eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
15.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
398 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها ✍شاعر:میثم مومنی نژاد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چه با صفا بود سلام به حیدر گفتن تو بوی خوش نان پختن تو جارو زدن ، راه رفتن تو حالا بمیرم نمیاد از دست تو کاری توان وایسادن نداری شکسته‌ایّ و سوگواری خدانگهدار ای مادر ای مظلومه مادر یادم نمیره سرم رو رو زانوت میذاشتی قصّه می‌گفتی، غصّه داشتی عروس شدی مادر نداشتی حالا ببین که سر بر روی دیوار میذارم مثل تو میشه روزگارم عروس میشم مادر ندارم خدانگهدار ای مادر ای مظلومه مادر وصیتت بود گفتی علی یاری نداره دشمن اگه آتیش بیاره من پشت در برم دوباره مادر دعا کن یا درد ما پایان پذیرد یا زخم تو شفا بگیرد یا دخترت زینب بمیرد خدا نگهدار ای مادر ای مظلومه مادر وصیتت بود گفتی که قلبت بی قراره گفتی حسین کفن نداره شبها براش کی آب بیاره؟ گفتی می‌بینم یه روزی با حال پریشونر عریان روی خاک بیابون بی سر حسینم غرق در خون حسین حسین جان مظلوم حسین حسین حسین جان مادر ندیدی غروب عاشورا چه دیدم از خیمه تا مقتل دویدم "او می‌برید و من بریدم" حسین حسین جان مظلوم حسین حسین حسین جان
. دوبندمهدوی یک بند و اگه علت اشک چشماتم اگه باعث غیبتت هستم ببین راه خیمَت پر از چاهه نزار که بیفتم، بگیر دستم میدونی آقا چی ازت میخوام نگاهی که جدّت به حُر کرده به بیراهه رفتم نگاهی کن که قلبم به سمت تو برگرده تو شاه کریمی تویی بهتر از هر رفیق صمیمی تو شاه کریمی چرا توی کوه و بیابون مقیمی تو شاه کریمی یه عمره که با درد شیعه سهیمی تو شاه کریمی ولی خود اسیر بلای عظیمی شده عمریه آقا......نصیب تو نامردی دعا روی لب داریم... الهی که برگردی یارب عجّل علی ظهورالمهدی.... 🌸🌸 دوباره ببین من زمین خوردم کمک کن که باز نوکرت پاشه برام زندگی بخشه وللهه نسیمی که از کوی تو باشه بده حق که صبر و قراری نیس بدون تو این زندگی سخته کسی که توو خیمَت همش باشه           خدا میدونه خیلی خوشبخته الهی بمیرم نبودم برا زخم قلب تو مرهم الهی بمیرم هزارساله آقا نداری یه همدم الهی بمیرم گناهم، دلت رو شکسته دمادم الهی بمیرم گذشته همه لحظه های تو با غم نبینیم طبیب ما.......اسیر غم و دردی دعا روی لب داریم... الهی که برگردی یارب عجّل علی ظهورالمهدی.... 🌸🌸 گریز به شب جمعه و فاطمیه رسیده بازم یک شب جمعه میری کربلا همراه مادر گریز ِیه روضت میره گودال گریز دیگه هم به میخ در می بینی که مادر زیر قبّه هنوز داره دستی روی پهلوش یه دستش نمیاد بالا چون که بمیرم هنوز درد داره بازوش بازم هستی مضطر می بینی کبوده هنوز روی مادر بازم هستی مضطر توو کوچه زدن مادرو پیش حیدر بازم هستی مضطر می بینی جای خنجرو روی حنجر بازم هستی مضطر جلو روته زخم هلالی ِپیکر چقد گریه و ناله....توی روضه ها کردی دعا روی لب داریم...... الهی که برگردی یارب عجّل علی ظهورالمهدی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
4_5846038019907266910.mp3
19.82M
عجل الله فرجه ( اگه علت اشک چشماتم...) شب جمعه ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) بانوای: حاج سید علی پورمحمد🎤
‍ یخیلیب عباسیم نهر فرات اوسته ♫♪ بلیم سیندی زینب علمدار اولدی ♫♪ ♫♪ یخیلیب عباسیم نهر فرات اوسته ♫♪ بلیم سیندی زینب علمدار اولدی ♩♬ ♫♪ بویاندور قانه وفالی سرداریم قرانه وفادار اولدی ♫♪ ♫♪ یارالی شهید قرانی امید طفلانیم جوانیم لایلای ♫♪ اوجا بوی سرداریم وزیر درباریم ♩♬ وفالی غم خواریم ابوالفضلیم وای ♩♬ ♫♪ امان ای دل ای دل زینب سینیب والا بلیم زینب ♫♪ ♫♪ اوزون ایله آگه حیالی قیزلاری ♫♪ ♫♪ دنن دیدی پیکان سو مشکین دلدی ♫♪ ♫♪ اوزون ایله آگه حیالی قیزلاری ♫♪ دنن دیدی پیکان سو مشکین دلدی  سیزه خاطیر کچدی ایکی قول بیر گوزده ♩♬ منی قویدی تنها فلک دینجلدی ♩♬ سینه سی اوستونده نیستانلار گویا ♩♬ یارالی اعضاسی تمامن اوخدی  ♩♬ ♫♪ ولی اوخلار قان چوخ کنارینده زینب ♫♪ ♫♪ نه دور عیلت بیلمم آغیر قاش چوخدی ♫♪ ♫♪ ولی اوخلار قان چوخ کنارینده زینب ♫♪ ♫♪ نه دور عیلت بیلمم آغیر قاش چوخدی ♫♪ چوخالوبدیر قاشلار سینیبدی آیینه ♩♬ یانیر غم نن سینه آخیر گوز یاشی ♩♬ ♫♪ اوجا بوی قارداشیم اولیبدی اللرده ♫♪ ♫♪ یاتیبدی چوللرده قراریم یوخدی ♫♪ اوجا بوی قارداشیم اولیبدی اللرده ───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
|⇦•رسید روضه.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾• رسید روضه به اینجا که مادر افتاد و میان آن همه نامرد آخر افتاد و دری که سوخته از ازدحام کنده شد و به روی قامت زهرای اطهر افتاد و *در روی زهراست .حالا چهل نفر می‌خوان برن تو خونه از کجا باید رد بشن ؟بعضیا نوشتند میدونستن زهرا پشت دره، هی روی در فشار می آوردن..* هجوم و کوچه ی باریک و آن همه نامرد مسیر رفتنشان بر همان در افتاد و کشان کشان ز درِ خانه مرتضی می رفت و چشم فاطمه بر چشم حیدر افتاد و از در که اومدن آقا رو ببرند بیرون، دید اوضاع زهرا خیلی وخیمه عباش رو انداخت رو فاطمه..چکارها که این عبا نکرده ..یه جا سراغ دارم عباش رو روی زمین پهن کرد تکه های علی رو کنار هم گذاشت..* کشان کشان ز در خانه مرتضی می‌رفت و چشم فاطمه بر چشم حیدر افتاد و رسید بعد؛ مغیره، غلاف را برداشت میان کوچه به دنبال مادر افتاد و *خبر دارید اوضاع مادرتون چجوری بوده همه روضه حضرت زهرا همین یه مصرع هست:* میان بستر خون داشت دست و پا می زد گلی ز غنچه و غنچه ز گل جدا شده بود تمامی بدنش غرق ردّ پا شده بود *اصبغ بن نُباته میگه : خانمم نصف شب صدام زد .گفتم چی شده ؟گفت پاشو، گفتم پاشم چیکار کنم؟ گفت مگه صدای گریه رو نمیشنوی؟ گوشم رو تیز کردم دیدم از خونه آقام علی داره صدای گریه میاد .گفتم چرا می‌شنوم. گفت خب پاشو ...گفتم خانم بخواب .اونا مادر مرده هستند حق دارن گریه کنند .علی زنش مرده خب حق داره گریه کنه .دختر پیغمبر بوده .گفت تو مادر نیستی بفهمی. من مادرم..صدای گریه بچه اذیتم می‌کنه .. اصبغ پاشو الان وقت خواب نیست آقامون علی تنهاست .میگه آماده شدم رفتم در خونه مولا ..در خونه مولا رو زدم .علی اومد دم در، در رو باز کرد ...علی را نگاه کن .سرش پایینه؛اصبغ حلالمون کن آقا این چه حرفیه ؟ تا زهرا بود زهرا گریه میکرد شما آسایش نداشتید .حالا بچه هاش دارن گریه می کنند .ما رو حلال کن ..ما رو ببخش.آقا نفرمایید این چه فرمایشیه می کنید ؟! خانمم صدام زده گفته اگه کاری از دست ما برمیاد ،اگه من میتونم بیام خونه بچه ها رو آروم کنم بگید. اگه خود من میتونم کاری کنم بگید ...من نیومدم گلایه کنم آقاجان..دیدم علی نشست تو آستانه ی در اصبغ! یه شب من گریه میکنم بچه ها می‌ریزند دورم آرومم می کنند.یه شب حسن گریه می‌کنه من و زینب وام کلثوم و حسین آرومش میکنیم ..یه شب زینب گریه می‌کنه من و حسن وحسین و کلثوم آرومش میکنیم .اما امشب حسین داره گریه می‌کنه بهانه ی مادر گرفته.. مادر مادر می‌کنه..حسین که گریه می‌کنه همه ا مون با حسین گریه میکنیم.. «صلی الله علیک یا مظلوم حسین» ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•خودش نوشت... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خودش نوشت،خودِ قاتلش نوشت از آتیش و هیزم و درِ بهشت خودش نوشت،به معاویه نوشت از میخ و پهلویِ مادرِ بهشت خودش نوشت،خود قاتلش نوشت کاری کردم با تازیونه دستش بیفته در کمی واشه... کاری کردم پشت در افتاد یه جوری زدم، نتونه پاشه کاری کردم تا آخرعمر این صحنه یاد مرتضی باشه... خودش نوشت،خود قاتلش نوشت رفته و حالا تو کوچه اومده حسن نگفت، چی میدونه چی شده روی چادر چرا جای لگده.. *چی کار کرد تو کوچه؟ کی میدونه؟ تو‌ مقاتل اون چیزی که امام حسن دیده رو کسی نتونسته بنویسه ...فقط به ما گفتند به صورت مادرمون سیلی زدند...* کاری کرده هم چشم زهرا هم چشم حسن سیاهی میره *اصلا مگه میشه...؟!تا حالا شنیده بودید که یکی رو بزنند بعد از سه ماه بمیره؟ * کاری کرده مادر از پسر برا پاشدن کمک می گیره... کاری کرده کریم عالم تو بچگی از زندگی سیره.‌‌.. بد زدنت، جلو چشای حسنت... ناحله الجسم شدی و چقدر می لرزه بدنت... «ناله بزن یا زهرا....» ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅