eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
360 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
واحد سنگین - روضه ای فاطمیه شاعر : حسین بابانیا قرآن بخون ای همسرم   (با دیده‌ی تر)۳ قرآن بخون برای من    (از نور و کوثر)۳ هجده بهار زندگیم    (فصل خزونه)۳ گریه نکن دیگه علی    (جون پیمبر)۳ اون باغ بی خزون که داشتی   (یادته حیدر)۳ دستای مهربون که داشتی   (یادته حیدر)۳ دیدم به روت همسایه ها که   (در وا نکردند)۳ کیسه‌ی پر زنون که داشتی   (یادته حیدر)۳ علی ببین همسایه ها - دیگه براشون گریه هام عذابه میگن دعاهات تو نماز - نمیذاره که بچمون بخوابه * وای وای   مظلوم عالم علی * صحابه‌ی نبی ولی   (دنیا پرستند)۳ تو شهر علم مصطفی   (درو شکستند)۳ باَی ذَنب قُتِلَت   (محسنو کشتند)۳ ای کاش میمردم علی (دستاتو بستند)۳ دیدم تموم ناشده حرفام   (دور و برم سوخت)۳ در گُر گرفته وُ سرانجام   (بال و پرم سوخت)۳ من بودم و غلاف شمشیر   (میون مردم)۳ تو بودی و قنفذ بدنام   (آخ جگرم سوخت)۳ کی دیده آخه لونه‌ی - پرستو آتیش بگیره بمیره بال و پرش بسوزه و - یواش یواش رو خاک آروم بگیره * وای وای مظلوم عالم علی *
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی امیر برومند ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉ روضـه خـون روضـه بخـون سخـتـه امـا از لب میـخ بگـو بگو که فاطمه رو کیـا زدن از مـرور سخـتِ تـاریـخ بگـو چنـد تا مـرد پلیـد قنفـذ و مغیـره و خـالد ابن ولیـد مادر و کشتن با ضربه های شـدیـد چنـد تا مـرد پلیـد عـلی رو کشتـه این صبـر فـاطمـه رَفـَس عُمــر عَلی صــدر فـاطمـه تـرجـمـه‌ی رفـس یـعـنـی چـی؟ یعـنـی که بـا بغـض و کینـش میـزد وقتـی که فـاطمـه افتـاد رو زمیـن بـا لگــد عمــر، به سینـش میـزد {وا امـــاه} روضـه خـون روضـه بخـون بگـو تو کـوچـه چهـل نفـر نبـود روایـت میـگه سیـصـد نفـر بـودن بگـو از درے که شـد خـون آلـود جـلوی مـردم دومـی دستـور داد ببـرید هیـزم بیـن این جمعیـت فـاطمـه گم شـد جـلوی مـردم چـرا میلـرزه خدا لحن فـاطمـه ضَـرَبَ عُمــر عَلی بطـن فـاطمـه یعنـی که محسنـشم کشتـه شـده مـادرے که فـاضله و کامله اسـت اے کاش اونجا یکی به عمـر میگفت بـا لگـد نزن که زهـرا حـامله اسـت😭 ___________ کمک کنید به بابام حیــدر کمک کنید آتیـش گرفت در، کمک کنید چــادر مــادر، کمک کنید😭 چهـل نفـر به یک نفـر خـدا رو خـوش نمیـاد --------------------------------------- آه دستت بشکنـه این که داری میزنیـش نـاموس منـه😭 کجـا مـردی بی هـوا زن رو میـزنه؟! دستت بشکنـه... آه تو آتیـش و دود همه پیـدا بودن، فـاطمـه نبود زیر دست و پـا گل یاسـم شد کبـود آه تو آتیـش و دود... خونیه پیکـرش مجـروحـه کل تنـش تـوی اون کشمکش خـورد به دیـوار سـرش😭 آه تـا در رو شکست بـا لگـد پهلـوے مـادر رو شکست نا نجیـبی قلب حیـدر رو شکست آه تا در رو شکست... نـاله میـزد کمک صـاحب قبـاله‌ی بـاغ فـدک بـا غـلاف قنفـذ میـزدش کتـک نـاله میـزد کمک نمیشه بـاورم پیش چشمـای ترم چـادر نمـاز تو سوخت زهـرا در برابرم اگه که راه داره بمـون اگه که ممکنه نـرو😭 تو که میدونی که علـی نداره هیشکی جـز تو رو بمـون پیشـم بهـار من، کنـار من یه کاری کن نشم تنهـا توی غـم ها [مظلومه آی مظلومه] آروم جـونـم خـانـوم خـونمم حرفی بزن با شوهـرت یـار جـوونـم قـد کمونـم چی اومـده اخه سـرت بمـون پیشـم بهـار من کنـار من یه کاری کن نشم تنهـا توی غـم ها اگه که راه داره بمـون اگه که ممکنه نـرو😭 تو که میدونی که علی نداره هیشکی جز تو رو تو شـب بـارون، چشـامه گریون از غـم بی صـداے تو چه شب سختی! رسیده خـانوم برای بچـه هاے تو خـودم دیـدم شکست ابروت، شکست پهلوت خـودم دیـدم چه کاری کرد، زدت نـامـرد😭 شب جـدایی تلخـه و کاشکی میشـد نری سفـر به جـون تو علـی میخواست که نبینی داغ پسـر {وای مظلومه، وای مظلومه} ✍تایپ:ya118
🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کعبه شده سيه پوش قلب حرم گرفته شهر مدينه غمگيمن به غصه دم گرفته تموم آسمون و ابر ستم گرفته خونه با صفامون غبار غم گرفته ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بابام يه پهلونه يل هفت آسمونه همه تنهاش گذاشتن دلش درياي خونه کنار بستر مادر با اشکهاي دونه دونه شنيدم زمزمه مي کرد الهي زنده بمونه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بيمار خونه ما تب داره تاب نداره درداش ز حد فزونه غماش حساب نداره چشاش کاسه خونه غير از گلاب نداره شب تا سحر بميرم يک لحظه خواب نداره حضرت زهرا (س)
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حسينم اينهمه به سينه آذرم نزنيد نمک به زخم دل درد پرورم نزنيد در اين مدينه همينجا سر مرا ببريد غلا ف تيغ به بازوي مادرم نزنيد نخلي که شکسته ثمرش را نزنيد مرغي که زمين خورده پرش را نزنيد ديديد اگر که دست مردي بسته  ديگر در خانه همسرش را نزنيد بر سوخته باغ ما دگر سر نزنيد اين خانه آتش زده را در نزنيد از که گذشت مادري را ديگر در خانه به پيش چشم دختر نزنيد گل من چون تو را در گل بپوشم  ز هجران تو خون دل بنوشم در ايام جواني قسمتم شد که تابوت تورا گيرم به دوشم به خاک افتاده جسم اطهرش بود  به روي دا من فضه سرش بود ميان آن همه رنج و غم ودرد  به فکر غصه هاي همسرش بود همه عهد خدا بشکسته بودند عليه ما به هم پيوسته بودند از آن در خانه ام از پا فتادم که دست شئهرم را بسته بودند دعايي زير دارم شبانه تو آمين گو اي ماه يگانه  الهي هيچ مظلومي نبيند عزيزش را به زير تازيانه پس از تو همچنان مرغ اسيرم که هم از لاله هم از دانه سيرم به جان باغبان اي گل دعا کن که امشب در قفس تنها بميرم چرا بال و پر مارا شکستي نهال بي بر مارا شکستي الهي بشکند دستت مغيره که دسث مادر مارا شکستي پدرزخم زبان بسيار خوردم کتک از خصم بد کردار خوردم ميان کوچه هاي شهر سيلي هم از دشمن هم از ديوا رخوردم پدر زهرا ي توحاجت روا شد ببين مزد رسالت چون ادا شد ببين بازو دست وسينه من بلا گردون جون مرتضي شد مدينه محشر کبري بپا بود رسن برگردن شيرخدابود دوصد گلچين و يک گل من چه گويم گل حيدر به زير دست وپا بود خدا داند دلم خون گريه مي کرد به حالم دشت وهامون گريه مي کرد نديدم زخم پهلو را درآن شب ولي ديدم کفن خون گريه مي کرد دلم زارو حزينه چون ننالم وجودم آتشينه چون ننالم نمي نالم مو از بازو وصورت علي خانه نشينه چون ننالم مخواه از من که رويم را ببيني برايت بس بود خانه نشيني مخور غصه سلا مت گرنکردند به چشم من امير المونيني صداي ناله ات آيد بگوشم پس از تو آب خوش هرگز ننوشم خدادر نوجواني قسمتم کرد که تابوت تورا گيرم به دوشم فلک ديدي چه خاکي برسرم کرد زطفلي رخت ماتم در برم کرد الهي بشکند دست مغيره  که بين کوچه ها بي ماددم کرد هرجا که عزا برمن مظلومه گرفتيد ساکت ننشينيد حسين وحسن آنجاست آنقدر پي قبر من مظلومه نگرديد هرجا دلتان مي شکند فبر من آن جاست چرا بال وپر ما راشکستي نهال بي بر مارا شکستي الهي بشکند دستت مغيره  که دست مادر مارا شکستي نخلي که شکسته ثمرش را نزنيد مرغي که زمين خورد پرش رانزنيد ديديد اگر که دست مردي بسته است ديگر در خانه همسرش را نزنيد يک باغ گل آتيش زدن نداره غنچه ولاله سوختن نداره يک بلبل شکسته پر که ديده يک زن تنها که زدن نداره ميسوخت درو فاطمه پشت در بود دل از درآتش زده سوزانده تر بود بر فاطمه فضه بود نزديک ولي نزديکتر ازکنيز ميخ در بود ديگرنخواهم صورتم شوهر ببيند شايد که در رخسارم اين زيور ببيند يارب مبادازان که طفل بي گناهي درکوچه سيلي خوردن مادر ببيند اي مرگ بين جان محزون مرا اي خاک بپوش جسم گلگون مرا اي فضه علي زمسجد امد برخيز زهراي من که هست علي پابست تو اي هستي جهاني ومکاني زهست تو آن بي حيا به طعنه به من گفت ياعلي ديدي که زنده ماندم وديدم شکست تو من عليم که خدا قبله نما ساخت مرا جزخدا و نبي و فاطمه نشناخت مرا منکه يکباره در از قلعه خيبر کندم داغ زهرا بخدا از نفس انداخت مرا #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمد خرم فر، در مجلس آیت الله بهجت(ره) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ "اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُک" توحید را دُردانه گوهر می شود زهرا یکپارچه الله اکبر می شود زهرا اُم ابیهای پیمبر می شود زهرا ساقی اگر مولاست کوثر می شود زهرا شیعه چو فرزند است و مادر می شود زهرا اهل کَرَم ذاتاً کریم اند و گدا محتاج جایی ندارد غیر باغِ هَل أتی محتاج زهرا کریمه، ما تماماً بی نوا، محتاج به چادرش هستند حتی انبیاء محتاج تا وارد صحرای محشر می شود زهرا محو کمالِ خویش کرده مرتضی را هم وقتی دعایش سر زده همسایه ها را هم یعنی دعایش آبرو داده دعا را هم جمله به جمله هَل أتی، حتی کِساء را هم هر طور بنویسیم محور می شود زهرا او مادر آب است و باران را به عالم داد *بی بی جان! آب مهریه ی شما بود، اما کجا بودی کربلا، بینِ دو نهرِ آب، پسرت حسین رو با لبِ تشنه سر بریدن... هر چی صدا میزد: لشکر! جگرم از تشنگی میسوزه، لااقل یه قطره ی آبی به من بدهید، همین قدر بگم: اینقدر سنگش زدن...* او مادر آب است و باران را به عالم داد به سائلان شهر نه، نان را به عالم داد تنها نه قرص نان که ایمان را به عالم داد در خانه ی کوچک بزرگان را به عالم داد معصومه ی، معصوم پرور می شود زهرا ما اهل پایینیم بالا را نمی فهمیم ما "نزّل القرآن فیها" را نمی فهمیم گُل را نمی فهمیم حورا را نمی فهمیم سیلی زدن بر روی زهرا را نمی فهمیم با یک نسیمی نیز پرپر می شود زهرا دین در خطر باشد سپر می آورد زهرا مثل علی رو به خطر می آورد زهرا سینه برای میخ در می آورد زهرا این فتنه را از ریشه در می آورد زهرا حالا در این اوضاع حیدر می شود زهرا علی اکبر لطیفیان به حُکمِ دوّمی در آن میانه گرفت آنگه مُغیره تازیانه به هر چه بود در بازوش قوّت به زهرا میزد از روی شقاوت مغیره میزد و میدید زینب نگه می کرد و میلرزید زینب حضورِ کودکان در صحنِ خانه عدو میزد به مادر تازیانه *همه با صدای بلند: یا زهرا!...*
🏴 🏴 🎤مداح :حاج میثم مطیعی ✍شاعر:محمد مهدی سیار ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یازهرا، یازهرا یازهرا یازهرا، یازهرا یازهرا جان مرا دم به دم، می‌سوزد شمعی که در خانه ام، می‌سوزد غصه میبارد، از در و دیوار کودکان ماتِ، مادری تبدار دلگیر است و گریه آور خانه بی لبخند مادر ای وای از غمهای حیدر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زین پرسش، چشمم تر می‌شود: که مادر، کی بهتر میشود میبینی زینبت را، میگرید آن سو حسن بی صدا، میگرید بر لب نیاور، حرف رفتن را میدانم هستی، دلتنگ بابا میمانم سرگردان بی تو حیران و بی سامان بی تو با اشک کودکان بی تو ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خاموشی ست، پاسخت این شبها وقتی که، میپرسم حالت را بر صورتت رنگ غم نشسته چون پهلوی تو دلم شکسته پوشاندی از من، روی نیلی را تا که نبینم، رد سیلی را بر فلک شعله زد آهم روی از من میپوشد ماهم مرگ خود از خدا خواهم
🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام مومنی ▪️روضه حضرت زهرا، گریز به حضرت قاسم ابن الحسن دختر طلحه یه پیراهنی برای مادر ما زهرا سلام الله علیها به سوغات آورده،این پیراهن هم برای فاطمه بلند بود و هم گشاد . اسماء میگه:چند بار به بی بی عرض کردم:بی بی جان! این پیرهن رو بدید به من،چون به درد شما نمیخوره؟حضرت فرمود:نه اسماء این مال منه . اگه پیراهن میخوای به علی بگم برات بخره؟“ گذشت،تا اون روزی که خونه رو آب و جارو کرد،بچه ها رو فرستاد رفتن بیرون. گفت:اسماء بچه ها رفتن، من بدنم رو شست و شو میدم،بدن رو شست و شو داد،اسماء! اون پیرهنی که دختر طلحه برام به سوغات آورده برام بیار،میگه: عرض کردم بی بی جان این پیرهن هم برا شما بلنده و هم گشاد؟ فرمود:اسماء بیار،میخوام امشب علی بدنم رو غسل میده از زیرلباس،راحت غسلم بده،اسماء میگه:اومدم پیرهن رو از سر بی بی عبور دادم،اما هر کاری کردم این دست تو آستین گیر کرد ….” میگه با کمال تعجب دیدم پیراهن اندازه قامت زهرا شده” حالا بیا کربلا” قاسم داشت می رفت میدان،پاش به رکاب اسب نمی رسیده، ولی وقتی حسین داشت قاسم رو بر می گردوند،سینه ی قاسم به سینه حسین ِ،پاهای قاسم به زمین کشیده میشه،قاسم رو زیر پا پر پر نکردن ……. رفقا بزارید بگم،به این کار میگن، “رضض” ، رضض یعنی شکسته شده ….” اما به این کار میگن:هَضَمَ( له شده)، دو تا هضمَ میبینی ….” یکی تو مدینه …. یکی تو مدینه …. یکی تو کربلا …. بدن قاسم ….. زنده ….. زیر سم اسب
4_5931376271299709638.mp3
928.9K
🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام مومنی ▪️روضه حضرت زهرا، گریز به حضرت قاسم ابن الحسن
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حسينم اينهمه به سينه آذرم نزنيد نمک به زخم دل درد پرورم نزنيد در اين مدينه همينجا سر مرا ببريد غلا ف تيغ به بازوي مادرم نزنيد نخلي که شکسته ثمرش را نزنيد مرغي که زمين خورده پرش را نزنيد ديديد اگر که دست مردي بسته  ديگر در خانه همسرش را نزنيد بر سوخته باغ ما دگر سر نزنيد اين خانه آتش زده را در نزنيد از که گذشت مادري را ديگر در خانه به پيش چشم دختر نزنيد گل من چون تو را در گل بپوشم  ز هجران تو خون دل بنوشم در ايام جواني قسمتم شد که تابوت تورا گيرم به دوشم به خاک افتاده جسم اطهرش بود  به روي دا من فضه سرش بود ميان آن همه رنج و غم ودرد  به فکر غصه هاي همسرش بود همه عهد خدا بشکسته بودند عليه ما به هم پيوسته بودند از آن در خانه ام از پا فتادم که دست شئهرم را بسته بودند دعايي زير دارم شبانه تو آمين گو اي ماه يگانه  الهي هيچ مظلومي نبيند عزيزش را به زير تازيانه پس از تو همچنان مرغ اسيرم که هم از لاله هم از دانه سيرم به جان باغبان اي گل دعا کن که امشب در قفس تنها بميرم چرا بال و پر مارا شکستي نهال بي بر مارا شکستي الهي بشکند دستت مغيره که دسث مادر مارا شکستي پدرزخم زبان بسيار خوردم کتک از خصم بد کردار خوردم ميان کوچه هاي شهر سيلي هم از دشمن هم از ديوا رخوردم پدر زهرا ي توحاجت روا شد ببين مزد رسالت چون ادا شد ببين بازو دست وسينه من بلا گردون جون مرتضي شد مدينه محشر کبري بپا بود رسن برگردن شيرخدابود دوصد گلچين و يک گل من چه گويم گل حيدر به زير دست وپا بود خدا داند دلم خون گريه مي کرد به حالم دشت وهامون گريه مي کرد نديدم زخم پهلو را درآن شب ولي ديدم کفن خون گريه مي کرد دلم زارو حزينه چون ننالم وجودم آتشينه چون ننالم نمي نالم مو از بازو وصورت علي خانه نشينه چون ننالم مخواه از من که رويم را ببيني برايت بس بود خانه نشيني مخور غصه سلا مت گرنکردند به چشم من امير المونيني صداي ناله ات آيد بگوشم پس از تو آب خوش هرگز ننوشم خدادر نوجواني قسمتم کرد که تابوت تورا گيرم به دوشم فلک ديدي چه خاکي برسرم کرد زطفلي رخت ماتم در برم کرد الهي بشکند دست مغيره  که بين کوچه ها بي ماددم کرد هرجا که عزا برمن مظلومه گرفتيد ساکت ننشينيد حسين وحسن آنجاست آنقدر پي قبر من مظلومه نگرديد هرجا دلتان مي شکند فبر من آن جاست چرا بال وپر ما راشکستي نهال بي بر مارا شکستي الهي بشکند دستت مغيره  که دست مادر مارا شکستي نخلي که شکسته ثمرش را نزنيد مرغي که زمين خورد پرش رانزنيد ديديد اگر که دست مردي بسته است ديگر در خانه همسرش را نزنيد يک باغ گل آتيش زدن نداره غنچه ولاله سوختن نداره يک بلبل شکسته پر که ديده يک زن تنها که زدن نداره ميسوخت درو فاطمه پشت در بود دل از درآتش زده سوزانده تر بود بر فاطمه فضه بود نزديک ولي نزديکتر ازکنيز ميخ در بود ديگرنخواهم صورتم شوهر ببيند شايد که در رخسارم اين زيور ببيند يارب مبادازان که طفل بي گناهي درکوچه سيلي خوردن مادر ببيند اي مرگ بين جان محزون مرا اي خاک بپوش جسم گلگون مرا اي فضه علي زمسجد امد برخيز زهراي من که هست علي پابست تو اي هستي جهاني ومکاني زهست تو آن بي حيا به طعنه به من گفت ياعلي ديدي که زنده ماندم وديدم شکست تو من عليم که خدا قبله نما ساخت مرا جزخدا و نبي و فاطمه نشناخت مرا منکه يکباره در از قلعه خيبر کندم داغ زهرا بخدا از نفس انداخت مرا #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمد خرم فر، در مجلس آیت الله بهجت(ره) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ "اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُک" توحید را دُردانه گوهر می شود زهرا یکپارچه الله اکبر می شود زهرا اُم ابیهای پیمبر می شود زهرا ساقی اگر مولاست کوثر می شود زهرا شیعه چو فرزند است و مادر می شود زهرا اهل کَرَم ذاتاً کریم اند و گدا محتاج جایی ندارد غیر باغِ هَل أتی محتاج زهرا کریمه، ما تماماً بی نوا، محتاج به چادرش هستند حتی انبیاء محتاج تا وارد صحرای محشر می شود زهرا محو کمالِ خویش کرده مرتضی را هم وقتی دعایش سر زده همسایه ها را هم یعنی دعایش آبرو داده دعا را هم جمله به جمله هَل أتی، حتی کِساء را هم هر طور بنویسیم محور می شود زهرا او مادر آب است و باران را به عالم داد *بی بی جان! آب مهریه ی شما بود، اما کجا بودی کربلا، بینِ دو نهرِ آب، پسرت حسین رو با لبِ تشنه سر بریدن... هر چی صدا میزد: لشکر! جگرم از تشنگی میسوزه، لااقل یه قطره ی آبی به من بدهید، همین قدر بگم: اینقدر سنگش زدن...* او مادر آب است و باران را به عالم داد به سائلان شهر نه، نان را به عالم داد تنها نه قرص نان که ایمان را به عالم داد در خانه ی کوچک بزرگان را به عالم داد معصومه ی، معصوم پرور می شود زهرا ما اهل پایینیم بالا را نمی فهمیم ما "نزّل القرآن فیها" را نمی فهمیم گُل را نمی فهمیم حورا را نمی فهمیم سیلی زدن بر روی زهرا را نمی فهمیم با یک نسیمی نیز پرپر می شود زهرا دین در خطر باشد سپر می آورد زهرا مثل علی رو به خطر می آورد زهرا سینه برای میخ در می آورد زهرا این فتنه را از ریشه در می آورد زهرا حالا در این اوضاع حیدر می شود زهرا علی اکبر لطیفیان به حُکمِ دوّمی در آن میانه گرفت آنگه مُغیره تازیانه به هر چه بود در بازوش قوّت به زهرا میزد از روی شقاوت مغیره میزد و میدید زینب نگه می کرد و میلرزید زینب حضورِ کودکان در صحنِ خانه عدو میزد به مادر تازیانه *همه با صدای بلند: یا زهرا!...*
🏴 🏴 🎤مداح :حاج میثم مطیعی ✍شاعر:محمد مهدی سیار ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یازهرا، یازهرا یازهرا یازهرا، یازهرا یازهرا جان مرا دم به دم، می‌سوزد شمعی که در خانه ام، می‌سوزد غصه میبارد، از در و دیوار کودکان ماتِ، مادری تبدار دلگیر است و گریه آور خانه بی لبخند مادر ای وای از غمهای حیدر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زین پرسش، چشمم تر می‌شود: که مادر، کی بهتر میشود میبینی زینبت را، میگرید آن سو حسن بی صدا، میگرید بر لب نیاور، حرف رفتن را میدانم هستی، دلتنگ بابا میمانم سرگردان بی تو حیران و بی سامان بی تو با اشک کودکان بی تو ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خاموشی ست، پاسخت این شبها وقتی که، میپرسم حالت را بر صورتت رنگ غم نشسته چون پهلوی تو دلم شکسته پوشاندی از من، روی نیلی را تا که نبینم، رد سیلی را بر فلک شعله زد آهم روی از من میپوشد ماهم مرگ خود از خدا خواهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🎤 همخوانی جواد مقدم علمت خاصه عطر عودِ عربیِ حرمت خاصه بین شاعرا چقدر محتشمت خاصه دلمو بُرده خنکای حرمت به صورتم خورده خوش بحال اون کسی که توو حرم مُرده سلام همه ی دار و ندار من میدونم به غیر تو حسین نمیاد کسی به کار من سلام قربونت برم امام حسین با هزارتا سختی اومدم جون مادرم امام حسین فدایی داری ، چه عاشقایی داری بمیرم واست چه کربلایی داری ازت ممنونم ، خیلی بهت مدیونم چقدر خوشبختم توو حرمت مهمونم ... اباعبدالله ، حسین اباعبدالله ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پای گهوارم مادرم اسمتو بُرده که دوسِت دارم مثه مادر پدرم به تو بدهکارم تا دم مُردن منو دست هیچکسی غیر تو نسپردن همه عالم به خودت پناه آوردن حسین به تو مشتاق تر از هَمَم من توو ماه های کل سال عاشق ماه محرمم حسین بی تو دنیا جهنمه هرچی از خوبیات بگم به همون کربلات کمه عجب درباری ، تو سیدالاحراری نمیشه شبهای کربلا تکراری تو داری سایه ، روی سرم هر ساله میمیرم واسه شلوغیِ مشایه ... اباعبدالله ، حسین اباعبدالله ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شور شیرینم باورم نمیشه که ضریتو میبینم روی فرش حرمت دوباره میشینم دلم آشوبه هر کجا اسم تو باشه حال من خوبه اسم زیبای تو روو دلم طلاکوبه حرم خونه ی مادریِ منه به خدا که پیرهنِ سیاه سند نوکریِ منه حرم عین آرامشه واسه من من دلم میخواد توو زندگی به خودت باشه حواس منه عزیزم آقا ، ای همه چیزم آقا میمیرم واست اشک نریزم آقا به گردم آقا ، دوای دردم آقا جوونیمو نذر روضه کردم آقا ... اباعبدالله ، حسین اباعبدالله ... .👇
علمت خاصه - شور.mp3
12.32M
▪️ علمت خاصه 🔘شور 1402 با همنوایی کربلایی حسن عطایی 📍 هیئت خادم الرضا قم
a-madar-deltangam.mp3
11.97M
▪️ ▪️کربلایی ای مادر دلتنگم هواتو کردم تو روضه باید پیت بگردم قد خمت عمر کمت واسه کدوم گریه کنم مادرمی میشه مگه برات آروم گریه کنم تا اون روزی که برات بمیرم شبیه مولا زبون میگیرم وای منو وای منو وای من میخ در و سینه زهرای من در وسط کوچه تو را میزدند کاش به جای تو مرا میزدند وای منو وای منو وای من **** ای مادر ممنونم منو آوردی تو خونه دست حسین سپردی بشین براش پیرهن بدوز که من به پات زار بزنم منم ببر تو قتلگاه میخوام باهات زار بزنم با این امید که براش بمیرم با ناله تو زبون میگیرم مگر به کربلا کفن بغیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود وای منو وای منو وای من . .
. بیا به مدینةُ الرَّسول سری بزنیم -------- ای دل ز غم دخت پیمبر چه خبر از خانه ی زهرای مطهّر چه خبر از بستنِ دستِ حیدر و بُردن او از فاتح ماجرای خیبر چه خبر از خانه نشستنِ علی بعد رسول از زانوی غم گرفته در بَر چه خبر از غصب فدک درآن کشاکش تو بگو از طلعتِ لاله گون مادر چه خبر از چهره ی رو گرفته ی دخت نبی از لحظه به لحظه های حیدر چه خبر از شعله و دود آتش و مادر و طفل از غنچه ی شش‌ماهه ی پرپر چه خبر از حامی حق مرتضی بعد رسول از ضرب غلاف تیغ کافر چه خبر از فاطمه و بازوی مجروح بگو از حیدر و از داغ مکرّر چه خبر «یاسر» ز بهشت احمد و حیدر و آل وَز داغِ غم حضرت کوثر چه خبر ** حاج محمود تاری «یاسر» .
حسین آقاجان.mp3
5.81M
🎤 🎼 آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم آمده‌ام که ره زنم بر سر گنج شه زنم داده به بادم زلف سیاهم میکده ی عشق تو در ظلمت داده پناهم حسین آقا جان بی همگان بسر شوند بی تو بسر نمیشود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود قبله ی عالم خسرو خوبان باب نجات الامه مولانا جانم حسین جان حسین آقا جان در هوس خیال او همچو خیال گشته‌ام وز سر رشکِ نام او نام رخ قمر برم آتش عشقت   بر سر این دل شعله علم کرده برجان من یا ابوفاضل حسین آقا جان
403.3K
. 🔸در بین آن دیوار و در 🔸زهرا صدا می زد پدر 🔸در بین آن دیوار و در 🔸دادی تو ششماهه پسر 🔹دنبال حیدر می دوید 🔹از پهلویش خون می چکید .