eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣﷽❣ 🔺 ◾️ 👌👌 🔺 کنار علقمه شد غوغا ◾️ 🔺 مدینه محشر کبری بپا شد مدینه فاطمه حاجت روا شد 🔺واویلا واویلا آه و واویلا سوی بابا رود با حال خسته با غم و درد و پهلوی شکسته 🔺واویلاواویلا آه و واویلا ذکر لبها همه ام یجیب است بعد زهرا دگر علی غریب است 🔺واویلا واویلا آه و واویلا خیزد از سینه ها ناله ی جانکاه تسلیت تسلیت بقیه الله 🔺واویلا واویلا آه و واویلا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5848116376056629981.mp3
1.07M
❣﷽❣ ◼️ ◼️ کوچه ها را غم گرفته ◼️ 👌👌 ای مدینه شهر غم ها شد علی تنهای تنها آسمان گریه کن بر مدینه زد شرر داغ زهرا به سینه ◼️(فاطمه فاطمه یاس پر پر ) ۴ کوثر از قرآن جدا شد اجر پیغمبر ادا شد وامصیبت که شد یاس حیدر در جوانی غریبانه پر پر ◼️( فاطمه فاطمه یاس پر پر) ۴ خون شد از غم قلب مولا از نفس افتاده زهرا (س) بار دیگر شده فصل ماتم فاطمیه شده چون محرم ◼️(فاطمه فاطمه یاس پر پر ) ۴ نام مادر روی هر لب خونفشان شد چشم زینب ناله زن شیعه در فاطمیه گریه کن شیعه در فاطمیه ◼️(فاطمه فاطمه یاس پر پر ) ۴ ای دل ای دل ناله سر کن اهل عالم را خبر کن لحظه ی آخر عمر زهرا ست خونفشان درغمش چشم مولاست ◼️(فاطمه فاطمه یاس پر پر ) ۴ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
زهرا سلام الله علیها - اگر یارت تو بستر افتاد غمت نباشه - سال ۹۵ اگر که یارت تو بستر افتاد غمت نباشه سرت سلامت فاطمه جون داد غمت نباشه شکر خدا کم نشد مویی از سرت علی فاطمه سربازته میشه پر پرت علی نگاه نکن از پا افتادم نگاه نکن خستم دارم میبینم تنهاییتو با چشمای بستم به پای عشق تو تا آخرش هستم تا آخرش هستم سرت رو بالا بگیر علی جان خدا بزرگه تموم این شهر بی خبر از مان خدا بزرگه موی منم شد سپید با محاسنت علی نمیمونه رو زمین خون محسنت علی تو حضرت دریایی و کل زمین قطره بین همه مشتاقات من عاشق ترین قطره فدای تو خونم تا آخرین قطره تا آخرین قطره نگاه نکن از پا افتادم نگاه نکن خستم دارم میبینم تنهاییتو با چشمای بستم به پای عشق تو تا آخرش هستم تا آخرش هستم تو اون مسیری که تا قیامت ادامه داره به پای عشقت راه شهادت ادامه داره از تو چه پنهون دلم بی قرار رفتنه زمزمه ی آخرم روضه ی بی کفنه چه صحنه ای پیش چشمامه وقتی میرم از حال حسینمو بی سر میبینم میون اون گودال خونین و خاک آلود برهنه و پا مال ای حسین ، حسین، حسین ، حسین
agar-yaret-tu-bastar-oftad.mp3
3.26M
زهرا سلام الله علیها - اگر یارت تو بستر افتاد غمت نباشه - سال ۹۵ اگر که یارت تو بستر افتاد غمت نباشه سرت سلامت فاطمه جون داد غمت نباشه شکر خدا کم نشد مویی از سرت علی فاطمه سربازته میشه پر پرت علی نگاه نکن از پا افتادم نگاه نکن خستم دارم میبینم تنهاییتو با چشمای بستم به پای عشق تو تا آخرش هستم تا آخرش هستم سرت رو بالا بگیر علی جان خدا بزرگه تموم این شهر بی خبر از مان خدا بزرگه موی منم شد سپید با محاسنت علی نمیمونه رو زمین خون محسنت علی تو حضرت دریایی و کل زمین قطره بین همه مشتاقات من عاشق ترین قطره فدای تو خونم تا آخرین قطره تا آخرین قطره نگاه نکن از پا افتادم نگاه نکن خستم دارم میبینم تنهاییتو با چشمای بستم به پای عشق تو تا آخرش هستم تا آخرش هستم تو اون مسیری که تا قیامت ادامه داره به پای عشقت راه شهادت ادامه داره از تو چه پنهون دلم بی قرار رفتنه زمزمه ی آخرم روضه ی بی کفنه چه صحنه ای پیش چشمامه وقتی میرم از حال حسینمو بی سر میبینم میون اون گودال خونین و خاک آلود برهنه و پا مال ای حسین ، حسین، حسین ، حسین
مصیبت هایم امشب جان گدازه-حاج محمود کریمی -دشتی.mp3
4.11M
🍂روضه دشتی ،،،آقای کریمی ،،جانسوز 😭😭😭 🍂حضرت زهرا سلام الله علیها مصیبت هایم امشب جان گدازه که مانده روی دستم یک جنازه نبیند کاش زینب روی دوشم ز تابوت بریزد خون تازه به یاد لرزه های پیکر تو گرفته لرزه پای شوهر تو به قبرت خاک می ریزم ولیکن بریزد خاک بر سر دختر تو خدا داند دلم خون گریه می کرد به عالم دشت و هامون گریه می کرد ندیدم زخم پهلو را در آن شب ولی دیدم کفن خون گریه می کرد الهی دخترت زینب بمیرد ببین تنهایی ام را ای عزیزم الهی از کنارت برنخیزم خودم با دست خود خاکت نمودم چه خاکی بعد تو بر سر بریزم الا ای چاه یارم را گرفتند گلم،باغم بهارم را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند کمی از غسل زیر پیرهن ماند کمی از خون خشک بر بدن ماند کفن را در بغل بگرفت و بو کرد همان طفلی که آخر بی کفن ماند
روضه کوچه یعنی اشاره.mp3
6.76M
روضه ی کوچه یعنی اشاره ‏ روضه ی کوچه گفتن نداره گوشه ی ماه و ابر کبودی ‏ روی زمینِ کوچه ستاره تاریخ نوشته زهرا تو کوچه ها سیلی خورد حتما شنیدید اونجا امام حسن داشت میمرد ای کاش اونی که میدونی دروغ بود ای کاش گوشواره ی خونی دروغ بود ای کاش، ای کاش، ای کاش آخه برام هنوزم سواله ‏ سیلی زدن به زهرا محاله گوشواره ی شکسته، رو خاکه کنار پاره های قباله مونده حسن با درد کبودی رو گونه مونده چطور برگرده با مادرش تا خونه ای کاش اون همه هتاکی دروغ بود ای کاش اون چادر خاکی دروغ بود ای کاش، ای کاش، ای کاش روز علی شده تار و تیره ‏ اگه بفهمه چی شد میمیره روضه شروع شده تازه امشب ‏ فاطمه از علی رو میگیره زهرا نمیگه چی شد، علی چقدر مظلومه اون گونه ی زخمی زیر چادرم معلومه ای کاش صورت آزرده دروغ بود ای کاش پلکای خون مرده دروغ بود ‏ ای کاش، ای کاش، ای کاش ‏
. #⃣ #⃣ #⃣ گفتم نیا، مغیره‌ها حیا ندارن گفتم نیا داغتُ رو دلم میزارن اومدی هی که خسته دیدمت سروِ علی شکسته دیدمت، آه .. زخمیه دستِ یه نامردی تو مردم تا به خونه برگردی تو همیشه روضه‌خوان‌ها اینجوری گفتن و خواندن و ما شنیدیم و فهم کردیم .. که سیلی یه طرفِ صورت خورده !! .. اما تعبیر اون نانجیب اینه؛ آخر فرازِ نامه‌ای که به معاویه لعنت الله نوشت گفته : «فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ»(۱) معنی: (از روی مقنعه طوری بر دو گونه اش زدم که گوشواره ها پاره شد و به زمین ریخت ..) عرب به سیلی صدا دار میگه صَفْقَةً .. خَدَّیهَا یعنی هر دو طرف صورت .. جوری زده که گوشواره ها شکسته .. یه سیلی وقتی تو صورت میخوره یه مقدار از گونه رو میگیره .. دیگه گوشواره رو نمیگیره .. یا باید گوشواره رو بکشن .. یا نانجیب انقدر دستش بزرگ بوده که لاله‌ی گوش پاره شد .. لذا اینجا باید گفت: دست عدو بزرگتر از صورتِ من است .. به کی بگم گرفته بغض راهِ گلومُ .. با یه قلاف از من گرفتن آرزومُ شعله زده آتیش به جونِ من حرف دلِ من و تو حسن پیش یه مرد، زن رو نمیزنن .. کاری کردن دیگه خانم پشتِ در نفسش بالا نمیومد .. یه جمله بگم و بریم کربلا .. دومی دید غلامش با تازیانه داره فاطمه رو میزنه .. گفت تازیانه رو بده .. من هم از علی عقده دارم ‌.. «فَأخَذَ عُمَرُ السَّوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ ـ مَولی أبِی بَکرٍـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی! فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ ـ وَ أنا حامِلٌ ـ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی»(۲) معنی :(ناگهان عُمَر تازیانه را از دست قنفذ ـ غلام ابوبکر ـ گرفت و با آن به بازوی من زد. در این هنگام تازیانه دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد ـ و من در آن هنگام باردار بودم ـ پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند ..) یه جوری زد این تازیانه دورِ دست بی بی پیچید .. مادرِ ما با صورت به زمین افتاد .. یا زهرا .... منابع: ۱_بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ ۲_بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹ .👇
باب الحرم _ سید محمد جوادی.mp3
8.82M
عرب به سیلی صدا دار میگه: صَفْقَةً خَدَّیهَا یعنی هر دو طرف صورت .. جوری زده که گوشواره ها شکسته .. 🎙 🎤 🎧 🏴
4_5949583814488492408.mp3
191.7K
❣﷽❣ ➖ 👌👌 ➖ می آید از ره منزل به منزل بعد شهادت من باغبانی افسرده حالم در هجر یک گل بشکسته بالم نقش گل بین آن در ودیوار تا ابد باشد نقش خیالم ➖مظلومه زهرا، مظلومه زهرا وای از آن میخ وپهلوی زهرا(س) غنچه اش پرپر،آه و واویلا دستان بسته کردم نظاره در اوج غربت،گریان وتنها ➖مظلومه زهرا، مظلومه زهرا از برم رفتی یار جوانم تنها شدم من،ای مهربانم گو چه سازم با ناله ی طفلان ناتوان از این بار گرانم ➖مظلومه زهرا، مظلومه زهرا آه از زمانه، با من چه کردست بعد تو قلبم،محمل دردست گرمی ونور کاشانه بودی بی تو خانه ام تاریک وسردست ➖مظلومه زهرا، مظلومه زهرا غسل ودفن تو بوده شبانه آه از آن تشییعِ مخفیانه درد سنگینی، باشد برحیدر دخت پیمبر،شد بی نشانه ➖مظلومه زهرا، مظلومه زهرا ( اسماعیل تقوایی) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
. . ‍ 🎤 لا اله الا الله ... لا اله الا الله ... محمد است رسول الله . علیا ولی الله... (تشییع جنازه حضرت زهراست همه بگن...) (فکر کن الان مدینه ای) لا اله الا الله  /  لا اله الا الله  /  لا اله الا الله          به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2) لا اله الا الله ... لا اله الا الله ...                محمد الرسول الله ... علیا ولی الله...  لا اله الا الله  /  لا اله الا الله  /  لا اله الا الله           به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2) وآی / وای از دل حیدر...        وآی / وای از دل حیدر... ای یار علی خدا نگهدار           غمخوار علی خدا نگهدار من ماندم این بستر خالی          بیمار علی خدا نگهدار (2) باور نکنم من / ای شمع خموشم          تابوت تو باشد/ امشب سر دوشم (2) من بی تو غروب آفتابم         من بی تو دگر چاره ندارم دگر نکند کسی ز من یاد        من بی تو سلام بی جوابم (2) لا اله الا الله ... لا اله الا الله ...                محمد الرسول الله ... علیا ولی الله... لا اله الا الله  /  لا اله الا الله  /  لا اله الا الله          به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2) وآی / وای از دل حیدر...        وآی / وای از دل حیدر... هم پیکر خسته را بشویم          هم دیدۀ بسته را بشویم با اشک دو دیدۀ خود امشب         من دست شکسته را بشویم(2) دستی به سوی خدا گرفتی     بیمار علی شفا گرفتی با رفتنت ای رفته ز دستم     حآجت خود از خدا گرفتی اما بخدا فاطمه جانم       تو دلخوشی مرا گرفتی وآی / وای از دل حیدر...        وآی / وای از دل حیدر...
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَی اَوَّلِ شَهیِدِِ مِن آلِ مُحَمَّدِِ(ص)، یَا مُحسِنَ بنَ عَلیِّ بنِ اَبِی طَالِبٍ(ع)》🔷🔹 ✅اولین شهید از خاندان آل محمد(ع) حضرت محسن بن علی(ع) است. امام صادق(ع) می فرماید : 📋《أَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فِيهِ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع)》 ♦️اولین جنایتی که در دادگاه عدل قیامت بررسی می گردد، کشته شدن محسن فرزند علی(ع) است.(۱) ابن قولویه آورده است که؛ شبی که حضرت رسول اکرم(ص) را به سفر معراج بردند، از ایشان خواسته شد تا در مورد سه امتحان الهی صبر پیشه کند. مورد سوم این بود که؛ 📋《..وَ أَمَّا ابْنَتُکَ فَتُظْلَمُ وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حَامِلٌ وَ یُدْخَلُ عَلَیْهَا وَ عَلَى حَرِیمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَیْرِ إِذْنٍ ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِکَ الضَّرْبِ》 ♦️امّا دخترت، به او ستم روا می‌شود، در حالی که او طفلی در رحم دارد، او را کتک می‌زنند و بدون اجازه، وارد خانه و حریم خصوصی‌اش می شوند، سپس خوار می‌شود و کسی را برای دفاع از خود نمی‌یابد و به خاطر آن ضربت، فرزندش را سقط می‌کند و به شهادت می‌رسد.(۲) و در روایتی نیز آمده است؛ 📋《وَ کَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَکَزَهَا بِنَعْلِ السَّیْفِ بِأَمْرِهِ، فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّناً..》 ♦️علّت شهادت فاطمه(ع)، این بود که قنفذ غلام عُمر به دستور او، با قبضه‌ی شمشیر، به ایشان ضربتی زد که بر اثر آن، محسن(ع) را سقط شد.(۳) مفضل بن عمر می گوید : روزی امام صادق(ع) حوادث بعد از رحلت رسول اکرم(ع) و ماجرای هجوم به خانه امیرالمومنین(ع) و شهادت حضرت محسن بن علی(ع) را به یاد می‌آوردند و برای ما شرح می دادند، و در آخر؛ 📋《فَبَکَى الصَّادِقُ(ع) حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِالدُّمُوعِ ثُمَّ قَالَ :》 ♦️امام(ع) آنقدر گریست که محاسن مبارکشان از گریه، تَر گشت. و سپس فرمودند : 📋《لَا قَرَّت عَیْنٌ لَا تَبْکِی عِنْدَ هَذَا الذِّکْرِ》 ♦️روشن مباد آن چشمی که در این مصیبت نگرید.(۴) در جریان هجوم مهاجمین به خانه امام علی(ع) آمده است که؛ مهاجمین هیزم جمع کردند و درب خانه را به آتش کشیدند. با شعله ور شدن هیزم ها، آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد. در حالی که حضرت زهرا(س) پشت در نشسته بود! در این حال، قنفذ سعی می کرد در را باز کند تا همگی به داخل خانه هجوم بیاورند. حضرت زهرا(س) برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهار چوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد. کم کم آتش به سوی در خانه رسید، در حالی که شعله می کشید و حرارت آن بر بدن و صورت حضرت زهرا(س) می خورد. حضرت فاطمه زهرا(س) خود، در این باره می فرماید : 📋《وَ رَکَلَ البَابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ، وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النَّارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی》 ♦️در این لحظه، عمر با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد، در جالی که من حامله بودم، پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.(۵) بدین ترتیب مهاجمین وارد خانه شدند. زهرای مرضیه(س) در حالی که حامله بود، محسن ایشان به خاطر این ضربات و لطمات سقط شد. خصیبی در کتاب خود می نویسد : 📋 《قَدْ جَاءَهَا الْمَخَاضُ مِنَ الرَّفْسَةِ وَ رَدِّ الْبَابِ فَسَقَطَتْ مُحَسِّناً عَلَيْهِ قَتِيلًا》 ♦️پس درد زایمان با این کوبیدن ها و افتادن درب، بر زهرای مرضیه(ع) غلبه کرد، و محسن(ع) درحالی که شهید شده بود، سقط شد. در این هنگام امام علی(ع) این صحنه را دید و به فضه فرمود : 📋《فَوَارِيهِ بِقَعْرِ الْبَيْتِ فَإِنَّهُ لَاحِقٌ بِجَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)》 ♦️او را به انتهای خانه ببر و دفن کن که او به جدّ خود رسول اکرم(ص) ملحق شده است.(۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود پشت در جان علی مرتضی افتاده بود دست مولا بسته و بیت ولایت سوخته آیه ای از سوره ی کوثر جدا افتاده بود دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست پای دشمن باز شد زهرا ز پا افتاده بود کاش ای آتش بسوزی در شرار قهر حق هرم تو بر صورت زهرا چرا افتاده بود مادر مظلومه می‌پیچید پشت در به خود دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود غیر زهرا غیر محسن غیر آتش غیر در کس نمی‌داند که پشت در چه ها افتاده بود 👤سازگار 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۲۸، ص۶۴ ۲)کامل الزیارات ابن قولویه، ص۳۳۲ ۳)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۱۳۴ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۵۳، ص۲۳ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹ ۶)هدایه الکبری خصیبی، ص۴۰۸