eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• قرائتِ دعای افتتاح .. _ و توسل ویژه شبِ اول ماه مبارک رمضان به نفس استاد حاج منصور ارضی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ صَلاةً کَثِیرَةً دَائِمَةً اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی وَلِیِّ أَمْرِکَ الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَ حُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ الدَّاعِیَ إِلَی کِتَابِکَ وَ الْقَائِمَ بِدِینِکَ اسْتَخْلِفْهُ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِ مَکِّنْ لَهُ دِینَهُ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ لَهُ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْنا یَعْبُدُکَ لا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئا اللَّهُمَّ أَعِزَّهُ وَ أَعْزِزْ بِهِ وَ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ وَ انْصُرْهُ نَصْرا عَزِیزا وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحا یَسِیرا وَ اجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانا نَصِیرا اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِینَکَ وَ سُنَّةَ نَبِیِّکَ حَتَّی لا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَی طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ إِلَی سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة اللَّهُمَّ مَا عَرَّفْتَنَا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْنَاهُ وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ کَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ [أَعِزَّ] بِهِ ذِلَّتَنَا وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مُغْرَمِنَا وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ یَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ بَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ فُکَّ بِهِ أَسْرَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَ أَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِیدَنَا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ سُؤْلَنَا وَ بَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ آمَالَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا یَا خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ وَ أَوْسَعَ الْمُعْطِینَ اشْفِ بِهِ صُدُورَنَا وَ أَذْهِبْ بِهِ غَیْظَ قُلُوبِنَا وَ اهْدِنَا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ انْصُرْنَا بِهِ عَلَی عَدُوِّکَ وَ عَدُوِّنَا إِلَهَ الْحَقِّ آمِینَ اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا [إِمَامِنَا] وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [آلِ مُحَمَّدٍ] وَ أَعِنَّا عَلَی ذَلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْکَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِیَةٍ مِنْکَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین
|⇦• بشنوید قطعه ای کوتاه از مناجات‌خوان و استاد مسلم آواز مرحوم سید جواد ذبیحی که سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در رادیو ایران مناجات و دعایِ سحر ماه رمضان را می‌خواند ... •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند دریاب ضعیفان را در وقت توانایی دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند این است حریف ای دل تا باد نپیمایی مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم رخساره به کس نَنمود آن شاهد هرجایی ساقی چمنُ گل را بی روی تو رنگی نیست شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی ای درد توام درمان در بستر ناکامی وی یاد توام مونس در گوشه تنهایی در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی زین دایره مینا خونین جگرم می ده تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی شعر: حافظ دستگاه: شور پی نوشت: مهمان کنیم پیرغلامان ، شعرا ، سینه زنها و همۀ عزیزانی که دیگر بینِ ما نیستند و سر به تیرۀ تراب نهاده اند ، با ذکر و قرائتِ ای .
سیدجواد ذبیحی قاری مشهور ادعیه و مناجات‌خوان سحرهای ماه رمضان بعد انقلاب به‌جرم همکاری با دربار و.. دستگیر شد. چند نفری از کارمندان تلویزیون هم شهادت دادند که او پیش از خواندن مناجات و اذان مشروب می‌خورده. محمدی گیلانی رییس‌دادگاه به او گفت: «مردم سحر با صدای تو بیدار می‌شدند این صوت داوودی که تو داری لطف خداوند بوده که شامل حال تو شده. آیا سزاوار است که میلیون‌ها نفر در ماه رمضان با این صوت تو از خواب برخیزند آن‌وقت دهان تو نجس باشد و بعد با این حال بیایی مناجات کنی و اذان بگویی؟! من بخاطر اینکه سال‌ها با این صوت تو بیدار شدم می‌بخشمت»‌ ذبیحی به جرم‌های دیگر به ۵سال حبس محکوم ولی با عفو امام (ره) بخشیده شد. اما تیر ۵۹ جسد وی در جنگل‌های ازگل کشف شد گروهی ناشناس بنام «توحیدی پیام مستضعف» در اطلاعیه‌ای نوشتند او مستحقق بخشودگی نبود و باید اعدام انقلابی می‌شد. ذبیحی به حکم همان اذان‌ها و اشک‌هایی که مناجات او جاری کرده بود بخشیده شد اما برخی دیگر او را نبخشیدند و ناجوانمرادنه به قتل رساندند. گاه با بخشیدن اشتباهات، حیاتی دوباره به افراد میدهیم و گاه با نبخشیدن راه را برای بازگشت. منبع: هنر در گرماگرم انقلاب
|⇦•رمضان آمده است... و توسل به سیدالشهداء علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج میثم مطیعی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ باز حلقه به گوش آمده ام مثلِ شمعی خَموش آمده ام بارِ عِصیان به دوش آمده ام سویت ای پرده پوش آمده ام روسیاهم، بَدَم، خطاکارم هر چه هستم فقط تو را دارم تشنه ام رو به آسمان هستم هر چه گویی بد است، آن هستم رد شده در هر امتحان هستم سالها رفت و من همان هستم گرچه حالم بد است کاری کن رمضان آمده است کاری کن خودم از شرحِ قصّه پُر دردم می پذیرم که سخت نامردم روز و شب جُرم و معصیت کردم آمدم تا درست برگردم یا الهی و سَیِّدی رَحمی حالِ من را فقط تو میفهمی *با هزار امید و آرزو آمدم دَرِ خانه ات...با یه کوله بارِ گناه...با یه حالِ خسته و شکسته...یه فکری به حالِ من بکن...* مانده ام در حجابِ غفلت ها خسته ام از هجومِ عادت ها بس که از دست رفته فرصت ها در دلم مانده باز حسرت ها کاش میشد به سوی تو بِپَرم خوش به حالِ مدافعانِ حَرَم آسمانِ دلم بهاری نیست به مَنِ مُرده اعتباری نیست دلِ آشفته را قراری نیست از مَنِ بد که انتظاری نیست آخر این باغ را بهاری هست از تؤیِ خوب انتظاری هست ای نگاهِ تو بنده ات را یار شرمسارم از این همه تکرار رویِ لبها دوباره استغفار دستِ خالی نیامدم این بار گرچه از من فقط خطا دیدی تا که گفتم حسین، بخشیدی عشق در سینه مان نهاده حسین جز وفا یادمان نداده حسین پایِ ما خوب ایستاده حسین تشنگی میکشم به یادِ حسین رَبَّنٰا رَبُّ الْعٰالَمین اَلْعَفو به لَبِ تشنۀ حسین اَلْعَفو *آقایِ من...مولایِ من...واسطه شو برای این بندۀ بیچارۀ فراری...دلم میخواد مُحَرَّمِت بیام برات سینه بزنم...گریه کنم....دلم میخواد باز هم اربعین من رو با عاشقات ببری کربلا....* رَبَّنٰا رَبُّ الْعٰالَمین اَلْعَفو به لَبِ تشنۀ حسین اَلْعَفو همۀ اهلِ کِبریا تشنه لبِ تو خشک و کربلا تشنه قحطیِ آب و بچه ها تشنه به فدایِ لبِ تو یا تشنه روضۀ مَشک میکُشی ما را کُشتۀ اشک میکُشی ما را شاعر : حسین صیامی *به یادِ اون لحظه ای که پسرِ فاطمه از کنار علقمه برگشت.."وَ رَجَعَ الحُسَین اِلَی الْمُخَیَّم.. مُنکَسِراََ، حَزینَاً بٰاکیّٰا.."دیدند از سمت علقمه برگشت.. کمرش خم شده...داره گریه می کنه..*
|⇦•بخشیدی هزاربار ولی... بسیار جانسوز ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ سیدرضا نریمانی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ میشناسی منو بنده ی بدکارِ تو هستم جز بارِ گناه ، هیچ چی ندارم تویِ دستم حق داری اگه از منِ بیچاره بِرَنجی بخشیدی هزاربار،ولی باز توبه شکستم عاشق نشدم، لایقِ دیدارِ تو باشم من با همه بودم، ولی با تو نَنِشستم من بنده ی پست و تو نِعمَ الاَمیری حق داری که ازمن،هی رو تو بِگیری من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم *آقاجان!...یکم حرف بزنیم با آقامون...* انگار تا میام توبه کنم، می شکنی پامُ انگارکه گرفتی تو اَزم، حالِ دعامُ شایدبیرونم کرده باشی، از دَرِ خونه ات شایدنمی خوای که ببینی، نوکریامُ شاید دیدی غافل بودم، از من بَدِت اومد شایدنمی خوای، بشنوی حتی تو صِدامُ اما کَرَمِ تو،بالاتر از اینهاست امیدِ یه نوکر،آقاییِ مولاست تو شاهدِ این، اعمال منی حق داری اگه، بام حرف نزنی من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم وقتی همه درها،رویِ من بسته می مونه وقتی که دیگه، راهی برا دل نمی مونه راهی میشم و می رسونم دل رو به مشهد اونجا یه نفر چاره ی کارم رو میدونه سرگرم گناه ،میشم و باز دور میشم اما سلطانِ رئوف،باز من و به تو می رسونه ای حضرتِ سلطان، من بی کس و کارم من جایی رو غیر از این خونه ندارم دردِ دلم و می دونی آقا تنها تو برام می مونی آقا من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم دلتنگم و از،غصه برام خواب نمونده چند وقته که بی روضه برام تاب نمونده خشکِ لبم و یادِ لبِ خشکِ حسینم یه جرعه برا اصغرشم آب نمونده انگار دَمِ افطار، یه نفر روضه میخونه یه پیرُهنه پاره برا ارباب نمونده دلتنگِ حسینم،بی تابه مُحَرَّم مارو برسون ای، آقا به مُحَرَّم دور از حرمت، دلگیرم آقا بی روضه باشم، می میرم آقا من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم
|⇦•قسم به روزایِ روزه داری.. زیبا ویژه شبِ جمعه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج مهدی رسولی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ قسم به روزایِ روزه داری قسم به تشنگی تو آقا قسم به لحظه‌های اذونُ به خشکی لب روزه دارا تا جرعه آبی می‌نوشم آقاجون لبایِ خشکتون یادم میاد گرمای آفتابُ که حس می‌کنم تنِ بی سایه بون یادم میاد خورشیدُ رو قُله تا می‌بینم رو نیزه‌ها سرت یادم میاد تلظیُ که معنی می‌کنم علی اصغرت یادم میاد السَّلام عَلیکَ یا سُلطان یا سَید العَطشان .. قسم به بغضی که تو گلومه قسم به عکسی که روبرومه قسم به اسمی که رو لبامه قسم به صحنی که آرزومه تا بغض خواهری رو می‌بینم غروبِ قتلگاه یادم میاد تا ترسِ کودکی رو می‌بینم سیاهی سپاه یادم میاد تا مادرِ شهیدی می‌بینم چشایِ بارونی یادم میاد اشکام که روی گونه جاریه محاسن خونی یادم میاد السلام علیک یا سلطان یا سیدالعطشان
|⇦•همه هستم گفت و گویم.. زمینه زیبا ویژه شبِ جمعه به نَفسِ آقا سید مهدی حسینی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ همه هستم گفت و گویم که فقط حسین عشقست نتوان جز این بگویم که فقط حسین عشقست نشود تو را نجویم که فقط حسین عشقست همگی سیاه مستیم دم آستان نشستیم اگرَم سری شکسته تو بگو سبو شکستیم سرِحرف خویش هستیم که فقط حسین عشقست منو این جنونِ این سر به کجا روم جز این در منو بوی سیبِ دلبر به حرم ببر که دیگر زده ام به سیمِ آخر که فقط حسین عشقست دل و دین و عقل و هوشم همه را به آب دادی زِ کدام باده ساقی به منِ خراب دادی چه شراب ناب دادی که فقط حسین عشقست همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی من و عاشقی و مستی که فقط حسین عشقست به قمار خانه رفتم همه پاکباز دیدم چو به صومعه رسیدم همه در نماز دیدم همه غرق راز دیدم که فقط حسین عشقست به جز از علی که آرَد پسری ابوالعجائب نبوَد بعید از ما که تهی کنیم قالب که جنون به ماست غالب که فقط حسین عشقست به مُلازمانِ سلطان که رساند این دعا را که به شکر پادشاهی زِ نظر مران گدا را بنواز این نوا را که فقط حسین عشقست کَسِ من تویی و بی تو سرِ بی کسی سلامت زده آتشی جگر را نفَسِ عَلَی الدَّوامت منم و همین علامت که فقط حسین عشقست سوی آستانه تو به روی جبین بیایم همه شب به خیمۀ تو به همین یقین بیایم که به اربعین بیایم که فقط حسین عشقست شاعر: حسن لطفی
4_6037276519707970366.mp3
7.47M
|⇦•همه هستم گفت و گویم.. زمینه زیبا ویژه شبِ جمعه به نَفسِ آقا سید مهدی حسینی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ در عَجَبم از کسانی که هزاران گُناه میکنند! و مُعتقدند یک قطره اَشک بر حسین(ع) ضامن بهشت آنهاست.
|⇦•در اوج این بیماری منحوس.. بسیار جانسوز ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج ابوذر بیوکافی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ در اوج این بیماری منحوس و ظلمانی ماه مبارک کرده دنیا را چراغانی مهمان رسیده السلام ای ماه مهمانی دلتنگم و حال دلم را خوب می دانی من آمدم که عقده دل وا کنم هرشب تا با ابوحمزه کمی نجوا کنم هر شب خوش آمدی ای افضل الساعات فی الاسحار ماه اجرنا یا مجیر ای ماه استغفار خوش آمدی آمادگی و فرصت دیدار ذکر شریف یا حسین لحظۀ افطار هر روزه داری تا ببیند آب می گرید یاد لبان تشنۀ ارباب می گرید گر طالب خیری.. دعا خیرفراوان است گر طالب راه نجاتی.. ماهِ قرآن است هم آنکه خوبی می کند محتاج احسان است هم آنکه بد کرده به خود محتاج غفران است در زیر باران اجابت هر سحر با هم.. درهای رحمت واشده بر خشک و تر باهم با اینکه بد کردم الهی لاتودبنی دور تو می گردم الهی لاتودبنی کرده حرم طردم الهی لاتودبنی دوری شده دردم الهی لاتودبنی از این عقوبت سخت تر!؟ بی کربلا ماندم دلخوش به راه اربعین بودم که جا ماندم عبد فراری جز در مولا کجا دارد حر پشیمان هم برای خود خدا دارد در هر شرایط قلب من خوف و رجا دارد آخر کریم از دست رد کردن حیا دارد آنقدر می گویم که یارب تا جواب آید بهر شفاعت کردنم طفل رباب آید ما را به زیر چادر خود می برد مادر دست شکسته بر سر ما می کشد مادر این آبروی رفته از ما می خرد مادر در سفرۀ ماه خدا بانی شود مادر شکر خدا که شانۀ تو راه افتاده نان تنور خانه تو راه افتاده شاعر:خانم پورملکی
غزل مناجات باخدا امشب ببخش ما را به احترام زینب با بنده کن مدارا به احترام زینب با آنکه رو سیاهم لبریز از گناهم اما مران گدا را به احترام زینب با دست گیری خود شرمنده کردی عمری این عبد بی حیا را به احترام زینب بیمار دوره گردم بر کام من چشاندی طعم خوش شفا را به احترام زینب با برگه ی شهادت کن عاقبت بخیرم تکمیل کن عطا را به احترام زینب آیا شود ببینم هنگام جان سپردن ارباب با وفا را به احترام زینب بادیده های گریان من آمدم بگیرم امضایِ کربلا را به احترام زینب از روی تل صدا زد ای شمر برنگردان با پا عزیز ما را به احترام زینب بردار چکمه ات را از روی سینه ی شاه به احترام زهرا به احترام زینب با نعل های تازه کمتر بهم بریزید آقای سر جدا را به احترام زینب جای کفن بپیچید دورتنم رفیقان یک تکه بوریا را به احترام زینب
گناه، پشتِ گناه و گناه، پشت گناه چه توبه ای؟! که فقط هست آه، پشت گناه   جوانی است زمان رسیدن به خدا جوانی ام همه اش شد تباه، پشت گناه   رجب گذشت... یکی هم به داد من برسد چرا که نیست دلم رو به راه، پشت گناه   رسید سوی من آقا و رفت از دستم دوباره روزی دیدار ماه، پشت گناه   حکایتی است پر از دردِ خنده عاشقی ام دو چشم خیسِ نشسته به راه... پشت گناه!   دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم به پیش یار شدم رو سیاه، پشت گناه    گناه هیچ کسی نیست، با خودم قهرم همیشه رفته سر من کلاه، پشت گناه   چقدر گفتمت ای دل برو به کرب و بلا حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه   محمد جواد شیرازی
شده کارم پیاپی و مادام  ذکر یاذالجلال والاکرام طلب عفو دارم این ایام  مِن جمیع الذنوبِ والآثام   یا من أرجوه ، عشق حیدر را واصرف از اعتقاد من شر را  أعطنی کلَّ خیر ، کوثر را أعطنی جرعه جرعه ساقی ! جام   گر غریبم گر آشنا هستم  گر اسیرم اگر گدا هستم از یتیمان مرتضی هستم کیست غیر از علی ابوالایتام   بت اگر چوب با تبر بهتر ضربه را گاه بیشتر بهتر بت شکن حیدر است اگر بهتر بشکند از سر قریش اصنام   بی علی در گلو فغانی نیست  در گلوی مناره جانی نیست  بی علی هیچ جا اذانی نیست  گر صداها رها شود بر بام   أشهدُ أنَّ از علی دینم چون علی دیده ام خدابینم أشهدُ أنَّ حیدر آیینم  أشهدُ أنَّ مرتضی اسلام   در جزا بی علی عبوری نیست  بی علی شادی و سروری نیست تا نخواهد شراب و حوری نیست بی علی جنت است بی إِنعام   هستِ حیدر به هستِ فاطمه است تا علی پای بست فاطمه است نار و جنت به دست فاطمه است  او نخواهد نمی کند اقدام   محسن ناصجی  
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
1.41M
مناجات اواخر ماه شعبان من و این روی سیاهم ای خدا دل زار و بی پناهم ای خدا ماه شعبانم داره تموم میشه من هنوز غرقِ گناهم ای خدا گویم به خجلت با سوز و با آه استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله... تو مِنای عاشقی و بندگی کاش میشد یه روزی قربونیت بشم ماه روزه داری داره میرسه چجوری واردِ مهمونیت بشم هستم خدایا یک عبدِ گمراه استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله... ای خدا قسم به اون آقا که شد لبِ تشنه سرش از بدن جدا پیش چشم بچه ها و خواهرش شد سرش هلالِ روی نیزه ها با عشق خود کن دلم رو همراه استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله...
دردهایم شده تکرار، بهم ریخته ام غم شده بر سرم آوار، بهم ریخته ام بعد از عمری، سر پیری به خودم می نگرم من کی ام؟ عبد گنهکار، بهم ریخته ام آخر سال شد و دردِ فراقت آقا شده در سینه تلمبار، بهم ریخته ام قدرِ یک سال خجالت زده ام از رویت حقم این است که بسیار بهم ریخته ام خبری نیست دگر از من و اشک سحرم چشم هایم شده بیمار، بهم ریخته ام منم و این دل رسوا شده و دست نیاز نظری حضرت دلدار، بهم ریخته ام پسر حضرت زهرا، به رقیه العفو التفاتی بکن ای یار، بهم ریخته ام جان فدای دل آن دخترکی که می گفت: به زمین خوردم و ناچار بهم ریخته ام روسری سوخت، سرم سوخت، حجابم افتاد وسط کوچه و بازار بهم ریخته ام خبری از پدرم نیست، مرا برده ز یاد!!! اصلا انگار نه انگار بهم ریخته ام محمد جواد شیرازی
عاشق فقط به دیده گریان دلش خوش است با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ➖➖➖➖➖➖➖ عاشق فقط به دیده‌ی گریان دلش خوش است هجران زده به حال پریشان دلش خوش است عشق است هرچه را بپسندی برای من دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است "گفتی بسوز در غم من…اِی به روی چشم" دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است محتاج یک نگاه کریمانه‌ی توأم قحطی زده به قطره‌ی باران دلش خوش است در پشت در نشستن من بی‌دلیل نیست سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است با دست مهربان خودت لقمه‌ای بگیر خیلی گدا به لقمه‌ای از نان دلش خوش است اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است می‌گفت عاشقی که زیارت نرفته بود تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است وقتی دلت گرفت فقط "فَابْکِ لِلحسین" نوکر به روضه‌ی شه عطشان دلش خوش است ای شهریار نیزه‌نشین آیه‌ای بخوان دردانه‌ات به آیه‌ی قرآن دلش خوش است *شاعر:
اومدم یه کم باهات حرف بزنم سبک بشم با زبون مناجات حرف بزنم سبک بشم آخه کی شبیه تو به حرف من گوش میکنه کی گذشته های تلخمو فراموش میکنه آره یادم نمیره منو تو خلوت میدیدی چشماتو بستی و پرده رو گناهام کشیدی نوبتی هم که باشه شب امام رضا شده شب امید دل همه گنه کارا شده آقایی که قول داده سه جا به دادم برسه تو سرازیری قبرم یه نگاه کنه بسه یا امام رضا دلم یه دنیا تنگ شده برات کاشکی دعوتم میکردی دوباره پایین پات قربون کبوترای حرمت امام رضا قربون این همه لطفا و کرمت امام رضا
4_5845767080485326675.mp3
8.55M
اومدم یکم باهات حرف بزنم 🎤 کربلایی‌‌سیدرضا
(س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوباره باروسیاهی اومدم اومدم حال دلم رو خوب کنی پیش هرطبیبی رفتم نتونست اومدم مریضیم‌و تو خوب کنی آخدا! بذار باهات حرف بزنم! توخودت گفتی صدام‌و دوست داری وقتی باچشای خیس صدات کنم گفته بودی که چشام‌و دوست داری میدونم یه‌سالی‌ه نیومدم دل من که لک زده برای تو جوونی کردم و تو بزرگی کن دست خالی برم بَده برای تو! حالا که من اومدم نگام بکن! تو رو به علی جوابم نکنی! جلوی مهمونای درخونت آخدا یه وقت خرابم نکنی! من خودم خوب میدونم چیکاره‌ام! تو دیگه گناهام‌و به روم نیار! التماست میکنم منو بخر! تو رو حیدر آخدا همین یه‌بار! تو اگه میخوای منو بسوزونی بسوزون! ولی منو خراب نکن! پیش اون که سیلی زد به فاطمه نوکر فاطمه‌ت‌و عذاب نکن! دست خالی اومدم ولی بازم پیرهن عزای حیدر تنمه درخونه علی نشستم‌و این صدای روضه های حسنه زینب ازحال میره تا حسن میگه کاش تو کوچه‌مون پرازحسود نبود اگه اونجوری نمیزد به خدا دیگه روی مادرم کبود نبود ➖➖➖➖➖➖➖
🏴 ✍شاعر:استاد محمد مبشری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بیا به حال خرابم دعا نما مهدی مرا ز قید معاصی رها نما مهدی   مرا که غافلم از لطف بی حدت مولا بیا ز ورطۀ غفلت جدا نما مهدی   به یک نگاه کریمانه‌ات، ابا صالح دل سیاه مرا با صفا نما مهدی   تمام آرزویم دیدن جمالت شد بیا و حاجت من را روا نما مهدی   دلم ز غیبت طولانی‌ات پریشان است تو درد دوری من را دوا نما مهدی   اگر چه بهر ظهورت نکرده‌ام کاری به اینکه عاشقتم اکتفا نما مهدی   تمام حاجت من یابن فاطمه این است نصیب من حرم کربلا نما مهدی
🏴 ✍شاعر:استاد محمد مبشری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو عزیز دل مایی و به دل جا داری  خانه ات نیز همین جاست که مأوا داری بی جهت نیست که عالم همه پروانه ی توست بس که خوش چهره ای و صورت زیبا داری از چه بر داد دل شیفتگانت مرسی تو نگفتی که همیشه خبر از ما داری سال ها هست که دنبال توام حال آنکه خیمه ای سبز تو در دامن صحرا داری  سجده سجده به نماز تو درود و صلوات ای که در سجده ی خود ، تربت اعلی داری همه ی منتظران بعد خدا می گویند تو خبر از حرم حضرت زهرا داری آری ای دوست به آقایی تو مُعطَرفم  آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
4_6035114394516457381.opus
160.7K
گفتی بیا و من سوی تو دعوتم مهمان تو خدا در ماه رحمتم یارب مرا ببخش(۲) غرق گناهم و خود آگهی بدم سوی تو ای خدا با دعوت آمدم یا رب مرا ببخش در طول عمر خود بد کرده ام خدا کوه گناه و جرم آورده‌ام خدا یا رب مرا ببخش من دلشکسته ام تنها و خسته ام باز آمدم سویت دل بر تو بسته ام یا رب مرا ببخش من کرده ام خطا تو کرده ای عطا از تو ز مرحمت خواهم کمک خدا یا رب مرا ببخش ای تکیه گاه من پشت و پناه من امشب بود خدا بر تو نگاه من یارب مرا ببخش ادعونی استجب از تو شنیده ام شرمنده گشته با اشک دو دیده ام یا رب مرا ببخش خارم به روزگار پروردگار من بگذر زجرم من ای کردگار من یا رب مرا ببخش از تو تمام عمر شرمنده ام خدا با گریه سر به زیر افکنده ام خدا یا رب مرا ببخش هستم خدای من مستحق عذاب امشب به فاطمه بر من بده جواب یارب مرا ببخش گر پستم و بدم من بنده ی توام از این همه گنه شرمنده ی توام یارب مرا ببخش
273.5K
▪️زمزمه سنتی مناجات با خدا در ماه رمضان بنده ی روسیاه تو آمده در پناه تو امشب منم خدای من منتظر نگاه تو گنه شکسته کمرم رهام کنی کجا برم دوباره من منتظرم خدای من خدای من خدای من خدای من خدای من اگر بدم به دعوت تو آمدم به حق اشک مرتضی زِ درگهت مکن ردم شرمنده ام از تو خدا همیشه می کنم خطا تو می کنی به من عطا خدای من خدای من خدای من خدای من خدای من تویی کریم عبد توام من از قدیم زِ بار معصیت خدا اوضاع من بود وخیم الا خدای مهربان به بنده ات بده امان ز درگهت مرا مران خدای من خدای من خدای من خدای من همیشه دادی فرصتم باز خدا به غفلتم دست خالی تو رام دادی مهمان خوان رحمتم نسیم رحمتت وزید کریم چون تو کس ندید به توست مرا فقط امید خدای من خدای من خدای من خدای من یا رب شکسته بال من نگه نما به حال من امشب زِ لطف خاص تو شد لحظه ی وصال من ای که تویی برام عزیز گرچه نیرزم به پشیز امشب گناهانم بریز خدای من خدای من خدای من خدای من ای که تویی محرم راز سر تا به پا منم نیاز بنده ی شرمنده منم تویی خدای دلنواز خدای من به تو قسم ذلیل و خوار و بی کسم فقط تویی فریاد رسم خدای من خدای من خدای من خدای من _ ✍حاج رضا یعقوبیان