eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 🌾 🍂 خبر دارم که مهمان منی امشب پدر جان ببین ویرانه را با زخم تن کردم چراغان تو بنشین روبرویم مپرس از رنگ و رویم به روی من نیاور اگر آشفته مویم تو حق داری آه که نشناسی‌ام، منم من دختر تو تو هم حق بده که نشناسمت چه آمد بر سر تو وقتی سرو آوردن تو ویرونه، سرو تو دامن گرفت، این بچه تعجب کرده، بابا لبت، بابا سرت، بابا دندانت، بابا پیشانیت، بابا رگ های گردنت سه غم آمد به جانم هر سه یکبار ای پدر جان غریبی و اسیری و غم یار ای پدر جان غریبی و اسیری چاره داره، چاره داره غم یار و غم یار، غم یار ای پدر جان مپرس از روی نیلی، مپرس از جای سیلی مپرس از گوشواره، نه از این گوش پاره نظر کن فقط، به این سرخیِ، گُلِ پیراهن من بیا ای پدر، کنون سر بنه، به روی دامن من حسین جان حسین وقتی این بچه سر بابا رو دید با بابا حرف زد، عمه سادات هم کنار اون سر بریده داره حرف میزنه تمام لاله ها رفتن تنها مانده ام من  خدا داند نمازم را نشسته خوانده ام من زدل خیزد شراره ندارم راه چاره که درهفت آسمانم نمانده یک ستاره 🌾هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 💔 🥀 💔 سبک : قافله سالار من گوشه ویرونه شد منزل و مأوای من آبله زد پای من کم سوی چشمای من 💔حسین حسین جان مولا هر شب بجای شونه ات سنگ روی سنگ میزارم تا صبح بابا بیدارم زخمامو من میشمارم 💔حسین حسین جان مولا یادم نمیره بابا تو مجلس می نامرد با چوب به لبهات میزد خون از لبات می آمد 💔حسین حسین جان مولا دور از چشای عباس تو خیمه ها غوغا شد پای حرومی وا شد خیلی جسارت ها شد 💔عمو عمو جان عباس دور از چشای عباس کنیز به من گفت یک مست یه لاابالی پست به معجر من برد دست 💔عموعمو جان عباس 💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_6005781271123331177.mp3
5.76M
❣﷽❣ 💔 🥀 💔 سبک : قافله سالار من گوشه ویرونه شد منزل و مأوای من آبله زد پای من کم سوی چشمای من 💔حسین حسین جان مولا هر شب بجای شونه ات سنگ روی سنگ میزارم تا صبح بابا بیدارم زخمامو من میشمارم 💔حسین حسین جان مولا یادم نمیره بابا تو مجلس می نامرد با چوب به لبهات میزد خون از لبات می آمد 💔حسین حسین جان مولا دور از چشای عباس تو خیمه ها غوغا شد پای حرومی وا شد خیلی جسارت ها شد 💔عمو عمو جان عباس دور از چشای عباس کنیز به من گفت یک مست یه لاابالی پست به معجر من برد دست 💔عموعمو جان عباس 💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
عمه کجایی که میخوام بابامو میخوام بهش بگم همه دردهامو بگم چطور منو زدن نامردها نشون بدم قامت چون زهرامو منو آتیش بین موهام منو زخم روی بازوهام میبینی دست به دیوارم من چون نداره رمق زانوهام ویرونه شده جای دختر دردونه ویرونه واسه دخترت مثل زندونه من الذی ایتمنی بابا حسین خبر داری خیلی برات بی تابم بابا جونم کل خرابه اومدی مهتابم منی که جام بوده فقط آغوشت چند شبه که روی زمین میخوابم منمو اشک وآه و ناله صورتم پرشده از آلاله تن من گوشه ی ویرونه است و تن تو گوشه ی گوداله دلتنگ دخترت با غصه ها میجنگه دلتنگه بالش زیر سرت از سنگه من الذی ایتمنی بابا حسین با اینکه از نبودنت دلگیرم با اینکه تنهایی شده تقدیرم خوش اومدی کنج خرابه بابا دارم کنار سر تو میمیرم لبهای خونیت رو میبوسم شده لبخند تو افسوسم تا چشمامو رو هم میذارم دوباره زجر میشه کابوسم غم داره منم و یه روسری پاره غم داره منم و حسرت یک گوشواره من الذی ایتمنی بابا حسین
4_6016840064586221079.mp3
5.94M
عمه کجایی که میخوام بابامو میخوام بهش بگم همه دردهامو بگم چطور منو زدن نامردها نشون بدم قامت چون زهرامو منو آتیش بین موهام منو زخم روی بازوهام میبینی دست به دیوارم من چون نداره رمق زانوهام ویرونه شده جای دختر دردونه ویرونه واسه دخترت مثل زندونه من الذی ایتمنی بابا حسین خبر داری خیلی برات بی تابم بابا جونم کل خرابه اومدی مهتابم منی که جام بوده فقط آغوشت چند شبه که روی زمین میخوابم منمو اشک وآه و ناله صورتم پرشده از آلاله تن من گوشه ی ویرونه است و تن تو گوشه ی گوداله دلتنگ دخترت با غصه ها میجنگه دلتنگه بالش زیر سرت از سنگه من الذی ایتمنی بابا حسین با اینکه از نبودنت دلگیرم با اینکه تنهایی شده تقدیرم خوش اومدی کنج خرابه بابا دارم کنار سر تو میمیرم لبهای خونیت رو میبوسم شده لبخند تو افسوسم تا چشمامو رو هم میذارم دوباره زجر میشه کابوسم غم داره منم و یه روسری پاره غم داره منم و حسرت یک گوشواره من الذی ایتمنی بابا حسین
دلم دریای غم دریای غم شد قدم از غصه خم از غصه خم شد به خاک افتاده مشک ساقی من علمدار سپاهم بی علم شد چه شد روی سپید تو چه شد قد رشید تو چه شد مشک امید تو زده اتش به جان من زنم بوسه به دست تو وای اباالفضــــل (ع) به میدان زد سپاهی را به هم ریخت به جان لشکری مدح علم ریخت به سوی خیمه ها امد که ناگاه اخا ادرک اخا گفت و دلم ریخت چه شد روی سپید تو چه شد قد رشید تو چه شد مشک امید تو وای اباالفضـــــــل (ع)
اشک بر سیدالشهداء (علیه السلام) آیت الله بهجت (رضوان الله تعالی علیه) می‌فرمودند:اشک را از عالم ملکوت می‌آورند و در مَشکِ چشم‌ها تقسیم می کنند... اشک بر سیدالشهداء (علیه السلام)، رزق آسمانی است! روزی‌ای است که از آسمان تقسیم می‌شود؛ آن هم به دست ام الائمه، حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها). برای اشکی که برای امام حسین (علیه السلام) می ریزیم، حساب و کتاب است. مراتبی را که برای اشک بر سیدالشهداء (علیه السلام) شمرده‌اند را بیان می‌کنیم که معمولا ما تا پله ششم رسیدیم و به پله هفتم نرسیدیم که بگوییم! ببینیم در کدام کلاس هستیم و تا کدام پله را بالا آمده‌ایم. سعی کنیم به مدد امام صادق (علیه السلام) یک پله دیگر بالا بیاییم: : انسان وقتی روضۀ حضرت را می شنود، نفسش تنگ شود و آه بکشد. می فرماید: "نفس‏ المهموم‏ لظلمنا تسبیح" هر آهی که بکشی برایت عبادت می نویسم. انسان نمی‌تواند گریه کند ولی دلش می‌سوزد و نفسش تنگ می‌شود و اذیت می‌شود... : انسان آه روی آه، دلش به درد می آید؛ نمی‌تواند گریه کند ولی مدام جابه‌جا می شود. ناراحت است که چرا نمی‌تواند اشک بریزد و ضجه بزند قلبش می سوزد. : انسان هاله‌ای از اشک در چشمش جمع شده، اما هر چه التماسش می‌کنی اشک پایین نمی‌آید، سپس خشک می‌شود. امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر وقت این حالت برای تو پیش آمد زود دستانت را به سوی آسمان بلند کن و چند دعا کن. لحظه‌ای که در چشمت هاله‌ای از اشک برای سیدالشهداء (علیه السلام) است، خداوند دارد با محبت به تو نگاه می‌کند تا هرچه می‌خواهی، به تو بدهد. : انسان دلش می‌شکند و قطره ای از این اشک به اندازه بال پشه، سرازیر می‌شود. امام جعفر صادق (علیه السلام) فرموده‌اند: هر کس به اندازۀ بال پشه برای جدّ غریبم حسین (علیه السلام) اشک بریزد، خدا همه گناهانش را می‌بخشد و بهشت بر او واجب می شود. : اگر قطره‌ای اشک از صورت کسی بر آتش جهنّم بچکد، آتش جهنم خاموش می شود. گریه کن امام حسین (علیه السلام) با یک قطره اشکش می‌تواند تمام جهنّمیان را از آتش جهنم خلاص کند. اشک هایی که روی صورتتان می‌آید را کمی بردارید و به روی سینه‌تان بمالید؛ چون لحظۀ جان دادن سنگینی روی سینه است، زیر گلویت بزن. ما یک بار قرار است بمیریم، باید خوب بمیریم! : اشک از چشمانت می‌آید، روی صورتت جاری می‌شود و روی سینه ات می‌چکد. امام صادق (علیه السلام) می‌گوید: هر کس این گونه گریه کند، شبیه من است. هر کس می خواهد شبیه امام جعفر صادق (علیه السلام) شود، طوری گریه کند که اشک از صورتش روی سینه‌اش بچکد. قالَ الإمام الصّادقُ علیه السّلام: لِکُلّ شَيءٍ ثَوابٌ اِلا الدَمعَةٌ فینا. حضرت امام صادق فرمودند: هر چیزى پاداش و مزدى دارد، مگر اشکى که براى ما ریخته شود (که چیزى با آن برابرى نمى کند و مُزد بى اندازه دارد.) 📚 جامع أحادیث الشیعة ، ج 12 ، ص 548 .
چه بلایی به سرم آوردن.mp3
1.61M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چه بلایی به سرم آوردن سرتو تو کیسه کردن بردن کوفیا کوفیای قدیمن مثل بابامون حقتو خوردن غریب موندی وسط یه عده نانجیب موندی غریب موندی از یه جرعه آب بی نصیب موندی تنها موندی کمرت شکسته بی سقا موندی تنها موندی رفتم و رو ریگ صحرا جا موندی تنها موندی ای وای ای وای حسین خواهرات اسیر آه و دردن آخه قاتلات چقد نامردن برای ذبح کردنت تو گودال من دیدم به هم تعارف کردن بی کس موندی بین شمر و خولی و اخنس موندی بی کس موندی رفتم و میون خار و خس موندی بی کس موندی برهنه موندی بین تیر و نیزه و دشنه موندی برهنه موندی آخرش کشتنت و تشنه موندی برهنه موندی ای وای ای وای حسین صورتت رو این خاکای گرمه گیر آوردنت توی این دخمه مادرم رو تو شلوغی دیدم وقتی رو سینه نشست با چکمه بی یار موندی بین گرگا و سگای هار موندی بی یار موندی بردن عمامتو بی دستار موندی بی یار موندی بی حال موندی همه رفتن تو ته گودال موندی بی حال موندی رو زمین با بدن پامال موندی بی حال موندی ای وای ای وای حسین
با خاطرات کربلا گریه م می گیره.mp3
1.96M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ با خاطرات کربلا گریم می گیره با دیدن عکسش آقا گریه ام می گیره بارون می باره یاد ایوونت می افتم می گیره قلبم بی هوا گریه ام می گیره اباعبدالله دلتنگیامو بغض صدامو می بینی و بازم منو راهم نمیدی دادم قسم به پهلوی مادر شنیدی ▪️ای آبروی عالم حسین جان ▪️خیلی خرابه حالم حسین جان آخر ضریحت رو توی آغوش می گیرم آقای روضه ام بین روضه ام می میرم مثل سگ کهف که نگفتم تا بمونه حتی اگه تحویل نگیری من نمیرم آروم جونم ای مهربونم دلواپس امروز و فردامی حسین جان تو سختیهاا تنها تو باهامی حسین جان ای عاشقان آیید تا عاشق بمانید یک فاتحه بر سید ذاکر بخوانید ای آنکه سر بر زانوی ارباب داری ما را دعا کن ای که عشق ناب داری در شور و شینم عبد حسینم عبد حسینو کلب زینب ایها الناس چون بر سر و سینه زنم با اسم عباس ▪️ای آبروی عالم حسین جان ▪️خیلی خرابه حالم حسین جان
اگر دردمندی، اگر بیقراری اگر سر به زیری،اگر شرمساری اگر زخم خوردی، اگر پر غباری چرا نا امیدی،ابالفضل داری بده دست خود را برو با ابالفضل بزن روی سینه بگو یا ابالفضل خوشا این کرامت خوشا این گدایی نمیپرسد از تو،که هستی کجایی به یُمن ابالفضل،در کربلایی خیال تو راحت که حاجت روایی نه تنها خودیا نه تنها تَنیها که قرص است بر او،دل ارمنی ها همه بامرامان،اسیر مرامش همه نامداران،گرفتار نامش حسین است امامش،فدای امامش غلامم غلامم،غلام غلامش ابالفضل لنگر،حسین است کشتی به قول رفیقان،ابالفضل هست مشتی هوا داغ داغو حرم،قحط آب است علی بیقرارو پریشان،رباب است عمو تشنه را آب دادن،ثواب است ببین هر طرف را که دیدم،ثواب است بیا مشک بردار،جان رقیه که زخم است دیگر،دهان رقیه 🔹آقاجان... 🔹وعده دادی هرجا روضه عموجانت ابالفضل خونده بشه،شما اونجا حضور داری ✅ یه روضه خراباتی یه روضه دسته جمعی بی ریا دور هم نشستیم داریم برا عموجانت عباس گریه میکنیم 🔹خودتو کرمت... سرت سلامت 🔹سر عموجانتو بالا نیزه زدن 🔹اما این سر با همه سرا فرق داره از بس شکاف زخم عموش،عمیق بود تنها سری بود که ز پهلو به نیزه شد ⬅️یابن الحسن... عموی تورا بی هوا زدن در علقمه به پیکرش از خون،حنا زدن مقتل نوشته است به قد رشید او چندین هزار تیر،کمان دارها زدن در ازدحام هلهله،تیر سه شعبه را بر چشم های نافذ آن دلربا زدن در بین نخل ها،کنار شریعه بود شمشیر بر دو دست عموی شما زدن مشک پر آب را که به دندان خود گرفت آتش به قلب ساقی اهل ولا زدند شرمنده سکینه شد و کودک رباب با تیر تا که مشک ابالفضل را زدند دیدند دست در بدنش نیست،ناگهان ضرب عمود،بر سر آن مقتدا زدند افتاد از بلندیه مَرکب،بدون دست بر خاک، تا که ضربه به او از قفا زدند وقتی رمق نداشت به تن،چند بی حیا نیزه به پهلوی پسر مرتضی زدند 🔹همچین که نیزه به پهلوش زدن،گفت وا اُمّا 🔹قربون پهلوی شکستت،مادر عباس رفت و خنجر و چوب و سنان و سنگ بر جسم شاه تشنه لب کربلا زدند ⬅️ همینکه حرم،بی کفیل شد آتش به خیمه و حرم هل اَتی زدند
روضه ملیکه مخدره حضرت رباب سلام الله علیها🌹 نيمه جانيست مرا تا كه نثارش باشم سوگواره سر بر نيزه سـوارش باشم سايه ي روي سرم بود كه رفت از سر من بگذاريد كه  چون  سـايه  كنارش  باشم  شمر نگذاشت كنار بدنش گريه كنم بگذاريد كنون شـمع مـزارش  باشم  غصه خون كرد دل  فاطمـه را بگذاريد تا نفس هست مرا مونس و يارش باشم لاله ي فاطمه لب تشنه به خاك است اينجا بگذاريد  ز  جـان  ابر بـهـارش باشم صحبت از تشنگي و سايه نشستن مكنيد مهلتي  تا  كه دمي آيـنـه دارش باشم به مدينه مبريدم به چه دلخوش  دارم بگذاريد كه بي صبر و قرارش باشم  اصغر كوچك من خفته به گهواره ي خاك بگذاريد  كه  ماه  شـب  تـارش  بـاشـم🥀 روضه * جانم.یا حضرت رباب امان از اون لحظه ای که مولامون امام حسین وقتی دید این طفل رو دستش داره پرپر میزنه عبا رو انداخت رو طفل هی میخواد به طرف خیمه برگرده ( اخه اقامون همه شهدا را به خیمه اورد) اما روای میگه نگاه میکردم( یا صاحب الزمان منو ببخش اقا) 😭چرا حسین مضطر شده ، هی میخواد به طرف خیمه بیاد ولی باز انگار پشیمون میشه ، میگه خوب نگاه کردم دیدم یه خانم جلوی خیمه منتظره ...فهمیدم خانم ربابه منتظره علی جانشه که سیراب برگرده😭 با هر زحمتی مولا علی رو اورد داره با نوک خنجر قبر کوچکی اماده میکنه (قربون بی کسی ات برم حسین) ..یه وقت شنید صدایی از پشت سرش داره میاد صبر کن حسین جان ..آخه من مادرم ، من ربابم حسین ...اجازه بده برای آخرین بار علی جانم را در آغوش بگیرم (مادرا هم ناله شوید با خانم رباب.. صدای ناله ات را ببر بالا . ..حالا که میتونی حالا که قوت داری وقتشه صدای ناله اتو ببری بالا ) 😭😭 امروز برای بی اولادین خیلی دعا کنید ای وااای بی بی جااانم بمیرم برای ان لحظه ی عصر عاشورا ...ااااخخخ وقتی آب را برای این زن و بچه ها اوردن .. ااخخخخ وقتی چشمشان به آب افتاد ای وااای ای وااای هر کسی ناله ای داره ..یکی میگه باباجون قربون اون لبای خشکیده و ترک خورده ات برم باباااا...بابا چطوری اب بنوشم بابااا... وقتی دیدم لبات از خشکی ترک خورده بود و خون ازش جاری بود😭 ااخخخ یکی صدا میزد عموجااانممم عمو عباس... بیا بین برامون آب آوردن ...عموجانم عموی باغیرتم عموعباسم عمو بیا عموجاااان ( یا باب الحوائج... شفای مریضا و ملتمسین دعا یادت نره) اوج روضه* ببین خانم رباب چیکار کرد ، ای واای بگم تو هم خوب ناله بزنیا همدردی کن با بی بی رباب اومد گهواره خالی علی اصغرش رو برداشت داره هی صدا میزنه علی جااان علی اصغرم ، غنچه نشکفته ام علی ...بیا ببین برامون آب اوردن علی، فقط بهم بگو علی جاان ... اگه من آب بنوشم..... اگه از سینه ام شیر جاری شه ... بگو به جای اشک خون از چشام جاری کنم اصغرممم😭😭 دشتی آخر روضه*👇👇 خداوندا اگر زهرا نمی سوخت اگر مسمار در جسمش نمیدوخت اگر درب حرم نشکسته بودن اگر دست علی نابسته بودند دگر تیری گلویی را نمی دوخت شبانه دامن طفلی نمی سوخت دگر زینب غریبانه نمی رفت رقیه کنج ویرانه نمی رفت😭😭😭😭 از هویدای دلت بلند صدا بزن یااا حسیییین یاااا حسیبین یا مظلوم یا ابا عبدالله بابی انت و امی یاحسین به فدای لب عطشان حسین این سر ما و قدمت یاااحسییین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون🙏 التماس دعا