#قصیده_صد_سوال_صد_جواب
#امام_سجاد_ع_شهادت
#وقایع_کربلا
دارم ! چه ؟تسلیت، به که ؟پیغمبر امین
دیگر به آستان که ؟دلدار مه جبین
دلدار مه جبین که بُوَد؟ حجت خدا
بوسی تو آستان که؟ مهدی امام دین
این تسلیت ز بهر چه؟ از بهر این عزا
بهر کدام عزای ؟ غم زین العابدین
او کیست؟ باشد امامم، کدام امام؟
آن دومین علی و امام چهارمین
آیا شهید گشته؟ بلی، از چه ره ؟ز کین
قاتل که بُد؟ ولید ،که لعنت بر آن لعین
ازبهر چه شهید شد او؟ دین مصطفی
این مصطفی نبی ست ؟ بلی ختم مرسلین
دینش چه بوده؟ اسلام ،یارش که بد؟ خدا
دیگر که ؟ مرتضی که بر او بود جانشین
آن مرتضی علی که شه ملک لافتی ست؟
آری امام برحق بر جمع مسلمین
بعد از نبی ولی خدا شد خلیفه ا ش ؟
نی، از چه؟ مکر، مکر که؟ مکر منافقین
آخر چرا ؟ ز کینه ،چه قومی؟ ددان چرا
کردند فتنه، از چه رهی؟ راه جور و کین
وحشی بدند ؟ آری، هم بی حیا؟ بلی
ظلمی روا نمونده اند؟ بلی، بر که؟ شاه دین
ظالم که بود؟ ناکس، ناکس که بود؟ ثانی
پس نطفه اش حرام ؟ زنا زاده ی لعین
همراه او که بود؟ ابوبکر ،دیگری ؟
عثمان خلیفه اند؟ دروغین هم آن هم این
اینان چه کرده اند ؟جفا بر که؟ مرتضی
تنها بر او؟ نه، بر که دگر؟ مام نازنین
آن مام نازنین که بُوَد ؟دخت مصطفی
نامش چه بود؟ فاطمه زهرای دل غمین
با فاطمه چه شد؟ شهیده شد او ، از چه ره؟ ز کین
از کینه ی ثانی ؟بلی چه شدش؟سقط شد جنین
آخر چطور؟ بود چو بین جدار و در
آیا لگد زدند؟ بلی اُف بر استرین
جرمش چه بود ؟یاری دین، این که جرم نیست
گفتند جرم توست ، چه کس ؟قوم ظالمین
دیگر چه کرده اند؟ ز مسمار در مپرس
وز آتشی که سوخت در جنت برین
در سوخت نیمه سوز، ز دودش دگر مپرس
یا در میا ن کوچه، نپرسم دگر ازین
باشد روا که جان بدهم از غمش؟ بلی
زین غم جهان شیعه بُوَد زار و دل غمین
دیگر پسر نداشت؟ داشت دو تن
نامشان چه بود؟
نام یکی حسن دگری شاه عالمین
آیا حسن شهید شد از کین اشقیا؟
آری به دست همسر ملعونه اش ز کین
مسموم زهر اخگر الماس ریزه ها ؟
آری نخورده زهر جفا را بشر چنین
گو شاه عالمین چه بوده است نامشان؟
نامش حسین باشد یعنی نکو ترین
باشد امام چندم؟ سوم امام پاک
پس باب اطهر؟ بلی مولای عارفین
گفتی حسین از چه دلم شد ملول تر ؟
گردد ملول از غم او جمله ما ء و تین
برگو چه ها شده ست به سلطان عالمین شدکشته، کشته ی چه؟ ره عدل و داد و دین
اندر کجا ؟به ماریه و دشت نینوا
، تنها؟ نه، با که؟ گروه مجاهدین
خیل سپاه دشمن ؟افزون ز سی هزار
کوفی و شامی؟ آری آن شبه مسلمین
تعداد جان نثار سپاه حسین چند ؟
هفتادو دو مجاهد نستوه بی قرین
باید چه نامشان بنهیم این سپاه را ؟
لب تشنه کشتگان ره رب العالمین
آیا ز اهل بیت کسی گشته شد؟ بلی
عباس و قاسم و علیِ اکبرش، همین ؟
نی هیجده تن از گل گلزار هاشمی
آلاله و شقایق ، هم یاس و یاسمین
اطفال کشته چند؟ دو تن، اصغر حسین
عبدلله یادگار حسن هردو غنچه چین
تنها چو گشت رفت به میدان؟ بلی، چه کرد ؟
سر ها فکند از تن کفار و ملحدین
آیا غریب بود ؟بلی، بی کفن؟ بلی
در قتلگاه گشت شهید آن شه مبین
سر داشت؟ نی، به کجا بد سر ش؟ به نی
تن در کجا به ماریه بی سر بر آن زمین
سیراب بود؟ نه، تشنه؟ بلی، از چه تشنه لب؟
بستند آب را ،چه کسان؟ سنگدل ترین
جرمش چه بود ؟احیا، احیای دین حق
این جرم نیست ؟هست ،به زعم که؟ کافرین
فرمان که داد از پی قتلش؟یزید دون
قاتل که بود؟ تا نفر سی هزارمین
زخمش فزون ز انجُم و در آسمان تن
دیگر نبود جای که ماهی شود گُزین
" گبر این ستم کند؟ نه، یهود و مجوس؟ نه
هندو؟ نه، بت پرست؟" نه، داد از گروه کین
بعد از حسین خیمه و خرگاه او چه شد ؟
آتش زدند خیمه و خرگاه شاه دین
در خیمه گاه غیر زنان حرم که بود ؟
اطفال خردسال ،دگر ؟ زین العابدین
بیمار بود؟ آری از راه مصلحت
غم خوار او که؟ زینب محزون دل غمین
زینب که بود ؟ دخت علی خواهر حسین
یک شیر زن ؟ بلی ،که بُوَد مرد آفرین
گشتند اسیر؟ آری، از کوفه تا به شام
بر پایشان چه بستند؟ زنجیر آهنین
گرییم زین مصیبت عظمای آن چنان
نالیم تا ابد به غم و ماتم این چنین
باشد روا که بارش خون بارد از سما؟
باشد سزا که لرزه بیفتد بر این زمین
هم تسلیت ز بهر عزای حسین باد
هم تسلیت ز ماتم مولای ساجدین
هر وقت آب دید و يا طفل گریه کرد
هر وقت ذبح دید مکرر بشد غمین
از داغ کربلا چهل سال گریه کرد
تا زهر کین بنمودش رها چنین
درمدح او خدای چه بر لوح دل نوشت
مولای ساجدین و سپس چند نقطه چین
وصفش به بی نهایت و مدحش کند خدا
وصفش چسان کنم من بی قدر کمترین
لیکن به مدحش از لبم همواره میچکد
ذکر علی علی علی ای یار نازنین
گفتی "جواد" از غم جان سوز اهل بیت
آتش زدی به خرمن دل ز آه آتشین
"خواهی جه؟رحمت، از که؟ ز حق؟کی؟ صف جزا"
دیگر چه؟کربلا بردم میر مومنین
#جواد_کریم_زاده
#شبهای_جمعه_کربلا
#حضرت_زهرا_س
#شب_زیارت_امام_حسین_ع
عرشیان زین عزا بپا خیزند
عرش را با سیاهی آویزند
ناله ها را بهم در آمیزند
خاک ماتم ز نو به سر ریزند
چون شب جمعه ای دگر آید
مادری روضه ی پسر خواند
هودج آماده بهر سوگ و عزا
پا گذارد به روی آن زهرا
سوی کرب وبلا رود ز سما
تا عزایی دگر کند بر پا
چونکه زهرا به سینه و سر زد
همه ارکان عرش میلرزد
قتلگاه ست و مادری مضطر
قتلگاه ست و پیکری بیسر
قتلگاه ست و حنجر و خنجر
قتلگاه ست و روضه ای دیگر
روضه ی قتلگاه و روز دهم
وای از ضربهی دوازدهم
شمر ملعون چه پُر شتاب شد و
جانب پور بوتراب شد و
مادری که در اضطراب شد و
آهِ زهرا چه بی حساب شد و
این گلو را نبری ای خنجر
چون بُوَد بوسه گاه پیغمبر
مشق خنجر چو با گلو میکرد
گاه در سینه هم فرو میکرد
عضو دیگر چو جستجو می کرد
با نوک چکمه پشت و رو میکرد
راس او از قفا جدا کردند
پیکرش بی کفن رها کردند
روضه خوان گشته مادری محزون
مادری غرق ناله و دلخون
روضه خواند به پیکر ی گلگون
کی رود او ز قتلگه بیرون
مادری که به گوشه ی گودال
گاه و بیگاه میرود از حال
روضه خواند چو از پریشانی
گوید ای وای از چه عریانی؟
از چه عریان و بی کفن مانی؟
آب مهر من و تو عطشانی؟
پدر توست صاحب خاک ات
روی خاک ست نعش صد چاک ات؟
تا سحرگه به عرش همهمه است
صحبت از ناله های فاطمه است
پس از آن هم به سوی علقمه است
دو دمه را به حال زمزمه است
میر و ساقی باوفا عباس
کاشف الکرب خیمه ها عباس
#جواد_کریم_زاده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#بمناسبت_شهادت_رهبر_جبهه_مقاومت
#سید_حسن_نصرالله
مرام و مسلک سید ازين حکایت داشت
که دائما به لبش واژه ی شهادت داشت
به راه مکتب توحید و مصطفی جان داد
شهادتی که نصیبش شد و لیاقت داشت
کسی که دم ز شه ملک لافتی میزد
شجاع بود و چو مولای خود شجاعت داشت
چه سیدی که به یاری خلق نصرالله
چه سیدی که عشق به مولا و بر ولایت داشت
به نام نیک حسن شهره بود و نصر الله
ز عشق نصر من الله به دوش رایت داشت
به زیر بار مذلت نرفت همچو حسین
عزیز وار چو ارباب خود شهامت داشت
ز خطبه خوانی طوفانی اش هویدا بود
ز نطق حضرت سجاد او علامت داشت
چه بهره ها که ز علم امام باقر برد
وز آن امام به لبهای خود روایت داشت
به نقل قول و احادیث حضرت صادق
به روی منبر در نطق خود صداقت داشت
فرا گرفته ی درس امام کاظم بود
بجز ستمگر بر کظم غیظ عادت داشت
و هر چه کرد برای رضای خالق بود
چقدرامام رضا هم از او رضایت داشت
ز نام پاک جوادالائمه دم میزد
تمام عمر به درماندگان کرامت داشت
چو راه یافته گان امام هادی بود
به خلق شیعه ز راه وفا هدایت داشت
میان لشگر دشمن ز عسکری آموخت
امیر بود، و بر دشمنان نظارت داشت
همو که بنده و سرباز خاص مهدی بود
به پيشگاه رفیعش سر ارادت داشت
همو که روضه ی مادر ز غصه پیرش کرد
بکا به عمه ی سادات و بر اسارت داشت
همو که از یل ام البنین چنین آموخت
که در مقابله ی ظلم باید استقامت داشت
همو که با تاسی از اهل بیت دشمن را
چنان حقیر و وادار بر حقارت داشت
جهان شیعه بر این شیعه تا ابد نازد
که در برابر کفر اینچنین جسارت داشت
مقاومت اگر اکنون چو قامتش سرو است
رئیس و رهبر آن هوش و هم درایت داشت
مجاهدات ز یکسو ز سوی دیگر هم
ز سوی رهبر ایران بسی حمایت داشت
بسوی دره ی نابودی است اسرائیل
حرامزاده که از نطفه اش شرارت داشت
رژیم غاصب صهیون نحس کودک کش
که قصد ظلم و تجاوز و قتل و غارت داشت
چنان به دست خودش گور خویش را کنده ست
مگر که با ملک الموت او رقابت داشت
همان رژیم پلیدی که شیخ نصرالله
برای بردن نامش بسی کراهت داشت
بلند گشت قصیده سخن کنم کوتاه
که سید از سخن رهبری اطاعت داشت
بخوان دعای فرج را ظهور نزديک است
مرام و مسلک سید ازين حکایت داشت
#جواد_کریم_زاده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_زمان_ع_مدح
گر بیایی جهان شود زیبا
ای نبی صولت و علی جلوات
حسنی سیرت و حسینی خو
بر تو ای ماه فاطمی صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
#جواد_کریم_زاده
#امیرالمومنین_ع_مدح
#حضرت_زهرا_س_مدح
مولا غمین مباش سلامت نمیکنند
یا گر توجهی به کلامت نمیکنند
گویی سلام هیچ جواب سلام هم
یا اینکه حرمتی به مقامت نمی کنند
محتاج ، عالمی به علیک سلام توست
پشت فلک خم آمده بر احترام توست
این جاهلان که غرق به بحر حماقتند
با وعده های پوچ عدو در حمایتند
کج رفته های دور ز نور ولایتند
یک مشت سست عنصر بس بی لیاقتند
تو مقتدای خلق جهان هستی و ولی
عالم فدای یک نگه مرتضی علی
تا هستم هستِ من بُوَد از هست مرتضی
تا آخرین نفس شده پابست مرتضی
دستم نهم به دست یدالله مرتضی
او مست کوثر است و منم مست مرتضی
گر عالمی دهند مرا ، برعلی قسم
یک تار موی زلف علی را نمیدهم
قومی که با ولایت تو عهد بسته اند
عمری بود که بر سر خوانت نشسته اند
اینان نمک خوران نمکدان شکسته اند
اکنون منافق اند و اگر چند دسته اند
هستند اگر علیه علی گرم همهمه
هرگز غمین مباش که با توست فاطمه
زهرا که بوده ذکر لبش یا علی مدام
عمریست ذوالفقار علی بوده در نیام
اما کنون که یکه و تنها بُوَد امام
از بهر یاوری علی میکند قیام
با خطبه کرده خانه ی هر غاصبی خراب
گفته فقط به عالم امیرست بوتراب
حتی اگر شود به مصافت چهل نفر
آندم به خاطر تو شوم پشت در سپر
حتی شوم فدایی بین جدار و در
جانم که هیچ بهر تو حتی دهم پسر
در راه یاری تو دهم بود و هست خود
پهلو و سینه و سر و بازو و دست خود
هر مادری که دختر طاها نمیشود
هر دختری که ام ابیها نمیشود
هر همسر ی که کوثر مولا نمیشود
هر میوه ای ميوه ی طوبی نمیشود
یک سیب سرخ چید و نمودش دو نیمه سیب
تا بر نبی و بر وصی حق شود نصیب
نه سال عمر او که نصیب نبی شد و
نه سال دیگرش که نصیب وصی شد و
یک عمر گرم گفتن ذکری جلی شد و
یعنی که ذکر دائم او یا علی شد و
دائم برای بردن نامش وضو گرفت
تا عالمی ز نام علی آبرو گرفت
#جواد_کریم_زاده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شب_قدر
#شب_نوزدهم_رمضان
در آن سحر که تیغ به قتلت شرر گرفت
عالم ز خون تو شرفی معتبر گرفت
شب های قدر از تو گرفتند آبرو
حتی ملک به عشق تو قران به سر گرفت
تسبیح و مهر و منبر و محراب غرق خون
سجاده خونِ پاک علی را به بر گرفت
نهج البلاغه دامن قران گرفته بود
جبریل ختمِ ناد علی تا سحر گرفت
زینب به دیدگان گُهَربار تا سحر
امّن یُجیب ختم ، به چشمان تر گرفت
هنگام رفتن تو به مسجد سما گریست
مرغابی از تو دامن، عبا از تو در گرفت
در نیمه های شب چو نبردی طعام ، صبح
هر کودک یتیم سراغ از پدر گرفت
در دست هر کدام یکی کاسه پُر ز شیر
هر یک به لب ز حال علی یک خبر گرفت
قاتل گرفت کاسه ی شیر و به طعنه گفت
تنها سرش نه ، زهر جگر را دگر گرفت
نازم به ضربتی که حسن زد به فرق او
آن سان که انتقام پدر را پسر گرفت
خوش آن زمان که حک شده بر تیغ ذوالفقار
خیر انتقام مادر خود را ز شر گرفت
#شهادت_امام_علی
#جواد_کریم_زاده ✍
#امام_علی
#شب_بیست_و_هفتم_رمضان
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بنده ای سرگشته در بحر گناه افتاده ام
همچو کور بی عصا در بین چاه افتاده ام
کشتی بی بادبان در موج و طوفانها شکست
غرقِ در موج تباهی بی پناه افتاده ام
ناخدا را با خدا عمری گرفتم اشتباه
مانده ام عمری چرا در اشتباه افتاده ام
موج عصیان و گنه میرفت تا غرقم کند
در میان موج غم یاد اِله افتاده ام
کای خدایا بار دیگر رحم کن دستم بگیر
پای کوه لطف تو مانند کاه افتاده ام
داشتم امّید عفو و گفتم آندم یا علی
تا به ساحل باز زیر نور ماه افتاده ام
توبه کردم در مه شعبان و در ماه صیام
در پی نورم اگر چه رو سیاه افتاده ام
هم گدایم هم چو ریگی بی بها با لطف حق
چون بها گیرم به زیر پا ی شاه افتاده ام
دست افشان پای کوبان سوی ایوان نجف
بار دیگر از خوش اقبالی به راه افتاده ام
#شعر_مناجات_با_خدا
#جواد_کریم_زاده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#بمناسبت_هشتم_شوال
#سالروز_تخریب_قبور_مطهر_بقیع
مینویسم روایتی پر درد
مینویسم حدیث پر اندوه
مینویسم که غم تلنبار است
ذره ذره به روی دل چون کوه
مینویسم که مرغ دل پر زد
باز هم در هوای پاک بقیع
مینویسم که مرغ دل افتاد
باز از غم به روی خاک بقیع
آنچنانی که داغ دخت نبی
به دل و قلب شیعه آتش زد
باز هم آتشی به دلها زد
غم تخريب مرقد و گنبد
شد بدست حرامیان تخریب
مرقد پاک چار امام همام
عرش گشته سیاه پوش ای وای
از پلیدی نطفه های حرام
می نویسم خدا دل آزرده ست
باز هم از مصیبتی جانکاه
مینویسم ملائک افسردند
بسکه از این ستم کشیدند آه
می نویسم دوباره رفت از هوش
فاطمه در جنان ز بیتابی
صحن و گلدسته ها ، ضریح و حرم
خاک شد از جفای وهابی
آسمان گوئیا به خاک افتاد
شد غمین زین عزا وجود زمین
اشکهای علی در آمده است
اشک زهرا و اشک اُم بنین
ناکسان از عناد لطمه زدند
باغ پر لاله و شقایق را
خاک کردند قبر سجاد و
باقر و مجتبی و صادق را
کاش میشد که جمعه ای نزدیک
آید از راه تکسوار غریب
تا که با دست با کفایت او
شود آباد آن دیار غریب
آیدو گردد او چو حاکم بر
طائف و جده و دمام و ریاض
عربستان به کل شود نابود
حسنستان شود تمام حجاز
و به امر امام خود سازند
با طلا نقره مردم ایران
گنبدی زرد و چار گلدسته
و ضریحی به طرح فرشچیان
سمت باب الحسن بسوی حرم
همره صاحب الزمان آنگاه
ذکر یک دسته یا حسن جان است
ذکر دیگر علی ولی الله
#جواد_کریم_زاده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
💢حسنستان شود تمام حجاز💢
مینویسم روایتی پر درد
مینویسم حدیث پر اندوه
مینویسم که غم تلنبار است
ذره ذره به روی دل چون کوه
مینویسم که مرغ دل پر زد
باز هم در هوای پاک بقیع
مینویسم که مرغ دل افتاد
باز از غم به روی خاک بقیع
آنچنانی که داغ دخت نبی
به دل و قلب شیعه آتش زد
باز هم آتشی به دلها زد
غم تخريب مرقد و گنبد
شد بدست حرامیان تخریب
مرقد پاک چار امام همام
عرش گشته سیاه پوش ای وای
از پلیدی نطفه های حرام
می نویسم خدا دل آزرده ست
باز هم از مصیبتی جانکاه
مینویسم ملائک افسردند
بسکه از این ستم کشیدند آه
می نویسم دوباره رفت از هوش
فاطمه در جنان ز بیتابی
صحن و گلدسته ها ، ضریح و حرم
خاک شد از جفای وهابی
آسمان گوئیا به خاک افتاد
شد غمین زین عزا وجود زمین
اشکهای علی در آمده است
اشک زهرا و اشک اُم بنین
ناکسان از عناد لطمه زدند
باغ پر لاله و شقایق را
خاک کردند قبر سجاد و
باقر و مجتبی و صادق را
کاش میشد که جمعه ای نزدیک
آید از راه تکسوار غریب
تا که با دست با کفایت او
شود آباد آن دیار غریب
آیدو گردد او چو حاکم بر
طائف و جده و دمام و ریاض
عربستان به کل شود نابود
حسنستان شود تمام حجاز
و به امر امام خود سازند
با طلا نقره مردم ایران
گنبدی زرد و چار گلدسته
و ضریحی به طرح فرشچیان
سمت باب الحسن بسوی حرم
همره صاحب الزمان آنگاه
ذکر یک دسته یا حسن جان است
ذکر دیگر علی ولی الله
#جواد_کریم_زاده ۱۴۰۴
#تخریب_بقیع
#هشتم_شوال
#بقیع_را_میسازیم
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارتی_حضرت
باید غلام وار به سلطان سلام داد
دستی به روی سینه و از جان سلام داد
وز شوق دل به شاه خراسان سلام داد
بر پادشاه عالم امکان سلام داد
تعظيم را به ساحت شمس الشموس کرد
عرض ارادتی به انیس النفوس کرد
مرغ دلم روانه سوی طوس گشته است
آماده ی زيارت مخصوص گشته است
هم با کبوتران تو مأنوس گشته است
هم بیقرار لحظه پابوس گشته است
شوقش طواف کوی شما و زيارت است
مرغ دلم هميشه به دنبال حاجت است
در مدحتان به صفحه قلم بوسه ميزند
بر نام پاک شاه کرم بوسه ميزند
چون زائران به روی حرم بوسه ميزند
آهسته و قدم به قدم بوسه ميزند
با بیت بیت شعر ترم عشق میکند
چون زائران به گرد حرم عشق میکند
باید برای بردن نامت وضو گرفت
بر لب که بی وضو نتوان ذکر هو گرفت
وقتی بهشت از گلتان رنگ و بو گرفت
عالم ز خاک پای شما آبرو گرفت
نامت علی شد و لقبت را رضا نهاد
ایزد هدیه داد به تو حضرت جواد
سلطان تویی،امام تویی،مقتدا تویی
هم ابتدا تو هستی و هم انتها تویی
وقتی رضا تو هستی و حسن القضا تویی
از تو خدا رضا و رضا از خدا تویی
میخانه،دیر،خانقه و مسجد و کنشت
با عطر پاک حضرتتان میشود بهشت
هرچند رو سیاه و گنهکارم و بدم
همچون کبوتران حرم جلد مشهدم
گر کمتر از کبوتر بر دور گنبدم
آقا به جان مادرت از در مکن ردم
چون ذکر یا حسین شده ذکر بر لبم
چون گریه بر حسین شده کار هر شبم
بر گوش هر دمی جرس کاروان رسد
یعنی به کربلا قدم ساربان رسد
هم پای نحس خولی و شمر و سنان رسد
در قتلگاه لشگر دون توامان رسد
آه از دمی که سر ز بدن میشود جدا
سر بر نی است و پیکر بی سر به کر بلا
✍️#جواد_کریم_زاده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#خروج_از_شام
#حضرت_زینب_س_ام_المصائب
میروم از شام گرچه سوی دشت نینوا
بر دلم مانده است حسرت بر لبم دارم نوا
بر دلم داغ سه ساله مانده با صد شورو شین
گاه میگویم رقیه گاه میگویم حسین
گاه یاد تشت زر با اشگ و لابه میکنم
گاه یاد دختری کنج خرابه میکنم
یادم آید تشت زر را و سری اندر میان
یادم آید آن لبان خشک و چوب خیزران
بعد از آن هم در طبق سر را نهادند و سپس
تحفه آوردند تا طفلی بیافتد از نفس
در عزای جانگداز پور سلطان نجف
یک طرف دردانه ای افتاد و سر هم یک طرف
ای سر از تن جدا ای حضرت سلطان عشق
بی رقیه میروم شرمنده از شهر دمشق
میروم با پیکری گویم که ای روحی فداک
با دو دستم دفن کردم ماه را در زیر خاک
ای برادر زینب از داغ رقیه گشته پیر
جان زهرا مادرت دیگر سراغش را مگیر
#جواد_کریم_زاده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#خروج_از_شام
#حضرت_زینب_س_ام_المصائب
میروم از شام گرچه سوی دشت نینوا
بر دلم مانده است حسرت بر لبم دارم نوا
بر دلم داغ سه ساله مانده با صد شورو شین
گاه میگویم رقیه گاه میگویم حسین
گاه یاد تشت زر با اشگ و لابه میکنم
گاه یاد دختری کنج خرابه میکنم
یادم آید تشت زر را و سری اندر میان
یادم آید آن لبان خشک و چوب خیزران
بعد از آن هم در طبق سر را نهادند و سپس
تحفه آوردند تا طفلی بیافتد از نفس
در عزای جانگداز پور سلطان نجف
یک طرف دردانه ای افتاد و سر هم یک طرف
ای سر از تن جدا ای حضرت سلطان عشق
بی رقیه میروم شرمنده از شهر دمشق
میروم با پیکری گویم که ای روحی فداک
با دو دستم دفن کردم ماه را در زیر خاک
ای برادر زینب از داغ رقیه گشته پیر
جان زهرا مادرت دیگر سراغش را مگیر
#جواد_کریم_زاده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها