#زبانحال حضرت امیرالمومنین (ع) در کنار مزارحضرت زهرا (ع)
سبک : ای حرمینه ناز ائدن ... عطری گلور محرمون ... واردی باشیمدا یا حسین ...
فاطمه قبرون اوسته من گلمیشم آغلیام گئدم
ائوده یاتوب حسین حسن گلمیشم آغلیام گئدم
گون باتوری قرا سالور باشه حجاز داغلاری
آغلوری دردیمه منیم حسرتیلن بولاقلاری
یل اسوری چالور عجب غملی ترانه باغلاری
غملیدی گلشن و چمن گلمیشم آغلیام گئدم
ائوده گئدر گجه هامی مرد و زن استراحته
گون باتوری علی باتور بحر غم و ملامته
بوش گوره بیلمورم یرون نایل اولا زیارته
قبروون اوسته گلمیشم آغلیام گئدم
ریشۀ صبر حیدری سیل فراقتون یولور
یاده سالاندا محنتون گوزلریم اشگیلن دولور
خردا بالالار آغلاشور گول کیمی زینبون صولور
غربت اولوب منه وطن گلمیشم آغلیام گئدم
رحلت ایدن زمان آتان باشیوه قاره باغلادون
من بله بیلدوم هجرت احمده سینه داغلادون
بیلمزیدوم یارالیسان سن گجه گوندوز آغلادون
ایندی او سرّ اولوب عَلَن گلمیشم آغلیام گئدم
خیمه وروبدی غصّه و غم دل داغداریمه
یاده سالاندا یاره وی اشگیم آخور عذاریمه
حسرتیلن دوشور گوزوم قبضۀ ذوالفقاریمه
چکمم اونی غلافدن گلمیشم آغلیام گئدم
واردی یادیمدا بیر گونی سن منه ایلدون خطاب
چِک گیله ذوالفقاریوی حقّوی آل ابوتراب
ایندی علینون ایلوری قلبین او منظره کباب
یوخدی علینی دیندیرن گلمیشم آغلیام گئدم
آلدیلار حقّیمی منیم مجلس شور قوردولار
بوینونا شال سالدیلار شیر خدانی یوردولار
سن کمک ایلدون سنه ظلمیله قمچی وردولار
توپراقا دوشدون اوندا سن گلمیشم آغلیام گئدم
تحت نظرده دور منیم منزل وحی مُنزَلیم
سن ساقیدون بیر آز گینه ائوده واریدی گئت گلیم
گئتدون الیمدن ایندی سن باغلی قالوب قاپیم الیم
یوخدی بیزه گلوب گئدن گلمیشم آغلیام گئدم
گرد غمون نشست ائدوب قلبیمه چوخ چتین سیلم
جان یتیشوب دوداقیمه فاطمه راضیم ئولم
گلمیشم ایندی قبریوون اوسته بیر آزجا دینجلم
ئولمور علی ندن؟ ندن گلمیشم آغلیام گئدم
سن ائویمه گلین گلن وقته یوخیدی چون آنان
غصه لَنَردون هر زمان گوز یاشین ایلدون روان
زینب عروس اولان زمان بخت ائوینه گیدن زمان
فاطمه نیلوم اوندا من گلمیشم آغلیام گئدم
آیریلیقون سالوبدی اود بو دل پر شراریمه
یالوارورام یوخی گَله دیدۀ اشکباریمه
محسنی آل قوجاقیوه گَل یوخودا کناریمه
روح تاپا بو خسته تَن گلمیشم آغلیام گئدم
محنت فاطمه سنی ایلدی «عینی فرد» حزین
قلبووی یاندیرار چخار سینه دن آه آتشین
شعر یازاندا صدقیلن یاز ائله پاک نیّتین
گور نه گوزلدی سر سخن گلمیشم آغلیام گئدم
📣 حاج غلامرضا عینی فرد زنجانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍ زبدة الاشعار ✍4_5823589462801645819.mp3
زمان:
حجم:
8M
#زبانحال حضرت امیرالمومنین (ع) در کنار مزارحضرت زهرا (ع)
سبک : ای حرمینه ناز ائدن ... عطری گلور محرمون ... واردی باشیمدا یا حسین ...
فاطمه قبرون اوسته من گلمیشم آغلیام گئدم😭😭
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
متن روضه 1
•✾🌺✾🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ...
وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ...
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
زبانحال آقامون موسی بن جعفر...
گوشه ی زندان...
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم
قربون غریبیت برم آقا...
🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله
🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم
چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
گوشه زندان تنهای تنها...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم
در حالات حضرت آوردند:
(لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ)
چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو...
از این زندان به اون زندان منتقل میکردند...
(#نکته: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند)
خدا ميدونه تو این سالها...
چقدر به امام رضا سخت گذشت...
چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت...
نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه...
هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی...
توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت...
اما...بلاخره یک روز خبر دادند...
گفتند آی شیعیان...
قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه...
شاید شیعیان خوشحال شدند...
اومدند پشت درب زندان ایستادند...
منتظرند...
بعد چهارده سال...
قراره آقاشون رو ببینند...
#زبانحال
شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد...
من دستهاش رو میبوسم...
یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم...
یک نفر گل آورده...
الهی امید کسی نا امید نشه...
یکدفه دیدند درب زندان باز شد...
چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن...
یه نفر صدا میزنه...
( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ )
#منبع: عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99
آی شیعیان انقدر منتظر بودید...
اینم امامتون...
ای وای... ای وای...
🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند
🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند
🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت
🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند
هر طوری بود شیعیان اومدند...
جنازه آقا رو تحویل گرفتند...
با احترام کفن کردند...
روی دست شیعیان...
تشییع جنازه باشکوهی شد...
با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند...
اما عرضه بداریم...
لا یوم کیومک یا اباعبدالله...
کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند...
صدا زدند...
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب تاختند که...
استخوانها شکست...
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
•-
💔#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
قدم سوم:
متن روضه👇
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
😭زبانحال آقامون موسی بن جعفر...
گوشه ی زندان...
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم
قربون غریبیت برم آقا...
🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله
🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم
چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
گوشه زندان تنهای تنها...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم
در حالات حضرت آوردند:
(لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ)
چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو...
از این زندان به اون زندان منتقل میکردند...
(#نکته: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند)
خدا ميدونه تو این سالها...
چقدر به امام رضا سخت گذشت...
چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت...
نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه...
هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی...
توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت...
اما...بلاخره یک روز خبر دادند...
💔گفتند آی شیعیان...
قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه...
شاید شیعیان خوشحال شدند...
اومدند پشت درب زندان ایستادند...
منتظرند...
بعد چهارده سال...
قراره آقاشون رو ببینند...
😭#زبانحال
شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد...
من دستهاش رو میبوسم...
یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم...
یک نفر گل آورده...
الهی امید کسی نا امید نشه...
یکدفه دیدند درب زندان باز شد...
چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن...
یه نفر صدا میزنه...
( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ )
📕#منبع: عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99
آی شیعیان انقدر منتظر بودید...
اینم امامتون...
ای وای... ای وای...
🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند
🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند
🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت
🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند
هر طوری بود شیعیان اومدند...
جنازه آقا رو تحویل گرفتند...
با احترام کفن کردند...
روی دست شیعیان...
تشییع جنازه باشکوهی شد...
با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند...
اما عرضه بداریم...
لا یوم کیومک یا اباعبدالله...
کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند...
صدا زدند...
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب تاختند که...
استخوانها شکست...
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
😭😭
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
متن روضه 1
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ...
وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ...
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
زبانحال آقامون موسی بن جعفر...
گوشه ی زندان...
🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم
قربون غریبیت برم آقا...
🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله
🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم
چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
گوشه زندان تنهای تنها...
🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت
🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم
در حالات حضرت آوردند:
(لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ)
چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو...
از این زندان به اون زندان منتقل میکردند...
(#نکته: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند)
خدا ميدونه تو این سالها...
چقدر به امام رضا سخت گذشت...
چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت...
نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه...
هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی...
توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت...
اما...بلاخره یک روز خبر دادند...
گفتند آی شیعیان...
قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه...
شاید شیعیان خوشحال شدند...
اومدند پشت درب زندان ایستادند...
منتظرند...
بعد چهارده سال...
قراره آقاشون رو ببینند...
#زبانحال
شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد...
من دستهاش رو میبوسم...
یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم...
یک نفر گل آورده...
الهی امید کسی نا امید نشه...
یکدفه دیدند درب زندان باز شد...
چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن...
یه نفر صدا میزنه...
( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ )
#منبع: عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99
آی شیعیان انقدر منتظر بودید...
اینم امامتون...
ای وای... ای وای...
🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند
🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند
🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت
🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند
هر طوری بود شیعیان اومدند...
جنازه آقا رو تحویل گرفتند...
با احترام کفن کردند...
روی دست شیعیان...
تشییع جنازه باشکوهی شد...
با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند...
اما عرضه بداریم...
لا یوم کیومک یا اباعبدالله...
کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند...
صدا زدند...
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب تاختند که...
استخوانها شکست...
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#سبک_231_محرم
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم علیه_السلام
#زمزمه_روضه_واحد_زمینه
#زبانحال، بر روی دارالاماره😭
با دو چشم دریا
روی بام ِ غم ها
می نویسم مولا
کوفه نیا
اینجا حرمله داره اصغرو نیار
شمر بی حیا داره خواهرو نیار
چشما شوره قاسمو و اکبرو نیار
این روزا گرمه
بازار آهنگراشون
قول ِ النگو
داده اند به دختراشون
با وعده ی زر
وقتی که از من بریدن
بعدش برای
سر تو نقشه کشیدن
نیا به کوفه پسرعموجان.....
🌸🌸🌸🌸🌸
لب من شد پاره
داره خون می باره
با تو حرفی داره
کوفه نیا
ببین می بُره دشمن حنجر منو
میندازه توی کوچه پیکر منو
میکِشه رو زمین تن ِبی سر منو
اینجا نیا که
میره رو نیزه سر تو
میشه اسیری
سرنوشت خواهر تو
جای تو میشه
تنور خولی کافر
رو نی می بینی
میشه اهانت به خواهر
نیا به کوفه پسرعموجان....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇