eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 عـزیـز فـاطـمه ای جــان حــیدر کجــایی نــور چشــمان پیمــبر؟ غریب بـن غـریب جـانم فـدایت میان دوستان خـالیست جـایت اگـر چه کـه تـو پیدایی در عـالم نـدارم چشم دیدن چـون ننـالم؟ تـو پیـدایی تـو پیـدایی تـو پیـدا هــویـدایی هــویـدایی هــویـدا تــو شیـداتـر از آنــی کــه بیـایـی بـه تنـگ آمد دلت از این جدایی تـو پیدایی ومـا درغیبت هستیم همه چشم انتظار خود نشستیم چهـارده قــرن را چشـم انتـظاری چهــارده قـــرن را دنبــال یـــاری چهارده قرن خـون کردیم دلـت را ببخشــا ای عــزیــز جـــان زهــرا بیــا مهـدی بیــا جبــران نمـاییـم زمـا هـر آنچـه خـواهی آن نماییم امامم گفت وبر ماهم عیان است که ایران کشور صاحب زمان است بیــا کــه رهبـر عـالـم تــو هستی بیــا کـه صـاحب پـرچم تو هستی الهــی    یــا  الهــی    یــا   الهــی ز پشـت پــرده ی غیبـت در آیــی الهــی فیـض گیــرم از حضــورت شــوم«مداح» آن جشـن ظهورت 🌸🥀🌸🥀🌸🦋🦋🌹🌹🌹🌹🦋🦋
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده او را عدو برای رضای خدا زده دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود در ازدحام کوفه و شام بلا رود باید میان هلهله ی کوچه های شام پیش همه شود سپر ِ کینه های بام باید رود به غربت ِ بازار شامیان مهمان شود به بزم شراب حرامیان خون از لبان رأس بریده شود روان در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
4_5832468633376264108.mp3
3.52M
📻 بشنوید| مناجات پایانی 📝 با عطر تو... 🎤 حاج محمد فراهانی 🕌 مجمع یاس کبود 📆 یکشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۷ با عطر تو گل شوق شکفتن دارد سرمستی و میل از تو گفتن دارد ای باقر علم نبوی در شب عید این دل هوس مدینه رفتن دارد سیدهاشم وفایی✍
. (عج) ویژه شهدای حادثه تروریستی کرمان ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یه بغض عجیبی - یه حال غریبی یه ظلم بزرگی که نصیب ما مردم شد بسوزیم از این غم - که مثل محرم توی غم کرمان ای داد یه دختری گم شد پرپر شدن یه عده / از ظلم این زمونه کی واسه بچه هاشون شبا لالایی میخونه سخته به والله پدر باشی ببینی پدری کناره بچه ی شهیدش داره جون میده سخته به والله مادر باشی ببینی مادری کنار نوزاد شهیدش داره میمیره سخته به والله بیا برس به داد مظلوم - العجل العجل العجل العجل ای امام معصوم - العجل العجل العجل . .👇
. ماه در آینه ی چشمِ تو خلوت می کرد آسِمان زیر قدم هات طهارت می کرد عرق شرم به پیشانی خورشید چه بود؟ پیش اجلال تو احساسِ حقارت می کرد سَرِ سجاده ی عشقت دو سه نوبت در روز جبرئیل آمده و عرض ارادت می کرد به گدایت عَوَضِ سنگ طلا بخشیدی دست هایت چه کریمانه کرامت می کرد «ابن سِکّیت» شدن ها اثر چشم تو بود دلِ نرمت همه را زود هدایت می کرد با «غدیریه» امامت به سرانجام رسید مُصحفت «جامعه» تکمیل رسالت می کرد هر چه کردند نشد نور تو خاموش شود مِهر تو بر همه ی شهر سرایت می کرد متوکل به تماشای شرابت می برد بس که بر اوج مقام تو حسادت می کرد شعر خواندی و لبت گرم مذمت ها بود کِی به لبهای ترک خورده جسارت می کرد خبر از خیره شدن های به ناموس نبود هر که در محضرتان بود،رعایت می کرد سامرا  شام  نشد تا که ببینند همه خیزران بر لب و دندان چه قیامت می کرد... ✍ .
. حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها حضرت احمدبن‌موسی شاه‌چراغ علیه‌السلام عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف چون کویر تشنه‌ای محتاج بارانیم ما همتی ای‌دل که دل‌تنگ خراسانیم ما نیمِ‌دل مشتاق مشهد، نیمِ‌دل مشتاق قم بین این خواهر-برادر مثل سمنانیم ما پادشاهی دوعالم را به دست آورده‌ایم تا گدای کوچکی از خیل سلطانیم ما خلوتی داریم در کنج حرم با یاد او وقتی از چشم تمام خلق پنهانیم ما هر زمان در جمع حرف از آرزوها می‌شود جز زیارت حاجتی دیگر نمی‌دانیم ما از میان خیل القاب و عناوین در جهان آن‌چه سلطان می‌پسندد بی‌گمان آنیم ما تا که فهمیدیم می‌آید به استقبال‌مان از همان آغاز هم مشتاق پایانیم ما گنبد افلاکیان نور است و ما پروانه‌ایم ‌ساکنان آستان قدسی این خانه‌ایم بس که پرکرده فضای صحن را فريادها نيست پيدا در حريمت های‌وهوی بادها کور بينا شد، فلج پا شد، گدا روزی گرفت پشت هم رخ می‌دهد اينجا از اين رخدادها جمله‌ای تکرار شد، هرصحن را پر کرده است؛ "کار من با گوشه‌ی چشم تو راه افتاد"ها می‌شود حس‌کرد از فيروزه‌کاری‌های صحن حسرت ديوارها را در دل شمشادها از شفای درد پشت پنجره فهميده‌ام نرم شد از اشک زائرها دل فولادها ضامن آهوشدی، صياد آهو را رهاند شک نمی‌کردند در خوش‌قولی‌أت صيّادها پايتخت کشور دل‌های عالم مشهد است مانده حسرت در دل تهران‌وعشق‌آبادها از فراق کربلا دیگر چه‌غم داریم ما چون‌که در هرگوشه‌ی ایران حرم داریم ما با همان شوقی که از آغاز روشن مانده است در دل ما حسرت پرواز روشن مانده است " آمدم ای شاه" شد شیرین‌ترین آوای ما تا قیامت شور این آواز روشن مانده است ناامید از جا گرفتن در دل او نیستیم کورسوی کوچک ابراز روشن مانده است فاصله بسیار نزدیک است در دل‌ها به‌هم این معانی نزد اهل راز روشن مانده است کارهای غیر ممکن نیز ممکن می‌شوند پس در اینجا معنی اعجاز روشن مانده است سایه‌ی موسی‌بن‌جعفر بر سر ایران ماست نوری از این خانه در شیراز روشن مانده است بازهم امشب شب این‌شهر بی‌خورشید نیست چل‌چراغ گنبد او باز روشن مانده است در طواف است و مسیرش را نخواهد کرد گم دل کبوتروار بین مشهد و شیراز و قم در کنار خوب‌ها گمراه می‌آيد حرم با تمام زائرانش راه می‌آید حرم هیچ‌فرقی نیست بین زائرانش، چون‌که هم بنده می‌آید حرم، هم شاه می‌آید حرم لحظه‌ای خالی نمی‌ماند اگر دقت کنیم روزها خورشيد و شب‌ها ماه می‌آيد حرم رتبه‌ها برعکس دنیا می‌دهد اینجا جواب کوه از شوق تو مثل کاه می‌آید حرم گرچه در ظاهر بدی قصد زيارت کرده است در حقيقت عارف بالله می‌آيد حرم هرکه می‌خواهد ببیند قطعه‌ای از عرش را راه خود را می‌کند کوتاه؛ می‌آيد حرم خوش‌به‌حال هرکسی که ساکن شهر قم است گاه می‌آيد حرم، بی‌گاه می‌آيد حرم.... ملجأ هر آشنا، غم‌خوار هر بیگانه‌اند سیزده معصوم در این‌خانه صاحب‌خانه‌اند هیچ‌کس از این‌حرم با دست‌خالی برنگشت از جوار لطف او هرگز محالی برنگشت این حرم آرامش محض است و از آغوش او هرکسی برگشت، با آشفته‌حالی برنگشت اولین باری که اینجا آمدم، عاشق شدم از کنار او دلم در خردسالی برنگشت پیش‌ازاین‌ها قم کویر شوره‌زار خشک بود بعد او اما به خاکش خشکسالی برنگشت این حرم خاصیتش علامه‌پروربودن است طالب علم از حریمش بی‌تعالی برنگشت این چه رازی شد که جز با نیت او مرعشی از کنار مرقد مولی‌الموالی برنگشت گرچه ما همسایه‌ی خوبی برایش نیستیم روی او یک‌لحظه هم از این اهالی برنگشت ناگهان دل را به سمت‌وسوی دیگر می‌کشم با نسیمی از حرم تا جمکران پر می‌کشم وقت وصف تو زبانم در دهان می‌ایستد در بیان آن معانی از بیان می‌ایستد صاحب‌العصری و می‌چرخد زمان با اذن تو هر زمان یاد تو می‌افتم، زمان می‌ایستد هم‌نشین درد‌دل‌های زیادش می‌شوی زائرت هر گوشه‌ای از جمکران می‌ایستد بی خبر از وسعت لطف‌وبزرگی‌های توست هرکسی چشم‌انتظار دیگران می‌ایستد از خدا امر ظهورت را تقاضا می‌کند هر زمان دستی به‌سمت آسمان می‌ایستد روح با شوق تو برمی‌خیزد از جسم جهان جسم اگر روزی تو را حس کرد، جان می‌ایستد آن‌زمان‌که می‌رسد بانگ "اناالمهدی" به‌گوش کعبه برمی‌خیزد از جا و اذان می‌ایستد. عمر داغ دوری از تو رو به پایان می‌شود عاقبت یک‌روز این آتش گلستان می‌شود .👇
4_5832468633376264119.mp3
42.12M
📻 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۷ اشعاری بخوانید که مبنای قرآنی و روایی داشته باشد نوکر باید با تعریف اربابش نوکری کنه اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد باید از معارف اهلبیت گفت ، باید گفت که بی بی فاطمه زهرا به شوهرش میگه آیا از من راضی بودی؟ باید گفت بی بی از کور نابینا هم حجاب میگرفت باید گفت؛ بی بی به مولا فرمود سه روز بعد از خاکسپاری من، ازدواج کن فرمایشات حضرت زهرا تکلیف آوره شهدای کربلا خوشحال نبودن در زمانه ای که همه امام زمانشون رو تنها گذاشتن، ما یاری کردیم، بلکه میگفتن یا ابا عبدالله آیا به عهدمان عمل کردیم ؟(خودشون رو بدهکار هم میدونستن) اَوَفیت بعهدی یااباعبدالله؟ اَرصیتُ مِنّی یاحسین
Vafat Omkolthom 1402 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (1).mp3
3.34M
هیئت هفتگی سال 1402 ویژه شهدای گلزار شهدای کرمان لعنت به چشمایی که چشای معصومت رو ندیدن لعنت به دستایی که رسیدن نشکفته تو رو چیدن گوشواره غصه روی قلب ما تلنباره اینا از نبودنه علمداره بی عمو شدن چه دردسر داره باز حرمی بی پناه باز روضه ی خیمه گاه باز به شهادت رسید دخترکی بی گناه عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا کنج خرابه شب یلدا شده واویلا **** لعنت به دلی که دلش اومد که بگیره زندگیتو لعنت به این دنیا دنیایی که میتونه بگذره بی تو گوشواره چشم ما یه عمره داره میباره بی عمو هوای مارو کی داره دستای بریده رو کی برداره باز یه حرم لاله گون باز شده قدی کمون افتاده باز روی خاک دخترکی غرق خون عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا کنج خرابه شب یلدا شده واویلا
کانال نوحوا علی الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ "السلام علیک یا ابا جعفر یا محمدبن علی ایهاالتقی الجواد" درد بسیار و نیست دارویم خون شد از غم دل خداجویم می فشانم سرشک و می گویم یا جوادالائمه ادرکنی... 🔹هر کی باهاش کار داره وا...ان شالله کاظمین بگی...چی میخوای؟شب آخر ماه ذی القعده هست رزق عرفه ات رو امام جواد بده... عزت عالمین می خواهم سفر کاظمین می خواهم طوف قبر حسین می خواهم یا جوادالائمه ادرکنی... ▪️امام رضا تا صبح گهواره جنبان جوادالائمه بود؛هی میگفت:"بابی انت و امی" گــــــریز👇👇 ▪️من یه گهواره جنبانیم می شناسم که تا صبح گهواره ی حسینش رو تکون می داد،چی میگفت فاطمه؟ هی میگفت:کربلا...کربلا "مازلت منه کرب و بلا" حسین....😭
هر لحظه در سكوت، غمت داد می زند بغضی كه از فراق تو، فریاد می زند كاشكی قدر بدونیم این گریه كردن ها رو، ناله زدن ها رو،باید لذت ببریم از این منبرها،اشك ریختن ها،بی خود نیست به حبیب بن مظاهر میگن:چه آرزویی داری؟ میگه":آرزو دارم بیام توی دنیا بشینم تو روضه ی امام حسین گریه كنم،گفتند:حبیب با این همه مقامات،اون جایگاه كنار حرم امام حسین،می فرماید:نمی دونید اینجا خدا با گریه كن های حسین چه معامله ای میكنه." تازه ماها نمی دونیم،چیزی نمی دونیم،چیزی نفهمیدیم،نمی دونید مادرش حضرت زهرا چیكار میكنه براتون. این كه تو نیستی و به ما طعنه می زنند خیلی ها مارو مسخره می كنند ،میگن:پس كجاست آقاتون؟ این كه تو نیستی و به ما طعنه می زنند بر آتش نبودن تو، باد می زند وقتی كه صید دائمی ِ چشم توست دل كی دست رد به سینه ی صیاد می زند قلبم اگر كه با تو نباشد نمی تپد نبضم دمی كه از تو كنم یاد می زند دیریست خنده نیست به رخسار پر غمت چشم تو حرف از دل ناشاد می زند امشب نگاه ابری تو با زبان اشك دم از عزای حضرت سجاد می زند سی سال آزگار به هر جا نشسته است حرف از غمی كه بر دلش افتاد می زند اما بالاترین غم امام سجاد،كه فرمود:الشام،الشام،الشام با یاد شام و بزم شراب اون عالم نشته بود،مداح رفت بالا منبر گفت: دخلت زینب علیها سلام علی ابن زیاد.(هنگامی که زینب به مجلس پسر زیاد در آمد(تا این جمله رو گفت:دیدن اون عالم عمامه از سر برداشت،گفت:دیگه بس ِ،دیگه نگو. با یاد شام و بزم شراب اشك ریزد با یاد جسم غرق به خون داد می زند امشب باید ناله بزنی،ضجه بزنی،وَ یَضِجَّ الضّاجُّونَ اونایی كه میتونند ضجه بزنند وَ یَعِجَّ الْعاجُّونَ حسین... دوری ِ این راه ترتیب نمازم را شکست که شکستن پشتش از اندوه و درد ما شکست ما راَیت و فی البلا الا جمیلا گفته ایم یک جهان حرف است از پیروزی ما تا شکست سر شکستن ارث فامیلی ما از کوفه است زینبی سر زد به محمل تا سر سقا شکست قلب مجنون می شکست از دوری لیلای خود کار بر عکس است در اینجا دل لیلا شکست روزگاری هم دری با تخته ای جور آمد و قلب بابامان علی را ، پهلوی زهرا شکست مادر،مادر،مادر..... اصلاً همه ی دعواها سر این اسم بوده، مادر، مادر.... امام سجاد داره میگه: گفتم ای مردم منم مكه منا گفتم ای مردم منم سعی و صفا گفتم ای مردم عزیز حیدرم مصطفی از من، من ازپیغمبرم لیك آتش بر دل تنگم زدند نام زهرا بردم و سنگم زدند حضرت رقیه خواهر امام سجاد هم گوشه خرابه می گفت: گمانم جُرم باشد،هر كه شكل فاطمه باشد که با شلاق و با سیلی، شده از من پذیرایی دست من بسته شد و ذکر قنوتم حیدر است قد من خم شد از آنکه سجده ام چون مادر است حکم از بالا برایم آمده تب داشتن کاسه ی چشمی پر و اشک لبالب داشتن مصحفی دارم ورق ها دل٬ زبانم هم قلم اشک من جاری ست از باب مرکّب داشتن روضه و اشک است کارم روز و شب در کاروان روضه ها را روز دیدن اشک را شب داشتن پای دل تاول زد اما می دوم دنبال او در خیالم هم ندارم فکر مرکب داشتن سهم هر کس در میان کربلا تقسیم شد سهم من از کربلا این است٬ زینب داشتن با سوز قلب پاره پاره گریه می کردی با چشم های پر ستاره گریه می کردی دل های نزدیکانتان که جای خود دارد که آب می شد سنگ خاره، گریه می کردی یه شب غلام امام سجاد وقتی ظرف آب رو برای امام آورد دیگه شروع كرد اعتراض كردن، گفت: آقا نزدیك به سی و پنج سال ِ،هر موقع برات آب میآرم وضو بگیری،چشمت به آب می افته گریه میكنی،هر موقع یه بچه ی شیرخواره می بینی گریه می كنی،هر موقع یه بچه ی سه چهار ساله می بینی گریه میكنی،آقا بس نشده این همه گریه كردن؟ آقا فرمود:غلام از تو انتظار نداشتم این حرف رو بزنی، فرمود: غلام مگه تو قرآن نخوندی؟گفت:آقاجان،بله خوندم. مگه سوره ی یوسف رو این همه نخوندی؟بله آقا جان فدات بشم خوندم. فرمود:یعقوب یه یوسفش رو ازش دور كردن،با علم پیامبری می دونه یوسفش زنده است برمیگرده، فقط یه پیراهن خون آلود براش آوردند اینقدر گریه كرد دیگه چشماش جایی رو نمی دید،من جلوی خودم هجده یوسفم رو سر بریدند... آقا: در وقت تجدید وضو تا آخر عمرت تا آب می دیدی دوباره گریه می کردی ذبحی اگر پیش نگاهت دست و پا می زد آقا می گفت:دست نگه دار به اون قصاب،می گفت:بگو ببینم این گوسفند رو داری میكشی آب بهش دادی یانه؟ می گفت:آقا جان،این چه حرفی است كه می زنید؟این دستورات رو ما از خود شما گرفتیم، مگه میشه،دستور دین ِ، ذبح و باید آب داد،رو به قبله...یه وقت می دیدند امام سجاد سر به دیوار گذاشته داره ناله میزنه،صدا میزنه:بخدا بابامو با لب تشنه كشتند، هرچی می گفت:آه جیگرم.می اومدند دور گودال آب ها رو می ریختند، می گفتند:حسین به تو آب نمی دهیم...حسین.. ذبحی اگر پیش نگاهت دست و پا می زد تا صبح چون ابر بهاره گریه می كردی با یاد اکبر، تا که می آمد به گوش تو