#امام_کاظم_شهادت
ای ولی نعمتِ ایران پدرت را کشتند
آه ، ای شاهِ خراسان پدرت را کشتند
در میان حرمت سینه زنان می گوییم ...
وامصییت که رضا جان پدرت را کشتند
آنقَدَر از نفس حیدری اش ترسیدند ...
آخر از ترس ، هراسان پدرت را کشتند
چارده سال ، سیه چالِ بلا جایش بود
عاقبت در دلِ زندان پدرت را کشتند
از بلا هر چه که می شد به سرش آوردند
امتِ دور ، ز انسان پدرت را کشتند
اشک ، در چشم و به لب ناله ی "خَلِّصْنی" داشت
در عوض با لب خندان پدرت را کشتند
تا که دیدند کسی نیست ، که یاری ش کند ...
چقَدَر ساده و آسان پدرت را کشتند
حتما آن لحظه که بارید ، برای جدش ...
موقع بارش باران پدرت را کشتند
گر چه از فرطِ شکنجه بدنش آب شده ...
تو بگو با لب عطشان پدرت را کشتند ؟
گر چه اصلا غُل و زنجیر ، لباسش شده بود
کِی دگر با تن عریان پدرت را کشتند
#رضا_قاسمی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمان:
حجم:
945.3K
یابن الحسن کجا قران به روی سر گرفتی
▪️▪️▪️▪️▪️😭😭▪️▪️▪️
یا صاحب الزمان...
کجا ماتم واسه حیدر گرفتی؟
بساط غم با چشمِ تر گرفتی؟
به قربون دلِ پُر دردت آقا
کجا قرآن به رویِ سر گرفتی؟
پیچیده شبی به گل پرپر شب آخر
حرف سفر و داغ مکرر شب آخر
اشکی که شده نذر غم فاطمه سی سال
انگار شده چند برابر شب آخر
انگار همین چند شب پیش شبانه
آمد چه به روز دل حیدر شب آخر
حالا شب بذم است ولی باسر خونین
شرمنده نمانده است ز کوثر شب آخر
با اشک غریبانه خود برد سخنها
از بی کسی آل پیمبر شب آخر
از کرببلا گفته حکایات غریبش
از داغ برادر به برادر شب آخر
گویا خبر آورده نسیم از دل صحرا
پیچیده شبیه گل پرپر شب آخر
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
✍ #رضا_قاسمی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اجرای_سبک
#شاعرومداح_سبک_گزار
🎧#استادپیرزاده🎤
#امام_زمان_مناجات
#عید_فطر
گفتی دلمان در آرزویت باشد
چشمان امیدمان به سویت باشد
عید رمضان هم آمد اما ای ماه
عید دل ما رؤیتِ رویت باشد
#یوسف_رحیمی
#امام_حسین
#عید_فطر
ماه رمضان می رود و توشه ندارم
در مزرعه ی عفو خدا خوشه ندارم
با روزه خدایی نشدم، باز امیدی
جز گریه ی بر صاحب شش گوشه ندارم
#امیر_عظیمی
#امام_زمان
#عید_فطر
#دوبیتی
یک ماه اگر خدا خدا می کردیم
ما بهر ظهور تو دعا می کردیم
ای کاش نماز عید فطر خو د را
در پشت سر تو اقتدا می کردیم
#سيدهاشم_وفايی
#امام_حسین
#عید_فطر
#دوبیتی
ای رحمتِ واسعه !؛ ببین غم داریم
در نامهی خود مُهرِ تو را کم داریم
ماه رمضان تمام شد ؛ حالا ما
امّید ، به سفرهی محرم داریم....
#رضا_قاسمی
#امام_زمان
#عید_فطر
#دوبیتی
عید فطر است الهی که به کامت باشد
جرعه ای از می توحید به جامت باشد
اولین جمعه ی بعد از رمضان هم ایکاش
آخرین جمعه ی دوری ز امامت باشد
#اسماعیل_پورجهانی
قسم به نان و نمک، ذرّهای مرام ندارید
نمک به سفرهی زخمید، التیام ندارید
آهای مردمِ مؤمن به دینِ ساختگیتان!
به دینتان سخن از یاری امام ندارید؟!
میان شهرِ زمستان کنار خانه و آتش
شمای یخزده کاری جز ازدحام ندارید
خبر دهید به هارون مکّی آتشِ غم را
شما که غیرتی اندازهی غلام ندارید
شکستْ حُرمتِ مویی که آیههای سپیدش
گواه شد که نشانی از احترام ندارید
چنان غبارِ سواران به خاکِ ظلم نشستید
چنان نشسته که دیگر سرِ قیام ندارید
آهای لشکرِ شاگردهای جنگندیده!
میان دفترتان درسِ انتقام ندارید؟!
سلاح دست گرفتید و شرحِ واقعه گفتید
شما که جز قلمِ لال در نیام ندارید
به مستحب که نشستید، واجبات قضا شد
شما که فعلِ ثوابی به جز حرام ندارید
#رضا_قاسمی
#امام_جعفر_صادق_ع. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شهادت_امام_جواد
#رضا_قاسمی
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن چهارپاره
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحُجَّةُ الْکُبْرَى ...
تو جوادی ، همه ی خلق گدایان تواند
بسکه آوازه ی تو در همه جا پیچیده
پر شده کیسه ی ما قبلِ گدایی کردن
گوشهای تو تقاضای گدا نشنیده
خواستم در بزنم در به روی من وا شد
جودِ تو کار گدایی مرا آسان کرد
قبل از آنی که تقاضای مداوا بکنم
چشم تو درد مرا دید و خودش درمان کرد
هیچ جا رو نزدم غیرِ درِ خانه ی تو
من به دستان پر از جود تو عادت کردم
اصلا انگار که فامیل تو هستم آقا
با گداییِ تو احساس سیادت کردم
دل من تنگ شده باز حرم می خواهم
کاظمینی بده و دست گدا را پر کن
نکند صحن تو یک ثانیه خلوت بشود
پس همیشه حرمت را ز گداها پر کن
باز کن بابِ مرادی به روی نوکر خود
تا بیایم وسط صحن تو هق هق بکنم
تا بخوانم ز مصیبات غریبانه ی تو
تا که از داغ جوانمرگی تو دق بکنم
وای از آن لحظه که در حجره به خود پیچیدی
در عوض اهل عزاخانه ی تو رقصیدند
ناله ی واعطشایت همه جا را پر کرد
گوش ها ناله ی جانسوز تو را نشنیدند
با غریبانه ترین شکل ، تو فریاد زدی
در عوض همسر بی رحم تو بر دف می زد
دست و پا می زدی و دست تو را هم نگرفت
کِل کشیدند کنیزان تو ... او کف می زد
تشنه بودی و کسی آب به دست تو نداد
حال تو لحظه به لحظه بد و بدتر می شد
یک نفر خواهش چشمان تو را ریخت زمین
لب تو خشک ، ولی خاک زمین تر می شد
روضه ی تشنگی ات قلب مرا پرپر کرد
با همین بال شکسته بروم کرب و بلا
شدت بی نفسی ات نفسم را برده
بازدم ها شده ذکر تو و دَم کرب و بلا
عطشت ارثیه ی جدّ غریبت شده است
پس نفس های دمِ آخر تو روضه ی اوست
اصلا انگار که گودال ، مجسّم شده است
اصلا انگار که بر روی زمین خونِ گلوست
وای از آن لحظه که گودال عطشناک شد و ...
خون جدت به زمین ریخت و سیراب شد و ...
از دلِ ریگِ بیابانِ بلا خون جوشید
از ترک های لب او دل سنگ آب شد و ...
داغ او شعله شد و زد به دل خورشید و ...
همه جا را ز غمش کوره ای از آتش کرد
شاه ، بر روی زمین بود و سرش بر نیزه
مادری گوشه ی گودال ، برایش غش کرد
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#زیارت_اربعین
قلبم به هوای حرمت در بدر است
چشمان ترم به کوله بار سفر است
گفتم به همه که اربعین درحرمم
ارباب ! ببین آبرویم در خطر است
شاعر: #رضا_قاسمی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
🏴 #فاطمیه ۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#شهادت
#رضا_قاسمی ✍
کسی که راهِ نجاتِ خلایق است از آتش
نوشتهاند از آتش کسی نداد نجاتش
زمین مجاورِ هجده بهارِ خانهی او بود
زمان هنوز مقیم است در زمانِ حیاتش
بفاطمَهْ، و أبیها و بَعلَها و بَنیها
چه محترم جَلَواتی نشسته در صلواتش
رکوعِ قامت او چیست جز قیام فُرادا؟
قیامِ ماست نمازی در اقتدا به صلاتش
نوشت نامِ علی را به صفحه صفحهی تاریخ
دمی که میخ، قلم بود و خونِ سینه دواتش
به ردّ پای علی لاله کاشت کوچه به کوچه
که هر نماز بگوییم اِهدِنا به صِراطش
سلاحِِ خطبهاش از دستِ لشکری سپر انداخت
برای حیدرِ تنها سپاه شد کلماتش
همانکه مثلِ خلافت ربود باغِ فدک را
گرفت هر چه علی داشت را به جای زکاتش
هنوز أشهدُ أنَّ علیست بر لبِ زهرا
شهید، شاهدِ زندهست در حیات و مماتش
شکست حرمتِ کوثر، مدینه چشمهی خون شد
رسید سیلی از این خون به کربلا و فراتش
.
@navaye_asheghaan
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#قبرستان_بقیع
بر مزارت حرمی ساختهام با «مثلاً»
گرچه خاک آمده پابوسیات؛ اما مثلاً...
خاکهای حرمت راهی سجاده شدند
کوچی از غربت، تا تربت اعلا مثلاً
گنبدت آیهی والشّمس شد و روشن شد
نه فقط فرش، که تا عرشِ معلّا مثلاً
باد، این نامهبرِ پرچم عطرآگینت
میبرد نامِ تو را آنسرِ دنیا مثلاً
به ضریحِ اثرِ فرشچیان بسته دخیل
چشممان حاجتِ یک عمرْ تماشا مثلاً
مثل پروانه که مأمورِ طواف شمع است
جمع خدّامِ حرم دور سر ما مثلاً...
کربلا میچکد از گریهی سقاخانه
روضه جاریست از آن، روضهی سقا مثلاً
دستهای آمده از محضر بابالقاسم
هیئتی همنامِ «حضرت زهرا» مثلاً
روضهخوانی وسطِ صحن، حکایت میخواند
قصهی کوچهای از شهر تو؛ حالا مثلاً...
مادرِ آب از آن رد شده آرام آرام
سدّی از سنگ، نبستهست گذر را مثلاً
"کوچهای تنگ و دلی سنگ و صدای سیلی"
نیست در قصهی ما صحبتِ اینها مثلاً
مادرِ قصهی ما رفت، صحیح و سالم
نه؛ نخورده ترک آیینهی مولا مثلاً
بعدِ مجلس همه رفتند زیارت کردند
تربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلاً
✍ #رضا_قاسمی
*استقبال از غزل محمدعلی کردی با مطلع:
زخمهایم شده این لحظه مداوا مثلاً
چشم کمسوی من امشب شده بینا مثلاً
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#وفات_حضرت_خدیجه سلام الله علیها
#رضا_قاسمی ✍
پس از احمد اگر نازل شود پیغمبری دیگر
نمیآید شبیه همسرِ او همسری دیگر
زنی از جنسِ «اَعطَیناک» بین نازَنان تنهاست
که محشور است آنجا ابتری با ابتری دیگر
کنار همرکابش «یاعلی» گفت و به جنگ جهل
نرفت از سنگرِ همسنگرش در سنگری دیگر
علی با ذوالفقارش زور بازوی پیمبر شد
و این زن با وفا و مِکنتش شد حیدری دیگر
به دور شمع پیغمبر نمیبینیم تا محشر
به جز بال و پرِ پروانهاش خاکستری دیگر
به جز دامانِ پاک او که رحلِ نور اعطیناست
نجوشیدهست در عرش برین هم کوثری دیگر
به غیر از دفترِ مدح طلاکوبش که قرآن است
نخورده مُهرِ «اُمُّالْمُؤمِنین» بر دفتری دیگر
اگر جا میشود دریا میان کاسهای لبپَر
بگو داریم غیر از اُمّزهرا مادری دیگر
زنی که میفروشد نور عقبی را به دنیایش
نخواهد داشت جز شیطان و آلش مشتری دیگر
زنی که جای «اُمُّالْمُؤمِنین» اُمُّالحَسَد شد رفت
نخواهد رفت بغض بچههایش از سری دیگر
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
﷽
مناجات_با_امام_زمان_ارواحنا_فداه
پیش مقدمه برای روضه حضرت زینب (س)
😭😭😭
ای عمه جان برای تو خون گریه میکنم
از سوز ماجرای تو خون گریه میکنم
با یاد غصه های تو از حال میروم
با یاد غصه های تو خون گریه میکنم
داغ اسیری ات کمرم را شکسته است
بستند ، دست و پای تو خون گریه میکنم
حتی خدا برای تو روضه بپا کند
با روضه ی خدای تو خون گریه میکنم
تو زار میزنی ز فراق حسین و ، من ...
از سوزِ های های تو خون گریه میکنم
بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ...
از "وا محمدای" تو خون گریه میکنم
هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ...
هر صبح و شب برای تو خون گریه میکنم
ای "کربِ وَ الْبَلای" حقیقی کربلا
از داغ کربلای تو خون گریه میکنم
از داغ همسفر شدنت با حرامیان ...
میمیرم ، از عزای تو خون گریه میکنم
تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و
من نیز ، پا به پای تو خون گریه میکنم
✍#رضا_قاسمی
#روضه ی اربعین
⬅️#زبانحال خواهر کنارقبر برادر
#سبک محمود بیات معروف به سبک دشتی✨
#گوشه ی مارضایی🌴
#چهل روزه حسینم را ندیدم(آیی عزیزم)
بلایش را به جان ودل خریدم(آیی عزیزم عزیزم)
😭😭😭
چهل روز است چهل منزل اسیرم(آیی)
دعا کن در کنار توبمیرم(آیی عزیزم)2
چهل روزه غم چهل ساله دیدم
😭😭😭
غم واندوه دیدم ناله دیدم(هایی غریبم آیی غریبم)
سر پر خون تو همراه من بود
😭😭😭
به هرجاچهل چراغ راه من بود(آیی عزیزم)2
همینجا غرق در خون شد وجودم(عزیزم)2
تن پاک توراگم کرده بودم2
میان نیزه ها دل باختم من(آخ عزیزم)2
ترا دیدم ولی نشناختم من(وایی عزیزم)2
اگر امروز برداری سرت را(ای والله به خدا حسینم)
توهم نشناسی ای گل خواهرت را
😭😭😭
زجا برخیز ای نور دودیده(هایی عزیزم2 وایی غریبم2)
ببین موی سپید وقد خمیده(هایی عزیزم)2
😭😭😭
روزاربعین امام حسین ع دو زائر دل شکسته داشته،
#بند_سوم💚
یکی زینب س ودیگری جابراست،اما عاشقان ابی عبدالله جابر برااولین بار قبرحسین ع و زیارت میکنه،
آی گریه کنای ابی عبدالله ع خودت وکربلا ببین
کنار خواهرخسته و داغ دیده ی حسین امروز با
ناله هات مرهم تاول پاهاش باش،آخه چهل روزه شاید کفش زینب ازپاش در نیومده ،
#بمیرم😭😭😭
ولی عمه ی سادات اولین بار تو گودال قتلگاه زائر حسینش بود
بدن بی سر حسینشو در آغوش گرفت (لبهاشو) گذاشت رو رگهای بریده ی برادر ...
😭😭
جایی که من بوسیده ام زهرانبوسید
بابم علی مرتضی، جدم رسول الله نبوسید
سرشو طرف آسمون بلند کرد،
گفت:خدایا این قربانی را ازآل رسول الله قبول
بفرما
درقتلگاه جسم برادر بروی دست
بگرفت کای خدای من این جان زینب است
😭😭
قربانی تواست بکن از کرم قبول
کاری چنین زعهده ی ایمان زینب است
#صل الله علیک یا اباعبدالله
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
خدا نگیرد از من این دو چشمهی حیات را
که گریهام گرفت راهِ کشتی نجات را
نوشتم از حسین، کاغذ و قلم به سر زدند
و اشکِ روضه سرخ کرد کاسهی دوات را
دو قطره تشنگی به کامِ روضهخوانیام چکاند
برای سوزِ شعر، دیدهام دَمِ فرات را
پیاده میروم به کربلا و بعد از آن مسیر
به شوقِ دیدنِ تو میدوم پلِ صراط را
صراطِ مستقیم چیست، غیر راه کربلا؟
پناه بردم از خودم به سرپناه کربلا
پناه میبرد به کامِ تشنهی تو آب هم
به دستِ ساقی تو دجله میشود سراب هم
فقط در این حریم قطره میکُشد جَحیم را
بهشتِ اشک میرسد به آیهی عذاب هم
هر آن زمان که سمتِ نور رفتهایم، دیدهایم
پناه برده پشتِ گنبدِ تو آفتاب هم
به خاکِ سجدهدارت از شهادتِ تو خاکها
به سجده میروند، تربتِ ابوتراب هم
به زیر قُبّه دیدهایم پابهپای دستِ ما
دخیل میزند گره دعای مستجاب هم
قنوتِ مستجاب، دستِ خورده بر ضریح توست
درست گفته هر که گفته عرش در ضریح توست
از آن زمانکه هیچکس نبود، جز خدا فقط
خدای اشک، خوانده است روضهی تو را فقط
برای هرکسی که مشتِ چشم، وا نمیشود
همیشه مشکِ اشکِ ماست، نذر روضهها فقط
به شوق عطرِ سیب، جانماز باز میکنم
نمازخوان شدم به عشقِ مُهرِ کربلا فقط
شهادتینْ چیست غیرِ دعوت از قدوم تو
در آن سکوت میزنم حسین را صدا فقط
اگر عتاب میکنی اگر عذاب میکنی
بیا به میهمانی مزارمان، بیا فقط!
سیاهی مزارمان سیاهی محرم است
بیا که دیدنت شروعِ روضهی مجسّم است
چه روضهای؟، همانکه ریخت اشکِ حنجر تو را
به حجّ خون طواف کرد خنجری سرِ تو را
همان غمی که بازگشتِ ماتمِ مدینه بود
که زخمِ سینهات دوباره کُشت مادر تو را
همان دَمی که تلّ زینبیّه قتلِآه شد
نگاه کرد خواهر احتضارِ مُضطر تو را
چه روضهای؟، همانکه تازیانههای تسلیت
سیاه کرد دَمبهدَم لباسِ خواهر تو را
چه روضهای؟، فرات هم نشسته زار میزند
که داغِ رو زدن به آب، کُشت اصغرِ تو را
گِلآبِ در عزای خود نشسته را زلال کن
ببخش روضهی عطش، فرات را حلال کن!
چقدر روضه ریختهست بر زمین کربلا
نگاهِ ماست گریهگریه همنشین کربلا
چنان زمین به خون نشست در طلوعِ سرخِ تو
شد آسمانِ در غروب، شرمگین کربلا
چنان برای پیرهن ربودن از تو گریه کرد
هنوز اشک میچکد از آستین کربلا
هنوز راه هجرت تو را ادامه میدهد
هنوز -مادرت، مسافرِ مدینهکربلا-
هنوز ردّ پای خواهرت مرور میشود
که میرسیم از نجف به اربعین کربلا
چنانکه از نگاه ما به تو سلام میرسد
به پرچمت قسم زمانِ انتقام میرسد
✍️ #رضا_قاسمی
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
زمان:
حجم:
1.22M
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
سلام میدهد به نام نامیات سلام هم
رکوع میشود به احترام تو قیام هم
تو کیستی که سَیّدُالشّباب اهلِ جنّتی
و سبطِ اکبرِ بهشتِ سَیّدُالاَنام هم
کرامتت نداشت مرز،مثل نور آفتاب
رسید سفرهات به ناسزای اهلِ شام هم
شفای دورهگردِ خاکِ مقدمِ تو سر زده
به اهل گورخانههای مرده از جذام هم
هزار خطبه بود در بلاغتِ سکوت تو
هزار بیالف،بدون نقطه،بیکلام هم
تو جنگجوی جنگ صبری ای دلاور جمل!
پر از دَمِ علیست ذوالفقارِ در نیام هم
تُعِزُّ مَن تَشاء یعنی ای مُعِزّ مؤمنین!
تو ماندی،از سپاه دشمنت نمانده نام هم
تُذِلُّ مَن تَشاء یعنی آن زن شترسوار
زنی که بو نبرد از آبرو،از احترام هم
شکسته شد به دستِ جانمازدزدها،نماز
فقط نه سجده و قیام،حُرمت امام هم
کدام نوحه آخرین دَمت شد ای جگر بهلب؟!
که سوخت جانِ بر لبِ شهیدِ تشنهکام هم
چه آتشیست داغ مادرت،که کم نمیشود
از آن دو نانجیب اگر بگیری انتقام هم
دوباره گریه در غم تو را شروع میکنیم
اگر میان روضه کارمان شود تمام هم
✍ #رضا_قاسمی
#کربلایی_جناب_آقای_جاودان🎤
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها