.
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
بنده ات آمد اعتراف کند
دل خود را دوباره صاف کند
بودم عمری اسیر و سرگردان
دست من را بگیر و برگردان
بنده ات را سوی عذاب نکِش
آشتی میکند، حساب نکش
بازکن در، که جان به لب شده ام
بد عقوبت نکن، ادب شده ام
باهمین اشکها زلالم کن
زحمتت داده ام حلالم کن
اینقدر جان حضرت عباس
هی نگو بنده ی خدا نشناس
راحت از پیش من عبور نکن
بنده ات را ز خویش دور نکن
با کمی خشم، می دهی درسم
از مجازات سخت می ترسم
روزی سفره را دو نیمه نکن
بسته شد کربلا، جریمه نکن
شکوه دارم گرفته شد حالم
پس چه شد اربعین امسالم
سربه زیر آمدم، سرم بالاست
چون که دنبال کارمن زهراست
فاطمه داشته به من اقبال
که خودش آمده به استقبال
توبه کرده خودش بجای همه
مادری میکند برای همه
مادری داشت ناله ها میزد
پسری داشت دست و پا میزد
نیزه های شکسته، شر شده بود
بدنی پاره، پاره تر شده بود
سر آقا به درد سر افتاد
جلوی چشم صد نفر افتاد
#رضا_دین_پرور ✍#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مناجات_با_خدا
#سال_جدید
میشود لطف خدا عائد مهمان خدا
سفره را پهن کنید آمده مهمان خدا
جمع کن دست تهی، کوه طلا از روی خاک
چونکه یکدست شدند اینهمه آلوده و پاک
باز تحویل گرفتند مرا مثل قدیم
راه دادند مرا در نزده پیش کریم
دوری از خانه ی او آتش جانم شده بود
یازده ماه نبودم، نگرانم شده بود
قیمتی تر شده عبدی که خریدار نداشت
به گنهکاری من هیچکسی کار نداشت
دو بهار آمد و غم از دل ما کاسته شد
گُل اگر بود، به این سبزه هم آراسته شد
هرچه را شَر شده خیرالعملش کرده علی
اول سال، گدا را بغلش کرده علی
دیده بوسی پدر، عیدی فرزند بد است
برکت سال جدیدم، دم حیدر مدد است
رطب سفره ام از نخل غم پنج تن است
دم افطار، لبم تشنه ی ذکر حسن است
بعد هر ذکر حسن، ذکر تو زیباست حسین
گریه ی اول سالِ همه ی ماست حسین
السلام ای سر صد چاک مصیبت دیده
ای که بر گریه ی تو شمر و سنان خندیده
تشنه بودی و فقط نیزه به خوردت دادند
ریخته خون رگت روی لب خشکیده
پیش مادر چه کسی موی تو را تابانده
ماه، از پشت سرت روی زمین تابیده
مرو ای سر، طرف دیر و کلیسا و تنور
روی نیزه منشین، دختر تو ترسیده
#مناجات
#امام_حسین
#رضا_دین_پرور ✍
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#سال_نو
سالها با تشنگی دور سراب ...
نقشه هایم شد همه نقش بر آب
می گریزم سوی تو از دست نفس
باز، بیرونم بکش از منجلاب
مستی عصیانم آرامم نکرد
آمدم میخانه با حال خراب
«ساقیا یکبار دشنامی بده
گر سلامم را نمی گویی جواب»*
چشم خشک و پُر گناهم تر شده
آفتابِ وقت تطهیرم، بتاب!
من همانم که کند بعد از خطا
حضرت زهرات را مادر خطاب
داشت چوبت به حسابم می رسید
با علی جان شد حسابم بی حساب
صورت آلوده ام را در نجف
پاک کرده خاک پای بوتراب
آخر سالی، دلم شش گوشه خواست
کربلایم را بده، دارد ثواب
«یا اِلهی لا تَرُدُّ حاجَتی»
دارم از غیر حسینت اجتناب
دختر ارباب، ارباب من است
او که کرده نوکرش را انتخاب
صد گره از کار من وا می کند
با همان دستان بسته در طناب
آنکه بالای مجالس می نشست
مجلس اغیار رفته با رباب
گرچه دید آزار از بوی غذا
شد اذیت با سر و بوی شراب
گفت بابا پرده دارِ کاخ، هم
دیده ناموس حرم را بی نقاب
* گر سلامم را نمی گویی علیک
در جواب بنده دشنامی بگو
«فیض کاشانی»
#مناجات_با_خدا
#حضرت_رقیه
#مجلس_یزید
#سال_جدید
#رضا_دین_پرور ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مناجات_با_خدا
#سال_جدید
میشود لطف خدا عائد مهمان خدا
سفره را پهن کنید آمده مهمان خدا
جمع کن دست تهی، کوه طلا از روی خاک
چونکه یکدست شدند اینهمه آلوده و پاک
باز تحویل گرفتند مرا مثل قدیم
راه دادند مرا در نزده پیش کریم
دوری از خانه ی او آتش جانم شده بود
یازده ماه نبودم، نگرانم شده بود
قیمتی تر شده عبدی که خریدار نداشت
به گنهکاری من هیچکسی کار نداشت
دو بهار آمد و غم از دل ما کاسته شد
گُل اگر بود، به این سبزه هم آراسته شد
هرچه را شَر شده خیرالعملش کرده علی
اول سال، گدا را بغلش کرده علی
دیده بوسی پدر، عیدی فرزند بد است
برکت سال جدیدم، دم حیدر مدد است
رطب سفره ام از نخل غم پنج تن است
دم افطار، لبم تشنه ی ذکر حسن است
بعد هر ذکر حسن، ذکر تو زیباست حسین
گریه ی اول سالِ همه ی ماست حسین
السلام ای سر صد چاک مصیبت دیده
ای که بر گریه ی تو شمر و سنان خندیده
تشنه بودی و فقط نیزه به خوردت دادند
ریخته خون رگت روی لب خشکیده
پیش مادر چه کسی موی تو را تابانده
ماه، از پشت سرت روی زمین تابیده
مرو ای سر، طرف دیر و کلیسا و تنور
روی نیزه منشین، دختر تو ترسیده
#مناجات
#امام_حسین
#رضا_دین_پرور ✍
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مناجات
عمریست گرچه خواندم، با گریه ربنّا را
هم توبه را شکستم، هم حرمت خدا را
با اینکه جاهلانه مهمانی اش بهم خورد
پیش همه نگه داشت، او حرمت گدا را
نگذاشت آبرویم پیش کسی بریزد
هرچند که گناهم، بد بود و آشکارا
بالا نشسته بودم، کبرم مرا زمین زد
یکبار هم نبردم، فرمان کبریا را
غفار بود و بخشید ... ستار بود و پوشاند
جایش چکار کردیم؟ ... بی عفتی ما را!
باید بترسم از آن گنجی که یاغی ام کرد
از لقمه ای که بلعید، قارون بینوا را
تا کی خطا و لغزش؟ تا کی حیا و سازش؟
یکبار هم غضب کن، اینکه نشد مُدارا
"در کوی نیکنامان، ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی، تغییر ده قضا را"
انگور تو نجف را میخانه کرده ساقی
قدری قدح بچرخان، مستان آشنا را
دست مرا بکش بر خاک ضریح حیدر
یکبار قسمتم کن، دیدار مرتضا را
در وادی السلامش من حاضرم بمیرم
ختمِ به حیدرش کن پایان ماجرا را
یکبار روزه ام را، بی روضه وا نکردم
پس باز کن به رویم، آغوش کربلا را
رسوا مکن مرا در، نزد "رئوس الاشهاد"
یا رب بحق زینب، دفعش کن این بلا را
خواهر که در دهانِ ارباب نیزه دیده
بر روی نیزه هم دید قاری دلربا را
کوفه شلوغ بود و معجر نداشت زینب
بردند دور محمل، صد دفعه نیزه ها را
با آستین پاره، پوشاند صورتش را
پیش همه عیان کرد، این درد نخ نما را
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب✍
#رضا_دین_پرور ✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مناجات
کاش یک شب بین دریای تو طوفانی شوم
آمدم در ساحلت غرق پشیمانی شوم
اشکهایم را درآور ... یا بغل کن یا بزن
حاضرم با گریه هایم آبْ درمانی شوم
بر سرم دستی بکش، دستم به جایی بند نیست
تا به کی باید به دست نفس، زندانی شوم
من فقط دلواپس این آبروی رفته ام
کاش من هم پاک، قبل از روز پایانی شوم
از همه آلوده تر، این بنده ی آلوده است
زیر ایوان نجف باید که بارانی شوم
تشنه ی شش گوشه ام، از کربلا جا مانده ام
قسمتم کن زائر شاه خراسانی شوم
جای باب الحطه رفتم توبه کردم با حسین
تا ز باب القبله اش مشغول دربانی شوم
پیش چشم مادر او سر بریدن وقت بُرد
من فدای آن مصیبت های طولانی شوم
دور آن شش گوشه، زهرا گریه کرده با رباب
تا اسیر آنهمه اشک و پریشانی شوم
گفت حلق اصغر و جانش بقربانت حسین
گر نشد من بین گودال تو قربانی شوم
پشت خیمه قبر من را کنده ای یا اصغرت؟
کاش می شد وارد آن قبر، پنهانی شوم
دستهای خالی ام گهواره جنبان علی است
وای اگر در کوفه محو نیزه گردانی شوم
#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی_اصغر
#رضا_دین_پرور ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مناجات
عمریست گرچه خواندم، با گریه ربنّا را
هم توبه را شکستم، هم حرمت خدا را
با اینکه جاهلانه مهمانی اش بهم خورد
پیش همه نگه داشت، او حرمت گدا را
نگذاشت آبرویم پیش کسی بریزد
هرچند که گناهم، بد بود و آشکارا
بالا نشسته بودم، کبرم مرا زمین زد
یکبار هم نبردم، فرمان کبریا را
غفار بود و بخشید ... ستار بود و پوشاند
جایش چکار کردیم؟ ... بی عفتی ما را!
باید بترسم از آن گنجی که یاغی ام کرد
از لقمه ای که بلعید، قارون بینوا را
تا کی خطا و لغزش؟ تا کی حیا و سازش؟
یکبار هم غضب کن، اینکه نشد مُدارا
"در کوی نیکنامان، ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی، تغییر ده قضا را"
انگور تو نجف را میخانه کرده ساقی
قدری قدح بچرخان، مستان آشنا را
دست مرا بکش بر خاک ضریح حیدر
یکبار قسمتم کن، دیدار مرتضا را
در وادی السلامش من حاضرم بمیرم
ختمِ به حیدرش کن پایان ماجرا را
یکبار روزه ام را، بی روضه وا نکردم
پس باز کن به رویم، آغوش کربلا را
رسوا مکن مرا در، نزد "رئوس الاشهاد"
یا رب بحق زینب، دفعش کن این بلا را
خواهر که در دهانِ ارباب نیزه دیده
بر روی نیزه هم دید قاری دلربا را
کوفه شلوغ بود و معجر نداشت زینب
بردند دور محمل، صد دفعه نیزه ها را
با آستین پاره، پوشاند صورتش را
پیش همه عیان کرد، این درد نخ نما را
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب✍
#رضا_دین_پرور ✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مناجات
کاش یک شب بین دریای تو طوفانی شوم
آمدم در ساحلت غرق پشیمانی شوم
اشکهایم را درآور ... یا بغل کن یا بزن
حاضرم با گریه هایم آبْ درمانی شوم
بر سرم دستی بکش، دستم به جایی بند نیست
تا به کی باید به دست نفس، زندانی شوم
من فقط دلواپس این آبروی رفته ام
کاش من هم پاک، قبل از روز پایانی شوم
از همه آلوده تر، این بنده ی آلوده است
زیر ایوان نجف باید که بارانی شوم
تشنه ی شش گوشه ام، از کربلا جا مانده ام
قسمتم کن زائر شاه خراسانی شوم
جای باب الحطه رفتم توبه کردم با حسین
تا ز باب القبله اش مشغول دربانی شوم
پیش چشم مادر او سر بریدن وقت بُرد
من فدای آن مصیبت های طولانی شوم
دور آن شش گوشه، زهرا گریه کرده با رباب
تا اسیر آنهمه اشک و پریشانی شوم
گفت حلق اصغر و جانش بقربانت حسین
گر نشد من بین گودال تو قربانی شوم
پشت خیمه قبر من را کنده ای یا اصغرت؟
کاش می شد وارد آن قبر، پنهانی شوم
دستهای خالی ام گهواره جنبان علی است
وای اگر در کوفه محو نیزه گردانی شوم
#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی_اصغر
#رضا_دین_پرور ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shab 14 Ramazan 1403 Karimi [Mohjat_Net] (1).mp3
2.5M
#مناجات_با_خدا
#حاج_محمود_کریمی
عمریست گر چه خواندم با گریه ربنا را
هم توبه را شکستم هم حرمت خدا را
با این که جاهلانه مهمانی اش بهم خورد
پیش همه نگه داشت او حرمت گدا را
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
نگذاشت آبرویم پیش کسی بریزد
هر چند که گناهم بد بود و آشکارا
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
بالا نشسته بودم کبرم مرا زمین زد
یک بار هم نبردم فرمان کبریا را
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
غفار بود و بخشید ستار بود و پوشاند
جایش چه کار کردیم بی عفتی ما را
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
#رضا_دین_پرور✍
رمضان 1403
.
.
|⇦•بی نیازا...
#توسل و #مناجات با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی
●━━━━━━───────
بی نیازا، عبد بی مقدار می خواهی چکار
بنده ای که نیست توبه کار می خواهی چکار
در میان دردها، درد مرا یادت نرفت
نیمهٔ شب اینهمه بیمار میخواهی چکار
ای رفیقِ نارفیقان! دست من را هم بگیر
تو خودت گفتی بیا، اصرار می خواهی چکار
داد و قال این گنهکار از سر بیچارگی است
ورشکسته بر سر بازار میخواهی چکار
تو همانی که همان اول مرا بخشیده ای
من همان شرمنده ام! اقرار میخواهی چکار
می خری هربار، یکبار آبرویم را ببر
جنس بُنجل در ته انبار می خواهی چکار
من که گفتم از علی خیلی خجالت می کشم
برگه ای از حیدر کرار می خواهی چکار
بوی خوش دارند اینجا گریه کن های حسین
در میان این همه گل، خار میخواهی چکار
حاجتم را هم ندادی کربلایم را بده
اینهمه تاخیر را این بار میخواهی چکار
عاشقان کوی جانان بیقرار زینبند
گفت عزیزم بین کوفه یار میخواهی چکار
کاش بر می داشتم جوشن بجای پیرهن
پیرهن بین سگان هار می خواهی چکار
گیرم اصلاً دوست داری بر سر نیزه روی
دخترت را در صف انظار می خواهی چکار
شاعر: #رضا_دین_پرور✍
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_دعا
#ماه_رمضان
#سید_رضا_نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Fadaeian_Ramazan1403_Shab24 (2).mp3
18.48M
از همان وقتی که در این دل گناه انبار شد
اینچنین آیینه ی قلبم پر از زنگار شد
......
.
السلام ای سر صد چاک مصیبت دیده
ای که بر گریه ی تو شمر و سنان خندیده
تشنه بودی و فقط نیزه به خوردت دادند
ریخته خون رگت روی لب خشکیده
پیش مادر چه کسی موی تو را تابانده
ماه، از پشت سرت روی زمین تابیده
مرو ای سر، طرف دیر و کلیسا و تنور
روی نیزه منشین، دختر تو ترسیده
#مناجات#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_حسین
#رضا_دین_پرور ✍ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه و مناجات.mp3
25.94M
#خطبه #مناجات #روضه
#آخر_رمضان
مداح : #کربلایی_یاسین_زندی 🎤
عاشقم کردی... نمیگویم که دلخونم نکن
آخرین شب های مهمانی است؛ بیرونم نکن
بازهم با غفلتم، شب را سحر کردم ببخش
از شب قدر تو جاماندم، ضرر کردم ببخش
آخرش دست گدا بر میوهء طوبی رسید
راه را گم کرده بودم، باز هم زهرا رسید
کیمیا میخواستم، او خاک چادر را تکاند
مادری کرد و کنار سفره اش من را نشاند
هرچه بد باشم ولی مادر به من وابسته است
گرچه من توبه شکستم، او دلم نشکسته است
من که با بی آبرویی آمدم در می زنم...
دست خالی چنگ بر دامان حیدر می زنم
هرچه من گفتم خطاکارم، گنهکارم...ندید!
با تمام آبروریزی، علی من را خرید
گفت در دستان من پروندهء جاری توست
اسم غفار خدا، قبل از گنهکاری توست
ای خدا ای کاش امشب تا سحر کاری کنی
آب باران نجف را بر سرم جاری کنی
قفل بر پایم بزن، تا قفل آهم بشکند
تیشه بر جانم بزن، قلب سیاهم بشکند
اشک کم اینجا برات صد برابر می دهد
روزی ام را حضرت موسی بن جعفر می دهد
بر سر این روزه دار از چه بلا آورده اند
پیکرش را روی تخته پاره ها آورده اند
استخوانش با عبای پاره اش درگیر بود
لحظه های آخری هم بر تنش زنجیر بود
من فدای آنکسی که دخترش حیران نشد
روی پل تشییع شد، اما تنش عریان نشد
درد دل می کرد آقای غریبم با حسین
فاطمه پشت جنازه داد می زد یا حسین
پاره پاره ذکر یارب، زیر پا افتاده بود
مصحف قرآن زینب، زیر پا افتاده بود
مادرش با قد خم، ناله به هامون می کشید
از دهان تشنهء او نیزه بیرون می کشید
#رضا_دین_پرور ✍
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین #امام_کاظم
#حضرت_موسی_بن_جعفر
روضه و مناجات.mp3
25.94M
#خطبه #مناجات #روضه
#آخر_رمضان
مداح : #کربلایی_یاسین_زندی 🎤
عاشقم کردی... نمیگویم که دلخونم نکن
آخرین شب های مهمانی است؛ بیرونم نکن
بازهم با غفلتم، شب را سحر کردم ببخش
از شب قدر تو جاماندم، ضرر کردم ببخش
آخرش دست گدا بر میوهء طوبی رسید
راه را گم کرده بودم، باز هم زهرا رسید
کیمیا میخواستم، او خاک چادر را تکاند
مادری کرد و کنار سفره اش من را نشاند
هرچه بد باشم ولی مادر به من وابسته است
گرچه من توبه شکستم، او دلم نشکسته است
من که با بی آبرویی آمدم در می زنم...
دست خالی چنگ بر دامان حیدر می زنم
هرچه من گفتم خطاکارم، گنهکارم...ندید!
با تمام آبروریزی، علی من را خرید
گفت در دستان من پروندهء جاری توست
اسم غفار خدا، قبل از گنهکاری توست
ای خدا ای کاش امشب تا سحر کاری کنی
آب باران نجف را بر سرم جاری کنی
قفل بر پایم بزن، تا قفل آهم بشکند
تیشه بر جانم بزن، قلب سیاهم بشکند
اشک کم اینجا برات صد برابر می دهد
روزی ام را حضرت موسی بن جعفر می دهد
بر سر این روزه دار از چه بلا آورده اند
پیکرش را روی تخته پاره ها آورده اند
استخوانش با عبای پاره اش درگیر بود
لحظه های آخری هم بر تنش زنجیر بود
من فدای آنکسی که دخترش حیران نشد
روی پل تشییع شد، اما تنش عریان نشد
درد دل می کرد آقای غریبم با حسین
فاطمه پشت جنازه داد می زد یا حسین
پاره پاره ذکر یارب، زیر پا افتاده بود
مصحف قرآن زینب، زیر پا افتاده بود
مادرش با قد خم، ناله به هامون می کشید
از دهان تشنهء او نیزه بیرون می کشید
#رضا_دین_پرور ✍#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین #امام_کاظم
#حضرت_موسی_بن_جعفر
.
#مناجات
دست ما خالی است، فیض امّا فراوان می رسد
برکت و خیرات، از دست کریمان می رسد
غصه ی ما را فقط زهرا و حیدر می خورند
ریشه ی ما یا به فضه، یا به سلمان می رسد
هم بلای نوکر خود را به جانش می خرد
هم به داد عبد جامانده حسن جان می رسد
آخرش هم در مقام قرب، اول میشود
هرکسی با یارقیه، لنگ لنگان می رسد
من عقب ماندم، ضرر کردم، دگر تنها شدم
دست من تنها به آقای خراسان می رسد
دست هرکس که به کویت هم نیامد را بگیر
سهمی از العفوهای من به آنان می رسد
چشم یعقوب دل من کور شد، روشن نشد
یوسف گم گشته دیگر کی به کنعان می رسد؟
جای لبخند و سلام، این بار دشنامی بده
به مشامم باز دارد بوی عصیان می رسد
آی صاحبخانه! در را بر گداهایت نبند
بعد سی شب گریه دارد روز هجران می رسد
یا علی از شوق دیدار نجف پر می کشم
کی زمان دیدن تو زیر ایوان می رسد
قند من افتاده، یک خوشه از انگورت بده
آن شراب کهنه، بویش تا به ایران می رسد
بین روضه، با لبان تشنه جانم را بگیر
چون که بالای سرم ارباب عطشان می رسد
خواهری وقت وداعش با برادر، سنگ خورد
گفت می ترسم .... زمان تیر باران می رسد
خاک ها را از لب تو می تکانم، مضطرم
از نوک آن چکمه هایی که به دندان می رسد
شانه بر مو می کشم اما پریشانم حسین
دیده ام که شمر با خنجر به میدان می رسد
کهنه پیراهن تنت کردم تو هم فکری بکن
خواهرت بی روسری تا جسم عریان می رسد
#مناجات_با_خدا
#وداع
#رضا_دین_پرور ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#امام_صادق
چندین خرابِ مست ،با هم سر رسیدند
سجاده را از زیر پاهایم کشیدند
اهل و عیالم دیگر از من دل بریدند
دنبال من در کوی و برزن می دویدند
دیوارهای شهر از من می شنیدند
وای از کسی که بسته شد در کوچه دستش!
گاهی زند آتش به جان ها یک تبسم
میسوختم پیش نگاه سرد مردم
مضطر شدم وقتی که آمد حرف هیزم
شد قامتم در احتراق شعله ها گم
گفتم چه ها کرده مدینه با تو خانم
ای وای از مردان دگم و شب پرستش!
گرچه مرا در کوچه و بازار بردند
گرچه به آتش خانهء من را سپردند
گلهای من سیلی ز نامحرم نخوردند
یا در کنار خوارها تنها نمردند
کم می شدند اطفال وقتی می شمردند
وای از بیابان، از فرازش، از نشستش!
سجاده و آتش، حرم، گوال، نیزه
می بُرد در روضه مرا از حال، نیزه
می کَند از پای زنان، خلخال، نیزه
محمل وسط، از پیش و از دنبال، نیزه
بارید خون، در وقت استهلال، نیزه
گفتند با قاری نی، ای ناز شستش!
#شهادت_امام_صادق
#رضا_دین_پرور ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#امام_زمان
حرفی از بد شدن مردم عالم نزدی
گره بر کار من -این سائل اعظم- نزدی
گرچه سلطان سخایی و همه ریزه خورت
چوب منّت، سرِ دارایی حاتم نزدی
ای بنازم کرمت را که خریدی همه را
طعنه بر اینهمه فقر بنی آدم نزدی
سفره انداختی و من بهمش ریخته ام
دیگ عصیان مرا پیش خدا، هم نزدی!
به خودم بود نمی آمدم اینجا دم صبح
دعوتم کردی از آلودگی ام دم نزدی
به همه رو زدم و سر به سرایت نزدم
تا بمانم به درت، رو به گدا کم نزدی
حرمتت را که شکستم تو دعایم کردی
جای این خَبْط و خطا، سیلی محکم نزدی
پَر من زخم شد اما بغلت خوب شدم
خوب شد زخم مرا دیدی و مرهم نزدی
عمر من سر شد و با این همه حسرت آخر
سر به ویرانه ی این نوکر پُر غم نزدی
نجفم دیر شده، من گله دارم به علی
جرم من چیست ؟ مگر خط به گناهم نزدی
درد دارم به خدا، زود دوا را برسان
باز به داد دلم کرب و بلا را برسان
#مناجات_با_امام_زمان عج
#رضا_دین_پرور ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#امام_صادق
آسمان را کمی تکان بدهید
نیمه شب آمده اذان بدهید
لذت گریه در نماز شبِ
خودتان را به عرشیان بدهید
باهمین قدّ و قامتی که خم است
بین سجده به شهر، جان بدهید
پا شوید و کمی قدم بزنید
تا به این شعله ها امان بدهید
پا به سجاده ات گذاشته اند
جلوهء صبر را نشان بدهید
تا دخیل قنوت تان باشد
فرصتی هم به ریسمان بدهید
میشود هتک تان عذابِ علی
میخورد روضهء شما به علی
بیقرارم زحال محتضرت
از دل خون و چشمهای ترت
آن زمانی که می کشیدندت
درد آمد عیادت کمرت
شکر، وقت نفس نفس زدنت
زن و بچه نبوده دور و برت
وسط کوچه ها ترا کشته
خاطرات اسارت پدرت
گرچه شمشیر بر سرت دیدی
گذرت داده احمد از خطرت
بی عمامه صدا زدی که حسین
کاش می ماند عمامه ات به سرت
کاخ رفتی و این و آن نزدند
به لبت چوب خیزران نزدند
کاروانی در التهاب افتاد
دور دست همه طناب افتاد
سری افتاد از فراز سنان
چون عقیقی که از رکاب افتاد
آن گلویی که نصّ قرآن بود
دست آلوده ای خراب افتاد
شانه میکرد با وضو زهرا
گیسویی را که در شراب افتاد
چوب برداشت تا به لب بزند
با سکینه سپس رباب افتاد
عاقبت ماند روی آن لبِ خشک
جای چوبی که از شتاب افتاد
وای از چشم مست خیلی ها
معجر افتاد دست خیلی ها
#رضا_دین_پرور ✍
ایام #شهادت_امام_صادق
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#امام_صادق
غالباً عاشق به معشوق و تمنایش خوش است
دل به دلدارش خوش و سائل به آقایش خوش است
مجلس ویران نشین پائین و بالایش خوش است
امشبش تاریک، اما صبح فردایش خوش است
دورهء آل سعود و دشمنی رد می شود
صحن و ایوان بقیع ما چو مشهد می شود
مکتب ما با امام صادقش پُر رونق است
هرکجا که روضه اش برپاست نور مطلق است
گرچه بی زائر شده، اما همیشه برحق است
نام او در هر حسینیه به روی بیرق است
تا بقیع خلوتش، هرشب صدایم می رسد
او بخواهد خرج راه کربلایم می رسد
شرمگین از آتش سرد تنور صادقیم
با پشیمانی سر راه عبور صادقیم
باحسین گفتن همیشه در حضور صادقیم
گریه کن زهراست، ما هم دور نور صادقیم
گریه کن زهراست، وقتی در به آتش می کشند
در مدینه خانه را، با ضربه آتش می کشند
از در و دیوار، دشمن سرزده در خانه ریخت
آتش بغض خودش را بر سر پروانه ریخت
نیمه شب قلب عیالش ناجوانمردانه ریخت
دور آقا جای شاگردانِ او بیگانه ریخت
بی حیایی با جسارت جانمازش را کشید
دید افتاده عبایش بر زمین، با پا کشید
بد دهان ها، تیغ را بر صورت گُل می کِشند
پیرمردی را میان کوچه با هُل می کِشند
چون ندارد پای بیجانش تحمّل می کِشند
دستهای بسته اش را بی تعادل می کِشند
آنهمه همسایه اش کو؟! بوالحسن هم گریه کرد
بارها افتاد و شاه بی کفن هم گریه کرد
گرچه بین کاخ رفته، با کسی درگیر نیست
بی عمامه بر سرش صد قبضهء شمشیر نیست
محکم است و پیکرش در حالت تغییر نیست
هم عصا هم سنگ در دست جوان و پیر نیست
رفته زیر دست و پای اسب، با جنجال نه!
رفته بین نیزه داران، در ته گودال نه!
نیمهء شب شد اسیر و دیر خانه برنگشت
در پی جسم هزاران پاره اش خواهر نگشت
هیچکس دنبال جای بوسه بر حنجر نگشت
ساربان در خاک و خون دنبال انگشتر نگشت
تا چهل منزل، کسی در امتداد سر نرفت
فکر نامحرم به سوی چادر و معجر نرفت
#شهادت_امام_صادق
#رضا_دین_پرور ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#امام_زمان
سینه ی ما را سَبُک از محنت و آلام کن
این مصیبت دیده ها را لحظه ای آرام کن
هشت روز از رفتنِ آن هشت تا عاشق گذشت
اینچنین ما را ببر، خاک ره خُدّام کن
تازه فهمیدم فقط سلطان به دادم می رسد
دیر فهمیدم، ولی تو چاره زود هنگام کن
اسم و رسم من نمی آید به کار کفن و دفن
جان زهرا نوکر خود را بخر، گمنام کن
وقت تشییع جنازه بیقرار حیدرم
پیش آقای نجف، نام مرا اعلام کن
زیر خاک قبر، دست خالی من را بگیر
بسکه محتاجم، در آنجا بیشتر اکرام کن
ای همه دلتنگی عالم، کجایی کربلا!
وقت تلقین، روضه هایت را به من الهام کن
هر کجا حیران شدم، بر سر زدم، گفتم حسین!
پس مرا بیچاره ی آن شاه تشنه کام کن
با تن عریان و بی سر، گفت خواهر جان نترس
زیر این نیزه شکسته ها بیا پیدام کن
ای که دائم بوسه بر زیر گلویم می زدی
بوی مادر را کنون از حنجر استشمام کن
#مناجات_با_امام_زمان عج
#شهدای_خدمت
#رضا_دین_پرور ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#امام_رضا
آی سلطان باوفای قدیم
باز کن در روی گدای قدیم
نوکر رو سیه که رو سیه است...
آن رضا هم، همان رضای قدیم
خوب بودم ولی عوض شده ام
آمده عبدِ باحیای قدیم
جای من را نداده ای به کسی
که نشستم دوباره جای قدیم
اصلاً انگار قوم و خویش همیم
بیشتر شد برو بیای قدیم
شهدا! جای تان حرم، خالی
دل من لک زده برای قدیم
گریه در صحن کهنه می کردیم
چه شد آن جمع باصفای قدیم
من ضرر کردم و عقب ماندم ...
از رفیقان بی ریای قدیم
به علی خسته ام، نجف برسان
برسان یاعلی قُوای قدیم
ای که جدّت قدیم الاحسان است
گریه کردی ز روضه های قدیم
تشنه بودی به خویش پیچیدی
جسم تو سوخت از دمای قدیم
زهر خوردی، لگد نخوردی تو
از رفیقان آشنای قدیم
قد خمیده حسین را کشتند
با عصای نو و عصای قدیم
شمر، بالاسر حسینت داشت...
کینه ی تازه ای جدای قدیم
زد به گردن دوازده ضربه
که نشد آن قفا قفای قدیم
#زیارت_مخصوصه
#شب_جمعه
#رضا_دین_پرور ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#دودمه
شام غریبان
در میان خیمه ها زینب امامت می کند
او قیامت می کند
شمر، بین لشکر احساس حقارت می کند
فکر غارت می کند
#شام_غریبان_امام_حسین
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کوفه
#اسارت
#غزل
بین هیئت چونکه تقدیر مرا هم بسته اند
طالع بخت سیاهم را محرم بسته اند
گرچه من اسباب زحمت بوده ام اما بیا
روی گلبرگ دو پلکم باز، شبنم بسته اند
کار من با گریه کردن راه می افتد فقط
چشم خشکم را به آب چاه زمزم بسته اند
روضه ها که جای خود، انگار حاجت می دهند
خانه هایی که سر دیوار، پرچم بسته اند
من به هر در می زنم، درها به رویم بسته است
آی مردم! کربلا را هم به رویم بسته اند
خوش بحال زائرانی که برای اربعین
کارشان را با امیر هر دو عالم بسته اند
هم امیر کاروان کربلا بر نیزه هاست
هم اسیران را بهم با قامت خم بسته اند
من بمیرم پای زین العابدین تاول زده
آتش و زخم سرش را باچه مرهم بسته اند
استخوان گردنش در بین راه آسیب دید
وای از آن زنجیرها که سفت و محکم بسته اند
#رضا_دین_پرور✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مناجات
#حضرت_رقیه
#رضا_دین_پرور ✍
یارب خجالتم را، قبل از بیان خریدی
درد و بلای من را، فوراً به جان خریدی
هر بار گریه کردم، شکر ترا نکردم
ناشکری مرا هم، ای مهربان خریدی
جای عذاب، فرصت دادی برای توبه
هی من گناه کردم، هی تو زمان خریدی
بدها میان خوبان، چون میوهء خرابند
زود آن خراب ها را، یک در میان خریدی
سرمایه دار عالم! بُنجل فروش شهرم
کسری دخل من را، وقت زیان خریدی
رفتار تو که با من، مثل غریبه ها نیست
ناز مرا شبیه هر میهمان خریدی
گفتی گداست اما، شاید به دردمان خورد
من را برای زهرای قدکمان خریدی
جان علی نجف را، در خواب روزی ام کن
معلوم کن مرا هم، قبل از اذان خریدی
در ازدحام روضه، دست مرا گرفتی
گفتم حسین و من را با دیگران خریدی
جانم فدای طفلی که گفت عمه زینب
مهمان رسید و از من اشک روان خریدی
سر را بغل گرفت و هی گفت با تعجب
ِکی از تنور خولی، یک لقمه نان خریدی
بابا ز بس خریدم درد تو را به پهلو
تو نیز درد تازه از خیزران خریدی
در خواب دیده بودم رفتی به روی نیزه
حتماً برای اصغر، یک سایه بان خریدی
#مرثیه_مناجات
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5870669476961195271.mp3
6.91M
#امام_زمان عج
#مناجات
تقلاّ ندارم، تمنّا ندارم
کنارم نباشی، تسلّا ندارم
اگر زخم خوردم شفای تو بوده
نظر بر دوای اطبّا ندارم
شکسته سبویم فدای سر تو
به لب صحبتی غیر لیلا ندارم
شلوغی دور و برم از فراق است
چو طفلی یتیمم که بابا ندارم
سفیدی قلبم سیاهی گرفته
دلی داشتم من که حالا ندارم
اگرچه یک عمر است چشم انتظارم
نگفتم امیدی به فردا ندارم
به رویم نیاورده ای که بُریدم
بغل کن مرا که دگر نا ندارم
به رسوائی من کسی را نداری
به غیر از تو من هم کسی را ندارم
مریز آبروی مرا پیش زهرا
بجز این به مولا تقاضا ندارم
چرا بسته ای در به رویم مگر من؛
غم کربلای معلی ندارم!
فدای حسین و فدای عزایش
صدا زد دگر میر و سقا ندارم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#رضا_دین_پرور ✍
.
|⇦•برسانید نگار....
#مناجات_با_امام_رضا علیه ااسلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی
●━━━━━━───────
برسانید نگار و سر و سامان مرا
بگذارید سر راه حرم، جان مرا
کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند
لطف پی در پی سلطان خراسان مرا
گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید
چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا
چند وقت است نخورده به ضریحش دستم
بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا
آی مردم همه آبرویم دست رضاست
من گنه کردم و داده همه تاوان مرا
گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده
باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا
حال شبهای گدا را چه کسی می داند
صبح کن جان جوادت شب هجران مرا
از همین فاصله دور، سلام آقا جان
مهربان! دست بکش موی پریشان مرا
تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر
اینقدر طول نده مهلت درمان مرا
قبرم از شوق وصال تو به هم می ریزد
قدمی رنجه کن آن لحظه پایان مرا
نمک سفره ما چیست؟ اباعبدالله
می دهند از سر این سفره فقط نان مرا
گفت گودال برای بدنم تنگ شده
با نوک پا نشکن سنگ سلیمان مرا
ازلب خشک وترک خورده من دست بکش
با ته نیزه نزن اینهمه دندان مرا
#شاعر: #رضا_دین_پرور
ایام #شهادت_امام_رضا
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#امام_رضا
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها