4_5890793408787650640.mp3
1.49M
❣﷽❣
🔘 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
⚫️ #آقای_عباس_مفتاح
🔘 #پیشنهادم 👌👌
🔘یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله
⚫️دردم دوا بفرما
🔘حاجات ما را کن روا مولا
ای حسین بی سر
ای شفیع محشر
خفته ای در خونین سر
لب تشنه جان دادی در این صحرا
🔘یاابا عبدالله یااباعبدالله
⚫️دردم دوا بفرما
🔘حاجات مارا کن روامولا
ای نور دو عینم
سر جدا حسینم
بنگر به شور و شینم
آتش گرفتم از غمت مولا
🔘یا ابا عبدالله یااباعبدالله
⚫️دردم دوا بفرما
🔘حاجات مارا کن روامولا
عزیزه زهرایی
یکه و تنهایی
کعبه ی دلهایی
سوزم به سوز ماتمت مولا
🔘یااباعبدالله یااباعبدالله
⚫️دردم دوا بفرما
🔘حاجات ما را کن روا مولا
کربلا غوغا شد
محشره کبری شد
نور خدا عیان شد
مست تولای توام مولا
🔘یااباعبدالله یااباعبدالله
⚫️دردم دوا بفرما
🔘حاجات ما را کن روا مولا
ساربانا دست من دست خداست
ساربانا دست من مشکل گشاست
ساربانا جد من پیغمبر است
باب من ساقی حوض کوثر است
ساربان من داغ اکبر دیده ام
داغ عباس دلاور دیده ام
🔘یااباعبدالله یااباعبدالله
⚫️دردم دوا بفرما
🔘حاجات ما را کن روامولا
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اسیری_بوردمه_منزل_به_منزل
#اربعین_دلگویه_مازنی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
اسیری بوردمه منزل به منزل
غم وغصه ی عالم دره مه دل
برارِ نازنین زینب ته قروون
پِِرس مره بَوین زینب ته قروون
برار پرس خبرها دارنه زینب
پرس که درد دلها دارنه زینب
اگه مه رنگ و رو تغییر هاکرده
مره درد اسیری پیر هاکرده
مه دل ره خون دکردنه اسیری
چهل روزه برسیمه به پیری
چهل روزه چهل جور داغ بدیمه
شه چشِ جا خزون باغ بدیمه
تـه رقیـه ره بـا لگـد بـزونه
دَنیبی مـره حـرف بد بزونه
برار تا مجلس شراب بدیمه
نامحرمون پیش کباب بهیمه
وچون چش پیش به هر بهونه
خجالت کشیمه تا مِره زونه
ته که دَنیبی خواخر چو بَخرده
ته زینب مثل ته مار لو بَخرده
از رقیه نپرس جواب ندارمه
بغیر از این دل کباب ندارمه
ته سره تا بَدیّه دق هاکرده
اَنّـه بـابـا بـابـا بَـوته بَمـرده
دعا هاکن شه حاجت ره بهیرم
الهی که ته قبر سر بمیرم
بَخون «مداح» مه دل که پاره بَیّه
مـه قسمت کـربلا دِواره بَیّـه
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5893033814053098491.ogg
775.8K
#اربعین_دلگویه_مازنی
اسیری بوردمه منزل به منزل
#اربعین_مازنی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
مِـره بَـوتی خـواخر هاکن صبوری
نپرس مِه جا سر هاکِنّه چی جوری
هـزار بـار بَمـردمـه زِنّـه بیمه
چنّه سخت هَسّه برارجان ته دوری
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
#اربعین_مازنی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
بـرار جان اَمـون از ظلم زمـونه
تـه زینب بمـو اَمّـا نصف جونه
نَـدونی چنـه خجـالت کشیمه
مِـه شاگـردونِ پَلی مِـره زونـه
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
از کربلا رنگ خوشی دیدم ندیدم
بی شیر ماندم بین هر خیمه دویدم
دیشب فقط تا صبح طفلم داد میزد
خیلی خجالت از بنی هاشم کشیدم
* ای بی بی جان یا رباب چرا خجالت کشیدی؟!.. خدایا یه حالی به ما بده بتونیم گریه کنیم .. واقعا احساس مادری به همین شیر دادنه مادرِ .. وقتی نتونه شیر بده ها اصلا میریزه بهم ..*
ای کاش این داغی که دیدم خواب باشد
طفلم سلامت محضرِ ارباب باشد
گفتم حسینم حاضرم در بین این دشت
تشنه بمیرم اصغرم سیراب باشد
مولایِ من حیران و سر افکنده آمد
رو زد سویِ دشمن ولی شرمنده آمد
وقتی که برمیگشت با چشم پر از آب
از لشکرِ دشمن صدای خنده آمد
تیری در این لشکر نبود الا سه شعبه
چیدن آخر غنچه ام را با سه شعبه
ای حرمله انصاف داری بی مروت
اصغر سه شعبه حضرتِ سقا سه شعبه!
مانده حسینُ کل آغوشش پر از خون
صورت پر از خون بر رویِ دوشش پر از خون
چشمم پر از خون شد که شد از ضرب آن تیر
شش ماهه ام از گوش تا گوشش پر از خون
باور کنم شش ماههی من اصغرم رفت
از نعرهی تکبیر این لشکر سرم رفت
خیلی مرا سوزانده این غصه که طفلم
با حالت قهر آخرین بار از برم رفت
*به قول مرحوم آرام ، میگفت وقتی رسید تو بغل باباش حرف که نمیزد پنجه هاشُ نشون داد یعنی ببین مادرم شیر نداشت اینقدر پنجه به سینه ش کشیدم این خونِ مادرمه ..*
نشنیدم آخر صحبت نشنیده اش را
بستن بر نی حنجرِ پاشیده اش را
خیلی خجالت میکشم آبی بنوشم
بر نیزه اش دیدم لب خشکیده اش را
مردم من محزون غم دیده ربابم
هم قافیه نه همنشینِ آفتابم
تا آب میبینم سرم پایین می افتد
هم قافیه نه داغدار مشک آبم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه رباب....mp3
3.02M
روضه رباب
#مداح..حاج آرمین غلامی
من زینبم به خاطر من گوش کن رباب
مرحوم مُلّای دربندی مینویسه: تا صدای قدم هایِ ابی عبدالله اومد سمت خیمه ها، بی بی رباب گفت: بچه ام رو حسین آوُرد، حتما سیرابش کرده، اول کاری که کرد بلند شد گهواره اش رو مرتب کرد، به همه خانوم ها هم گفت: الان بچه ام رو میارن، من میخوابونمش...
بی بی زینب اومد بیرون، اما دست خونی، معجر خونی برگشت خیمه، این صحنه رو که دید رباب خبردار شد، به صورتِ خودش زد...
من زینبم به خاطر من گوش کن رباب
اصغر به خواب رفته فراموش کن رباب
ناله بزن: حسین!..
اگر بناست دَمی بی تو بگذرد عُمرم
هزار بار بمیرم نبینم آن دَم را
ابی عبدالله!...
غبار ماتم تو آبرو به من بخشید
به عالمی ندهم این غبار ماتم را
به نیم قطره ی اشک محبتت ندهم
اگر دهند به دستم تمام عالم را
محبت تو بود رشته ی نجات مرا
رها نمیکنم این ریسمان محکم را
به یُمن گریه برای تو روز محشر هم
خموش می کنم از اشک خود جهنم را
حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را
به خون نشانده دل دودمان آدم را
به عاشقان تو نازم که بهر جانبازی
گزیده اند همیشه خط مقدم را
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍#مداح..آرمین _غلامی
یکشنبه۲/اردیبهشت۱۴۰۳
#حسینیه کرم_کرمانشاه👇👇
.
#روضه حضرت زهرا(ع)و حضرت #رقیه س
گریز به خرابه ی شام
انجام كار خانه مرا سخت گشته است
دیگه خودم نمی تونم برا بچه هام نون درست كنم...
نمی تونم خودم لباس های بچه هام رو بشورم...
بابا چند وقت ِ زینب میاد جلو بسترم...
توقع داره مثل همیشه بغلش كنم...
موهاش رو شونه بزنم...
آخ كه دیگه دستم بالا نمیاد...
بابا برا علی نمیتونم بگم،بچه ها هم كه طاقت ندارن...
اومدم برا تو بگم بابا
انجام كار خانه مرا سخت گشته است
می دونی چرا بابا؟
ضرب غلاف بال و پرم را گرفته است
همسایه ها عیادت نمی اومدند،ای كاش نمی اومدند،وقتی می اومدند،می رفتن بیرون،زینب میشنید،هی با خودشون می گفتن،این خانم دیگه موندنی نیست،این روزها روزهای آخرشه،
همسایه ها همه فهمیده اند كه مرگ
سر تا به پای محتضرم را گرفته است
فاطمه هجده ساله از دیوار كمك میگرفت،می اومد كنار قبر بابا،این روزها وقتی از بابا حرف می زدن دلتنگ میشد،می گفت:علی جان پیراهنی كه بابام رو در اون پیراهن غسل دادی،بده من بوی بابام و استشمام كنم،امیرالمؤمنین علیه السلام می دونه فاطمه چقدر دلتنگه،هی امتانع میكرد،هی زهرا اصرار،پیراهن رو آورد،روایت نوشته،تا پیراهن رو بو كرد،دیدن خانم غش كرد،رو زمین افتاد،می خوام بگم بی بی طاقت نداشتی،پیراهن بابا رو ببینی،من بمیرم برا اون سه ساله ای كه تا بهانه ی بابا رو گرفت،دیدن نانجیب ها از در خرابه یه طبقی دارن میارن،قول بده ناله هات تموم نشه برای باقی شعر،همچین كه رو پوش رو كنار زد،بچه ترسید،عمه جان این سر كیه؟ آخه حق داره بچه،باباش این طوری نبود،همه صورت زخمی ِ،لبها تركیده،بی بی كنار قبر بابا با باباش حرف می زد،اما این سه ساله،كنار سر بریده بابا، گفت:بابا،خیلی درد و دل دارم باهات بابا،
درشام بی كسی مرا داد می زند
زخمی كه بال چشم ترم را گرفته است
اگه كسی تا حالا برا رقیه سلام اللله علیها گریه نكرده باشه،با این بیت تلافیش رو در بیاره.
هر جا زقافله عقب افتاده ام
ضجر از روی اسب موی سرم را گرفته است.
هر جا رقیه رو می زند رو می كرد به عمه جانش میگفت:اگه عموم بود،اینها جرأت نداشتن من و بزنن
دق مرگ كرده حرمله ام بس كه در برم
بر نی سر عموی حرم را گرفته است
این یكی رو به اندازه ی غیرتی كه پا روضه ی بی بی داری باید پاش ناله بزنی.
انگشت های طعنه امانم بریده است
خیرات شهر دور و برم را گرفته است
این كه بی تاب ِ
رو زمین خواب ِ
دختر شاه ِ
شده بی بابا
اما حالا
با كیا همراه ِ
اونجا اگه تو مدینه،غربت اگه بود،اما علی بود سلمان بود،اباذر بود،اینجا هر وقت سر از محمل بیرون میكرد،باید سرهای بریده رو میدید،یا باید شمر و خولی رو می دید.
شده بی بابا
اما حالا
با كیا همراه ِ
نزنید اینقدر
بی گناهه
توی ویرونه
یه ریز می خونه
كجایی بابا
كی میگه بابا
نوه ی زهرا
بی كس و كاره
یتیم تنها كه نشسته
با لباس پاره
آخه كی گفته
خنده داره
آفتاب از كدوم طرف در اومده
كه بابام با سر اومده
لب تشنه بریده حنجر اومده
كه بابام با سر اومده
غریب مادر اومده
حسین رو، مادرش براش گریه می کنه..."بُنَیَّ! قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مِنَ المَاءِ مَنَعوک .." عصر عاشورا خواهرش در کنار پیکر پاره پاره اش به مادرش سلام می کنه...*
*باباش علی میرفت صفین؛از کربلا عبور کرد.اینقدَر برای کشته ی کربلا گریه کرد.اشک چِشمانش جاری شد.مادرش زهرا به علی سفارش کرده بود:علی! "ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاقِی"علی برای حسینم زیاد گریه کن..
قربون امام زمان برم که فرمود:اگر اشک چشم نداشته باشم برات خون گریه می کنم:" بَدَلَ الدُّموعِ دَما..." *
#روضه_حضرت_زهرا
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5978950326957376816.mp3
11.25M
ایهاالنّاس بدانید گدای حسنم
نوکرِ خسته دل و، بی سر و پایِ حسنم
ایها الناس دلم، خانه ی مِهرش باشد
همه شب گرمِ غزل،غرقِ نوایِ حسنم
منّتِ غیر نباشد بخدا گردنِ من
شکرُ لِلّاه (لِلَّه)که مدیونِ عطای حسنم
گفت زهرا ، نروید روزِ جزا در آتش
هر که امروز بیاید به عزای حسنم
گفت مادر،که شَوم مادرِ آن سینه زنی
که کمی اشک بریزد،ز برای حسنم
چون زِ سیلی وسطِ کوچه شدم نقشِ زمین
تکیه کردم به قدِ همچو عصای حسنم
با همان دست که بشکست،نوشتم با خون
نامِ این کوچه بوَد کرببلای حسنم
#امام_حسن
#دکتر_فراهانی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1006_48792812040095.mp3
6.53M
🎧 #واحد بسیار زیبا🖤
🎵 وقتی گره میفته تو کارم
🎵 یا وقتی که خیلی گرفتارم
🎤 کربلایی #سید_رضا_نریمانی
🏴 #شهادت_امام_حسن (ع)◼️
Mahmoud Karimi - Ye Ghalb Mobtala To Sinast (128).mp3
6.26M
یه قلب مبتلا تو این سینست
مریضم و دوام ابالفضله
سینه ما سینه زنا وقفه
موقوفه آقام ابالفضله
اون که چشیده طعم این عشق و
غیر تو هیچ کس و نمیشناسه
حک میشه روی سنگ قبرم این
سینه زنه رایت العباسه
سرم ماله ابالفضله دل تنگم دنبال ابالفضله
دلم مدیون چشماته لبم مهمونه دریاته
دله زینب دله زهرا اسیر قدر و بالاته
ابوفاضل ابوفاضل 💔
ابوفاضل ابوفاضل
🍃🍃🍃🍃
چه نعمتی بالاتر از این که
گدای خونه علمدارم
من از تو چیزی نمیخوام آقا
من به تو تا ابد بدهکارم
برای این گدا فقط این که
با تو بمونه بهترین اجره
هر شب من با تو شب قدره
ذکر تو حتی مطلع الفجره
شب قدرم ابالفضله
چراغ نور قبرم ابالفضله
شب قدرم ابالفضله چراغ نور قبرم ابالفضله
ابوفاضل ابوفاضل💔
ابوفاضل ابوفاضل
🍃🍃🍃🍃
ارمنیا میان در خونت
بس که تو دردا رو دوا کردی
هر چی گره به کارمون افتاد
با دستای بریده وا کردی
فقط تویی که پرچمت قده
پرچم شاه کربلا بالاست
ما کی باشیم وقتی به تو ارباب
میگه بنفسی انت یا عباس
می نابم ابالفضله
علمدار اربابم ابالفضله
ابوفاضل ابوفاضل💔
ابوفاضل ابوفاضل
🍃🍃🍃🍃
وقتی ستون خیمه ها افتاد
رفتی و موج علقمه خون شد
شبیه چشم غرق در خونت
دل حسین فاطمه خون شد
تو رفته بودی و تک و تنها
برادرت میون اون گودال
حسین دست و پا زد و زینب
رو تل زینبیه رفت از حال
الا نوحوا الا نوحوا
الا نوحوا الا نوحوا
🍃🍃🍃🍃
ألا نوحوا وضجوا بالبکاء
على السبط الشهید بکربلاء
الا نوحوا بسکب الدمع حزناً
علیه وامزجوه بالدماء
الا نوحوا الا نوحوا
الا نوحوا الا نوحوا
#احساسی
#حضرت_اباالفضل