Mohammad Hossein Hadadian - Misoze Har Nafas [SevilMusic].mp3
5.07M
می سوزه هر نفس وجودم
مثله پرستوی کبودم
طبق برای چیه عمه
من که غذا نخواسته بودم
رقیه جان
پرده رو از طبق کشیدی نترسیا
اگه سره بریده دیدی نترسیا
اگه دیدی خاکیه موهاش نترسیا
اگه دیدی خونیه لبهاش نترسیا
نصر من الله و فتح قریب
خوش اومدی شهید شیب الخضیب
چاره ای ای تو چاره ساز کن
یتیمتو بیا و ناز کن
تنگه دلم برا نگاهت
یه بار دیگه چشاتو باز کن
بابا حسین
اگه دیدی قدم خمیده نترسیا
اگه دیدی موهام سفیده نترسیا
اگه دیدی زخمیه بازوم نترسیا
اگه دیدی شکسته پهلوم نترسیا
روی لبم با دست زدن بی امون
تا که بشه مثله لبت غرقه خون
نصر من الله و فتح قریب
خوش اومدی شهید شیب الخضیب
ببین که گوشه خرابم
خسته از این همه عذابم
یادم نمیره گفتی بابا
یه شب که اومدی به خوابم
رقیه جان
پشت سر غافله تنها نترسیا
نیمه شب تو دل صحرا نترسیا
اگه که داغ اومد تو داغت نترسیا
وقتی که زجر اومد سراغت نترسیا
فرشته ای بین یه عده گرگه
نگم چقدر دستای زجر بزرگه
ـــــــــــــ#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
47601_1397116210159_322874.mp3
322.9K
نوحه شهدایی جهت اجرا در یادواره ها و مراسمات بزرگداشت شهدا -(دهم به جمعِ یاران سلامی)
دهم به جمعِ یاران سلامی
یاد شهیدان بادا گرامی
می گویم هر زمان
به یادِ آنان
مظلوم حسین جان
آه مظلوم حسین جان...
آنها شدند از لطف خدایی
به راه اسلام کرببلایی
جانشان فدا شد
دل مبتلا شد
بر عشق آنان
آه مظلوم حسین جان...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
باشد دلِ ما،زین غصّه مَغموم
لب تشنه جان داد،حسینِ مظلوم
آه بی سر پیکرش
بر نیزه سرش
چون مِهرِ تابان
آه مظلوم حسین جان...
26.Haj-Qasem-Soleymani-www.Ziaossalehin.ir-Sardare-Bi-Nazir-AR-FA.mp3
8.89M
ای شیطان بزرگ
ننگ دنیا به تو
ای ابلیس زمان
ای آمریکا
دجال ابتری
یک روزی میرسد
میگردی بی نشان
ای آمریکا
تاریخ از نام تو
ذلت دارد
این خصم ما به تو
علت دارد
از این ظلمِ
بی رحمانه
دیگر لبریز
شدپیمانه
بر دستانت
خون اسلام
این ظلم و جور تو
دارد فرجام
"لبیک یامهدی۳ یا منتقم"
ای مرد بی نظیر
سردار سلیمانی
ای یار رهبرم
سردار عشق
رفتی اما بدان
میمانی تا ابد
در ذهن و خاطرم
سردار عشق
می ماندخاک ما ، مدیون تو
میگیریم انتقام از خون تو
مثل سردار پای نظامیم
چون قاسم کربلا، یار امامیم
خاک فلسطین ، لبنان ویمن
ایران وعراق شده یک میهن
لبیک یامهدی۳ یا منتقم
* متن عربی *
سلیمانی هُنا
حاضرٌ بیننَا
دَوْماً من قَلبِنا
له السَّلام
للقائدِ نقولْ
قسماً بالبتولْ
واللهِ لن یطُولَ الانتقام
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
دماهُ اَحْیَتِ الْیَومَ الاِسلام
الفُ الفُ سلیمانی قدقام
قال لنا سلیمانی
هذا الامرُ علیکم فرْضْ
َاَن تُزیلوا
اسرائیلَ
مِن علی وجْه
فی هذِ الارض
24.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باز کران تا کران
مشت گره کرده و با من بخوان
مرگ بر آمریکا
#مصائب_فاطمیه
#بستر_شهادت
#غربت_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸جملات جگرسوز فاطمه زهرا سلاماللهعلیها با امیرالمومنین علیهالسلام در مسیر بازگشت به خانه ...
در نقلها آمده است:
بعد از آنکه امیرالمومنین علیهالسلام را به زور طناب و تازیانه به مسجد برای بیعت کشاندند، وقتی که امیرالمومنین علیهالسلام از مسجد خارج شدند،
فَلمّا رَأَتْهُ اِنکَبّتْ عَلیٰ کِتفَیهِ تُقَبّلُهُما و هِیَ تَقولُ
▪️تا نگاه فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به مولا افتاد، پیش آمدند و سر مبارک خود را بر روی شانههای امیرالمومنین علیهالسلام گذاشتند و آنها را میبوسیدند؛ (گویا ردّ طناب، بر روی گردن و شانههای مولا باقی مانده بود) و میفرمودند:
رُوحِی لِروحِكَ الفِداء و نَفسى لِنفسك الوَقا يا أبَا الحسن!
🔻جان من فدای جانت شود! من پیشمرگت بشوم یا ابا الحسن!
اِنْ كنتَ في خيرٍ كنتُ مَعك وَ اِنْ كنتَ فى شرٍّ كنتُ مَعك
▪️من همواره پا به پای تو خواهم بود؛ چه این ماجرا به خیر تمام بشود چه به شرّ.
فَبکیا جمیعاً ثُمّ أخَذَ السّبطَین مِن یَدِها و مَضَیٰا
🔻با این جملات، هر دو به گریه افتادند؛ سپس امام حسن و إمام حسین علیهماالسلام دست مادرشان را گرفتند و همگی به سمت خانه برگشتند.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
📚الكوكب الدُّرّي،حائری مازندرانی، ج۱، ص۱۹۶.
📚احتجاج الزهراء «سلاماللهعلیها»،رضوی نجفی.ص ۱۴۰
📚فاطمه الزهراء «سلاماللهعلیها» من المهد الی اللحد ص۲۷۷
.
#حضرت_زهرا
#زبانحال_حضرت_زهرا
آن شب که بین هالهای از نور بودم
بین پَر و بالِ ملک مستور بودم
وقتی مرا بردند از پیش پیمبر
تا خانهی مردِ دلیرِ بدر، حیدر
گفتم: علی جان گرچه ناموس خدایم
اما برای تو کنیزی مینمایم
من آمدم در خانهات سوسو کنم من
با عشق زیر پات را جارو کنم من
گفتم علی جان کارهای خانه با من
گردیدن دور تو چون پروانه با من
گفتى: تو كه باشى دلم گرم است زهرا
با تو تنور خانهام گرم است زهرا
آوردمت در خانهام ريحانه باشى
بانوى من خانوم اين كاشانه باشى
گفتى: بيا تا جان به پاى تو بريزم
گفتى براى اولين دفعه "عزيزم"
گفتى: اگر چه خواجهی لولاک هستم
زهراى من بر ساحت تو خاک هستم
از كوثر چشمت عزيزم باده نوشم
زهرا كه دارم، پس زره را میفروشم
گفتى' كه میبالم به پيوند تو زهرا
جانِ على قربان لبخند تو زهرا
گفتى تو را احمد امانت داده بر من
بيرون نيا از خانهات حتى اگر من...
با دست بسته رفتم و زانويم افتاد
يا ريسمان كينه بر بازويم افتاد
زهرا نيا بيرون كه اين كابوس سخت است
آرى زمين افتادنِ ناموس سخت است
از جاى اينكه هر دو دستم را ببندند
ایكاش بين كوچه چشمم را ببندند
بلكه نبينم زير دست و پا میاُفتی
در كوچه تا پا میشوى از جا میاُفتی
حيدر بميرد خار بر رويت نگيرد
ميخ درِ خانه به پهلويت نگيرد
حيدر بميرد با مغيره در نيفتى
بر روى خاکِ كوچهها با سر نيفتى
حيدر بميرد نشنود نيلى شدى تو
يا در گذر آزرده از سيلى شدى تو
آن شب به او گفتم علی یار تو هستم
هرچه که پیش آید طرفدار تو هستم
گفتم تحمل کردن مسمار با من
افتادن بین درودیوار با من
گفتم که پژمردن میان کوچه با من
حتى زمین خوردن میان کوچه با من
گفتم علی جان سایهی بالاسرم باش
کوچه که رفتم خواهشاً دوروبرم باش
هردم کنارم باش بارِ من نیفتد
در بین کوچه گوشوار من نیفتد...
✍ #علی_اکبر_لطیفیان و #محمدجواد_پرچمی
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
17121_1610691349028.mp3
3.1M
#حضرت_زهرا__س__نوحه
زخم بستر؛ میفهمی چیه؟
آه مادر؛ میفهمی چیه؟
جلو چشماش میخوره زمین
داغ حیدر؛ میفهمی چیه؟
دلیل خلقته این زمین و آسمونه
علی خیلی دوسش داره
چرا پهلوش شکسته چرا قدش کمونه
چرا دستش به دیواره
این شبا مادر افتاده تو خونه
اشک چشای حسنین روونه
با حال مضطر همگی نشستن
زینب براشون روضه ای میخونه
*(الهی بشکنه دست مغیره
میان کوچه ها بی مادرم کرد)*
.....................................
آتیش و نار ، روضه ست بخدا
در و دیوار ، روضه ست بخدا
از همه سخت تر اینه فقط
زخم مسمار ، روضه ست بخدا
پشت دربِ شکسته سر و روی یه مادر
توی شعله ها میسوزه
به غلاف مغیره ، به میخ روی اون در
علی داره چشم میدوزه
غصه ها انگار میزنه جوونه
این شبا غرق غمه آشیونه
مادر خونه افتاده پشت در
بابا برامون روضه ای میخونه
*(وای من وای من وای من
میخ درو پهلوی زهرای من)*
.....................................
تازیانه به پرش میزد
او شرر به پیکرش میزد
تا که دست مولا بسته شد
دومی با نوکرش میزد
بشکنه دست اونکه دست بابامو بسته
مدینه باز میشه غوغا
با لگد هاش پهلوی مادرم رو شکسته
جلوی چشم بچه ها
بهار عمر فاطمه خزونه
خیلی بَده این ضرب تازیونه
تو کوچه ها پشت سر علی بود
علی با گریه روضه ای میخونه
*(در وسط کوچه تو را میزدن
کاش به جای تو مرا میزدن
.....................................
علی حاجیان فر
حضرت زهرا (س)
نوحه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها