eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
2_1152921504626958531.mp3
12.89M
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده است در اینجا کسی هوشیار نیست تو دعامان میکنی ما بی‌محلی می‌کنیم هیچکس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست ==================== ✍ متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده است در اینجا کسی هوشیار نیست تو دعامان میکنی ما بی‌محلی می‌کنیم هیچکس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست آخرش می میرم و رویت ندیده می روم ظاهرا این نوکر تو، لایق دیدار نیست می‌خوای باهاش راحت‌تر حرف بزنی زحمتت دادم,برایت درد سر بودم ببخش در میان نوکرانت مثل من سربار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بد قولیِ من که همین یکبار نیست من فقیر و رو سیاهم،بی نوایم،بی کسم... می‌خوای خودتو نشون بدی بگو من فقیر و رو سیاهم،بی نوایم،بی کسم... پس اینجا چه می کنی؟! هم نشینی کریمان با فقیران عار نیست این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن.... وَ اعمُر قَلبِی بِطاعَتِک این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن بهر این ویرانه دل، غیر از شما معمار نیست اگه می‌خوای دلت رو آباد کنه صداش بزن، امروز داره صدای تک تک من و تو رو می شنوه اگرچه خودش قول داده امروز توی عرفات بین حاجی‌ها باشه اما یه بهانه‌هایی هم به ما یاد داده فرمود یه جاهایی میام بهانه‌اش هم خودم بهتون میگم اشاره می‌کنم یابن الحسن... ببین یه جوری می‌تونی صداش بزنی مقدمات فرجش به تعجیل بیفته دست من در محضرت خالیست میدانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم ، غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخم های این دل بیمار نیست حسین جان.... تو دیگه مقدمه نمی‌خوای اشاره کنم امروز بهانه‌های مختلف رو باید ایجاد کنیم آقا بالاخره به یه بهانه‌ای نظر کنه فرمود شیخ حسین سامرایی شیعیان ما بگید خدا رو به عمه جانم قسم بدند موانع فرج من برطرف بشه چی می‌خوای بگی آقا جان ما الان دوست داشتیم عرفه رو توی حرم عمه جانتون زینب می خوندیم از اونجا پا برهنه مثل نازدانه حسین ، می‌رفتیم حرم عمه سه چهار ساله ات... حالا که اینجا اسم ما رو نوشتید دلمون رو روانه می‌کنیم زینب و دروازه ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست حسین.... ها دلت خیلی آماده است ها... بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا... سرهای بریده رو روی نیزه زده بودند تا رسیدند به دروازه ی شام یه نگاه کرد دید سر ابی عبدالله روی نیزه چشماشو می‌بنده گفت داداش اونایی که با یه چشماشون رو ببندند ، دارند به ناموست نگاه می‌کنند تو که باید به خواهرت روحیه بدی... چشماتو نبند... بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست حسین... بین بازار از روی ناقه... کدوم ناقه شتران بی جهاز... حتی بعضی‌ها نوشتند شترانی لنگ ، که این زن و بچه بارها از روی ناقه بیفتند ... اونقد آفتاب صورت‌هاشون رو سوزونده آی اونایی که الان زیر آفتاب نشستید صورت‌هاتون رو به آقا نشون بدید اونقد آفتاب صورت‌هاشون رو سوزونده بود از بالای بام خانه‌ها داشتند آتش و خاکستر می‌ریختند اینجوری وارد شهرشون کردند مرحوم طبری شیعی می‌نویسد ۵۰۰ هزار نفر به تماشا اومده بودند اگه یک هزارم این جمعیت به زینب سنگ زده باشند .... اگه یک هزارم ناسزا گفته باشند... به عقیله ی بنی هاشم دست گداییت رو بیار بالا بذار همه ببینند با این گریه‌ای که بر ابی عبدالله کردی محل نظر خود حسینی... فرمود امام صادق علیه السلام، جد ما از سمت راست عرش ، لَیَنظُرُ إلی مَن یَبکیه... به گریه کناش نظر می‌کنه اثر نظر ابی عبدالله هم اینه ، فرمود فَیَستَغفِرُ لَه یعنی بلافاصله خود حسین برای گریه کناش استغفار می‌کنه از مادرش فاطمه هم می‌خواد برا گریه کناش استغفار کنند همه چی آماده است برای آشتی با خدا ... دست گداییت رو بیار بالا به موی پریشان زینب به صورت‌های سوخته زن و بچه حسین... فریاد بزن الهی العفو.... به نیابت از همه شهدامون امام راحلمون شهید رجایی و باهنر مدافعین حرم زینبی قربانیان فاجعه منا عرفه می‌خوانیم قربتا الی الله الان با هر سختی ای که باشه با هر مشکلی که هرجا نشسته باشی این خادم‌ها احترامت می‌کنند زیر پاهاتون فرش پهن می‌کنند عذرخواهی می‌کنند از اینکه زیر آفتاب نشستید یادت نره شهدای منا ، زیر اون آفتاب تکه تکه شدند... اصلاً اونجوری جون دادن تا ما تازه بفهمیم ، بدن متلاشی میشه یعنی چی... اینکه بدن رو زین العابدین نمی‌تونست منتقل کنه فرمود بوریا بیارید تازه داریم یه ذره‌اش رو متوجه میشیم تازه اون قربانیان منان زیر سُم اسب نرفتند نیزه و شمشیر نخوردند تیر نخوردند صلی الله علیک یا ابا عبدالله
2_1152921504620713075.mp3
22.14M
باز هم آمده ام تا کنم اقرار که دستم خالیست در گذر از منِ مسکین و گرفتار که دستم خالیست دست من پیش همه رو شده و آبرویم در خطر است ای خدا آبرویم را نبر این بار که دستم خالیست ==================== ✍متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ بازم مثل همیشه تو کمکم کردی که تونستم بیام باهات حرف بزنم أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ.. به خودت قسم دیگه روم نمی‌شد استغفار کنم من به تو ماه رمضان قول داده بودم ... من به تو عرفه سال گذشته قول داده بودم... اما بازم بدتر از سال گذشته دارم میام... أفرَطَ بِی سوءُ حالِی... حالم بده اما به خونه امام زمان پناه آوردم ما بدین درد نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم از بد حادثه اینجا به پناه آمده‌ایم همه با هم چقدر قشنگ میشه همه زمزمه کنند به یه نفر اگه امروز نظر کنه ، تمومه... أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ دست گداییتو بالا بیار مثل پیغمبر که وقتی می‌خواست دعا کنه ابتهال می‌کرد یعنی دستاشو می‌آورد بالا مثل مسکینی که داره غذا طلب می‌کنه دست گداییت رو بیار بالا ارباب ما هم امروز اینجوری مناجاتش رو شروع می‌کنه راوی میگه اینقدر دستاش رو آورد بالا ، اون دستایی که چند روز دیگه از بدن جدا می‌شه.... اون دستایی که هرچی زینب تلاش کرد توی گودال نتونست پیدا کنه تو که دستات سالمه دستاتو بیار بالا بالحسین الهی العفو.... باز هم آمده ام تا کنم اقرار که دستم خالیست... ساکت نباشیا هر جای این مسجد شرف حضور داری یادت نره همه معصومین فرمودند امروز در دعا و مناجات با خدا تلاش کنید هرچقدر می‌تونید دعا کنید باز هم آمده ام تا کنم اقرار که دستم خالیست در گذر از منِ مسکین و گرفتار که دستم خالیست دست من پیش همه رو شده و آبرویم در خطر است ای خدا آبرویم را نبر این بار که دستم خالیست من بیچاره و بدحال فقط توبه شکستن بلدم باز تقوام شده محرم اسرار که دستم خالیست هیزم آتش دوزخ شده ام بس که هوس باز شده‌ام رحم کن بر من عاصی گنهکار که دستم خالیست کجا اومدی داری باهاش حرف می‌زنی پسر فاطمه دنبال من و من پی سرگرمی خویش ... مگه علی بن مهزیار اهوازی نگفت آقا چرا ۱۹ سفر حج دارم میام سفر آخر قاصدت رو فرستادی فرمود پسر مهزیار تو فقط سفر حج که به دنبال منی اما کُنّا نَتَوَقَّعُک َ لَیلاً و نهاراً من مهدی شب و روز منتظر توام تو دیر اومدی پسر فاطمه دنبال من و من پی سرگرمی خویش ترس دارم من از آن وعده دیدار که دستم خالیست قیمت یوسف زهرای تو بالاست و من خاک نشین من چگونه بروم بر سر بازار که دستم خالیست تو عزیز همه عالم و من خارترین بنده تو کار من را به گل فاطمه بسپار که دستم خالیست من به امید عطای عرفه از رمضان جا ماندم (۲) عرفه آمده انگار نه انگار که دستم خالیست با کی شروع کنیم سفره مناجات امسالمون رو... عرفه آمده و دست به دامان اباالفضل زده‌ام(۲) وا مکن مشت مرا پیش علمدار که دستم خالیست از علمای نجف بود اومد توی مسجد جمکران هر هفته می‌آمد نماز مسجد رو می‌خواند با امام زمانش نجوا می‌کرد یه هفته خسته شد ، اومد توی مسجدی که مشغول مناجات بود گفت آقا جان شما که جواب من رو نمی‌دید خوبه تو این خونه شما متوسل به یکی دیگه بشم ، می‌خوام برم عمو جانت رو صدا بزنم بلافاصله توبه کرد گفت بی‌ادبیه جلوی صاحب خونه به کس دیگه‌ای رو بزنم ، خلاف ادبه... یه مرتبه حضرت رو زیارت کرد حضرت فرمود کی گفته خلاف ادبه می‌خوای بهت یاد بدم اگه خواستی به عمو جان ما متوسل بشی چی بگی؟! هر وقت خواستی حاجتی از عمو جان ما بگیری ، سه مرتبه بگو یا أبا الغَوث ادرکنی کار داری باهاش یا نه یا أبا الغَوث ادرکنی ... یعنی ای پناه همه به داد ما بی‌پناهان برس آقایی که ابی عبدالله هم در کربلا بهش پناه آورد... اول مناجات داری میری سر سفره علمدار ابی عبدالله به گمانم که دعای دل حساس گرفت دست خالی مرا روضه عباس گرفت روضه در علقمه جا ماند و سپهدار افتاد همه گفتند بیایید علمدار افتاد یک نفر با نوک نیزه دگری با شمشیر لشکر کوفه به جان سر سردار افتاد یا صاحب الزمان خم نمی‌شد سر او، نیزه ولی خم می‌شد آنقدر نیزه زدند تا سر او از کار افتاد... ابی عبدالله اومد کنار بدن تا رسید علقمه و سینه ی زخمی را دید پسر فاطمه یاد در و دیوار افتاد... ساقی خیمه چرا تشنه ، ذبیحت کردند آنقدر نیزه زدند ، شکل ضریحت کردند حسین... کار نداری باهاش.. حسین... سقای دشت کربلا دلواپسم کردی یک خیمه گاه چشم انتظارت برنمی‌گردی حالا که آبی نیست پس احساس را برگردون پاشو علمدارم خودت عباس رو برگردون
2_1152921504620713075.mp3
22.14M
باز هم آمده ام تا کنم اقرار که دستم خالیست در گذر از منِ مسکین و گرفتار که دستم خالیست دست من پیش همه رو شده و آبرویم در خطر است ای خدا آبرویم را نبر این بار که دستم خالیست ==================== ✍متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ بازم مثل همیشه تو کمکم کردی که تونستم بیام باهات حرف بزنم أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ.. به خودت قسم دیگه روم نمی‌شد استغفار کنم من به تو ماه رمضان قول داده بودم ... من به تو عرفه سال گذشته قول داده بودم... اما بازم بدتر از سال گذشته دارم میام... أفرَطَ بِی سوءُ حالِی... حالم بده اما به خونه امام زمان پناه آوردم ما بدین درد نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم از بد حادثه اینجا به پناه آمده‌ایم همه با هم چقدر قشنگ میشه همه زمزمه کنند به یه نفر اگه امروز نظر کنه ، تمومه... أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ دست گداییتو بالا بیار مثل پیغمبر که وقتی می‌خواست دعا کنه ابتهال می‌کرد یعنی دستاشو می‌آورد بالا مثل مسکینی که داره غذا طلب می‌کنه دست گداییت رو بیار بالا ارباب ما هم امروز اینجوری مناجاتش رو شروع می‌کنه راوی میگه اینقدر دستاش رو آورد بالا ، اون دستایی که چند روز دیگه از بدن جدا می‌شه.... اون دستایی که هرچی زینب تلاش کرد توی گودال نتونست پیدا کنه تو که دستات سالمه دستاتو بیار بالا بالحسین الهی العفو.... باز هم آمده ام تا کنم اقرار که دستم خالیست... ساکت نباشیا هر جای این مسجد شرف حضور داری یادت نره همه معصومین فرمودند امروز در دعا و مناجات با خدا تلاش کنید هرچقدر می‌تونید دعا کنید باز هم آمده ام تا کنم اقرار که دستم خالیست در گذر از منِ مسکین و گرفتار که دستم خالیست دست من پیش همه رو شده و آبرویم در خطر است ای خدا آبرویم را نبر این بار که دستم خالیست من بیچاره و بدحال فقط توبه شکستن بلدم باز تقوام شده محرم اسرار که دستم خالیست هیزم آتش دوزخ شده ام بس که هوس باز شده‌ام رحم کن بر من عاصی گنهکار که دستم خالیست کجا اومدی داری باهاش حرف می‌زنی پسر فاطمه دنبال من و من پی سرگرمی خویش ... مگه علی بن مهزیار اهوازی نگفت آقا چرا ۱۹ سفر حج دارم میام سفر آخر قاصدت رو فرستادی فرمود پسر مهزیار تو فقط سفر حج که به دنبال منی اما کُنّا نَتَوَقَّعُک َ لَیلاً و نهاراً من مهدی شب و روز منتظر توام تو دیر اومدی پسر فاطمه دنبال من و من پی سرگرمی خویش ترس دارم من از آن وعده دیدار که دستم خالیست قیمت یوسف زهرای تو بالاست و من خاک نشین من چگونه بروم بر سر بازار که دستم خالیست تو عزیز همه عالم و من خارترین بنده تو کار من را به گل فاطمه بسپار که دستم خالیست من به امید عطای عرفه از رمضان جا ماندم (۲) عرفه آمده انگار نه انگار که دستم خالیست با کی شروع کنیم سفره مناجات امسالمون رو... عرفه آمده و دست به دامان اباالفضل زده‌ام(۲) وا مکن مشت مرا پیش علمدار که دستم خالیست از علمای نجف بود اومد توی مسجد جمکران هر هفته می‌آمد نماز مسجد رو می‌خواند با امام زمانش نجوا می‌کرد یه هفته خسته شد ، اومد توی مسجدی که مشغول مناجات بود گفت آقا جان شما که جواب من رو نمی‌دید خوبه تو این خونه شما متوسل به یکی دیگه بشم ، می‌خوام برم عمو جانت رو صدا بزنم بلافاصله توبه کرد گفت بی‌ادبیه جلوی صاحب خونه به کس دیگه‌ای رو بزنم ، خلاف ادبه... یه مرتبه حضرت رو زیارت کرد حضرت فرمود کی گفته خلاف ادبه می‌خوای بهت یاد بدم اگه خواستی به عمو جان ما متوسل بشی چی بگی؟! هر وقت خواستی حاجتی از عمو جان ما بگیری ، سه مرتبه بگو یا أبا الغَوث ادرکنی کار داری باهاش یا نه یا أبا الغَوث ادرکنی ... یعنی ای پناه همه به داد ما بی‌پناهان برس آقایی که ابی عبدالله هم در کربلا بهش پناه آورد... اول مناجات داری میری سر سفره علمدار ابی عبدالله به گمانم که دعای دل حساس گرفت دست خالی مرا روضه عباس گرفت روضه در علقمه جا ماند و سپهدار افتاد همه گفتند بیایید علمدار افتاد یک نفر با نوک نیزه دگری با شمشیر لشکر کوفه به جان سر سردار افتاد یا صاحب الزمان خم نمی‌شد سر او، نیزه ولی خم می‌شد آنقدر نیزه زدند تا سر او از کار افتاد... ابی عبدالله اومد کنار بدن تا رسید علقمه و سینه ی زخمی را دید پسر فاطمه یاد در و دیوار افتاد... ساقی خیمه چرا تشنه ، ذبیحت کردند آنقدر نیزه زدند ، شکل ضریحت کردند حسین... کار نداری باهاش.. حسین... سقای دشت کربلا دلواپسم کردی یک خیمه گاه چشم انتظارت برنمی‌گردی حالا که آبی نیست پس احساس را برگردون پاشو علمدارم خودت عباس رو برگردون
2_1152921504655021674.mp3
20.41M
🔊 مناجات ابتدایی چون خدا طالب گدا شد باز در رحمت به روی ما شد باز بنده شرمنده ی خدا شد باز او خریدار اشک ما شد باز ==================== ✍متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ بهترین زمان، بهترین مکان، بهترین اجتماع ، برای استغفار همین الانه پیغمبر فرمود هر که بعد از نماز عصر ، این ذکر استغفار رو بر زبانش جاری بکنه ، خدا به اون دو ملکی که مامور همیشگی آدمی هستند دستور میده ، اعمال زشت و نامه کردارش را هر چقدر که سیاهه، پاره کنید، از بین ببرید... أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيَّ تَوْبَةَ عَبْدٍ ذَلِيلٍ خَاضِعٍ فَقِيرٍ بَائِسٍ مِسْكِينٍ مُسْتَكِينٍ مُسْتَجِيرٍ لاَ يَمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لاَ ضَرّاً وَ لاَ مَوْتاً وَ لاَ حَيَاةً وَ لاَ نُشُوراً دست گدایی تو رو بیار بالا ابی عبدالله فرمود یغمبر هر موقع می‌خواست استغفار کنه دستانش رو بالا می‌آورد مثل مسکینی که طعامی طلب می‌کنه بالحجة الهی العفو... چون خدا طالب گدا شد باز در رحمت به روی ما شد باز بنده شرمنده ی خدا شد باز او خریدار اشک ما شد باز خبر آمد ، گناه می‌ بخشد کوه عصیان به کاه می‌بخشد عجب خبری روز الطاف کبریا، عرفه مژدۀ بخشش و عطا، عرفه روز مهمانی خدا عرفه السّلام علیک یا عرفه منِ از ماه توبه جا مانده... اونایی که از ماه رمضان جا موندند منِ از ماه توبه جا مانده بنده‌ای دور از خدا مانده حالا میخواهی خودت رو معرفی کن به سرم آمده بلا چه کنم؟ گشته‌ام سخت مبتلا، چه کنم؟ بر خودم کرده‌ام جفا چه کنم؟ نپذیری اگر مرا چه کنم؟ هیچ کس همچو من نمی‌خواهد عبد توبه شکن نمی‌‎خواهد من زمین خورده‌ام مرا نزنی... تو خوب می‌دونی زمین خورده رو دیگه نمی‌زنند من زمین خورده‌ام مرا نزنی عبد افسرده‌ام مرا نزنی در گنه مرده‌ام مرا نزنی آبرو برده‌ام مرا نزنی تو ببین عذر اشتباه مرا به روی من نزن گناه مرا بهترین نحوه مناجات با خدا رو معصومین فرمودند ، زین العابدین در دعای عرفه‌اش ، امروز یه تعبیری دارند ، فرمود اللهم اِنَّک َ تَجِدُ مَن تُعَذِّبُه غَیرِی خدایا تو غیر من خیلیا رو پیدا می‌کنی عذاب کنی اما من لا اَجِدُ مَن یَرحَمُنِی سِواک به خدا من غیر تو کسی رو پیدا نمی‌کنم به من رحم کنه نشود تا که بنده‌ات رسوا خوب و بد را ز هم مساز جدا دَرهم این بار هم بخر ما را تو و رد کردن گدا؟ حاشا ورنه من از خجالت آب شوم مپسند ،پیش حسین خراب شوم
1_1659232078.mp3
30.28M
▪️حال عاصیت یارب نظر کن خوب نیست توبه کن یه مقداری باهاش حرف بزن ،اینجوری وارد محرم نشی ▪️دیگر این بنده خدایا بنده ی محجوب نیست ▪️بار من را تو بخر گر چه دگر مرغوب نیست ▪️حاصل عمرم بجز پرونده ی معیوب نیست ✍ متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر کُنتُ بِئسَ العَبد وَ أَنتَ نِعمَ الرَّب عَظُمَ الذَّنبُ مِنْ عَبدِک فَلْیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِک أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ اصلا باور نمیکردم زنده بمونم محرم تو رو درک کنم يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ در این سحر شب جمعه ی آخر سال،دست گداییتو بالا بیار بالحجة الهی العفو ▪️حال عاصیت یارب نظر کن خوب نیست توبه کن یه مقداری باهاش حرف بزن ،اینجوری وارد محرم نشی ▪️دیگر این بنده خدایا بنده ی محجوب نیست ▪️بار من را تو بخر گر چه دگر مرغوب نیست ▪️حاصل عمرم بجز پرونده ی معیوب نیست آخرین شب جمعه آخرین ماه سال قمری پرونده تو جمع و جور کن ▪️من پناه آورده ام برتو الهی نیمه شب ▪️من پناه آورده ام یارب نگاهی نیمه شب ▪️من پناه آورده ام با اشک و آهی نیمه شب ▪️خوش بحال آنکه از این سفره برکت می‌برد ▪️بخل هم از این کرمخانه سخاوت می‌برد ▪️هر کسی که آمده از سفره راحت می برد ▪️شاه اینجا هدیه ها را سوی رعیت می‌برد ▪️این سخاوتمندی از ارثیه های مادر است ▪️بد به حال آنکه در قلبش محبت نيست نیست ▪️بین او با صاحب خانه رفاقت نیست نیست ▪️کار دنیا راحت و عقبا که راحت نیست نیست ▪️با حسین بن علی ترس از قیامت نیست نیست ▪️صبح محشر کار دست بچه های حیدر است حسین‌شو تو بگو ▪️هر که پرسد اعتبارت را بگو داده حسین ▪️خوش ب حال آنکه عشقش را به او داده حسین ▪️خوب و بد درهم خریده آبرو داده حسین ▪️جان به قربانش که فرصت به عدو داده حسین ▪️بر سر هر کوچه رنگ مشکی غم آمده ▪️ماه روضه ماه خوب اشک و ماتم آمده ▪️ماه آقای غریب هر دو عالم آمده ▪️بوی سیب و عود و اسپند محرم آمده ▪️یک حسینیه میان سينه ام شعله ور است ▪️آمده ماه عزا قلب همه دنیا گرفت ▪️هر ملک یک گوشه از شش گوشه اش مأوا گرفت ▪️روضه با حال عجیبی در حریمش پا گرفت ▪️قلب عالم سوخت تا این نغمه را زهرا گرفت چی میگه مادر؟ ▪️اهل عالم این حسین من غریب مادر است از همین امشب ،سحر، اشک بخواه ازش، بدون اشک وارد ماه محرم بشیم ، ضرر کردیم. ▪️خواهرش از روی تل شاه شهیدان را که دید ▪️ناله های آب آب شاه عطشان را که دید ▪️رد نعل اسبها بر جسم عریان را که دید ▪️چکمه های شمر بر آن جسم بی جان را که دید ▪️گفت شرمت باد او زینت پیغمبر است ▪️آسمان نیلی شد و مهتاب می‌ریزد زمین ▪️مثل تسبیحی که در محراب می‌ریزد زمین ▪️آیه آیه پیکر ارباب می‌ریزد زمین ▪️نانجیبی پیش چشمش آب می‌ریزد زمین ▪️طعنه و زخم زبان از زخم خنجر بدتر است حسین، مگه نگفتی بابات ساقی کوثره، بگو بیاد سیرابت کنه.... شاید نبودیم تا عاشورا، امشب همه روضه ها رو اشاره کنم ▪️یک نفر عمامه یک تن پیرهن را می‌کشید... یا صاحب الزمان ▪️آن طرف تر یک نفر خلخال زن را می کشید ▪️یک نفر با زور نیزه هی بدن را می کشید ▪️نانجیبی گیسوی ارباب من را می‌کشید ▪️این وسط هم ساربان در فکر یک انگشتر است ▪️پاره پاره پیکر بی جان به روی خاک ریخت ▪️آیه آیه سوره ی قرآن به روی خاک ریخت ▪️کفر زد خنجر و ایمان به روی خاک ریخت ▪️هی سنان زد با سنان دندان به روی خاک ریخت ▪️شاه زیر نیزه ها چشمش به سمت خواهر است از گودال فاصله بگیرم فردا شب یه خسته نباشید به ابی عبدالله بگو، شیش ماهه که با زن و بچه تو این مسیره میاد، جلوتر ما بریم کربلا، به استقبال این قافله ی خسته.... اگر چه محاصره کنان بردنش، نزاشتند کنار فرات خیمه بزنه، نزاشتند زیر سایبون خیمه بزنه ، دست گداییتو بیار بالا، هر چی عزته برا نوکر، اربابی که بدنش زیر سم مرکب رفته داده، ▪️دست منو تو نیست اگر نوکرش شدیم ▪️خیلی حسین زحمت ما را کشیده است بالحسین الهي العفو ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی.
مناجات ابتدایی.mp3
14.55M
باید برای حال زارم ناله سر کرد یا لااقل این شام ظلمت را سحر کرد ==================== ✍ متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولی و نِعمَ النَّصیر أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ من اومدم صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ همه ی بی حالی و کسلیم برا اینه ، روز به روز دارم از تو دور میشم همه برا فراموشی توست، همش برا حب دنیاست، یه جوری «الهی العفو» بگو این زیباترین نغمه ای که تو عرش خدا می پیچه، همه ملائکه هم برات استغفار کنند دلت رو زیر و رو کنند بالحسین الهی العفو... باید برای حال زارم ناله سر کرد... ببین اینجوریه یا نه اینا که شعار نیست الان اومدی باید ناله کنی دیگه باید برای حال زارم ناله سر کرد یا لااقل این شام ظلمت را سحر کرد وقت گرفتاری تو را خواندن ، هنر نیست آنکه همیشه خوانده نامت را ، هنر کرد فهمیده‌ام از اِنَّ الانسانَ لَفیٖ خُسْر هرکس که از یاد تو غافل شد ضرر کرد دیروز اهل اشک و استغفار بودم امروز اما معصیت بر من اثر کرد مردم همه خوابند و من بیدار و بی تاب دیدی مرا عشق تو آخر در به در کرد بهترین رفیقتم اگه میگفت این ساعتِ شب بیا، میگفتی یه شب، دو شب،ده شب ... نه هر هفته، خدا کنه همینجوری باشه نه اینکه به ما بگن تو می خوابیدی فایده ات بیشتر از بیداریت بود، خوب میدونم به درد تو نمیخورم، خوب میدونم دیگه خودم از خودم خسته شدم مردم همه خوابند و من بیدار و بی تاب دیدی مرا عشق تو آخر دربدر کرد شرمنده از بار گناهم بودم اما بخشندگی‌هایت مرا شرمنده‌تر کرد بعضی وقتا میگم کاش مارو نمیبخشیدی کاش هر وقت سمت گناه میخاستم برم مارو میزدی ، مهلت به ما نمیدادی،من جری شدم، من بخاطر این حلم و بردباری تو معصیتکار شدم، بِحِلمِک َ تُعصیٰ کارم گره خورده‌ است ، دیگر مطمئنم... چیرو؟! کارم گره خورده‌ است ، دیگر مطمئنم باید حسین‌بن‌علی را باخبر کرد دور گناه و معصیت را خط کشیدم... این ماله اونایی که اومدند سر این سفره وا دور گناه و معصیت را خط کشیدم از آن شبی که فاطمه بر من نظر کرد تا دید ، از جای دگر خیری ندیدم مارا گدا و سائل این دور و بر کرد(۲) مسکینی بیا، یتیمی بیا، اسیری بیا، وَ یُطعِمُونَ الطَّعامَ عَلیٰ حُبِّه مِسکیناً و یَتیماً و أسیراً ... همین نیمه شب بگو اَناالفَقیر مارو به خونه ی فاطمه حواله بده راه هزاران ساله را یک روزه طی کرد کیا؟! یک روز هر کس سمت شش گوشه سفر کرد یعنی بخدا کربلا یه روزشم هزار ساله، کدوم یه روز؟! می‌رفت زینب پابه‌پای آن سری که منزل به منزل بر فراز نِی سفر کرد عجب اربعینی، منزل به منزل عقیله ی بنی هاشم طی طریق کرد دوتا منزلش رو اشاره کنم... می‌رفت زینب پابه‌پای آن سری که منزل به منزل بر فراز نِی سفر کرد یکجا میان طشت‌ و یکجا بین گودال یکجا هم از بازار شامی‌ها گذر کرد بالحسین الهی العفو... ==================== ✍متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی