالشفایم یا حسن
🌷آقا جان...
🌹بر ندارم دست از دامان تو
🌹تا کنی حاجت روایم یا حسن
🌹هر چه دارم از تو دارم یا حسن
🌹هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن
🌹گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را
🌹باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن
✳️نقل میکنند عربی بود تو مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...میگفت السلام علیک یا غریب الغربا...
یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد..
شروع کرد گریه کردن..
گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع..
آقا از مدینه بهت سلام میدادم...
میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا..
میگفتن امام رضا غریبه..
غریب الغرباست..
آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت ..
(ان شاالله خدا قسمت وروزیت بکنه..)
آقا حالا که اومدم زیارتت..
میبینم، صحن و سرا داری..
گنبد طلا داری..
آقا جان ضریح داری...
این همه زائر داری..
زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند..
⚫️شروع کرد ناله زدن..
گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه...
چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن...
🎋(رحمت خدا به این گریه ها..)
🎋(رحمت خدا به این ناله ها...)
🥀الهی بری مدینه..
الهی قسمت و روزیت بشه مدینه...
اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه..
اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه..
قربان غربت ائمه بقیع..
⏹قربون غربت امام حسن ع..
چقدر مظلومه...چقدر غریبه..
الهی هیچ کس غریب نباشه...
من بمیرم برا اون آقایی که تو خونشم غریب بود محرم نداشت....
✅پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند..
✅فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه
💫(امان از غربت امام حسن ع)
خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند..
همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره...
اما چه کردند با عزیز دل زهرا..
چه کردند با میوه قلب رسول الله ص
⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا...
یه لحظه دلتو ببرم مدینه...
(کدوم لحظه رو یاد کنم)
🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن..
چه صحنه ای دید..
شروع کرد ناله زدن..
(دشتی)
◼️برای تو دلم دارد بهانه
◼️گرفت از آه من آتش زبانه
◼️به زیرلبحسیناینگونه میگفت
◼️الهی دفن می گشتی شبانه
🔆صدا زد داداش..
دیگه به خودم عطر نمیزنم..
دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم...
آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم..
🔲امان از دل حسین ع..،2
اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرودارا..
دلتو یه لحظه ببرم کربلا..
(چی میخام بگم..)
میخام بگم..
اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد...
(اما دلت کربلاست..)
تو کربلا هم ناله زد...
لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه..
آخ نشست کنار بدن ابالفضل..
صدا زد..
💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»"
💔کمرم شکست داداش..
⬆️ (اوج) ⬅️داداش..امیدم نا امید شد..
داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره..
پاشو رباب منتظره..
پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره......
🍂تو مثل جون عزیزی
🍂اگر که برنخیزی
🍂رقیه ام رو میبره
🍂عدو برا کنیزی
🌟اَخا اَخا اباالفضل 4
🍂خیمه ها میشه غارت
🍂زن ها میرن اسارت
🍂میشه به پیش چشمات
🍂به زینبت جسارت
🌟اَخا اَخا اباالفضل 4
💔هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. #یاحسین..
👇👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌹
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها