eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
  دوباره آمده ام رو سیاه یا الله اُمیدم است همه یک نگاه یا الله اگرچه غیرِ دو خط آه..دربساطم نیست ولی شدست دمم دائم آه یا الله به غیرِ خانه تو جز عذابخانه نبود، بِده مرا به حریمت پناه یا الله تو راه را به رویم باز کرده ای عمری خودِ منم که شدم سد ّراه یا الله گذشت عمر من و، غرقِ معصیت هستم به دست خود شده عمرم تباه یا الله گناه و نَفسِ بدِ من، برادرم بودند اگر فرو شده ام قعرِ چاه یا الله به هر که غیرِ تو، گر اعتماد کردم من سرم گذاشت به نحوی کلاه یا الله ببین که آمده ام از گناه توبه کنم پذیر توبه ام از هر گناه یا الله بخوانَمَت به کدام اسم دلربای، تو را کریم، غافر، اَحد، باراله، یا الله تو نامه ی عملم را سفید امضا کن اگر چه هست درونش سیاه یا الله تمام آبرویم نوکری و عشق علیست ببخشم از دمِ آن پادشاه یا الله هوای صحن نجف دارم و دلم تنگ است رسان مرا سحری بارگاه یا الله قرار هرشب من گریه بر حسین شدست، ..بر آن شهیدِ تهِ قتلگاه یا الله به قتلگاه تنش قطعه قطعه شد، ای وای چنانکه ریخت سرش یک سپاه یا الله سرش به نیزه و جسمش به روی خاک ولی رسید خواهرش از خیمه گاه یا الله رسید و خم شد و بوسه گرفت از رگهاش رسید و بر غم او شد گواه یا الله مجتبی دسترنج.
               شکر خدا که دوره هجران سر آمده مولا کجاست؟بنده به این محضر آمده چه سفره ای خدا روی ما باز کرده است جایی نشسته ایم که پیغمبر آمده در باز بود، در نزده آمدم خدا امن یجیب؟نیمه شب مضطر آمده آن بنده ای که سر به هوا بود را نبین این بنده را ببین که چنین با سر آمده بشکن مرا دوباره دلم را ز نو بساز لطفا ببخش، حال که اشکم درآمده گریه بهشت ماست،ز ما گریه را مگیر آخر بگو که چیزی ازین بهتر آمده؟ درمان ما شکسته دلان با رقیه است چادر تکانده دارو و درمان درآمده این سی شبه مرا بده دست ابوتراب هر وقت کار سخت شده حیدر آمده ما عاقبت بخیر ولای علی شدیم خورشید ما ز گوشه ایوان برآمده افطار ما ز نان علی رنگ و بو گرفت نان پخته و شبانه به پشت در آمده ماه خدا زیارت کرببلا خوش است خوشبخت آنکه در حرم دلبر آمده این ماه قدر دارد و این قدر فاطمه ست آن فاطمه که زیر عبا محور آمده ** یا رب کجا رواست که ناراحتش کنند وقتی کرامتش به صف محشر آمده یک سو بدست خود همه هیزم گرفته اند یک سو به جای شیر خدا کوثر آمده محکم لگد زدند به در پهلویش شکست فضه ببین چه ها به سر مادر آمده این شعله های در به خیام پسر گرفت وقتی که میخ در به نظر خنجر آمده سیدپوریا هاشمی.
. بساط عاشقی ما به پاست این شب ها زمان آشتی با خداست این شب ها گناهکار قدیمی دوباره برگشته صدای زمزمه ها آشناست این شب ها زمان بده به زمین خورده اِی اِلهِ کریم اگر مرا بزنی هم رواست این شب ها خوشا به حال گدایی که چشم تر دارد که گریه های سحر کیمیاست این شب ها کنار سفره ی افطار زیرلب گفتم نگفته ای به خود آقا کجاست این شب ها قسم به خاک نشسته به چادر زهرا مرا ببخش ، ببخشی رواست این شب ها ز فتنه های زمانه خط امان داری چراکه نام علی ذکر ماست این شب ها گدای صحن و سرای شهنشه نجفم دلم هوایی ایوان طلاست این شب ها دل شکسته ی ما با سلام بر ارباب مسافر حرم کربلاست این شب ها سلام بر لب عطشان سیدالشهدا سخن ز تشنه لب سر جداست این شب ها شنیده ام که سرش نی به نی عوض میشد شکایت من از آن نیزه هاست این شب ها ✍ .
. بر طلعتت ای شریک قرآن صلوات بر حضرتت ای منجی انسان صلوات تا ثانیه ای جلو بیوفتد فرجت تقدیم تو می کنم هزاران صلوات مجید احدزاده✍ .
خاوران و اوج.mp3
1.01M
غفلت اگر که دامنِ ما را رها کند دل ، دائماً هوایِ حریم شما کند قیمت بده به ما که نداریم ارزشی شاید خدا که هستیِ ما را فدا کند شاید خدا که هستی ما را فدا کند ☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆ 📩ارائه این کانال به دوستانتون () است
1. اگر به دیده.mp3
6.72M
(عج) اگر به دیده ی ظاهر تو را نمی بینم ولی تو را ز دل و جان ، جدا نمی بینم چنا نکه شیفته ی آن جمال زیبایم به هر چه می نگرم جز تو را نمی بینم : نمیکنی ز مراعات حال ما غفلت که این سَجیّه به غیر از شما نمی بینم : بلای عشق تو را من بلا نمی دانم گدای کوی تو را من گدا نمی بینم روز جمعه ، روز امام زمانه ، سرِراهش نشستی ، دستتو به گدایی دراز کن و صداش بزن : (یا صاحب الزمان ) تکرار بلای عشق تو را من بلا نمیدانم : زبسکه پرده ی عصیان گرفته چشمم را تو در کنار منی من تو را نمی بینم .. ( یابن الحسن ) تکرار
از عطا و رحمت بی حدّ تو آکنده ام ای خدای مهربان ، از لطف تو شرمنده ام خدای من خدای من خدای من خدای من... گشته آلوده ز عُصیان ، یا رب از پا تا سرم از من ِ عاصی خطا و از تو خوبی و کرم گرچه من خیلی بدم امّا تو خوبی ای خدا واقعاً شرمنده ام ، اغفر ذنوبی ای خدا یا جمیل و یا جلیل و یا ودود و یا حلیم یا رئوف و یا رحیم و یا غفور و یا کریم یا وکیل و یا کفیل و یا دلیل و یا قبیل یا مُدیل و یا مُنیل و یا مُقیل و یا مُحیل ای تو علامُ الغُیوب و ای تو غفّارُ الذّنوب ای تو صانع ، ای تو شافع ، ای تو ستّارُ العُیوب یا علی و یا وَفی و یا غنی و یا مَلی یا حَفی و یا رضی و یا زکی و یا ولی فارجُ الهَم ، کاشف َ الغم ، صادقُ الوَعد ، ای خُدا عالمُ السّر ، فالقُ الحَب ، موفیَ العَهد ، ای خدا ربّ حلّ ِ وَالحرام و ربّ ِ نور ِ والظُلام ربّ مشعر ، ربّ کعبه ، زمزم و رکن و مقام سایه ی تو بر سر خلق دو عالم مستدام یا عزیزاً لا یُضام و یا لطیفاً لا یُرام باقی و راضی و هادی،وافی و شافی تویی داعی و قاضی و عالی ، صانع و کافی تویی خیرَ مسئولین تویی و خیرَ مشکورین تویی خیرَ مطلوبین تویی و خیرَ محبوبین تویی غافر و ساتر تویی و قادر و فاطر تویی قاهر و ذاکر تویی وناظر و جابر تویی یَکشِفُ البَلوی تویی و یَسمَعُ النّجوی تویی یُنجی الهَلکی تویی و یَشفیَ المَرضی تویی یا طبیب و یا حبیب و یا قریب و یا رقیب یا حسیب و یل مَهیب و یا مُثیب و یا مُجیب یا مُسَهّل ، یا مُفَصّل ، یا مُبَدّل ، ای خدا یا مُذَلّل ، یا مُنَزّل ، یا مُنَوّل ، ای خدا رازقی و ناطقی و سامقی و صادقی فاتقی و فارقی و راتقی و خالقی یا مُعزّ و یا مذلّ و یا حفیظ و یا رفیق یا مُحیط و یا مُقیت و یا مُغیث و یا شفیق یا سمیع و یا شفیع و یا کبیر و یا قدیر یا بدیع و یا رفیع و یا خبیر و یا مُجیر یا اِله العالَمین ، یا من یُحبّ المُحسنین صبر ِ بر عصیان بده ، یا من یُحبّ الصّابرین با عطا و عفو و غفران ، از گناهم در گذر حقّ سالار شهیدان از گناهم در گذر گرچه من عاصیم و رویم سیاه است و بدم عمری از داغ حسین بن علی سینه زدم آن حسینی که همه هستش شده وقف خدا آن حسینی که سرش در قتلگاهش شد جدا آن حسینی که به راه بندگی سر داده است کودک شش ماه و عباس و اکبر داده است آن حسینی که حدیث عشق جانان خوانده است بعد جان دادن سرش بر نیزه قرآن خوانده است آن حسینی که به راه حفظ قرآن داده جان بر لب و دندان پاکش خورده چوب خیزران.
یا ربّنا یا ربّنا اغفِر لنا ذُنوبنا. با کوه عصیان آمدم با چشم گریان آمدم عُمرم شده صَرف گناه امّا پشیمان آمدم بیچاره ی درمانده را در محضرت راهش بده در وادیّ عُبودیت سوزش بده آهش بده با این نفس امّاره و درد جهالت چه کنم گر ببخشی من را بگو با این خجالت چه کنم ساده گویم ای مهربان در بندگی من رُسوایم قسم به تو شرمنده ی خمینی و شُهدایم نه نمازی نه روزه ای نه جهادی نه زکاتی گرچه پر از سَیّئاتم تو دریای حَسَناتی بیچاره ام آلوده ام من را ببخش من را ببخش نافرمانی نموده ام من را ببخش من را ببخش من را ببخش من را ببخش به حقّ شاه شهدا قسمت جمع ما نما زیارت کرببلا ما همگی آواره و خونجگر و مبتلاییم با سوز دل،در حاجت زیارت کربلاییم چه کربلا چه کربلا همان جا که ارباب ما در مقتل پر خاک و خون سرش شده از تن جدا از کربلا از کربلا آید صدای العطش طفلی از سوز تشنگی در خیمه ها بنموده غش ای کربلا ای کربلا دل را به غم آغشته اند بر روی خاکت تشنه لب خون خدا را کشته اند یک مادر قد خمیده با اشک جاری از دو عین گوید میان قتلگاه غریب مادر یا حسین
🩸آتش بگير، تا كه بدانى چه می‌كشم‏ / احساس «سوختن» به تماشا نمی‌شود ... قلب، چون در مصائب اهل‌البیت علیهم‌السلام خصوصا در مصیبت جانسوز سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، آتش ❤️‍🔥 بگیرد، ظرف رحمت الهی گشته و مشمول این دعای امام صادق علیه‌السلام می‌شود که حضرت فرمودند: 📋 ... وَ ارْحَمْ تِلْكَ الْقُلُوبَ الَّتِي جَزِعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنَا. 🍂 خدایا! رحم کن بر آن قلوبی که برای ما بی‌تاب گشته و در مصیبتِ ما اهل بیت، آتش گرفته است. 📚کامل الزیارات،ص ۳۲۸ ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 📖 نمونه‌هایی از «زخمی‌شدن‌ و احتراق‌قلب» در کلام و حالات حضرات معصومین علیهم‌السلام در مصیبت جانسوز سیدالشهداء علیه‌السلام: 🥀 در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 📜 إنَّ يَومَ عاشُورا أحرَقَ قُلوبَنا ❤️‍🔥 قطعا روز عاشورا قلب های ما اهل‌بیت را به آتش کشیده است.(۱) 🥀 در زیارت ناحیه مقدسه امام زمان ارواحنافداه خطاب به جد خود سیدالشهداء علیه‌السلام می‌فرماید: 📜 سَلَامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصَابِکَ مَقْرُوحٌ وَ دَمْعُهُ عِنْدَ ذِکْرِکَ مَسْفُوحٌ ❤️‍🔥 سلام از جانب من بر شما؛ سلام کسی که قلبش در مصیبت‌تان مجروح گشته و اشکش هنگام یادتان پی در پی جاریست.(۲) 🥀 وقتی زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها خبر شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام از برادر شنیدند، فرمودند: 📜 فَذَلِکَ أَقْرَحُ لِقَلْبِی وَ أَشَدُّ عَلَی نَفْسِی ❤️‍🔥 این خبر، قلب مرا می‌خراشد و جانم را سنگین می‌کند.(۳) 📚(۱)نور العين،اسفرايني، ص۸۴ 📚(۲)بحارالانوار، ج۹۸ ص۲۳۸ 📚(۳)لهوف، ص۸۳ ✍ بِسان پروانه می‌سوزد به هر لحظه پر و بالم چه سازم من؟! که هر دَم گوئیا ما بین گودالم خراب اشک‌های مهدیِ صاحبْ زمانم من منم با ناله‌هایش مثل مادر مُرده می‌نالم غَمی که حضرت حق، روضه‌خوانش بوده از اول چو یک مُورَم در این عالم، که از شرح غمش لالَم که چشمان شَهِ طوس از غمش مجروح شد آخر چو چشمانش شود چشمم، به چشم خویش می‌بالم همین نعمت برایم بس، که تا اسم "حسین" آمد به گریه ختم شد، روز و شب و هر ماه و هر سالم خراب ساغر اشکم، به این میخانه خو کردم همینم من، نیایید عاقلان دیگر به دنبالم به مال و اهل و خانه، مردمان خوشحال و مسرور و شدم بد حال از داغش، خدا داند که خوشحالم که جمعی از ملائک تا ابد گریان و نالان و به حَمدِللَّه منم مانند ایشان گشت، اقبالم در آتش سوخت پروانه، برایش آبرویش شد در آخر مُردن از داغش، همه امید و آمالم