eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
368 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 سلام بر مادر پاک عباس فداییِ حسین هلاک عباس یار امام و دلداده ی عشق مادر چار امام زاده ی عشق فاطمه ی ثانیِ نور جلی مادر خوب اهل بیت علی زبـانـزد تمام خلق عـرب نمونه ای نداشته در ادب رو به سوی بیت ولایت آورد چه بچه های پاک تربیت کرد خدا که عباس به او داده بود دور سر حسین چرخانده بود یعنی پسر آورده ام برایت تا که به کربلا شود فدایت یعنی که عباس غلامت حسین این پسرم کفتر بامت حسین چهـار پسـر فـدای تــار مــویت دگـر خجـالت زده ام ز رویـت چـرا کـه بیشتـر پسـر نـدارم فدای تـو نمـایم ای قـرارم ای شده با ولیِ حق همنشین فدای غیرت تو اُم البنین خوب شده که کربلا نبودی در آن دیــار پــر بــلا نبـودی نمک به زخم جگرت می زدند تیـر بـه چشم پسرت می زدند خوب شده ندیدی اشک عباس تا کـه زدنـد تیر بـه مشک عباس دو دست عباس تو را بریدند تـن عزیز او به خون کشیدند تیر به چشم نازنینش زدنـد بـا گـرز آهـن به زمینش زدند دست ابـاالفضـل کـه شد بریده جـای تـو زهـرا بـه بَـرَش کشیده خوب شده نبوده ای کـربـلا تـا کـه ببینی کشتـن حسین را ای جگرت سوخته از درد وداغ گـرفتی ازحسین هر جا سراغ چه غصه ها بی صبر وتابت نمود داغ حسین بود که آبت نمود خوب شده ندیدی اُم البنین فتادن حسین روی زمین ازهمه سو به پیکرش چنگ زدند به جسم نیمه جان اوسنگ زدند آه کـه دیـد زینـب دل شکـسته شمـر رو سینه ی حسین نشسته صیحه زد ای کافر پست و شریر پـای خـود از روی بــرادر بگـیـر هنوز حسین من نفس می کِشد خـواهرشو جسـارتت مـی کُشـد آه جگـرم گشتـه نـوای حسیـن الهـی «مداح» به فدای حسین 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» لینک کانال اشعارآیینی درتلگرام، سروش و ایتا👇👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🖤حضرت_ام_البنین🖤 🌺🌺🌺🌺🌺///////🌺🌺🌺🌺🌺 یه مادر داره از احساس میگه داره از روضه ی حساس میگه گمونم روضه خون ام البنیه داره از قامت عباس میگه: قد و بالای عباسم نظر خورد به چشم شیر من تیر سه پر خورد خود من از بشیر اینو شنیدم عمود آهن دشمن به سر خورد شنیدم کوفیا دورش رسیدن شنیدم دست عباس و بریدن شنیدم بچمو شرمنده کردن شنیدم مشکشو تیرا دریدن تا وقتی روضه خون ام البنینه ربابم گوشه ی مجلس میشینه تا وقتی حرف مشک پاره میشه رو لب گل میکنه داغ سکینه: همین قد میگم از داغ زیادم نگاه مهربونش مونده یادم الا ام البنین شرمنده ام من خودم دسته عموجون مشک دادم شدیم آواره با زخم و تب و درد سر ما نعره میزد شمر نامرد پایین نی رد خونو میدیدم عمو بالای نی خون گریه می کرد میگه ام البنین، غم بی حسابه جلو چشمام یه مشکه پاره قابه میسوزه قلبمو آروم نمیشم دلیل شرم من اشکه ربابه خدایا پُر اگه پیمونه می شد علی اصغرم گریون نمی شد حسین من با طفل شیرخوارش میون هلهله حیرون نمی شد همین که روضه میره سمت گودال رباب و زینبَن که میرن از حال امون از تیغ و تیر و سنگ و نیزه امون از غارت پیراهن و شال چرا تشنه تو رو کشتن حسینم سرت رو روی نی بردن حسینم همه رفتن...یه گوشه دم گرفته حسین من حسین من حسینم 🖤نوحه وفات خانم ام البنین🖤 🌺🌺🌺🌺🖤🖤🖤🖤🖤🌺🌺🌺🌺 منم ام البنین درد آشناسی که واردور قلبیمن بی حد یاراسی مثال قمری پر بستیم. من گل عباسیم الان جان اوستیم من ❤️❤️،////////_______/////❤️❤️ علی شیر خدایه همسرم من کنیز دختر پیغمبرم من علی اوغلانارینا مادرم من منم ام البنین درد. آشناسی ئولوب اوغلاناریم تک قالمیشام من قرا معجر باشیما سالمیشام من جوان داغینده ائللر یانمیشام من منم ام البنین درد آشناسی بو دنیانون اوغول جان یوخ صفاسی باشیندا وار غریبه ماجراسی قالوب تنها اوغولارین آناسی منم ام البنین درد. آشناسی گوزوم گوزلور سنی چشم انتظارم یانور قلبیم اورکده واردی یارم وصال حقه خاطر بی قرارم منم ام البنین درد آشناسی سنه زحمتدی گلسون بو دیاره قولون یوخدی بدنده. ماه پاره منی. تا. قبله ای قویسون نه چاره منم ام البنین. درد. آشناسی خبردارم باشوندا. وار. جراحت گل. اوغلوم یاروه. ایلوم طبابت ایله. قران. باشبم اوسته. تلاوت منم ام البنین. درد آشناسی
15.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🥀🥀 به مناسبت وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها با نوای زیبا و دلنشین استاد فرهیخته و ولایتمدار گروه یا زینب (سلام الله علیها) جناب آقای 15 دیماه 1401 شبکه تلوزیون مازندران @eetazeinab
آلودگۍهواۍزمین ازحدهشـداࢪگذشتہ..! ودنیـا،منھـاۍِتو برابـرشـده‌بـاخفگے..! ‌ڪجایۍاۍاکسیژن‌نـاب‌حیات..؟! ریہ‌هـاۍجہانم،توࢪاڪم‌دارد...
تار می دیدم و به شک بودم این صدا از گلوی پنج تن اسـت عطر سیب ات که در هوا پیچید با خودم گفتم این حسین من است وقت مرگ آمدی به دیدن من حاضری پیش جان محتضرم لطف کردی، به زحمت افتادی من توقع نداشتم پسرم جرعه آبی بنوش، خسته راه نفسی تازه کن، برم بنشین ساعتی صبر کرده بودی اگر محضرت می رسید ام بنین تاج منت گذاشتی به سرم تو تمنایم از دو دنیایی من کجا این شکوه و رتبه کجا من کنیزم تو کنزِ زهرایی کربلا قسمتم نشد آخر حسـرت دل شمیم تربت توست گریه ام از هراس مردن نیست اشک هایم برای غربت توست گریه از دست من کلافه شده از جگر آه می کشم شب و روز آهِ سردم گواه درد دلی ست شعله ور تر از آفتاب تموز روز اول که دیدمت گفتم در غمت باید امتحان بدهم چار قل خواندم و قسم خوردم پای تو چار دفعه جان بدهم با هدف می گذشت روز و شبم تلخی روزگار شیرین بود بچه هایم فدایی ات بشوند همه آرزوی من این بود معرفت را به حوصله با ذوق کاشتم در نهاد تک تک شان گشت سیراب از اشک های سحر ریشه اعتقاد تک تک شان نیمه شب ها به جای لالایی دائم اسم تو را به لب بردم قبل هر دفعه شیر دادن شان جای خرما غم علی خوردم گرد غربت به صورتت که نشست تا مسیرت به نینوا افتاد یک به یک عرضه داشتند ای دوست با تو هستیم هرچه باداباد با من از کربلا بگو پسرم خیمه بی پناه یعنی چه؟ زینت دوش مصطفی تو بگو گودی قتلگاه یعنی چه؟ گاه کابوس آب می بینم غرق آشفتگی ست احساسم گفت راوی که تشنه جان دادی نکند کم گذاشت عباسم خواهرت از وفای او می گفت با سر و چشم و دست شد سپرت؟ آه از روضه عمود اما هرچه آمد سرش فدای سرت ساربان در شلوغیِ گودال خاتمت را ندیده بود ای کاش شمر جای سرِ مطهرِ تو سر من را بریده بود ای کاش گر عبا و عمامه را بردند غارت پیرهن برای چه بود؟ بدنی با هزار و نهصد زخم نعل تازه زدن برای چه بود؟ نفسم به شماره افتاده از عنایت نظر به حالم کن ملک مرگ هم رسید از راه این دم آخری حلالم کن بدنم بر زمین نمی ماند کفنم خاک و خون نخواهد شد جانم از تن بُرون شود اما داغت از دل برون نخواهد شد 🔸شاعر: 🎤🥀 🥀🥀🥀🥀
می گویَم از رودی کَز او یَم می‌شود تأمین از اشک او باران نم‌نم می‌شود تأمین با دودِ آهَش شعله‌ی غم می‌شود تأمین از دست‌پختش رزق عالم می‌شود تأمین قربان فقری که مرا مسکین‌ترین نامید من را گدای سفره‌ی ام‌البنین نامید تو آمدی تا دست حق را آستین باشی مثل ستونی..، محکماتِ بیتِ دین باشی انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی اصلاً به تو می‌آید عباس‌آفرین باشی هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست تربیت ماه بنی‌هاشم به دست توست فصل خزان را خنده‌های تو بهارش کرد جاروی تو عرش زمین را بی‌غبارش کرد بیتِ علی را نور چشم‌ات نو نَوارش کرد لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد این احترامی که به زهرا می کنی..، عشق است در قلب حیدر خویش را جا می‌کنی عشق است از آن زمان که نور تو در خطِّ دید آمد جبریل بالش را به خاک تو کشید..، آمد کوه صلابت از وقارت تا شنید..، آمد چار آینه از شیشه‌ی عمرت پدید آمد خرج علی کردی همین احساس‌هایت را نذر حسین‌ات کرده‌ای عباس‌هایت را ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه با تو حسن در کوچه‌ها بی‌تاب باشد؟ نه زینب از این بی‌مادری بی‌خواب باشد؟ نه شب‌ها حسین فاطمه بی‌آب باشد؟ نه سرچشمه‌ی مِهر تو در این خانه می‌جوشد لب‌تشنه‌ی زهرا ز دستت آب می‌نوشد امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت از تشنگی لب‌های خشکِ روح دریا سوخت روی لب طفلان صدای آب..، بابا..، سوخت تا تیر بر مشکی اصابت کرد..، سقا سوخت رد سیاهی روی مهتابِ شبت افتاد عباس تا نقش زمین شد..، زینبت افتاد دیگر پس از او تیرهای بی‌درنگ انداخت آن نیزه‌داری که به سمت شاه سنگ انداخت خونابه روی رمل‌های سرخ‌، رنگ انداخت نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت سرنیزه‌ها شاه تو را از حال می‌بردند ارباب ما را تا تهِ گودال می‌بردند جسم حسین تو معما شد..، نبودی که نیزه میان حلق او جا شد..، نبودی که بالای تل، زینب قدش تا شد..، نبودی که پای حرامی در حرم وا شد..، نبودی که ای وای از اطفال، از اطفال، از اطفال... شمر از تهِ گودال آمد در پیِ خلخال زینب کجا و ناقه‌های بی امان..، بی بی زینب کجا و آن‌همه زخم زبان..، بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی زینب کجا و ضربه‌های خیزران..، بی بی نامحرمان اطراف زینب تاب می‌خوردند با حرمله پیش ربابت آب می‌خوردند 🔸شاعر: مداح اهل بیت علیهم السلام⬇️ 🎤🎤🥀🥀
665K
جاودان: ای یار حبل متین ، امّ بنین ، غمی به جان دارم آوردم بر تو خبر ، خون جگر ، به دیدگان دارم گویم این را زار و حزین ، تسلیت ای امّ بنین با دو چشم غرق به خون ، شد ابالفضل نقش زمین به علقمه یاست ، ز کینه پرپر شد دو دست عباست ، جدا ز پیکر شد گفتا با شور و نوا ، ادرک اخا یا حسین شرمنده ام به خدا ، ادرک اخا یا حسین ببین که مشکم پاره شده ، برادرت بیچاره شده ز غصه بیتاب است شراره دارد جان و دلم ، ز روی شش ماهه خجلم که تشنه ی آب است **** پاسخ حضرت ام البنین (س) من هستم مادر او ، یاور او ، به مکتب ایمان اولاد من همه ی ، هستیشان ، فدایی قرآن شاکرم که گل پسرم ، آن به عالم نور دو عین در مقام نوکری اش ، شد بلا گردان حسین حسین بُوَد کعبه ، همه به سوی او صد همچو عباسم ، غلام کوی او تشنه لب غرقه به خون ، نور دلم شد شهید نزد زهرا شده ام ، تا به ابد رو سپید چرا برایش گریه کنم ، به روضه هایش گریه کنم که شد فدای دوست ز ضرب تیغ و تیر و سُنین ، به راه سرخ عشق حسین فدا شدن نیکوست **** شاعر: امیر عباسی✍ با نوای مداح اهل بیت ع⬇️ 🎤🎤🎤
صدا 457_sd.m4a
42.13M
مجلس هفتم مادر .. استان مازندران. ‌بابل اطاقسرا. با نوای ذاکر اهل بیت کربلایی سید موسی سلیمانی والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
520.5K
جاودان: آیات۱۵ الی۱۷سوره مبارکه نساء همخوانی توسط استاد افشار