eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
360 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. ( حجاب و عفاف ) سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من می‌لرزه سخت‌ترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه چه رویِ نیزه چه کنجِ‌‌ تنورِ خونه‌یِ خولی نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب می‌اَرزه علمدارِ ..... قافله قدخمیده شد امّا .... تا قیامت این عَلمهِ بالا این پرچمِ حسین است گرفتاره به ظاهر این‌ خواهرِ تو امّا .... گِره‌هایِ نهضتِ عاشورا وا میشه وَاللّه با همین دست اگه مضطر یا آواره‌َم خیالت جمع علمدارم منم زینب /۴/ ............... خواهری که می‌باره چشمِ تو با غمهایِ کوفه دَمِ ما روضه‌یِ مکشوفه‌یِ مقتلِ لُهوفه پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزه‌َست امّا روضه‌ای که سخته واسِه دختر این حروفه اَباَالمظلوم اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما معجره غصّهَ‌مون حجابه اَباَالمظلوم روضه‌یِ ما عفافه و عصمت خصلتِ هر حسینیه غیرت حجاب مشقِ انقلابه بمون خواهر تو این حرم بگیر این چادروُ محکم منم زینب /۴/ ✍ .👇
. زبانحال زینب کبری سلام الله علیها با سر بر نیزه هلال زینب دعا کنم من پای نیزه تموم بشه غمهای نیزه نیفتی از بالای نیزه باور نداشتم یه روز چنین بی بال و پر شم در کوه و صحرا در بدر شم با شمر و خولی همسفر شم دیدم رو نیزه میریزی اشک و دلغمینی چشماتو بستی تا نبینی آواره شد پرده نشینی چشم تو روشن رو ناقه ی عریان سوارم ببین کجا کشیده کارم نمونده یک محرم کنارم ببین برادر این روزگار چه کرده با من من محو دیدارت ولیکن افتاده بر من چشم دشمن ای کاش بمیرم آخه چجوری زنده باشم همراه با نامحرما شم رو نیزه ها سر داداشم مظلوم حسین جان مظلوم حسین مظلوم حسین جان ✍ 👇
‍ ✔️دیدار خانم رقیه(س) با سر بریده پدر كنج خرابه بو گجه رشك جناندور عمّه جان لطف ايليوب بابام گلوب،ياتما اوياندور عمّه جان بخت منيله يار اولوب، عمّه نه خواب نازدور رحمت حق باز اولوب، باب اميد بازدور گل آچيلوب بهار اولوب، نغمه ي وصلِ سازدور فصل وصال گُل يتوب، ختم خزاندور عمّه جان گرچه بيزيم ازل كي گون يتدي خزانه باغيميز جمله عزالي ياسليوخ، واردي اوركده داغيميز منزليميز خرابه دور يوخدي اگر چراغيميز دلده كي شمع آهیوي بو گجه ياندور عمّه جان عشق معاملاتينون نفعي كه وار ضررده دور خوشدي منيم هلاكتيم، جان ديمورم خطرده دور سن كه ديردون هِي منه عمّه بابام سفرده دور گلدي غريبه وقتیده ياخشي زماندور عمّه جان ايمدي خلاص ايدر مني طعنه ي اهل شامیدن فارغ ايدر شماتت فرقه ي بد مرامیدن ليك ديمه بابامه سن قصّه ي بزم عامیدن طبع غيورينه بو غم خيلي گراندور عمّه جان گرچه يتوردي حق مني دلده كي اشتياقيمه ليك چوخ اولدي خجلتيم يتدي كدر قوناقيمه چكدي اليني باشيمه باخدي قابار اياقيمه آغلادي،ياندي،سويلدي بو نه نشاندور عمّه جان ايستديم اوزعزيزه سين، صورتي نيلي گورمه سين هي وورولوب دوگولماقين واردي دليلي گورمه سين يعني يوزومده شه گوزي نقشه ی سيلي گورمه سين اولمادي گيزلدنمديم گوردوم عياندور عمّه جان باخدي كبود عُذاريمه،آغلادي منده آغلاديم ياندي بو حال زاريمه،آغلادي منده آغلاديم يار اولوب آه و زاريمه،آغلادي منده آغلاديم سنده يري وار آغلاسان، جاي فغاندور عمّه جان شمر شرير و شومیدن واردي ديمم شكايتيم راه وفاده بهره مند ايتدي منيم رياضتيم گوردوم آتامي بير نظر قالمادي دلده حسرتيم جان ويرم آزدي وصلينون قيمتي جاندورعمّه جان ايتدي وفا آتا بالا مهرين آتام ايتيرمدي داغ فراقي سينه دن من ديمورم بيتيرمدي حيف كه تك گلوب اوزي اكبريمي گتورمدي بولمور علي علي منه ورد زباندور عمّه جان نچّه زماندور حسرتم عارض و خطّ و خالينه كاش اونوندا بير زمان عمّه يتم وصالينه بيرده بو گوزلريم دوشه اكبريمون جمالينه قالماز اوركده هر نه كه درد نهاندور عمّه جان جان ويرورم گلون گلون من ديمورم كه ياندیرون مرگيمون علّتيني بو رمزيله خلقه آندیرون شمع زفاف اكبري قبريمون اوسته ياندیرون باغريم او حسرتيله چوخ لخته ي قاندورعمّه جان چاره قيل آز قالور چخا مرغِ دل آشيانه دن گلسه دوباره شه ديمم درد و غم زمانه دن بيرده شكايت ايتمرم زحمت تازيانه دن دور دولاناخ بابامي تاپ آز مني ياندور عمّه جان آلسا خبر مشقّت و زحمت و رنج راهیدن گيزلدرم پياده ليق زحمتيني او شاهیدن قلبينه يتمه سین كدر باري بو بي پناهیدن سن بولوسن بو مدّتي چوخ نگراندور عمّه جان بير در خانقاهیده بيرق فقر اوجاتميشام بالش استراحتين فكريني باشدان آتموشام اینجوري جسم وجان زبس بو قوري يرده ياتموشام سهلیدي جاي قمچيدور، كعب سِناندور عمّه جان خون دليله گوزلريم عمّه نه نوع دولماسون من كيمي هيچ عزيزه نین گلشن عيشي سولماسون هيچ آتاسي اُلَن بالا دشمن اسيري اولماسون ذلّتي وار، اسيرليق دردي ياماندور عمّه جان كيم گوروب عمّه كيم بیله كامين آلا خرابه ده ليك جهاندا جان ويروب هانسي بالا خرابه ده؟ شه گله شاهزاده ني ياده سالا خرابه ده لايقي شاهزاده نین بيله مكاندور عمّه جان؟ بيرده بو جانه بولموشم دگميه جاق نسيم يوم بيله مقدّرات اولوب من بو مكاندا دفن اولوم يعني دوباره يثربه دوشميه جاق منيم يولوم گرچه گيدن سيزيله بو روح و رواندور عمّه جان باجيلاريم گرك گيده شهر و وطن ديارينه سن دُشننده جدّه ميز فاطمه نين مزارينه درد دلين دير هامي جدّ بزرگواريمه من كه يوخام، بو حاليمي سن اونا آندور عمّه جان ايله شفيع رقيّه ني شاني اولونجه آغلا، تا خالق حق بغیشله سین هر قدر ايتموسن خطا ايلدي ثامن الحجج مطلع شعريوي عطا كنج خرابه بو گجه رشك جناندور عمّه جان ✔️شانی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. . شهر دم دروازه ساعات خدا رحم کند به دل عمه سادات خدا رحم کند محمل ام پرده ندارد،مددی یا ستار حاجتم وقت مناجات،خدا رحم کند *چشم من تار شده،یا تو به هم ریخته ای؟* با همان خنجر کندی که تو را زجرت داد می کند شمر مباهات خدا رحم کند سرت از نیزه زمین خورد،دلم ریخت حسین زیر پایی و به لب هات خدا رحم کند نیزه نیزه شده از بس که گلوی پاره پر شدی تو ز جراحات ...... *واقعا همین بوده،من که میگم اصلا سر پایین نیومده،اما اگر نگاه به مقاتل کنی میگه هر شب این سر ها رو می آوردن پایین تو صندوقچه میزاشتن، دوباره صبح به نیزه میزدن ...وای وای ...... حسین ....... چانه میزد سر گهواره یکی پیش رباب *میگفت چند میخری یکی میگفت چند میفروشی* بمیرم براتون ، بچه ها پشت دروازه ایستادن یکی سوال کرد چرا این اسرا رو داخل نمیبرید دیگری گفت هنوز زینت دادن و چراغونی شهر تموم نشده" وقتی دروازه وا شد،همه رو خبر کرده بودن . از مسیر بازار یهودی ها آوردنشون، سرکرده یهودی ها (استغفرالله) گردنبدشو، اون سینه ریزی که می اندازند به عنوان احترام، اون و در آورد به صاحب نیزه داد،گفت نیزه رو بیار جلوتر "" نگاه که کرد گفت خوب میشناسمت بابای این بود خیبر مارو ریخت به هم، نانجیب خم شد سنگ برداشت ...." به تبع،مریداش همه سنگ برداشتند ...." چه خبر بود روز اول صفر خدا رحم کند حسین .... .
. بفرمایید روضه، آدرس: دروازه ی ساعات بعد از کوچه ی تنگِ یهودی ها تَهِ بازارِ شامِ سابق و امروز بازارِ حمیدیّه گرفته مجلسی ارباب در کاخ یزیدیّه بفرمایید روضه با حضور قاتلان،شمر و سنان و حرمله امشب بفرمایید روضه با حضور ذاکران این بار چوب خیزران با لب... بفرمایید روضه ،شام،بعدش هم به صرف شام بفرمایید روضه شامیان،بعد از نماز مغرب و عشاء بفرمائید روضه شامیان با خطبه خوانی هایِ زین العابدین و زینب کبری ندیدم مجلسی کامل تر از این مجلس روضه نه بی خود نیست اربابم در آورده سر از این مجلس روضه که در آن قاسم و عباس و اکبر بر روی نیزه،میان دارند و در هر گوشه ی مجلس شبیه عمّه ی سادات و طفلان،کربلایی های بسیارند به نوبت راویان،شمر و سنان و حرمله از کربلا گفتند تمام قصّه را از ابتدا تا انتها گفتند ولی هر یک جدا از روضه ی سرهای از پیکر جدا گفتند سپس بر منبرِ تشت طلایی آن لب کرب و بلایی آیه ای از کهف را آن شب تلاوت کرد تمام نکته ها را مو به مو در خواندن آیه رعایت کرد حسین بن علی لب وا نکرده،ناگهان مجلس دگرگون شد از این سو چشمِ زین العابدین از آن طرف، زینب دلش خون شد پس از لب خیزران برخواست آهسته ولی با شدّت از دست یزید افتاد رقیّه دید بالا رفت چوب خیزران، امّا خدا را شکر بر صورت ندید افتاد همین که خیزران، این ذاکر معروف بالا صدای جمع از این روضه ی مکشوف بالا رفت زمینه ، نوبت جُندَب شد و از داستان بوسه ی سرخ پیمبر خواند زمینه ، نوبت جُندَب شد و او هم دوباره روضه را از قسمت ِ سر خواند ولیکن ، واحدِ سنگین آن مداح رومی ، چیزِ دیگر شد خدا خیرش دهد او خواند و حال عمّه ی سادات بهتر شد بکوب ای سینه زن در واحد شلاقیِ امشب تو می کوبی به سینه ظاهرا، امّا فقط شلاق ها را می خورد زینب برای لطمه ی آخر ، فضا جور است در مجلس سر زینب سلامت ، نوبت شوراست در مجلس به شدّت خطبه خواندن های زینب، شور می بخشد به این مجلس خصوصاً موقعِ طرز ادای اسمِ ارباب جهان، از بس حسین بن علی را می کشد با حس دل سنگ آب می گردد رقیّه بیشتر بی تاب می گردد دل سنگ آب می گردد دل سنگ آب شد امّا، دل آب فرات آن روز ، سنگ و سنگ تر می شد سَرِ ظهر عطش از شدت گرما و تیر و نیزه ها، خون در رگ خون خدا پُر رنگ تر می شد دل سنگ آب شد روزی ، دل سنگ آب می گردد، دل سنگ آب خواهد گشت زمان دیروز یا امروز یا فردا برای کربلا بی تاب خواهد گشت شما حالا بفرمایید روضه ، اهل بیت امّا به زور تازیانه ، راهیِ مجلس شدند آن شب شما حالا بفرمایید روضه ، بچّه ها ، از بس که تازیانه خوردند از عدو، بی حس شدند آن شب بفرمایید روضه ، روضه ی ناگفتنی در مجلس از آغاز بسیار است از این بسیار ها تنها ، یکیّ اش این که زین العابدین بسیار بیمار است یکی دیگر از این بسیار ها این که ، کمان حرمله ، بسیار در چشم همه مشغول ِآزار است بفرمایید روضه تا که شام زینب کبری سحر گردد بفرمایید روضه تا مگر تعدادمان از دعوتی های یزید بی مروّت بیشتر گردد بفرمایید روضه تا که بازوهایمان امشب برای بچّه ها در وقت تازیانه مانند سپر گردد بفرمایید روضه ، آدرس دروازه ی ساعات بفرمایید روضه بچه ها ، تنها برای شادیه قلب حسین و عمّه ی سادات .👇
AUD-20220902-WA0057.mp3
9.71M
🎤 |حاج محمود کریمی بفرمایید روضه ▪️مراسم 🏴 شب دهم 🕌 مسجد ارک تهران 🗓 شنبه ۵ شهریور ماه ‌۱۴۰۱
. ✅ پا به پای غمت... ▶️ 💢   ✴️ کربلایی پا به پای غمت من نفس میکشم توو هوای غمت دستمو میگیره گریه های غمت جونمو تو بگیر لا به لای غمت غم شیرینم یا اباعبدالله دین و آیینم یا اباعبدالله یه حسی دارم انگاری دارم تو رو میبینم یا اباعبدالله مستیِ گیرا غم طولانی السلام ای شرح پریشانی زلف آشفتت دلمو خون کرد جذبهٔ تمثالت عالمو مجنون کرد " یا اباعبدالله الحسین " باب خِیره حسین من غبار قدوم زهیرِ حسین مشتریِ منه کی به غیر حسین ماه مسجده و نور دِیره حسین شبِ نورانی یا اباعبدالله دم طوفانی یا اباعبدالله همه محکومن به فراموشی تو جاویدانی یا اباعبدالله سَرِ ناچیزم ذبح چشماته تو چه زیبایی چشم من ماته کشتهٔ عشقم تشنهٔ دارم من خودم پامو رو به قبله میذارم " یا اباعبدالله الحسین " .👇
. صلی الله علیک یا اباعبدالله اَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونينَ بِلا أَكْفانٍ. سلام بر دفن شدگان بى‏ كفن. اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْأَبْدانِ . سلام بر سرهاى جدا شده از بدن‏ ها . بر روی نی ماهم تویی ، آیینه ی آهم تویی آن چه که می خواهی شدم ، آن چه که می خواهم تویی افتاده قلبم بر رهت ، بر اوج نی روی مه ات یک قافله دل همرهت ، محبوب دلخواهم تویی افتاده جسمت روی خاک ، ماندم به قلبی چاک چاک گشتم ز دوری ات هلاک ، هجران جانکاهم تویی تو روی نیزه در نماز ، من با تو در راز و نیاز بی تو پر از سوز و گداز ، سوز من و آهم تویی من پیرو تو زینبم ، از دوری ات جان بر لبم آه ای هلال هر شبم ، مهرم تویی ماهم تویی رخسار ماه کامل و ، جاری شده خون دل و من در میان محمل و ، بر نیزه همراهم تویی لحظه به لحظه هر گذر ، در دیر راهب ، تشت زر در جای جای این سفر ، نور شبانگاهم تویی یار دل آرامم تویی ، نجوای هر گامم تویی صبحم تویی شامم تویی ، سالم تویی ماهم تویی ای آتش دیرینه ام ، چون شعله ای در سینه ام ای عشق ای آئینه ام ، معراج هرگاهم تویی سروم همیشه سر فراز ، قرآن بخوان ای دلنواز با نغمه و صوت حجاز ، محبوبِ اَلله ام تویی قرآن بخوان از نیزه ها ، تا آن که گردد جمع ما از چشم نامحرم رها ، از غصه آگاهم تویی ره می روم با کعب نی ، با ضربه های پی ز پی بنگر مرا از روی نی ، ذکر قدگاهم تویی شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ✍ شب پانزدهم محرم ۱۴۴۶ .
. 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یارا ، یارا ، دلم شده اسیر این دنیا کشتی امن حسین "وُسیلةُ السُّعداء" ۲ هوای کربلا به سر داریم / به سوی تو میل سفر داریم دلیل ما قیام عاشوراست / اگر به دل شوق خطر داریم سرگذشت غمت تا ابد جاودان کربلا مبدأ شور آزادگان «یا ابا عبدالله الحسین روحی لک الفدا» 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ جانا ، جانا ، رسانده ای به گوش جان ما عاشقان شهادت "فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا" ۲ مسیر تو مسیر شیدایی / شهادتت در اوج زیبایی در اوج داغ کربلا اما / حماسه ات بود تماشایی انقلاب تو جرئت به ما داده است هم قسم با تو شد هر که آزاده است «یا ابا عبدالله الحسین روحی لک الفدا» .👇
‍ ‍ شهادت حضرت رقیه (س) زبانحال حضرت زینب (س) ای دشت کربلانون زیبا نگاری لایلای اوغلی ئولن روبابین دارو نداری لایلای یوللاردا آت دوشونده از بس قاچوب یورولدون قربانون اولسون عمون یرزقون قناری لایلای ای باغریقان رقیه آرام جان رقیه دور دلبرون گلوبدی شیرین زبان رقیه ایتمه گلایه مندن بوشدی الیم کفندن باشی بلالی عمون شرمنده اولدی سندن بیر دفعه قسمت اولسا گلم دوباره شامه بیر یاخشی گوشواره آللام سنه وطندن ای باغریقان رقیه آرام جان رقیه دور دلبرون گلوبدی شیرین زبان رقیه کرب و بلایه گیتسم عباسه چوخ سوزوم وار دوزدورکی قالدی قولسوز ئوز عشقینه وفادار اما گرک گلیدی قیزلاره باش چکیدی گلسیدی قمچی آلتدا ئولمزدی خردا قیزدا ای باغریقان رقیه آرام جان رقیه دور دلبرون گلوبدی شیرین زبان رقیه اثر: حاج حسین غفاری اردبیلی حاج محمدباقرمنصوری
حسن طیبان: ✍نوحه جدید چاپ نشده راه شام ۱۴۰۳ 🎼در سبک اویان ای یار وفاداریم اویان ساربان گیتمه دایان قالدی بالام منی  درد و محنه  سالدی  بالام سوزگیدون نازلی رقیه نی تاپون صبریمی  طاقتیمی    الدی بالام روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام ایندی چوللری هراسان دولانور بیلورم قلبی پریشان دولانور الچاق اوجانی قاچور وحشتیلن غم قطارین تاپا گریان دولانور روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام قورخودان چولده سینه داغلیاجاق گوز یاشین  صورتینه   باغلیاجاق قورخودان قورخولی صحراده نجه اوتوروب  اوز  اوزونه    اغلیاجاق روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام رحمی گلمور فلکین گوز یاشیما نیزه اوسته باخورام قارداشیما اغلورام حسرتیله من گولونه او باخور غرق بلالی باشیما روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام تاپماسام اول گول بی خاریمی من او گوزل دلبر ودلداریمی من شامه گیتمز بو قطار اسرا تاپماسام فاطمه اخشاریمی من روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام پا پیاده قاچا خسته اولاجاق گول کیمی دشته بلاده سولاجاق تاپماسا غملی قطاری او گولوم غصه وغم اورگینه دولاجاق روح ورواندی بالام راحت جاندی بالام اویانوبدی یوخودان ایندی گریاندی بالام
یا حسین(ع) عریان بدنی روی زمین افتاده او زاده زهراست چنین افتاده تن روی زمین وسر بروی نیزه با تیشه ی ظلم سرو دین افتاده در عرش خدا ولوله بر پا گشته زانگشتر خلقتش نگین افتاده یک خواهر بینوا کنار بدنش رویش بخراشیده حزین افتاده نزدیک بود آب خروشان براو لب تشنه ذبیح مسلمین افتاده بی سایه ودرکنار تنهای دگر جان ودل ختم مرسلین افتاده پامال سم ستور گردد بدنش این صید میان دام کین افتاده شاعر :اسماعیل تقوایی
یا زینب(س) "می روم ونمی رود یاد تو از خیال من" بی تو عزیز فاطمه حال بدیست حال من بیکسم وکسان من مانده به خاک کربلا دیدن آن کسان شده آرزوی محال من سخت بود اسارتم، همره دشمنان، حسین هست دلیل سختی اش، قامت چون هلال من دامن خواهرت شده، مامن کودکان تو اشک یتیمهای تو شد سبب زوال من دور زمانه می کند با من خسته دل جفا کن تو دعا بسر شود، دوره پر ملال من باور من نمی شود، بی تو چگونه زنده ام بعد تو هست از خودم، روز وشب این سوال من زکوفه آمدم برون، شام به پیش رو بود وای زشام وشامیان، ای شه بی مثال من شعر :اسماعیل تقوایی
859.9K
🏴 🏴 ✍شاعر:حسین آقا برار نیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ برار زینب دره شونه اسارت رباب دیگه بیه بی طاقت رقیه هم ندارنه طاقت عمه بمیره برار برار مه حرفاره دنی گوش؟ زین العباد بهیه بی هوش خون بیمو رقیه ی گوش عمه بمیره برار ته دشمنون چه بی حیانه حسودنه پر از جفانه اماره صدقه هدانه خواخر بمیره برار هر وقت که دشمنون اِمونه با کعب نی اماره زونه کبوده تن اَمه نشونه خواخر بمیره برار بوین رباب چه بیقراره چتی بوینم ونه زاره مه دل ونسه بیّه پاره عمه بمیره برار همش گنه لالالالایی اصغر گنه لالا باخس مه پسر ته مار بمیره علی اصغر عمه بمیره برار مه دل بهیه پاره پاره مه گلی بیته با اشاره دارمه ته وچونه هواره خواخر بمیره برار برو که بوِّم اَچّی تره اگه الان بوینی مره نشناسنی تو شه خواخره خواخر بمیره 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
266.3K
🎤کربلایی سعید حسنوند متن شعرامام حسين سوم شهادت وهفتم کاربرد دارد دشتي سه روزه (هفتم) ڪه زينب قلبش.شڪسته سه روزه ڪه دستهايش گشته بسته سه روزه رقيه باباندارد به سرآن سايه ي زيباندارد سه روزه ڪه رباب درشوروشين است به ياداصغروبابش حسين است سه روزه ليلاگشته دلشڪسته زداغه اڪبرش درغم نشسته سه روزه ڪه قاسم.گرديده پرپر ڪه نجمه ميزندبرسينه.وسر سه روزه قلب شيعه بيقراره هواي هاي و.هاي،گريه داره دلمان هواي ڪرب وبلاڪرد هواي علقمه.صحن وسراڪرد 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
312.4K
🎤کربلایی سعید حسنوند زبانحال زینب س با امام حسین ع حسین پاره تَن داد از غریبی شَهِ دور از وطن داد از غریبی تمام هستی زینب تو بودی شهید بی کفن داد از غریبی حسین گُم شدم وای از جدایی نهال خَم شدم وای از جدایی تو پاره تَن به صحرا، من اسیرم سرا پا غم شدم داد از جدایی برادر گوش کُن بَر درد این دل اسارت می روم منزل به منزل دلم تنگ است رویَت را ببوسم ولی دور از مَنی در دست قاتل تو رفتی از بَرم وای از اسیری عزیز مادرم وای از اسیری تو روی نیزه، من پُشت سر تو شهید بی سرم وای از اسیری حسینم ساربان رحمی ندارد نشد ما را دَمی راحت گذارد سه ساله از کتک خوردن بُریده امیدی نیست که طاقت بیارد حسینم قلب مجروحم کباب است نگاه حرمله درد و عذاب است هر از گاهی میان خواهرانت سنان می آید و دستش شراب است اگر رفتم مدینه نور عینم قیامت می شود از شور و شینم اگر اُم البنین گیرد سراغت بگویم کربلا خاکی حسینم اگر زاری کُنَد با خواهر تو بپرسد که چه آمد بر سر تو بگویم راس تو بر نیزه رفت و میان بوریا شد پیکر تو 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈