eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) ◼️بریم در خانه ی عمو جان پیامبر عظیم الشان اسلام؛او که واقعا پشت و پناه پیغمبر خدا بود.آن قدر پشت و پناه بود که حتی بعد از شهادت و بعد از رحلت پیامبر اسلام مادر ما زهرا هروقت دلش میگرفت میرفت سر قبر عموجانشون حمزه سیدالشهدا. ◼️اونایی که مدینه مشرف شدند با نابودی این وهابیت و آل سعود ان شاالله مشرف بشیم؛فاصله زیاده،همون مسیری که مادر ما زهرا می آمد احد،کنارقبر حضرت حمزه مینشست؛گریه میکرد،نفس آدم میگیره تو اون گرما...چه جوری این فاصله رو مادر ما می اومد...می اومد کنار قبر حضرت حمزه مینشست،گریه میکرد در فراق باباش پیغمبر... ◼️حضرت حمزه بسیار پشت و پناه پیغمبر بود،جلوی ابولهب ایستاد،جلوی ابوجهل ایستاد،تو دهن اون ها زد و با اسلام آوردن حضرت حمزه سلام الله علیه جمع کثیری به پیغمبر خدا گرویدند ومسلمان شدند واین باعث شد کینه و عداوت حضرت حمزه سیدالشهدا تو دل ابوسفیان و زن ملعونه ش قرار بگیره.یه غلام داره هنده جگرخوار لعنت الله علیها به نام وحشی؛دستور داد برو در معرکهٔ جنگ حمزه رو بکش،جگرش رو برای من سوغات بیار،اینه که شد سیدالشهدا... من تیکه هاش رو عرض میکنم شما گریزهاش رو خودتون بزنید.. این ملعون آمد یه نیزه زد به پهلوی حمزه سیدالشهدا،از یک سو زد از یک سو خارج شد،حضرت حمزه افتاد رو زمین و به شهادت رسید.. ◼️این ملعون آمد بالاسر حمزه سیدالشهدا علیه السلام،زره رو کند،نمیدونم ولی سینه حضرت حمزه رو شکافت،.. جگر حضرت حمزه رو بیرون آورد،برای هند جگر خوار به سوغات برد.اون آمد به دندان بگیره سنگ شد و نتونست این کارو انجام بده.اما این وحشی ظاهرا خودشم بغض و عداوت نسبت به حضرت حمزه داشت،میدونید چرا؟فقط سینه رو نشکافت...یا صاحب الزمان...گوشا رو برید،بینی رو برید،دستارو جدا کرد،صورت و تن رو مثله کرد،بیشتر ازاین وارد نشم... ◼️وقتی پیامبر عظیم الشان اسلام آمد،حمزه رو اینجوری دید،خیلی گریه کرد.چشمای حمزه رو دید...گوشای حمزه رو دید...پیغمبر خدا داشت گریه میکرد دید صدای شیون و زاری میاد، فرمود:چه خبره؟عرض کردند عمه جانتون صفیه با دخترتون زهرا شنیده حضرت حمزه رو به شهادت رسوندند داره میاد،هر چی میگیم نیا...فوری پیغمبر عبا برداشت، انداخت رو حمزه... قربون تو مستمع که زودتر میری... این بدن مثله شده رو خواهر ببینه؟ ابدا...عبارو برداشت انداخت رو بدن حضرت حمزه.. پاهای حمزه از عبا زد بیرون،پیغمبر فرمود برید ازاین شاخ و برگ درخت خرما بیارید روی پاها بندازیم-حتما به پاها هم جسارت شده بود دیگه.. مبادا خواهر بدن برادر رو این جوری ببینه... ◼️من از شما سوال میکنم جوابش رو به گریهٔ شما واگذار میکنم.زمانی که پیغمبر داشت عبا مینداخت شاخ و برگ میذاشت رو پاهای حمزه خواهر بود و دید؟نه...ندیده...اون زمانی که وحشی یه نیزه زد به پهلو،سینه رو شکافت جیگر رو درآورد،حمزه زنده بود و سینه رو شکافت؟نه...به شهادت رسیده بود...خواهرش دید داره بدنو این جور میکنه؟ ◼️فقط تو عالم یه خواهر شهیدیه که لحظه جان دادن داداشش رو دیده...بگم براتون؟ ◼️لحظه به لحظه ش رو دیده... چون امام رضا علیه السلام فرمود:جد ما حسین رو ذبحش کردند،یعنی چی؟... یعنی از دنیا نرفته بود،زنده بود و سراز تنش جدا کردند... ◼️حالا این صحنه رو زینب داره میبینه... بذارید با شعر برم جلو،میترسم با زبان مقتل نتونم حقش رو ادا کنم: ◼️پس با زبان پرگله آن بضعه ی بتول ◼️رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول ◼️این کشته ی فتاده به هامون حسین توست ◼️*این کلمه ی مصرع بعد رو بیشتر توجه کنید گریت بیشتر میشه* ◼️این کشته ی فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون... *بذارید با مقبلم بگم* ◾️نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت ◾️نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت ◾️بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد ◾️اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ◾️هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید ◾️عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید ◼️کاش به همین جا ختم میشد...تا رو زمین افتاد..."والشمر جالس ..." ای حسین...
(ع) 🌾پیغمبر فرمودن کیه بره از عموجانم حمزه خبر بیاره؟ 🌾نفر اول رفت ...کیفیت بدن رو دید که چطور حمزه رو شهیدش کردند، روش نشد بیاد گزارش بده... 🌾نفر دوم رفت بر نگشت..تا اینکه خود پیغمبر اومد..تا چشمش به بدن افتاد فبکی بکاءاً شدیدا... 🌾بدن نازنین عموجانش رو مُثله کرده بودند..اینقدر پیغمیر ناراحت شد عصبانی شد..فرمود :به ازای عمو جانم همزه 70نفرو به درک واصل میکنم... دستور آمد آرام باش.. 🌾همه دارن گریه میکنند ، یه وقت خبر آوردن..صفیه خواهر حمزه داره میاد پیغمبر بلافاصله عباشو از رو دوش مبارک برداشت رو بدن عمو انداخت دیدن پاها از عبا بیرون موند فرمود بلافاصله با خار و خاشاک بپوشونید صفیه داره میاد زبیر پسرش داره میاد فاطمه داره میاد زنها کنارشن محارم دورشن پیغمبر فرمود باید قول بدی بی تابی نکنی بی قراری نکنی اومد دید بدن زیر عبا مخفیه اما اطراف عبا خونها ریخته شده نوشتن چنان با سیلی به صورتش زد بلافاصله نقش زمین شد.. حضرت فرمود دورش کنید.. خواهرو از بدن دور کنید.. 🌾می دونم دلت کجا رفت کاش یه محرمم زینب و از گودال دور می کرد من فقط عربیش و میگم و رد میشم.. فأخذ یضربهنَّ بالسوط محرم زینب تازیانه ها شد. 🥀گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد 🥀تنی که مُثله شده در برابرم باشد 🥀گمان نمی کنم این تکه های پخش شده 🥀همان عموی رشید پیمبرم باشد 🥀بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟! 🥀اگر خدای نکرده برادرم باشد...! 🥀چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا 🥀دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟ 🥀فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: 🥀کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت: 🥀گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده 🥀حسین فاطمه یعنی برادرم باشد 🥀تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم 🥀که قول می دهم این بار آخرم باشد 🥀کفن که نیست عبا نیست، بوریا هم نیست؟! 🥀بد است بی کفن این مرد محترم باشد 🥀شهید کفن نداره مخصوصا اگه شهید معرکه باشه اما نوشتن پیغمبر بدن حمزه رو کفن کرد نه اون کفن که مصطلحه یعنی اونقده بدن پاره پاره و اربا اربا شده اونقده بدن عریان شده دستور داد تو پارچه ای جمع کنن.. آخ .. فقط اشاره میکنم و رد میشم.. ▪️مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند ▪️در زیر دست و پا زده ای دست و پا حسین آقا جان ▪️مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود ▪️با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین ▪️مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند ▪️حتی شبیه مادرتان بی هوا حسین ▪️مقتل نوشته رأس تو را بد بریده اند ▪️چون از جلو بریده نشد از قفا حسین ▪️مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد ▪️با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین ▪️مقتل نوشته گلوت نحر گشته بود 🌾بگم و دعات کنم اما اونیکه از همه جانسوزتره همین بیان امام زین العابدینه فرمود: (( کل یتقرب الی الله عزوجل بدمه)) هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر نیزه سنگ و حتی عصا حسین... 🌾امام باقر فرمود : ((لقد قتل بالسیف و السنان و الحجارة والخشب و العصا)) 🌾کاش به همین اکتفامیشد فرمود : ((و اوطعه الخیل بعد ذلک)) 🌾سواره ها اومدند اونقده با نعل تازه حسین...