4_5920364443304202684.mp3
26.46M
✅ اجازه میدی...
▶️ #زمزمه
💢 #امام_حسین_علیه_السلام
🎤 با نوای کربلایی مجتبی رمضانی
✅ اجازه میدی...
اجازه ميدى، زانو به زانوت، يه كم بشينم
ميذارى امشب، من يه دل سير، تو رُو ببينم
شده شب آخر تو، ای برادر
بغل بگير خواهرتو، ای برادر
بذار که خواهر امشبُو، تا خود صبح
بگرده دور سر تو، ای برادر
ديدم امشب چه حال و روزى دارى
هى قدم مى زنى و بى قرارى
فكر نامَردياى روزگارى
خيلى ها از، پيشت رفتن
تنها موندى، پيش دشمن
نگات میكردم، زير گلوتُو، دست مىكشيدى
فهميدم امشب، كه ديگه دل از، همه بريدى
نگو اليه راجعون، ای برادر
زینب دلش شد پر خون، ای برادر
كاشكى خدا عوض مىكرد، سرنوشتُو
مىموندى بازم پيشِمون، ای برادر
پادشاهى ولى چه كم سپاهى
تو پناه منى و بى پناهى
كم نشه سايهَت از سرم الهى
امشب خيمه، غرق آهه
روزاى سخت، توى راهه
خودم مىدونم، كه ديگه فردا، تو رُو ندارم
بذار سرم رُو، یه لحظه روى، پاهات بذارم
تو فردا ميرى از پيشم، ای برادر
منم ديگه اسیر ميشم، ای برادر
گوشوارههامو در بیار، از توو گوشم
آمادهٔ اسيریشم، ای برادر
فردا توى حرم بيان چى ميشه؟
بى تو با خولى و سنان چى ميشه؟ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
وقتى از من كنيز بخوان چى ميشه؟
@matnenohe متن نوحه (12).mp3
8.1M
زبانحال زینب
ای منی درده سالان نعشی قالان بلالی چوللرده
اشکیمی قانه قاتان خسته یاتان یارالی چوللرده
ئوزون مناده حسین
باشون جداده حسین
تفاقیمیز داغیلوب
بو کربلاده حسین
وفالی قارداش اویان
یارالی قارداش اویان
قرخ گوندی باش قاراسی دیل یاراسی سالوب بیزی دیلدن
هر گون هر لحظه هر آن اولدی گران بو قرخ گونی ایلدن
ای شاه تشنه جگر آلما خبر خرابه منزلدن
نه نوعی یاده سالام
سارالدی سولدی لالام
رقیه دن نه دیوم
آجیندان ئولدی بالام
وفالی قارداش اویان
یارالی قارداش اویان
قرخ گوندی دربدرم خونجگرم اسیر عدوانم
قول باغلی شام و سحر دیده سی تر غمونده گریانم
سینان بوداغی گولم
گورونمیوبدی گولم
قوجالموشام منه باخ
او سن گورن دگولم
وفالی قارداش اویان
یارالی قارداش اویان
قرخ گوندی فرصتمیز اولمادی بیز دوتاق سنون یاسون
قارداش یوللاردا سولوب پرپر اولوب نچه گل یاسون
گلمدوز دادیمیزه دادیمیزه نه سن نه عباسون
ئوزون مناده حسین
باشون جداده حسین
تفاقیمیز داغیلوب
بو کربلاده حسین
وفالی قارداش اویان
یارالی قارداش اویان
سبک بانوای گرم حاج نادرجوادی اردبیلی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
|⇦•از قوم ما کسی...
#روضه و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام یونس سمیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*آقاجان یابن الحسن!شما خودتون فرمودین: یا جَدّاه! اگه اشک چشمم تمام بشه من برای شما خون گریه میکنم...
امام رضا علیه السلام فرمود: اونقدر ما برا جدمون گریه میکنیم پلک هامون زخم میشه...
گریههای شما کجا و گریه ما کجا؟! عالِمی در عالَم رویا از امام زمان (عج) سؤال کرد، یا صاحب الزمان! فرمودید: خون گریه میکنم، برا کدوم مصیبت کربلا خون گریه میکنید؟ مصیبت علی اکبرِ؟ گفت علی اکبرم خون گریه میکنه. مصیبت عباس ِ؟ فرمود عمو جانمون هم خون گریه میکنه. آقا کدوم مصیبتِ؟ صدای نالش بلند شد، صدا زد: امان از اسیری عمه جانمون زینب…
آخه گفت: داداش! حسینم!*
از قوم ما کسی به اسارت نرفته بود
حتی کسی به بزم جسارت نرفته بود
*ببین روزگار زینب به کجا رسید! دیدن اُمّ حبیبه داره نذری میده، تا لقمه در دهان این بچه ها گذاشت. سریع گرفت بی بی زینب، گفت: صدقه بر ما حرام است. اُمحبیبه گفت: خانوم من نذر دارم هر اسیری تو کوفه میاد غذا بدم. خانوم فرمودن: براچی نذر کردی؟ گفت نذر کردم یه بار دیگه خانومم زینب رو ببینم. اُمحبیبه کنیز خانه ی زینب بوده، بعد گفت شما را از کجا آوردند؟ بی بی گفت: ما از مدینةُ النبی شهر پیغمبریم. یهو بهم ریخت،گفت: کدوم محله؟ گفت: بنی هاشم، دید این سبد نون رو رها کرد گفت: خانوم! بگو ببینم خانومم زینب رو میشناسی یا نه؟! یه وقت صدا زد اُم حبیبه! حق داری زینبت رو نشناسی، من زینبم. گفت: باورم نمیشه، چرا؟ آخه زینب هرجا میرفت با حسینش میرفت، پس کو حسینت؟! گفت سرت رو بالا بیار اون سری که رو نیزه داره میدرخشه سر حسین منه...
حسین جان! چقدر دلم برا حرمت تنگ شده... از همین جا دلت رو روونه ی کربلا کن.
"اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین."
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_سلام_الله
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حجت_الاسلام_یونس_سمیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
AudioCutter_روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1465.mp3
7.54M
|⇦از قوم ما کسی...
#روضه و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام یونس سمیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
پیامبر اکرم صلوات الله علیه
هر کس بر مصیبتهای این دختر (زینب) بگرید، همانند کسی است که بر برادرانش،حسن(ع) و حسین(ع)، گریسته باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اجرای مراسم سفره ابوالفضل ع
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً ، بِرَحْمَتِکَ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ ...
همه قرار من این است یارِ تو باشم
قرار سوزِ دلِ بی قرارِ تو باشم
به غیرِ اشک ندارم متاعِ بالایی
که مرهمِ نگهِ اشک بارِ تو باشم
برایِ یاریِ دین روز و شب دعایم کن
که روزِ یاریِ عترت کنارِ تو باشم
غم غریبیِ آلِ تو می کُشد مارا
دلم خوش است که من جان نثارِ تو باشم
تویی اسیرِ غمِ اهل بیتِ پیغمبر
و من اسیرِ غمِ قلبِ زارِ تو باشم
تو در مدارِ حسینی و من به دنبالت
بگیر دستِ مرا در مدارِ تو باشم
در آن زمان که شعارِ تو یالثارات است
الهی از کرمت پایِ کارِ تو باشم
در آن سحر که می آیی به یاریِ زهرا
خدا کند که من ای یار ، یارِ تو باشم
اگر چه با تو ام امروز در مقامِ حرف
سزاست هم قدمِ روزگارِ تو باشم
به خونِ سرخِ حسین انتقام می آید
خدا نوشته که چشم انتظارِ تو باشم
*حضرت فرمود هر جا روضۀ عموجانم خوانده بشه ، من سراسیمه میام ... آقا و مولاتون رو همه صدا بزنید ؛ یا صاحب الزمان .......
دلم تنگ است و غم بسیاردارم
من امشب با ابوالفضل کاردارم
من امشب از ابوالفضل توشه گیرم
زیارت کردن شش گوشه گیرم
در اینجا عطر بوی یاس گیرم
من امشب دامن عباس گیرم
غریق منتم کرده ابوالفضل
که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل
دراینجا با دلی محزون و خسته
نشسته بانوی پهلوی شکسته
بدستش شاخه های یاس دارد
به لب هم ذکر یا عباس دارد
شنیدم دستهایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چون طفلان این سخن ها رو شنیدند
همه از هم خجالت می کشیدند
وای بمیرم برات آقا جان
اومد دم خیمه طفلان دید بچه ها شکمشون رو روی زمین مرطوب گذاشتند تا از تشنگی شان کم بشه
غیرتش به جوش آمد
صدا زد:سیدی ، مولای من ، سینه ام تنگ شده اجازه بده برم میدان
امام حسین فرمود: می خواهی بروی برو ، اما اول برای بچه هایم قدری آب بیار
خودش را به طرف شریعه فرات رسانید مقداری اب به کف دست گرفت اما
یاد لب تشنه برادر ، یاد تشنگی بچه های برادر افتاد
اب را روی اب ریخت به سوی خیمه ها حرکت کرد
اما دشمنان دستهای نازنینش را جدا کردند
اما هنوز امید داره هنوز اب داره
وای بمیرم
امان از اون لحظه ای که تیر به مشکش زدند وقتی تیر به مشک اباالفضل اصابت کرد همه اب روی زمین ریخت
امیدش نا امید شد
الهی امیدت نا امید نباشه عزیز دلم
یک عمود اهن هم به فرق نازنینش زدند
از روی اسب به زمین افتاد
صدا زد : برادر برادرت را در یاب
اه امان از اون لحظه ای که حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش و بریدن تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست
الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم
(آه برآر توه بمیرم)
کنار علقمه غوغا بَهِیّه
دِتا دَست از بدن جِدا بَهِیّه
علمدارِ حسین، عَبّاسِ فِدا
که وِ نِه فرقِ سر دِتا بَهِیّه
دست عمو هر ده جدا بهییه
خیمه دله غوغا به پا بهییه
راه دکته عمو سوی علقمه
شط کنار بوین غوغا بهییه
آخ مه کمر توه دتا بهییه
××××××××
الهي به اين سفره بركت بده .....
به اين مائده شكر نعمت بده
همه شاد گردیم در اين زندگي .....
به باني اين سفره رحمت بده
به آشپز و ميزبان و هم ميهمان .....
تن سالم و شان و شوكت بده
نصيب همه دوستان علي(ع) .....
زحق سفره ي خير قسمت بده
الهي به روز جزا بهر ما ......
طعام بهشتي ز جنت بده
6. صوتی واویلا.mp3
9.66M
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
شهيد علقمه
واويلا واويلا
عزيز فاطمه
واويلا واويلا
ابوفاضل مدد
واويلا واويلا
گل اُم البنين
واويلا واويلا
شده قطع اليمين
واويلا واويلا
فتاده بر زمين
واويلا واويلا
به روي آن جبين
واويلا واويلا
عمود آهنين
واويلا واويلا
گل ام البنين
واويلا واويلا
علمدار حسين
واويلا واويلا
سپه دار حسين
واويلا واويلا
عزيز يار حسين
واويلا واويلا
امير نشأتين
واويلا واويلا
اميد زينبين
واويلا واويلا
اي نازنين برادرم
واويلا واويلا
خفته به خون برادرم
واويلا واويلا
خيز ز جا و كن نظر
واويلا واويلا
قد خميده ی مرا
واويلا واويلا
آب نمي خورد دگر
واويلا واويلا
سكينه گر كند نظر
واويلا واويلا
مَشك دريده ی تو و
واويلا واويلا
رنگ پريده ی مرا
واويلا واويلا
جامعه ی صبر مي درد
واويلا واويلا
زينب اگر كه بنگرد
واويلا واويلا
دست بريده ی تو و
واويلا واويلا
قد خميده ی مرا
واويلا واويلا
زود بود كه دشمنان
واويلا واويلا
زنند بر سرِ سنان
واويلا واويلا
رأس بريده ی تو و
واويلا واويلا
رأس بريده ی مرا
واويلا واويلا
عزيز برادرم ،
واويلا واويلا
امير لشگرم ، واويلا واويلا
#نوحه_شب_نهم_محرم
4. باد مخالف.mp3
7.26M
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
#دستگاه_همایون
#سبک_میگذرد_کاروان
وقت جُدایی رسید ،
بادِ مخالف وزید ...
#نوحه_همایون
5. قولی که دادی.mp3
5.26M
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#دستگاه_همایون
#حاج_محمود_کریمی
#گوشه_درآمد
پای قولی که دادی
قبل از رفتن به طفلان
حالا داری کنارم
به سختی میکنَی جان
دلواپس منی که
جانم رسیده بر لب
امّا خبر نداری
از حال و روز زینب
#گوشه_چکاوک
ماهِ دیده دریده ،
من با قدّ خمیده
رفتی تا قلب خیمه ،
باد خزان وزیده
#گوشه_درآمد
تسلّایی بر این داغ
دیگر اثر ندارد
حتّی اگر که باران
از آسمان ببارد
پناه ما تو هستی
آب و عطش بهانهست
دریای خشم چشمات
امید کودکان است
#گوشه_چکاوک
پناه دخترانم ،
آتش زدی به جانم
بی تو، خمیده خود را
به خیمه میکِشانم
#گوشه_درآمد
داغت کشد زبانه
از قلب پرشرارم
زینب باور ندارد
دیگر تورا ندارم
چشمان غرق خونت
گرفته بوی مادر
خداحافظ علمدار
خداحافظ برادر
#گوشه_چکاوک
زخمی و پر شکسته
فرق قمر شکسته
#گوشه_درآمد
تا خیمه این خبر را
بردم ، کمر شکسته
#گوشه_درآمد
با اینکه مشک را تا
آخر رها نکردی
میخواهی از خجالت
به خیمه برنگردی
تمام خیمه غرق است
در آیههای زلزال
کارم بی تو تمام است
رسیده وقت گودال
#گوشه_چکاوک
تیغِ سرِ مراهم ،
داغت کرده فراهم
حسّ میکنم از الآن
میان قتلگاهم ...
#نوحه_همایون
1. ساقی لب تشنگان.mp3
4.19M
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#زنجیر_زنی
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#آواز_دشتی
( بیشتر از گوشه های درآمد و بیات راجه استفاده شده وکمی هم گوشه عشاق که در پرده صوتی بالاتر خوانده میشود )
ای ساقی لب تشنگان ..
#نوحه_آواز_دشتی
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#زنجیر_زنی
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#آواز_دشتی
( بیشتر از گوشه های درآمد و بیات راجه استفاده شده وکمی هم گوشه عشاق که در پرده صوتی بالاتر خوانده میشود )
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان،
ای جان جانانم
سقای طفلانم
داغت شکسته پشت من
ای راحت جانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم،
سقای طفلانم
من بیبرادر چون کنم
با این سپاه دون
در دامن هامون
بینم تو را در ابر خون
ای ماه تابانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم
خواهم برم در خیمهگه
ای گل ، تن پاکت
پیکر صدچاکت
ممکن نباشد « یا اَخا »
محزون و نالانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم
برخیز و ای
جان برا درکن علمداری
بنما مرا یاری
بی تو غریب و بیمعین
در این بیابانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم
بی تو یقین
دارم که فر دا زینب نالان
بر ناقهی عریان
گردد سوار
از راه کینه با یتیمانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم
شد روز روشن پیش چشمم
تیرهتر از شب
چون معجر زینب
بینم تو را در موج خون
ای دُرّ غلطانم
سقای طفلانم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم
سقای طفلانم ...
شاعر: مرحوم علیاکبر
خوشدل تهرانی
#نوحه_آواز_دشتی
1. ای دلبر حسین.mp3
3.23M
#مدح_حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
ای دلبر حسین ،
دلارآی اهل بیت
ای ماهتابِ
نیمه شب های اهل بیت
چادر به سر چو می بری و
راه می روی
هستی شبیه حضرتِ
زهرایِ اهل بیت ..
( میدونی چرا سیلیش زدند ؟ میدونی چرا تازیانه اش زدند ؟ میگن آخه خیلی شبیه فاطمه بود ... )
بر صورت حسین و
ابالفضل و زینبین
گلبوسه های توست
مداوای اهل بیت ..
اغراق نیست
این که بگویم ، تو یک تنه
زهرا شدی و
اُمّ ابیهای اهل بیت ..
( روضه من با این یک بیت شروع میشه : )
کاش آن زمان
که سِرّ طبق آشکار شد
با دیدن حسین
صدایت نمی شکست ..
#شاعر_امیر_عظیمی
اون موقعی که سرپوش را از روی طبق برداشت ، نگاه کرد دید ، یه سرِ بریده است ؟ بابا بابا بابا ... من فقط میخوام از باباهایی که دختر دارند ، یه سئوال کنم ، بگم کدوم دختری طاقت داره سرِ بریده باباشو ببینه ؟ آی ی ی ی ... اگر سر سالم باشه ، دختر ببینه دق میکنه ، وای وای ، یه نگاه کرد دید پیشانیش شکسته ، یه نگاه کرد دید محاسنش خاکستریه ، یه نگاه کرد دید لباش ترک خورده #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
2. درد کمر.mp3
4.53M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
درد كمر
تمام توان مرا گرفت
این زخم سر
قرار و امان مرا گرفت
بابا سرم هنوز
كمی تیر می كِشد
دستی رسید و
روح و روان مرا گرفت
تا پیش من رسید
دگر مهلتم نداد
( الهی نبینی دختر سه ساله رو میزنند ، الهی نبینی خواهر کوچولوتو میزنند ... )
تا پیش من رسید
دگر مهلتم نداد
انگار از سرِ تو
نشان مرا گرفت ..
می خواستم كه
رو سری اَم را گِره زنم
( آی مادری که امشب دختر کوچولوتو آوردی ، آی ی ی ی... دیگه روضه خون نمیخوای ، نگاه به این صورت کوچولوش کن ... )
می خواستم كه
رو سری اَم را گِره زنم
گیسم كشید و
نطق زبان مرا گرفت ..
( تا سر رو دید ، زبونش لُکنت گرفت ، بابا بابا بابا ... )
دانی چرا یتیم تو
لُكنَت گرفته است ؟
( ببینم با این یه بیت چه میکنی ؟ امشب جواز کربلات رو باید بگیری ازخانم رقیه ، اگه بی بی امضا کنه ، باباش برنمی گردونه ، خیلی دوستش داره ، اگه دوستش نمیداشت ، توو خرابه با سرِ بریده نمی اومد به دیدنش ، ... خیلی دوستش داره ...) بابا :
دانی چرا یتیم تو
لُكنَت گرفته است ؟
با یك كِشیده
لفظِ لسان مرا گرفت ؟
#استاد_محمود_ژولیده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها