eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220726-WA0023.mp3
5.69M
◾دشتی حضرت زینب(س)◾ ☑️ 📝 🎤 🎺 بسوز ای دل بحالِ زار زینب که رفته از جهان غمخوار زینب بسوز ای دل چو شمعی در دل شب رسیده جانِ زینب وای بر لب بسوز ای دل که زینب گشته تنها گرفتار است میان سیلِ غمها غمِ داغِ برادر سخت و سنگین زِ خونش میکنم رخساره رنگین شب و روزُم سیاه ای داد بیداد دو چشمونُم به راه ای داد بیداد خداوندا شدم رنجور و بیمار خودم بیمار و گردیدم پرستار دل تنگُم نداره نای خواندن در این صحرا ندارُم پای ماندن شکایت دارُم امشب من به مهتاب دلُم از بیکسی گردیده بی تاب ببین ای روزگار بیداد کردی مرا آخر تو دشمن شاد کردی بگو(هستی)زِ داغش تا قیامت الهی(پرویزی)گرددسلامت
PTT-20220828-WA0044.opus
611.7K
نوحۂ اسارت حضرت زینب(س) سبک👈🏻سرزمین من عشق منی تو حسین عزیز زهرا جون منی تو حسین عزیز زهرا(2) کوچه به کوچه دیشب خسته دلی کشیدم(2) به غیرِ تو حسینم یاری دِگر ندیدم(2) آشنا نبود،غیر اشک و آهِ من نور چشمِ من،بودی عزیز زهرا(2) عشق منی تو حسین عزیز زهرا جونِ منی تو حسین عزیز زهرا(2) ای غریبِ من،بی کفنی حسینم جان زینبی،بی مادری حسینم(2) عشق منی تو حسین عزیز زهرا جون منی تو حسین عزیز زهرا(2) حسین غریبِ مادر2 نورِ دو چشم خواهر فدای حنجر تو عزیزِ قلبِ خواهر(2) دل به من دهید مردمان بی وفا بوده پیش ازاین رسمِ شهرِ فتنه ها(2) عشق منی تو حسین عزیز زهرا جون منی تو حسین عزیز زهرا(2) تویی که در دلِ من حسین خونه داری قدرِ تموم عالم آقام دیوونه داری دشمنان همه صف کشیدن برایت یابن فاطمه دیدی تو ظلم بسیار(2) یابن فاطمه عشق منی تو حسین عزیز زهرا جون منی تو حسین عزیز زهرا(2) ای غریب من بی کفنی حسینم جان خواهری بی مادری حسینم غریب منی حسین عزیز زهرا عمر منی تو حسین عزیز زهرا(2) عشق منی تو حسین عزیز زهرا جون منی تو حسین عزیز زهرا(2) التماس دعای فرج🤲🏻 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال : علیمحمدی✍🏻 •┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
‍ ❣﷽❣ 🔆 🔺با آنکه حال و روز زمین و زمان بداست 🔺یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است 🔺حتی اگر به آخر دنیا رسیده ای 🔺مشهد برایِ عشق شروعِ مجدد است ... ♻️*کافرِ کسی که از امام رضا ناامید بشه ... کافرِ کسی که بگه امام رضا جوابمو نمیده ... حواسمون باشه ، محالِ ممکنه کسی بره در خونه امام رضا نا امید برگرده .... * امام رضا ، رضا رضا رضا ... آقایِ مهربانم .... 🔰*از خودت نا امید بشو ، از دنیا ناامید بشو ، از اهلِ دنیا ناامید بشو ، اما نبینم بگی از امام رضا ناامید شدم ...آقا خیلی آقاست ....* @roze_daftari 🔺حتی اگر به آخر دنیا رسیده ای 🔺مشهد برای عشق شروع مجدد است *نه خودش ، خودش که جایِ خودش رو داره ، در و دیوارِ حرمش ... اشیاء ای که به او مُنتَصبند ، همه هدایت گرند و همه طهارت آورند ...* 🔺کتیبه هایِ حریمِ تو مصحف نورند 🔺کبوتران تو در چشم اهل دل حورند ۸نوشته در سرِ صحن ت حدیثِ زیبایی 🔺که زائرانِ تو در حشر با تو محشورند *خیال کردیم من و تو ، وقتی میریم زیارتش ، یه ساعتی با امام رضا هستیم و بعداً هم خداحافظی میکنیم و ما رها می کنیم و میایم ، آقا هم تو رو رها کرده ! ... نه والله ... فرمود ولِد نمی کنم ، تو قبر میام سراغت ... محشر میام سراغت ... وقتی میخوای از پل صراط رد شی میام سراغت ... میام کمکت می کنم ... برا اینکه اومدی زیارت من .. یا رئوف .. یا رضا .. 🔺نجات دورِ سر دوستان تو گردد 🔺هلاکت ست بر آنان که از شما دورند 🔺ه زائرانِ تو نازم که با هزاران غم 🔺به یک نظر که به قبرت کنند مسرورند 💠*زیاد شنیدید ، زیرِ لب زمزمه میکردید کنارِ حرم ، آقا خیلی حرف ها داشتم بزنم ... همین که دیدمت همه حرفام یادم رفت ... آقا خیلی غم ها داشتم بگم ، اما همین که دیدمت غصه هام فراموشم شد ... یا امام رضا ... این مردم شصت شبه با کم و زیادش ، دنبالِ پرچم سیاهِ جدت حسین دویدن ... هرگز نمی گم مزدِ عزاداری ، همین که اجازه دادی نفس بزنم ، همین که اجازه دادی مشکی بپوشم ، آقا همه چی بهم دادی ... امام رضا بعضی از این مردم هنوز تاول هایِ پاهاشون خوب نشده ... پیاده رفتن اربعین کربلا ... بعضی هاشونم قلباشون تاول زد چون نتونستن برن کربلا ... اما تو امام درهم بخر ... جانِ مادرت آقا .... جانِ عمه جانت آقا .... من هر چقدر هم بد باشم ، تو میدونی تو این سینه چه خبره ... شامِ غریبانه شماست میدونم ، اما دارم دنبالِ یه راه میگردم روضۀ حسین بخونم آقا .... آقا جدت همۀ ما رو دربدر کرده ....* کانال روضه دفتری👇
🕊﷽🕊 🌹 🍁 🥀 1 🌾مانده ام با غم هجر نگارم چه کنم 🌾 عمر بگذشت و ندیدم رُخ یارم چه کنم 🌾 چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا 🌾 چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم ♻️یا صاحب الزمان ♻️الغوث الامان ✅ یا صاحب الزمان آقاجان، قربون اون شال عزا برم که تو مصیبت جد غریبت حسین ع به گردن انداختی قربون دل داغدارت برم آقا جان ⬅️امام زمان به عمه جانش زینب خیلی علاقه داره... اگه دلت شکست ...فرجش رو از خدا بخواه، خود آقا فرمود خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید تا فرجمو نزدیک کنه... امروز بگو آقا جان تو رو بجان عمه جانتون زینب یه نظری به مجلس ما کن .. لیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یازینب3 💔هر در ز در های جنت یک درش بابُ الحسین 💔فاش میگویم کلید قفل آن در زینب است 💔اگر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود 💔خون پیشانی مدال افتخار زینب است ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی جان.... وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد.... جبرئیل به رسول خدا فرمود اسمش را رو زینب بگذار.....یه وقت پیغمبر دید جبرئیل داره گریه میکنه... چرا گریه می کنی.. فرمود یا رسول الله برا مصیبتهای دل زینب گریه می کنم .. از آغاز زندگی تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه .. از بچه گی غم دید... بعد از رحلت پیغمبر کنار بستر مادر زینبه ناله میکرد... گریه میکرد... 🍁آخ الهی بشکنه دست مغیره 🍁میان کوچه ها بی مادرم کرد کنار بستر بابا زینبه... کنار بستر برادرش حسن زینبه ... ⬆️(اوج ) اونی که پاره های جگر برادر دیده زینبه... اما داغ حسین کمر زینبو خم کرد... تو گودی قتلگاه زینبه... علقمه زینبه... اسیری زینبه.... خرابه شام زینبه... آخ ▪️میون همه دلها ▪️امون از دل زینب ⬅️ بمیرم برای خانمی که چهار سال بیشتر نداشت مادر از دست داد... ⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا کرد... زینبم مادر وصیتی دارم مادر.... کجای عالم دیدید مادری به دختر4 ساله وصیت کنه.... زینب جان یه بقچه ای هست برام مادر.... (میگن خانم زینب کبری بقچه رو گذاشت جلو مادر...) نمیدونم خانم چطور بقچه رو باز کرد یه وقت نگاه کرد دید مادر کفنی در آورد..... صدا زد زینب جان این کفن منه مادر اونو بده دست بابات علی بدن منو با این کفن کنه... زینب داره نگاه میکنه ... زینب جان ... این کفن بابات علیه... وقتی فرق شکافته بابا دیدی ....کفنو بده دست داداش حسنت ... بدن بابا رو با این کفن کنه... (زینب داره نگاه میکنه دید مادر کفن دیگه ای در آورد.... زینب جان.... این کفن داداش حسنته... ⬆️وقتی پاره های جگر برادر حسنتو دیدی... کفن رو بده دست پاداش حسینت بدن برادرو با این کفن کنه... امان امان3 زینب داره نگاه میکنه... ⬆️(اوج/سوز) یه وقت دید مادر بقچه بست.... ای مادر ای مادر.... مادر مگه حسینم کفن نداره مادر ..... امان از دل زینب... 🔘مگر به کربلا کفن 🔘به غیر بوریا نبود 🔘مگر حسین تشنه لب 🔘عزیز مصطفی نبود 🔘مگر کسی که کشته شد 🔘تنش برهنه میکنند 🔘مگر که پاره پیروهن 🔘به پیکرش روا نبود 💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔 روضه دفتری 👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
زینب زینب - سلیم موذن زاده.mp3
1.49M
⚫️ «زینب زینب»؛ نوحه معروف مرحوم سلیم موذن زاده اردبیلی 🏴 سالروز ارتحال حضرت زینب کبری (سلام‎الله‎علیها) تسلیت باد 🇮🇷🇵🇸🇾🇪 🇮🇷🇵🇸🇾🇪 ۱۱۰
متن دعای ام داوود (1).pdf
318.6K
✅ متن کامل دعای حضرت ام داوود 👆 💽 فایل پی دی اف 👈 خط خوانا و آسان 👈 با ترجمه روان و ساده 👈 ۱۶ صفحه رنگی 💾 حجم فایل بسیار کم (۳۱۱ کیلوبایت) 🍃 صَدَقَ اللّٰهُ الْعَظِيمُ الَّذِى لَا إِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ ذُوالْجَلالِ وَالْإِكْرامِ، الرَّحْمٰنُ الرَّحِيمُ، الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ، الَّذِى لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ، الْبَصِيرُ الْخَبِيرُ، ﴿شَهِدَ اللّٰهُ أَنَّهُ لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ وَالْمَلائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لَا إِلٰهَ إِلّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾، وَبَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْكِرامُ وَ أَنَا عَلَىٰ ذٰلِكَ مِنَ الشَّاهِدِينَ، ... 🍃 التماس دعا
🖤🕯🥀زیـارت نـامـه🥀🕯🖤 حضرت زینب سلام الله علیها 【اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَ خَدیجَةَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ وَ حَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ وَ اَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ وَ سَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِن یَدِ عَلِیِّ ابْن اَبیطالِب صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ وَ اَنْ یَجْمَعَنا وَ اِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُم مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ وَالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکُمْ وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِر وَلا مُسْتَکْبِر وَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ وَ بِرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَ آلِهِ اَجْمَعینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ】
نماهنگ علمای زینبی.mp3
5.04M
فیض ببرن علمای زینبی از مرحوم سیبویه شنیدم یه مطلبی میرزای شیرازی رو منبر حوزه عمامه به زمین زد پای همین روضه میمونه همیشه این روضه به یاد واویلا دخلت زینب علی ابن زیاد واویلا 🎙 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
به مدینه خبرِ سوختنش را نبَرید آه در سایه بیایید تنش را نبرید پیشِ او نامِ حسین و حسنش را نبرید از روی سینه‌یِ او پیرهنش را نبرید بگذارید که راحت بدهد جان زینب بی نَفس مانده و بالایِ سرش نیست کسی رو به قبله شده و دور و برش نیست کسی تا بگیرند زیرِ بال و پَرش نیست کسی یا بگیرند خبر از جگرش نیست کسی زیرِ لب داشت حسینیم سَنَ قوربان زینب یادش اُفتاد خودش دید پرش را بُردند دیر آمد سرِ گودال، سرش را بُردند با سرِ نیزه‌یِ سرخی پسرش را بُردند زودتر از زن و بچه، خبرش را بُردند می‌دَودَ در وسطِ خیمه‌ی سوزان زینب یک طرف داشت سَنان باز سِنان را می‌زد یک طرف حرمله هم پیر و جوان را می‌زد همه‌ی قافله را، دخترکان را می‌زد جای شلاق، به تن چوبِ کمان را می‌زد تک و تنها شده با جمعِ یتیمان زینب چه کند، مادری از طفل نشان می‌خواهد کودکِ بی رَمَقی تکه‌یِ نان می‌خواهد دختری آمده از عمه توان می‌خواهد راه رفتن به رویِ آبله جان می‌خواهد می‌رود تا برسد گوشه‌ی ویران زینب... ✍
در سینه‌ام جز مِهر زینب جا نخواهد شد با او کسی در عاشقی همتا نخواهد شد عاشق شوی، حرف دلم را خوب می‌فهمی ذکری شبیه "زینب کبری" نخواهد شد نوکر که جای خود، غلام نوکرانش هم درمانده و محتاج در عقبی نخواهد شد هر کس که گریان شد برای عمه‌ی سادات شرمنده پیش حضرت زهرا نخواهد شد داغ برادرها...اسارت...سیلی و غارت در چشم بانویی جز او زیبا نخواهد شد از غیرت و از عفت زهرایی‌اش پیداست حتی اگر معجر بسوزد وا نخواهد شد مِیلش شهادت بود در کرب و بلا، اما زینب نمانَد که عدو رسوا نخواهد شد بعد از ابوفاضل علمدار است و دین حق، جز با اسارت‌رفتنش برپا نخواهد شد عمری بلا دیده ولی داغی برای او مانند داغ عصر عاشورا نخواهد شد * * همراه مادر هر چه بر سر می‌زنیم انگار قاتل ز روی سینه‌ی تو پا نخواهد شد کل تن تو جای زخم نیزه و تیر است جایی برای بوسه‌ام پیدا نخواهد شد؟ ✍
چگونه داغ‌ها را می‌گذارد پشت سر زینب کجا؟ کی؟ می‌گذارد چشم بر هم در سفر زینب فقط با دیدن عباس دائم زنده می‌گردد، تمام خاطراتی را که دارد از پدر زینب به جز آن روزهایی که به همراه برادر بود ندیده روز خوش در زندگی از هر نظر زینب جگرسوز است داغش مثل اقیانوسی از آتش اثر بخش است آهش، چون دعا وقت سحر زینب اگر چه بر فراز نیزه "رد الشمس" را دیده ولی با خطبه‌هایش می‌کند "شق القمر "زینب طنین خطبه‌هایش در دل افلاک می‌پیچد و کاخ ظالمان را می‌کند زیر و زبر زینب دل اهل حرم با بودنش گرم است و شکی نیست که بوده یک تنه اندازه‌ی صد‌ها نفر زینب خبر دارم که در طول مسیر، از کربلا تا شام نبوده لحظه‌ای از حال طفلانْ بی‌خبر زینب خبر دارم تنش با تازیانه گرم صحبت بود زمانی که برای کودکان می‌شد سپر زینب شبیه کوه یا آتشفشانی ابری و خاموش گذشته از کنار خیمه‌های شعله‌ور زینب رباب و ام کلثوم و رقیه، حضرت سجاد اگر چه داغ‌ها دیدند اما بیشتر زینب... زمانی که حسین آرام می‌زد دست و پا در خون کبوتروار در گودال می‌زد بال و پر زینب شکسته‌تیر‌ها و نیزه‌ها را زد کنار اما صدای آشنایی را شنید از دور و بر زینب صدای ناله‌ی مادر می‌آمد از دل گودال شبیه ناله‌هایی که شنید از پشت در زینب... ✍
؛ ؛ با احترام آمد و بی‌احترام رفت با صدسلام آمد و با والسلام رفت آتش دوباره پا روی کاشانه‌اش گذاشت با روضه‌ی شکستنِ در از خیام رفت بعد از عطش، فرات به پابوسی‌اش رسید در اشکِ شرم، غرق شد و تشنه‌کام رفت خلوت‌نشینِ پرده‌ی ناموسِ کبریا همراه شمر و حرمله در ازدحام رفت دَه روز پیش کعبه‌ی در انحصار بود با آن مقام آمد و با این مقام رفت مبعوث شد به گریه برای برادرش پیغمبری که با سرِ سرخِ امام رفت پایش رمق نداشت، نمازش نشسته بود در حالت رکوع، به قصدِ قیام رفت داغ حسین، روضه‌ی یک خانواده بود این داغدار، با تبِ چند انتقام رفت زینب عقیلة‌العرب آمد به کربلا آیینه‌دار فاطمه، حیدر به شام رفت خون‌گریه‌های ناحیه از این مصیبت است سرچشمه‌ی حلال، به بزم حرام رفت ✍
يا اين دل شكستۀ ما را صبور كن يا که به خاطر دل زينب ظهور كن ای ماه پرفروغ بنی‌هاشمی، بتاب! اين جاده‌های شب‌زده را غرق نور كن مانده‌ست چند کوچه به پایان انتظار؟ ما را برای همرهی خود غیور کن با كوله‌بار غربت و اندوه خود بيا از كوچه‌های سينه‌زنی‌مان عبور كن امشب بيا كه روضه‌بخوانی برايمان دل را پر از تلاطم و لبریز شور کن يا چند صفحه مقتل كرب‌وبلا بخوان يا روضه‌های شام بلا را مرور كن هم از طلوع ماه روی نیزه‌ها بگو هم يادی از مصيبت و داغ تنور كن ✍
همه محوند، محو عزت ما از گِلِ اولیاست طینت ما کنج عُزلَت برای ما گنج است وه چه سرمایه‌ای‌ست عُزلَت ما نگران نیستیم از مردن مرگ ما هست استراحت ما ثروت ما محبت زهراست نرسد ثروتی به ثروت ما نامه‌هامان نخوانده امضا شد باز راضی نشد به خجلت ما گریه کردیم راهمان دادند بی نتیجه نماند زحمت ما هر کسی پنج روز نوبت اوست با بزرگان گذشت نوبت ما فرصت گریه را به ما دادند بهترین فرصت است فرصت ما همه جا رفت و از تو صحبت کرد هر که بنشست پای صحبت ما تا که در خدمت شما هستیم دیگران می‌کنند خدمت ما خواستند از دیار تو برویم نه، اجازه نداد غیرت ما ما اویسیم و آمدیم، ولی دیدن تو نبود قسمت ما آس و پاست شدیم و با این حال درهمی کم نشد ز قیمت ما شبی از خاک ما گذر کردی مرده را زنده کرد تربت ما حاجت دل شکسته‌ها گریه‌ست جان زینب برس به حاجت ما * * روضه داریم روضه‌ی زینب یک سری هم بیا به هیئت ما کربلا، شام، هر کجا رفتی یک سلامی بده به نیت ما * * ما که از هجر، بال بال زدیم و نیامد کسی عیادت ما ✍
چون او کسی به راه وفا یاوری نکرد خون جگر نخورد و پیام‌آوری نکرد زینب، که مثل او کسی از داغدیدگان با اشک چشم خویش، گهرپروری نکرد بعد از وداع روز دهم، با ستارگان کوتاهی از وظیفۀ هم‌سنگری نکرد در حقِّ غنچه‌های دل افسردۀ یتیم چون او، کسی مراقبت و مادری نکرد... بعد از امام آینه‌ها، با کلام نور هیچ آفتاب، این همه روشنگری نکرد همراه کاروان اسیران، خدای صبر کاری به جز رسالت و پیغمبری نکرد جز او، که بود شاهد محمل‌نشین، کسی دیدار، تازه، با گل خاکستری نکرد در سایه‌بان محمل غم، با هلال خویش جز صحبت از شکوه و بلنداختری نکرد... ویرانه بود و دربه‌دری، باز لحظه‌ای غفلت ز حال لالۀ نیلوفری نکرد یادش، هماره مظهر عزّت‌مداری است نامش، همیشه بر لب ایام جاری است ✍
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 خداحافظ غم و رنج ومصیبت دیگه از درد دوری بَیمه راحت خداحافظ بغض و بی قراری روز وشو دم وساعت بِرمه زاری خدا حـافظ خدا حـافظ مدینه تِه از اول دَکِردی غم مه سینه تا که بَکوشتنه مه جان مار ره دیگه بَیتنه مِـه دلِ قـرار ره بَدیمه داغ پِـر، داغ بـرارون غم برار زاعـون و غم وَچـون من از ازل فقـط بـلا بَدیمه از کچیکی لاله ی غم بَچیمه دیگه بَیّه تِموم این درد و فراق مـره بکـوشته مـه بـرارون داغ از اون روزی که من بَهیمه عمه مـه دل دَکـردنه دنیـای غمـه خدا دونّه که مه دل مفتلاعه مه سینه مَشت داغ کـربلاعه کـربلا دریـای خـونّه بَـدیمه من داغ شه عزیزونّه بَدیمه مـه یـاد نَشـونه تَـلِ زینبـیّه با خنجر چِتی مه گله بَچـیّه کربلا و کـوفه و شـام خـراب برار ره سنگ زونه دل بَیّه کباب خداحافظ غریبی و اسیری جـان رقیـه ی بهـونه گیری چِتی من بی حسین نفس بَکِشم نَتـومّه بـی بـرار دنیـا دِواشم مِه سینه مَشت آه وشوروشینه دیگـه وقـت مـلاقات حسـینه از داغ مه برار دل تَش وِشِنه دونِسّمه این غـم مـره کِشنه دیگه مـه عمر بَـرسیه بـه آخـر حسینِ واری جان دِمه خاک سر بِـرارِ پیـرهنِ کَشـه بَهیـرم حسین حسین بَهووم و بَمیرم مه سرگذشت همه پُر رنج ودرده مه دردِ وِسّه «مداح» ناله کِرده 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 زینب ای فخر امیرالمومنین نایب الزهرا بتول دومین دختر مظلومۀ بانوی آب ای بدرگاه تو حاجت مستجاب ای خطیبان محو بسم الله تو قلب هستی سوخته از آه تو گر چه زهرا و علی را دختری تو به دریای ولایت گوهری ای مقامت در دل مردم نهان چون تو دیگر زن نیامد درجهان ای به صورت فاطمه سیرت علی پنج تن از هیبت تو منجلی تو علی هستی و یاپیغمبری؟ کیستی که از همه دل می بری؟ ازهمان روزی که تو زینب شدی زِین اُمّ و زِین جَدّ و اَب شدی ای بیانت چون بیان فاطمه دختر شیرین زبان فاطمه من کجامدح تو زینب جان کجا؟ من کجاتفسیرت ای قرآن کجا؟ مدح تو باید حسین گوید، بَلی یا که زهرا یا پیمبر یا علی زینب ای دُردانۀ پروردگار مردتر از تو ندیده روزگار هر کجا تا نامت آمد بر زبان قصه ات آتش زده بر جانمان هرکه از تو درس عرفان می گرفت ازحسین جان گفتنت جان می گرفت قدر یک عالَم به قلبت غم نشست استخوان صبراز صبرت شکست طفل بودی داغ مادر دیده ای پهلویش بشکسته با در دیده ای بعد از آن داغ پدر داغت زده شعلۀ غم بر گل و باغت زده تاکه دل خوش کرده بودی برحسن این برادر شد غریبانه کفن گرچه بودی زینبا در شوروشین تودلت خوش بوده که داری حسین از ازل عشق حسین در سینه ات روی ماهش بوده چون آیینه ات دوش در دوش برادر بوده ای تو برایش مثل مادر بوده ای تو به هرشادی وغم گفتی حسین در دم و هر باز دم گفتی حسین گردش ایام زینب جان چه زود این حسین را هم زدست تو ربود آه از آندم که حسینت کشته شد صورت ماهش بخون آغشته شد آه از آندم که خبر پیچید آه شمردون سر ازحسین بُبرید آه تاکه دیدی بی سرش برسر زدی تو بجایش روی تَل پرپر زدی بر تو چون بگذشت وقت احتضار شاید آندم می کشیدی انتظار تا از آن شش تا برادر، دو پسر کاش بودند در کنارت یک نفر کاش اکبر بود وقت قبض جان لحظه ی جان دادنت گوید اذان کاش تا می رفت جان از پیکرت بـود عباس و حسینت در بـرت کاش یکسال دگر می ماندحسین تا که تلقین تو رامی خواندحسین کوهی از غم بود گرچه در دلت عاقبت داغ حسین شد قاتلت کن مدد «مـداح» را ای نورعین وقت جان دادن بگوید یاحسین 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 زینب ای فخر امیرالمومنین نایب الزهرا بتول دومین دختر مظلومۀ بانوی آب ای بدرگاه تو حاجت مستجاب ای خطیبان محو بسم الله تو قلب هستی سوخته از آه تو گر چه زهرا و علی را دختری تو به دریای ولایت گوهری ای مقامت در دل مردم نهان چون تو دیگر زن نیامد درجهان ای به صورت فاطمه سیرت علی پنج تن از هیبت تو منجلی تو علی هستی و یاپیغمبری؟ کیستی که از همه دل می بری؟ ازهمان روزی که تو زینب شدی زِین اُمّ و زِین جَدّ و اَب شدی ای بیانت چون بیان فاطمه دختر شیرین زبان فاطمه من کجامدح تو زینب جان کجا؟ من کجاتفسیرت ای قرآن کجا؟ مدح تو باید حسین گوید، بَلی یا که زهرا یا پیمبر یا علی زینب ای دُردانۀ پروردگار مردتر از تو ندیده روزگار هر کجا تا نامت آمد بر زبان قصه ات آتش زده بر جانمان هرکه از تو درس عرفان می گرفت ازحسین جان گفتنت جان می گرفت قدر یک عالَم به قلبت غم نشست استخوان صبراز صبرت شکست طفل بودی داغ مادر دیده ای پهلویش بشکسته با در دیده ای بعد از آن داغ پدر داغت زده شعلۀ غم بر گل و باغت زده تاکه دل خوش کرده بودی برحسن این برادر شد غریبانه کفن گرچه بودی زینبا در شوروشین تودلت خوش بوده که داری حسین از ازل عشق حسین در سینه ات روی ماهش بوده چون آیینه ات دوش در دوش برادر بوده ای تو برایش مثل مادر بوده ای تو به هرشادی وغم گفتی حسین در دم و هر باز دم گفتی حسین گردش ایام زینب جان چه زود این حسین را هم زدست تو ربود آه از آندم که حسینت کشته شد صورت ماهش بخون آغشته شد آه از آندم که خبر پیچید آه شمردون سر ازحسین بُبرید آه تاکه دیدی بی سرش برسر زدی تو بجایش روی تَل پرپر زدی بر تو چون بگذشت وقت احتضار شاید آندم می کشیدی انتظار تا از آن شش تا برادر، دو پسر کاش بودند در کنارت یک نفر کاش اکبر بود وقت قبض جان لحظه ی جان دادنت گوید اذان کاش تا می رفت جان از پیکرت بـود عباس و حسینت در بـرت کاش یکسال دگر می ماندحسین تا که تلقین تو رامی خواندحسین کوهی از غم بود گرچه در دلت عاقبت داغ حسین شد قاتلت کن مدد «مـداح» را ای نورعین وقت جان دادن بگوید یاحسین 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 سلام ای زینت مذهب سلام عمه ی اهل بیت،زینب سلام آینـه ی تمـام نمـای زهـرا پـای نهـاده جای پـای زهرا بتـول دوم سـرای علـی حضرت فاطمه برای علی تو زینتی شدی برای پدر دختر و مادری برای پدر دختر پاک دامن فاطمه بلبل باغ و چمن فاطمه علیمه ی معلّمه ندیده از دو لبت آیه ی حق چکیده کمال و پارسائی ات را درود سیدّة النّسـائی ات را درود بعد رسولُ لْلَه و پـروردگـار بر تو اَئمّه می کنند افتخار خواهر عباس وحسین وحسن شوم فداییِ تـو بـانوی مـن تو داغ شش برادرت دیده ای فراق شان را به برت دیده ای ز صبرتو تا همه وا مانده اند اُمّ مصائبت دگر خوانده اند ای بـه فـدای رَبّنـای لبـت برده دل از حسین نماز شبت ای ز ازل همدم و یار حسین بـا تـو گذشته روزگار حسین حسین در خفا خدا خدا کرد بـرای غربتت چـه گـریه ها کرد کاش در این لحظه ی احتضارت بـود برادرت حسین کنارت به وقت جان سپردنت آه آه از آن ستارگان وخورشید وماه میان شش برادر و دو پسر یکی نبود سرت بگیرد به بر شنیده ام، حضرت بانوی پاک تو جان سپرده ای بر روی خاک برایت آن لحظه چه پُر بلا بود نگاه تـو بـه سمت کـربلا بود رو سینه ی تو بود ای نورعین پیـرهن غـرق بخـون حسین بعد حسین چه غصه هاکه خوردی حسین حسین گفتی وجان سپردی به لطف تو دست وقلم شد روان «مداح»دلشکسته شد روضه خوان 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَیکِ یَا اُمَّ المَصَائِبِ یَا زِینَبُ الکُبرَی(سلام الله علیها)، اَلسَّلامُ عَلَیکِ یَا مَن ظَهَرَت مَحَبَّتُهَا لِلحُسَینِ(علیه السلام) المَظلُومِ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔷🔹 ✅در نهضت کربلا، در مقاتل در چند موقِف نام «حضرت زینب(سلام الله علیها)» آمده است : 1⃣شب عاشورا : امام سجاد(علیه السلام) فرمود : وقتی امام حسین(ع) ماجرای شهادت خویش و اسارت اهل بیتش را در شب عاشورا به حضرت زینب(س) فرمود : حضرت زینب(س) از شدت حزن و اندوه و ماتم؛ 📋《لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيّاً عَلَيْهَا》 ♦️صورت را خراشید و دست به گریبان برد و چاک زد و سپس بی هوش بر زمین افتاد. امام حسین(ع) برخاست و آب بر روی صورت خواهر پاشید و فرمود : 📋《يَا أُخْتَاهْ! اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ》 ♦️خواهرم! پرهیز کاری پیشه کن و با آن شکیبائی ای که خدا بهره ات سازد، بردباری کن.(۱) 2⃣پس از شهادت : در مقاتل آمده است که حضرت زینب(س) بعد از مطلع شدن از شهادت حضرت علی اکبر(ع) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند. وقتی زینب کبری(س) با بدن قطعه قطعه شده حضرت علی اکبر(ع) مواجه شد؛ 📋《فَأَكَبَّتْ عَلَيْهِ》 ♦️خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر(ع) انداخت. در این حین از آنجایی که امام حسین(ع) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند. امام حسین(ع)؛ 📋《فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ》 ♦️نعش علی اکبر(ع) را رها کرد و دست خواهر را گرفت و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداند.(۲) 3⃣هنگام شهادت : طبق گزارش مقاتل وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا استنصار می‌کرد. 📋《فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ》 ♦️نداى استغاثه امام(ع) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست. امام حسین(ع) به سمت خیمه‏‌ها پیش افتاد و به حضرت زینب(س) فرمود : 📋《نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ》 ♦️خواهرم! فرزند خردسالم را به من بده تا با او وداع کنم. حضرت زینب(س) طفل شیرخوار را نزد امام حسین(ع) آورد، و به آغوش پدر داد.(۳) 4⃣قبل از شهادت : طبق بیان مقاتل وقتی امام حسین(ع) در قتلگاه افتاده بود، حضرت عبدالله(ع) در کنار زینب کبری(س) بود، ولی وقتی صحنه دلخراش عموی خود را دید؛ 📋《فَأَبَى وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ : وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي!》 ♦️از ماندن نزد عمه امتناع کرد و از دست حضرت زینب(س) فرار کرد و خود را به امام(ع) در قتلگاه رساند، در حالی که می گفت : به خدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد.(۴) 5⃣هنگام وداع : هنگامی که امام حسین(ع) در روز عاشوراء قصد وداع کرد، به اهل حرم فرمود : 📋《یَا اُخْتَاهُ! یَا اُمَّ کُلْثُومِِ! وَاَنْتِ یَا زَینَبُ وَ اَنْتِ یَا رُقَیّةُ وَ اَنـْتِ یا فاطِمَةُ، وَ اَنْتِ یا رُبابُ، اُنْظُرْنَ اِذا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقَقْنَ عَلَی جَیبَاً وَلا تَخْمَشْنَ عَلَی وَجْهَاً وَلا تَقُلْنَ عَلَی هَجْراً》 ♦️ای خواهرم! ای ام کلثوم! و تو ای زینب، و تو ای رقیّه، و تو ای فاطمه، و تو ای رباب، زمانی که من به قتل رسیدم، در مرگم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی ناروا بر زبان نرانید.(۵) سپس حضرت(ع) فرمود : 📋《يَا سُكَيْنَةُ، يَا فَاطِمَةُ، يَا زَيْنَبُ، يَا أُمَّ كُلْثُومٍ، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ!》 ♦️ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، خداحافظ شما!(۶) 6⃣آخرین لحظات حیات در قتلگاه : طبق گزارشات وقتی عمرسعد به گودال قتلگاه نزدیک شد و حضرت زینب(س) در این لحظه به عمر سعد خطاب کرد : 📋《یَابنَ سَعدِِ! اَیُقتَلُ اَبُوعَبدِاللهِ وَ اَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟》 ♦️ای فرزند سعد! آیا اباعبدالله کشته می‌شود و تو تماشا می‌کنی؟!(۷) 7⃣هنگام شهادت : وقتی در عصر عاشورا دید دشمن امام حسین(ع) را محاصره کرده و بدن صد پاره ی امام(ع) در قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت : 📋《وامُحَمّداه! صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ》 ♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(ع) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است.(۸) ادامه مطالب :👇
حضرت زینب سلام الله علیها۱۴۰۱.mp3
9.57M
🎧 🥀 حضرت زینب سلام‌‌الله علیها 🥀 حجت‌الاسلام حنیفی
2_144138278101640287.mp3
8.81M
🏴 🎤•| |• یک سال و نیمه که داداش نه یاری و نه یاوری سخته چقدر جون کندنم این لحظه های آخری قامت خمیده از غمت مثل غم بی مادری این درد و دل های منه حرف برادر خواهری غروب بود و پیش چشمام سرت رو ، زتن میبریدن غروب بود و پیش چشمام موهای سرت رو کشیدن غروب بود و پیش چشمام دیدم پیراهن از تنت می دریدن غروب بود و پر از غم بود غروبی به رنگ عزا غروب بود و پر از غم بود تو رفتی و آزاد شده آب غروب بود و پر از غم بود وای از لالایی گفتنای رباب هذا فراق بینی و بینک ..... یکسال و نیمه که داداش شدم جوون مرگ غمت میمیرم و زنده میشم با خاطرات ماتمت من خم شدم تا خم نشه این بیرق و این پرچمت خوردم زمین صدبار داداش تاکه نیفته علمت زمین خوردم کجا بودی نمونده برام دیگه بال و پری زمین خوردم کجا بودی نمونده برام معجر و روسری زمین خوردم کجا بودی بیا دیدم این دم آخری کجا رفتی ببینی تا یه دریا توی چشمای خستمه کجا رفتی ببینی تا هنوز رد شلاق روی دستمه کجا رفتی ببینی تا فقط کهنه پیراهنت دستمه هذا فراق بینی و بینک.... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹↶ ↷🔹💠 🍃🍂بِسْمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰنِ الْرَّحیمْ🍂🍃 【 بِسْمِ الله كَلِمَةِ الْمُعْتَصِمِينَ وَ مَقَالَةِ الْمُتَحَرِّزِينَ وَ أَعُوذُ بِاللهِ تَعَالَى مِنْ جَوْرِ الْجَائِرِينَ وَ كَيْدِ الْحَاسِدِينَ وَ بَغْیِ الظَّالِمِينَ وَ أَحْمَدُهُ فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِينَ اَللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ بِلا شَرِیکِِ وَالْمَلِکُ بِلا تَمْلِیکِِ لا تُضَادُّ فِی حُكْمِکَ وَ لا تُنَازَعُ فِی مُلْكِکَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ أَنْ تُوزِعَنِی مِنْ شُكْرِ نُعْمَاکَ مَا تَبْلُغُ بِی غَايَةَ رِضَکَ وَ أَنْ تُعِينَنِی عَلَى طَاعَتِکَ وَ لُزُومِ عِبَادَتِکَ وَ اسْتِحْقَاقِ مَثُوبَتِکَ بِلُطْفِ عِنَايَتِکَ وَ تَرْحَمَنِی بِصَدِّی عَنْ مَعَاصِیکَ مَا أَحْيَيْتَنِی وَ تُوَفِّقَنِی لِمَا يَنْفَعُنِی مَا أَبْقَيْتَنِی وَ أَنْ تَشْرَحَ بِكِتَابِکَ صَدْرِی وَ تَحُطَّ بِتِلاوَتِهِ وِزْرِی وَ تَمْنَحَنِی السَّلامَةَ فِی دِينِی وَ نَفْسِی وَ لا تُوحِشَ بِی أَهْلَ أُنْسِی وَ تُتِمَّ إِحْسَانَکَ فِيمَا بَقِیَ مِنْ عُمْرِی كَمَا أَحْسَنْتَ فِيمَا مَضَى مِنْهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ 】 ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🍃🍂بنام خداوند بخشنده مهربان🍂🍃 〖 به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگى است به نام خدا که کلمه پناه‌جویان و گفتار پرهیزگاران است و پناه می‌برم به خدای بلند مرتبه از ستم ستمگران و نیرنگ حسودان و سرکشی ظالمان و او را می‌ستایم ستایشی برتر از ستایش ستایشگران خدایا تویی یگانه بی‌انباز و پادشاه علی الاطلاق، در فرمانروایی‌ات مخالفت نشوی و در پادشاهی‌ات هماوردی نداری از تو می‌خواهم که بر بنده و فرستاده‌ات محمد درود فرستی و سپاس نعمت‌هایت را چنان قسمت من کن که مرا به کمال خشنودی‌ات نائل گرداند و به برکت عنایت خویش بر طاعت و مداومت عبادت خود و شایستگی پاداشت یاری نمایی و تا زنده‌ام به بازداشتن از گناهانت بر من مهر ورزی و تا پایان عمر بر انجام آنچه بهره‌ام رساند توفیقم دهی و به کتاب خود برای پذیرش حق سینه‌ام را فراخ گردانی و بار گناهانم را با تلاوتش از نامه اعمالم فروریزی و در دین و جانم به من سلامت بخشی و کسانی که به آنها انس گرفته‌ام از من وحشت زده نکنی و در باقیمانده عمر احسانت را بر من تمام نمایی چنان که در گذشته عمرم بر من احسان نمودی ای مهربان‌ترین مهربانان 〗 °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°