eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
1. کبوتر که می پری.mp3
5.01M
( علیه السلام) کبوتر که می پری تو حرم امام رضا میخوری آب و دونه از کرم امام رضا تو فضای حرم عاشقونه پرواز میکنی با خودت میخونی و تمرین آواز میکنی میدونی یه جایی ام کبوتراش گشنه میشن سقا خونه نداره آب بخورن تشنه میشن ( بال و پرهاشون همش خاکی میشه دلاشون میسوزه افلاکی میشه ) بقیعه ، یه دنیا درده مزارِ چهارتا مرده غربتش ، ما شیعه هارو به خدا دیوونه کرده بقیعه ، نداره بارگاه می تابه ، شبا بهش ماه دلگیره ، هوای اونجا هر کی دید ، فقط کشیده آه ( آه و واویلا واویلا ) اونجایی که نداره یه خادم و یه زائری اونجایی که نداره یه صحنی و یه حائری اونجا که تاریکه و شمع و چراغی نداره داره غصه از درودیوار اونجا می باره پنجرش حکم ضریحو داره و مقدسه انگاری توی حصاره و شبیه قفسه ( چی میشه زائر اون حرم بشیم زائر آقای با کرم بشیم ) خدا اون روزو بیاره بسازیم اونجا مناره ببینیم امام حسن هم ضریح زیبایی داره یا حسن عزیز زهرا آقای غریب و تنها یه عنایتی به ما کن ببینیم اونروزو آقا ( یا حسن عزیز زهرا )
بسم الله الرحمن الرحیم 👆روضه و توسل جانسوز به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام بامداحی..حاج آرمین غلامی روضه_امام_رضا_علیه_السلام آمد از راه و کشید آرام عبا  روی سرش یعنی امروز هست روز ناله های آخرش هر قدم رفت و نشست و دست بر پهلو گرفت میکشد خود را به سوی خانه مثل مادرش روی خاک کوچه دنبالش اگر دقت کنید بنگری آثاری از خاکی ترین بال و پرش *فرمود:اباصلت! من میرم و برمیگردم...اگر اومدم که هیچ....اما اگه دیدی عبا رو سر کشیدم با من حرفی نزن...فقط دَرِ حجره رو باز کن من وارد بشم...اباصلت میگه: دم در منتظر بودم الان امام رضا میاد....یه وقت دیدم یه فردی داره میاد عبا به سر کشیده.... تاریخ میگه یه زهری به امام رضا دادن پنجاه بار هی می نشست زمین...بلند میشد....فقط صدا میزد جیگرم....اصلا هر کی تو خونه میشینه بلند میشه داد ما بلند میشه....خودشم یاد مادرش افتاد.... بامداحی..حاج آرمین غلامی روضه_امام_رضا_علیه_السلام
▪️نوحه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام سلام ای حجّت حق،رُکن ایمان،معنیِ تقوی کریم آل طاها،پور حیدر،یوسف زهرا حسن جانم حسن... تو والاتر از آنی که شوم من مادح رویت دو صد همچون منِ عاصی کم از خاکِ سرِ کویت حسن جانم حسن... ز درگاهت گذر دارد تمامیِ عنایت ها مَرانم از درت ای صاحب بَحرِ کرامت ها حسن جانم حسن... الا خورشید تابان وِلا جانم به قربانت امامی بر شهیدِ کربلا جانم به قربانت حسن جانم حسن... به راه دین و قرآن جانِ تو تقدیم داور شد ز داغ جانگدازت دیدگان عالَمی تر شد حسن جانم حسن...
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 حسین جان داغ مادرراتوهم دیدی منم دیدم اگرهجرپیمبرراتوهم دیدی منم دیدم شبی که مسجدکوفه پدردرخون خود غلتید غم جانسوزحیدر راتوهم دیدی منم دیدم جگرهای حسن آنشب درون تشت یادت هست میان خون شناورراتوهم دیدی منم دیدم چوعزم کربلاکردی برایت همسفربودم غم گلهای پرپرراتوهم دیدی منم دیدم میان یک عبابردی جوان اِرباً اِربایت تن صدچاک اکبرراتوهم دیدی منم دیدم درآن هنگامه ای که دست عباست زتن افتاد اگرداغ برادر راتوهم دیدی منم دیدم گمان هرگزنمی کردم که اصغرتشنه برگردد اگراین مرغ بی سرراتوهم دیدی منم دیدم تورا باضربه های ناجوانمردانه می کُشتند درآن سواشک مادرراتوهم دیدی منم دیدم به هنگامی که قرآن خوانده ای و خیزران خوردی ز طفلان دیدۀ تر راتوهم دیدی منم دیدم برادر معجر ما پرچم پیروزی ما بود زسرهاحفظ معجرراتوهم دیدی منم دیدم کناررأس خونینت رقیه عاقبت دِق کرد تن بی جان دخترراتوهم دیدی منم دیدم غُل وزنجیربرزین العبادت گریه می کردند اگررنجیده پیکرراتوهم دیدی منم دیدم خجالت کرده آبم پیش زنهامی زدندما را جسارتهای بی مَر راتوهم دیدی منم دیدم حسین جان تاکه صحبت ازکنیزی شد دگرمُردم شماتتهای کافررا توهم دیدی منم دیدم تورادرکربلاکشتندمرادرشام، اَمان از شام پریشان حال خواهرراتوهم دیدی منم دیدم میان این همه غمهاحسین داغ توپیرم کرد به مَحمل می زدم سرراتوهم دیدی منم دیدم شرارآه جانسوزم فتاده در دل «مداح» که بردلهازدآذرراتوهم دیدی منم دیدم 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀    
... 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 اربعین آمدو زهراست عزادار حـسین دل غمین زینب کبراست عزادار حسین کاروان اسرا می رســد از شـــام بلا کربلا کعبه ی دلهاست عزادار حسین کاروانی که چهل منزلش آزار رسید رنج ها بر سر هر کوچه و بازار رسید غم به همراهیشان ازدر ودیوار رسید باشداین قافله پیداست عزادار حسین آمده قافله ی غم سر قبر شهدا تا دهد شرح اسیری عزیزان خدا شمع قبرشهدا تا که شود اشک عزا شاهدحادثه تنهاست عزادار حسین بر سرقبر حسین آمده با عشق و امید عمه ومادروهم خواهروهم دخت شهید رفته با موی سیاه آمده با موی سپید روضه خوانی که سراپاست عزادار حسین آنکه پرخون تن صد چاک برادر دیده چند گلبوسه ازآن حنجر بی سرچیده زیر گل بنگرد اکنون که گلش خوابیده گویدای همسفر اینجاست عزادارحسین 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شاعر:؟؟ بانوای:
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 زینب ای کشتیِ غـم را نـاخـدا چون حسین ناجی ومصباح الهدا گرچه پشتت از مصیبت خم شده عفتت آوازه ی عـالـم شـده ای زبـانت ذوالفقـار حیـدری وی حجابت رنگ و بوی مادری سینه ات آمـاج هر تیر بلا ای  سفیر بـی  نظیـر کربلا ای به دوشت پرچم فتح و ظفر در دلت عشق خدایی شعله ور ای که از عشق خدا هو هو زده بـر سـر قبـر حسین زانـو زده زینب آن آیینه ی صبر حسین نـاله ها زد بـر سـر قبـر حسین بر سر قبر بـرادر تـا نشست نـاله زد، آیینه ی صبرش شکست ای که جسمت پاره پاره بی سراست این که برقبرت نشسته خواهراست خاطرات خواهرت را گوش کن آتـش داغ دلـم خـاموش کن یاحسین برخیز زینب آمده جانش اما بی تو بر لب آمده تاکه دیدم تشنه ای ای دل کباب این دو مشک دیده آوردم پر آب آمـدم تـا بـا تـو درد دل کنـم اشک بارم خاک قبرت گِل کنم ای برادر خواهرت آزار دید لال گـردم زینبت بـازار دید قلبش از آزار مردم چنگ خورد از یهودی های شامی سنگ خورد یک نگاهی بر قدِ چون دال کن خیز و از مهمانت استقبال کن تـا تـو رفتی بـارها داغـم زدنـد در میـان جمـع شـلاقم زدند من چه گویم ظلم نامردان چه کرد پشت زینب خم شده از بار درد روزگار خوش ز رویم رخت بست خواهرت در بزم نامردان شکست این همان زینب که دیدی نیست آه تـازیانه کـرده پهلـویم سیـاه لحظه لحظه دوریت تاثیر کرد داغ رویت خواهرت را پیر کرد بـا قـدِ خـم آمـدم در کوی تو من خجالت می کشم از روی تو یا اَخا شرمنده ات هستم حسین چـون رقیه رفتـه از دستم حسین دخترت از گریه هِق هِق کرده بود از فـراق و دوریت دق کـرده بـود شـرم دارم زیـن خبـر از محضرت در خـرابه دفـن کـردم دختـرت گـر چه زینب از فراقت پیر شد ای بـرادر مُـردن مـن دیـر شد بی تو من از زندگی سیرم حسین شک ندارم زود می میرم حسین قلب«مداح»گرچه در تاب وتب است بیت بیتـش شـرح داغ زینب است 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
‍ # شهادت حسن مجتبی ع 🎧 مجید بنی فاطمه (یارب نصیبِ هیچ غریبی دگر مکن)2😭 دردی که گیسوانِ حسن ع را سپید کرد با صد امید حامی مادر شدم، ولی سیلی زنی امید مرا نا امید کرد * گفت :قدیم کاروان میخواست بره کربلا ، اول می رفتند بقیع رو زیارت می کردند بعد می رفتند کربلا ؛ گوشۀ حرم ابی عبدالله دیدن یه پیرمرد ایرانی شمع روشن کرده گریه می کنه،زیر لب میگه:قربونت برم حرم نداری # آقا جان زائر نداری، قبرت چراغ نداره، اومدن جلو گفتند : این آقا که این همه زائر داره، لوسترای زیبا، حرم به این قشنگی داره گفت:دست از دلم بردار، بقیع بودم اومدم کربلا ، نذر امام حسن ع داشتم یه شمع روشن می کردم ، تا شمع روشن کردم تو بقیع نگهبانای بقیع منو زدند، حالا اومدم نذرم رو حرم داداشش ادا کنم، می خوام بگم:حسین جان!داداشت خیلی غریبه 😭 اما من اینجوری بگم دادت بلندشه: غریب اون کسی نیست که زائر نداره، غریب اون کسی نیست که حرم نداره ، غریب به کسی میگن جلو چشمشش مادرش رو بزنن ، اما چون سن و سالی نداره نمیتونه کاری بکنه ، 😭 آخ مادر ...... یه وقت بی بی زینب س وارد شد دید پاره های جگر حسنش بالا اومده ، روضۀ من همین یه جمله ست ، ها، اینقدر به سر و صورت زد ، یه وقت دید حسن ع سرش رو بالا آورد ، لبها خونیِ ، یه نگاه کرد صدا زد : زینب دیگه راحت شدم چشمم به اون کسی که جلو راهِ مادرمُ گرفت نمی افته 😭 گریز کربلا وقتی ابی عبدالله نامۀ امام حسن رو باز کرد دید نوشته ، حسین جان! من کربلا نیستم کمکت کنم ، بذار قاسم عوض من بره میدان، چقدحساسه نسبت به حسین ع،...... میخوام دلت رو ببرم کربلا ، با یه جمله خودت میون داره روضه باش...... بعد کوچه ، یه جمله رو می گفتند: (الهی بشکنه دستِ مغیره)2 میونِ کوچه ها بی مادرم کرد *این همیشه ورد زبون بچه های حضرت زهرا س بود ، اما تا رسیدن کربلا این نوحه رو یه نفر عوض کرد ، اونم یه خانمی بود ، هی همیشه می گفت:* الهی حرمله دستت قلم شه کبوتر بچه مو از من گرفتی،حسین.... 🥀
|⇦•گریه‌کردی پسرم.... وتوسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گریه کردی پسرم من بمیرم تو دیگه مَردی،پسرم حسنم،گریه نکن! دنبال گوشواره نگردی پسرم چیزی نشده... فقط یه کم خاکی شده چادر من گریه نکن... چیزی نشده... فقط یه کم سنگین شده سرم حسن گریه نکن... آتیشم میزنه اشک چشات ای مادر! دارم می میرم از بغض صدات ای مادر! «گریه نکن ای مادر...!» غصه خوردی پسرم توی اون کوچه آخه مُردی پسرم حسنم! غصه نخور... دیدی منو خونه آوردی،پسرم؟ چیزی نشده... فقط یه کم دستم ورم کرده، همین! گریه نکن... چیزی نشده... فقط یه هو دیدی که من خوردم زمین گریه نکن... آتیشم می زنه اشک چشات ای مادر! دارم می میرم از بغض صدات،ای مادر! «گریه نکن ای مادر...!» چی کشیدی پسرم؟ سخته به والله هر چی دیدی،پسرم.. عاقبت می میری از طعنه هایی که شنیدی پسرم... چیزی نشده... فقط به هم خورده کمی تعادلم... گریه نکن... چیزی نشده... فقط،یه کم برام قرآن بخون واسَم گلم گریه نکن.... *حسنم چرا هرچی صدات میزنم‌جواب نمیدی؟چرا امشب آرومی حسنم؟..بیا جلو ببینم تو تاریکی نمیبینمت...صدا بلند شد..مادر!مادر! من حسینم نه حسن...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
gerye-kardi-pesaram.mp3
8.08M
|⇦•گریه کردی پسرم... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ غصه خوردی پسرم توی اون کوچه آخه مُردی پسرم حسنم! غصه نخور... دیدی منو خونه آوردی،پسرم؟
|⇦•آقای بی حرم.... وتوسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو کریمی... نمک زندگی نیستی،همه زندگیمی داشتی با جذامیا رفاقت صمیمی برکت سفره نوکرات از اون قدیمی آقای سفره دار، سفره ات برقرار اسمت میاد وسط،حاتم میره کنار می خونم از گهواره تا زیر لحد حسن بن علی بن ابیطالب مدد... با تموم سینه زن هات بستیم از قدیم یه روزی جنتُ الحسن،پرچم می زنیم حسن مولا حسن آقا..حسن حیدر حسن زهرا،حسن زینب،حسن مولا نور عینی،رحمت واسعه قبلِ امام حسینی وارثِ به حقِ شیر خیبر و حُنینی تو اولین امامزادهٔ عالمینی یا ایهاالحبیب! دوسِت دارم عجیب آقای بی حرم،یا سیدالغریب به مقام جون اگه نرسید دست ما ولی خواستی غلام سیاه،آقا هستما من خودم عابست میشم،پیرهن میکنم حبُ الحسن أَجَنْنّی،فریاد میزنم حسن مولا حسن آقا..حسن حیدر حسن زهرا،حسن زینب حسن مولا...حسن مولا... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
enc_17209142444495092023429.mp3
3.8M
|⇦•آقای بی حرم... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یا ایهاالحبیب! دوسِت دارم عجیب آقای بی حرم،یا سیدالغریب به مقام جون اگه نرسید دست ما ولی خواستی غلام سیاه،آقا هستما
|⇦•دلی که عاشقه... وتوسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دلی که عاشقه مِحَن داره تو کشور غصه وطن داره عاشق اونه که تو دلش هر شب روضه برا امام حسن داره میگن خدایِ کَرَمه آقام صاحب سفرۀ غمه آقام با اون همه مهربونی حالا بگید چرا بی حرمه آقام «حسن جانم، حسن جانم...» برای چی نباشه بارونی چشمای من با این پریشونی که قبر خاکیشم شده پُشتِ پنجره های بقیع زندونی با بی وفا ها هم وفا میکرد دردای مردم و دوا میکرد باید بپرسیم ما از اون شامی با دشمناش چه جوری تا میکرد «حسن جانم، حسن جانم...» چهل سالی از یه عده دلگیره چهل ساله که دلش یه جا گیره هر موقع یاد کوچه می افته صد دفه زنده میشه میمیره چهل ساله که زخم زبون خورده خیلی شده خاطرش آزرده هر باری که مغیره رو دیده چند روزی خنده رو لباش مرده مدینه غرق گریه زاری شد خزونِ زندگیش بهاری شد راحت شد از اون همه غم وقتی زهر جفا رو جگرش کاری شد تابوتشُ رو شونه ها بردن به سمت بی کرونه ها بردن از کوچه ای که مادرش رو دید به زیر تازیونه ها بردن چشمای قاسم خیس بارونه حال اباالفضلم دگرگونه تیرا یه کاری با حسن کردن پهلوی تابوتش پر از خونه ای کاش بی نشونه میرفتش آروم مخفیونه میرفتش بعد حسن این حرف زینب بود کاش داداشم شبونه میرفتش «حسن جانم، حسن جانم...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
دلی که عاشقه محل داره.mp3
8.21M
|⇦•دلی که عاشقه... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مدینه غرق گریه زاری شد خزونِ زندگیش بهاری شد راحت شد از اون همه غم وقتی زهر جفا رو جگرش کاری شد
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 خدا دُونّـه در ایـن ایـام جـانسوز چه بگذشته به زینب این چهل روز اگـر چه بـی بـرار و بـی قـراره دَره بـه کـربلا اِنـه دواره کی وِنِـه بُوره استقبال زینب؟ کی وِنه بَپرسه از حال زینب از داغ اکبر و حسین و عباس خَله زینب غریبی کِنّه احساس وِره تـا یـاد بِمو دل بَیّه کبـاب وِنِسّـه اون روز عباس بَیته رکاب نـا بـرار زاعـون دَرنّـه نـا بـرار چتی زینبِ دل بَهیره قـرار؟ چهل روز درد وناله غم و غصه چهل روز برمه و ماتم و غصه چهل روز زیر اِفتاب تَش وگرما چهل شو بی پناهی سردوسرما چهل شو زاری هاکردن نواجش چهل شوجای شلاق دردو سوزش چهل شوطفل معصوم آه و ناله چهل شو بـابـا بـابـای سه ساله چهل شو ناختی از درد شلاق چَنّه درد داشته اون نامرد شلاق چهل روز خنده بزوعنِ مَردِم چهل روز خجالتی از نامَحرِم چهل شو زینب اسیر سیاه چال چهل شو بَـتِتِن وَچُونِ دِمّال چهل شو وَچُونسّه قصه سازی چهل شو زاری و یتیم نوازی چهل شو وِشنا باخِتنِ وَچون چهل شو بی قراریه یتیمون چهل روز دست نامَحرم گرفتار چهل روز تماشایی بین انزار چهل شو بسکه زینب ناله داشته عاقبت خرابه لاله دکاشته چهل شوبی قراری داشته زینب اَتا روز چه براری داشته زینب گمون نکرده بی حسین بَهووه شه زِنّه باشه بی برار دَهووه اِسا که بَیّه بی حسین و عباس دیگه شه روزِ مرگه کنّه احساس بنال«مداح» بنال با ناله و آه که سرگذشت زینب هَسّه جانکاه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
  🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 آمد برادر «۲» دلخسته دربرت غمدیده خواهرت همسنگر تو«۲» فرزند مادرت غمدیده خواهرت ای یـادگـارِ «۲» زهـرا و مـرتضی یکدم سر از خاک بردار و از وفـا فــریـاد زینـب، گـردیـده یـا اَخـا ای جان فدای«۲» جسم مطهرت                  غمدیده خواهرت چل روزِه زینب صدساله شد حسین چل روزه کـارِ او نـالـه شـد حسین چشمانش ازخون پُر لاله شد حسین قامت خمیده«۲» گـردیده زائـرت غمدیده زائرت گر پیر و خسته ،گر قد خمیده است بـدتـر ز کـربلا در شام و دیـده است از هـر یهـودی طعنـه شنیـده است این نیمه جان را«۲» آورده در برت                    غمدیده خواهرت آه ای حسین جان، پـاک و مطهری گــردیم فـدایت، کـه پــاره پیکـری ای شـاه عـالم، ســردار بـی سـری رأست به نیزه«۲»هم دیده دخترت                    غمدیده خواهرت پیروزی ات را، زینب سبـب شـده از دردِ داغ، تـو جـان به لب شده گـریـان بـرای، تـو روز وشب شده شـد باغبــانِ«۲» گلهـای احمـرت                   غمدیده خواهرت تیـغ زبـانِ، زینب چـو ذوالفقار در شام وکوفه، بنمـوده کار زار آل اومیّـه، شـد تیـره روزگــار گردیده همچون«۲»سردار لشکرت غمدیده خواهرت گر زینب تو، خصم اومَیّـه شد خونین جگر از، داغ رقیه شـد خورد وخوراکش،افغان وناله شد بنگر به حال«۲» رنجور ومضطرت                 غمدیده خواهرت آمد برادر «۲» دلخسته دربرت                 غمدیده خواهرت همسنگر تو«۲» فرزند مادرت                  غمدیده خواهرت کرده قیامت«۲» در راه داورت غمدیده خواهرت گردیده زائر«۲» بر قبرت انورت                    غمدیده خواهرت 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 برار بمومه کربلا خواخربمیره خله بکشیمه بلا ته قبر ور هنیشما هی تره بزومه صدا مره که نبونه باور زار بزنم ته قبر سر بدون ته بیمه اسیر تِه داغ مره هاکرده پیر دنیا مه سر بیه خراب بوردمه مجلس شراب ندونی چی بمو مه سر من غم بدیمه سر بسر بدیمه داغ تِـه دتـر برار بسوته مه جگر 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بِمُـومه کـرب و بـلا که تِه قروون بَهووم من چتی تِه قَبر سَر فاتحه خون بَهووم چَنّـه سخته اینجه مه عزیزون دَنینه عبـاس و اکبـر و بـرار زاعـون دَنینه جان برار اَی مه دل بَیّه کباب کی وِنِه مِه وِسّه بَهیره رِکاب؟ کمین قبرِ بِن باخِتی خواخر تِه قِرون مِه دل آروم بَیره چِتی خواخرتِه قرون اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای حسین مِه جان بِرار یـادگاری مِه مار من وته هرجاشیمی تِه بِی مِه دِلِ قرار چهل روز از داغ تِه فقط زار بَزُومه نَدونّی چَنّه ناله شب تار بَزومه تِه دعا هاکن که زینب بَمیره از داغ تِـه هاکِـنه تَب بَمیره بَوین بِرار این مِه روزگارو مِه حاله بِدون تِه زندگی هاکردن مَحاله اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای هرچی که خوانی برار از شِه کاروان بپرس خواهشی دارمه ته جا از رقیـه جـان نَپـرس رقیه از کربلا تا شام چو بَخرده هر جا که تِه اِسمِ بَهیته لُو بَخرده کاش نداشتبو شه گوشِ گوشواره ره کاش نَدیبوم وِنه گوشِ نَهیبو پـاره ره وِنِـه بـابـا بـابـا بـرار بَیّـه بَهـونه بَمیرم جمع بِینه رقیه جانّه زونه اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای انگار مه سرنوشته رنگ فِـراق بَـزونه با مرگ رقیه جان اَی مِره داغ بَزونه تمام غم وغصه اون شو بِمو مِه دُوش تا بَدیمه رقیه جان بَهییه خـاموش اگـه بِمـومه دل دَره خِـرابه از داغ رقیـه مِـه دِل کِبـابه سه ساله وَچه ازبس که غِصّه بَخرده تِـه سر پَلی نـاله بَـزوعه بَمـرده اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀