🕊﷽🕊
🔺#روضه_حضرت_علی_اصغر_ع
▪️#دفتری_علی_اصغر ع
❤️بر عترت مصطفی مکرر صلوات
❤️بر فاطمه و ساقی کوثر صلوات
❤️خواهی گه شود مشکلت آسان بفرست
❤️بر چهره دلربای اصغر صلوات
✨هر شب تو را بزم عزاست مهدی جان
✨داغ دلت از کربلاست مهدی جان
✨مولا نبودی کربلا چه کردند 2
✨با اصغر شیرین زبان چه کردند
((یا صاحب الزمان
الغوث و الامان))
السلام علیک یا رضیع العطشان یا علی اصغر علیه السلام یا باب الحوائج
⭐️دنیا همه دیوانه و شیدای حسین است
⭐️مُهر همگان خاکِ کفِ پای حسین است
⭐️رمزی که شود ضامن ما در صفِ محشر
⭐️لبخند علی اصغر زیبای حسین است
⬅️دلتو ببرم یه لحظه کربلا آی کربلائیا، آی اونایی که حسرت کربلا به سینه دارین ، شش ماهه ابی عبدالله باب الحوائجه....
اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن
((یا باب الحوائج... یا علی اصغر))
بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه...
امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر...
آقا زاده ای که باب الحوائجه...
حالا هر حاجتی داری بسم الله...
((یا باب الحوائج یا علی اصغر))
(همه ناله بزنند)
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
(اوج)
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
یه وقت دیدن ابی عبدالله رفت پشت خیام حرم ..
با غلاف شمشیر داره قبری محیا میکنه...
خدا این طفلُ مادر نبینه...
یه وقت شنید صدای نالهٔ مادری بلنده.....
حسین......
حسین.....
حسین..
حسین تو رو بجان مادرت زهرا س صبر کن حسین....
حسین اگه تو باباشی من مادرش ربابم
بزار یه بار دیگه علیمو ببینم...
(دشتی)
🔺مچین خِشت لحد تا من بیایم
🔺تماشای رُخ اصغر نمایم
🔺دوید او را گرفت با آهُ زاری
🔺که ای اصغر مگر مادر نداری
آخ
▪️تو رفتی و شدم آواره اصغر
▪️وای لباسات پیش مادر مونده اصغر
▪️یقین دانم پدر در وقت دفنِت
▪️برا تو لالایی خونده اصغر
هرچقدر ناله داری به مضطریه ابی عبدالله از سویدای دلت ناله بزن بگو یا حسین.....
به نیت فرج امام زمان،،، شفای همه مریضا،، زفع گرفتاریها،،،
(زمزمه کششی)
((یا باب الحوائج یا علی اصغر))...
🔺هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔺
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5825662287033139692.mp3
3.66M
#روضه ی جانسوز
#شب_هفتم_محرم
#میرداماد
لالالالا گلم لالا لالا بهارم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
آهای حرم ندیده،،،، بگو یا ابوالفضل
آی درد و غم چشیده، بگو یا ابوالفضل
رنج و بلا کشیده،، بگو یا ابوالفضل
««علمدار کربلا.........دستم به دامنت»»
««ابوالفضل با وفا...دستم به دامنت»»
ای که شدی گرفتار،، بگو یا ابوالفضل
کار دلت شده زار،، بگو یا ابوالفضل
محرما هزار بار،،، بگو یا ابوالفضل
سقای کربلایی،،،، جانم ابوالفضل
تو یار با وفایی،، جانم ابوالفضل
آقا گره گشایی،، جانم ابوالفضل
««علمدار کربلا.........دستم به دامنت»»
««ابوالفضل با وفا...دستم به دامنت»»
تموم زندگیم رو،،،،، نذر تو کردم
آقا فقط تو هستی،، درمان دردم
باب الحوائجی تو،، دورت بگردم
من که به عشقت آقا، عمریه اسیرم
چی میشه حاجتم رو، از تو بگیرم
تو کربلا به پیش،،، پاهات بمیرم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
««علمدار کربلا.........دستم به دامنت»»
««ابوالفضل با وفا...دستم به دامنت»»
✨✨✨✨✨✨✨
شاه وفا ابوالفضل ، شاه وفا ابوالفضل ، شاه وفا ابوالفضل
ابوالفضل ، ابوالفضل ، ابوالفضل
شاه وفا ابوالفضل ، شاه وفا ابوالفضل ، شاه وفا ابوالفضل
ابوالفضل ، ابوالفضل ، ابوالفضل
تو شهریاری فاطمه تباری، تو شهریاری فاطمه تباری
مانند حیدر همتا نداری، همتا نداری
ای روح احساس رنگ و بویت از یاس، ای روح احساس رنگ و بویت از یاس
یا کاشف الکرب اکشف کربی عباس
یا کاشف الکرب اکشف کربی عباس
شاه وفا ابوالفضل ، شاه وفا ابوالفضل ، شاه وفا ابوالفضل
ابوالفضل ، ابوالفضل ، ابوالفضل
شاه وفا ابوالفضل ، شاه وفا ابوالفضل ، شاه وفا ابوالفضل
ابوالفضل ، ابوالفضل ، ابوالفضل
تو نور عینی ماه عالمینی، تو نور عینی ماه عالمینی
تنهای تنها ارتش حسینی، ارتش حسینی
گل کردی عباس کوه دردی عباس، گل کردی عباس کوه دردی عباس
ساده بگم من خیلی مردی عباس، خیلی مردی عباس
زهرا سرشتی رمز سرنوشتی، زهرا سرشتی رمز سرنوشتی
جنت نمیخوام تو خود بهشتی، تو خود بهشتی
دل خانه ی تو دیوانه ی تو، دل خانه ی تو دیوانه ی تو
جای رقیه روی شانه ی تو، روی شانه ی تو
گو یا ابوالفضل ، گو یا ابوالفضل ، گو یا ابوالفضل
گو یا ابوالفضل ، گو یا ابوالفضل ، گو یا ابوالفضل
قد تو رعنا نفست مسیحا، قد تو رعنا نفست مسیحا
بر روی سینت هک شده با زهرا، هک شده با زهرا
تو باصفایی آخر وفایی، تو باصفایی آخر وفایی
تو باصفایی آخر وفایی، تو باصفایی آخر وفایی
عشق زینبینی و یل کربلایی، یل کربلایی
جانانی عباس بی کرانی عباس، جانانی عباس بی کرانی عباس
کشتی حسین و، کشتی حسین و بادبانی عباس🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
✔اشعار جدید مداحی
🎤مجالس کامل مداحی
6563_1580645758.mp3
4.46M
محمد حسین حدادیان
نوحه حضرت ابوالفضل
قلبم گرفتارت حالم پریشونت
من گریه ها کردم با اسم محزونت
هر شب به یاد تو چشمامو تر کردم
دیدی جوونیمو تو روضه سر کردم
( باز آبرومو خریدی میدونم )
( درمون دردامی دردت به جونم )
( خیلی بدهکار آقایی هاتم )
( میخوام همیشه کنارت بمونم )
آقا حسینه حسینه حسینه
مولا حسینه حسینه حسینه
اشک منو دیدی بازم کرم کردی
آدم نبودم من تو آدمم کردی
دور از تو دنیا رو میخوام چیکار آقا ؟
بازم دلم تنگه تنهام نذار آقا
(نیمه شبا سر رو تربت میذارم )
( میگم حسین آروم آروم می بارم )
( از تو بغیر از محبت ندیدم )
( من هیچکسو مثل تو دوس ندارم )
آقا حسینه حسینه حسینه
مولا حسینه حسینه حسینه
عمری دل زارم مست اباالفضله
روزی هر سالم دست اباالفضله
کارم گره خورده ای با وفا عباس
ماه بنی هاشم مشکل گشا عباس
( از بچگی گریه کردم براتو )
( از من نگیر اشک تو روضه هاتو )
( اسمت شده مرهم هر چی درده )
( هیچکی تو قلبم نمی گیره جاتو )
سقا اباالفضل اباالفضل اباالفضل
آقا اباالفضل اباالفضل اباالفضل
دینم حسین و رباب و رقیه
دنیام اباالفضل اباالفضل اباالفضل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
آقام اباالفضل اباالفضل اباالفضل
آقام اباالفضل اباالفضل اباالفضل😭😭😭😭😭😭
1_10886639551.mp3
17.5M
لالا لالا گل پونه لالایی
بخواب مادر دلم خونه لالایی
لالا لالا گل شبدر لالایی
شاید بارون بیاد مادر لالایی
بخواب اروم با این رویا عزیزم
عموت رفته دل دریا عزیزم
ااااای علی اصغر لالا لالا لالا ۲
ااااای گل مااادر لالا لالا لالایی
بجای شیر گرفته روووو لب انگشت
کبوتر بچمو سوزه عطش کشت
فرات بی وفا با من نسازی
چه وردی تو جای مهمان نوازی
بعد گلایه کرد خانم رباب از،آسمون
تو هم ای آسمون همدست رودی
تو هم ای بی وفا با ما نبودی
ای امون از،این کویر و بی وفایی
ای علی اصغر لالا لالا لالایی
تا ک دیدیی غریبیه بابا توووو
با چ حالی تو وا کردی چشاتو
بابا تنها شده تو قلبه میدان
پاشو ک وقت جنگت شد علی حان
دلممیخواد ک پای تو بشینم
تو رو تو رخت دامادی ببینم
ااااه علی پاشو بابات چشم انتظاره
اااه توی میدون چشاش دنبال یاره
علی لای لای گلم لای لای لالایی
علی لای لای گلم لایلای لالایی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
التماس دعا
4_5832509976731451997.mp3
1.22M
🌿 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
🌟#واحد
🎤سید مهدی میرداماد
بابی انت و امی یا ابا عبدالله
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
لحظه به لحظه روزو شب میگم باچشم تر حسین
به ما رسیده از شما
حدیث گریه بر حسین
ازعشق و عاشقی خبر نداره
اون که تو روضه چشم تر نداره
کی میگه اشک من حسین زهرا اثر نداره
سینه می زنم همیشه در تاب و تبم
سینه می زنم یاد حسین و زینبم
یه روز نیام به هیاتا
اون روز من شب نمیشه
هیشکی برای دل من
سالار زینب نمیشه
پرچم کربلا همیشه بالاست
ارباب ما ارباب کل دنیاست
اجازه ی یه قطره اشکمونم
به دست زهراست
سینه میزنم
کنار پرچم و علم
سینه میزنم
برای دوری از حرم
این دل من مشهده یا
ایوون طلای نجفه
هیچ جای دنیا نمیشه
کربلا روز عرفه
به زیر خیمه ی حسین مسلَّم
نوکریه بر همه چی حسین مقدم
لحظه شماری میکنم که زودتر
یاد محرم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
گریه میکنم محرم و صفر دو ماه
گریه میکنم یاد غروب قتلگاه
سینه میزنم
همیشه در تاب و تبم
سینه میزنم
یاد حسین و زینبم
▪️▪️▪️▪️▪️
751.6K
#زمینه_شور_فراق#کربلا
ملودی اول
ببین چه حالی ام ، ببین چه مضطرم
ای پادشاه حُسن ، ای حضرت کَرَم
دریغ نکن دیگه ، نگاهتو ازم
همین برام بسه ، که دورم از حرم
ملودی دوم
از بس به لطف و مهربونی دادی عادتم
که مطمئن شدم همیشه زیر سایَتَم
دیگه سر اومده به خدا جام صبر من
پس کی میشه مُقَدَّر آقا جون زیارتم
ملودی سوم
آقا جون لَنگ یه نگام / دیگه دوری بسه برام
میترسم که بمیرم و / آخرش پیش تو نَیام
آقام آقام آقام حسین ۴
فقط به این امید ، من زنده ام آقا
که عاقبت یه روز ، بِرَم به کربلا
تو رو به دخترت ، رقیه جان قسم
یه کاری کن برا ، حرم نرفته ها
من فطرس شکسته پرم تو پرم بده
دارو و مرهمی واسه چشم ترم بده
راه علاجی نیست یه کم آروم بشه دلم
دار و ندارمو بگیر و جاش حرم بده
مثل تشنه که پیِ آب / میبینه دنیا رو سراب
به دیدار حرم تو / راضی ام حتی توی خواب
آقام آقام آقام حسین ۴
دلم گرفته و ، یه بُغضه توو گلوم
اگه حرم نیام ، که میره آبروم
کی میرسه آقا ، روز وصال من
درای رحمتت ، کی وامیشه به روم
عشق تو جاریه توو رگ و خونم ای حسین
از خوان تو رسیده آب و نونم ای حسین
دادی توو قتلگاه به همه درس بندگی
یکتا پرستیمو به تو مدیونم ای حسین
به ساحتت سلام حسین / نوکرتم امام حسین
با هیچ کی کاری ندارم / ازت حرم میخوام حسین
آقام آقام آقام حسین ۴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بهمن_عظیمی
289.2K
#سینه_زنی_زمینه _حضرت_رقیه_س
یه ماهه که بابا، نخوندی لالایی
شبا نخوابیدم، کجایی بابایی
سر. تو رو نیزه، نمیرسه دستم
پایین پای این، نیزه ها بنشستم
🔲 امون امون ای دل
یا
🔲یا ابتا یا حسین ...
نفس به عشق تو، می کشم ای بابا
بعد علی اصغر، دیگه شدم تنها
عمه سپر میشد، همیشه جای من
بعد تو شد غصه، بابا دوای من
🔲 امون امون ای دل...
پاهام پر آبله، بس که دویدم من
ببین که از داغت، دیگه بریدم من
از غصه دق کردم، ببر منو بابا
پیش عمو عباس، که اومده زهرا
🔲 امون امون ای دل....
سر تو رو بردن، بزم شراب و می
نپرسیدی راه رو ، چطوری کردم طی
منو ببر با خود، زجر کشیدم من
چقدر مصیبت از، زجر کشیدم من
🔲 امون امون ای دل....
( آقای روح اله گائینی )
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
#روضه
وداع حسنین علیهما السلام با مادر :
هنگام دفن حضرت زهرا سلام الله علیها کسی نبود به امیر المومنین کمک کند . حسنین و زینبین حال و روز مناسبی نداشتند .
اگر علی درون قبر می رفت چه کسی بدن را تحویل او می داد ؟ بالای قبر می ایستاد ، چه کسی بدن خانم را تحویل بگیرد و درون قبر بگذارد ؟ یک وقت دید2 تا دست ، شبیه دستان رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم ظاهر شد . فرمود : علی جان ! امانتم را تحویل بده . در این حال حسنین و زینبین گریه شدیدی کردند و مدام مادر را صدا می زدند و امیرالمومنین فرزندان را نظاره می کرد و اشک می ریخت . در منظره وداع یتیمان فاطمه علیها سلام با مادر مهربان ندایی به امیرالمومنین رسید که فرزندان فاطمه را دریاب . آنها را از مادر جدا کن که عرش و ملکوت ، ملائکه ، مقرب به گریه افتادند . امیرالمومنین که خود چهره ای پراز دانه های مروارید از اشک داشت با ملاطفت پدرانه و مهربانی فرزندان را از بدن فاطمه جدا کرد(1) …
فغان و آه از آن دم که خونفشان زدوعین
بیامدند ضیاء دو دیده اش حسنین
به روی سینه مادر شدند گرم نوا فتاد غلغله ز افغانشان به ارض و سما
گهی ز درد یتیمی حسن به شیون و شین
گهی زیاد غریبی به آه و ناله حسین
در آن زمان شه دین با نوازش بی مَر
جدا حسین و حسن را نمود از مادر
کنون زجای دگر شورشی به سر دارم
نه در مدینه که در کربلا نظر دارم
دمی که خسرو لب تشنه از جفای یزید سرش به نی شد و جسمش به خاک و خون غلطید
سکینه نام از آن تشنه لب یکی دختر
به قتلگاه درآمد به جستجوی پدر
به گریه گفت پدر جان فدای پیکر تو
بریده است کدامین لعین زتن سر تو
به روی نعش پدر گرم آه و شیون شد چنان که از غمش آشفته حال دشمن شد
دریغ و درد که بهر تسلی اش آن گاه
به قتلگاه روان گشت شمر نامه سیاه
بزد به صورت آن بی نوا چنان سیلی
که گشت عارض چون ماه انورش نیلی
(صغیر اصفهانی)
پاورقی : 1- رنجها و فریادهای فاطمه سلام الله علیها : (ت بیت الاحزان) :ص253
#مقاتل_و_زیارات
#گریز_روضه_حضرت_زهرا_(س)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
🔹🔷《السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ(ص)، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ(ص)》🔷🔹
✅حضرت فاطمه(س)، خود با وضعیت وخیم جسمی، درد بازو، صورت کبود شده، پهلو شکسته، چشمان کم سو، بدنی که دچار سوختگی شده و قلبی شکسته و پُر از غم، ماجرای هجوم و لطمات و صدمات وارده را، این گونه بیان می فرماید :
📜《..فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا وَ أتَوا بِالنارِ لِیُحْرِقُوهُ وَ یُحْرِقُونا، فَوَقَفتُ بِعِضادَةِ البابِ وَ ناشَدتُهُم بِاللهِ وَ بِأبِی أن یَکُفُّوا عَنّا وَ یَنصُرُونا》
♦️بر درب خانه ی ما هیزم زیادی جمع کردند و آتش آوردند تا خانه و ما را آتش بزنند.
من در پشت درب ایستاده بودم و آن ها را به خدا و پدرم قسم می دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند.
📜《فَأخَذَ عُمَرُ السَّوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ ـ مَولی أبِی بَکرٍـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی!
فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ ـوَ أنا حامِلٌ ـ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی》
♦️ناگهان عُمَر تازیانه را از دست قنفذ ـ غلام ابوبکر ـ گرفت و با آن به بازوی من زد.
در این هنگام تازیانه دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد ـ و من در آن هنگام باردار بودم ـ پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.
📜《فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخاضُ فَأسقَطتُ مُحْسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ!》
♦️سپس عُمَر چنان به صورتم سيلی زد به طوری که گوشواره هایم تکّه تکّه شده از گوشم جدا شدند و درد زایمان به سراغم آمد و مُحسن راـ که بی گناه بود- سقط کردم.
📜《فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ؟!!
وَ قَد تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنهُم، وَ تَبَرَّاتُ مِنهُم》
♦️آیا این ها مردمانی هستند که می خواستند بر جنازه ی من نماز بخوانند؟!!
در حالی كه خداوند و فرستاده ی او از آنان بيزاری جسته اند، من نيز از آنان برائت می جويم.(۱)
📝شعر :
بعد از پدر، به فاطمه دشمن امان نداد،
و ز مهر، کس تسلی آن خسته جان نداد!
زهرا ندید محسن و، گلچین روزگار،
گل چید و فیض دیدن بر باغبان داد!
می خواست با پسر بدهد جان به پشت در،
اما چو بی کسی علی دید، جان نداد!
در کوچه خواست تا که شود حامی علی،
دردا که تازیانه ی دشمن امان نداد!
هر قهرمان کند به نشان خود افتخار،
زهرا نشان خود به علی هم نشان نداد!
📚منبع :#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹.
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
1_12926204794.mp3
5.89M
اثار_ارتباط_با_خدا
با صدای
بلبل بوستان حضرت مهدی(عج)
شهید حاج شيخ احمد كافی(ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من دوست دارم غرق رویای تو باشم
دریای آرامش منو حالا بغل کن
من درد دارم درد دوری از حرم رو
آقا بیا یه جوری این مشکل رو حل کن
Jalal Zare - Moshkel Gosha 320 (MusicTarin).mp3
10.87M
ابوالفضل
—–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—–
مُشکل گشا ابالفضل دِلبر دلها ابالفَضل…!!! ♪♩
دلبر دلها ابالفضل دلبر دلها ابالفضل
ای باوفا ابالفضل دلبر دلها ابالفضل!!! ♪♩
دلبر دلها ابالفضل دلبر دلها ابالفضل
وای این کیه گوی سِبقت از هر چی یله برده ♪♩
وای پشت حسین به هِیبت چِشاش گره خورده!!
دانلود نوحه مشکل گشا ابوالفضل دلبر دلها ابوالفضل جلال زارع
چه امیری عجب یلی چه رخ ماه منجلی ♪♩
وقتی که شمشیر میزنه انگار که زِنده شد علی
عباس خطیب منبر حسین میوه ی فردوسه!! ♪♩
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
عباس معمار سقاخونه شَهنشهه طوسه
جلال زارع
#حضرت_عباس
4_5832569917295036858.mp3
3.75M
💥سبک: #مناجات
🎙مداح: #محمود_کریمی
🌷 #امام_زمان(عج)
بكش به روی سر خسته ام پر خود را
به این دو چشم عبايِ معطّرِ خود را
میانِ گریه كُنانت رسیده ام شایـد
به كربلا برسانی كبـوترِ خـود را
به ما بهشت نوشتند ما نمی خواهیم
كنارِ خویش نگه دار نوكرِ خود را
كنارِ شانه ی لرزان تو چه می چسبد
به پای تو بگذارم شبی سـرِ خود را
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بصیرت است همین روضه و به این بیرق
گـره زدیـم تمـاميِ بـاورِ خود را
به جمعِ سینه زنانت رسیده ام هر شب
به پـا كنید همه شورِ محـشرِ خود را
حسین گفتنِ ما دستِ ما نبود از توست
بگو به زمـزمـه ذكرِ مـكرر خود را
بـرای عمّه تان نـذر كرده ایم آقـا
بیاوریم نفس های آخرِ خود را
حسن لطفی
4_5787170601147828533.mp3
5.74M
💥سبک: #شور
🎙مداح: #وحید_شکری
🏴 #امام_حسین(ع)
🏴 #شب_جمعه #محرم #اربعین
بند اول
دلم فقط با یاد کرببلا میزنه
حرم حرم رویای من آرزوی منه
دو گنبد زیبا و طلا مقابل هم
زیارت شش گوشه بهشت سینه زنه
آخرش میاد روزی که
بیخیال دنیا میشم
با رفیقای هیئتی
عازم کرببلا میشم
همه با رخصته علی موسی الرضا
وعده ی عاشقی عرفه کربلا
از حرم تا حرم به هوای حسین
با دم العجل کربلای حسین
اللهم الرزقنا کربلا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بند دوم
روی سرم پهناور وسعت سایه حسین
زندگیمو میریزم به زیر پای حسین
کرببلا تقصیر کتاب عشق و صفاست
کتابی که پر شده از آیه آیه حسین
حالا من چطور با غم
دوری از حرم سر کنم
شایدم باید ایندفعه
گریه هامو بیشتر کنم
آرزومه بیام با پدر مادرم
سر بزارم روی شونه های حرم
از ته دل باشه زیر لب زمزمه
عجل الله فرج پسر فاطمه
اللهم الرزقنا کربلا
بند سوم
یه کربلا یک شش گوشه و یه حال غریب
دم غروب پایین پا عطر دل انگیز سیب
یه روضه و گریه و دعا برای فرج
سلامی بر اصحاب و زهیر و حر و حبیب
چه صفایی داره منو
شب جمعه های حرم
یه زیارت و اشک و آه
جمع زائرای حرم
سالیانی میشه که دلم مبتلاست
حرمش خونمه وطنم کربلاست
منو حال بکاء به امید وصال
کربلا قبلتی نوکریشه مدال
اللهم الرزقنا کربلا
گوشه ای از کرامات حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نویسنده:سید جواد حسینی
کرامت عبارت است از «انجام کار خارق العاده با قدرت غیر عادى و بدون ادعاى نبوت و یا امامت.» (1)
به عقیده اکثریت علماى مذاهب اسلامى - جز گروه اندکى از معتزلیها - صدور کرامت از اولیاى خداوند و به دست آنها ممکن است. به قول دانشمندان: «اَدَلُّ دَلِیلٍ عَلَى اِمْکَانِ الشَّىءِ وُقُوعُهُ؛ بالاترین دلیل بر امکان چیزى، وقوع و انجام آن چیز است.»
در تاریخ نمونه هاى زیادى از کرامات اولیاى خداوند نقل شده است. مثل: سرگذشت حضرت مریم(سلام الله علیها) و جریان ولادت فرزندش حضرت عیسى(علیه السلام)، نزول میوه هاى بهشتى در محراب عبادت براى او و نیز داستان «عاصف بن برخیا» و انتقال تخت ملکهٔ سبأ از یمن به فلسطین در یک چشم به هم زدن و داستانهایى که شیعه و سنى درباره کرامات حضرت على(علیه السلام) نقل کرده اند. (2) به شرح ذیل است:
1. سخن گفتن با مادر در دوران جنینى
در دوران باردارى خدیجه کبرى، فاطمه(سلام الله علیها) درون شکم مادر با وى سخن می گفت که به برخى روایات در این زمینه اشاره می کنیم:
الف) از حضرت خدیجه(سلام الله علیها) نقل شده است: «در زمانى که به فاطمه(سلام الله علیها) حامله شدم، وى در شکمم با من صحبت می کرد.»
«لَمَا حَمَلَت بِفَاطِمَة کَانَت حَملَاً خَفِیفَاً تُکَلِّمُنِى مِن بَاطِنِى؛ (3) زمانى که فاطمه(سلام الله علیها) را باردار بودم، حملى سبک بود و از باطنم با من سخن می گفت.»
ب) دهلوى نقل می کند: «آن زمان که خدیجه به فاطمه(سلام الله علیها) حامله گردید، وى در درون شکم مادر، با وى سخن می گفت و خدیجه(سلام الله علیها) این مطلب را از رسول خدا پنهان می کرد. روزى رسول خدا(سلام الله علیها) بر خدیجه(سلام الله علیها) وارد شد، دید با کسى سخن می گوید، بدون اینکه شخصى نزد او باشد. فرمود: با چه کسى سخن می گفتى؟ عرض کرد: با کسى که در شکم دارم. حضرت فرمود: «ابشرى یا خدیجة! هذه بنت جعلها الله ام احد عشر من خلفائى یخرجون بعدى وبعد ابیهم؛ بشارت باد را اى خدیجه! این [را که در شکم دارى] دخترى است که خداوند او را مادر یازده تن از جانشینان من قرار داده است، که ایشان پس از من و پدرشان [على(علیه السلام) به عنوان امام] خارج می شوند.» (4)
2. آمدن حور العین و زنان بهشتى هنگام ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به زنان قریش و بنى هاشم پیغام داد که زمان وضع حمل من نزدیک است، مرا در این امر یارى نمایید؛ ولى آنان پاسخ دادند: «اى خدیجه! چون تو در ازدواجت از سخنان ما سرپیچى نمودى، و محمد(صلی الله علیه و آله) یتیم را به همسرى برگزیدى، ما نیز تو را یارى نمی کنیم.» خدیجه(سلام الله علیها) از این جواب سخت غمگین و ناراحت شد، در این هنگام چهار زن، همانند زنان بنى هاشم وارد شدند، در حالى که خدیجه از دیدن آنان هراسان شده بود. یکى از آن چهار زن به خدیجه گفت: «غمگین مباش! پروردگارت ما را براى یارى تو فرستاده است. ما خواهران و یاوران تو هستیم. من «ساره » هستم، این «آسیه، دختر مزاحم » رفیق بهشتى تو است و این هم «مریم، دختر عمران » و این یکى «کلثوم، خواهر موسى بن عمران » خدا ما را براى کمک به تو فرستاده است تا یاور و پرستار تو باشیم.»
یک نفر از آن چهار زن در سمت راست خدیجه(سلام الله علیها)، دومى در طرف چپ او، سومى در پیش رویش، و چهارمى در پشت سر او نشستند و فاطمه(سلام الله علیها) پاک و پاکیزه تولد یافت.
پس از تولد آن حضرت، ده نفر حور العین که در دست هر یک ظرفى بهشتى پر از آب کوثر و یک طشت بهشتى بود، وارد شدند و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را با آب کوثر شستشو دادند و سپس در میان پارچه اى که از شیر سفیدتر، و از مشک و عنبر خوشبوتر بود پیچیدند. (5)
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در هنگام ولادتش حور العین و بانوان عالىمقام یاد شده را کاملاً شناخت و با ذکر نام به تک تک آنها سلام کرد. این کرامت نشان می دهد که ملاقات و آشنایى آن حضرت با آنان بى سابقه نبوده، و آن وجود مقدس قبلا عوالمى را طى کرده و در مسیر ملکوتى خویش، آن فرستادگان آسمانى را دیده و شناخته است. (6)
3. نورانى شدن مکه و جهان با نور ولادت فاطمه(سلام الله علیها)
کرامت دیگرى که براى آن بانوى بزرگ اسلام ذکر شده، این است که چون آن مولود مقدس پا به دنیا نهاد، نورى از طلعت او ساطع شد که پرتو آن به تمام خانه هاى مکه وارد گردید، و در شرق و غرب زمین محلى نماند که از نور او بى بهره باشد، چنان که در روایتى از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «فَلَمَّا سَقَطَتْ إِلَى الْأَرْضِ أَشْرَقَ مِنْهَا النُّورُ...؛ (7) زمانى که [فاطمه(سلام الله علیها)] به دنیا آمد، نور از او ساطع گشت.»
در قسمت دیگرى از این روایت می خوانیم: «وَ بَشَّرَ أَهْلُ السَّمَاءِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِوِلَادَةِ ف
َاطِمَةَ(سلام الله علیها) وَ حَدَثَ فِی السَّمَاءِ نُورٌ زَاهِرٌ لَمْ تَرَهُ الْمَلَائِکَةُ قَبْلَ ذَلِکَ؛ (8) بعضى از اهالى آسمان به برخى دیگر ولادت حضرت زهرا را بشارت می دادند، و نور بسیار درخشانى در آسمان حادث شد که فرشتگان قبل از آن نظیرش را ندیده بودند.»
در روایت اهل سنت نیز آمده است: «فلمّا تم امد حملها وانقضى وضعت فاطمة فاشرق بنور وجهها الفضاء (9)؛ آن هنگام که مدت حمل فاطمه تمام شد، خدیجه او را به دنیا آورد، و به نور جمال او، فضا روشن و منور گردید.»
این نور در روز قیامت آشکارتر خواهد شد، چنانکه از ابن عباس نقل شده است که: «در روز قیامت، اهل بهشت ناگهان متوجه می شوند که بهشت همانند روشنى روز توسط خورشید روشن شد، سؤال می کنند: خدایا! فرمودى در بهشت خورشیدى وجود ندارد، (10) پس این نور چیست؟ جبرئیل جواب می دهد: این نور خورشید نیست؛ بلکه نور خندهٔ فاطمه و على(علیه السلام) است.» (11)
4 . سجدهٔ هنگام ولادت
کرامت دیگر آن حضرت این است که به هنگام ولادت به سجده افتاد، چنانکه از حضرت خدیجهٔ کبرى نقل شده است: «فولدت فاطمة، فوقعت على الارض ساجدة رافعة اصبعها (12)؛ هنگامى که فاطمه(سلام الله علیها) به دنیا آمد، به روى زمین به حال سجده افتاد، در حالى که انگشت خویش را بالا گرفته بود.»
5.گفتن شهادتین هنگام ولادت
کرامت دیگر آن حضرت این است که هنگام ولادت، به توحید، رسالت و ولایت شهادت داد. امام صادق(علیه السلام) در این رابطه می فرماید: «فَلَمَّا سَقَطَتْ... فَنَطَقَتْ فَاطِمَةُ(سلام الله علیها) بِالشَّهَادَتَیْنِ وَ قَالَتْ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ أَبِی رَسُولُ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَنَّ بَعْلِی سَیِّدُ الْأَوْصِیَاء ِوَ وُلْدِی سَادَةُ الْأَسْبَاطِ (13)؛ بعد از اینکه پا به دنیا گذاشت... سخن خود را با شهادتین آغاز نمود و گفت: شهادت می دهم که خدایى جز الله نیست، و پدرم فرستادهٔ خدا و سید و سالار پیامبران است و همسرم سید اوصیاء، و فرزندانم سید و سالار نوادگان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هستند.»
روایت فوق، اولا نشان می دهد که آن حضرت به هنگام تولد سخن گفته و دیگر اینکه از آینده و همسرى خود با على(علیه السلام) و امامت فرزندان خود خبر داشته است.
6. جامهٔ بهشتى
از «ابن جوزى» نقل شده است: «در هنگام زفاف فاطمه(سلام الله علیها) (بعد از دادن جامهٔ عروسى خود به فقیر) جبرئیل به محضر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمده، عرض کرد: یا رسول الله! پروردگارت سلام می رساند، و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه(سلام الله علیها) سلام برسانم و براى فاطمه(سلام الله علیها) جامه اى از دیباى سبز و از جامه هاى بهشتى فرستاده است. فاطمه(سلام الله علیها) بعد از پوشیدن لباس نزد پدر آمد، حضرت با عباى خود، و جبرئیل با بالهاى خود آن جامه را پوشاندند تا نور آن باعث آزار دیدگان نشود.» (14)
روزى بعضى از یهودیان خدمت پیامبر(صلی الله علیه و آله) رسیده، عرض کردند: «ما حق همسایگى داریم، درخواست می کنیم دخترت فاطمه(سلام الله علیها) را به عروسى ما بفرستى تا مجلس جشن ما به قدوم آن حضرت زینت گیرد.» پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «فاطمه، زن على بن ابیطالب(علیه السلام) است و در اطاعت او می باشد.» اما آنها اصرار کردند که تو شفاعت کن که على(علیه السلام) به او اجازه دهد. بعد از اجازه، یهودیان خود را به هر آنچه از لباسهاى خوب و فاخر و جواهرات داشتند، آراستند و گمان می کردند که فاطمه(سلام الله علیها) با لباس فقیرى می آید و او را استهزا می کنند؛ اما جبرئیل نازل شد و لباسی بهشتى با جواهرات بى نظیرى - که چشم روزگار مانند آن را ندیده بود - با خود آورد و فاطمه(سلام الله علیها) آن را پوشید و به مجلس عروسى رفت و زنان چون این منظره را دیدند، به سجده افتاده، مسلمان شدند و به سبب آن بسیارى دیگر از یهودیان نیز مسلمان شدند. (15)
7. همصحبتى با ملائکه
دانشمندان شیعه و سنى معتقدند که بعد از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) یقیناً انسانهایى بوده اند که همسخن ملائکه قرار میشدند؛ منتهى در مصداق آن اختلاف دارند. از کرامتهاى مهم حضرت این بود که بعد از پدر، با ملائکه همصحبت بود.
امام صادق(علیه الس
.
|⇦•رباب اگر که ببیند..
#روضه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
بلند مرتبه شاهی به مشکل افتاده
که گیر قهقههای اراذل افتاده
لب پدر به گلوی پسر عجب عکسی
سه خط سرخ ولی بر شمایل افتاده
رباب اگر که ببیند، حسین میمیرد
از این که گردن شش ماهه، مایل افتاده
* آخ بمیرم! هی ابی عبدالله میگفت:*
روی این دستم تنش بر روی این دستم سرش
آه! بفرستم کدامش را برای مادرش
حجم تیری که برای جنگ های سخت بود
آن چنان آسیب زد چیزی نماند از حنجرش
* آخ جانم جانم جانم! بچه بغل باباش آرومه.اما اگه این همهمه ها رو صداها رو وقتی میشنوه بچه ناخودآگاه بهم میریزه.*
لالایی لالایی لالایی لالایی لالا...
لالایی لالایی لالایی لالایی لالا...
* همچین که تیرو زدن دستش
ناخود آگاه جمع شد. *
رباب اگر که ببیند، حسین می میرد
از این که گردن شش ماهه مایل افتاده
* این بچه ها رو، رو دست بگیرید چون شیر خوردن، آب خوردن، آب به بدن بچه رسیده، سر روی گردن وایمیسته. اما همینطوریشم شیرخواره هی گردنش این ور و اون ور میره. ابی عبدالله فرمود:ببینید بچه ام داره میمیره. هر طرف این بچه رو بلند میکرد یه طرف گردن میفتاد.*
کمی به زیر عبا باز بود پلکِ علی
*این عبای ابی عبدالله چقد به دادش رسیده. اولین جایی که بدادش رسیده کنار بدن علی اکبر بود. حالا داره بچه رو میاره. بچه رو زیر عبا گرفته... همه عالم وقتی گرفتار میشن، میرن در خونه حسین ، به حسین رو میزنن. بابا ارباب شما...برا آب نه والا، برا شیرخواره هم نه، برا بار آخر برا هدایت این قوم داره بهشون رو میزنه ، فرمود مُّنوا علینا.. تا گفت مُّنوا علینا یه مرتبه همه هلهله کردن! همه کف میزدن...*
*ان شاءالله امشب نباشه چشمی که گریان این روضه نباشه چون سنگ دل ترینه دشمن هم برا این روضه گریه کرد. مختار وقتی کشیدش بیرون، سنگ دل ترین دشمنا بوده، گفت: جایی شد تو دلت به حال حسین بسوزه؟ گفت: امیر فقط یه جا! و الّا من جزو کسایی بودم که همه جا هی کف زدم هلهله کردم. گفت کجا ؟ گفت: دیدم بچه رو زیر عبا گرفته یه قدم میاد سمت خیمه ها دوباره روش نمیشه بر میگرده. هی دور خودش حسین داره میگرده...*
کمی به زیر عبا باز بود پلک علی
رسید خیمه پدر، دید کامل افتاده
دم غروب شده وقت غارت حرم است
عروس فاطمه تازه به مشکل افتاده
* این مشکل حضرت رباب چی بود؟ اصلاً ابی عبدالله بدنو سریع آورد دفن کرد یه قبر کوچیک کند. میدونه قراره چه خبر بشه! گفت: این بدن دیگه سالم بمونه. دیگه این یدونه رو سرشو جدا نکنن! یه وقت رباب دید نانجیب داره میره پشت خیمه ها. این گنجو نشون کرده. دیدن نیزه رو فرو کرد توی خاک...*
لباس، ملحفه، گهواره، بالشِ بچه
چقدر بین بیابان، وسایل افتاده
*این یدونه رو هم فقط برا حضرت زهرا میخونم. خانم جان! ببین چیکار کردن با عروست..*
به جای بستن قنداق، کارِ دست رباب
پس از علی، به طناب و سلاسل افتاده
بزرگ شد پسرم مرد شد ببین زینب
ز نیزه سایه ی اصغر به محمل افتاده
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_علی_اصغر
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1402050203.mp3
40.2M
|⇦•رباب اگر که ببیند.....
#روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
توتشنه و من...
#سینه_زنی و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم
تو تشنه و من با دو چشِ پر آب
عمو نیومده فدات شه رباب
خبری از سقا نشد، قلبم و آرامش بدم
یه قطره آب پیدا نشد طفلکمو آبش بدم
«گلم، لالایی لالایی لالایی بالام»
یه تیر و دو نشون غمِ پدرته
گلوی خونیتو دل مادرته
الهی بمیره اونی که سوخته دل مادرتو
آخه چه نامردی زده رو سرِ نیزه سرتو
«گلم، لالایی لالایی لالایی بالام»
خوابیدی زیر خاک همهٔ نَفَسَم
من و میبرن و اسیرِ قفسم
من که دیگه وقتی نباشی تو و بابات میمیرم
دیگه برام فرق نداره که گهواره اتو پس بگیرم
«گلم، لالایی لالایی لالایی بالام»
حرمله، خدا تحقیرت کنه
توی داغ بچههات، پیرت کنه
یه جوری زدی زمین گیرم کنی
الهی خدا زمین گیرت کنه
«گلم، لالایی لالایی لالایی بالام»
حرمله گُلشنمو ازم گرفت
گل رو دامنمو ازم گرفت
من اگه لالا نگم، دق میکنم
لالایی گفتنمو ازم گرفت
دیگه تا دنیا هست، میگه صدایی
تو که نیستی لالایی بی لالایی
ما پای این گهواره عمری گریه کردیم
یک وقت دست از لای لایی برنداری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#کربلایی_مهدی_رسولی
YEKNET.IR - zamine - shabe 7 muharram 1401 -mehdi-rasul.mp3
3.33M
•تو تشنه و من..
#سینه_زنی و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم
Roohollah Rahimian - Age Mordam Chi (320).mp3
3.82M
|⇦•اربعین نزدیکه وآشوبم..
#نماهنگ وتوسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ روح الله رحیمیان
●━━━━━━───────
به امام رضا میگم حرفامو
آخه بهتر میدونه دردامو
اربعین نزدیکه و آشوبم
میشه آقا بزنی امضامو
اگه مُردم چی اگه قبل اربعین
چشامو بستم چی
اگه مُردم چی همه رفتن
پس من که دلشکسته ام چی
اشکامو ببین من فقط
یه کربلا ازت میخوام همین
اشکامو ببین نکنه دوباره جا بمونم اربعین
یه حرم فقط، رفیق با معرفت
به رقیه میگم از جاموندن
آخه جاموندنو درکش کرده
کاش منو تو کربلا خاک کنند
حیفه آدم از حرم برگرده
دل وا موندم بیقراره
از همون سالی که جا موندم
اگه دل خونم خسته ام
بس که یه کنج از حرمو خوندم
یه کنج از حرم بهم جا بده
دلم تنگته خدا شاهده
هوای حرم هوای بهشت
بریم کربلا به جای بهشت
«یه حرم فقط، رفیق با معرفت»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#امام_رضا
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#اربعین
#روح_الله_رحیمیان
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها