eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220819-WA0036.mp3
846.6K
▪️نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام منم من شهید سوز و اشک و ناله به دل دارم داغ سه ساله عزیزان من،شدند از غربت،تمامی پرپر همچو لاله امامُ العارفینم سید الساجدینم من زین العابدینم واغربتا واویلا... اگرچه خزانی دیدم باغ و گلشن اگرچه زخمی شد مرا تن به شام وکوفه،ز خطبه ی من،شده ویرانه کاخ دشمن خطبه خواندم غوغا شد شور محشر بر پا شد ظلم و فتنه رسوا شد واغربتا واویلا... به عمرم به یاد دلبر غصه خوردم به دوشم بار ناله بردم چو دیدم جسم ِ،پدر را بی سر،میان مقتل جان سپردم صد پاره تن ای بابا دور از وطن ای بابا ای بی کفن ای بابا واغربتا واویلا... ✍ امیر عباسی
191.3K
▪️نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام 🎙سبک: همه جا کربلا نور حقّ الیقین، زینت عابدین ای گل فاطمه، سید الساجدین یا علی یا علی... قلب تو بر غمی، تا ابد مبتلا آتش جان تو، داغ کرببلا یاعلی یاعلی... یاد دشت بلا، ناله داری به دل داغ هفتاد و دو، لاله داری به دل یاعلی یاعلی... بوده ای سیّدی، با ستم رو به رو یوسفان تو را، سر بریده عدو یاعلی یاعلی... سر بابای تو، شد جدا از بدن پیکرش مانده در، قتلگه بی کفن یاعلی یاعلی... ✍امیر عباسی
142.8K
▪️نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام به تاب و تَعبَم من، ز غم لَبالَبم من اگر که زنده ماندم، رَهین زینبم من منم یوسف زهرا که مانده ام به صحرا واویلتا واویلا... منم غریب شهری، که آشنا ندارد کسی جز غُل و زنجیر، به من وفا ندارد منم یوسف زهرا که مانده ام به صحرا واویلتا واویلا... اگر مرا نکشتند، نه اینکه بود امانم عدو گمان نمی کرد، که من زنده بمانم منم یوسف زهرا که مانده ام به صحرا واویلتا واویلا... چنان عدو دو پایم، به زیر ناقه بسته که دانه های زنجیر، به اُستخوان نشسته منم یوسف زهرا که مانده ام به صحرا واویلتا واویلا... به عمّه بس جفا شد، چو ماهِ نو، دو تا شد شد آنگونه هِلالی، که انگشت نُما شد منم یوسف زهرا که مانده ام به صحرا واویلتا واویلا... ✍حاج علی انسانی
149.3K
▪️نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام 🎙سبک: همه جا کربلا ای وَلیّ خدا،رُکنِ اَرکانِ دین سَروَرِ کائنات،سَیّدُ الساجدین بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... کشته زهرِ کین،غصه دارِ بلا راویِ روضه ها،شاهدِ کربلا بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... از غمت تا فَلَک،سوزِ آوای من رأسِ بالای نِی،دیده اي وایِ من بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... گودیِ قتلگاه،کوفه و شهرِ شام رقص و چنگ و دَف و،سنگِ بالای بام بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... بوده اِی نوکریت،بر مَلَک افتخار خطبه ات بر تنِ،فتنه چون ذوالفقار بر حسین نورِ عِین علی بن الحسین... ✍امیر عباسی
غزل مصیبت دروازه کوفه اسارت با سنگ های تیز بهم خورده روی تو جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت هربار محملم برِسَد روبروی تو هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن بازی نموده شایعه با آبروی تو رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند برپرده های محمل ما چنگ می زدند
123.5K
▪️نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام 🎙سبک: دوباره مرغ روحم گلی ز گلشن دین من زین العابدینم چهارم گل ولایت حامی مسلمینم واویلتا واویلا... از دشمن ولایت عمری ستم کشیدم حالا برای اسلام همچون حسین شهیدم واویلتا واویلا... از نسل آل احمد ماه مدینه هستم شهید راه قرآن با زهر کینه هستم واویلتا واویلا... بعد از گلان زهرا عمری به شور و شینم چون شیعیان مولا گریه کن حسینم واویلتا واویلا... عمری پس از پدر من در سوگ او نشستم یاد غریب مادر دخیل گریه بستم واویلتا واویلا... رنح و بلا بدیدم کرب و بلا بدیدم با ناله های طفلان شور و نوا بدیدم واویلتا واویلا... دیدم علی اصغر شد پاره پاره حنجر دیدم علی اکبر چون گل بگشته پرپر واویلتا واویلا... ✍رضا یعقوبیان
غزل مصیبت دروازه کوفه اسارت با سنگ های تیز بهم خورده روی تو جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت هربار محملم برِسَد روبروی تو هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن بازی نموده شایعه با آبروی تو رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند برپرده های محمل ما چنگ می زدند
علیهاالسلام 🔹سفر آغاز شد🔹 با سری بر نی، دلی پُر خون، سفر آغاز شد این سفر با کوله‌باری مختصر آغاز شد کربلا اما برای زینب از این پیش‌تر از شکاف فرق خونین پدر آغاز شد کربلا شاید که با تیری به تابوت حسن کربلا شاید که با خون جگر آغاز شد خیمه‌ای که سوخت، زینب را به حیرت وا نداشت کربلا از شعله‌های پشت در آغاز شد کربلا را دیده‌ای از چشم زینب؟ معجزه‌ست! وَه! چه اعجازی که با شقّ‌القمر آغاز شد اربعین، زینب مجال گریه بر این داغ یافت پس محرم تازه در ماه صفر آغاز شد کربلا با داغ هفتاد و دو تَن پایان گرفت کربلای دیگری با یک نفر آغاز شد... 📝
🔹خداحافظ...🔹 ما را نمانده است دگر وقت گفتگو تا درد خویش با تو بگوییم موبه‌مو از خار گرچه گرد حرم پاک کرده‌ای تا شام و کوفه راه درازی‌ست پیش رو خون، گوشواره‌ها زده بر گوش‌هایمان صد بغض مانده جای گلوبند در گلو تنها گذاشتیم تنت را و می‌رویم اما سر تو همسفر ماست کوبه‌کو بی‌تاب نیستیم... خداحافظت پدر! بی‌آب نیستیم... خداحافظت عمو! 📝
🔹الرحیل...🔹 پس سرخ شد عمامۀ آن سیّد جلیل تیغ آن چنان زدند که لرزید جبرئیل زینب به فکر آن که یتیمان اهل‌بیت چون بگْذرند از برِ آن تشنه‌لب ‌قتیل... راوی نوشت: پیش‌تر از کاروان شام سوی مدینه، قافلۀ ناله شد گسیل زیرا که گفته بود نشان شهادت است چون در مدینه خون شود، آن تربتِ اصیل... در خون خود خضاب شد، آن روی بی‌نظیر بر نیزه آفتاب شد، آن رأس بی‌بدیل در ماتمش به تسلیتِ خاتم آمدند از آسمان، کلیم و مسیح، آدم و خلیل آنک سری که همسفران را دهد سلام آیینه‌ای که گم‌شدگان را شود دلیل بی‌سر به خیل گم شده گوید که «الصّلا» بی‌تن، سراغ قافله جوید که «الرّحیل»... 📝
83.4K
شهادت امام سجاد علیه السلام شور به سبک: راس تو می رود بالای نیزه ها ای دل شرار زهر شد میهمان من آه ای اجل بگیر این نیمه جان من گریه کن ای فلک با دیده ی ترم آخر تو دیده ای آمد چه بر سرم من غریبم....... گرید به حال من چشمان روزگار روزی که غرق تب گشتم شتر سوار شد دست و پای من بسته به سلسله نامحرمان شدند همراه قافله من غریبم...... با دست بسته ام رفتم به شهر شام در کوچه ی یهود در اوج ازدحام خاکستر عزا بر چهره ام نشست با سنگ کینه ها آیینه ام شکست من غریبم..... میثم مومنی نژاد
170.1K
شهادت امام سجاد علیه السلام زمینه واحد من باغبانم اما گلهایم از جفا سوخت در بین خیمه ها سوخت واویلا من حجت خدایم که حرمتم شکستند دستم ز کینه بستند واویلا غربتم با اشک و خون شد تفسیر دست و پایم بسته شد در زنجیر من غریبم آه و واویلتا با اذن من در عالم گردد خورشید و افلاک می روید لاله از خاک واویلا اما باید ببینم میخورد ظالمانه ناموسم تازیانه واویلا دیده ام با خاطری افسرده کاروانی همه سیلی خورده من غریبم آه و واویلتا کی میرود ز یادم بوسه بر جسم بی سر دفن آن پاره پیکر واویلا با بوریا شده جمع آن زخم بی شماره آن جسم پاره پاره واویلا دیده ام با داغ بی اندازه روی زخمش جای نعل تازه من غریبم آه و واویلتا میثم مومنی نژاد
71.2K
نوحه سنتی شهادت امام سجاد علیه السلام من علی ابن حسینم زاده ی حبل المتین که خدا کرده خطابم "انت زین العابدین" ناله شد تکبیر من گریه شد شمشیر من ابن الحسینم...... گرچه دور گردن من حلقه های آهن است بسته شد دستم ولی کار جهان دست من است ارث ما صبر و سکون امر ما "کن فیکون" ابن الحسینم...... من که می بوسد حجر دست مرا در استلام کعبه ام ، اما عدو سنگم زند در شهر شام سبط خیرالمرسلین گشته ام ویران نشین ابن الحسینم.... میثم مومنی نژاد
🥀دوبیتی 🥀امام سجاد علیه السلام سجاده ی اشک تو ، به هر جا باز است صد جاده به سمت آسمانها باز است چشمان تو هر روز ، پر از عاشوراست چون پنجره ای که رو به دریا باز است 🥀امام سجاد علیه السلام شب شادی شب غم گریه می کرد به اندوهی دمادم گریه می کرد کتاب عمر او تقویم روضه است محرم تا محرم گریه می کرد 🥀دوبیتی امام سجاد علیه السلام تمام عمر شد با گریه مانوس تمام خاطراتش آه و افسوس چرا فرمود امان از شام مردم امان از شام یعنی داغ ناموس میثم مومنی نژاد
🐪 ای ساربان( ترکی )🐪 ای ساربان گَل بیردایان من کارواننان قالمیشام بیرخستیم،یول اوستیم،جسمیله جاننان قالمیشام اِقبالیمی سن پیلوسن هِی بو قطاری هِیلوسن رحم ایله باری بیر دایان من خانماننان قالمیشام بو قافلونده وارکسیم،چاتسا اونا یورقون سسیم منده قوشولام اِئلره ، اول مهرباننان قالمیشام داغلار بویی واردورغمیم، یاهِی لَر اولدی همدمیم ایندی یوواسیز بیر قوشام هر آشیاننان قالمیشام یازسا قلم بوسوزلری آغلار گورنلَر گوزلری گَلمور سسیم دردیم دیم آخر بیاننان قالمیشام گَلم قطارین زَنگینه ، کونلوم یانار آهنگینه بیلمم نجه آیریلمیشام اِئللرده ساننان قالمیشام دنیادی بیر غُربتسرا ، (نادر) اونا وِئرمه بها  ساتدون جَنانی بوغدیا باخ گور هایاننان قالمیشام 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
کوفه زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها حاج ولی الله کلامی زنجانی ای باشی سرنیزده معراج ایدن کچن گجه خولیه مهمان گیدن سن اوخی قرآن حسین منده دیوم جان حسین آی یری مظلوم آنامین سینه سی معرفتین سینه سی گنجینه سی توزلودی قارداش یوزون آئینه سی ویر سیلیم الان حسین حالی پریشان حسین اُفّ اولا بو کوفه نون اشرارینه ویردیلار اوت فاطمه گلزارینه گوللر اولوب توش ستم خوارینه ای گل رضوان حسین زیب گلستان حسین ای یوزینون جلوه سی نور آیه سی نه فلکی پرچمی پیرایه سی وار باشیم اوسته باشیوون سایه سی سن اوخی قرآن حسین منده دیوم جان حسین اللری ای کاش اولا شل دشمنین خواریله دولدوردولا گول دامنین یوسفیمین سویدولا پیراهنین پیکری عریان حسین سینه سی شان شان حسین -ده_معراج_ائدن
کریمی مراغه ای . قرآن اوخی سن ناطق قرآنسان حسینیم بیلسون هامی قرآنیوه قربانسان حسینیم . . آرامیمی آلدی ستمی اهل نفاقون اما بو کچن شب منه صعب اولدی فراقون چوخ باشیوه مشتاقیدیم افسوس سراقون دوتدوم دئدیلر خولیه مهمانسان حسینیم . . گه نیزه ده قرآن اوخوسان سوره به سوره گه دوندریسن مطبخی موسی کیمی طوره گاهی قویوسان گول یوزیوی کنج تنوره گه نوک جداده مه تابانسان حسینیم . . قول باغلی چکوللر منی هر شهر ودیاره هر یرده ووروللار یارالی قلبیمه یاره چارم کسیلوب ایله حسین دردیمه چاره بیچاره لرین دردینه درمانسان حسینیم . . الله ئوزی رسوا ایلسون ابن زیادی اولاد رسوله قویوری خارجی آدی باشون قاباقیجا چکوری جار منادی قرآن اوخی بُلسونله مسلمانسان حسینیم . . گر وئرسه له باشون ئوپرم بیرده یوزوندن سیللم او تنورین کولونی قانلی گوزوندن خولی ایلین ظلمی خبر آللام اوزوندن احساس ائدرم حالی پریشانسان حسینیم . . قولدا دئمورم وار باجوین بند طنابی یا شمر ووران قمچی لرین چوخدور عزابی اما دئمورم زینبوین یوخدی نقابی سن پیکرۀ غیرت یزدانسان حسینیم . . من شاه ولایت قزیام دخت رسولم عصمتده نمایندۀ زهرای بتولم بو کشف حجابیمدن حسین جانی ملولم من ناقه ده سن نیزه ده عریانسان حسینیم . . تأکید ایلیوب عورته قانون شریعت دوتسون یوزون اغیاریدن ای معدن غیرت سعد اوغلی بو قانونه آچوب دست خیانت فکر ائتمدی سن مظهر ایمانسان حسینیم . . قاطیدی اورک قانی گوزیمده یاشا قارداش باخدوقجا سنون تک یارالی قارداشا قارداش دشمن بوگوزل باشی باسوللار داشا قارداش گورمولَّه مگر قانیله الوانسان حسینیم . . ای کاش آنام فاطمه گلسون بو دیاره ائتسون اوزی اوز بسلدیگی باشه نظاره بیر باشه روادور وورالار بیر بیله یاره گلشنده سولان گول کیمی خندانسان حسینیم . . هیهات گورم مثلیوی قارداشلار ایچینده خلق ایچره اوجاتدون باشیمی باشلار ایچینده نعشون اوچوخور یرده قالوب داشلار ایچینده باشونله منه بوردا نگهبانسان حسینیم . . ای کاش اولیدی الی بو داش آتانون شل داشیله چکوب عارضیوه قرمزی جدول قانیله قویوبسان باشووا تاج مجلل دشمن تانیسون شاه شهیدانسان حسینیم . . باخ گور نجه بیرحالی پریشاندی رقیّم زجر و ستم زجریدن اودلاندی رقیّم هم خسته دی هم آجدی هم عطشاندی رقیّم آل گوگلینی غمخوار یتیمانسان حسینیم . . قارداش بو همان شهریدی زینب سنه قربان هر عورتین حالین سوروشیدیم من نالان بیر عم اولاردی منه فخریله ثنا خوان ایمدی منیم احوالیمه گریانسان حسینیم . . باخدوقجا بو اوضاعه اؤرکدن یانورام من عزتله کچن گونلریمه اودلانورام من بو کول سپن عورتلری بیر بیر تانورام من من شه قزی سن عالمه سلطانسان حسینیم . . عاصیدی «کریمی» الی بوشدور یوزی قاره ایسته گله بیر وقفه او ششگوشه مزاره بلکه گله قبروندن آلا دردینه چاره محشر گونی سن شافع عصیانسان حسینیم . . .
✔️احوالات کوفه قران اوخیان باش یارالی باشوا قربان باش باشه چاتان اوغلووا قارداشوا قربان گل گوزلریوون قاننی اشگیم له سیلیم من آیات اوخین دیللره قربان کسیلیم من حاشا بو منور باشی تشبیه ایدم آیه آی نیزه ده قران اوخوماز آیه به آیه آیات مبین دور بو باش آیات خدایه باشدان ایاقا عشقله پرشوردی بوباش پیغمبرون آنّندان اولان نوردی بوباش وار بو یارالی باشون عجب حُسن لقاسی خون گرم دوداقلاردا حزین طرز اداسی حق کامه سی کهف آیه سی جان بخش صداسی ای وای بوباش قارداشیمون باشینه بنزر بیر صورت زیبادی که نقاشینه بنزر بو جاذبه لی سسده بویوک بیر هیجان وار دنیا دولوسی جان یارادان جوهر جان وار زینب کیمی قلبونده مگر سوز نهان وار اود دوتدوم آلیشدیم بو یانقلی نفسوندن جان یولدی گیچن گونلریمون نقشی سسوندن عطشان کسیلن باش لب شادابی نشان ویر لعل لب آرا لؤلؤ نایابی نشان ویر کهف آیه سی تک آیت اعجابی نشان ویر دور کرب و بلا سمتینه اعجازیوی گوستر کهفنده یاتان پیکر جانبازیوی گوستر ای باشی سرافراز ایلین نوک جدانی دلکش سسیله لرزیه سال موج فضانی تیترت یری افلاکی بوتون کون و مکانی قوی دولدورا آفاقی کمال کلماتون عالم گوره یکساندی حیاتونله مماتون قران اوخی قران اوخوماق ذکر جلیدور گورسونله بو باش صاحبی نور ازلیدور دردانه ی زهرادی حسین ابن علیدور تحصیلینی تکمیل ایلیوب دوش نبی ده تفسیر یازار نیزه ده قران مجیده حسرت چکرم نیزه نون احوالینه قارداش اوپدی بوغازوندان یتوب آمالینه قارداش افسوس باجون زینبون احوالینه قارداش دشمنلر الینده گزر الدن اله باشون گویمازلا منیم یانیمه بیردم گله باشون قان قطه سی مرجان کیمی مژگانه دوزولموش جان رشته سینه گوهر شادانه دوزولموش افروخته مشعلدی نیستانه دوزولموش دلخون جگریم پارچالانوب پاره سی دور بو بیر داغ درونون باش آچان یاره سی دور بو اوّل باشینی باشدان ایدر شمع شبستان روشن اولور اوندان  صورا خلوتگه جانان سن عشقده سرخیل وفاسن، سنه قربان باش سهلدی سن حق یولونا واریوی وردون دوتدون قولونی قولسوز علمداریوی وردون بیر باش که ایدر ناز اونون جلوه سی نوره بیر باش که باشین قویمازیدی سینه حوره خولی نه جثارتله اونی قویدی تنوره سن ایگل رعنا نیه توپراقه باتوبسان یوخسا گیجه کول اوسته تنو ایچره یاتوبسان بولدوم بو اوزاق یولاری قارداش نیه گلدون باش چکماقا با سیزلارا بو کوفیه گلدون لیلانون اوغول وای سسنه وای دیه گلدون خوش گلدون عجب وقتده سالدون بیزی یاده گل قویما گیداخ بزمگه اِبن زیاده ای پادشهیم قبله گهیم بنده نوازیم زنجیر ستم گردن بیماره نه لازم آرتار اونا باخدوقجا منیم سوز و گدازیم وار گور یری باشین آچا زلفون یولا زینب قانه بویانان باشوا قربان اولا زینب بیر عائله نون مسکن آبادی یخیلدی تاراجه گیدن لانه ی یبربادی یخیلدی طوفان بلاخیزیله بنیادی یخیلدی حسرت کشم آخرنه اولور یانیمه گلسن ای روح و روان، روح گلور جانیمه گلسن افسوس گل نازیمی دست ستم آلدی بلبل باش آلوب گیتدی گلستانی غم آلدی بیر قاره بولود چیخدی بیابانی چم آلدی گل گیتدی خزان گلدی چمن ایللره قالدی گرمیّتِ جمعیّتیمیز محشره قالدی گوردوم یارالی باشوی باش محمله چالدیم بنزتدیم او باشه باشیمی کام دل آلدی سن سیز آنام اوغلی نه یامان گونلره قالدیم صد شکر  باشون سایه سی دوشدی باشیم اوسته آرتیخ منی وورمازلا آخان گوز یاشیم اوسته هر یانه گیدم منله گلیر جور زمانه خوش مونس دلسوزدی وار منّتی جانه کیم گوردی یاناندا گَلَه پروانه فغانه عشقونله سنون گوگلومی قارداش غمه ویرمم عشق عالمنون عالمینی عالمه ویرمم کیم کعبه مقصودی گوروبدور چخا سیره سیرینده بوتون خیر ویره یاریله غیره بو سیر برادر چکر آخر سنی دیره گوزلر یولووی ایمدی در دیرده عیسی یوز قبلیه سجّاده آچوب راهب ترسا ای پایه ارشادی سماواته چخان باش گلدسته ی یعرش اوسته مناجاته چیخان باش یالقوز باشنا گردش شاماته چخان باش شامون یولی چوخ قورخولیدی تک باشا گیتمه گیتمه بو باشین زحمتی باشدان آشا،گیتمه دائم باشون آردینجا گلور محنت ایام گورسون بو باشون امری تاپار هاردا سرانجام من تک سورونور یرده باشون سایه سی تا شام ذرات گزر سیرده خورشید دالنجا منده گزرم سایه ی امّید دالنجا حسرتله اولور ساکن ویرانه رقیه ویرانه نی ایلر بیزه غمخانه رقیه طوفان مصیبتده دویار جانه رقیه شام ایچره غریبانه قالیر مهد مزاری دائم او مزار اوسته گزر ناله زاری هندی ندی بو سنده اولان حرص اضافی ترک ایله سخنگولره میدان مصافی هر فرده بو بازاریده کافیدی کلافی شاه شهدا چون آچار ابواب جنانی البته سالور یاده بوتون نوحه یازانی 📝 هندی فایل صوتی👇👇👇
Rozeh.Shab 4.Beytozahra97.mp3
11.77M
ورود اسراء به کوفه السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را ▪️به خون نشانده دلِ دودمان آدم را ▪️غم تو موهبت کبریا است در دل من ▪️نمی‌‌ دهم به سُرور بهشت، این غم را ==================== ✍متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
ورود اسراء به کوفه السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را ▪️به خون نشانده دلِ دودمان آدم را ▪️غم تو موهبت کبریا است در دل من ▪️نمی‌‌ دهم به سُرور بهشت، این غم را ببین اینجوریه یا نه ▪️غبار ماتم تو آبرو به من بخشید ▪️به عالمی ندهم این غبار ماتم را یه لباست گرد و خاکی میشه میگی در شأن من نیست بخوام یه مجلس مهمی برم اما مراجع عظیم الشأن ما می اومدند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی آیت الله عظمی فاضل آیت الله عظمای تبریزی می‌ایستادند گل می‌زدند پابرهنه می‌شدند اقامه عزا می‌کردند افتخار می‌کردند زیر آفتاب بر ابی عبدالله عرق بریزند خسته بشند گل آلود بشند گرد و خاکی بشند چه کرده‌ای با دل‌ها آقا جان ▪️غبار ماتم تو آبرو به من بخشید ▪️به عالمی ندهم این غبار ماتم را ▪️اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم نه سالی نه ماهی نه هفته‌ای ▪️....دمی بی تو بگذرد عمرم..... ▪️هزار بار بمیرم، نبینم آن دم را ▪️به نیم قطره ی اشک محبتت ندهم ▪️اگر دهند به دستم تمام عالم را ▪️به یُمن گریه برای تو روز محشر هم ▪️خَموش میکنم از اشک خود جهنم را مرحوم آیت الله عظمی شیرازی ، صاحب فتوای تنباکو ، حبیب بن مُظاهر اسدی رو خواب دید حبیب چه خبر فرمود ما دائماً داریم محضر ابی عبدالله طواف می‌کنیم حبیب آرزویی داری یا نه فرمود بله آرزوم اینه یه بار دیگه به دنیا برگردم، حبیب محضر امامی آرزو می‌کنی به دنیا برگردی ، چرا؟! فرمود آخه من نبودم که براش گریه کنم آرزوم اینه یه بار دیگه برگردم توی دنیا براش اقامه عزا کنم حسین جان ممنونتیم آقا به ما این توفیق رو دادی قافله رسید کوفه کوفه‌ای که سال‌ها مرکز حکومت امیرالمومنین بوده کوفه‌ای که سال‌ها از مکتب زینب درس گرفتند حالا قافله رسیده کوفه اما همه دارن تماشا می‌کنند ام کلثوم یکی از این نیزه‌دارها رو صدا زد فرمود این پول را از ما بگیر این سر مطهر امام حسین ما رو ببر جلوی قافله، چرا؟! آخه مردم به بهانه تماشای این سر ، دارم به نوامیس پیغمبر نظر میکنند قافله وارد شد دختر امیرالمومنین شروع کرد خطبه خواندن فَارْتَدَّتِ الْأَنْفَاسُ وَ سَکَنَتِ الْأَجْرَاسُ نفس‌ها توی سینه حبسه زنگ اشتران از نوا افتاد گفتند یاللعجب علی داره خطبه می‌خوانه همه دارن گوش میدند یه وقت صدای هَمهَمه شنید وسط جمعیت ، خدایا کیه این جلسه منو به هم زده کی این تصرف زینب رو به هم زده یه نگاه کرد دید سر بریده ی حسینش رو روی نیزه زدند نانجیب‌ها می‌دونستند علاقه زینب به ابی عبدالله رو اومدند گفتند امیر این جوری که زینب داره خطبه می‌خوانه دیگه ما نمی‌تونیم توی این کوفه دوام بیاریم چه کنیم ؟! یکی گفت کتکش بزنیم گفتن از کربلا تا اینجا داریم می‌زنیمش این با تازیانه و کعب نی دست از حسینش بر نمیداره یه نانجیب گفت من رمز ساکت کردن زینب رو می دونم عاشق حسینشه سه روزِ حسینش رو ندیده اگه می‌خوای آرام بشه سر مبارک حسینش رو ببر نزدش سر رو روی نیزه زدند سری که جلوتر توسط خولی آورده شده بود دوباره روی نیزه زدند تا اومد مقابل زینب بی بی دیگه با مردم حرفی نزد شروع کرد با رأس مطهر سخن گفت یا هِلالاً لَمَّا استَتَمَّ کمٰالا قَد غالَهُ خَسفُهُ فَابْدَ غُروبا دید جوابی نیامد با کنایه داره حرف می‌زنه مٰا تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادِی كانَ هٰذا مُقَدّراً مَكتُوبا ای پاره قلب زینب قلب من و تو دو نیم بود نیمی من بودم نیمی تو بودی بابام علی برام گفته بود با لباس اسیری منو میارند اُمّ اَیمَن برام گفته بود حسینم رو می‌کشند اما دیگه باور نمی‌کردم سرت رو روی نیزه ببینم بازم جوابی نیامد اینجا دیگه کنایه‌ها رو کنار گذاشت چرا با کنایه حرف می‌زنه آخه نوشتن بغل زینب یه نازدانه ای بود به نام فاطمه ی بنتُ الحُسین... نمی‌خواست این دختر متوجه بشه این سر سر باباش حسینه آخرالامر کنایه‌ها رو گذاشت کنار یا اَخِی فَاطِمَه الصغیرةَ كـَلّـِمها فَقَد كادَ قَلبُها اَن یَذوبا دو سه جمله با این فاطمه حرف بزن داره قالب تهی می‌کنه یه جمله دیگه هم فرمود مربوط به زین العابدینه فرمود داداش یه نظاره هم به این یتیمت کن تو غل و زنجیر جامع اسیرش کردند کسی رو نداره باهاش درد دل کنه آخ بمیرم من از قول علامه مجلسی بگم اونقدر زینب اینجا بی‌قراری کرد، راوی میگه همین که محمل راه افتاد دیدم از چوبه ی محمل خون تازه جاریه فَنَطَحَت جَبِینُها بِمُقَدَّمِ المَحمِل حسین.... ==================== ✍متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
Monajat.Shab 4.Beytozahra97.mp3
10.58M
▪️تا دلم در حرم قرب تو یابد راهی(۲) ▪️آتشی زن که برآید ز وجودم آهی ▪️سفر از خویش نکردم که رهم دور افتاد ▪️ور نه تا کعبه ی وصل تو نباشد راهی ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی