eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 جوونِ مار بَمیره چَنّه سخته دلِ قرار بَمیره چَنّه سخته مه جان مار چو بخرده بمرده اَنّـه چَک و لو بخرده بمرده مه جان مار گرفتاری بَدیّه هیجده ساله خَله زاری بدیّه مه جان پِر بِه زاری مار ره شِسّه وره بکوشته اون شو درد وغصّه تا که بَدیّه بِشکسّه پَلی ره دیگه بِشکنّیه بُغض گَلی ره یتیمونِ پَلی سر زوعه دیوار یا زهرا گته بِرمه کرده زارزار علی تا زهرا ره کفن دَکرده هزارون بار از این غصه بمرده علـی بَـدیّه زهـرا بـی قـراره انگاری وَچونه چشم انتظاره فاطمه بَیته وَچونّه شَه کَشه بَهیته شه یتیمونّه شه کَشه ندا بِمو علی جان دیگه خواره اَهل آسمونه دل بَیّه پاره جدا هاکن علی مار و وچونّه طاقت دَنیّه اَهل آسمونه مگه«مداح»علی کِنّه فراموش تابوت زهرا ره بِهشته شه دوش 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 مگه چندساله زهرا جان بمویی اِسا جان حسین بونه نشویی؟ نشو که زندگی بهیره سامون ته که بوری علیِ دل بونه خون اصلا بونه بهیری استخاره ؟ ته بُوری علیِ دل بونه پاره نتومّه برمه نکنم ته پَلی بغیراز ته کیه همدرد علی؟ وجود ته مه وسّه اعتباره ته که بوری مره غصه سواره همش مره دایی درس صبوری مه تنهایی ره بَدی خوانی بوری؟ بشنوسمه دعا هاکردی با سوز شه مرگِ ازخدا بخواسی امروز ته که داشتی به وچون التفاتی چه پس بوتی خدا عجّل وفاتی؟ مه سینه از غم وغصه کبابه خدا دونّه مه سلام بی جوابه من فقط اَتا یار دارمه مدینه اونم ته هسّی ته بلا مه سینه ته که بوری دیگه یاری ندارمه دیگه مثل ته غمخواری ندارمه چتی باور هاکنم خوانی بوری مره آخر کشنه درد دوری مه وسه بعد ته خشی سَرابه انگاری آسمون مه سر خرابه خداوندا به ناله های زهرا زبان شعر«مداح» باشه گویا 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 خوامه از زبونِ زينب بنالم از دلِ پُر خونِ زينب بنالم جدایی وفراق واللهِ سخته جوونِ مارِ داغ واللهِ سخته ازاون لحظه ی وِسّه بنالم زار كه تابوتِ دله بورده جان مار بدیمه دوش سر مار دَیّه شیّه غریبونه به چه زار دَيّه شيّه تابوت پشتِ سر مِه یادنشونه مه برارون چه زاری سینه زونه مه مارِ واری مظلومتر دنینه بشکسّه پَلي و بشكسّه سينه از دست سلمان ومقدادوعمّار چه غریبونه تشییع بَیّه مه مار الهی جان مار ته غم مه سینه چنه ته غریب هسی در مدینه هیجده ساله مارِ داغه بدیمی ونه تَش بَهیته باغه بدیمی من شه چو بَخرده مارِ بلاره چَك و لو بخرده مارِ بلاره مه جان مار كه روز وشونداشته از درد كَش وسينه خُو نداشته سرخ سيو بِيه نفس نفس زو بشكسّه بالِ جا پَر ازقفس زو حسن جان خله شه سرسرره روشته مره بي تابيِ حسين بكوشته اَمه دل كه شه مثل تش وشنه حسينِ ناله اِماره كِشنه همه دونّني مه مار چو بَخرده نَدومّه دونّني چه لو بَخرده؟ جان مار بِیّه غمخوار ولایت تا جان داشته بیه یار ولایت بنال«مداح» بنال مه زاره بخون غريبيِ مـه پِــر و مـار ره بَخـون 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
4_5886542563690679640.mp3
6.39M
متن وصوت بسیار پرسوز وعالی👌😭 زمزمه شام غریبان حضرت زهرا (س) -( می شورم امشب،با اشک دیده ) می شورم امشب،با اشک دیده هم جای میخ در،هم تازیونه کردی وصیت،ساعات آخر غسلت بدم یا فاطمه شبونه 😭*حالا می فهمم علت وصیتت رو 😭*خواستی نبینم روز روشن صورتت رو کشته من و بازوی تو/خونابه ی پهلوی تو/مردم تا دیدم روی تو/یازهرا قرارمون چی میشه پس؟/تنهام گذاشتی همنفس/خونه شده برام قفس/یازهرا جوونم الوداع ۳ یازهرا # یادم میفته،اون روز که با عشق پاتو گذاشتی تو،کاشانه ی من لباس روشن، پوشیده بودی بازم سفید پوشیدی وقت رفتن!! *نه سال پیش بود اومدی قامت کشیده *حالا داری میری ولی قامت خمیده ببین چش بهاری ام/که غرق بی قراری ام/وای از امانت داری ام/یازهرا غمخوار و یار بی مثال/داری میری شکسته بال/خانوم علی رو کن حلال/یازهرا جوونم الوداع ۳ یازهرا # یه بار دیگه،من هستم و تو حسن،حسین،زینب،با ام کلثوم "أمن یجیب" نه! ،کنار جسمت فاتحه میخونیم،ولیکن آروم *وقتی دعا کردی بری،ما رو سوزوندی *کاشکی برا مرگ منم دعا میخوندی رفتی پری روی علی/زخمی پرستوی علی/نیروی زانوی علی/یازهرا رفتی و روزم شد سیاه/بعد از تو با یک سینه آه/سنگ صبورم میشه چاه/یازهرا # یار جوونم الوداع ۳ یازهرا # 🖤😭🖤 شاعر : عبدالله باقری 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
‍ 🍁🍂ذکر توسل جانسوز _ ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرتِ زهرا سلام الله علیها _حجت الاسلام عالی🍁🍂 ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ ________ ↶توجه↷: جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ________ اونایی که احترام به حضرت زهرا سلام الله علیها میکنند خیلی خوش عاقبت میشن... حر تو کربلا یه احترام گذاشت.همتون میدونید دیگه...اون موقعی که امام حسین علیه السلام رو تو کربلا محاصره کردن...اباعبدالله الحسین علیه السلام وقتی خواست از یه طرفی بره؛حر گفت:اجازه ندارم؛نمیشه از این طرف برید.امام حسین فرمود"ثَکَلَتکَ اُمُّک"مادرت به عزات بنشینه. حر برگشت گفت:حسین! اگر کس دیگه ای غیر از تو نام مادرم رو میبرد،نام مادرش رو میبردم،اما چه کنم که مادر تو فاطمه هست....یه احترام کرد...شد حر که تا قیامت ما بهش سلام میدیم. شما جزء شهدای کربلا،هفتاد و خورده ای،تو بعضی نقلا کمی بیشتر،اگر از کسی بخواید نام ببرید شاید ۶-۷تا رو بیشتر ندونید...اما یکی از اونایی که اسم میبرید حر هست.تو ذاکره ها...تو خاطره ها مونده.احترام به حضرت زهرا چه میکنه! دیگه از مثل امروز و امشبی خونه ی امیرالمومنین خیلی سوت و کور شد... *بتاب ای مه بر کاشانه ی من که تاریک است امشب خانه ی من... بتاب ای مه که من با قلب خسته دهم خود،غسل پهلوی شکسته ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش بریز آبِ روان رویش ولی آهسته...آهسته...* دیگه امیرالمومنین تنها شد...فقط بعدها دارد که سرِ قبرِ زهراش نیمه شب ها می آمد...شاید خیلی هم نمیتونست زیاد معطل بمونه...یه اشعاری منسوب به حضرت هست: "مالی وَقَفتُ عَلی قُبورِ مُسَلَّماً قبرَ الحبیبِ و لَم یَرُدَّ جوابی...." چرا سلام میدم دیگه جواب نمیشنوم؟! گاهی موقعا هم می اومد: "نفسی علی زَفَراتِها مَحبوسَة یا لیتها خَرَجَت مَعَ الزَّفَراتی..." جانِ من با ناله ی من تو گلوم گیر کرده... ناله هم نمیتونست امیرالمومنین بزنه...ناله ی من تو گلوم گیر کرده...ای کاش هر دو خارج بشه. "لا خیرَ فی الحیاة اَبکی مَخافَةَ اَن تَطولَ حیاتی..." فاطمه جان دیگه بعد از تو این زندگی خیری توش نیست...فقط میترسم که عمرم زیادطول بکشه...میترسم زیاد تو این دنیا بمونم...
4_5854995934412278884.mp3
1.56M
‍ ‌ اشعار زیبای روضه‌محور متن وصوت عالی👌😭 🖤😭🖤 سبک مدینه شهر پیغمبر خداوندا در این عالم به حقِّ حرمتِ زهرا به این بی دست و پای گم عطا کن عفٌتِ زهرا بتاب ای مَه شبانگاهان به یادِ صورتِ نیلی دلِ عالم به درد آید ز حزن و غربتِ زهرا خداوندا دلِ ما را معطر کن به بوی او خداوندا تو پُر کن جانِ ما از حکمتِ زهرا زنِ با چادر و معجر چو گوهر در صدف باشد که هر زن با حجابِ خویش باشد زینتِ زهرا خدایا چشمِ ما را پُر کن از انوارِ شیدایی دلِ ما را فروزان کن به حقِ عصمتِ زهرا دلی دارد پُر از خون از غمِ تنهاییِ مولا نمی داند بجز مولا ز رنج و محنتِ زهرا به جنّت می نشیند بی قرار و خسته و دلتنگ دلِ پیغمبرِ ما هم کبود از صورتِ زهرا! 😭😭😭😭😭 هستی محرابی ••✾•🌿🌺🌿•✾••
‍ ‍ (س ) ‍ بریم درِ خانه ی حبیبه ی خدا ، فاطمه زهرا سلام الله علیها ... عرض ادب کنیم ... رسم مراسمات اینه آخرین شب بریم درِ خانه حبیبه ی خدا ... بی بی جانم ... هر چه کردیم ، امشب دیگه چشممون به دستهای توئه فاطمه جانم ... کدوم دست ؟!... بمیرم ... علی مرتضی مشغول غسل بود ... أسما میگه من آب میریختم ، علی بدن رو غسل میداد ... یه وقت دیدم دست از غسل کشید ... سر به دیوار گذاشت ، ناله میزنه ، گریه میکنه ... آقا از فراقت فاطمه گریه میکنی؟! حق داری ... اما خودت فرمودی دل شبه ، اینگونه ناله نزنید ... بلند بلند گریه نکنید ... چی شده اینطور ناله میزنید؟! فرمود أسما ... فاطمه ی من تا زنده بود ، بازوی ورم کردشو نشونم نداد ... شبی که آن تنِ عفت حجاب را شستم به اشک و خون دل آن دُرّ ناب را شستم مجال غسل نمی یافتم ز اشک روان شبی که بضعه ی ختمی مَآب را شستم (بمیرم برا دلت علی جانم ...) به سینه خونِ دلم موج زد در آن دل شب که زخمِ سینه ی از خون خضاب را شستم زهرا جان ... خدا داند دلم چون گریه میکرد به حالم دشت و هامون گریه میکرد ندیدم زخم پهلو را من آن شب ولی دیدم کفن خون گریه میکرد زهرا جان .... نازنین بدنِ حبیبه ی خدارو در دل شب غسل داد ... حنوط کرد ... کفن نمود ... اما هنوز آخرین بند کفن رو نبسته ... یتیمان فاطمه رو صدا زد ... هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ ... یعنی بیایید و از دیدار مادر توشه بردارید ... حسنین اومدند ... خودشونو روی سینه ی مادر انداختند ... ناله میزنند ... کَلِّمینی مادر ... علی مرتضی میفرماید ، خدارو شاهد میگیرم ، فاطمه مهربانی کرد ، دستاشو از کفن بیرون آورد ... حسنین رو در آغوش گرفت ... چه منظره ای شد نمیدونم... همین قدر بگم هاتفی ندا داد ... یاعلی بردار حسنین را ... ملائکه ی آسمان طاقت ندارند این منظره رو ببینند ... حسین ..... حسین ... حسین ... بگیم ملائکه ... شما نتوانستید ببینید حسین روی سینه ی مادر افتاده ... چه حالی پیدا کردید کربلا ... لحظه ای که دیدید ... الشِمرُ جاٰلِسٌ عَلیٰ صَدرِه حاج مهدی سماواتی