eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. سبک : باغبانم من و باغ من آتش گرفته طائر قدسم و بسته در زنجیر بیداد سوره ی نورم و گوشه ی زندان بغداد اشک چشمم ستاره ی شب من ذکر خلصنی یارب بر لب من سیدی سیدی موسی ابن جعفر دیدنی شد نماز شبم با دست بسته حلقه ی آهنین ساق پایم را شکسته شاهد غربتم اشک شبانه به ملاقاتم آمد تازیانه سیدی..... آه من زد شرر پیکر هفت آسمان را من به جانم خریدم بلای شیعیان را ای خدا رنگ لاله بدنم شد جگرم پاره از زهر ستم شد سیدی....... ✍ 👇
. سبک: خسته بود آقا ، تازه روی مرکبش نشسته بود آقا کنج زندانم چقدر تنگ دلم برا عزیزانم رو به قبله شده ام بیا رضا جانم   کنج زندانم بی گناهم من بسته شد دستای من با حلقه ی آهن حجت خدا کجا و سیلی دشمن  بی گناهم من مانند مادرم شد جفاها به من با تن کبودم     جسم من شد کفن   یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر من که میمیرم هنوزم بسته میون قل و زنجیرم ساق پای من شکسته و زمین گیرم من که میمیرم اشکا میباره هر کی از غربت من شنید عزاداره مرغ بسته بال و پر مگه زدن داره اشکا میباره زیر تازیانه  غرق اشک و آهم  خلصنی یا الله     مرگم را میخواهم یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام ✍ 👇
. زمزمه سنتی چشمم سوی در    جان می‌سپارم بیا رضا جان   چشم انتظارم آه من میدهم جان در کنج زندان بیا رضاجان بیا که طاقت     رفت از تن من وا کن تو زنجیر    از گردن من آه.... مرهم بیاور  با قلب خسته که استخوان    پایم شکسته آه... زندان تاریک   زندان نمناک سر می‌گذارم    بر دامن خاک آه.... ببین به غربت     تنم کفن شد یک تخته ی در   تابوت من شد آه.... به دیدن من    ای نور دیده بیا که جانم    به لب رسیده آه... آه   من میدهم جان   در کنج زندان  بیا رضا جان ✍ .👇
. تویی نور عالم، امام زمان شدی علّت خلقت این جهان زند بوسه بر پای تو آسمان تویی عرش اعلای حق را نشان تو در کلّ دنیا نداری نظیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر تویی آخرین منجی روزگار تویی آخرین وارث ذوالفقار فقط شیعه ای که شده رستگار ظهور تو را می کشد انتظار بیا مجری عدل شاه غدیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر منم غرق ظلمت، تویی ماه من تویی هادی قلب گمراه من الهی که ای عشق دلخواه من بیایی در این عمر کوتاه من شده مِهر تو ثروت این فقیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر تویی فرمانده بر همه انبیا تویی رهبر لایق اولیا تویی راه روشن به سمت خدا کند عیسی پشت سرت اقتدا تمام شاهان پیش تو سر به زیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر تویی سرور سروران، من غلام شدم شکر حق صاحب این مقام نفس بی تو باشد به سینه حرام الهی باشم نوکرت مستدام منم مستجار و تویی مستجیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر ندارم پیش تو اگر آبرو به دنبال تو گشته ام کو به کو کدامین کوچه را کنم جستجو که با خال رویت شوم روبه رو شدم من بر غم فراقت اسیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر بیا ای بر درد همه التیام بگیر از اعدایت دگر انتقام بیا که صبر شیعیان شد تمام شود خوشبختی با حضورت مدام تویی باران رحمت و من کویر امیری مهدیٌ و نعم الامیر نظر کن به این قلب بشکسته ام من از دست اعمال خود خسته ام که با این گناهان ِپیوسته ام مسیر ظهور تو را بسته ام زمین خورده ام، دست من را بگیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر شدی ای بهارم بیابان نشین شده همدمت روضه ی آتشین همیشه تو از غفلت مؤمنین شدی خون جگر روز و شب این چنین شده عمری سهم تو درد کثیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر شده مادرت محتضر، العجل شده زخمی از میخ در، العجل زمین خورده بین گذر، العجل کتک خورده از چل نفر، العجل بگو در جوانی چرا گشته پیر؟ امیری مهدیٌ و نعم الامیر به حقّ آن مشک دریده بیا به عمّه ی قامت خمیده بیا ببین که تا مقتل دویده بیا به حقّ حنجر بریده بیا نشسته بر حلقوم شش ماهه تیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
(السَّلامُ عَلیکِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا ( کوه صبر) سینه ، مالامالِ درد و غـــم بـرای زینب است مرغ جانم نــوحــه‌پــرداز عــزای زینب است کیست زینب؟ قـافلـه سـالار مِحـنت دیـدگـان این‌که گویم شمـه‌ای از مـاجـرای زینب است کیست زینب؟ همره و همگام اطفــال حسین سوی شامِ غـم که این از اعتـلای زینب است کیست زینب؟ کوه صبر و استقامت در جهان کوه گفتم کـوه هم خود زیر پـای زینب است کیست زینب؟ ناظــر رأس جــدای شـاه دیـن دیده‌ی مِحنت کش و دَردآشــنای زینب است بوسه زد در کــربــلا، بر بـوسه‌گـاه تیــغِ کیـن این نشانِ وسعـتِ صـبر و رضایِ زینب است گر نـوای کـربـلا، بـر گــوش عــالـم آشــناست حاصل آن خطبــه و بـانگ رسـای زینب است هر که گویی دیـده مــاتــم در زمانه بی‌درنـگ در حقیقت هر که باشد در قفــای زینب است از وفـــاداری و صـــبر و بـــردبـــاری ‌هــای او عـالمی شرمنده‌ی مِهـــر و وفـــای زینب است حـاتـم طـایی که باشد شهـره‌ی جـود و سخـا چون گدایی در برِ جـود و سخای زینب است بس‌که غم دید و صبوری کرد و شاکر بود نیز سـوگـوار مــرگ او حتی خــــدای زینب است (ساقی) غمـدیـده گوید: تسلیت بر شـیعیــان گرچه خود گریان ز داغ جانگزای زینب است سید محمدرضا شمس (ساقی) 1385
◾️ سوگ سروده ای برای قهرمان صبر ◾️ یا زینب س آنکه صبرش جاودان باشد به دنیا زینب است آنکه نامش دارد عطر و بوی زهرا زینب است آنکه با یک خطبه ویران کرد در شام بلا کاخ استبداد را بر فرق اعدا زینب است آنکه صبر از صبر او شرمنده شد در امتحان آنکه ایثارش بوَد درس الفبا زینب است آنکه در بیت الولا از بعد زهرای بتول بود چون مادر به حُسنِ خُلق وسیما زینب است آنکه در صبر و وقار و عفت و شرم و حیا همسرش پیدا نخواهد کرد دنیا زینب است آنکه در هم کوفت مردانه بساط کفر را پیش چشمش بود غم « اِلّا جمیلا » زینب است آنکه تا محشر قیام کربلا را زنده کرد با بیانی آتشین و نطق گویا زینب است آنکه در ظهر عطش وقت وداعش با حسین کرد یک گلبوسه از مولا تمنّا زینب است آنکه وقت غسل او غساله هم خون گریه کرد دید چون زخمش فراوان روی اعضا زینب است آنکه در شام بلا چون دید هجده مه به نی داد با دشنام وکف خصمش تسلا زینب است آنکه زیر بار غم خم شد ولی سر خم نکرد یکدم اندر پیش نامردانِ رسوا زینب است هر که دارد حُبّ او دیگر چه ترس از محشرش آنکه از ما می کند پرونده امضا زینب است انبیا مست حسینند و برادر مست او ذکر لبهای حسینِ تشنه ، تنها زینب است هست زهرا مادرش استاد دانشگاه نور فارغ التحصیل دانشگاه زهرا زینب است آنکه بر دستان او چشم «فرج» باشد مدام تا شفیعش باشد اندر روز عقبا زینب است اثر: .
. ای عشق بی نشان به خدا خسته ام بیا  چون موسم خزان به خدا خسته ام بیا  آخر بیا بگو به چه اسمی بخوانمت  یا صاحب الزمان به خدا خسته ام بیا  افتاده ام به گوشه ی عزلت به اشک چشم  بی تاب و ناتوان به خدا خسته ام بیا  هر کس به طعنه ای بزند نیش خویش را  از نیش این و آن به خدا خسته ام بیا  از وصف اینکه سختی دوران کشیده ام  الکن بود زبان به خدا خسته ام بیا  آقا خلاصه که به لبم جان رسیده است  ای شاه جمکران به خدا خسته ام بیا  هر روز و شب دو مرتبه خون گریه می کنی  آقای روضه خوان به خدا خسته ام بیا   شاعر : ✍ .
. علیه السلام به هر که روزِ ازل نعمتی عطا کردند مرا به روضه ی ارباب مبتلا کردند دلم خوش است گره های زندگی مرا به حُرمتِ قسمِ «یا رقیه»وا کردند بهشت از نظرِ آسمانیان افتاد همین که کرب و بلای تو را بنا کردند کبوترِ دلِ من را درست روز ازل حوالیِ حرمِ کربلا رها کردند منِ خراب کجا و هوای روضه ی تو.. مرا به لطف «حسن»با تو آشنا کردند برای زخم تنت گریه کردم و دیدم علی و فاطمه عمری مرا دعا کردند # جماعتی که تو را می زدند در گودال فقط به تو نه...به انسانیت جفا کردند کسی نگفت چرا نعل تازه آوردند کسی نگفت سرت را چرا جدا کردند چه ها که زینب کبری ندید در گودال.. سنان و حرمله با پیکرت چه ها کردند 👇
. ۵۴ یا موسی جعفر تو گل باغ ولایی هفتم گل دین از نسب شیر خدایی تو باب حوائج،تو حبل المتینی چون جد غریبت،تو حامی دینی یا موسی جعفر۲ بر تو ز کرم ذات خدا داده موالی در گوشه ی زندان بلا غرق ملالی در گوشه ی زندان،با دیده ی گریان مشغول عبادت،در خدمت یزدان یا موسی جعفر۲ خون شد دل تو از ستم دشمن قرآن مرگت ز خدا خواسته ای با دل سوزان زد شرر به جانت،زهر ستم و کین خون شد جگر تو،ای فدایی دین یا موسی جعفر۲ شیعه بزند زین همه غم های تو فریاد مانده است سه روز پیکر تو بر پل بغداد ای نور ولایت،غربتت عیان شد قامت گل تو،در غمت کمان شد یا موسی جعفر۲ از زهر ستم موسی جعفر شدی خاموش با دست رضا گشته ای مولی تو کفن پوش داغ گل زهرا،شد دوباره تازه گشته پیکر تو،تشییع جنازه یا موسی جعفر۲ .
. حضرت موسی بن جعفر علیه السلام به آیات خدا زنجیر بستند به دستان دعا زنجیر بستند چرا تابوت او سنگین نباشد پر پروانه را زنجیر بستند .......... . پرواز دل است و صحن روح افزایش دارد چه صفایی حرم زیبایش بغداد چگونه یاد مشهد نکنیم با دیدن گنبد و کبوترهایش .......... . اگر چه بسته در زنجیر دستم به یاد مادرم در خود شکستم در و دیوارِ زندانم گواه است که گریانِ در و دیوار هستم ......... . دل او از سقیفه شعله ور شد دو دست بسته اش ارث از پدر شد تنش بر تخته ی در روضه می‌خواند که او هم کشته ی دیوار و در شد ✍ .
. سوره ی نور است در کنج زندان بسته در زنجیر شد دست قرآن باب الحوائج موسی ابن جعفر سجاده ی او از خاک نمناک در ظلمت محبوس شد ماه افلاک باب الحوائج.......... به ملاقاتش چه ظالمانه دشمن می آمد با تازیانه ............ نوحه خوان گشته زهرای اطهر زینت عرش است بر تخته ی در ............. یوسف زهرا افتاده در چاه حضرت رضا آجرک الله علیه السلام ✍ 👇
4_5886452760219489405.mp3
10.5M
علیه السلام 📝ای عشق و دین و دنیای من... کربلایی ۶ بهمن ماه ١۴٠٢ [بند اول] ای عشق و دین و دنیای من زیبا ترین تمنای من اسمت همیشه رو این لبه عالی جناب شعرای من ضرب‌المثل‌ من حسینِ کل غزل من حسین وقتی بره حسین میمیرم اصلا عَجَل من حسین شاه شاه ها مرد مرد ها اسمت و چاره ی همه درد ها من میوفتم رو خاکت تا بیشتر علمت بره بالا یا اباعبدالله 🖤🖤🖤 [بند دوم] اول رفیق بابای من صحنه تو توی سینای من اسمت همیشه رو این لبه عالی جناب شعرای من شمس و قمر من حسینِ شاه و سحر من حسین وقتی کنار سفره اش هستم یعنی پدر من حسین جان جانا کل ایمان منبره روضه اتِ تخته سلیمان بده سامان مِی مستان یا اباعبدالله سنه قوربان یا اباعبدالله.
‍ . علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سینم بوی - تربت داره روضت واسم - برکت داره دنیا بی تو - پوچه واسم دوست دارم - عشق خاصم تنها یارم امام حسین راه چارم امام حسین می سازی با خوب و بدم دوست دارم امام حسین ۲ دوست دارم امام حسین ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با اسم تو - آروم میشم کی غیر از تو - مونده پیشم دست سردم - توو دستاته قبله ی من - کربلاته چی شد که دور شدم ازت چی شد رفتم راهو غلط دور من رو خط نکشی من که دارم تو رو فقط دوست دارم امام حسین ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نبض عالم - افتاد از کار از رو سینه ش - پاتو بردار گودال از خون - رنگین میشه سینه ش کم کم - سنگین میشه پهلوشو با لگد نزن اینقد حرفای بد نزن دنیا غرق تحیره این خنجر خوب نمی بره دوست دارم امام حسین ۴ . 👇
نوحه؛ مدیون لطف تو ایران ما.mp3
3.93M
علیه‌السلام 🔹مدیون لطف تو ایران ما🔹 آسمان تشنۀ نجوایت کنج زندان شده دنیایت اشک چشمت شده تسکینت گشته سجاده‌ات مأوایت چشمت روشنی بر عالم بخشید فِی قَعر سُجون، نورت می‌تابید از محنت سوخت، جسم و جانت افطار تو شد اشک چشمانت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ توبه بر لب نگهبان برگشت کافر آمد مسلمان برگشت از شکوهت زن رقاصه از حضور تو گریان برگشت عطر تو نماند در زندان محصور کی گم می‌شود در تاریکی نور زنجیر غم، دستت را بست بال پرواز تو اما باز است ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر سرم سایۀ دستانت در دلم چشمۀ احسانت باب حاجات عالم! باشد، جان من نذر فرزندانت شد میعاد این دل‌های مشتاق مشهد، کاظمین، قم، شاهِچراغ بر دست تو، چشمان ما مدیون لطف تو ایران ما شاعر: نغمه‌پرداز: .
واحد؛ باب الحوائج.mp3
1.32M
علیه‌السلام 🔹باب الحوائج🔹 با سجدۀ تو هر سحر، روشن شده زندان غم با تو داره عطر بهشت، حتی سیاه‌چال ستم پر و بال روح تو اسیر نشد بین قفس چه دلای مرده‌ای رو زنده کردی هر نفس ای دست تو مشکل‌گشا، باب الحوائج حتی تو زندان بلا، باب الحوائج ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ شبی که زنجیر ستم، به پای تو خون گریه کرد چشمای آسمون تا صبح، برای تو خون گریه کرد تو قنوت نمازت مگه چی خواستی از خدا؟ که آخر با چشم بارونی شدی حاجت‌روا دلتنگی خیلی این روزا، موسی بن جعفر برای دیدن رضا، موسی بن جعفر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ حتی تن پاک تو هم، شد روضه‌خون کربلا مونده سه روز روی زمین، جسم مطهرت آقا به فدای پیکری که مونده بود بی‌پیرهن پیکری که شد با خاک و خون و بوریا کفن ای کشتۀ دور از وطن، غریب مادر ای یوسف بی‌پیرهن، غریب مادر شاعر و نغمه‌پرداز: .
زمینه؛ وای از این دوری.mp3
1.31M
علیه‌السلام 🔹وای از این دوری🔹 من مدینه و تو بغدادی، وای از این دوری پر کشیده از دلم شادی، سخته مهجوری از چشام افتاده آزادی، وقتی محصوری وای از این دوری کی تموم می‌شه این، روزای پر غم من خدا رو به تو، باز قسم می‌دم دم می‌گیرم مثه، شیعه‌هات من هم «یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ نیستی و بی تو برام دنیا، مثلِ زندونه زل زدم به در تا که بابا، باز بیای خونه داداشم تو گریه‌هاش تنها، از تو می‌خونه از تو می‌خونه می‌خونم با رضا، زیر نور ماه با همه طعنه‌ها، بین اشک و آه از غمی آشنا، از غمی جانکاه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ منم و ماه میون چاه، چه شب سردی جز غم تو یا عزیزالله، چه غم و دردی؟ «اُمّ داوود» می‌خونم با آه، تا که برگردی تا که برگردی می‌کشم از دل آه، آه عالمگیر ماه من بین چاه، مونده بی‌تقصیر بی کس و بی پناه، در غل و زنجیر شاعر: نغمه‌پرداز: .