eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
429 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَمَّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏ سلام بر تو اى عم رسول خدا صلى الله عليه و آله السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ الشُّهَدَاءِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَسَدَ اللَّهِ وَ أَسَدَ رَسُولِهِ‏ سلام بر تو اى بهترين شهيدان راه خدا سلام بر تو اى شير خدا و شير رسول خدا أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ جُدْتَ بِنَفْسِكَ وَ نَصَحْتَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله‏ گواهى مى ‏دهم كه تو در راه دين خداى عز و جل جهاد كامل كردى و جان نثار نمودى و رسول خدا را يارى كردى وَ كُنْتَ فِيمَا عِنْدَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ رَاغِباً بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي‏ و به آنچه نزد خدا است مشتاق بودى پدر و مادرم فداى تو باد أَتَيْتُكَ (مُتَقَرِّباً إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِزِيَارَتِكَ وَ) مُتَقَرِّباً إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِذَلِكَ‏ من به زيارتت براى تقرب به خدا و رسول او صلى الله عليه و آله رَاغِباً إِلَيْكَ فِي الشَّفَاعَةِ أَبْتَغِي بِزِيَارَتِكَ (بِذَلِكَ) خَلاَصَ نَفْسِي‏ آمدم به شوق شفاعت و طلب زيارتت براى استخلاص نفس خود مُتَعَوِّذاً بِكَ مِنْ نَارٍ اسْتَحَقَّهَا مِثْلِي بِمَا جَنَيْتُ عَلَى نَفْسِي‏ و به حضرتت از آتش دوزخ كه مثل من جنايت كار بر نفس خود مستحق آن آتش است هَارِباً مِنْ ذُنُوبِيَ الَّتِي احْتَطَبْتُهَا عَلَى ظَهْرِي فَزِعاً إِلَيْكَ رَجَاءَ رَحْمَةِ رَبِّي‏ پناهنده شدم و از گناهان بسيارم كه بر پشت خود كه مانند حطب بسته‏ ام به درگاه كرمت گريخته‏ ام به تو متضرع و به رحمت خداى اميدوارم أَتَيْتُكَ مِنْ شُقَّةٍ بَعِيدَةٍ طَالِباً فَكَاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ قَدْ أَوْقَرَتْ ظَهْرِي ذُنُوبِي وَ أَتَيْتُ مَا أَسْخَطَ رَبِّي‏ به درگاهت از راه دور پر مشقت آمده ‏ام به اين اميد كه گردنم از زنجير آتش دوزخ آزاد شود در حالتى كه بر پشتم از بار سنگين گناهان آن قدر است كه خدا را خشمگين مى ‏سازد وَ لَمْ أَجِدْ أَحَداً أَفْزَعُ إِلَيْهِ خَيْراً لِي مِنْكُمْ أَهْلَ بَيْتِ الرَّحْمَةِ و احدى كه بسوى او زارى كنم بهتر از شما اهل بيت رحمت نيافته ‏ام فَكُنْ لِي شَفِيعاً يَوْمَ فَقْرِي وَ حَاجَتِي فَقَدْ سِرْتُ إِلَيْكَ مَحْزُوناً وَ أَتَيْتُكَ مَكْرُوباً بارى در روز فقر و حاجتم مرا شفاعت كن كه به درگاهت با غم و رنج‏و اندوه و چشم گريان آمده ‏ام وَ سَكَبْتُ عَبْرَتِي عِنْدَكَ بَاكِياً وَ صِرْتُ إِلَيْكَ مُفْرَداً و بى ‏كس و تنها بدين در شتافته ‏ام وَ أَنْتَ مِمَّنْ أَمَرَنِيَ اللَّهُ بِصِلَتِهِ وَ حَثَّنِي عَلَى بِرِّهِ وَ دَلَّنِي عَلَى فَضْلِهِ‏ و تو از آن بزرگوارانى كه من به توصل و پيوستن به او از جانب خدا مأمورم و خدا مرا ترغيب به بر او و راهنمايى بر فضيلت او نموده وَ هَدَانِي لِحُبِّهِ وَ رَغَّبَنِي فِي الْوِفَادَةِ إِلَيْهِ وَ أَلْهَمَنِي طَلَبَ الْحَوَائِجِ عِنْدَهُ‏ و هدايت به دوستى او فرموده و مرا تشويق به ورود به درگاه او و ملهم بطلب حوايج نزد او گردانيده است أَنْتُمْ أَهْلُ بَيْتٍ لاَ يَشْقَى مَنْ تَوَلاَّكُمْ وَ لاَ يَخِيبُ مَنْ أَتَاكُمْ وَ لاَ يَخْسَرُ مَنْ يَهْوَاكُمْ وَ لاَ يَسْعَدُ مَنْ عَادَاكُمْ‏
🩸کاش حمزه بود در آن کوچهٔ پُر واهمه تا نمی‌زد «دوّمی» سیلی به روی فاطمه... ➖ امیرالمومنین علیهالسلام به هنگام غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه و جسارت آنان، فرمود: 📋 وَا حَمزَتَاهُ! وَلَا حَمزَةَ لِيَ اليَومَ ▪️ای حمزه کجایی که حال ما را ببینی! آه که امروز حمزه‌ای برای من نيست! 📚 شرح نهج‌البلاغه،ابن ابی‌الحدید، ج۱۱ ص۱۱۲ ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ➖ إمام باقر علیه‌السلام نیز در روایتی فرمودند: 📋 أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَ جَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلَا إِلَیْهِ وَ لَوْ کَانَا شَاهِدَیْهِمَا لَأَتْلَفَا نَفْسَیْهِمَا ▪️اما به خدا قسم، اگر حمزه و جعفر در ماجرای غصب خلافت حاضر بودند، آن دو نفر [ابوبکر و عمر] هرگز به آن چه که به آن دست یافتند، نمی‌رسیدند، حتی اگر می‌دیدند (آن دو نفر چه کردند) از جان خویش گذشته و آنان را به قتل می‌رساندند. 📚الکافی، ج۸‌ ص۱۹۰.
🩸آن زمان گر حمزه بود و جعفر طیّارها جانشینی هم نمی‌شد سَهم آن کفتارها... اگر در فضیلت و مقام حضرت حمزه و جعفر طیار "علیهماالسلام" هیچ روایتی نبود، در فضل و مقام آن‌ دو بزرگوار، این دو تعبیر از امیرالمؤمنین علیه‌السلام، برای ما بَس بود: 🔖 در ضمن خطبه‌ای امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمودند: 📋 ...لَوْ کَانَ بِهِمْ حَمْزَهُ أَوْ أَخِی جَعْفَرٌ مَا بَایَعْتُ کُرْهاً 🔻اگر عموی من حمزه یا برادرم جعفر همراه من بودند، هیچ‌وقت با اصحاب سقیفه، به زور بیعت نمی‌کردم. 📚المُستَرشِدفی‌إمامة‌علی‌بن‌أبی طالب علیه‌السلام،طبری،ص۴۱۷ ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 در جایی دیگر إمام باقر علیه‌السلام فرمودند: 📋 كانَ أميرُالمؤمنين علیه‌السلام دٰائمًا يَقولُ وَاللِه لَو كانَ حَمزةُ و جَعفرُ حَيَّينِ مٰا طَمِعَ فٖيها فلانٌ و فلانٌ. 🔻 امیرالمؤمنین علیه‌السلام دائماً این جمله را بر زبان داشت و می‌فرمود که اگر حمزه و جعفر، زنده بودند، هیچگاه عمر و ابوبکر در خلافت طمع نمی‌کردند. 📚اعیان الشیعه ج۴ ص۱۲۰ ✍ در ظاهرشان یار پیمبر بودند در باطن شان دشمن حیدر بودند آن غنچه‌ی ۶ ماهه نمی‌شد پر پر...!!! آنروز اگر «حمزه» و « جعفر» بودند.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه  شهادت حضرت حمزه علیه السلام اِی عمو جانِ حضرتِ زهرا شیرِ پیکار   سَیّدالشّهدا سِپرِ دین مدافعِ حرمی دل و دلدار سیّدالشّهدا فاطمه پایِ روضه‌هایِ شما می‌زند زار  سیّدالشّهدا سینه‌ات را گرفته نیزه هدف شده تکرار  سیّدالشّهدا بدنت مُثْله می‌شود اِی وای روضه‌یِ یار  سیّدالشّهدا تَهِ گودال هر که آمد زد سخت شد کار  سَیّدالشّهدا خاک خوابید و نیزه‌ها بر خواست کوچه  بازار  سیّدالشّهدا غیرتی‌ها به رویِ نِی بودند دید اِنگار  سیّدالشّهدا گلِ یاسی دوباره سیلی خورد خون و دیوار سیّدالشّهدا یادِ غمهایِ مادرش افتاد سینه  مسمار  سیّدالشّهدا اگر این روضه‌ها پریشان است می‌رسد یار  سیّدالشّهدا
🕌مقبره و مزار در منطقه أحد، قبل و بعد از تخریب توسط وهابیت خبیث:👆 ✅ابوعلقمه می گوید : روزی حضرت رسول اکرم(ص) بعد از نماز صبح رو به ما کرد و فرمود : 📋«مَعَاشِرَ أَصْحَابِی! رَأَیتُ الْبَارِحَةَ عَمِّی حَمْزَةَ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ(ع) وَ أَخِی جَعْفَرَ بْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع) فَدَنَوْتُ مِنْهُمَا فَقُلْتُ : بِأَبِی أَنْتَُما أَی الاَعْمَالِ وَجَدْتُمَا أَفْضَلُ؟ قَالَا : فَدَینَاک بالآبَاءِ وَالامُّهاتِ وَجَدْنَا أَفْضَلَ الاْءَعْمَالِ الصَّلاةَ عَلَیکَ وَ سَقْی الْمَالِ وَ حُبَّ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع)» ♦️اصحاب من! دیشب عمویم حمزه و برادرم جعفر طیار را در خواب دیدم. به آن دو نزدیک شدم و گفتم : کدام عمل را برتر یافتید؟ پاسخ دادند : پدر و مادر ما فدایت! ما افضل اعمال را در صلوات بر تو و تشنه را سیراب کردن و محبت علی بن ابی طالب(علیه السلام) یافتیم.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۳۹، ص۲۷۴
نور چشم پیمبری حمزه چه قدَر مثل حیدری حمزه اسدالله دیگری حمزه به خداوند، محشری حمزه ای مُلقّب به سیّدالشهدا حامی مُخلص رسول خدا هم عمو هم برادرش بودی همه جا یار و یاورش بودی تو علمدار لشکرش بودی جنگجوی دلاورش بودی تا نظر بر سپاه می کردی روزشان را سیاه می کردی بین لشکر وجود تو لازم بین میدان، حریف تو نادم افتخار قبیله ی هاشم می نویسم برای تو دائم می نویسم کمال داری تو مثل جعفر دو بال داری تو بی سبب نیست این که "سرداری" به علی رفته ای جگر داری وقت حمله به سینه پر داری همه دیدند که هنر داری با دو شمشیر حمله می کردی وَ دمار از همه در آوردی مرحبا بر تو ای عموی رسول که چنین شد سفید، روی رسول با تو محفوظ چار سوی رسول کم نگردید با تو موی رسول کاش حمزه مدینه هم بودی دور بیت الحزینه هم بودی 🩸کاش حمزه بود در آن کوچهٔ پُر واهمه تا نمی‌زد «دوّمی» سیلی به روی فاطمه... ➖ امیرالمومنین علیهالسلام به هنگام غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه و جسارت آنان، فرمود: 📋 وَا حَمزَتَاهُ! وَلَا حَمزَةَ لِيَ اليَومَ ▪️ای حمزه کجایی که حال ما را ببینی! آه که امروز حمزه‌ای برای من نيست! 📚 شرح نهج‌البلاغه،ابن ابی‌الحدید، ج۱۱ ص۱۱۲ ➖ إمام باقر علیه‌السلام نیز در روایتی فرمودند: 📋 أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَ جَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلَا إِلَیْهِ وَ لَوْ کَانَا شَاهِدَیْهِمَا لَأَتْلَفَا نَفْسَیْهِمَا ▪️اما به خدا قسم، اگر حمزه و جعفر در ماجرای غصب خلافت حاضر بودند، آن دو نفر [ابوبکر و عمر] هرگز به آن چه که به آن دست یافتند، نمی‌رسیدند، حتی اگر می‌دیدند (آن دو نفر چه کردند) از جان خویش گذشته و آنان را به قتل می‌رساندند. 📚الکافی، ج۸‌ ص۱۹۰ زمزمه: فرموده اند:یه عبا پیغمبر رو بدن حمزه انداخت؛خوب شد یه عبا بود بندازه روی بدن......این عبا خیلی قصه ها داره...خیلی روضه ها داره..... همه از مدینه میرن کربلا امشب بیا از کربلا برو مدینه...... چی میخوام بگم؟میخوام بگم عبا خرج بدن حمزه شد...عبا بدنو پوشوند؛نذاشت صفیه این بدنو ببینه...... (نکته: میشه اینجوری هم ادامه ش داد:کربلام چند جا این عبا به کار برده شد.یکی برای علی اکبر.یکی هم برای شیرخواره.....) یه جا دیگه هم عبا تو روضه آمده...از کربلا میبرمت مدینه...علامه طباطبایی میگه:علی آمد پشت در...دید زهراش رو زمین افتاده...دید زهرا افتاده...مادر از هوش رفته...دیدند علی عباشو رو زهرا کشید... زمزمه: عمو اگه بودی، دیگه خونه‌مون بین شعله نمی‌سوخت عمو اگه بودی، کسی خیره چشمش رو به من نمی‌دوخت عمو تو نبودی دلم رو سوزوندن با دستای بسته علی رو کشوندن چقدر داد زدم که مگه دین ندارید علی زندگیمه علی رو بیارید عموجان کجایی؟ ۴ میسازم یه تسبیح با خاک مزارت که آروم بگیرم برای این که آسون بگم یا علی تا شبی که بمیرم که آروم بگیرم عمو حرمتم رو شکستندهمین ها همین ها که دیدند منو بی تو تنها علی بعد زهرا نداره پناهی میگه غصه هاشو میون یه چاهی ۲ عموجان کجایی؟ ۴ همیشه عموها برا بچه های برادر پناهند همیشه عموها مثل کوه محکم همه تکیه گاهند همیشه پناهند عمو حمزه ی من نداره عزادار میشن عاشقای حسینم براش یار تن پاره پاره ش جلوی چشامه هنوزم پر از اشک نگاه بابامه . همیشه عمو ها برا بچه های برادر میمیرن مبادا ببینن که تو تشنگی بی قرار و اسیرن مبادا ببینن کسی مثل عباس ندیده عمویی عجب غیرتی داشت عجب آبرویی عمو جان اباالفضل پناه حرم بود توی تشنگی تکیه گاه حرم بود ۲ .. اباالفضل کجایی ببینی حسین روی خاکای صحرا ست اباالفضل کجایی ببینی سرش روی زانوی زهراست ابالفضل کجایی کجایی ببینی حرم شعله ور شد خیام حسینت همه در به در شد کجایی ببینی حرم غرق دود شد چقدر صورت هایی که زخم و کبود شد عموجان کجایی عموجان کجایی ۴
خاک اُحد واویلتا  واحمزتا می گفت جبریل در عرش خدا ،واحمزتا می گفت وقتی تنش را پاره پاره دید پیغمبر با گریه ختم الانبیا ، واحمزتا می گفت یک سو عموی با وفا افتاد بر خاک و... یک سو علی مرتضی ، واحمزتا می گفت مولا امیرالمؤمنین بر سر زنان می رفت پشت سرش خیرالنسا ، واحمزتا می گفت یک سو زن ملعونه خنجر بر جگر می زد یک سو صفیه وا اَخا  ، واحمزتا می گفت لعنت به وحشی ، نیزه بر پهلوی آقا زد خواهر شنید این ماجرا ، واحمزتا می گفت ای وای از وقتی صفیه خواهرش آمد می دید جسم مُثله را،  واحمزتا می گفت ــــــ وقتی در بیت الحرم را سوخت نا محرم زهرا میان شعله ها ، واحمزتا می گفت مولا امیرالمؤمنین  از خانه  تا مسجد در هجمه‌ی  نامردها  ،  واحمزتا می گفت وقتی که با ضرب لگد  افتاد  روی خاک مادر به زیر  دست و پا  ، واحمزتا می گفت وقتی زمین می خورد باپهلوی بشکسته از بی کسی در کوچه ها ، واحمزتا می گفت هرروز با قدّ خمیده تا احد می رفت همراه آقا زاده ها ، واحمزتا می گفت ازدرد سینه ، درد پهلو  ناله می کرد و... از غربت شیر خدا ، واحمزتا می گفت ـــــــــ واحمزتا آن قدر ادامه داشت تا وقتی ارباب ما در کربلا ، واحمزتا می گفت وقتی که با سر نیزه ها  از ذوالجناح افتاد غرقه به خون آقای ما ، واحمزتا می گفت بالای تل زینبیه خواهرش زینب از دست شمر بی حیا ، واحمزتا می گفت از خیمه تا مقتل حسینم وای می گفتو از قلتگه تا خیمه ها ، واحمزتا می گفت وقتی تن پاک حسینش را تماشا کرد در زیر سمّ اسبها ، واحمزتا می گفت یابین خیمه ناله‌ی واضیعتا می زد یابین میدان بلا ، واحمزتا می گفت شام غریبان دختری می سوخت در آتش وقت فرار از خار ها ، واحمزتا می گفت دخت  امیرالمؤمنین و ناقه‌ی عریان! ای وای ،ناموس خدا ، واحمزتا می گفت وقتی عقیله رأس خونین حسینش را می دید در طشت طلا ، واحمزتا می گفت