eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ حضرت ابوالفضل عليه السلام (نوحه شماره ۹۱) گل هاداسان ای سلطانیم قلبیم سئخیلیب آی قارداش گل پاره لنیب سو مشکیم پرچم یئخیلیب آی قارداش یوبانما خیمه لرده قارداش اماندی تئزگل علقم اوسته گل آغلا قوللاریم بدندن کسیلدی قانلی پرچم اوسته گل حسینیم . گل حسینیم . گل حسینیم گل علقمه پر چمدارین احوالی پریشان اولدی اوخ ووردی عدو آلنیمدان آغلار گؤزومه قان دولدی مشکیمدن آخان سو مثلی شخصیتیم ارزان اولدی جالاندی سو حالیم پوزولدی خجالتم سوسوزلاریندان بو باره دن آماندی قارداش حلاللیق ایسته قیزلاریندان گل حسینیم . گل حسینیم . گل حسینیم تاب و تبیم الدن گئتدی از بس که ووروبلار یاره ای یوسف زهرا تئز گل بو گرم اولونان بازاره محشردی باشیم اوستونده زهراده گلیب دیداره آلیب منی قوجاقه زهرا دوشنده پیکریم ترابه دئدی یوبانما گئت خیامه اماندی رحم ائله ربابه گل حسینیم . گل حسینیم . گل حسینیم
من عباسم منه دریالر آغلار سوسوز احوالیمه سقالر آغلار منیم هجرانیم آغلاتدی حسینی ادبلی نوکره مولالر آغلار جانم ابوالفضل ۴ هنگامه ی هیجاده تیغین اله تا آلدین بیر حمله ده شیرانه نهر اوستنه آت سالدون تسخیر الدین نهری افسوس سوسوز قالدون ای ساقی سرمستان قربانین اولوم عباس جانم ابوالفضل ۴ من عباسم یازا هر کیم عریضه جواب عرضینی بیللم فریضه عزا خانه م منیم دارالشفادی شفا وئررم به اذن الله مریضه جانم ابوالفضل ۴
4_5890793408787650640.mp3
1.49M
❣﷽❣ 🔘 ⚫️ 🔘 👌👌 🔘یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله ⚫️دردم دوا بفرما 🔘حاجات ما را کن روا مولا ای حسین بی سر ای شفیع محشر خفته ای در خونین سر لب تشنه جان دادی در این صحرا 🔘یاابا عبدالله یااباعبدالله ⚫️دردم دوا بفرما 🔘حاجات مارا کن روامولا ای نور دو عینم سر جدا حسینم بنگر به شور و شینم آتش گرفتم از غمت مولا 🔘یا ابا عبدالله یااباعبدالله ⚫️دردم دوا بفرما 🔘حاجات مارا کن روامولا عزیزه زهرایی یکه و تنهایی کعبه ی دلهایی سوزم به سوز ماتمت مولا 🔘یااباعبدالله یااباعبدالله ⚫️دردم دوا بفرما 🔘حاجات ما را کن روا مولا کربلا غوغا شد محشره کبری شد نور خدا عیان شد مست تولای توام مولا 🔘یااباعبدالله یااباعبدالله ⚫️دردم دوا بفرما 🔘حاجات ما را کن روا مولا ساربانا دست من دست خداست ساربانا دست من مشکل گشاست ساربانا جد من پیغمبر است باب من ساقی حوض کوثر است ساربان من داغ اکبر دیده ام داغ عباس دلاور دیده ام 🔘یااباعبدالله یااباعبدالله ⚫️دردم دوا بفرما 🔘حاجات ما را کن روامولا 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 اسیری بوردمه منزل به منزل غم وغصه ی عالم دره مه دل برارِ نازنین زینب ته قروون پِِرس مره بَوین زینب ته قروون برار پرس خبرها دارنه زینب پرس که درد دلها دارنه زینب اگه مه رنگ و رو تغییر هاکرده مره درد اسیری پیر هاکرده مه دل ره خون دکردنه اسیری چهل روزه برسیمه به پیری چهل روزه چهل جور داغ بدیمه شه چشِ جا خزون باغ بدیمه تـه رقیـه ره بـا لگـد بـزونه دَنیبی مـره حـرف بد بزونه برار تا مجلس شراب بدیمه نامحرمون پیش کباب بهیمه وچون چش پیش به هر بهونه خجالت کشیمه تا مِره زونه ته که دَنیبی خواخر چو بَخرده ته زینب مثل ته مار لو بَخرده از رقیه نپرس جواب ندارمه بغیر از این دل کباب ندارمه ته سره تا بَدیّه دق هاکرده اَنّـه بـابـا بـابـا  بَـوته بَمـرده دعا هاکن شه حاجت ره بهیرم الهی که ته قبر سر بمیرم بَخون «مداح» مه دل که پاره بَیّه مـه قسمت کـربلا دِواره بَیّـه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 .
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 مِـره بَـوتی خـواخر هاکن صبوری نپرس مِه جا سر هاکِنّه چی جوری هـزار   بـار   بَمـردمـه  زِنّـه   بیمه چنّه سخت هَسّه برارجان ته دوری 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بـرار جان اَمـون از ظلم زمـونه تـه زینب بمـو اَمّـا نصف جونه نَـدونی چنـه خجـالت کشیمه مِـه شاگـردونِ پَلی مِـره زونـه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
از کربلا رنگ خوشی دیدم ندیدم بی شیر ماندم بین هر خیمه دویدم دیشب فقط تا صبح طفلم داد میزد خیلی خجالت از بنی هاشم کشیدم * ای بی بی جان یا رباب چرا خجالت کشیدی؟!.. خدایا یه حالی به ما بده بتونیم گریه کنیم .. واقعا احساس مادری به همین شیر دادنه مادرِ .. وقتی نتونه شیر بده ها اصلا میریزه بهم ..* ای کاش این داغی که دیدم خواب باشد طفلم سلامت محضرِ ارباب باشد گفتم حسینم حاضرم در بین این دشت تشنه بمیرم اصغرم سیراب باشد مولایِ من حیران و سر افکنده آمد رو زد سویِ دشمن ولی شرمنده آمد وقتی که برمیگشت با چشم پر از آب از لشکرِ دشمن صدای خنده آمد تیری در این لشکر نبود الا سه شعبه چیدن آخر غنچه ام را با سه شعبه ای حرمله انصاف داری بی مروت اصغر سه شعبه حضرتِ سقا سه شعبه! مانده حسینُ کل آغوشش پر از خون صورت پر از خون بر رویِ دوشش پر از خون چشمم پر از خون شد که شد از ضرب آن تیر شش ماهه ام از گوش تا گوشش پر از خون باور کنم شش ماهه‌ی من اصغرم رفت از نعره‌ی تکبیر این لشکر سرم رفت خیلی مرا سوزانده این غصه که طفلم با حالت قهر آخرین بار از برم رفت *به قول مرحوم آرام ، میگفت وقتی رسید تو بغل باباش حرف که نمیزد پنجه هاشُ نشون داد یعنی ببین مادرم شیر نداشت اینقدر پنجه به سینه ش کشیدم این خونِ مادرمه ..* نشنیدم آخر صحبت نشنیده اش را بستن بر نی حنجرِ پاشیده اش را خیلی خجالت میکشم آبی بنوشم بر نیزه اش دیدم لب خشکیده اش را مردم من محزون غم دیده ربابم هم قافیه نه همنشینِ آفتابم تا آب میبینم سرم پایین می افتد هم قافیه نه داغدار مشک آبم.
روضه رباب....mp3
3.02M
روضه رباب ..حاج آرمین غلامی من زینبم به خاطر من گوش کن رباب مرحوم مُلّای دربندی مینویسه: تا صدای قدم هایِ ابی عبدالله اومد سمت خیمه ها، بی بی رباب گفت: بچه ام رو حسین آوُرد، حتما سیرابش کرده، اول کاری که کرد بلند شد گهواره اش رو مرتب کرد، به همه خانوم ها هم گفت: الان بچه ام رو میارن، من میخوابونمش... بی بی زینب اومد بیرون، اما دست خونی، معجر خونی برگشت خیمه، این صحنه رو که دید رباب خبردار شد، به صورتِ خودش زد... من زینبم به خاطر من گوش کن رباب اصغر به خواب رفته فراموش کن رباب ناله بزن: حسین!.. اگر بناست دَمی بی تو بگذرد عُمرم هزار بار بمیرم نبینم آن دَم را ابی عبدالله!... غبار ماتم تو آبرو به من بخشید به عالمی ندهم این غبار ماتم را به نیم قطره ی اشک محبتت ندهم اگر دهند به دستم تمام عالم را محبت تو بود رشته ی نجات مرا رها نمیکنم این ریسمان محکم را به یُمن گریه برای تو روز محشر هم خموش می کنم از اشک خود جهنم را حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را به خون نشانده دل دودمان آدم را به عاشقان تو نازم که بهر جانبازی گزیده اند همیشه خط مقدم را ..آرمین _غلامی یکشنبه۲/اردیبهشت۱۴۰۳ کرم_کرمانشاه👇👇
. حضرت زهرا(ع)و حضرت س گریز به خرابه ی شام انجام كار خانه مرا سخت گشته است دیگه خودم نمی تونم برا بچه هام نون درست كنم... نمی تونم خودم لباس های بچه هام رو بشورم... بابا چند وقت ِ زینب میاد جلو بسترم... توقع داره مثل همیشه بغلش كنم... موهاش رو شونه بزنم... آخ كه دیگه دستم بالا نمیاد... بابا برا علی نمیتونم بگم،بچه ها هم كه طاقت ندارن... اومدم برا تو بگم بابا انجام كار خانه مرا سخت گشته است می دونی چرا بابا؟ ضرب غلاف بال و پرم را گرفته است همسایه ها عیادت نمی اومدند،ای كاش نمی اومدند،وقتی می اومدند،می رفتن بیرون،زینب میشنید،هی با خودشون می گفتن،این خانم دیگه موندنی نیست،این روزها روزهای آخرشه، همسایه ها همه فهمیده اند كه مرگ سر تا به پای محتضرم را گرفته است فاطمه هجده ساله از دیوار كمك میگرفت،می اومد كنار قبر بابا،این روزها وقتی از بابا حرف می زدن دلتنگ میشد،می گفت:علی جان پیراهنی كه بابام رو در اون پیراهن غسل دادی،بده من بوی بابام و استشمام كنم،امیرالمؤمنین علیه السلام می دونه فاطمه چقدر دلتنگه،هی امتانع میكرد،هی زهرا اصرار،پیراهن رو آورد،روایت نوشته،تا پیراهن رو بو كرد،دیدن خانم غش كرد،رو زمین افتاد،می خوام بگم بی بی طاقت نداشتی،پیراهن بابا رو ببینی،من بمیرم برا اون سه ساله ای كه تا بهانه ی بابا رو گرفت،دیدن نانجیب ها از در خرابه یه طبقی دارن میارن،قول بده ناله هات تموم نشه برای باقی شعر،همچین كه رو پوش رو كنار زد،بچه ترسید،عمه جان این سر كیه؟ آخه حق داره بچه،باباش این طوری نبود،همه صورت زخمی ِ،لبها تركیده،بی بی كنار قبر بابا با باباش حرف می زد،اما این سه ساله،كنار سر بریده بابا، گفت:بابا،خیلی درد و دل دارم باهات بابا، درشام بی كسی مرا داد می زند زخمی كه بال چشم ترم را گرفته است اگه كسی تا حالا برا رقیه سلام اللله علیها گریه نكرده باشه،با این بیت تلافیش رو در بیاره. هر جا زقافله عقب افتاده ام ضجر از روی اسب موی سرم را گرفته است. هر جا رقیه رو می زند رو می كرد به عمه جانش میگفت:اگه عموم بود،اینها جرأت نداشتن من و بزنن دق مرگ كرده حرمله ام بس كه در برم بر نی سر عموی حرم را گرفته است این یكی رو به اندازه ی غیرتی كه پا روضه ی بی بی داری باید پاش ناله بزنی. انگشت های طعنه امانم بریده است خیرات شهر دور و برم را گرفته است این كه بی تاب ِ رو زمین خواب ِ دختر شاه ِ شده بی بابا اما حالا با كیا همراه ِ اونجا اگه تو مدینه،غربت اگه بود،اما علی بود سلمان بود،اباذر بود،اینجا هر وقت سر از محمل بیرون میكرد،باید سرهای بریده رو میدید،یا باید شمر و خولی رو می دید. شده بی بابا اما حالا با كیا همراه ِ نزنید اینقدر بی گناهه توی ویرونه یه ریز می خونه كجایی بابا كی میگه بابا نوه ی زهرا بی كس و كاره یتیم تنها كه نشسته با لباس پاره آخه كی گفته خنده داره آفتاب از كدوم طرف در اومده كه بابام با سر اومده لب تشنه بریده حنجر اومده كه بابام با سر اومده غریب مادر اومده حسین رو، مادرش براش گریه می کنه..."بُنَیَّ! قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مِنَ المَاءِ مَنَعوک .." عصر عاشورا خواهرش در کنار پیکر پاره پاره اش به مادرش سلام می کنه...* *باباش علی میرفت صفین؛از کربلا عبور کرد.اینقدَر برای کشته ی کربلا گریه کرد.اشک چِشمانش جاری شد.مادرش زهرا به علی سفارش کرده بود:علی! "ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاقِی"علی برای حسینم زیاد گریه کن‌‌‌.. قربون امام زمان برم که فرمود:اگر اشک چشم نداشته باشم برات خون گریه می کنم:" بَدَلَ الدُّموعِ دَما‌‌..." * .