.
#امام_زمان
#اربعین
ماجرای عشق تو با عشق خوبان فرق داشت
لطف تو بر طفل عاصی و گریزان فرق داشت
از پدر هم بیشتر خیرت به نوکرها رسید
مهربانی تو با ما وقت هجران فرق داشت
بر خلاف هرکه از آلودگی هایم گریخت
همنشینی تو با آلوده دامان فرق داشت
دور دنیا گشتم و فهمیدم آقایم تویی
دستگیری تو از سائل به قرآن فرق داشت
یک قدم برداشتم فوراً دویدی سوی من
در رفاقت با بدان این طرز جبران فرق داشت
امتحانم کن ولی از روضه ها طردم نکن
لذت بودن، کنارت سخت و آسان فرق داشت
کار من که نیست، باید تو مرا عاشق کنی
آنچنان که بین یاران نور سلمان فرق داشت
گفتم آقا با گنهکاری چه مشتاقم شدی؟!
گفتی از بس گریه ات وقت حسین جان فرق داشت
از چه من یابن الحسن از اربعین جامانده ام؟!
حالِ من در کربلای شاه عطشان فرق داشت
دستپخت مادرت زهراست که گریه کنیم
رازق ما شد حسن که طعم این نان فرق داشت
گرچه دیدم در کرامت از کریمان سرتر است
گنبدش با گنبد شاه خراسان فرق داشت
تیرها تابوت را گرچه به پیکر دوختند
در میان علقمه آن تیرباران فرق داشت
#مناجات_امام_زمان_عج
#امام_حسین
#امام_حسن
#امام_رضا
#رضا_دین_پرور ✍
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شب جمعه است هوایت نکنم می میرم
یادی از صحن و سرایت نکنم می میرم
ناله و شکوه حرام است بر عشاق ولی
از فراق تو شکایت نکنم می میرم
سجده بر خاک شما سیره ی هر معصومی است
سجده بر تربت پایت نکنم می میرم
دوریت درد من و نام تو درمان من است
تا خود صبح صدایت نکنم می میرم
به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم
هر سحر، شکرِ دعایت نکنم می میرم
"وضع من را به خــــدا روضـه ی تــــو سامان داد
من اگــــر گـــــریه برایـــت نکنــــم می میرم"
جان ناقابل من کاش فدای تو شود
اگر این جان به فدایت نکنم... می میرم!
شعرهایم همگی درد فراق است... ببخش
صحبت از کرب و بلایت نکنم می میرم#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شب_ششم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
🔸صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
صاحب عزا کجایی...
یا بن الحسن...
🔸تنها امید خلق جهان یابن فاطمه
🔸ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
ای آقایی که آمدنت آرزوی همه عالمه...
آرزوی همه اولیاء خداست...
امام صادق فرمودند:
لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی
(منبع: الغیبة النعمانی، ص 246)
اگه پسرم مهدی رو درک کنم تمام عمرم بهش خدمت میکنم...
ولی امام صادق این تعبیر رو داره...
من چی بگم آقا...
🔸بالا گرفته ایم برایت دو دست را
🔸ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا
کی میای آقای خوبم...
میترسم اون روزی که شما میای...
دیگه من زنده نباشم...
زیر خاکها باشم...
🔸هفته به هفته می گذرد با خیال تو
🔸پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا
آقا جانم... امام زمان...
امشبم اومدیم خدا رو به ابی عبدالله قسم بدیم...
فرج شما رو نزدیک کنه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
یا صاحب الزمان...
سلام برادر عزیز خواهر
پاشو ببین که زینب اومده زیارت
با چشم پر اشک با دلی پر خون
بگم برات هزار تا قصه و حکایت
تموم هستم ببین شکستم
شکسته تر ز خواهرت کسی ندیده
یه عده گلچین گلامو چیدن
یه روزه شد زینب تو پیر و خمیده
باغ دلم خزون شده
یه صبح تا ظهر قامت من کمون شده
کابوس من موقع خواب
حرمله و سه شعبه و کمون شده
تا شد سر تو به روی نیزه
موندم میون یه عده هرزه
زل زده دشمن به قد و بالام
چهار ستون تنم می لرزه
وای زینب قد خمیده
وای به کربلا رسیده
اومد به یادم اون ظهر پر غم
دیدم که افتادی زمین بی جان و بی حال
دشمن نشسته به روی سینه
تو پاشنه هاتو می کشی بر خاک گودال
دشنه و خنجر به روی حنجر
هرگز نمیشه باورم این صحنه را من
دیدم که دشمن سر را جدا کرد
با ضربه های محکمش از پشت گردن
فاطمه داشت نگاه می کرد
دشمن تو سر از تنت جدا می کرد
هرچی می گفت رگ و نزن
عدو با بی حیایی خنده ها می کرد
مُردَم برادر ز فرط بیداد
رأس تو بین دستان صیاد
خون لخته بس که بین گلوته
حلقوم پاره به خس خس افتاد
وای زینب قد خمیده
وای به کربلا رسیده
نیزه سوارم خواهشی دارم
نگیر تو رو خدا سراغ از گل لاله
شرمنده اتم من آخه برادر
جا مونده تو خرابه پیکر سه ساله
از شدت مشت موند جای انگشت
رو صورت رقیه و نمی ره از یاد
نشد رقیه ات هفت سالش اما
خیلی خیلی زود دندونای شیریش افتاد
روم نمیشه بگم داداش
چی شد شکسته شد دو تا گوشواره هاش
زمانی که خیمه ها سوخت
آتش گرفت تموم ریشه ی موهاش
امون ز ظلم و کینه ی این قوم
امون ز قلب سنگین مردم
بس که جراحت بوده به جسمش
غسلش ندادم کردم تیمم
حسین ......آآآآآیییییی
حسین آه آه آه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نوحه_شور_امام_حسین_ع
#شب_جمعه
#اربعین
مداح:#کربلایی_بهمن_عظیمی👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
قلبی که زاره، آروم نداره
بازم شب جمعه شد و دل بی قراره
دل غرق خونه، مست جنونه
همراه زینب قلب بی تابم میخونه
بازم تو قلب نوکرا چه شورشی به پا شده
امشب دوباره فاطمه مهمون کربلا شده
😭حسین من
تنگ غروبه، تنگ غروبه
با خنجری کهنه روی حنجر می کوبه
بارون می باره، بارون می باره
پرپر نزن که خواهرت آروم نداره
برات بمیره خواهرت انقده دست و پا نزن
خودم میشم گریه کنت هی مادر و صدا نزن
😭حسین من
تو رفتی از حال، من رفتم از حال
وقتی که با صورت زمین خوردی تو گودال
قلبم شکسته، قلبم شکسته
دیدم که با چکمه روی سینه ت نشسته
خودم دیدم تو قتلگاه غرق به خونه پیکرت
خودم دیدم پنجه زده یکی به اون موی سرت
😭حسین من
افتادی از پا، افتادم از پا
شد قتلگاه از خون پاکت مثل دریا
ای پاره پیکر، سردار بی سر
پیراهنت رو از تنت بردن برادر
غرور من شکسته شد پیش نگاه مادرم
شرمنده ام که پیش تو لگد زدن به پیکرم
😭حسین من
آه و واویلا، آه و واویلا
دارو ندارم رو گرفتن نانجیبا
ای یار زینب، سالار زینب
می خنده نامحرم به چشم زار زینب
سر تو رو به نیزه ها زدن جلو چشای من
ای قاری نیزه نشین قرآن بخون برای من
😭حسین من
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
••✾#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها•🌿🌺🌿•✾••
15.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃شب بارونه صورتم خیسه
🍃یکی این حال منو بنویسه
🎙 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #شور
🏴 #13_روز تا #اربعین
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌙 #شب_جمعه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
التماس دعا داریم 🙏
به اون کسایی که یواش یواش دارن ساکشونو جمع میکنن
تا پیاده برن دست بوس آقا😢
سلام عاشق اباعبدلله😔✋
التماس دعا، ما رو هم فراموش نکنید...
یه زمانی کسی میرفت کربلا خیلی تو چشم بود
ولی الان کسایی که جاموندن بیشتر تو چشمن
یا اباعبدالله(علیه السلام)....
پایم که جامانده....
دلم را میفرستم به زیارت ارباب...💔
انگار که قسمت نیست....
چشمانم کربلایی شوند....
امسال هم دلم راهی کربلا میشود....🕌
درآن زمین که پناه تمام عالم بود
فقط برای من روسیاه جا کم بود؟؟؟😢
هان ای کسانیکه به زیارت مولایمان شرفیاب می شوید::
از قول جاماندگان اربعین به مولایمان بگویید::::
ای آقایی که قوانین عبور رادرمرزهابه هم میزنی
وقانون عاشقی راحاکم میکنی !
کنارپل صراط منتظر
کرمت می مانیم
تابیایی قوانین عبور
راکناربزنی وعاشقانت را❤️
بی حساب عبوربدهی...😔
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
از همه ی دوستانی که زائر کربلا هستن التماس دعا😭🙏
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
یا ابوالفضل العباس
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
🔸سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
@roze1
🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
برگشت به سمت خیمه ها...
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه...
🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن
🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن
🔸من وعده آب تو به اصغر دادم
🔸یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک....
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد...
@roze1
🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم...
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم...
بگید عموجانمون عباس برگرده...
🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده...
🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
تیر به چشم عباسش زدند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
طاقت نیاورد...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده...
🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود
🔸دشمنم در کربلا ناکام بود
🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود
🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند
🔸دستها آماده سیلی شدند
- ورود به کانال روضه
- #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فایل صوتی👇