.
#زمینه #فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
بانغماتی زیبا
➖➖➖➖➖➖➖➖
چه شبا که پای گهوارم بیداری کشیدی مادر
بمیرم یه روز خوش توی این دنیا ندیدی مادر
همه چی خوبه تا وقتی مادر باشه
باشه حتی اگه بین بستر باشه
الهی واسه زخمای تنت مرهم شیم
الهی دور این سفره دوباره جمع شیم
****
میشه ازت خواهش کنم که پیش ما بمونی مادر
مادری کردن خیلی سخته بعد از تو برای خواهر
تو که روز آخر پا شدی از بستر
فکر میکردم زخمات داره میشه بهتر
نمیدونستم که بار سفر میبندی
واسه ی آخرین دفعه داری میخندی
****
بمیرم درداتو کسی نمیدونه ای مادر من
دیگه تو این خونه خوشی نمیمونه ای مادر من
یادمه که وقتی توی تب میسوختی
واسه ی حسینت پیراهن میدوختی
کجا رفتی مادر که ماها رو نبردی
دم رفتن حسینو به زینب سپردی
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
YEKNET.IR - roze - fatemieh 2 - 1400 -ali pourkaveh.mp3
2.51M
|⇦•دَم بدیدموقع....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی علی پور کاوه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دَم بدید موقع سینه زنیه
روضه ی فاطمه ناگفتنیه
بچه ها بلند بلند گریه کنید
بخدا مادرمون رفتنیه
ممنونم اگر نروی
میمیرم اگر بروی
توو برو بیا، می زد فاطمه رو
خیلی بی هوا می زد فاطمه رو
علی حق داره یه گوشه دق کنه
یه غلام سیاه می زد فاطمه رو
«آه مادرم .....»
*زندگی روبراهی داشتم چشمم زدند
زهرا جان! اصلاً بمون، دست بکمر گیر
اصلاً تو خونه از علی رو بگیر..*
روی تو گر چه ورم کرده ولی با آن خوشم
با همین روی بهم پیچیده و درهم بمان
آبها از آسیاب افتاد خوبت میکنم
یار هیجده ساله هجده سال دیگر هم بمان
«آه مادرم.....»
ــــــــــــــــــ
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#کربلایی_علی_پورکاوه
#فاطمیه #حضرت_زهرا
💠داستان
مردی شیر و عسل برای پیامبر(ص) آورد تا بنوشد فرمود: دو نوشیدنی که یکی از دیگری کفایت میکند من آن را نخورم و حرام هم نمیکنم ولی برای خدا تواضع میکنم. زیرا هر که برای خدا تواضع کند خدایش بالا برد و هر که تکبر کند خداوند او را خوار سازد و هر که در زندگی میانه روی کند خدایش روزی دهد و هر که زیاده روی کند خداوند او را بی نصیب گرداند و هر که خدا را بسیار یاد کند خدایش جزا دهد.
💠داستان
مفسّر معروف طنطاوی: «سنگهایی که برای بنای هرم اوّل به کار رفته، برای ساختن دیواری بزرگ (دژ) در اطراف همهی زمین کشور مصر کافی است».
در روایات آمده: «فرعون ساختمان آسمانخراشی میساخت، همه مردم از زن و مرد را برای ساختن آن به کار و بیگاری گماشته بود. زنهای آبستن هم از این بیگاری برکنار نبودند زن جوانی که آبستن بود، مصالح ساختمانی حمل میکرد و از پلّهها بالا میبرد. هرگاه کوتاهی میکرد، مأموران فرعون با تازیانه او را میزدند، او که در چنین فشاری قرار گرفته بود بچّهاش سقط شد آنچنان ناراحت شده که از پرده جگر ناله سر داد که آی خدا آیا خوابی آیا نمیبینی این ستمگر مسرف چه میکند؟
چند ماهی از این ماجرا نگذشت که همین زن در کنار رود نیل نشسته بود که نعش فرعون را روی آب دید، تعجّب کرد، در درون فطرتش جواب این سؤال را شنید که: «هان ای زن ما در خواب نیستیم، ما در کمین ستمگران هستیم»(۱۸)
قرآن با معرّفی فرعون به عنوان «اسرافکار» الگوی زشتکاران و سرانجام نکبتبار آن را نشان میدهد و میفرماید:
«وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِيالْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ؛همانا فرعون بلندپروازی در زمین داشت و از اسرافکاران بود».
💠داستان
حضرت صادق (ع) میوه نیم خوردهای را دیدند که از منزل ایشان بیرون انداخته شده بود پس آن حضرت خشمناک شد و فرمود:
ما هذا ان کنتم شبعتم فان کثیراً من الناس لم یشبعوا فاطعموه من یحتاج الیه
این چه کاری است که کردید اگر شما سیر شدید، بسیاری از مردم هستند که سیر نشدند پس به آنهایی که نیازمندند بدهید.»
💠داستان
امام حسین(ع) در میسر دستشویی(مستراح) لقمه غذایی را دید که آنجا روى زمین افکنده شده بود، آنرا برداشت و با آب شست و به غلامش سپرد، و فرمود: هنگامى که از اینجا خارج شدم آنرا به من برگردان، ولى غلام آن لقمه را خورد. هنگامى که امام حسین(ع) از آنجا بیرون آمد، به غلام فرمود: آن لقمه را بده! غلام گفت: مولاى من! آنرا خوردم! امام حسین(ع) فرمود: تو در راه خدا آزادى! مردى به آنحضرت گفت: واقعاً غلامت را آزاد کردى؟! امام حسین(ع) فرمود: آرى، از جدّم رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: هر کس لقمهای بیابد و آلودگیهای آن را زدوده و یا آنرا بشوید و بخورد، آن لقمه در شکم وى قرار نمیگیرد، مگر آنکه خداى متعال او را از عذاب جهنم آزاد کند. و من شخصى را که خدا از جهنم آزادش کرده، در غلامی خود نگه نمیدارم.(۱۹)
[امام حسین(ع) یک برده را فقط به خاطر همراهی کردن با آن حضرت در یک حرکت ضد اسراف، آزاد کردند]
💠داستان
پیامبر(ص) فرمودند: «المعده بیت کلّ داء» معده، کانون هر بیماری است. پزشکی مسیحی پس از شنیدن این آیه و حدیث گفت: تمام علم طب، در این آیه و این سخن پیامبر شما نهفته است.
🌸 اشعار:
اندازه نگهدار که اندازه نکوست
هم لایق دشمن است و هم لایق دوست
بر آن کدخدا زار می باید گریست
که دخلش بود نوزده خرج بیست
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
📚 پی نوشتها:
1⃣ وسائل الشيعه، ج۱۵، ص۲۶۱.
2⃣ الکافي ج۴ ص۵۲.
3⃣ غرر الحكم ،۵۵۲۹.
4⃣ غرر الحكم ،۹۴۲۳.
5⃣ تفسير الصافي،ج۳،ص۱۸۷.
6⃣ الخصال، ج ۲، ص ۲۶۳
7⃣ غرر الحكم،۴۱۳۸
8⃣ الکافي ، ج۶ ،ص۴۶۰
9⃣ بحار الأنوار، ج۶۶، ص۴۳۲
🔟 تفسیر نور الثقلین، ج 1، سوره انعام، ص ۷۷۲.
1⃣1⃣ قصار الجمل، ص ۳۰۵
2⃣1⃣ الکافي , ج۲ , ص۵۱۱
3⃣1⃣ دعا مکارم الاخلاق
4⃣1⃣ نهج البلاغه، نامه ۵
5⃣1⃣ الکافي , جلد۶ , صفحه۴۶۰
6⃣1⃣ وسائل الشيعة - ج ١ - الصفحة ٤٨١
7⃣1⃣ بحار الأنوار،ج۶۳،ص۲۷۱.
8⃣1⃣ اقتباس از عشریه چهارسوقی، ص ۲۰۷.
9⃣1⃣ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ، ج 1، ص 27، قم
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
مداحی_آنلاین_دو_شرط_لازم_برای_ظهور_حجت_الاسلام_انصاریان.mp3
1.64M
.
#شور
#امام_علی امیرالمؤمنین علیه السلام
#فاطمیه 1402
بند اول
زیر ایون طلا این شعف و دوست دارم
شاه لوکشف و دوست دارم
تو انگشترایی که دارم من در نجف و دوست دارم
آقامه علی هرکی مقتدایی داره آره مقتدامه علی
میگیرم مدد تو قنوت من همیشه ذکر ربنامه علی
مستی باش میکنم آره مستی علی الدوامه علی
با اسم تو عالم و میریزم به هم
توی هردلی که باشی نیست اونجا غم
اونقدر اسم تو کار و راه میندازه که
حتی میزنه پیمبر هم از تو دم
بند دوم
من به نون پدر و پاکی شیر مادرم مینازم
خیلی به دلبرم مینازم
بین منصبای این عالم
چون عبد حیدرم مینازم
دل و پر بده تا علی رو داری غم به دل راه نده
میاد دیدنت تو غمت نباشه که خودش قول داده
دلم تنگه باز. واسه ایوون طلا خدا شاهده
جون تازه میگیرم تا میگم علی
دنیا رو با اسم تو پر کردم علی
آدم از اون ابتدا که آدم نبود
تا اسم تو رو شنید شد آدم علی
#احسان_بمانی ✍
.👇👇
.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مدح
#غزل
#تک
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
ماه عزای فاطمه روح مُحرم است
خون گریه کن ز غم،که عقیق یمن شوی
رخصت دهد خدا که تو هم سینه زن شوی
در فاطمیه از دل و جان گریه می کنیم
همراه با امام زمان گریه می کنیم
در فاطمیه رنگ جگر سرخ تر شود
آتش فشان غیرت ما شعله ور شود
شمشیر خشم شیعه پدیدار می شود
وقتی که حرف کوچه و دیوار می شود
لعنت به آنکه پایگذار سقیفه شد
لعنت به هر کسی که به ناحق خلیفه شد
لعنت بر آنکه برتن اسلام خرقه کرد
این قوم متحد شده را فرقه فرقه کرد
تکفیر دشمنان علی رکن کیش ماست
هر کس محب فاطمه شد،قوم وخویش ماست
ما بی خیال سیلی زهرا نمی شویم
راضی به ترک و نهی تبرا نمی شویم
قرآن و اهل بیت نبی اصل سنت است
هر کس جدا ز این دو شود،اهل بدعت است
ما همکلام منکر حیدر نمی شویم
«با قنفذ و مغیره برادر نمی شویم»
ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم
فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم
ما را نبی «قبیله ی سلمان» خطاب کرد
روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد
از ما بترس،طایفه ای پر اراده ایم
ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم
از اما بترس، شیعه ی سرسخت حیدریم
جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم
از جمعه ای بترس که روز سوارهاست
پشت سر امام زمان ذوالفقارهاست
از جمعه ای بترس،که دنیا به کام ماست
فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست
از جمعه ای بترس،که پولاد می شویم
از هرم عشق مالک ومقداد می شویم
#وحید_قاسمی ✍
.
#واحد
#فاطمیه #حضرت_زهرا
یاکه باید چون علی با تیغِ عریان ایستاد
یاکه باید مثل زهرا پیش طوفان ایستاد
ریشه وقتی در میان خاک باشد میتوان
در هجوم باد مانند درختان ایستاد
میشود در گرگ و میشِ فتنه هرجایی نرفت
پشت دربِ خانهی زهرا مسلمان ایستاد
مثل فضه میشود بالانشین این حرم
آنکه در پایِ حجابش غرق ایمان ایستاد
فاطمه یعنی اگر باشید کم هم ، میشود
مثل مقداد و ابوذر مثل سلمان ایستاد
فیض میبُرد از قنوتِ نافلههایش علی
در سحر خوب است گاهی زیر باران ایستاد
پشت در گفتند جمعش از چهل تَن هم گذشت
پشت در زهرا ولی تا حَدِ امکان ایستاد
فاطمه میماند آنجا حیف میخِ لعنتی..
تاکه او جان داشت پیش ضربههاشان ایستاد
بچههای فاطمه مانند زهرایند ، پس
محسنش هم پیشِ ضربِ نامسلمان ایستاد
فاطمه این ایستادن را به زینب یاد داد
تاکه بِینِ آتشِ شام غریبان ایستاد
جای طفلان سنگ خورد و جای طفلان چوب خورد
عمه اما بین صدها چشم حیران ایستاد
هرگز از یادش نخواهد رفت اما قتلگاه...
...شمر با دامان خونین و پریشان ایستاد
(حسن لطفی ۱۴۰۲/۰۹/۰۵)
#دکتر_حسن_لطفی ✍
Shab1Fatemieh1-1402[02].mp3
26.03M
.
#زمینه
#فاطمیه #حضرت_زهرا
شب گذشت و از غم تو بی قرارم
من هنوزم که هنوزه گریه دارم
خونه ی امن منو نا امن کردن
رفتش از دستم همه دار و ندارم
الفت شبهای ما را روزگار از ما گرفت
یاد ایامی که با هم نوبهاری داشتیم
شهر چشم دیدن خوشبختی ما را نداشت
ای خوش آن روزی که ما هم روزگاری داشتیم
چرا علی زنده بمونه تو فاطمه جان
چرا نمیرم واسه قد کمون تو فاطمه جان
چرا روی چوبه ی این در خون تو فاطمه جان چرا
من کجا و درد دل با چاه زهرا
ناگهان خوردی زمین در راه زهرا
از غم تو درد پشت درد خانوم
از غم تو آه ثم آه زهرا
شیشه ی عمرت شکست و کوچه بوی گل گرفت
کوچه ی ما قبل از این اینگونه عطراگین نبود
چشم بد از خانه ی ما دور باد ای فاطمه
کاش دستان مغیره اینقدر سنگین نبود
خدا غم فاطمه ی من و چوبه ی در یه طرف
خدا حسن و شب و گریه و دیده ی تر یه طرف
خدا غم سیلی و کوچه و داغ پسر یه طرف خدا
****
چه کنم با این همه نامهربونی
مونده از تو یادگار پیرهن خونی
وصیت کردی حسین تشنه نمونه
دم آخر با زبون بی زبونی
از سر آن یادگار روزهای بی کسی
با همین دست شکسته نیزه ها را باز کن
شانه بردار و به موهای پریشانش بزن
بار دیگر مادری کن صورتش را ناز کن
بیا به حوالی مغرب کرب و بلا برسیم
بیا به تنی که شده روی صحرا رها برسیم
بیا که به داد سری که نمیشه جدا برسیم