eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
360 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه یا شور حضرت ابالفضل علیه السلام از حسین رئوفی من ماندم و این همه آزار تنهام نزار علمدار ۳ آیه آیه افتاده دستانت لخته لخته خون بسته چشمانت دسته دسته دشمن خندد بر من خیمه خیمه شد بیت الاحزانت دنیا به دوشم گشته آوار تنهام نزار علمدار ۳ من ماندم و این همه آزار تنهام نزار علمدار ۳ ای پناه اهل حرم برخیز منتظر مانده دخترم برخیز اصغرم کم کم میرود از هوش بهر او ای آب آورم برخیز آئینه ی حیدر کرار تنهام نزار علمدار ۳ من ماندم و این همه آزار تنهام نزار علمدار ۳ بی تو دیگر کارم اشک و آه است علقمه از بهرم قتله گاه است تا زمین افتادی چشم دشمن بهر غارت سوی خیمه گاه است کم گشته اعضای تو سردار تنهام نزار علمدار ۳ (من ماندم و این همه آزار تنهام نزار علمدار ۳)
سبک ۲ زمینه یا زمزمه محرم ۱۴۰۲ از حسین رئوفی حضرت ابالفضل علیه السلام منم آن شهیده که قدم خمیده ناله ها کشیده پسرم نیا زینبم بریده پسرم نیا بمان برا حسین من کس و کار میان دشمنان خونخوار غریبه و این همه آزار بمان بمان برا حسین علمدار ۳ نمی گیره باران توی این بیابان بگیره یه کم جان ساقی حرم بشه مثل طوفان در این دشت غم بیای شش ماهه از عطش میمیره حسین من عزا می گیره تمام خیمه ها اسیره بمان بمان برا حسین علمدار ۳
زمینه یا شور « شب های بین الحرمین » مایه در دستگاه ماهور از حسین رئوفی نفسم ، جان ، رگ و خون منی همه ی عقل و جنون منی تا میاد اسم قشنگ شما همه ی سوز درون منی شب های بین الحرمین رویای شیرین منه آئینه دارت که شوم چشمانت آئین منه رهام نکن رهام نکن حسین ز درگهت جدام نکن حسین بی تو اصلا به کجا برسم با تو بر صبر و رضا برسم تو نباشی همه هیچم و هیچ به کنارت به خدا برسم شب های بین الحرمین هرگز از یادم نرود الطاف عباس و حسین هرگز از یادم نرود رهام نکن رهام نکن حسین ز درگهت جدام نکن حسین
سبک ۱ محرم ۱۴۰۲ از حسین رئوفی نوحه شب عاشورا چه کربلایی ، چه خیمه هایی لبان خشکیده و ماتم جدایی واعطشا به کربلا ۲ ز شرم سقا ، قمر نتابد ز تشنگی طفل رباب امشب نخوابد لب علی ، به جای آب تر شده از ، اشک رباب واعطشا به کربلا ۲ تمام اطفال شب زنده دارند خیمه به خیمه بهر آب ، گریه دارند ذکر عطش ، ز کودکان رود بر اوج آسمان واعطشا به کربلا ۲
سبک شماره ۳ محرم ۱۴۰۲ از حسین رئوفی شب عاشورا خیمه به خیمه بوی مادر می وزد امشب ای برادر نگو رسیده شب آخر آه ، مادر مادر مادر ۳ دلم دگر تاب ندارد رقیه هم خواب ندارد اصغرمان آب ندارد آه ، مادر مادر مادر ۳ گریه ام از غصه ی فرداست ز دشمنان پر شده صحراست حسین من بی کس و تنهاست آه ، مادر مادر مادر ۳
غزل شب عاشورا از حسین رئوفی شب نشینانِ غم عشق چه بزمي دارند چشم بيمار تو ديدند و همه بيمارند نه بدل شوق بهشت و نه بجان حسرت حور همه مستند ولي مست رخ دلدارند بشِكفته است به لبها همه گلزخم عطش تشنه گانند ولي تشنه يك ديدارند اهل دنیا پی آمال برفتند و چه سود گوهر وصل بداند و پی دینارند مهلت یک شبه تنها نبود بهر نماز منتظر بر قدم حر همه ی احرارند مَحرمان حرم امشب همه مُحرم گشتند غسل در اشک زده گرم طواف یارند نوگلان را بنشسته است به رخ شبنم اشک العطش گو همگی تا به سحر بیدارند ز عطش رو به تلظی برود طفل رباب اشك ها بر لب خشكيده او مي بارند پاسبانی به حرم نیست به غیر از عباس تشنه کامان همه دلبسته به این سردارند عسل لعل لب قاسم عجب قیمتی است که ملائک زده صف گِرد لبش بسیارند قدمی دور «رئوفی» مشو از خیمه گهش انبیا فخر کنان خادم این دربارند
سبک ۲ محرم ۱۴۰۲ از حسین رئوفی شام غریبان همگی سیه پوش ، یکی گشته مدهوش یکی دست ، بر گوش ، گریه می کند مثل شمع ، خاموش ، گریه می کند ببین میان خیمه های سوزان گرفته ام شام غریبان ۲ حسین ای شاه بی کفن حسین جان۳ می بینی ز گودال ، مادران بد حال دختران کم سال ، که برابرم همگی لگد مال ، شده در حرم در این هجوم خیل نیزه داران گرفته ام شام غریبان ۲ حسین ای شاه بی کفن حسین جان۳
4_5969886026112434526.mp3
10.95M
مران یک دم ساربان اشتر دانلود حاج احمد اثنی عشران هیات رزمندگان اصفهان (شام غریبان )
قدیمی مران یکدم ساربان اشتر... مران یک دم ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل! بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل مرا ناقه تا که بنشینم بر سر نعش شاه مظلومان مران ناقه زان که من دارم از جفای شمر ناله و افغان! مران ناقه که گویم من درد دل با این پیکر عریان بیا ای مرگ تا شوم راحت زان به مرگ خود گشته ام مایل بده مهلت تا بمانم من در کنار این پیکر بی سر! از آن ترسم ساربان امشب آید و برد دستش از پیکر ندارد چون طاقتی دیگر مادرم زهرا باب من حیدر در این صحرا ای شترداران ماندم آسان و رفتم مشکل شتربانان رحم بنمایید بر دل لیلا بر من مضطر! که دارد او درد دل بسیار بر سر نعش نوجوان اکبر چه سازم با مادر اکبر میکند هر دم خاک غم به سر!
واحد یاسنگین شام غریبان خدایا ، همه صحرا پرِ خونه واویلا ، دیگه شام غریبونه امشب شب فراق ، بین حسین و من من ماندم و دگر ، یک عمرِ پر مَحَن آه ، کو علمدار ، مانده تنها ، زینب زار وای،ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان (۲) امان از ، غصه های بی شماره افتاده ، پیکرای پاره پاره رفته به نیزه ها ، راس حسین من خون بارد از غمش ، از هر دو عین من آه ، آهِ زینب ، روی نیزه ، شاه زینب وای،ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان می بوسم ، رگهای گردن تو می میرم ، از غم نبودن تو رفته ز دست من ، دار و ندار من امشب شده خزان ، باغ و بهار من آه ، شد جسارت ، خیمه هامون ، رفته غارت وای،ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان
غریبان زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) نینوا شد کربلا اومده شام غریبان توی صحرای بلا افتاده جسم شهیدان شده شام غریبان دلخون شده امشب زینب قامت خواهر خم شد رسیده جان او بر لب شده شام غریبان همه عالم پریشان امون از دل زینب (۴) تا که آقا شهید شد آتیش به خیمه ها زدن تازیونه ، کَعبِ نِی ، سیلی به بچه ها زدن آه و صد واویلتا بی بی زینب آواره شد گوشای یک دختری در کرببلا پاره شد توی صحرای بلا. می یاد ناله ی زهرا امون از دل زینب ساقیِ کرببلا دستش شد از پیکر جدا با عمود آهنین فرق او گردیده دو تا یکطرف عبدالله و یکطرف قاسم و اصغر پخش شده توی صحرا جسم صد پاره ی اکبر جسم پاک شهیدان روی خاک بیابان امون از دل زینب برای دل زینب دیگه نمونده دلداری نه حسینی مونده وُ نه عُون و نه علمداری غریب و تنها گشته غارت شده پیراهنش هنوز توی قتلگاه می ریزه خون از حنجرش ای شهِ دور از وطن کُشته ی صد پاره تن امون از دل زینب مثِ زینب کبری کسی رنج و بلا ندید توی چند ساعت بی بی از غُصه قامتش خمید مُضطر و دل پریشان می یاد پیش برادرش وقت وداع بوسه زد روی رگهای حنجرش وقتِ وداعِ آخر بوسه می زنه خواهر امون از دل زینب
؛ ؛ با احترام آمد و بی‌احترام رفت با صدسلام آمد و با والسلام رفت آتش دوباره پا روی کاشانه‌اش گذاشت با روضه‌ی شکستنِ در از خیام رفت بعد از عطش، فرات به پابوسی‌اش رسید در اشکِ شرم، غرق شد و تشنه‌کام رفت خلوت‌نشینِ پرده‌ی ناموسِ کبریا همراه شمر و حرمله در ازدحام رفت دَه روز پیش کعبه‌ی در انحصار بود با آن مقام آمد و با این مقام رفت مبعوث شد به گریه برای برادرش پیغمبری که با سرِ سرخِ امام رفت پایش رمق نداشت، نمازش نشسته بود در حالت رکوع، به قصدِ قیام رفت داغ حسین، روضه‌ی یک خانواده بود این داغدار، با تبِ چند انتقام رفت زینب عقیلة‌العرب آمد به کربلا آیینه‌دار فاطمه، حیدر به شام رفت خون‌گریه‌های ناحیه از این مصیبت است سرچشمه‌ی حلال، به بزم حرام رفت
‍ نوحه بسیار بسیارزیبا قسماً بالله داحی الأرض خلاق السماوات وبما جاء به جبریل من وحیاً وآیات أُنادی بکرامة ؛ إلى یوم القیامة ، سأذوق الموت بالعز ولا للذُلِ هیهات اگر از خنجر خونریز ؛ لب تشنه ببرند سرم را اگراز تیغ شکافند ؛ در این عرصه خونین جگرم را اگر از تیر سه شعبه ؛ بدهند آب عوض شیر ؛ گل نو ثمرم را اگر از داغ برادر ؛ شکند خصم ستمگر ، کمرم را قتیل العبرات ؛ أسیر الکربات أوهل تُکتَبُ أحزانیه فی الطف بحدرن ودوات أبداً فالحزنُ لا یُکتـَبـوا إلا بالدموع الجاریات اگر از چهار طرف ؛ خصم زند بر جگرم تیر اگر آید به سرو کتف و تنم ؛ ضربت شمشیر اگر از سنگ شود ؛ غرق به خون روی منیرم اگر آتش عوض آب ؛ دهد خصم شریرم اگر از داغ پسر سوزم و ؛ صد بار بمیرم ظلمونی ؛ قتلونی ؛ وتناسو من أنا صارت الآلام فی أرض الأسالی وطنا کُل ما مرَ على الکوّن مِن الأحزانیَ قد مرَّ هُنا بخدایی که مرا خواسته با پیکرصد چاک ببیند به تنم زخم دو صد نیزه وشمشیر نشیند به ستمگرندهم دستم و ذلت نپذیرم اگر آرند به جنگم همهٔ اهل زمین را و سما را مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم منم و عهد الستم نگسستم نه شکستم بخدا غیر خدا را نپرستم بخدا من پسر شیر خدا و پسر فاطمه هستم عربیونً علوینً قُرَشیُـنّ شجری ؛ أُحدیون بدریونّ فاطمیونّ قَمری همه ی دار و ندارم ؛ همه هفتاد و دو یارم ؛ به فداى ره جانان منم و سرخى رویم ؛ منم و خون گلویم ؛ منم و حنجره عطشان منم و داغ جوانان ؛ منم و خاک بیابان ؛ منم و سم ستوران أنا للهادی حبیبونّ ؛ وفی الطَّف غریبونّ وسلیبونّ وتریبونّ وعجیبونّ أن أذوق الموت ضامی فمن عنی یحامی وشیبی لا خضیبوا منو رگهای بریده منم و قلب دریده منم و طفل صغیرم منم و کودکُ شیرم منم ودخت اسیرم منم و حی قدیرم أوهُلّ یعبدُ ربّ الکوّن فَوقَ الأرض مثلی ؛ فأنا المحرابُ مَن جاءَ بهِ السیفُ یُصلی لِما یُقتَلوا طفلی و تُسبا کُل أهلی ؛ لِِما یُقطَعوا نحری و لِما أُقتلوا ذامی و بجنبی ماءُ نهری منم و زخم فراوان منم و آیه قرآن منم و زخم زبانها منم وتیغ سنان ها همه آیید و ببینید مقام وشرفُ عزت مارا مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم وهنا الکُل یرا ؛ ما بی حالی قد جرا ؛ أویرضىَ المصّطفى خیر الورى ؛ أی مرسومٍ حسیناٍ أغفرا بخدا و برسول به علی ابن ابیطالب وزهراى بتول وشقیق المجتبى فحلِ الفحول ؛ لا أخی کیف بهِ ؛ إن راء الخیّل على صدر تجوّل به هفتاد و دو یارم به حبیبم به زهیرم به طُرِمّاح و به جُون و وهب پاک سرشتم بجلال و شرف عابس وعباس به عثمان و به جعفر به شهیدان عقیل و به خلوص دل عبد الله و قاسم به علی اکبر و داغش به علی اصغر و خونش یلطمُ البدر على الصدرُحزیناً بالیدین ودموعّ منه تجری کاللجین. وینادی بحدادی وهو مکسور الفؤادی یا عمادی یا مرادی یا حبیبی یا حسین مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم به گل یاس مدینه به رقیه به سَکینه به دل سوخته ی زینب کبری و دو فرزند شهیدش به لب تشنه اطفال صغیرم به تن خسته سجاد عزیزم من از این قوم ستمگر نگریزم نکنم بیعت و با خصم ستمگر بستیزم سر من بر سرنی راه خدا گوید، با دوست سخن گوید گردد هدف سنگ خورد چون نبینم بخدا غیر خدا را مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم بنبیاً عربیاً ورسولًٍ مدنی وأخیه أسد الله المسمی بعلی، و بزهراء بتولٍ و به أم ٍولدتها و بسبطیه و شبلیه هما نجل زکی و بسجاد و بالباقرِ والصادقِ حقا و بموسى و علیاٍ وتقیاٍ ونقی. وبذلعسکر والحجتةّ القائمِ بالحق الذی یضربُ بالسیف لحکماٍ أزلی بمحمد ومحمد بعلیاٍ وعلی مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم مظلوم حسین جانم 👆👆👆
روضۂ دفتری حضرت ابالفضل(ع) 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 السلام علیکَ یا ابا عبدالله، السلام علیکَ یا باب الحوائج یا ابالفضل العباس «یا کاشف الکرب عَن وجه الحسین اِکشِف کَربی بحقِ اخیک الحسین» ذکر سماواتیان ثنای ابالفضل خیلِ مَلَک خادمِ سرای ابالفضل با مژه روبَد غبار،حور بهشتی (از حرم وصحنِ باصفایِ ابالفضل)2 ◾امشب شبه ابالفضله ، فیض ببرن پدر و مادرایی که عاشق ابالفضل بودن، اما حرمشو ندیدن، الان زیر خروارها خاک خوابیدن، هر کی هر حاجتی داره نگه داشته تا امشب که به ابالفضل بگه ابالفضل شرمنده شده نمیذاره ما خجالت زده بشیم آااااای ابالفضل ابالفضل دعاکنید که سقاپاش برسه به دریا مَشکُ پُرازآب کنه بیاره توخیمه ها عمو عموابالفضل عمو عموابالفضل (بچه ها اینجوری ناله میزنن) ابا عبدالله هر جوری بود اجازه داد قمر بنی هاشم بره میدان اما تعبیر حسین اینه(اُطلُب لِهذهِ الاَطفالِ الْماء) حالا که میخوای بری برو فقط برای این بچه ها آب بیار یه جمله بهش فرمود: عباس تو پرچمدارِ منی اگه تو زمین بخوری لشکرم از هم می پاشه،فهمیدی چی گفتم؟ من نمیدونم این جمله رو لشکر دشمن شنید یا نه؟ جایی ننوشتن اما حسین رو رها کردن ، دنبال عباس رفتن، تا یه جایی گیرش بندازن رفت تو شریعه مشکو پُر از آب کرد با چه هیبتی آبی که تو دستش بود مرکبش نوشید دستشو به آب بُرد، آب رو روی آب ریخت، که همه بدونن من این آقام رو برا آب فرات و آب دنیا نمی فروشم، کی گفته که من میخواستم آب بنوشم؟ نانجیب تو مهریه ی مادرِ حسینی تو معرفت نداشتی اما من که مثل تو نیستم، میگن تا قیامِ قیامت آب دورِ قبر عباس طواف میکنه از شرمندگی و خجالت سوار مرکب شد، یا صاحب الزمان چهار هزار تیرانداز کمین کردن دستاشو که قطع کردن مرحوم علامه مجلسی مینویسد مشکو به دندان گرفت هنوز داره به سمت خیمه ها میاد (یارب مکن امید کسی رو ناامید) تا تیر به مشکِ آب خورد نوشتند سرگردان و متحیّر دست نداره بجنگه، آب هم نداره که به خیمه برگرده😭😭😭یا صاحب الزمان،بذار روضه رو از زبان خودش بخونم مرحوم آ شیخ محمد علی خراسانیِ واعظ تو حرمِ خودِ عباس منبر رفت فقط یه گوشه از روضه رو اشاره کرد اون گوشه ای که فرمود: تیر به چشمش زدن اومد پایین، مرحوم آ سیّد ابراهیم قزوینی امام جماعت حرم عباس گفت اشکمو در آوردی دلم رو آتیش زدی، اما این روضه ای که سَنَدش ضعیفه رو نخون ، میگه اومدم منزل شب در عالم خواب خودِ حضرت رو زیارت کردم ، حضرت فرمود: آ سیّد ابراهیم مگه تو کربلا که بفهمی ضعیفه یا نه ؟ حالا روضه رو خودِ عباس خوند: فرمود: آ سیّد ابراهیم بخدا دستامو که بریدن ،به مشکم که تیر زدن ، یه تیر به چشمم زدن هرکاری کردم دست نداشتم که تیرو در بیارم😭😭😭سرمو تکون دادم این تیر از چشمم بیرون نیامد عمامه از سرم افتاد یا زهراااااا این زانوم رو آوردم بالا تیر و بین زانوهام بذارم بلکه بتونم بیرون بیارم ، چنان با عمود آهنین به فرقم زدن آاااااای حسییییین😭😭😭 اومد کنار بدن برادر (فاطمه جان شاهد باش اینا همونائین که پیغمبر فرمود مثل مادر بچه مُرده زار میزنن) سی هزار نفر دارن نگاه میکنن دیدن حسین(فَوَقَفَ مُنحَنیا) زبون حال بگم: تو مثل جون عزیزی اگه که بر نخیزی رقیه مو میبرد عدو برا کنیزی الا لعنة الله علي القوم الظالمين
🔺 ▪️ ✨هر شب تو را بزم عزاست مهدی جان ✨داغ دلت از کربلاست مهدی جان ✨مولا نبودی کربلا چه کردند 2 ✨با اصغر شیرین زبان چه کردند ((یا صاحب الزمان الغوث و الامان)) السلام علیک یا رضیع العطشان یا علی الاصغر علیه السلام ⭐️دنیا همه دیوانه و شیدای حسین است ⭐️مُهر همگان خاکِ کفِ پای حسین است ⭐️رمزی که شود ضامن ما در صفِ محشر ⭐️لبخند علی اصغر زیبای حسین است ⬅️دلتو ببرم یه لحظه کربلا آی کربلائیا، آی اونایی که حسرت کربلا به سینه دارین ، شش ماهه ابی عبدالله باب الحوائجه.... اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن ((یا باب الحوائج... یا علی اصغر)) بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه... امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر آقا زاده ای که باب الحوائجه... حالا هر حاجتی داری بسم الله... ((یا باب الحوائج یا علی اصغر)) (همه ناله بزنند) ⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون... از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم محل نمیدادن ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند... یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر.... (آ گرفتی میخوام چی بگم).... گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،، میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند.... آقا چیه.. آقا مشکلت چیه... آقا چیزی شده... .....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم... شروع کردم گریه کردن... هی گقتم حسین حسین حسین.... مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا..... چه کردند با دل ابی عبدالله... چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله.... امان از دل حسین...3 یا حسین3... یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،، ⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو .. وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت... صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه... ◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت.... (کدوم لحظه بود ای نانجیب)... گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده... (اوج) یه قدم سمت خیمه بر میداره .... دو قدم برمیگرده... خدا چه کنه حسین.. مادرش رباب چشم انتظاره... جواب مادر چشم انتظارو چی بده.. یه وقت دیدن ابی عبدالله رفت پشت خیام حرم .. با غلاف شمشیر داره قبری محیا میکنه... خدا این طفلُ مادر نبینه... یه وقت شنید صدای نالهٔ مادری بلنده..... حسین...... حسین..... حسین.. حسین تو رو بجان مادرت زهرا س صبر کن حسین.... حسین اگه تو باباشی من مادرش ربابم بزار یه بار دیگه علیمو ببینم... (دشتی) 🔺مچین خِشت لحد تا من بیایم 🔺تماشای رُخ اصغر نمایم 🔺دوید او را گرفت با آهُ زاری 🔺که ای اصغر مگر مادر نداری آخ ▪️تو رفتی و شدم آواره اصغر ▪️وای لباسات پیش مادر مونده اصغر ▪️یقین دانم پدر در وقت دفنِت ▪️برا تو لالایی خونده اصغر هرچقدر ناله داری به مضطریه ابی عبدالله از سویدای دلت ناله بزن بگو یا حسین..... به نیت فرج امام زمان،،، شفای همه مریضا،، زفع گرفتاریها،،، (زمزمه کششی) ((یا باب الحوائج یا علی اصغر))... 🔺هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔺 📋روضه حضرت علی اصغر علیه السلام ⬛️روضه / حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها عادتا دم ز عشق یار نزن بی عمل، حرف انتظار نزن سرِ تو گرمِ بازی دنیاست لاف مجنونِ بیقرار نزن زار زد از گناه تو آقا توبه کن از گناه، زار نزن از غریبی درش بیاور از غریبی او هوار نزن قول دادی بمان سر قولت زیر این قول و این قرار نزن تا ز هر دامنی نشُستی دست دست بر دامن نگار نزن هر چه را از دلت کنار زدی عشق او را ز دل کنار نزن پدر ماست گرچه بد شده‎ایم به دل خسته‎اش شرار نزن کربلا منتهای خوشبختی ست پر سوی غیر این دیار نزن تا نرفتی میان صحن حسین حرفی از خیر روزگار نزن تعطیلی نداره / این روضه اگه سنگم بباره روضه ت رو بگیر که مادرش / هواتو داره بیمه ت می کنه / چایی این روضه دوباره علما تاکید داشتن اخر روضه هاتون به علی اصغر گریز بزنید چرا چون هرکی تو مربلا دفاعی کرد ولی این طفل بی دفاع بود تا صدای ابی عبدالله بلند شد کسی هست مارو یاری کنه لذا لبیک انبیا و اولیا گفتن کربلا لرزید اگه اجازه بدی بیام کمکت حجت خدا نباید استغاثش رها بشه زینب اومد بیرون اقا علی اصغرم دست وپا میزنه یعنی اقا من هم هستم بچه شش ماهه یکی یکی بچه رو میبوسیدن تا رسید به زینب اقا بچه رو بردار صدای خس خس سینش قابل تحمل نیست اقا از کلمه تلظی استفاده کرد تلظی یعنی ماهی ور از اب جدا کن ماهی بی حال میشه به زور دهنشو بازو بسته میکنه اونجاست که دیگه به اب برسه هم
❣﷽❣ 🔶 4 🔷 سوم امام_حسین_ع ❣بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات ❣بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات ❣برندبه های جمعه های منتظران ❣بر خاک ره سپاه مهدی صلوات 🌿 🌿 🌟مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا 🌟گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا 🌟در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک 🌟می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا 🌟دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه 🌟بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه 🌟دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل 🌟با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا 🌟عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین 🌟تا برات کربلایم را کند امضا حسین 🌟با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه 🌟می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین 💥 ♻️ گفت برادرم از دنیا رفت دو سه شب از مرگش.. یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته.. از خواب بیدار شدم خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم.. دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: برادر! چه شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو تو قبرستان دفن کردند.. خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟ گفت: عیال استاد اشرف آهنگره گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم.. این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده 🔅 میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است. گفتم: این دکان کیست؟ گفتند:دکان اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟ گفتند: خانمش از دنیا رفته.. میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر.. میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته است؟ گفت: نه. گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه. (گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یک خواب عجیبی دیدم..جریان را نقل کردم تا جریان را گفتم،، گفت: درست خواب دیدی گفتم: چرا گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد.. السلام علیک یا ابا عبدالله! زیارت عاشورا میخوند.. (پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد) آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من بلشی ولی من یادت نکنم آقا ؟ 🌺 ⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. شب/روز هفت ابی عبدالله... روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر.. دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) ⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند.. غذا میخوان کنک میزنند.. بابارو میخوان کتک میخورند.. ⏹الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ⬅️عصر روز یازدهم عمر سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند، بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید.. بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد.. نوبت رسید به عمه سادات زینب.. بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره.. صدا زد.. () ⚫️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب ⚫️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب ⚫️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر ⚫️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا حسیناه..ای داد از غریبی.. ☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه.. جا داشت یک عده بیان بی بی رو دلداری بدن..بهش تسلیت بگن.. از کنار بدن برادر بلندش کنند.. چه کردند؟ بمیرم زینب را کتک زدند.. با تازیانه... 💔امان از دل زینب 💔چه خون شد دل زینب هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو 🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
‍ ❣﷽❣ سینه_زنی_حضرت_قاسم_ع از خیمه داره میاد بیرون با هیبت حسنی قاسم ارباب بی قرار و گریون پیش قمر بنی هاشم میرسه اروم اروم از لابه لای خیمه صدای ناله های خیمه برا ماه شبای خیمه حسن پسرت بی زره میره حسین داره از غصه میمیره رو خورشید پیشونیش عمه عمامه علوی بسته دست عموی علمدارش دستاش و میگیره اهسته عمه میگه با گریه ای کبوتر شیدا مثه تو نمیشه پیدا بین نوه های زهرا وای بیا مادر نگاهی کن وای بیا قاسم رو راهی کن می افته رو زمین و غرق سرخی عسل لبهاشه افتاده و سر خونینش انگار رو دامن باباشه میرسه صدا ناله از زیر سم مرکب اومده جون عمو بر لب داره ناله میزنه زینب وای میکشه رو زمین پاش و وای داره میبینه باباش و