eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
331 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ◈ 🖤◈✱🖤◈ ✱🖤◈ ﷽ (ع) گریز_به_حضرت زهرا(س) 😭 ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ شمارو می طلبم تو این ثواب شریک باشین شماهمه بگید یا اباعبدالله کم کم میان روضه تان پیرمی شوم آقا از زندگی بدون شماسیرمی شوم وقتی دلم برای شما تنگ می شود. هرجا که روضه ست سرازیرمی شوم من با حسین زنده به اشکم خداگواست با گریه بر شماست.که تکثیر می شود. وقتی که اشک دادی .اینجانشستم. یعنی که با نگاهی تو تقدیر می شوم یک روز پای عکس ضریح تو دق کنم.یک روز پای تو تصویر می شود جان2 نیمه جان بود و پشتِ مركبِ خود بوسه ای سنگ.بر جبینش زد نوبت تیر ِحرمله شده بود آه///، از پشت زین زمینش زد ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش دخترش جیغ میشكد... نزنید 😭😭😭 ⬅️ یادآوری کنم اون لحظه ایی که جنازه مادر رو تشیع می کردن حسنین وزینب وعلی (ع) مقدادو سلمان وابوذر یه وقت دیدن از پشت تابوت صدای ناله ایی میاد این ناله کیه سلمان گفت علی جان این زینب داره خودش و میکشه😭😭 آه ///جنازه رو زمین گذاشتن حسنین واومدن بالا سر جنازه زینب. حسن سمت راست جنازه. زینب سمت چپ. ((یا بر عکس )) اما دیدن حسین رفت پایین پای مادر. آه///اومد کف پای مادر بوسید حسین گفت مادر می بوسم کف پای تو یه جا به فریادم برسی کجابود منظور اباعبدالله کجا بود عاشقای حسین آری حالا می فهمیم چرا حسین می گفت به فریادم یه جا برسی اونم ظهر عاشورا گودال قتلگاه😭 آه ///هلال میگه جنگ خاتمه پیداکرد. داشتم می رفتم به سمت گودال قتلگاه .دیدم شمر از گودال قتلگاه بیرون اومد. هلال کجا میری. گفتم میرم اون آقای رو سیرابش کنم چون لباش مثل تخته به هم می خورد می گفتن از سلالی از رسول الله گفت هلال زحمت نکش 😭 من سیرابش کردم گفتم چگونه سیرابش کردیی دیدم پیراهن عربی کنار زد یک سر بریده ایی 😭 نشونم داد گفت هلال اینگونه سیرابش کردم 😭 آه///هلال میگه دیدم تن شمر می لرزه دستهاش می لرزه رنگش پریده گفتم یا شمر حالا که سر از بدنش جدا کردی چرا تنت می لرزه چرا دستت می لرزه ؟گفت هلال نمی دونی ضربه دوازدهم تو مقتل برید مطالعه کنید بزرگواران ضربه اول زدم گفت فریاد الهی به به رضای تو دوم سوم تا ضربه دوازدهم زدم بر گردوندم سر از قفا ذبیع کنم دیدم یه صدای گودی قتلگاه گرفت 😭 صدای شبیه صدای مادرش بود زهرا 😭هی می گفت غریب مادرحسین عزیز مادر حسین حسین .. 😭😭😭 آه ///ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش 😭😭😭 می گفت علی دوجا چشمان زهرا رو گرفت یکی گودال قتلگاه اون لحظه ایی که شمر سراز تن امام حسین جدا می کرد😭 یکی هم تو تنور خولی بود مادرش چنگ می زند به رخش دخترش جیغ می زند... نزنید. این یک خط بزار باز کنم براتون دخترش چگونه جیغ میکشه😭 آی/// لحظه آخر گفت یا شمر صدای مادرم می ایدبا شیون یا شمر شیون خواهرم می آید خدا نکنه جلوی چشم خواهر سر از بدن برادر جدا کنه 😭 یا شمرصدای مادرم می آیدبا شیون 😭 یا شمرصدای شیون خواهرم می آید😭 از حنجر من خنجر خودرا بر دارزیرا که رقیه دخترم می آید😭😭 امان امان امان امان همه بگید ای حسین آه///دلشو داری بشنوه ایی روضه بازه یا امام زمان (عج) کجا نشستی داسهای بلند را می دید بین دسته جماعتی خوشحال رازهای بلند را می دید می کشیدن تا ته گودال دلش رو داری 😭😭 نوبت یك حرامزاده شد و نوك سر نیزه اش به سینه نشست وزن خود را به روی نیزه نهاد آنقدر تكیه داد نیزه شكست داس هایی بلند را میدید بین دستِ جماعتی خوشحال از سرِ شیب پیكری را ، وای میكشیدند تا ته گودال 😭😭 تبر و داس و دشنه و شمشیر با تنی خُرد جور می آیند تا بدوزند بر زمین ، از راه نیزه های قطور می آیند اوج روضه ...شمر دستش پُر است و باپایش😭 بدنش را به پشت میچرخاند نیزه ای را حرامزاده زد و نیزه را بین مشت میچرخاند 😭😭😭 این وسط چندتا حرامزاده ایی بدنی ریز ریز میكردند با لباسی كه از تنش كَندند تیغشان را تمیز میكردند وای ای وای😭😭😭 ((آخرش هم زمزمه یا وسط روضه)) الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) ✍ اکبر لطیفیان دعای فرج #
‍ ﷽ (ع) گریز_به_حضرت زهرا(س) 😭 ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ شمارو می طلبم تو این ثواب شریک باشین شماهمه بگید یا اباعبدالله کم کم میان روضه تان پیرمی شوم آقا از زندگی بدون شماسیرمی شوم وقتی دلم برای شما تنگ می شود. هرجا که روضه ست سرازیرمی شوم من با حسین زنده به اشکم خداگواست با گریه بر شماست.که تکثیر می شود. وقتی که اشک دادی .اینجانشستم. یعنی که با نگاهی تو تقدیر می شوم یک روز پای عکس ضریح تو دق کنم.یک روز پای تو تصویر می شود جان2 نیمه جان بود و پشتِ مركبِ خود بوسه ای سنگ.بر جبینش زد نوبت تیر ِحرمله شده بود آه///، از پشت زین زمینش زد ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش دخترش جیغ میشكد... نزنید 😭😭😭 ⬅️ یادآوری کنم اون لحظه ایی که جنازه مادر رو تشیع می کردن حسنین وزینب وعلی (ع) مقدادو سلمان وابوذر یه وقت دیدن از پشت تابوت صدای ناله ایی میاد این ناله کیه سلمان گفت علی جان این زینب داره خودش و میکشه😭😭 آه ///جنازه رو زمین گذاشتن حسنین واومدن بالا سر جنازه زینب. حسن سمت راست جنازه. زینب سمت چپ. ((یا بر عکس )) اما دیدن حسین رفت پایین پای مادر. آه///اومد کف پای مادر بوسید حسین گفت مادر می بوسم کف پای تو یه جا به فریادم برسی کجابود منظور اباعبدالله کجا بود عاشقای حسین آری حالا می فهمیم چرا حسین می گفت به فریادم یه جا برسی اونم ظهر عاشورا گودال قتلگاه😭 آه ///هلال میگه جنگ خاتمه پیداکرد. داشتم می رفتم به سمت گودال قتلگاه .دیدم شمر از گودال قتلگاه بیرون اومد. هلال کجا میری. گفتم میرم اون آقای رو سیرابش کنم چون لباش مثل تخته به هم می خورد می گفتن از سلالی از رسول الله گفت هلال زحمت نکش 😭 من سیرابش کردم گفتم چگونه سیرابش کردیی دیدم پیراهن عربی کنار زد یک سر بریده ایی 😭 نشونم داد گفت هلال اینگونه سیرابش کردم 😭 آه///هلال میگه دیدم تن شمر می لرزه دستهاش می لرزه رنگش پریده گفتم یا شمر حالا که سر از بدنش جدا کردی چرا تنت می لرزه چرا دستت می لرزه ؟گفت هلال نمی دونی ضربه دوازدهم تو مقتل برید مطالعه کنید بزرگواران ضربه اول زدم گفت فریاد الهی به به رضای تو دوم سوم تا ضربه دوازدهم زدم بر گردوندم سر از قفا ذبیع کنم دیدم یه صدای گودی قتلگاه گرفت 😭 صدای شبیه صدای مادرش بود زهرا 😭هی می گفت غریب مادرحسین عزیز مادر حسین حسین .. 😭😭😭 آه ///ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش 😭😭😭 می گفت علی دوجا چشمان زهرا رو گرفت یکی گودال قتلگاه اون لحظه ایی که شمر سراز تن امام حسین جدا می کرد😭 یکی هم تو تنور خولی بود مادرش چنگ می زند به رخش دخترش جیغ می زند... نزنید. این یک خط بزار باز کنم براتون دخترش چگونه جیغ میکشه😭 آی/// لحظه آخر گفت یا شمر صدای مادرم می ایدبا شیون یا شمر شیون خواهرم می آید خدا نکنه جلوی چشم خواهر سر از بدن برادر جدا کنه 😭 یا شمرصدای مادرم می آیدبا شیون 😭 یا شمرصدای شیون خواهرم می آید😭 از حنجر من خنجر خودرا بر دارزیرا که رقیه دخترم می آید😭😭 امان امان امان امان همه بگید ای حسین آه///دلشو داری بشنوه ایی روضه بازه یا امام زمان (عج) کجا نشستی داسهای بلند را می دید بین دسته جماعتی خوشحال رازهای بلند را می دید می کشیدن تا ته گودال دلش رو داری 😭😭 نوبت یك حرامزاده شد و نوك سر نیزه اش به سینه نشست وزن خود را به روی نیزه نهاد آنقدر تكیه داد نیزه شكست داس هایی بلند را میدید بین دستِ جماعتی خوشحال از سرِ شیب پیكری را ، وای میكشیدند تا ته گودال 😭😭 تبر و داس و دشنه و شمشیر با تنی خُرد جور می آیند تا بدوزند بر زمین ، از راه نیزه های قطور می آیند اوج روضه ...شمر دستش پُر است و باپایش😭 بدنش را به پشت میچرخاند نیزه ای را حرامزاده زد و نیزه را بین مشت میچرخاند 😭😭😭 این وسط چندتا حرامزاده ایی بدنی ریز ریز میكردند با لباسی كه از تنش كَندند تیغشان را تمیز میكردند وای ای وای😭😭😭 ((آخرش هم زمزمه یا وسط روضه)) الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) ✍ اکبر لطیفیان دعای فرج #
‍ ﷽ (ع) گریز_به_حضرت زهرا(س) 😭 ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ شمارو می طلبم تو این ثواب شریک باشین شماهمه بگید یا اباعبدالله کم کم میان روضه تان پیرمی شوم آقا از زندگی بدون شماسیرمی شوم وقتی دلم برای شما تنگ می شود. هرجا که روضه ست سرازیرمی شوم من با حسین زنده به اشکم خداگواست با گریه بر شماست.که تکثیر می شود. وقتی که اشک دادی .اینجانشستم. یعنی که با نگاهی تو تقدیر می شوم یک روز پای عکس ضریح تو دق کنم.یک روز پای تو تصویر می شود جان2 نیمه جان بود و پشتِ مركبِ خود بوسه ای سنگ.بر جبینش زد نوبت تیر ِحرمله شده بود آه///، از پشت زین زمینش زد ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش دخترش جیغ میشكد... نزنید 😭😭😭 ⬅️ یادآوری کنم اون لحظه ایی که جنازه مادر رو تشیع می کردن حسنین وزینب وعلی (ع) مقدادو سلمان وابوذر یه وقت دیدن از پشت تابوت صدای ناله ایی میاد این ناله کیه سلمان گفت علی جان این زینب داره خودش و میکشه😭😭 آه ///جنازه رو زمین گذاشتن حسنین واومدن بالا سر جنازه زینب. حسن سمت راست جنازه. زینب سمت چپ. ((یا بر عکس )) اما دیدن حسین رفت پایین پای مادر. آه///اومد کف پای مادر بوسید حسین گفت مادر می بوسم کف پای تو یه جا به فریادم برسی کجابود منظور اباعبدالله کجا بود عاشقای حسین آری حالا می فهمیم چرا حسین می گفت به فریادم یه جا برسی اونم ظهر عاشورا گودال قتلگاه😭 آه ///هلال میگه جنگ خاتمه پیداکرد. داشتم می رفتم به سمت گودال قتلگاه .دیدم شمر از گودال قتلگاه بیرون اومد. هلال کجا میری. گفتم میرم اون آقای رو سیرابش کنم چون لباش مثل تخته به هم می خورد می گفتن از سلالی از رسول الله گفت هلال زحمت نکش 😭 من سیرابش کردم گفتم چگونه سیرابش کردیی دیدم پیراهن عربی کنار زد یک سر بریده ایی 😭 نشونم داد گفت هلال اینگونه سیرابش کردم 😭 آه///هلال میگه دیدم تن شمر می لرزه دستهاش می لرزه رنگش پریده گفتم یا شمر حالا که سر از بدنش جدا کردی چرا تنت می لرزه چرا دستت می لرزه ؟گفت هلال نمی دونی ضربه دوازدهم تو مقتل برید مطالعه کنید بزرگواران ضربه اول زدم گفت فریاد الهی به به رضای تو دوم سوم تا ضربه دوازدهم زدم بر گردوندم سر از قفا ذبیع کنم دیدم یه صدای گودی قتلگاه گرفت 😭 صدای شبیه صدای مادرش بود زهرا 😭هی می گفت غریب مادرحسین عزیز مادر حسین حسین .. 😭😭😭 آه ///ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش 😭😭😭 می گفت علی دوجا چشمان زهرا رو گرفت یکی گودال قتلگاه اون لحظه ایی که شمر سراز تن امام حسین جدا می کرد😭 یکی هم تو تنور خولی بود مادرش چنگ می زند به رخش دخترش جیغ می زند... نزنید. این یک خط بزار باز کنم براتون دخترش چگونه جیغ میکشه😭 آی/// لحظه آخر گفت یا شمر صدای مادرم می ایدبا شیون یا شمر شیون خواهرم می آید خدا نکنه جلوی چشم خواهر سر از بدن برادر جدا کنه 😭 یا شمرصدای مادرم می آیدبا شیون 😭 یا شمرصدای شیون خواهرم می آید😭 از حنجر من خنجر خودرا بر دارزیرا که رقیه دخترم می آید😭😭 امان امان امان امان همه بگید ای حسین آه///دلشو داری بشنوه ایی روضه بازه یا امام زمان (عج) کجا نشستی داسهای بلند را می دید بین دسته جماعتی خوشحال رازهای بلند را می دید می کشیدن تا ته گودال دلش رو داری 😭😭 نوبت یك حرامزاده شد و نوك سر نیزه اش به سینه نشست وزن خود را به روی نیزه نهاد آنقدر تكیه داد نیزه شكست داس هایی بلند را میدید بین دستِ جماعتی خوشحال از سرِ شیب پیكری را ، وای میكشیدند تا ته گودال 😭😭 تبر و داس و دشنه و شمشیر با تنی خُرد جور می آیند تا بدوزند بر زمین ، از راه نیزه های قطور می آیند اوج روضه ...شمر دستش پُر است و باپایش😭 بدنش را به پشت میچرخاند نیزه ای را حرامزاده زد و نیزه را بین مشت میچرخاند 😭😭😭 این وسط چندتا حرامزاده ایی بدنی ریز ریز میكردند با لباسی كه از تنش كَندند تیغشان را تمیز میكردند وای ای وای😭😭😭 ((آخرش هم زمزمه یا وسط روضه)) الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) ✍ اکبر لطیفیان دعای فرج