#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#حاج_محمود_کریمی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْاَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
با این که خمیده خسته ، عمه
هستیم همه ز هستِ عمه
طاغوت شکست با کلامش
با آه دل شکسته عمه
با دست میان بند زنجیر
از گردن دین گُسسته عمه
این طور که او مراقب ماست
با گردن و دست بسته عمه
حتما پدرم تمام ما را
آن روز سپرده دست عمه
وقتی صدا زد حسین زن و بچه رو به کی می سپاری دست رو سینه زینب گذاشت آرام شد یعنی به تو می سپارم ...
حتما پدرم تمام ما را
آن روز سپرده دست عمه
در حیرت از اقتدار اویم
وقتی مقابل یزید قرار گرفت ، یه زن با چند تا زن و بچهی دیگه مولا بیمار ما ، خانم فرمود : عددی نیست من بخوام با تو حرف بزنم ...
در حیرت از اقتدار اویم
از غیر حسین رسته عمه
هر گاه حرم بخواب رفته
چون شیر نری نشسته عمه
شمشیر علیست در کلامش
ای جانم ناز شست عمه
جانم به فدات ای دلاور
شمشیر علی نه خسته عمه
شعر از زبان امام سجاد خوندم مبنی بر اینکه همه بچه ها گفتند عمه نبود همه ما رفته بودیم ، خدا سایه عممون بالا سرمون نگه داره...
از غم آل حق شده
گریه و دیده همنشین
اشک چکد به سینه
با اِذن امیرمومنین
دست نیاز می زند
بر سر و سینه ی خودش
آه نماز می کِشد
شعله به جان اهل دین
روضه گرفته آسمان
آب شده است نوحه خوان
ز آتش قلب فاطمه
لرزه فتاده بر زمین
میرود آن امام که
از برکات سجده اش
باز شدست راه دل
تا خود رب العالمین
صفحه به صفحه عشق را
صفحه ای از صحیفه اش
سجده کنان رقم زده
حضرت زین العابدین
آن که ز گریه های او
سنگ به گریه آمده
خوانده میان گریه ها
داغ حسین را چنین
گر چه غمی به وسعتِ
کرب و بلا نمیشود
هیچ کجا به سختیِ
شام بلا نمیشود
ان شاءالله همین جمع بقیع با هم گریه کنیم...الان زائر نداره ...
گر چه غمی به وسعتِ
کرب و بلا نمیشود
هیچ کجا به سختیِ
شام بلا نمیشود
ز بس که گریه کرده ام
خون شده هر دو دیده ام
نفس گرفته عاشقی
از نفس بُریده ام
گر چه گرفته از عطش
شعله ز پای تا سرم
گر چه تنم گرفته گُر
زَهرِ جفا چشیده ام
گر چه در آخرین دمم
دم ز فراق میزنم
شعله زند به جان من
آه ز دل کشیده ام
گر چه به چشم خویشتن
روز دهم مصائب
گودی قتلگاه را
از دل خیمه دیده ام
گر چه به گوش خویشتن
از لب خشک تشنه ها
از دم زیر دِشنه ها
وا عطشا شنیده ام
این همه داغ دیده ام
این همه روضه خوانده ام
باز در این عزا ببین
من به کجا رسیده ام
که سالهاست دیده از
اشک رها نمیشود
هیچ کجا به سختیِ
شام بلا نمیشود
پرده به پرده در نظر
میرود از برابرم
بعد وداع آخرش
میرود اکبر از حرم
اینا رو دیدم داداشم اومد توو خیمه ها ، زن و بچه دورش گرفتن ، کجا میری ؟ صدای بابام بلند شد رهاش کنید این غرق در خداست ، ساعتی دیگر صدای برادرم شنیدم ، ابتاه هذا جدی رسول الله ... #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1. خمیده خسته.mp3
14.14M
#روضه_امام_سجاد
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#حاج_محمود_کریمی
با این که خمیده خسته ، عمه
هستیم همه ز هستِ عمه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5949341299160125047.mp3
3.06M
#واحد #شور
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شب_جمعه #زیارت_کربلا
بند 1⃣
عالمی دارم با این گدایی
روزی میخورم از قِبَلِ تو
دوری بسه میخوام که دوباره
برگردم آقا توو بغل تو
عشقت توو دلم / جاکرده حسین
دنیا منو از حرم جدا کرده حسین
اینکه من هنوز / توی خیمهتم
یعنی مادرت منو سوا کرده حسین
بی تابم یا اباعبدالله
اربابم یا اباعبدالله
بند 2⃣
از نام تو آبرو گرفتم
عشقت آقا از سرم زیاده
اسمت که میاد میون روضه
جاری میشه اشکام بی اراده
عشق تو برام / لازمه حسین
هر کیو دیدم این روزا عازمه حسین
حاشا که منو / دعوت نکنی
فکری برا نوکر رقیهات نکنی
سامونم یا اباعبدالله
ای جونم یا اباعبدالله
بند 3⃣
من هیچ کسو مثل تو ندیدم
با خوب و بدِ گِداش بسازه
از وقتیکه یادم میاد آقا
پرچم شما در احتزازه
من با نفست / سر زنده میشم
لطف تو رو میبینم و شرمنده میشم
نبضم با غمت / تنظیمه حسین
من میام به روضههات سراسیمه حسین
آشوبم اباعبدالله
محبوبم یا اباعبدالله
✍ #احسان_نرگسی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#ماه_محرم
چشمی که دریا می شود شبهای جمعه
محبوب زهرا می شود شبهای جمعه
توبه همان اشک است، با اشکی که دارم
این دیده زیبا می شود شبهای جمعه
گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا
این نامه امضا می شود شبهای جمعه
درد فراق کربلا، درد گناهم
این دو هم آوا می شود شبهای جمعه
خیلی دلم حال و هوای گریه دارد
در سینه غوغا می شود شبهای جمعه
از اول هییت همیشه رسم این است
با روضه معنا می شود شبهای جمعه
عطر حرم تا بر مشام من می آید
دردم مداوا می شود شبهای جمعه
فرقی به فرزندان زهرا نیست اما
باب الحسین وا می شود شبهای جمعه
هرجا که نامی از حسین آید یقیناً
عرش معلا می شود شبهای جمعه
با روضه های شاه بی لشکر همیشه
غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه
چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر
هر قامتی تا می شود شبهای جمعه
اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم...
...مادر که تنها می شود شبهای جمعه
شبهای جمعه سوختن را دوست دارم
گریه به شاه بی کفن را دوست دارم
#رضا_باقریان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداحی آنلاین - چشمامو میبندم - امیر رضا اسد.mp3
4.9M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃اشک چشمو داری میبینی تو که هنوز
🍃داغ حرمت شده سوز دلم شب و روز
🌷 صلی الله علیک یا اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه_
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1620211106_M5lG7.mp3
3.86M
#محرم
🎤 #حاج_محمود_کریمی
سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سر تو رو بردند، دیر رسیدم من
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سر تو رو بردند، دیر رسیدم من
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سر تو رو بردند، دیر رسیدم من
عزیز خواهر غریب مادر
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سر تو رو بردند، دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سر تو رو بردند، دیر رسیدم من
دیر رسیدم من ، سر تو رو بردند
دیر رسیدم من ، سر تو رو بردند
سر تو رو بردند ، دیر رسیدم من یک گوشه گودال ، مادر رو دیدم من
که رفته بود از حال، دیر رسیدم من
صدا زدی من رو ، خودم شنیدم من
صدای رگ هات بود، دیر رسیدم من
به سمت گودال از خیمه دویدم
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سر تو رو بردند، دیر رسیدم من
عمامه ات رو بردند ، دیر رسیدم من
شمشیر ات رو بردند ، دیر رسیدم من
انگشتر اش هم بردند… پیراهن رو بردند ،
دیر رسیدم من
با بوسه از رگ ها ، به خون تپیدم من
میان خاک و خون ، دیر رسیدم من
عزیز خواهر غریب مادر
به سمت گودال از خیمه دویدم
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سر تو رو بردند، دیر رسیدم من
عزیز خواهر غریب مادر #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5825604816075754114.mp3
2.45M
*🏴 نوحه واحد امام کاظم علیه السلام*
*مداح=جواد مقدم🎤🎤*
*امام دلشکسته ام*
*زندون شده خونه ی من*
*از دست تازیونه ها*
*درد میکنه شونه ی من*
*غم لونه کرده گوشه ی*
*این دل ویرونه ی من*
*به زیر سیلی کتک*
*زخمی شده گونه ی من*
*درسته زخمیم خدا*
*درسته می کشم بلا*
*درسته جون میکنم تو غم ها*
*بدتر از این نیست*
*ناسزا بشنوم از یه بی حیا*
*جبه مادرم حضرت زهرا*
*دلم گرفته از این زمونه*
*به روی صورت اشکام رونه*
*موسی بن جعفرم من*
*هم درد حیدرم من ...* #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
واویلا آه و واویلا زمین کربلا
بوی ایثار و شهادت بوی خون می آید
... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ...
بوی ایثار و شهادت بوی خون می آید
عشق از پرده ی اسرار بُرون می آید
این سوی معرکه آوای جنون می آید
آن سوی معرکه پیوسته قُشون می آید
این حسین است که سَر سلسله ی مستان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ...
کربلا آینه در آینه حیران حسین
لشکر جن و مَلَک گوش به فرمان حسین
همه ی کُون و مکان دست به دامان حسین
زینب آواره ی گیسوی پریشان حسین
آنچه عشاق ندارند سر و سامان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ...
ساقی امشب به قَدَح باده ی غم میریزد
عصر فردا همه ی عرش به هم میریزد
خون سقای ادب پای علم میریزد
دشمن از جانبِ هر سو به حرم میریزد
زینب از ماتم فردای حرم گریان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ...
بین دشمن پسر فاطمه بی یاور بود
شب مظلومیت عطرت پیغمبر بود
کربلا شاهد دل کَندن یک خواهر بود
بین یک عاشق و معشوق شب آخر بود
شب عاشق کُشی و دلبری جانان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ...
حضرت فاطمه در کرب و بلا بود امشب
دل یاران پُر از ایمان به خدا بود امشب
بر لب اهل وِلا ذکر و دعا بود امشب
ذکر طفلان حرم وا عطشا بود امشب
شب پایانیِ آرامش این طفلان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ...
بعد سقا نکند از حرم عزت برود
از خِیام پسر فاطمه حُرمت برود
نکند دختر زهرا به اسارت برود
مَعجر عمه ی سادات به غارت برود
همه ی دشت پُر از عطر خوش ایمان است
امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است
... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
متن روضه اسارت
کاخ یزید
زندگی بعد تو عذابه
رو دست من جای طنابه
تموم گلهاتو آوردم
اما یکی موند تو خرابه ...
این نشونی که رو چشام
سوغاتی کوفه و شام
چادر خاکی رقیه
ببین داداش، شال عزامه
هر کاری کردم که بمونه ، اما نشد ...
نمیره زیر تازیونه ، اما نشد اما نشد ...
هم سفرم شه تا مدینه ، اما نشد ...
خواستم سر تو رو نبینه ،اما نشد ...
+داداش تو اون مجلس هرچی جلو چشماشو گرفتم ... هی رو پنجۀ پا بلند شد ، عمع به خدا سر خود بابامه .... حسین جان تو اون مجلس با اون چشم کمسوش تو رو شناخت اما نزاشتم درست تو رو ببینه ...اما تو خرابه سر تو به سینه چسباند ....
شده تنم پر از کبودی
هر جا که بردنم تو بودی
سر تو رو بالای نیزه
چه سنگی زد ، زن یهودی ...
غارت شده انگشتر تو
غارت شده روسری من
حتی زن یزید دلش سوخت
برای بی معجری من
خواستم که تو قرآن نخونی ، اما نشد ...
خواستم نشه لب تو خونی ، اما نشد ...
+از چهارسالگی همه بهش گفتن کربلا ، عطش ، سر بریده ... از چهارسالگی این کلمات رو مرور کرد ، لذا کربلا شب عاشورا تا دست امامت رو قلبش آمد همه رو پذیرفت با شهادت حسینش کنار اومد .... داداش همه بهم گفتن حسینتو تشنه می کشن ، همه رو باور داشتم اما اینو باور نداشتم سرت تو تشت طلا باشه .... نانجیب شراب بخوره ... ته ماندۀ شرابش رو .... جلو زن و بچه ت چوب خیزران بلند کنه .... آخ بمیرم برات ....خاک بر دهان من ، تو دعای عرفه اومده ابی عبدالله با تمام اعضا و جوارحش شهادت میده به یگانگی خدا ( تک تک اعضا رو میگه ) ... یعنی با همۀ اعضا و جوارحم شهادت میدم ، میخوام یه جمله بگم و بشینم ، همۀ اعضا و جوارحش رو کربلا تقدیم کرد ... یه جای سالم تو بدنش باقی نموند ... تنها جای سالم دندان های مبارکش بود .... یه نگاه کرد نانجیب ، دید دندان هاش سفیده و میدرخشه ... چوب خیزران رو بلند کرد .... حسین ....
AUD-20220812-WA0014.
2.17M
روضه اسارت
کاخ یزید لعنت الله
امان از دل زینب… ای امان از دل زینب… ●♪♫
سینه از غصه لبالب؛ ای امان از دل زینب ●
روی نی، لاله ی پرپر دیده ●♪♫
غصه بر غصه مکرر دیده ●♪♫
داغِ مرگِ علی اکبر دیده ●♪♫
بس که او داغِ برادر دیده ●♪♫
گشته از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
سینه از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
کربلا گشته سراسر آتش ●♪♫
خیمه ی خونِ خدا، در آتش ●♪♫
چوبِ گهواره ی اصغر، آتش ●♪♫
سینه ی خسته ی مادر، آتش ●♪♫
دیده اش شد پر کوکب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
گشته از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
لاله ها روی زمین افتادند ●♪♫
فرقه ای کز غم او دلشادند ●♪♫
مستِ شادی و مبارک بادند ●♪♫
داغ بر سینه ی او بنهادند ●♪♫
میزند ناله ی یا رب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
داغِ عباسِ جوان، پیرش کرد ●♪♫
آتشِ کینه؛ زمین گیرش کرد ●♪♫
دشمن از زندگیش، سیرش کرد ●♪♫
آشنا با غل و زنجیرش کرد ●♪♫
گشته رنجور و معذب… وای امان از دل زینب ●♪♫
میزند ناله ی یا رب… وای امان از دل زینب ●♪♫
یک گلستان گل از او، پرپر شد ●♪♫
بی برادر شد و بی یاور شد ●♪♫
بی علی اکبر و بی اصغر شد ●♪♫
میوه ی باغ دلش؛ بی سر شد ●♪♫
وای امان از دل زینب… وای امان از دل زینب ●♪♫
میزند ناله ی یارب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
گشته از غصه لبالب… وای امان از دل زینب ●♪♫
فتقبل من الناس القلیل ●♪♫
غیر از این پنج برادر دادم ●♪♫
شش جگر گوشه ی پرپر دادم ●♪♫
پیش خورشیدِ نگاهت یا رب؛ هیجده ماهِ منور دادم ●♪♫
که همه بودن از آل خلیل ●♪♫
فتقبل من الناس القلیل ●♪♫
صادق آهنگران امان از دل زینب
93d68727ea5ab46e990307727ba07794.mp3
27.98M
متن نوحه امان از دل زینب صادق آهنگران
📃 خواهان تو هرقدر هنر داشته
🎙 #واحد از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_عاشورا_محرم_۱۴۰۲
📍 #خیمة_العباس "علیهالسلام"
🏷 #امام_حسین (ع)
خواهان تو هرقدر هنر داشته باشد
اوّل قدم آن است جگر داشته باشد
جز گریهی طفلانه ز من هیچ نیاید
دیوانه محال است خطر داشته باشد
با ما جگری هست که دست دگران نیست
از جرأت ما کیست خبر داشته باشد؟!
اینجا که حرام است پریدن ز لب بام
رحم است بر آن مرغ که پر داشته باشد
در فضل تو امّید برای چه نبندم
جایی که شب امّید، سحر داشته باشد
تیغ کرم تو بکند کار خودش را
هرچند گدای تو سپر داشته باشد
چون شمع سحرگاه، مرا کشتهی خود کن
حیف است که گریان تو، سر داشته باشد
بگشای در سینهی مارا به رخ خویش
شاید که دلم میل سفر داشته باشد
میگریم و امّید که آن روز بیاید
بنیاد مرا سیل تو برداشته باشد
رحمت به گدایی که به غیر تو نزد روی
هرچند که خلق تو گهر داشته باشد
خورشید قیامت چه کند سوختگان را
در شعله، کجا شعله أثر داشته باشد؟
ما را سر این گریه به دوزخ نفروشند
حاشا که شرر هیزم تر داشته باشد
ما حوصلهی صفکشی حشر نداریم
باید که جنان درب دگر داشته باشد
ما را به صف حشر معطّل نکن ای دوست
هرچند که خود قند و شکر داشته باشد
دانی ز چه رو زر طلبیدم ز در تو
چون وقت گدا قیمت زر داشته باشد
ما در تو گریزیم ز گرمای قیامت
مادر چو فراری ز پسر داشته باشد
جز گریه رهی نیست به سرمنزل مقصود
هیهات که اینخانه دو در داشته باشد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
📃 نشستهاند دو عالیجناب در
🎙 #واحد از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_عاشورا_محرم_۱۴۰۲
📍 #خیمة_العباس "علیهالسلام"
🏷 #امام_حسین (ع)
نشستهاند دو عالیجناب در خیمه
دو هم مسیر، دو تا همرکاب در خیمه
بهجز حسین که در خیمه دید زینب را
ندیده چشم کسی آفتاب در خیمه
شب وصال حسین و خداست، پس امشب
خدا هم آمده با این حساب در خیمه
همه به فکر نماز و دعا و قرآناند
چقدر ریخته امشب ثواب در خیمه
صدای العطش کودکان بلند شده
دو قطره نیز نمانده است آب در خیمه
بهخاطر علیاصغر، همه زنان حرم
نشستهاند به دور رباب در خیمه
هنوز سایهی عبّاس هست بر سرشان
کسی ندارد اگر اضطراب در خیمه
برادران و عموزادههات بیدار اند
رقیّه جان! برو راحت بخواب در خیمه
غروب روز دهم وای بر دل زینب
میان همهمه و التهاب در خیمه
مخدّرات حرم بین شعله میمانند
برای خاطر حفظ حجاب در خیمه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
خیلی قشنگه با حوصله بخونید 🙏🙏
داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به او مقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟
زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود حبیب جوانی بیست ساله بود
او علاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هر جا امام حسین می رفت این عشق و علاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید
پدرحبیب که متوجه حال پسر شد
از او پرسیدکه چه شده که لحظه ای ازحسین جدانمی شوی ؟حبیب فرمود پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مر اتا جایی می کشاندکه درعشق خود فنا میشوم
مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد وگفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟ حبیب فرمود: بله پدرجان
چیست؟
حبیب عرض کرداینکه حسین مهمان ماشود.
پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام را با مولای خودعلی علیه السلام درمیان گذاشت وازایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند، امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد
روز مهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین آرام و قرار نداشت بر بالای بام خانه رفت و از دورآمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید
از دورحسنین را به همراه پدر دید درحالی که
سراسیمه از بالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد
پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان در بدن نداشت پدر حبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را درگوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت
امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد
فرمود مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم درتعجبم که چرا او را نمی بینم ؟!
پدر عذرخواهی نمود، گفت او مشغول کاری است.
امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او راجویا شد
اما این بارهم پدرحبیب همان جواب را داد
امام اصرارکردکه حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد
امام فرمود بدن حبییب را برای من بیاورید
بدن بی جان
حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین کرد و فرمود: پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد
حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین و محبت حسین حبیب را بار دیگر زنده کند
در این هنگام دعای حسین مسنجاب شد و حبیب دوباره زنده شد.
امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت ای حبیب به خاطر عشقی که به حسین داری خداوند به شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هر کس پسرم حسین را زیارت کند نام اورا در دفتر زائران حسین ثبت خواهی کرد.
به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده
سلام برکسی که دو بار زنده شد و دو بار از دنیا رفت.
(ای حبیب تورا به عشق حسین قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را را در دفتر زائران حسین ثبت کن.)
منابع:
دانشنامه امام حسین(ع) نوشته ایت الله محمدی ری شهری
منتخب طریحی
مقتل خوارزمی
منتهی الامال #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
متن روضه:
لطف حسین ما را تنها نمیگذارد
گرخلق واگذارد او وا نمیگذارد
او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم
مولا به کام غربال ما را نمیگذارد
زهرا به دوستانش قول بهشت داده ست
بر روی گفتهی خویش او پا نمیگذارد
ما مستحق ناریم از بس گناهکاریم
باید که سوخت ما را زهرا نمیگذارد
* وقتی پیغمبر خبر داد به صدیقه طاهره که فرزندت حسین و میکشند پرسید بابا کجا میکشنش؟"فی ارض یقال لها کربلا"
گریه فاطمه شروع شد، پرسید بابا اون روزی که میکشنش شما زنده ای یا نه؟ فرمود نه دخترم، باباش علی در قید حیات هست یا نه؟ نه دخترم، من هستم یا نه؟ نه دخترم، گریه فاطمه بیشتر شد پرسید "یا ابا فمن یبکی علیه؟!!" پس کی بر حسینم گریه میکنه؟!! به به ، رحمت خدا به این ناله ها ..." امام صادق فرمود خاموش کننده ی آتش جهنم است گریه بر حسین " یا ابا ... فمن یبکی علیه؟!! پس کی بر حسینم گریه می کنه؟!! فرمود دخترم : غصه نخور، یه امتی میان مثل مادر بچه مرده بر حسین تو زار میزنن ... "جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ"نسل به نسل اینا میان بر حسین تو گریه می کنن" گریه ی فاطمه بند اومد" گل لبخند به لب های زهرا نقش بست _یعنی چی؟_ یعنی گریه بر ابی عبدالله سبب رضایت فاطمه ست ...."
بعد پیغمبر فرمود:دخترم باید یه قولی به من بدی؛ قیامت تو باید از زن هاشون شفاعت کنی،منم از مرد هاشون شفاعت می کنم ...." ممنونتیم بی بی جان که با گریه ی بر حسین تو ما رو مشمول به شفاعتت می کنی ..." حالا آماده ای یا نه ؟!!
السلام علیک یا اباعبدالله .....
حسین .......
خود ابی عبدالله فرمود: "أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ" گریه بر منه حسین سنگ محک ایمانه، هیچ مومنی نیست که منو یاد کنه و اشکش جاری بشه" حالا میخوای بری کربلا؟!! کدوم کربلا ؟!!
میروم بینم، درکجا زینب
شکو از شمر بی حیا دارد ...
بگم کجا بود؟!! همون جایی که کربلا میرسی میگن تل زینبیه ...." اومد بالا بلندی دختر امیرالمومنین راوی میگه دیدم دو دست روی سر گذاشت ...." هی میگه یا غیاث المـــستــغیثین ...."
دوان دوان افتان و خیزان از بالای بلندی به سمت گودی قتلگاه هی زمین میخوره و بلند میشه" هی فریاد میزنه وا محمدا ..." وا علیا ..." وا اماه ..." اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد ..." فقط صدا میزنه واحسینا ...." اخه دید "وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ" ناله بزن یا حسین......
وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِک مُولِعٍ سَیفَهُ عَلَی نَحرِکَ ..."با عجله از گودال قتلگاه برگشت" داداشو محاصره کردن هرکی با هر چی دستشه داره ضربه میزنه ..." یا الله ..." یه تعبیری امام باقر اینجا دارن" گفتم و دعات کنم؛ فرمود: "لقد قُتِل الحسینَ بالسّیف و السنان و بالحجارةِ و بالخَشبِ و بالعصا ...." یعنی یه عده ای کربلا بودن توانایی حمل سلاح جنگی رو نداشتن، با عصا جدمو میزدن ....."
بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله ....
السّلام عَلیَ الحُسَین (ع) وعَلی عَلِیِ ابن الحُسَین (ع) وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع) و عَلی اَصحابِ الحُسَین(ع)
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین ....
بالحسین ده مرتبه یا الله ..... #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
📃 چه جلالی؛ فتبارک الله
🎙 #زمینه از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_عاشورا_محرم_۱۴۰۲
📍 #خیمة_العباس "علیهالسلام"
🏷 #حضرت_عباس (ع)
چه جلالی؛ فتبارک الله
چه کمالی؛ فتبارک الله
چه شکوهی؛ فتبارک الله
چه جمالی؛ فتبارک الله
قمر حیدر؛ فتبارک الله
پسر حیدر؛ فتبارک الله
جگر حیدر؛ فتبارک الله
شیر نر حیدر؛ فتبارک الله
من و لطف عطا؛ همه عالم فدا
حرم فاطمهست، حرم کربلا
اله اله اله؛ چه علمداری
اله اله اله؛ چه سپهداری
چه قیامی؛ فتبارک الله
چه مقامی؛ فتبارک الله
چه امامی؛ فتبارک الله
چه غلامی؛ فتبارک الله
نصرت اللهی؛ فتبارک الله
قدرت اللهی؛ فتبارک الله
آیت اللهی؛ فتبارک الله
دست ید اللهی؛ فتبارک الله
دل دریا تویی؛ یل زهرا تویی
تو سپاه حسین، خود مولا تویی
اله اله اله؛ چه علمداری
اله اله اله؛ چه سپهداری
چه دلیری؛ فتبارک الله
چه نصیری؛ فتبارک الله
چه وزیری؛ فتبارک الله
چه امیری؛ فتبارک الله
چه معمّایی؛ فتبارک الله
چه مسیحایی؛ فتبارک الله
چه نفسهایی؛ فتبارک الله
به که چه آقایی؛ فتبارک الله
همه تو حسرت پر پروازتن
توو سپاه حسین، همه سربازتن
اله اله اله؛ چه علمداری
اله اله اله؛ چه سپهداری
به وفایت؛ فتبارک الله
به صدایت؛ فتبارک الله
به رضایت؛ فتبارک الله
به صفایت؛ فتبارک الله
حیدر ارباب؛ فتبارک الله
سپر ارباب؛ فتبارک الله
عموی سادات؛ فتبارک الله
برادر ارباب؛ فتبارک الله
شهدا پیش تو، همه تووی صفان
همه پشت سرت؛ که تویی صفشکن
اله اله اله؛ چه علمداری #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اله اله اله؛ چه سپهداری
📃 یه حسّی بهم گفت، حرم آواره
🎙 #زمینه از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_عاشورا_محرم_۱۴۰۲
📍 #خیمة_العباس "علیهالسلام"
🏷 #حضرت_عباس (ع)
یه حسّی بهم گفت، حرم آواره میشه
یه حسّی بهم گفت که مشک صدپاره میشه
یه حسّی بهم گفت، توو راه درگیر شدی
یه حسّی بهم گفت، حسین بیچاره میشه
مسجد کوفه اومدم یا علقمه
من کنار تو، خیمهها توو همهمه
بوی یاسه؛ گمون کنم بالاسرت
مجلس روضهخونی داشته فاطمه
شهید شد حرفت؛ عجب کاری کردی
ببین با خیمه، عجب کاری کردی
تو که آب داشتی چرا آب نخوردی
همه خیمه میگن، داری برمیگردی
داداش خیلی مردی
یه حسّی بهم گفت، نشد جنگ تنبهتن
یه حسّی بهم گفت، تو رو دوره میکنن
یه حسّی بهم گفت، شکست سرو قامتت
یه حسّی بهم گفت، آخر چشمت میزنن
سرو رعنام میون اون چشمای شور
تو کجا و اینا کجا؛ خدا به دور
سری که روی اوج شونهی تو بود
بیتو میره میون گودال و تنور
میدونم از صبح چقد غصّه خوردی
دیدم قنداق و، توو سینت فشردی
علی راضی بود؛ چرا آب نخوردی؟
یه حسّی بهم گفت، اومد عطر مادرم
یه حسّی بهم گفت که رفت سایت از سرم
یه حسّی بهم گفت که داغ شد کمرشکن
یه حسّی بهم گفت دیگه بیبرادرم
زخم داغت به حلق اصغر میخوره
میدونم که به غیرتت بر میخوره
اونکه پشتش میلرزید از هیبت تو
سر فرصت میاد، منو سر میبره
ببین چی داداش به روزم آوردی
باید میموندی، حرم رو میبردی
حالا که رفتی؛ چرا آب نخوردی
نشرآثار حاجمحمودکریمی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها