eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
زمزمه ختم پدر مجالس ختم و ترحیم ، خاکسپاری شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ----------------------------------- مگه یادم میره مهر و صفای خونه بودی مگه یادم میره تو پدری نمونه بودی مگه یادم میره اسطورۂ زمونه بودی مگه یادم میره که توگل گلخانۂ بودی --------------------------------- بابا رفتی ،ماندم تنها ،ای پدر ای پدر جایت خالی ،دربین ما،ای پدرای پدر(2) ................................ مگه یادم میره اون لحظه های خوب با هم مگه یادم میره عطر نفس هایت توی عالم مگه یادم میره حمایتت رو همه هر دم مگه یادم میره عشق و صفای تو دمادم .............ّ..ّّّ............ بابا رفتی ،ماندم تنها ،ای پدر ای پدر جایت خالی،دربین ما،ای پدرای پدر(2) ّ..............ّ..................... مگه یادم میره گل بوسه های عاشقونه مگه یادم میره رو دست تو زدم جونه تو بودی کوهی از عشق و صفا توی زمونه حالا در سوگ تو عزیز تو داره می خونه ................................ بابا رفتی ،ماندم تنها ،ای پدر ای پدر جایت خالی ،دربین ما،ای پدرای پدر(2) --------------------------- چه سخت بود لحظه ی جدایی از تو بابا جونم ندیدی که غمین و داغدار از تو می خونم کفن تن تو بود و این دل غرقه به خونم تو رفتی توی خاک ای پدرم ای مهربونم ................... بابا رفتی ،ماندم تنها ،ای پدر ای پدر جایت خالی ،دربین ما،ای پدرای پدر(2) .................. مگه یادم میره محبت رو تو دلها کاشتی مگه یادم میره حب حسین تو سینه داشتی یه عمری نوکری اهل بیت و فخر می گذاشتی مگه یادم میره تو روضه ها تو تاب نداشتی .................. بابا رفتی ،ماندم تنها ،ای پدر ای پدر جایت خالی ،دربین ما،ای پدرای پدر(2) ------------------------------ شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله امام حسن امام رضا بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید اخر ماه صفراست ایام مصیبت پیغمبر خدا... و ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ۲۸ صفر وامشب هم شهادت امام رضاست ماه صفرهم تمام شد معلوم نیست سال دیگه زنده باشیم یا نه 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند گریز عرضه بداریم یا رسول الله... طاقت نداشتید ببینید... نور دیدگان شما حسن و حسین رو از روی سینه ی شما بلند کنن... اما نبودید ببینید با این گل های شما چه کردند... منو ببخشید یا رسول الله... بعد شما... 🔸از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔸گاه از طشت حسن، گاه از حسین 🔸اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔸و اندر آنجا دست زینب بسته بود یا رسول الله... 🔸از دو لب های حسن خون میچکید یا رسول الله... چقدر سفارش کردید... فرمودید حسنم غریبه... یک روز تکه های جگرش داخل طشت در مقابل زینب... 🔸از دو لب های حسن خون میچکید بگم یا نه آی کربلایی ها... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید شب شهادت امام رضا ست امواتمان ازاین مجلس محفل فیض ببرند ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ....فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست... ◀️ بگم یا امام رضا ...تو خراسان چه کردند با امام رضا.. امام رضا رو زهر دادن... اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره.... صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن... ( آقا جان چرا..) آخه میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم... اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم... اما دل تو دلم نبود... هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم مثل مار گزیده ها بخودش می پیچه.. هی میگه (جگرم سوخت)3 ⬅️ (اباصلت میگه).....میگه دیدم آقا چشمش به دَره... چی میخوام بگم... میخوام بگم این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه.... امام رضا منتظره کی جوادش میاد... ⬆️ (اوج)اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا... به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ... آقا گرفتارم... به جوونیّه جوادت منم بهر امیدی اومدم ... امروز نزار دست خالی برگردم... ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطه خیلی شباهت به امام رضا داره.... پرسیدم آقا زاده شما کی هستی..... صدا زد اباصلت.... أنا حجة الله عليك ...من حوادالائمه ام.... ⬅️(سوز) میوهٔ دل امام رضا اومد... وارد حجره امام رضا شد.... امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد.... جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد... سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ...
پیامبر اسلام(ص) روضه امام حسن (ع) امام رضا (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه السلام علیک یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ. 🔶آرزو دارم شوم سوی مدینه رهسپار 🔶تا بگیرم همچو جان قبر نبی را درکنار 🔶دست امیدم رسد چون بر ضریح اطهرش 🔶سر نهم درخاک پایش با دو چشم اشکبار 🔶با گنه بر آن شفیع المذنبین وارد شوم 🔶بی گنه آیم برون با بخشش پروردگار ⬅️ اجرومزد همه شما با پیامبر اسلام (ص) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس نشسته ای حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا دلها را روانه کنید مدینه 🔸نبی در بسترو زهرا کنارش 🔸عزیزقلب او شد بی قرارش 🔸بگوید دخترم  کمتر نوا کن 🔸برای  رفتن   بابا  دعا   کن ⬅️ نمی دونم مدینه رفتی یا نه... گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه... ان شالله روزی هممون باشه مدینه.. گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم.. (یارسول الله آقا جان ..) آقاجان...این دلا برا مدینه‌ات تنگه آقا.. 🕊آقا برات کاری نداره...امروز یه نگاه بکنی...برات کاری نداره یه مُهر تأیید بزنی، منم مدینه ای بشم.. آقا....هنوز خیلیا مدینه رو ندیدن... هنوز خیلیا قبرستان بقیع رو ندیدند... امروز بگو خدا.... به حق اون پیامبری که میگفت آی مردم من از شما اجر رسالت نمیخوام... اما دو چیز رو بینتون امانت و یادگار میزارم....یکی کلام خدا قرآنه....یکی اهل بیت منه... آی مردم فاطمه پاره تن منه.. آخ علی غریبه...(علی مظلومه....2) آی مردم حسنین میوه دلِ منه. آخ بمیرم برات یا رسول الله..چه کردند با فاطمه ات.بعد از شما   ⬅️هر دختری بابا از دست بده مردم دورش جمع میشن...تَسلاش میدن...دلداریش میدن...تسلیت میگن...دسته های گل میارن.. اما بیمرم به جای گل درب خونه شه آتیش زدند یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر کسانی که بین من وشما بودند حالا جایشان بین من وشما خالیست پدران ومادران که از دنیا رفتند فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) وامام رضا(ع) همه اموات فیض ببرند فقط یک لحظه رایاد کنیم بعد هم روضه امام رضا برات بخونم عزیزان آن لحظه ای که آقا عبدالله نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. انشاالله داغ برادر نبینی چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه ⏪یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد از همین جا دلها را روانه کنیم حرم امام رضا ، انشاءالله کنار حرمش ، پیغمبر دو تن را پارۀ تن خطاب کرده ، یکی مادر سادات زهرای مرضیه است ، فرمود : فاطمه پارۀ تن من است . یکی هم امام رضا ، یا رسول الله پارۀ تنت در خراسان به زهر جفا مسموم کردند چنان زهر کاری بود آقا مثل شخص مار گزیده به خود می پیچید . تمام تار و پود من بسوزد همه شمع وجود من بسوزد خدایا ناله هایم را اثر نیست کنار بستر من یک نفر نیست غریبم من غریبم من غریبم نمی دانم کجایی ای جوادم چرا از من جدایی ای جوادم عیادت از من دور از وطن کن بیا با دست خود من را کفن کن غریبم من غریبم من غریبم اباصلت می گوید : امام چشمش به در بود امام جواد آمد آن لحظات آخر سر بابا را به دامن گرفت ، اما کربلا (آماده اید بگویم یا نه ) زین العابدین نتوانست بیاید قتلگاه ، عمه اش زینب آمد دید حسینش تنهاست ، دید شمشیرها و نیزه ها در یک نقطه فرود می آید دستهایش را روی سر گذاشت هی فریاد می زد : وا محمدا ، واحسینا .
امام حسن(ع) پیامبر اسلام( ص) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ ⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریض‌ها انشاالله همه اموات فیض ببرند یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله 🔸دلی پر ز تب و پر از غم 🔸نه طبیب ونه دعوایی 🔸چه کند غریب و بی کس 🔸که ندارد آشنایی حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر منقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم حسین جان بیاید برادر چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادرش خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر 🔸مکن گریه ز مرگم ای برادر 🔸مریز از دیدگان اشکت چه گوهر ⏪گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار ..امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن هستند اخ مرا باشدپرستاران بسیار اما حسین جان پرستار تو یک زینب آن هم گرفتار پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭 زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین یا حسین یا حسین یا حسین درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را دیدکه انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید یزید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه 🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان 🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپر..من 🔸سرش بریده ای با دو صد خواری 🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری (یا بقیه الله امام زمان ) 🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است 🔸خدا نکرده امام تو حسین من است ⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیامبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید 🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد 🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد ⏪یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این جوان فیض ببرد ایام رحلت پیامبر اسلام (ص) است گریزی هم در این خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرند ⏪ای عاشقان مدینه، بیاید دست‌جمع برویم عیادت پیامبر. امیرالمؤمنین کنار بستر رسول الله نشسته اشک می‌ریزه، زهرای اطهر اشک می‌ریزه، یک وقت در باز شد، امام حسن و امام حسین با دیده گریان وارد خانه، خودشان رو روی سینه پیامبر، امیرالمؤمنین خواستند ایشان رو از روی سینه پیامبر بلند کنند (دستور اینه که سینه محتضر سنگین نباشه)، پیامبر چشم باز کرد و فرمود: علی جان؛ بگذار آنها رو ببویم و آخرین توشه رو از دیدار آنها بگیرم. علی جان؛ حسن و حسینم بعد از من ستم‌ها خواهند دید، سه مرتبه فرمود: خدا لعنت کند کسانی را که به این دو تن ظلم کنند. یا رسول الله؛ لحظات آخر سینه‌ات سنگین شد، چشمت رو باز کردی، حسنین رو دیدی که خودشان رو روی سینه‌ات انداختند؛ اما به قربان آن حسینی که دید سینه‌اش سنگینی می‌کنه، تا چشم باز کرد، و الشمر جالس علی صدره…
حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله امام حسن امام رضا بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید اخر ماه صفراست ایام مصیبت پیغمبر خدا... و ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ۲۸ صفر وامشب هم شهادت امام رضاست ماه صفرهم تمام شد معلوم نیست سال دیگه زنده باشیم یا نه 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند گریز عرضه بداریم یا رسول الله... طاقت نداشتید ببینید... نور دیدگان شما حسن و حسین رو از روی سینه ی شما بلند کنن... اما نبودید ببینید با این گل های شما چه کردند... منو ببخشید یا رسول الله... بعد شما... 🔸از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔸گاه از طشت حسن، گاه از حسین 🔸اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔸و اندر آنجا دست زینب بسته بود یا رسول الله... 🔸از دو لب های حسن خون میچکید یا رسول الله... چقدر سفارش کردید... فرمودید حسنم غریبه... یک روز تکه های جگرش داخل طشت در مقابل زینب... 🔸از دو لب های حسن خون میچکید بگم یا نه آی کربلایی ها... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید شب شهادت امام رضا ست امواتمان ازاین مجلس محفل فیض ببرند ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ....فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست... ◀️ بگم یا امام رضا ...تو خراسان چه کردند با امام رضا.. امام رضا رو زهر دادن... اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره.... صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن... ( آقا جان چرا..) آخه میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم... اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم... اما دل تو دلم نبود... هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم مثل مار گزیده ها بخودش می پیچه.. هی میگه (جگرم سوخت)3 ⬅️ (اباصلت میگه).....میگه دیدم آقا چشمش به دَره... چی میخوام بگم... میخوام بگم این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه.... امام رضا منتظره کی جوادش میاد... ⬆️ (اوج)اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا... به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ... آقا گرفتارم... به جوونیّه جوادت منم بهر امیدی اومدم ... امروز نزار دست خالی برگردم... ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطه خیلی شباهت به امام رضا داره.... پرسیدم آقا زاده شما کی هستی..... صدا زد اباصلت.... أنا حجة الله عليك ...من حوادالائمه ام.... ⬅️(سوز) میوهٔ دل امام رضا اومد... وارد حجره امام رضا شد.... امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد.... جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد... سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ...
4_5796515878753272898.mp3
1.14M
‍ ‍ ⚜️🍂⚜️سینه زنی زمینه زیبا _ ویژۀ ایام شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام _ حاج مهدی رسولی⚜️🍂⚜️ ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ ❗️ توجه ❗️: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ حسن جان ، غریب فاطمه ... از اون شب که فاطمه رفت چشاش شد دریای غربت ... حسین شد ، معنای گریه حسن شد ، معنای غربت ... امامی ، که دریای کرم بود نصیبش ، فقط ظلم و ستم بود همیشه ، دلش لبریز غم بود ... یه عمر از درد و غم بیصدا سوخت غریب و تنها ، بی همنوا سوخت همیشه خون بود قلبی که بین کوچه ها سوخت ... حسن جان ، غریب فاطمه ... غم و درد و اشک چشماش همیشه داشت بوی مادر حسن دیده ضرب سیلی چه کرده با روی مادر تو خونه ، گلی پر پر ندیده پر از اشک ، چش خواهر رو دیده رو خاکا ، خودش مادر رو دیده ... خودش دیده که مادر زمین خورد یه عمر از این غم خوابش نمیبرد همین غم ها باعث شد که مثل لاله پژمرد ... حسن جان ، غریب فاطمه ... شاعر : بهمن عظیمی
‍ ✅ شهادت امام حسن مجتبی ع مداح :سید مجید بنی فاطمه (یارب نصیبِ هیچ غریبی دگر مکن)2😭 دردی که گیسوانِ حسن ع را سپید کرد با صد امید حامی مادر شدم، ولی سیلی زنی امید مرا نا امید کرد * گفت :قدیم کاروان میخواست بره کربلا ، اول می رفتند بقیع رو زیارت می کردند بعد می رفتند کربلا ؛ گوشۀ حرم ابی عبدالله دیدن یه پیرمرد ایرانی شمع روشن کرده گریه می کنه،زیر لب میگه:قربونت برم حرم نداری 😭 آقا جان زائر نداری، قبرت چراغ نداره، اومدن جلو گفتند : این آقا که این همه زائر داره، لوسترای زیبا، حرم به این قشنگی داره گفت:دست از دلم بردار، بقیع بودم اومدم کربلا ، نذر امام حسن ع داشتم یه شمع روشن می کردم ، تا شمع روشن کردم تو بقیع نگهبانای بقیع منو زدند، حالا اومدم نذرم رو حرم داداشش ادا کنم، می خوام بگم:حسین جان!داداشت خیلی غریبه 😭 اما من اینجوری بگم دادت بلندشه: غریب اون کسی نیست که زائر نداره، غریب اون کسی نیست که حرم نداره ، غریب به کسی میگن جلو چشمشش مادرش رو بزنن ، اما چون سن و سالی نداره نمیتونه کاری بکنه ، 😭 آخ مادر ...... یه وقت بی بی زینب س وارد شد دید پاره های جگر حسنش بالا اومده ، روضۀ من همین یه جمله ست ، ها، اینقدر به سر و صورت زد ، یه وقت دید حسن ع سرش رو بالا آورد ، لبها خونیِ ، یه نگاه کرد صدا زد : زینب دیگه راحت شدم😭 دیگه چشمم به اون کسی که جلو راهِ مادرمُ گرفت نمی افته 😭 گریز کربلا وقتی ابی عبدالله نامۀ امام حسن رو باز کرد دید نوشته ، حسین جان! من کربلا نیستم کمکت کنم ، بذار قاسم عوض من بره میدان، چقدحساسه نسبت به حسین ع،...... میخوام دلت رو ببرم کربلا ، با یه جمله خودت میون داره روضه باش...... بعد کوچه ، یه جمله رو می گفتند: (الهی بشکنه دستِ مغیره)2 میونِ کوچه ها بی مادرم کرد *این همیشه ورد زبون بچه های حضرت زهرا س بود ، اما تا رسیدن کربلا این نوحه رو یه نفر عوض کرد ، اونم یه خانمی بود ، هی همیشه می گفت:* الهی حرمله دستت قلم شه کبوتر بچه مو از من گرفتی،حسین....
زبانحال امام حسن (ع) زینبیم نازیله یاتما باجی تز دور ایاقا حسرتیله نظر ائت گل کیمی سولموش یایاقا قطره قطره نجه گور قان دوزولوبدی دوداقا دست ظلمیله باجی نخل امیدیم تالانیب سوزولور قان دوداقیمدان جگریم پارجالانیب گئت بو غملی خبری شیردل عباسمه دئه قوشولوب بلکه حسینیله گله یاسمه، دئه بو یامان حالیمی اما دئمورم قاسمه دئه قاسمیم غصه چکوب گل مثلی سولمالیدی اوچ یاشیندا باجی دنیاده یتیم اولمالیدی بی وفا همسریمین کینه سی اولدی علنی نالیه محشر اولونجا گتورر ظلمی سنی گوزون آچسون باجی، جان اوسته گوررسن حسنی دور دوداقیمده قانا باخ سنوی داغلا باجی یوزومی قبلیه دوندر گوزومی باغلا باجی همسری هر کیشینین محرم اسرار اولدی غملی حالینده الیندن یاپیشوب یار اولدی جعده اما حسنه دشمن غدار اولدی عوض اینکه اولا دنیاده شریک محنیم زهری ایچدیردی من زاره گویردی بدنیم افلاکیان خاکی امام حسن (ع) زینبیم نازیله یاتما باجی تز دور ایاقا حسرتیله نظر ائت گل کیمی سولموش یایاقا قطره قطره نجه گور قان دوزولوبدی دوداقا دست ظلمیله باجی نخل امیدیم تالانیب سوزولور قان دوداقیمدان جگریم پارجالانیب گئت بو غملی خبری شیردل عباسمه دئه قوشولوب بلکه حسینیله گله یاسمه، دئه بو یامان حالیمی اما دئمورم قاسمه دئه قاسمیم غصه چکوب گل مثلی سولمالیدی اوچ یاشیندا باجی دنیاده یتیم اولمالیدی بی وفا همسریمین کینه سی اولدی علنی نالیه محشر اولونجا گتورر ظلمی سنی گوزون آچسون باجی، جان اوسته گوررسن حسنی دور دوداقیمده قانا باخ سنوی داغلا باجی یوزومی قبلیه دوندر گوزومی باغلا باجی همسری هر کیشینین محرم اسرار اولدی غملی حالینده الیندن یاپیشوب یار اولدی جعده اما حسنه دشمن غدار اولدی عوض اینکه اولا دنیاده شریک محنیم زهری ایچدیردی من زاره گویردی بدنیم افلاکیان خاکی امام حسن (ع) زینبیم نازیله یاتما باجی تز دور ایاقا حسرتیله نظر ائت گل کیمی سولموش یایاقا قطره قطره نجه گور قان دوزولوبدی دوداقا دست ظلمیله باجی نخل امیدیم تالانیب سوزولور قان دوداقیمدان جگریم پارجالانیب گئت بو غملی خبری شیردل عباسمه دئه قوشولوب بلکه حسینیله گله یاسمه، دئه بو یامان حالیمی اما دئمورم قاسمه دئه قاسمیم غصه چکوب گل مثلی سولمالیدی اوچ یاشیندا باجی دنیاده یتیم اولمالیدی بی وفا همسریمین کینه سی اولدی علنی نالیه محشر اولونجا گتورر ظلمی سنی گوزون آچسون باجی، جان اوسته گوررسن حسنی دور دوداقیمده قانا باخ سنوی داغلا باجی یوزومی قبلیه دوندر گوزومی باغلا باجی همسری هر کیشینین محرم اسرار اولدی غملی حالینده الیندن یاپیشوب یار اولدی جعده اما حسنه دشمن غدار اولدی عوض اینکه اولا دنیاده شریک محنیم زهری ایچدیردی من زاره گویردی بدنیم افلاکیان خاکی
akhare-moharam-safar-zamineh.mp3
1.02M
رضا علیه السلام ▪️✨🍃🏴▪️✨🍃🏴                                   * آخر محرم و صفر دوباره       دلمو تا مشهد الرضا آوردم      پیراهن مشکی و این شال عزامو         به امانات در حرم سپردم خداحافظ خداحافظ نوحه خون و سینه زنها        خداحافظ خداحافظ اجرتون با خود آقا یک خونم تو مشهد و یک خونم تو کربلا             اربابم حسین و سلطانم امام رضا السلطان ابا الحسن...                             *هر کسی برات کربلا گرفته رفته    رفته مشهد از امام رضا گرفته چه شلوغه کنار پنجره فولاد         گمونم باز یه مریض شفا گرفته حرم این خونواده شده قبله برا مردم          توی ایران میدرخشن شاه چراغ و مشهد و قم داره تاج سروری هر کی اینجا نوکره                  مزد زائرای تو با موسی بن جعفره                                                          السلطان ابا الحسن...        *دم سقا خونه تو یادم افتاد          تشنه لب رو خاکا دست و پا زدی تو شبیه حسین و روضه جوونش            علی اکبرت رو صدا زدی تو سفره های این دو ماهه                جمع میشه با دست زهرا        کاش ببینم سال دیگه باز محرم رو ایشالا                     یادت باشه که سه بار وعده دادی ای آقا من که اومدم تو هم وقت مُردنم بیا السلطان اباالحسن...  
dobare-zana-par-be-sooye-khorasan.mp3
466.6K
#نوحه رضا علیه السلام 🏴✨🍂🏴✨🍂🏴✨🍂 دوباره،زنم پر به سوی خراسان به ذکر زیبای رضا جان امام ِ دلها،عزیز زهرا،تو را خوانم با چشم گریان اَنتَ فی قلب مولا،امام ِ هشتم ِ ما،یا غریب الغربا یا غریب الغربا... همیشه،کنم از لطف و خوبی ات یاد بهشت من صحن گوهر شاد زغم بشکستم،ببین که بستم،دخیلی بر پنجره فولاد دست من و دامانت،چشم من و احسانت،ای بحر ِ جود و سخا یا غریب الغربا... به حجره،زدی تو دست و پا رضا جان فلک از ماتمت پریشان به غربت ِ تو،شده فاطمه،نظاره گر با چشم گریان غرق سوز و ناله ام،پرپر شده لاله ام،جان ِ امّ ِ ابیها یا غریب الغربا
4_704873183462818740.mp3
3.06M
#سینه زنی ‍ رضا علیه السّلام 🍂🏴🌿🍂🏴🌿🍂🏴🌿 در غربت تک و تنها برس به دادم امید دل تنگم بیا جوادم پاره پاره قلبم به خدا دلم از این صحن و صحرا رسانده پیغام مرا تا مدینه و کرببلا رسیده جانم به سرم بیا دمی را به برم امید زهرا پسرم می شوی نهم نور خدا می آیی که ببینی ز پا فتادم امید دل تنگم بیا جوادم در غربت تک و تنها برس به دادم امید دل تنگم بیا جوادم گفت کار من گشته تمام ز خون دل پر شده جان تمام هستی و ملک مهو خلوت آن ۲ امام رو به قبله پای پدرو به آه و زاری پسرو دست نهیفش به سرو می کند سوی قبله سلام با این زهر رسیدم آخر به مرادم امید دل تنگم بیا جوادم در غربت تک و تنها برس به دادم امید دل تنگم بیا جوادم یاد مادر عالمه کن برای من زمزمه کن در دم آخر به برم ذکر روزه فاطمه کن فبک للحسین ای پسرم شنیده ام از پدرم تو هم به بالای سرم حکایت علقمه کن با یاد کرببلا گریه دمادم امید دل تنگم بیا جوادم در غربت تک و تنها برس به دادم امید دل تنگم بیا جوادم.
‌. و کنار بسترت پدر احیا می گیرم تا سحر می خونم قران کناره بسترت با چشمای تر این چشمای بی رمق و وا کن بر روی فاطمه مثل قدیم بوسه بزن بازم بر روی فاطمه کاشکی به جای تو زهرا. بمیره ای بابا بری تو زهرا می مونه بی یاور و تنها دخترم گریه های. تو پشت مرا می شکند بمیرم که پهلوی تو با ضربه پا می شکند بعد از من می شه فاطمه بی یارو بی پناه علی می گه حرفای دلش و با سینه ی یه چاه علی حرمته شیر خدارو نگه نمی دارن با دسته بسته علی و. تو کوچه میارن
😭 السلام علیک یاصاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جز ظهور تو دعایی من ندارم جمعه ها انتظارت می کشم تنها نگارم، جمعه ها با زمستان ِ بدون تو گذشته عمر من چشم بر راهم بیایی ای بهارم جمعه ها ای قرار قلب عالم بی قرارم؛ بی قرار ندبه می خوانم شده تنها قرارم جمعه ها کم دعا بهر ظهورت کرده ام آقا ببخش وای از من که فقط در فکر یارم جمعه ها وصف شش روز ِتمام هفته هایم غفلت است گشته تنها لحظه های انتظارم جمعه ها پیش زهرا مادرت شرمنده ام، بی اعتبار شد دعا بهر ظهورت؛ اعتبارم،جمعه ها روضه می خوانم، تضرّع میکنم آقا بیا نیست آرامش برای قلب زارم جمعه ها آخر ِهر هفته ی عمرم شده اندوه و درد تا به کی در حسرت رویت ببارم جمعه ها یوسف زیبای زهرا کی میایی؟ العجل آرزویی جز وصال تو ندارم جمعه ها ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
جمعه‌ی انتظار تا دل من به خداوند توکل دارد سینه ی سوخته ام نغمه ی بلبل دارد گل نرگس به دلم لطف و تفضل دارد جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد، گر چه من ذاکرم و روضه ی تو می خوانم شاعرم لیک در اوصاف شما می مانم بیت شایسته ی تو نیست در این دیوانم بی تو چندیست که در کار زمين حیرانم مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد، روز و شب در به درم آمده ام دنبالت تا که جویا شوم از باد صبا احوالت خوانده ام از غزل حضرت حافظ فالت شاید این باغچه چندیست به استقبالت فرش گسترده و در دست گلایل دارد، بی تو سردیم و گرفتار به زندان سکوت منعکس کی شود آیینه ی نورانی روت؟ از سر مهر ببر نام مرا بین قنوت یازده پله زمين رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده زمين شوق تکامل دارد،، تا به کی وصل تو را دل شنود از دگران غم هجران تو بر شانه شده بار گران رد پای تو بجوییم کران تا به کران ،،جمکران نقطه ی امید جهان شد که در آن هر چه دل مست خدا دست توسل دارد،، زنده هستیم به امید ظهورت آقا دل من حس بکند عطر حضورت آقا نور ده خلوت من را تو به نورت آقا ،،هیچ سنگی نشود سنگ صبورت آقا تکیه بر کعبه بزن کعبه تحمل دارد،، تضمین جناب برقعی شاعر حسين جعفری
دانی که چرا مهر جبین خاک حسین است؟ چون قبله ی دل پیکر صد چاک حسین است دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟ بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است دانی که چرا آب فراتست گل آلود؟ شرمنده زلعل لب عطشان حسین است دانی که چرا کعبه ی حق گشته سیه پوش یعنی که خدا هم عزادار حسین است
بنویسید مرا بی سر و سامان حسین جگری سوخته و پاره گریبان حسین پای شش گوشه گدا را بنشانید و سپس بنگارید مرا دست به دامان حسین روضه ای باز بخوانید و، هلاکم بکنید روی قبرم بنویسید پریشان حسین پروراندند مرا پای همین هیئت ها از همان روز ازل خورده ام از نان حسین کاش در کرببلا جام شهادت نوشم بسرایند مرا جزء شهیدان حسین شبِ بی گریه در این عشق حرام است مرا این چنین است شبِ ریزه خور خوان حسین بنویسید روی مشک علمدار حرم جان عالم به فدای لب عطشان حسین *** به خدا این پسر حضرت زهرا باشد روی خاک است چرا پیکر عریان حسین رضاباقريان
وروضه امام زمان ▪️▪️▪️▪️ دلبرم یوسف زهراست خدا میداند یادش آرامش دلهاست خدا میداند علت غیبت او هست گناه من وتو خون جگر،از گنه ماست خدا میداند بر عطا و کرمش جن و ملک محتاجند از دمش زنده مسیحاست خدا میداند همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند پسر فاطمه تنهاست خدا میداند *الان کجای عالم داره مناجات می کنه،کجا داره برامن و تو دعا می کنه،چرا هر کی آقا رو زیارت کرده،خیمه نشین زیارتش کرده؟چرا هر کی یوسف زهرا رو دیده تو بیابونا دیده؟مگه این آقا تو بین ما،تو شهر ما،توخونه های ماجا نداره؟از امیرالمومنین طلب کردن مهدی فاطمه رو برا ما معرفی کنید،حضرت با سه چهار جمله معرفی کرد،فرمود:”صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ ان الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ” یعنی مهدی من غریبه،مهدی من تک و تنهاست،مهدی من از شهرها رانده شده* * آری اعمال من و توست حجاب من و تو ورنه آن چهره هویداست خدا میداند از همه بیشتر آنکس که بود منتظرش مادرش حضرت زهراست خدا میداند   *حالا آماده ای گریه هات با گریه های امام زمانت عجین بشه،مگه نفرمود،یا جدا ،آگه نبودم کربلا یاریت کنم” اما صبح و شام برات گریه می کنم،نه تنها گریه می کنم،بلکه فرمود:”لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً” یعنی برات خون گریه میکنم،برا کدوم مصیبت امام زمان خون گریه می کنه؟* آن مصیبت که کند گریه برایش شب و روز روضه زینب کبری است،خدا میداند *انقده به روضه ی عمه جانش امام زمان،ارادت داره که به شیخ حسین سامرایی هم دستور داد،به شیعیان ما بگو،خدا رو به حق عمه جانم زینب قسم بدن،موانع فرج من برطرف بشه؛امشب دلاتونو کجا ببرم،کدوم گوشه ی روضه رو بخوانم؟ان شاالله چشمی نباشه که گریان نباشه،پیغمبر فرمود فاطمه جان،همه چشمها قیامت گریانه،غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه،حالا آماده ای یا نه؟دلاتونو ببرم اون روضه ای که راوی میگه،زینب کاری کرد که دوست و دشمن به گریه افتادن،بی مقدمه میرم وارد روضه میشم* وقتی رسید قافله در مجلس یزید بالا گرفت قائله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید * *یاصاحب الزمان،چه گذشت به عمه جان شما در این مجلس،الان این مسجد و جلسه به این وسعت خدام محترم جایگاه بانوان مجلله رو جدا کردن،اگه یه بانو اشتباهی وارد قسمت مردانه بشه،همه ی مردهای غیرتی بهش تذکر میدن،راه رو براش باز می کنن،مبادا اثباب مزاحمتی براش فراهم بشه،اما عمه ی امام زمان وارد مجلس نامحرم” اونم مجلسی که همه مشغول لهو و لعبن،همه مشغول می گساری اند،همه مشغول شادی اند،سرهای بریده رو بالا نیزه زدن،این زن و بچه ابی عبدالله رو در لباس اسیری*    زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید *ابی عبدالله یه لحظه چشمانشو باز کرد،اشک سر بریده درآمد”دیدن سر بریده داره اشک میریزه* اشک سر بریده درآمد که پا گذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید *ای حسین*
1_1682448174.mp3
1.52M
‍ ‍ 🔵🎤مناجات با امام زمان 🔷🔷🔷🔷🔷 کجای روضه ایی، ای ماه بی نشون دستم بدامنت،یا صاحب الزمون دورت بگردمو، دوای دردمو برای تو ولی یه بار کاری نکردمو امشب برای تو، برا رضای تو اشک خجالت از گناهامو آوردمو آقای خوب من آقای خوب من یه بار نگام بکن، به جون مادرت جوونیمون فدا، اون چشمای ترت تو صاحب منی، میشه نگام کنی توی قنوت سحرت یه بار دعام کنی منم یه سر به زیر، دست منم بگیر کاشکی که از گناه خودت منو جدام کنی آقای خوب من آقای خوب من جز در خونتون، جایی نمی رمو آرزومه که من، برات بمیرمو روضه بخون برام، با اشک و سوز و آه از اون تنی که بردنش میون قتلگاه خنجر کشیدنو، حلقو بریدنو جلوی چشای خواهری که مونده بی پناه غریب مادرم غریب مادرم حسین کریمی نیا نیم از عالم خاک 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 *آثار مداحی کربلایی میلادباباجانپور
مناجات با امام زمان در اواخر ماه صفر ✨ 🔸 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.. 🔸 روضه تمام گشت و دلم در هوای تست آری دل شکسته ی من مبتلای تست باور نمی کنم که شب آخر عزاست پس صاحب عزای دو ماه عزا کجاست من دل به روضه های تو بستم نگاه کن بعد از دو ماه خالیه دستم نگاه کن شبها بدون ذکر تو خوابم نمی برد من را کسی به غیر خود تو نمی خرد خوردم غذای روضه نمک گیرتان شدم شکر خدا که حلقه ی زنجیرتان شدم در هیاتم کجا به بهشت اعتنا کنم اینجا تمام حاجت خود را روا کنم اینجا نفس کشیدنمان با دعای تست صحن بهشت ذره ای از خاک پای تست اینجا که ذکر و نوحه دمادم عبادت ست اینجا نفس کشیدنمان هم عبادت است حالا که روضه های محرم تمام شد شبهای پر ز غصه و ماتم تمام شد حالا بگو که سینه زن تو کجا رود مولا نخواه گریه کن تو رها شود من سینه ام برای شما تنگ میشود بی اشک و آه و گریه دلم سنگ میشود آقا فدای شال عزای شما شوم کی میشود که من به فدای شما شوم [این سینه های غمزده را پر ملال کن آقا بیا و نوکر خود را حلال کن] آقا بیا و ناله نکن جان مادرت خون در دل پیاله نکن جان مادرت آقا بیا به مجلس ما تو بمان کمی آقا بیا و روضه زهرا بخوان کمی آن لحظه ای که مادرتان پشت در رسید آری بگو که فاطمه آنجا چه ها کشید آقا بیا و روضه آن کوچه را بگو آقا بیا و قصه ی آن ماجرا بگو آقا بگو چگونه قد مادرت خمید موی سرش چرا و چگونه شده سفید آقا بیا و قلب مرا آتشی بزن روضه بخوان کمی زشهنشاه بی کفن آقا بیا و روضه ی شیب الخضیب کن آقا بیا و روضه ی خد التریب کن از روضه های آتش و معجر بخوان شما از روضه های خنجر و حنجر بخوان شما شد زندگی تو به فدای حسین جان خون گریه می کنی ز برای حسین جان میلاد یعقوبی"اراک" علیه السلام 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 بازهم حرف فراق است جدایی سخت است شب آخر شده، ای کاش بیایی، سخت است بند اگر بند تو و گردن اگر گردن من آری آری که از این بند، رهایی سخت است من دو ماه است که سینه زده‌ام در زده‌ام وای اگر در به روی من نگشایی سخت است پدر سینه زنان بی تو یتیمیم همه اینکه باشی و ندانیم کجایی سخت است به همین طاول جامانده ز مشایه قسم گر ز دست تو نگیریم دوایی سخت است سخت دلتنگ هوای حرم سلطانم دوری نوکر از ایوان طلایی سخت است تو بگو جان جوادش نظری اندازد هر کجا جز در این خانه گدایی سخت است محمدعلي بياباني علیه السلام